eitaa logo
داستان نویس نوجوان
302 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
54 ویدیو
3 فایل
تجربه خوب نوشتن! کانال پشتیبان داستان نویس نوجوان آموزش آنلاین داستان نویسی، قابلیت ارسال داستان، برگزار کننده مسابقات داستان نویسی dastannevis.com ارتباط با ما: @ashkanhasebi آدرس ایمیل پشتیبانی: support@dastannevis.com
مشاهده در ایتا
دانلود
پرنده‌ها اغلب به عنوان نمادی از آزادی و فرار یا به عنوان نمادی از مرگ و تلاش برای فرار از آن به کار می‌روند. در داستان‌ها، پرنده‌ها می‌توانند به عنوان نمادی از حرکت و رفتار شخصیت‌ها استفاده شوند. به عنوان مثال، یک کاراکتری که برای خودش جایی راحت ندارد ممکن است به عنوان یک پرنده زیر پرها و شاخه های درختان بگردد. بعضی اوقات پرنده‌ها برای به تصویر کشیدن وسواس و اعتیاد شخصیت‌ها نیز به کار رفته‌اند. به طور کلی، نقش پرنده‌ها در داستان‌ها می‌تواند بسیار متنوع باشد و به تصویر کشیدن بسیاری از موضوعات و مفاهیم مختلف کمک کند. dastannevis.com
به شما چند پیشنهاد می‌دهم که بعد از امتحانات استراحت کافی داشته باشید و از این زمان استفاده کنید تا به خودتان بپردازید. در ادامه چند پیشنهاد برای برنامه پس از امتحانات آورده شده است: سفر: اگر فرصت سفر کردن به مکانی را دارید، حتماً سفر کنید. سفر به شما کمک می‌کند تا از فضای تحصیلی خارج شوید و با محیط جدیدی آشنا شوید. ورزش: ورزش کردن پس از امتحانات به شما کمک می‌کند تا به فعالیت بدنی بپردازید و از استرس های امتحانات خود رها شوید. مطالعه کتاب: به جای اینکه بلافاصله به فعالیت های تفریحی بپردازید، می‌توانید از این فرصت استفاده کنید تا به مطالعه کتاب بپردازید. مطالعه کتاب به شما کمک می‌کند تا علاوه بر استراحت، دانش خود را نیز بالا ببرید. روابط اجتماعی: پیشنهاد می‌دهم با دوستان و خانواده خود زمان بگذرانید و با آنان وقت بگذرانید. به همین منظور می‌توانید با دوستان خود به یک سفر کوتاه بروید یا با خانواده خود وقت بگذرانید. یادگیری مهارت جدید: این فرصت را برای یادگیری مهارت جدید مثل زبان جدید، طراحی وبسایت، برنامه نویسی و... استفاده کنید. دیدن فیلم: می‌توانید با دیدن فیلم به تفریح بپردازید. فیلم دیدن به شما کمک می‌کند تا از فضای تحصیلی خارج شوید و لذت ببرید. بازی: بازی کردن نیز یکی از راه هایی است که می‌توانید پس از امتحانات به آن بپردازید. بازی های رایانه ای، فوتبال، بسکتبال و... می توانند گزینه های خوبی باشند. تفریح در طبیعت: اگر دوست دارید در طبیعت قدم بزنید، این فرصت را پس از امتحانات برای تفریح در طبیعت استفاده کنید. می‌توانید به پارک ها، جنگل ها و ساحل‌ها سفر کنید و از طبیعت لذت ببرید. ضمناً توجه به نکات ایمنی را فراموش نکنید. dastannevis.com
