eitaa logo
📙 داستان و رمان 📗
1.1هزار دنبال‌کننده
46 عکس
85 ویدیو
5 فایل
کانال های جذاب : فیلم و کارتون @kartoon_film سینمایی و سریال @film_sinamaee چیستان و معما @moaama_chistan شعر و سرود @sorood_sher تربیت دینی کودک @amoomolla اخلاق خانواده @ghairat آدمین و مسئول تبادل و تبلیغ @dezfoool تبلیغ ارزان @tabligh_amoo
مشاهده در ایتا
دانلود
2020.mp3
3.47M
🎧 قصه صوتی صدای عجیب 🎼 قسمت اول 📚 @dastan_o_roman 🇮🇷 @amoomolla
222.mp3
4.31M
🎧 قصه صوتی صدای عجیب 🎼 قسمت دوم 📚 @dastan_o_roman 🇮🇷 @amoomolla
☀️ داستان دختر شگفت انگیز ☀️ قسمت ۲۳ 🌸 شیعه فاطمه ، 🌸 با لهجه عربی بچه گانه اش ، 🌸 در حال پاسخ دادن به سوالات بود 🌸 و سردفتر و همکارانش ، 🌸 مات و مبهوت و شگفت زده ، 🌸 به او نگاه می کردند . 🌸 سه تا حاج آقای دیگر نیز ، 🌸 که در آنجا تشریف داشتند 🌸 لبخندزنان پیش شیعه فاطمه آمدند 🌸 و از دیدن این منظره ، 🌸 و استعداد بی نظیر او ، 🌸 شگفت زده بودند . 🌸 سپس یکی از آنان به سردفتر گفت : 🌹 حاج آقا ! 🌹 ممکنه که علم لَدُنّی داشته باشه ؟! 🕌 حاج آقا گفت : شاید 🌸 یک روحانی دیگر ، با لبخند ، 🌸 به شیعه فاطمه رو کرد و گفت : ☀️ دخترم ! سوره نباء رو خوندی ؟ 🍎 شیعه فاطمه گفت : بله حاج آقا ☀️ گفت : به نظر شما ، ☀️ منظور از خبر عظیم چیه ؟! 🌸 شیعه فاطمه گفت : 🍎 ظاهر آیات در مورد روز قیامته 🍎 و بطن آیات ، 🍎 در مورد امام علی علیه السلامه 🌸 حاج آقای دیگری گفت : 🕌 دخترم ! عزیزم ! 🕌 شما علم لَدُنّی و خدادادی داری ؟! 🌸 شیعه فاطمه گفت : 🍎 من فقط علمی که خداوند عزوجل ، 🍎 به من آموخته رو بلدم . ☀️ ادامه دارد ... ☀️ 📚 @dastan_o_roman 🇮🇷 @amoomolla
☀️ داستان دختر شگفت انگیز ☀️ قسمت ۲۴ 🌸 حاج آقا گفت : 🕌 عزیزم ! می تونی چندتا آیه ، 🕌 در مورد امام علی علیه السلام ، 🕌 برامون تلاوت کنی ؟! 🌸 شیعه فاطمه گفت : 🍎 یک سوم قرآن کریم و حتی بیشتر 🍎 در مورد امیرالمومنین هست 🍎 مهمترین آیات در مورد ایشون : 🍎 ۱. آیه لیله المبیت ؛ 🍎 شبی که امام علی علیه السلام ، 🍎 به جای پیامبر خوابیدند 🕋 و من الناس من یشری نفسه 🕋 ابتغاء مرضات الله 🕋 و الله رئوف بالعباد 🍎 ۲. آیه تطهیر 🕋 انّما یرید الله 🕋 لیذهب عنکم الرجس اهل البیت 🕋 و یطهرکم تطهیراً 🍎 ۳. آیه ولایت 🕋 انّما ولیکم الله ورسوله والذّین آمنوا 🕋 الذّین یقیمون الصّلوة 🕋 ویؤتون الزکوة و هم راکعون 🍎 ۴. آیه مباهله 🕋 الحقّ من ربک فلا تکن من الممترین 🕋 فمن حاجک فیه من بعد ماجائک من العلم 🕋 فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم 🕋 و نسائنا و نسائکم 🕋 و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل... 