نشانی درگاههای مخصوص ثبتنام، ارسال آثار، اطلاع از اخبار، برخورداری از برنامهها و تولیدات دبیرخانه:
بخش فراخوان ادبی "آب" سایت http://www.esrw.ir و همچنین
ایتا: @dastanab
سروش: https://splus.ir/dastanab
روبیکا: https://rubika.ir/dastanabrobika
تلگرام: https://t.me/AB_Awards
بله: https://ble.ir/dastanab
نشانی درگاههای مخصوص ثبتنام، ارسال آثار، اطلاع از اخبار، برخورداری از برنامهها و تولیدات دبیرخانه:
بخش فراخوان ادبی "آب" سایت http://www.esrw.ir و همچنین
ایتا: @dastanab
سروش: https://splus.ir/dastanab
روبیکا: https://rubika.ir/dastanabrobika
تلگرام: https://t.me/AB_Awards
بله: https://ble.ir/dastanab
نشانی درگاههای مخصوص ثبتنام، ارسال آثار، اطلاع از اخبار، برخورداری از برنامهها و تولیدات دبیرخانه:
بخش فراخوان ادبی "آب" سایت http://www.esrw.ir و همچنین
ایتا: @dastanab
سروش: https://splus.ir/dastanab
روبیکا: https://rubika.ir/dastanabrobika
تلگرام: https://t.me/AB_Awards
بله: https://ble.ir/dastanab
«سپاس که برای آب مینویسید.»
نمونهای از داستانهای نویسندگان شرکت کننده در ادوار قبلی را بشنوید.
داستان "باغِ بیآبی" نوشته #مجتبا_شول_افشارزاده با صدای #محمدرضا_لک از مجموعه #روبروی_رود_راوی برگزیده آثار دومین #فراخوان_ملی_داستان_آب 📄
✍ پسینگاهِ یک هوای خاکستری، مادربزرگ گم شد. کمرش خم و پوستش خشک! معلوم نشد کجا خزید و چه جانوری خوردش. مادربزرگ کسی نبود که گم بشود. توی دفتر نشریه بودم که گفتند مادربزرگ گم شده است. تا هفتآبادی از بیگآباد به هرطرف میرفتی، همه او را میشناختند. "خاتمنسا نوه دختری آجمشید!
نشانی درگاههای مخصوص ثبتنام، ارسال آثار، اطلاع از اخبار، برخورداری از برنامهها و تولیدات دبیرخانه:
بخش فراخوان ادبی "آب" سایت http://www.esrw.ir و همچنین
ایتا: @dastanab
سروش: https://splus.ir/dastanab
روبیکا: https://rubika.ir/dastanabrobika
تلگرام: https://t.me/AB_Awards
بله: https://ble.ir/dastanab
2.BAGH BI ABI_EDITED.mp3
39.79M
داستان "باغِ بیآبی" نوشته #مجتبا_شول_افشارزاده با صدای #محمدرضا_لک از مجموعه #روبروی_رود_راوی برگزیده آثار دومین #فراخوان_ملی_داستان_آب 📄
✍ پسینگاهِ یک هوای خاکستری، مادربزرگ گم شد. کمرش خم و پوستش خشک! معلوم نشد کجا خزید و چه جانوری خوردش. مادربزرگ کسی نبود که گم بشود. توی دفتر نشریه بودم که گفتند مادربزرگ گم شده است. تا هفتآبادی از بیگآباد به هرطرف میرفتی، همه او را میشناختند. "خاتمنسا نوه دختری آجمشید!"
نشانی درگاهها
http://www.esrw.ir و همچنین
ایتا: @dastanab
سروش: https://splus.ir/dastanab
روبیکا: https://rubika.ir/dastanabrobika
تلگرام: https://t.me/AB_Awards
بله: https://ble.ir/dastanab
«سپاس که برای آب مینویسید.»
نمونهای از داستانهای نویسندگان شرکت کننده در ادوار قبلی را بشنوید.
