eitaa logo
فرهنگ هزار موضوعی داستان، طنز،لطيفه ها و خاطرات آموزنده
90 دنبال‌کننده
13 عکس
1 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰نمونه خاطره های رفتاری 🍎توجه به كودك 🌷شيوه با 👈گروهى از كودكان مشغول بودند. ☺️ناگهان با ديدن پيامبر (ص) كه به مسجد مى رفت , دست از بـازى كـشـيـدنـد و بـه سـوى حـضـرت دويدند و اطرافش را گرفتند. ☺️آنها ديده بودند اكـرم (ص ), (ع ) و (ع ) را به دوش خود مى گيرد و با آنها بازى مى كند. ☺️به اين اميد, هر يك دامن پيامبر را گرفته , مى گفتند: شتر من باش ! پـيامبر مى خواست هر چه زودتر خود را براى نماز جماعت به مسجد برساند, اما دوست نداشت دل پـاك كـودكـان را بـرنـجاند. 🌷بلال در جستجوى پيامبر از مسجد بيرون آمد, وقتى جريان را فهميد خـواسـت بـچه ها را كند تا پيامبر را رها كنند. آن حضرت وقتى متوجه منظور بلال شد, به او فرمود: تنگ شدن وقت براى من از اين كه بخواهم بچه ها را برنجانم بهتر است . پيامبر از بلال خواست برود و از منزل چيزى براى كودكان بياورد. بلال رفت و با هشت دانه گردو بـرگـشـت . 👈پـيـامـبـر(ص ) گـردوهـا را بين بچه ها تقسيم كرد و آنها راضى و خوشحال به بازى خودشان مشغول شدند. - نفایس الاخبار، ص 286. 🌷بيان : توجه به نياز و خواسته هاى از اصول اوليه است . آسان ترين و پسنديده ترين راه , راضـى كـردن كودكان و همان روش متواضعانه پيامبر است كه علاوه بر تامين نياز كودك , به آنها نوعى شخصيت نيز مى بخشد. https://eitaa.com/dastan_latifeh
🔰نمونه داستان های تربيتی 🌷مسؤوليت پدران 👈نگرانی (ص) از 🌷روزى عده اى از كودكان در كوچه مشغول بازى بودند. پيامبر(ص ) در حين عبور, چشمش به آنها افتاد و خواست نقش بسيار بزرگ و سنگين آنها را در به همراهانشان گوشزد كند. 🍎فرمود: واى بر فرزندان آخرالزمان از دست پدرانشان . اطـرافـيـان پيامبر با شنيدن اين جمله به فكر فرو رفتند. لحظه اى فكركردند شايد منظور پيامبر, فرزندان مشركان است كه در تربيت فرزندانشان كوتاهى مى كنند. عرض كردند: يا رسول اللّه , آيا منظورتان مشركين است ؟ - نـه , بلكه پدران مسلمانى را مى گويم كه چيزى از را به فرزندان خود نمى آموزند و اگـر فـرزنـدانشان پاره اى از رافراگيرند, پدران آنها, ايشان را از اداى اين وظيفه باز مى دارند. اطرافيان پيامبر با شنيدن اين سخن , كردند كه آيا چنين پدران بى مسؤوليتى نيز هستند. پـيامبر كه تعجب آن ها را از چهره شان خوانده بود ادامه داد: تنها به اين قانع هستند كه فرزندانشان از دنيا چيزى را به دست آورند.... آنگاه فرمود: من از اين قبيل بيزار و آنان نيز از من بيزارند. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 625. 👈بـيـان : در عـصـر حاضر, دليل دور بودن و قشر عظيمى از و از مسائل مذهبى , بى توجهى والدينشان به اين مساله مهم است . https://eitaa.com/dastan_latifeh
🔰احترام به كودك 🌷شبى مرحوم آية اللّه در حال بازگشت ازنماز جماعت , در خيابان اطراف حرم مطهر حضرت معصومه (س ) كودكى را در حال گريه كردن مى بيند. 👈وقتى علت گريه اش را مى پرسد, جواب مى دهد: پولى را كه براى گرفتن نان به همراه داشتم گم كرده ام . 🌷بـى درنـگ آن مـرجـع بزرگ به حالت نيمه نشسته , مشغول جستجو مى شود تا اين كه آن دو ريال گـمشده را پيدا مى كند و به كودك مى دهد. 🌷ايشان به راحتى مى توانستند چند برابر آن پول را به كودك بدهند, اما براى اين كه او احساس نكند, به اين شكل به او كمك كردند. درس اخلاق آیة الله مکارم شیرازی، 7/3/72، مدرسه امیرالمومنین https://eitaa.com/dastan_latifeh
🔰کودک خردسال و 👈موقعی که خلافت به منتقل شد، هیاءت هایی از اطراف کشور برای عرض تبریک و تهنیت به دربار وی آمدند که از آن جمله هیاءتی از حجاز بود. خردسالی در آن هیاءت بود که در مجلس خلیفه به پا خاست تا سخن بگوید. خلیفه گفت : آن کس که سنش بیشتر است ، حرف بزند. کودک گفت : ((ای خلیفه مسلمین ! اگر میزان ، سن بیشتر باشد، در مجلس شما کسانی هستند که برای خلافت شایسته ترند.)) عمر بن عبدالعزیز از سخن طفل به عجب آمد، او را تاءیید کرد و اجازه داد حرف بزند. کودک گفت : از شهر دوری به اینجا آمده ایم . آمدن ما نه برای طمع است نه به علت ترس ! طمع نداریم برای آن که از تو برخورداریم و در منازل خویش با اطمینان و زندگی می کنیم . ترس ندایم زیرا خویشتن را از ستم تو در امان می دانیم . آمدن ما در این جا فقط به منظور و است . ((عمربن عبدالعزیز)) به کودک گفت : ((مرا موعظه کن !)) کودک گفت : ((ای خلیفه مسلمین ! بعضی از مردم از حلم خداوند و همچنین از تمجید مردم دچار شدند. مواظب باش این دو عامل در شما ایجاد غرور ننماید و در زمامداری گرفتار نشوی .)) عمر بن عبدالعزیز از گفتار کودک بسیار مسرور شد و از سن او سوال کرد. گفتند: ((دوازده ساله است .)) - المستطرف ، ج 1، ص 46؛ کودک از نظر وراثت و تربیت ، ج 2، ص 279. 🔰کاربرد اين حکايت در موضوع: پند، نصيحت، موعضه. https://eitaa.com/dastan_latifeh