⭕️ چطور نوشتن رو آسون کنم؟ با یادداشت های روزانه 📇 یادداشت روزانه یعنی هر روز از چیزی که دلت می خواد می نویسی و با کفگیر نوشتن فکراتو هم میزنی و ریز رو میکنی . 🧿 نوشتن زمان و مکان مشخص نمیشناسه ، هر جا و هر وقت می تونی بری سراغ قلم و دفترت📝 🌀 اگه دلت بخواد میتونی از ۵ دقیقه در روز شروع کنی و هر روز زمان بیشتری رو بهش اختصاص بدی. ✅ خوبیه نوشتن روزانه اینه که دستت توی نوشتن بازه، می تونی از هرچی بخوای بنویسی مثل چیزایی که با حواس پنجگانه ات درک میکنی. ✳️ برای شروع میتونی صفحات صبحگاهی رو بنویسی. یعنی به محض بیدار شدن که صفحه ذهنت هنوز سفیده ، فکرایی که قایم شدن رو از سوراخ سنبه های ذهنت بیرون بکشی. dastannevis.com
اولین رسانه اطلاع رسانی آموزش داستان نوجوان از سال ۱۳۹۶ چهارشنبه ۳۱خرداد ۱۴۰۲ dastannevis.com
یادداشت های روزانه نوعی ابزار قدرتمند در نویسندگی هستند که به شما کمک می کنند تا بتوانید ایده ها، احساسات و تجربیات خود را در طول روز ثبت کنید. با نوشتن یادداشت های روزانه، می توانید از سوی یک نویسنده خلاق بهره مند شوید که به دنبال ایده های جدید و موضوعات جذاب است. برای موفقیت در نویسندگی با یادداشت های روزانه می توانید این راهنمایی ها را دنبال کنید: برای نوشتن یادداشت های روزانه، زمان خاصی را در روز برای خود در نظر بگیرید. بهتر است این زمان در همان ساعاتی باشد که به نوشتن بیشتر عادت دارید. هرگز نگذارید چیزی از موضوعاتی که می خواهید در مورد آنها بنویسید، شما را باز دارد. اگر چیزی در ذهنتان است، آن را بنویسید! حتی اگر به نظر می رسد کاملاً بی اهمیت باشد، همینطور بنویسید. از تجربیات و احساسات خود برای الهام گرفتن استفاده کنید. زمانی که شما تجربه هایی را که با آنها مواجه شده اید یا احساساتی که در طول روز داشته اید، به کاغذ بیاورید، می توانید پرانرژی تر و خلاق تر باشید. از تکنیک های جمع آوری ایده ها استفاده کنید. این شامل استفاده از فهرست هایی مانند فهرست ایده ها، فهرست موضوعات و فهرست سؤالات است. با این روش می توانید به طور مداوم با ایده ها و موضوعات جدید آشنا شوید. به یادداشت های خود برگردید و آنها را مرور کنید. ممکن است یک نوشته کوچک از شما باعث پیدا کردن یک ایده جدید و الهام بخش برای مقاله بعدی شما شود. در مورد هر موضوعی که به ذهن شما می رسد، تحقیق کنید. به دنبال اطلاعات بیشتر درباره آن موضوع بگردید و بعد از آن، به نوشتن پرداخته و می توانید با اطمینان بیشتری نوشتار خود را به روز کنید. هرگز از نوشتن خسته نشوید. نوشتن یادداشت dastannevis.com
🍃🌸🍃 🍃 نویسندگی ✍️ به جای فکر کردن به اینکه چرا نویسنده نیستم، به این فکر کنید که چگونه می‌توانم نویسنده بشوم؟ ▪️وقتی پرسش درست از خودتان بپرسید، جوابهای درست یکی یکی خودشان را نشان می‌دهند. ▪️اگر صد سال از خودتان درباره علت نبودن چیزی سوال کنید، هیچ یک از جوابهایی که پیدا می‌کنید، نمی‌تواند باعث بوجود آمدن آن چیز بشوند. ▪️دنبال چرایی نبودن چیزی نباشید، چگونگی بودن آن را جستجو کنید @dastannevisenojavan