داستان "شهپیر" نوشته #غلامرضا_شیری با صدای #محمدرضا_لک از مجموعه #روبروی_رود_راوی برگزیده آثار دومین #فراخوان_ملی_داستان_آب 📄
✍حسین خون سربلند کرد. یدککش را نگاه کرد که از عرض کارون رد میشد. یدککش پهلو گرفت و ماشینها آرام آرام از آن خارج شدند و گرد و خاک پشت سر آنها به شتاب اوج گرفت. سوز سردی میآمد و از روی آب که رد میشد سردی آن چند برابر میشد. یدککش دوباره حرکت کرد. قپانی گفت: نیومد؟ حسینخون با دست ماشینی را نشان داد و گفت: "ها ! ولی رفت سرِ شهپیر زیارت، بر میگرده، وسایل آماده است." قَپانی دسته کلنگ را جا انداخت و بعد آن را محکم دو سه مرتبه به زمین زد: آماده است ولی کاش علی یار هم میآمد. حسین خون جواب داد: داره میاد.
نشانی درگاههای مخصوص ثبتنام، ارسال آثار، اطلاع از اخبار، برخورداری از برنامهها و تولیدات دبیرخانه:
بخش فراخوان ادبی "آب" سایت http://www.esrw.ir و همچنین
ایتا: @dastanab
سروش: https://splus.ir/dastanab
روبیکا: https://rubika.ir/dastanabrobika
تلگرام: https://t.me/AB_Awards
بله: https://ble.ir/dastanab
3.SHAHPIR_EDITED.mp3
15.94M
داستان "شهپیر" نوشته #غلامرضا_شیری با صدای #محمدرضا_لک از مجموعه #روبروی_رود_راوی برگزیده آثار دومین #فراخوان_ملی_داستان_آب 📄
✍ حسین خون سربلند کرد. یدککش را نگاه کرد که از عرض کارون رد میشد. یدککش پهلو گرفت و ماشینها آرام آرام از آن خارج شدند و گرد و خاک پشت سر آنها به شتاب اوج گرفت. سوز سردی میآمد و از روی آب که رد میشد سردی آن چند برابر میشد. یدککش دوباره حرکت کرد. قپانی گفت: نیومد؟ حسینخون با دست ماشینی را نشان داد و گفت: "ها ! ولی رفت سرِ شهپیر زیارت، بر میگرده، وسایل آماده است." قَپانی دسته کلنگ را جا انداخت و بعد آن را محکم دو سه مرتبه به زمین زد: آماده است ولی کاش علی یار هم میآمد. حسین خون جواب داد: داره میاد.
نشانی درگاهها http://www.esrw.ir و همچنین
ایتا: @dastanab
سروش: https://splus.ir/dastanab
روبیکا: https://rubika.ir/dastanabrobika
تلگرام: https://t.me/AB_Awards
بله: https://ble.ir/dastanab
«سپاس که برای آب مینویسید.»
نمونهای از داستانهای نویسندگان شرکت کننده در ادوار قبلی را بشنوید
داستان "سه چرا، در باب آقام" نوشته #میلاد_باقری با صدای #سلمان_باهنر از مجموعه #روبروی_رود_راوی برگزیده آثار دومین #فراخوان_ملی_داستان_آب📄
چرا آقام اون روز اونطوری کرد؟
1984. نه، این عدد هیچ ربطی به کتاب جورج اوروِل ندارد، در واقع ربط این عدد میرسد به مهاجرت شهرامِ خسروشاهیِ آذر، یا همون سَندیِ خواننده از ایران. درست همان روزهایی که من درگیرِ سوادِ نم کشیده تیموری بودم، آقا شهرام از مسجد سلیمان به تهران میروند و مهاجرت میکنند به آلمان و دو سه سال بعد دیگر شهرام خسروشاهیِ آذر نیستند و سَندی هستند. این مهاجرت، کاشتِ بذرِ اختلافِ 20سالهای بینِ آقام و عمویِ من میشود.