🍎 ۵. آیه اتمام نعمت و اکمال دین 🕋 الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ 🕋 وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی 🕋 وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً ... 🌸 حاج آقا با تبسم و شگفتی ، 🌸 به شیعه فاطمه پنج ساله ، 🌸 نگاه می کرد . 🌸 سپس گفت : 🕌 دخترم ! چندتا سوره حفظی ؟! 🌸 شیعه فاطمه گفت : 🍎 همه قرآن 🌸 حاجی با تعجب گفت : 🕌 همه قرآن ؟! ماشالله ، آفرین 🌸 سپس حاج آقا ، 🌸 نگاهی به مادرش کرد و گفت : 🕌 شما بهش یاد دادین ؟! 🌸 زهرا گفت : 🇮🇷 نه والله ، خودش بلده 🇮🇷 میگه خدا بهم یاد داده ☀️ ادامه دارد ... ☀️ 📚 @dastan_o_roman 🇮🇷 @amoomolla
هدایت شده از محتوای تربیت کودک
🌸 خانه‌ ای که در آن دختر باشد ، 🌸 هر روز برکت و رحمت خدا ، 🌸 بر آن خانه نازل می‌شود ؛ 🌸 و محل دیدار فرشتگان است . 🌹 پیامبر‌ اکرم‌ صلی الله علیه و آله 📚 جامع‌ الاخبار‌ ، حدیث ۲۸۵ 🇮🇷 @amoomolla 👈 به افتخار دخترای نجیب ، نشر بدین 🦢 مبارک
📙 داستان کوتاه مسافر قم 📖 قسمت اول 🌟 امام کاظم علیه السلام ، 🌟 زنان و فرزندان زیادی داشتند . 🌟 حدود ۹ تا زن گرفتند 🌟 و تقریبا ۳۷ تا بچه داشتند . 🌟 دوتا از آن بچه ها ، 🌟 از زنی به نام نجمه خاتون بودند . 🌟 آن دو تا بچه ، 🌟 حضرت معصومه علیها السلام 🌟 و امام رضا علیه السلام هستند 🌟 نام حضرت معصومه ، فاطمه بود . 🌟 البته ، گاهی فاطمه کبرا نیز ، 🌟 به این دختر می گفتند . 🌟 چون امام کاظم علیه السلام ، 🌟 دو دختر دیگه هم داشتند 🌟 که از زنان دیگرش بودند 🌟 و نام آنها نیز ، فاطمه بود . 🌟 و چون حضرت معصومه ، 🌟 از همه آنها بزرگتر بودند 🌟 به ایشان ، فاطمه کبرا می گفتند . 🌟 برادر حضرت معصومه ، 🌟 امام رضا علیه السلام بودند . 🌟 به ایشان لقب معصومه را دادند . 🌟 حضرت معصومه هم دختر امام بود 🌟 هم خواهر امام بود 🌟 و هم عمه امام ... 🌟 ایشان ، 🌟 عمه امام جواد علیه السلام بودند 🌟 امام رضا علیه السلام ، 🌟 ۲۵ سال بزرگتر از خواهرشان بودند 🌟 چون امام رضا علیه السلام ، 🌟 سال ۱۴۸ هجری به دنیا آمدند 🌟 و حضرت معصومه سلام الله علیها ، 🌟 سال ۱۷۳ هجری به دنیا آمدند . 🌟 حضرت معصومه ، شش ساله بود 🌟 که پدرشان امام کاظم علیه السلام ، 🌟 به دستور هارون بدجنس ، 🌟 زندانی شدند . 🌟 حضرت معصومه ، 🌟 از همان شش سالگی ، 🌟 توسط امام رضا علیه السلام ، 🌟 تربیت شدند 🌟 امام کاظم ، بعد از مدتی آزاد شدند . 🌟 و دوباره 🌟 به دستور هارون زندانی شدند . 🌟 وقتی حضرت معصومه ده ساله شد 🌟 پدرشان در زندان شهید شدند . 🌟 در سال ۲۰۰ هجری قمری ، 🌟 حضرت معصومه ۲۷ ساله شده بود 🌟 مامون عباسی ، 🌟 که پادشاهی ظالم و بدجنس بود 🌟 امام رضا را به زور و اجبار ، 🌟 از حضرت معصومه جدا کرد . 🌟 و با نامه ها و پیام های تهدیدآمیز 🌟 امام رضا را به خراسان آورد . 