نمی‌دانم نویسندگان دیگر چگونه کار می‌کنند، اما در بیشتر موارد، پس از خواندن داستان کوتاه یا رمان یک نفر دیگر، ممکن است راضی باشم یا حتی تحت تأثیر قرار بگیرم، اما در جایی عمیقا فکر می‌کنم که خودم هم قادر به نوشتن آن هستم. پل ویلسون dastannevis.com
درون رمانت زندگی کن راه یافتن به درون شخصیت‌های‌ داستانی تا اندازه زیادی سرگرم کننده است. برای مثال، شخصیت‌ اصلی را مجسم کن. از چه حرف می زند؟ کجا و چگونه زندگی می‌کند؟ روزها چه برنامه‌ای دارد؟ کوچک‌ترین جزئیات زندگی‌اش را بررسی کن. چه گذشته‌ای داشته است؟ گذشته در زندگی کنونی‌اش چه تأثیری دارد؟ در زندگی دچار چه تناقض‌هایی است؟ چه رازهایی دارد؟ از چه می‌ترسد؟ بیش از همه عاشق چیست؟ از چه بیزار است؟ با چه شاد می‌شود؟ چه کسانی در زندگی‌اش اهمیت دارند؟ رابطه‌اش با آنان چطور است؟ چه رویاهایی در سر می‌پروراند؟ مهم‌ترین آرزویش چیست و هیچ احتمال می‌دهد روزی به آن برسد و برایش مایه می گذارد؟ صد دلاری زبان بسته را چطور خرج می کند؟ آزادانه بنویس و بگذار او به زبان خودش به پرسش هایت پاسخ دهد او را در صحنه ای مجسم کن و به صحنه حرکت بده و ببین که چه می کند و چه می‌گوید. آزادانه گفت و گوهایی را بنویس که در آنها با مردم، همسر یا دوست دخترش، مادرش، رئیس، صندوقدار استارباکس، یا سر پیشخدمت رستورانی گران قیمت، صحبت می کند. گفت و گوهایی را بنویس که در آنها پشت سرش حرف می زنند. به چیزی که درباره او يقين داری یک اما اضافه کن و ببین ناگهان چه از ذهنت می‌گذرد. او مرسدس می‌راند، اما.. نتیجه این گونه تمرین‌ها چیزی است بیش از شکل‌گیری وجود یک شخصیت. به کمک تجربه هایی از این دست می‌توان صدای شخصیت را شنید. شيوه آگاهانه یا شهودی او در گزینش بعضی از موضوع‌ها، جمله‌ها، کلماتی که بازتاب منش اوست، نحوه تربیت، تجربه‌های او، همه و همه بی‌گمان در گفت و گوها نمود دارند. 📚اندیشه‌های نو در رمان‌نویسی باربارا شوپ dastannevid.com
نوشتن می تواند باعث کمک به سازگاری با طبیعت شود. این دلیلی است که بسیاری از نویسندگان و شاعران در اشعار و آثار خود به طبیعت اشاره می کنند. به عنوان مثال، نوشتن در مورد زیبایی های طبیعی می تواند افراد را به شناخت بهتر و توجه به جزئیات طبیعت تشویق کند و در نتیجه سازگاری با آنها را افزایش دهد. همچنین، نوشتن می تواند به افراد کمک کند تا بهبود یافته های محیط زیستی را شناسایی کنند و به دنبال راه حل هایی برای مشکلات محیط زیستی بگردند. به عنوان مثال، نوشتن در مورد تغییرات آب و هوایی و اثرات آن بر طبیعت می تواند به افراد کمک کند تا بیشتر درمورد این موضوع آگاهی پیدا کنند و به دنبال راه حل هایی برای کاهش تغییرات آب و هوایی بگردند. در نهایت، نوشتن می تواند به افزایش شفافیت و آگاهی درباره مسائل محیط زیستی کمک کند. به عنوان مثال، نوشتن درباره فعالیت های صنعتی و تاثیرات آنها بر محیط زیست می تواند به افراد کمک کند تا درک بهتری از اینکه چگونه فعالیت های اقتصادی می توانند به طبیعت آسیب برسانند، داشته باشند. dastannevis.com