📄 #فراخوان_ملی_داستان_آب
نشانی درگاههای مخصوص ثبتنام، ارسال آثار، اطلاع از اخبار، برخورداری از برنامهها و تولیدات دبیرخانه:
بخش فراخوان ادبی "آب" سایت http://www.esrw.ir و همچنین
ایتا: @dastanab
سروش: https://splus.ir/dastanab
روبیکا: https://rubika.ir/dastanabrobika
تلگرام: https://t.me/AB_Awards
بله: https://ble.ir/dastanab
4.SE CHERA DAR BAB AGHAM_EDITED.mp3
22.94M
داستان "سه چرا، در باب آقام" نوشته #میلاد_باقری با صدای #سلمان_باهنر از مجموعه #روبروی_رود_راوی برگزیده آثار دومین #فراخوان_ملی_داستان_آب 📄 چرا آقام اون روز اونطوری کرد؟
1984. نه، این عدد هیچ ربطی به کتاب جورج اوروِل ندارد، در واقع ربط این عدد میرسد به مهاجرت شهرامِ خسروشاهیِ آذر، یا همون سَندیِ خواننده از ایران. درست همان روزهایی که من درگیرِ سوادِ نم کشیده تیموری بودم، آقا شهرام از مسجد سلیمان به تهران میروند و مهاجرت میکنند به آلمان و دو سه سال بعد دیگر شهرام خسروشاهیِ آذر نیستند و سَندی هستند. این مهاجرت، کاشتِ بذرِ اختلافِ 20سالهای بینِ آقام و عمویِ من میشود. 📄
نشانی درگاهها http://www.esrw.ir و همچنین
ایتا: @dastanab
سروش: https://splus.ir/dastanab
روبیکا: https://rubika.ir/dastanabrobika
تلگرام: https://t.me/AB_Awards
بله: https://ble.ir/dastanab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و اما بعد، چنانچه میدانید در چهارمین دور فراخوانِ جاری، با درگاههای مجازیِ جدید در خدمت بودیم؛ شاید برای همین است که اطلاعات برخی از دوستان نویسنده هنوز کامل نیست و کار دستهبندی آثار، برای دبیرخانه دشوار شده است. از نویسندگان محترمی که نام و نشان خودشان و اثرشان را در جدول میبینند تقاضا می کنیم در پُر کردن جاهای خالی (خانههای خاکستری) ما را در گزینش و داوری درست و برگزاری به موقع اختتامیه یاری کنند! تندرست و شاد باشید!
نشانی درگاههای مخصوص ثبتنام، ارسال آثار، اطلاع از اخبار، برخورداری از برنامهها و تولیدات دبیرخانه:
بخش فراخوان ادبی "آب" سایت http://www.esrw.ir و همچنین
ایتا: @dastanab
سروش: https://splus.ir/dastanab
روبیکا: https://rubika.ir/dastanabrobika
تلگرام: https://t.me/AB_Awards
بله: https://ble.ir/dastanab
000 org.docx.pdf
109.8K
و اما بعد، چنانچه میدانید در چهارمین دور فراخوانِ جاری، با درگاههای مجازیِ جدید در خدمت بودیم؛ شاید برای همین است که اطلاعات برخی از دوستان نویسنده هنوز کامل نیست و کار دستهبندی آثار، برای دبیرخانه دشوار شده است. از نویسندگان محترمی که نام و نشان خودشان و اثرشان را در جدول میبینند تقاضا می کنیم در پُر کردن جاهای خالی (خانههای خاکستری) ما را در گزینش و داوری درست و برگزاری به موقع اختتامیه یاری کنند! تندرست و شاد باشید!