🌟 به دروغ ، در نامه ها ، 🌟 برای امام می نوشت : 🔥 من دلم برات تنگ شده 🔥 تو پسر عموی منی ، تو عزیز منی 🔥 بیا تا خودت پادشاه بشی و... 🌟 اما این حاکم بدجنس ، 🌟 در دلش می خواست امام رضا را بکشد . 🌟 امام نیز برای حفظ جان شیعیان ، 🌟 از سر مجبوری ، 🌟 دعوت مامون بدجنس را پذیرفت . 🌟 و با کاروانی که مامون فرستاده بود 🌟 به خراسان و مشهد ، سفر نمود . 🌟 و خواهرش حضرت معصومه را ، 🌟 تک و تنها گذاشت . 🌟 حضرت معصومه ، 🌟 دلش برای برادرش تنگ شده بود . 🌟 هر شب ، به یاد او گریه می کرد . 🌟 اما مجبور بود صبر کند 🌟 تا خبری از امام رضا برسد . 🌟 یک سال گذشت 🌟 و هیچ خبری از امام رضا نشد . 🎼 @dastan_o_roman 🇮🇷 @amoomolla
📙 داستان کوتاه مسافر قم 📖 قسمت دوم 🌟 یک سال گذشت 🌟 و هیچ خبری از امام رضا نشد . 🌟 حضرت معصومه دیگر طاقت نیاورد . 🌟 بار سفرش را بست 🌟 و با چند نفر از برادرانش ، 🌟 با چند زن و پسر عموهایش ، 🌟 و با خدمتکارانش ، 🌟عازم سفر به ایران شد . 🌟 او به شوق دیدار بهترین برادر دنیا ، 🌟 به سمت خراسان راه افتاد . 🌟 شهر به شهر ، روستا به روستا ، 🌟 می رفتند و تبلیغ می کردند . 🌟 به مردم در مورد ولایت می گفت . 🌟 برای آنها از ارزش والای امامت ، 🌟 صحبت می کردند 🌟 از مظلومیت امام رضا علیه السلام 🌟 از مکر و حیله و بدجنسی مامون 🌟 از اتحاد و همدلی علیه دشمن 🌟 و... 🌟 جاسوسان و ماموران خبیث مامون ، 🌟 از آمدن کاروان حضرت معصومه ، 🌟 به ایران و خراسان با خبر شدند ‌ 🌟 و فوری با مامون خبر دادند . 🌟 تا اینکه کاروان به ساوه رسید . 🌟 به دستور مامون ، 🌟 به کاروان حمله کردند . 🌟 و بیشتر همراهان حضرت معصومه را 🌟 به شهادت رساندند . 🌟 خود حضرت معصومه نیز ، 🌟 به سختی بیمار شدند . 🌟 اما ترس از ندیدن برادرش ، 🌟 و ترس از حمله دوباره ماموران ، 🌟 او را بیمارتر می کرد . 🌟 در اینجا ، 🌟 او به یاد پدرش افتاد که می گفت : 🕌 ما در قم ، 🕌 شیعیان و طرفداران خیلی خوبی داریم . 🌟 به خاطر همین ، 🌟 حضرت معصومه از همراهانش پرسید : 🕌 از این مکان تا قم ، چقدر راه است ؟ 🌟 همراهانش گفتند : ده فرسخ 🌟 حضرت معصومه نیز ، 🌟 به همراهانش دستور داد 🌟 تا به طرف قم حرکت نمایند . 🌟 خبر آمدن حضرت معصومه ، 🌟 به مردم قم و پسران سعد رسید . 🌟 همگی با گل و شیرینی ، 🌟 به استقبال حضرت معصومه رفتند . 🌟 پیرمردی به نام موسی بن خزرج ، 🌟 به کاروان رسید 🌟 و خوش آمدگویی گرمی کرد . 🌟 سپس شتر حضرت را گرفت 🌟 و به خانه خودش برد . 🌟 و با کمال افتخار ، 🌟 از این بانو ، پذیرایی نمود . 🌟 اما بعد از ۱۷ روز ، 🌟 به خاطر دوری و دلتنگی از برادرش ، 🌟 و از دست دادن همراهانش ، 🌟 و غم و اندوه و گریه بسیار ، 🌟 در خانه ای به نام بیت النور ، 🌟 از دنیا رفتند . 🎼 @dastan_o_roman 🇮🇷 @amoomolla