📚🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈📚
🌷داستان ها و ... موضوعی الفبايي.
🔟حرف د :
🔰دادگرى
دارائى
دارو
دارو و درمان
داستان
دانائى
🔰دانش
🌷سفارش به دانش آموزی
https://eitaa.com/dastan_latifeh/62
🌷علت #احترام گذاشتن #استاد به #دانش_آموزش
https://eitaa.com/dastan_latifeh/49
🔰دانشمند
🌹اهميت وجود دانشمندان و متخصصان
📗داستان بهلول و جهانگردی
👈یکی از جهانگردان خارجی وارد شهر بغداد شد و به دربار هارون هارون الرشید راه یافت.
چون به حضور خلیفه رسید، سؤالاتی چند از وزراء و دانشمندان در حضور خلیفه کرد، هیچ کدام نتوانستند به سوالات آن جهانگرد جواب بدهند.
خلیفه غضبناک شد آشنا به وزرا و علمای دربار گفت:
اگر جواب آن شخص را ندهید اموال همه شما را به او خواهم داد.
حاضرین ۲۴ ساعت مهلت خواستند.
خلیفه به آنها فرصت داد و بعد یکی از آنها گفت:
لزوم مراجعه به اساتید فن دانشمندان و متخصصان
به گمان من باید سراغ بهلول برویم و غیر از بهلول دیگری نمی تواند جواب سؤالات جهانگرد را به درستی و راستی بدهد.
پس از آن به دنبال بهلول رفتند و او را از ماوقع خبردار کردند.
فردای آن روز که قرار بود در حضور خلیفه جواب جهانگرد را بدهند آشنا، بهلول حاضر شد و رو به جهانگرد نمود و گفت:
هر سؤالی دارید بفرمایید، من برای جواب دادن حاضرم.
جهانگرد با عصای خود دایره ای کشید و بعد نگاهی به بهلول کرد.
بهلول بدون معطلی خطی و وسط دایره کشید و آن را به دو قسمت تقسیم کرد.
جهانگرد باز دایره ای کشید.
بهلول این دفعه دایره را به چهار قسمت تقسیم کرد و با دست یک قسمت را به جهانگرد نشان داد و گفت :
این قسمت خشکی و این قسمت آب است.
جهانگرد دانست که بهلول مطلب او را فهمیده و به سؤالات درست جواب داده است.
پس از آن در حضور علما و حاضرین و خلیفه بهلول را تحسین فراوان کرد.
بار دوم، پشت دستش را به زمین گذاشته و انگشت ها را به طرف آسمان گرفت.
بهلول عکس عمل او را انجام داد یعنی انگشت ها را به زمین گذاشت و پشت دست را به هوا کرد.
جهانگرد بی اندازه او را تحسین نموده به خلیفه گفت :
از داشتن چنین عالم دانشمندی باید خیلی به خود ببالید.
خلیفه پرسید: مقصود از این جواب و سؤالات را نفهمیدم.
جهانگرد جواب داد:
من از اول دایره کشیدم و مقصودم نشان دادن شکل کره زمین بود.
بهلول فهمید و آن را به دو قسمت تقسیم کرد و به من فهمانید که به کرويت زمین معتقد است و بلکه رموز آن را میداند و با آن خط هم، خط استوار را کشیده و هم زمین را به دوقسمت نیم کره شمالی و جنوبی تقسیم کرد.
مرتبه دوم که دایره کشیدم آن را به چهار قسمت نمود و به من فهماند که زمین به چهار قسمت تقسیم می شود که یک قسمت آن خشکی و سه قسمت آن آب است.
مرتبه سوم که من کف دست را به زمین و انگشت ها را به هوا نمودم، غرض من نباتات و رُستنی های زمین و اسرار پرورش و رشد آنها بود.
بهلول هم با دست خود باران و اشعهء آفتاب را نشان داد و فهمید که پرورش نباتات در اثر باران و اشعهء آفتاب است. لذا بر چنین دانشمندی باید ببالید.
حاضرین از حاضر جوابی بهلول و نجات دادن آنها از غضب هارون شکر خدای را به جای آوردند و از بهلول تشکر بسیار کرده اند.
https://eitaa.com/dastan_latifeh