نشانی درگاهها http://www.esrw.ir و همچنین
ایتا: @dastanab
سروش: https://splus.ir/dastanab
روبیکا: https://rubika.ir/dastanabrobika
تلگرام: https://t.me/AB_Awards
بله: https://ble.ir/dastanab
درود بر نویسندگان فارسی زبان سراسر جهان. تبریک برای تک تک کلماتی که برای آب نوشتهاید. در این گام، نتیجهی گزینش آثار منتخب برای داوری نهایی چهارمین #فراخوان_ملی_داستان_آب اعلام میگردد. این آثار بعد از خوانش گروهی از نویسندگان ،از میان 258 اثر، انتخاب شدهاند. این آثار میروند برای داوری نهایی که نتیجهی آن هم در مراسم حضوری اختتامیه در نیمهی دوم مهرماه 1402 مشخص میشود. تندرست و شاد باشید. اسامی آثار برگزیده در: ایتا: @dastanab
سروش: https://splus.ir/dastanab
روبیکا: https://rubika.ir/dastanabrobika
تلگرام: https://t.me/AB_Awards
بله: https://ble.ir/dastanab
bargozidegan 4.pdf
276.6K
درود بر نویسندگان فارسی زبان سراسر جهان. تبریک برای تک تک کلماتی که برای آب نوشتهاید. در این گام، نتیجهی گزینش آثار منتخب برای داوری نهایی چهارمین #فراخوان_ملی_داستان_آب اعلام میگردد. این آثار بعد از خوانش گروهی از نویسندگان ،از میان 258 اثر، انتخاب شدهاند. این آثار میروند برای داوری نهایی که نتیجهی آن هم در مراسم حضوری اختتامیه در نیمهی دوم مهرماه 1402 مشخص میشود. تندرست و شاد باشید. اسامی آثار برگزیده در: ایتا: @dastanab
سروش: https://splus.ir/dastanab
روبیکا: https://rubika.ir/dastanabrobika
تلگرام: https://t.me/AB_Awards
بله: https://ble.ir/dastanab
«سپاس که برای آب مینویسید.»
نمونهای از داستانهای نویسندگان شرکت کننده در ادوار قبلی را بشنوید
داستان "خداحافظ مندلیف" نوشته #رامین_فروزنده با صدای #امیرحسین_کبیری از مجموعه #روبروی_رود_راوی برگزیده آثار دومین #فراخوان_ملی_داستان_آب 📄
بیشتر ترس وقتی است که هلیکوپتر بلند میشود از فرودگاه جزیرهی کیش و راه میافتیم به سمت دکل. از کیش تا دکل با هلیکوپتر حدود یک ساعت میشود و با قایق تندرو چند برابر بیشتر، شاید هفت یا هشت ساعت. بعد از این همه سال هنوز نمیتوانم اعتماد کنم به یک اتاقک فلزی که با هر وزش بادی تلق تلق میکند. انگار توی یک تابوت پرندهام. در مسیر دریا این ترس کمتر و کمتر میشود؛ تا آنکه میرسیم به آبی فیروزهای لب ساحل و بعد آبهای خلیج فارس. اینجا دیگر تقریباً هیچ ترسی نیست. همه میدانیم که آموزشهای ایمنی فایدهای ندارند و اگر موقع سقوط، بین آسمان و آب سکته نکنیم، به خاطر شوک ضربه بیهوش میشویم. بعد هم با هلیکوپتر آتش میگیریم و بدنمان میشود نصیب ماهیها. 📄
#فراخوان_ملی_داستان_آب
نشانی درگاههای مخصوص ثبتنام، ارسال آثار، اطلاع از اخبار، برخورداری از برنامهها و تولیدات دبیرخانه:
بخش فراخوان ادبی "آب" سایت http://www.esrw.ir و همچنین
ایتا: @dastanab
سروش: https://splus.ir/dastanab
روبیکا: https://rubika.ir/dastanabrobika
تلگرام: https://t.me/AB_Awards
بله: https://ble.ir/dastanab
5.KHODAHAFEZ MANDALIOF_EDITED.mp3
28.35M
