6.mp3
11.42M
📗 کتاب صوتی #راز_درخت_کاج
"خاطرات مادر شهیده زینب کمایی"
قسمت ششم
7.mp3
7.71M
📗 کتاب صوتی #راز_درخت_کاج
"خاطرات مادر شهیده زینب کمایی"
قسمت هفتم
8.mp3
9.64M
📗 کتاب صوتی #راز_درخت_کاج
"خاطرات مادر شهیده زینب کمایی"
قسمت هشتم
9.mp3
7.22M
📗 کتاب صوتی #راز_درخت_کاج
"خاطرات مادر شهیده زینب کمایی"
قسمت نهم
پایان/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شماها که متأسفانه کتاب نمیخونید!
خیلی اهل کتاب نیستید😁
#هفته_کتابخوانی
#کتاب
☘
- ادامه قسمت چهل و چهارم -
خانم ملک که از شنیدن حرف من حسابی متعجب میشود، میگوید:
-خب اونجا مجبور بودم، من به این کار خیلی احتیاج دارم.
آهی میکشم و میگویم:
-خانم امشب قراره یه بمب بین مردمی که پا توی خیابون میگذارن منفجر بشه، میدونید از چی صحبت میکنم؟ بمب!
شما بخاطر قبولی توی گزینش آموزش و پرورش مجبور بودید؛ اما برای نجات دادن جون چند ده نفر آدم بیگناه مجبور نیستید؟
خانم ملک چند ثانیهای سکوت میکند و سپس با لحنی نه چندان مطمئن میگوید:
-هر کاری که لازمه انجام بدم بهم بگید.
به کمیل نگاه میکنم و لبخندی از جنس موفقیت در اولین گام این پرونده میزنم.
- پایان قسمت چهل و چهارم -
نویسنده:
#علیرضا_سکاکی
@RomanAmniyati
کپی با ذکر نام نویسنده و قید آیدی کانال مجاز است