داستان "خداحافظ مندلیف" نوشته #رامین_فروزنده با صدای #امیرحسین_کبیری از مجموعه #روبروی_رود_راوی برگزیده آثار دومین #فراخوان_ملی_داستان_آب 📄
بیشتر ترس وقتی است که هلیکوپتر بلند میشود از فرودگاه جزیرهی کیش و راه میافتیم به سمت دکل. از کیش تا دکل با هلیکوپتر حدود یک ساعت میشود و با قایق تندرو چند برابر بیشتر، شاید هفت یا هشت ساعت. بعد از این همه سال هنوز نمیتوانم اعتماد کنم به یک اتاقک فلزی که با هر وزش بادی تلق تلق میکند. انگار توی یک تابوت پرندهام. در مسیر دریا این ترس کمتر و کمتر میشود؛ تا آنکه میرسیم به آبی فیروزهای لب ساحل و بعد آبهای خلیج فارس. اینجا دیگر تقریباً هیچ ترسی نیست. همه میدانیم که آموزشهای ایمنی فایدهای ندارند و اگر موقع سقوط، بین آسمان و آب سکته نکنیم، به خاطر شوک ضربه بیهوش میشویم. بعد هم با هلیکوپتر آتش میگیریم و بدنمان میشود نصیب ماهیها. 📄
#فراخوان_ملی_داستان_آب
نشانی درگاهها http://www.esrw.ir و همچنین
ایتا: @dastanab
سروش: https://splus.ir/dastanab
روبیکا: https://rubika.ir/dastanabrobika
تلگرام: https://t.me/AB_Awards
بله: https://ble.ir/dastanab
«سپاس که برای آب مینویسید.»
نمونهای از داستانهای نویسندگان شرکت کننده در ادوار قبلی را بشنوید
داستان "لبخندو" نوشته #منیژه_آقاجانی با صدای #لیلا_سخی_زاده از مجموعه #روبروی_رود_راوی برگزیده آثار دومین #فراخوان_ملی_داستان_آب 📄
لبخندو بَلَم رو کشید تا لب شط و نگاهش روی تختهی جلوی قایق موند. فکر کرد «خو لبخند بِزِنُم، مِی چیه!؟ نِنَهم که هیچ وخ نِگفته بِده» و نشست و سرش رو که سنگین شده بود و نمیتونست روی گردنش نگه داره، با دستاش گرفت و زانوهاش رو تکیهگاه دستاش کرد. نفس نفس میزد و چشمهاش اینور، اونور میرفت. فکرش هم همینطور! صدای تاپ تاپ، گوشهاش رو کر کرده بود؛ هر بار ناگهان برمیگشت و پشت سرش رو نگاه می¬کرد. از این دست تا اون دست شط، هیچی توی آب نبود؛ اما هنوز پوست و گوشت بدنش میلرزید. خیلی نشست و خیلی برگشت و نقطه به نقطهی شط رو نگاه کرد تا کم کم فکرش غلتید و غلتید عقب. بازهم غلتوندش عقب¬تر. 📝 #فارسی_زبانان_سراسر_جهان برای سومین #فراخوان_ملی_داستان_آب #برای_آب_بنویسیم #داستان #روایت #جستار
نشانی درگاههای مخصوص ثبتنام، ارسال آثار، اطلاع از اخبار، برخورداری از برنامهها و تولیدات دبیرخانه:
بخش فراخوان ادبی "آب" سایت http://www.esrw.ir و همچنین
ایتا: @dastanab
سروش: https://splus.ir/dastanab
روبیکا: https://rubika.ir/dastanabrobika
تلگرام: https://t.me/AB_Awards
بله: https://ble.ir/dastanab
6.LABKHANDOO_EDITED.mp3
11.54M
داستان "لبخندو" نوشته #منیژه_آقاجانی با صدای #لیلا_سخی_زاده از مجموعه #روبروی_رود_راوی برگزیده آثار دومین #جشنواره_ملی_داستان_آب 📄 لبخندو بَلَم رو کشید تا لب شط و نگاهش روی تختهی جلوی قایق موند. فکر کرد «خو لبخند بِزِنُم، مِی چیه!؟ نِنَهم که هیچ وخ نِگفته بِده» و نشست و سرش رو که سنگین شده بود و نمیتونست روی گردنش نگه داره، با دستاش گرفت و زانوهاش رو تکیهگاه دستاش کرد. نفس نفس میزد و چشمهاش اینور، اونور میرفت. فکرش هم همینطور! صدای تاپ تاپ، گوشهاش رو کر کرده بود؛ هر بار ناگهان برمیگشت و پشت سرش رو نگاه می¬کرد. از این دست تا اون دست شط، هیچی توی آب نبود؛ اما هنوز پوست و گوشت بدنش میلرزید. خیلی نشست و خیلی برگشت و نقطه به نقطهی شط رو نگاه کرد تا کم کم فکرش غلتید و غلتید عقب. بازهم غلتوندش عقب¬تر. 📝 #فارسی_زبانان_سراسر_جهان برای سومین #فراخوان_ملی_داستان_آب #برای_آب_بنویسیم #داستان #روایت #جستار
نشانی درگاهها http://www.esrw.ir و همچنین
ایتا: @dastanab
سروش: https://splus.ir/dastanab
روبیکا: https://rubika.ir/dastanabrobika
تلگرام: https://t.me/AB_Awards
بله: https://ble.ir/dastanab
«سپاس که برای آب مینویسید.»
نمونهای از داستانهای نویسندگان شرکت کننده در ادوار قبلی را بشنوید.
داستان "زایمان در آب" نوشته #گلرخ_جلال_وندی با صدای #لیلا_سخی_زاده از مجموعه #روبروی_رود_راوی برگزیده آثار دومین #فراخوان_ملی_داستان_آب 📄
بعد از آنکه رهبران دینی بهطور رسمی از پیر شدن جمعیت اظهار نگرانی کردند و اعلام کردند که جمعیت شیعیان جهان میبایست افزایش یابد، برنامهای محبوب از شبکهی سه سیما بهطور منظم پخش شد. یک مسابقهی تلویزیونی با جایزهی چهارصد میلیون تومانی که تنها زنان باردار میتوانستند در آن شرکت کنند. تبلیغ باشکوه مسابقه در میان تمام برنامهها پخش میشد. یک چهار طلایی با هشت صفر درخشان صفحه را پر میکرد و مردی با اغراقی تعمدی میگفت:«شما برندهی چهارصد میلیون تومانی مادر دانا باشید!» مادر دانا نام برنامه بود و تمام دانایی که از مادران میخواست اطلاعات عمومی بود که صبا به داشتنش شهره بود. بزرگترین تفریح صبا ... 📝
نشانی درگاههای مخصوص ثبتنام، ارسال آثار، اطلاع از اخبار، برخورداری از برنامهها و تولیدات دبیرخانه:
بخش فراخوان ادبی "آب" سایت http://www.esrw.ir و همچنین
ایتا: @dastanab
سروش: https://splus.ir/dastanab
روبیکا: https://rubika.ir/dastanabrobika
تلگرام: https://t.me/AB_Awards
بله: https://ble.ir/dastanab
7.ZAYEMAN DAR AB_EDITED.mp3
28.86M
داستان "زایمان در آب" نوشته #گلرخ_جلال_وندی با صدای #لیلا_سخی_زاده از مجموعه #روبروی_رود_راوی برگزیده آثار دومین #فراخوان_ملی_داستان_آب 📄
بعد از آنکه رهبران دینی بهطور رسمی از پیر شدن جمعیت اظهار نگرانی کردند و اعلام کردند که جمعیت شیعیان جهان میبایست افزایش یابد، برنامهای محبوب از شبکهی سه سیما بهطور منظم پخش شد. یک مسابقهی تلویزیونی با جایزهی چهارصد میلیون تومانی که تنها زنان باردار میتوانستند در آن شرکت کنند. تبلیغ باشکوه مسابقه در میان تمام برنامهها پخش میشد. یک چهار طلایی با هشت صفر درخشان صفحه را پر میکرد و مردی با اغراقی تعمدی میگفت:«شما برندهی چهارصد میلیون تومانی مادر دانا باشید!» مادر دانا نام برنامه بود و تمام دانایی که از مادران میخواست اطلاعات عمومی بود که صبا به داشتنش شهره بود. بزرگترین تفریح صبا ... 📝
نشانی درگاهها http://www.esrw.ir و همچنین
ایتا: @dastanab
سروش: https://splus.ir/dastanab
روبیکا: https://rubika.ir/dastanabrobika
تلگرام: https://t.me/AB_Awards
بله: https://ble.ir/dastanab
«سپاس که برای آب مینویسید.»
نمونهای از داستانهای نویسندگان شرکت کننده در ادوار قبلی را بشنوید.
داستان "خواهر خیس مرگ" نوشته #مرتضی_فرجی با صدای #جلیل_عالی_پور از مجموعه #روبروی_رود_راوی برگزیده آثار دومین #فراخوان_ملی_داستان_آب 📄
مادرِ حمید که مُرد، حمید روسَریِ جَبلالنورِ سوغاتْ مَکهی مادرش را سَرش کرد و مثلِ دیوانهها بَند نشست توی خانه. نوارْ کاستِ ترانهی مادرِ من، مادرِ منِ ناصر و خسرو را میگذاشت توی پخش و بعدش با نغمه و نوایِ آهنگ، ریتم میگرفت و با پاهاش میکوبید به زمین و با سَر اَنگشتهاش کلاویههای پیانوی خیالیاَش را مینواخت. صدایِ ریزِ هر کلید انگاری قطرهْ بارانی بود که از سقفِ خانهشان میچکید. دماغِ گِرد و فَندُقیاَش قرمز میشد و چشمهاش بَراق و نَمدار. با کلامِ ترانه، لبهای پوسته شدهاَش آرام میجُنبید، انگاری که وِرد و ذکری را زیرِ لبی بخواند و چشمهاش جایی را ببیند که واقعیتِ دور و بَرش نباشد. این جوری بیتابی کردن برای رفتنِ مادرش نه به سن و سالاَش میخورد و نه به سَکنات و حرکاتاَش. 📝
نشانی درگاههای مخصوص ثبتنام، ارسال آثار، اطلاع از اخبار، برخورداری از برنامهها و تولیدات دبیرخانه:
بخش فراخوان ادبی "آب" سایت http://www.esrw.ir و همچنین
ایتا: @dastanab
سروش: https://splus.ir/dastanab
روبیکا: https://rubika.ir/dastanabrobika
تلگرام: https://t.me/AB_Awards
بله: https://ble.ir/dastanab
8.KHAHARE KHIS MARG_EDITED.mp3
41.89M
داستان "خواهر خیس مرگ" نوشته #مرتضی_فرجی با صدای #جلیل_عالی_پور از مجموعه #روبروی_رود_راوی برگزیده آثار دومین #فراخوان_ملی_داستان_آب 📄
مادرِ حمید که مُرد، حمید روسَریِ جَبلالنورِ سوغاتْ مَکهی مادرش را سَرش کرد و مثلِ دیوانهها بَند نشست توی خانه. نوارْ کاستِ ترانهی مادرِ من، مادرِ منِ ناصر و خسرو را میگذاشت توی پخش و بعدش با نغمه و نوایِ آهنگ، ریتم میگرفت و با پاهاش میکوبید به زمین و با سَر اَنگشتهاش کلاویههای پیانوی خیالیاَش را مینواخت. صدایِ ریزِ هر کلید انگاری قطرهْ بارانی بود که از سقفِ خانهشان میچکید. دماغِ گِرد و فَندُقیاَش قرمز میشد و چشمهاش بَراق و نَمدار. با کلامِ ترانه، لبهای پوسته شدهاَش آرام میجُنبید، انگاری که وِرد و ذکری را زیرِ لبی بخواند و چشمهاش جایی را ببیند که واقعیتِ دور و بَرش نباشد. این جوری بیتابی کردن برای رفتنِ مادرش نه به سن و سالاَش میخورد و نه به سَکنات و حرکاتاَش. 📝
نشانی درگاهها http://www.esrw.ir و همچنین
ایتا: @dastanab
سروش: https://splus.ir/dastanab
روبیکا: https://rubika.ir/dastanabrobika
تلگرام: https://t.me/AB_Awards
بله: https://ble.ir/dastanab
«سپاس که برای آب مینویسید.»
نمونهای از داستانهای نویسندگان شرکت کننده در ادوار قبلی را بشنوید.
داستان "خرس و دریا" نوشته #رامین_فروزنده با صدای #سلمان_باهنر از مجموعه #روبروی_رود_راوی برگزیده آثار دومین #فراخوان_ملی_داستان_آب📄
همیشه به من میگفت خرس. با صدوسیوشش کیلو وزن و کلی پشم، حق هم داشت. خیلیها به شوهرشان از این چیزها میگویند. خرس. پلنگ. پیشی. این حرفها عجیب نیست. اما دریا به دلیل خاصی من را شبیه خرسهای قطبی میدانست. فکر میکرد زیادی میخوابم. اولش وقتی میگفت خرس قطبی، هر دو میخندیدیم. من میشدم خرس و او دختربچهای که فرار میکرد از دست یک حیوان وحشی. و اصرار هم داشت که آخر فرار به یک چیز مشخص برسد همیشه، چه توی آشپزخانه باشد یا میز ناهارخوری. 📝
نشانی درگاههای مخصوص ثبتنام، ارسال آثار، اطلاع از اخبار، برخورداری از برنامهها و تولیدات دبیرخانه:
بخش فراخوان ادبی "آب" سایت http://www.esrw.ir و همچنین
ایتا: @dastanab
سروش: https://splus.ir/dastanab
روبیکا: https://rubika.ir/dastanabrobika
تلگرام: https://t.me/AB_Awards
بله: https://ble.ir/dastanab
9.KHERS O DARYA_EDITED.mp3
22.27M
داستان "خرس و دریا" نوشته #رامین_فروزنده با صدای #سلمان_باهنر از مجموعه #روبروی_رود_راوی برگزیده آثار دومین #فراخوان_ملی_داستان_آب
📄
همیشه به من میگفت خرس. با صدوسیوشش کیلو وزن و کلی پشم، حق هم داشت. خیلیها به شوهرشان از این چیزها میگویند. خرس. پلنگ. پیشی. این حرفها عجیب نیست. اما دریا به دلیل خاصی من را شبیه خرسهای قطبی میدانست. فکر میکرد زیادی میخوابم. اولش وقتی میگفت خرس قطبی، هر دو میخندیدیم. من میشدم خرس و او دختربچهای که فرار میکرد از دست یک حیوان وحشی. و اصرار هم داشت که آخر فرار به یک چیز مشخص برسد همیشه، چه توی آشپزخانه باشد یا میز ناهارخوری. 📝
نشانی درگاهها http://www.esrw.ir و همچنین
ایتا: @dastanab
سروش: https://splus.ir/dastanab
روبیکا: https://rubika.ir/dastanabrobika
تلگرام: https://t.me/AB_Awards
بله: https://ble.ir/dastanab
000 namzadha 04.pdf
256.2K
با برندگان و تقدیر شوندگان نهایی از طرف دبیرخانه ی فراخوان تماس گرفته خواهد.
از برندگان جهت حضور در مراسم اختتامیه، دعوت رسمی خواهد شد.
زمان تعیین شدهی اختتامیه به احتمال، 19 مهر 1402 خواهد بود.
تندرست و شاد باشید
سپاس از تمام نویسندگان گرامی