اگر خوب و منظم تمرین کنید، احتمالاً در پایان این برنامۀ ۱۰ هفته‌ای اولین کتاب کوچک خودتان را می‌نویسید. البته برای انتشار کاغذی نوشته‌هایتان هیچ‌وقت عجله نکنید. در آغاز راه، اینترنت بستر خوبی برای انتشار نوشته‌ها و دریافت بازخورد است. dastannevis.com
نثر ادبی: دیکتاتوری باد نویسنده: محمد حسین لادانی برای خواندن این نوشته، از لینک زیر اقدام کنید! 😉👇 https://dastannevis.com/17848/ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ شما هم میتونید از طریق این لینک نثر های ادبی (دلنوشته و شعر) هاتون رو ارسال کنید تا براتون رایگان توی سایت منتشر کنیم 😃: https://dstn.ir/new-post
اولین رسانه اطلاع رسانی آموزش داستان نوجوان از سال ۱۳۹۶ پنجشنبه ۱ تیر ۱۴۰۲ dastannevis.com
حتی اگر چیزی ننویسم باز هم هر روز پشت میز کارم می‌نشینم و تمرکز می‌کنم. استقامت فیزیکی برای یک نویسنده حرفه ای بسیار حیاتی است. ریموند چندلر dastannevis.com
«نامه سهراب سپهری به دوستش نازی تهران، ۶ فروردین ۱۳۴۲.» نازی دارم نگاه می‌کنم و چیزها در من می‌روید. در این روز ابری، چه روشنم. همهٔ رودهای جهان به من می‌ریزد. به من که با هیچ پر می‌شوم. خاک انباشته از زیبایی است. دیگر چشم‌های من جا ندارد... چشم‌های ما کوچک نیست. زیبایی کرانه ندارد. به سایهٔ تابستان بود که تو را دیدم و دیروز که نامه‌ات رسید هنوز شیار دیدنت روی زمین بود و تازه بود. در نیم‌روز «شمیران» از چه سخن می‌گفتیم؟ دست‌های من از روشنی جهان پر بود و تو در سایه‌روشن روح خود ایستاده بودی. گاه پرنده‌وار شگفت‌زده به جای خود می‌ماندی. نازی، تو از آب بهتری. تو از ابر بهتری. تو به سپیده‌دم خواهی رسید. مبادا بلغزی. من دوست توام و دست تو را می‌گیرم. روان باش که پرندگان چنین‌اند و گیاهان چنین‌اند. چون به درخت رسیدی به تماشا بمان. تماشا تو را به آسمان خواهد برد. در زمانهٔ ما نگاه کردن نیاموخته‌اند و درخت جز آرایش خانه نیست و هیچ‌کس گل‌های حیاط همسایه را باور ندارد. پیوندها گسسته. کسی در مهتاب راه نمی‌رود و از پرواز کلاغی هشیار نمی‌شود و خدا را کنار نردهٔ ایوان نمی‌بیند و ابدیت را در جام آب‌خوری نمی‌یابد. در چشم‌ها شاخه نیست. در رگ‌ها آسمان نیست. در این زمانه، درخت‌ها از مردمان خرّم‌ترند. کوه‌ها از آرزوها بلندترند. نی‌ها از اندیشه‌ها راست‌ترند. برف‌ها از دل‌ها سپیدترند. خرده مگیر. روزی خواهد رسید که من بروم خانهٔ همسایه را آب‌پاشی کنم و تو به کاج همسایه سلام کنی و سارها بر خوان ما بنشینند و مردمان مهربان‌تر از درخت شوند. اینک رنجه مشو اگر در مغازه‌ها پای گل‌ها بهای آن را می‌نویسند و خروس را پیش از سپیده‌دم سر می‌برند و اسب را به گاری می‌بندند... خوراک مانده را به گدا می‌بخشند. چنین نخواهد ماند. بر بلندای خود بالا رو و سپیده‌دم خود را چشم‌به‌راه باش. جهان را نوازش کن. دریچه را بگشا. پیچک را ببین. بر روشنی بپیچ. از زباله‌ها رو مگردان که پارهٔ حقیقت است. جوانه بزن. لبریز شو تا سرشاری‌ات به هر سو رو کند. صدایی تو را می‌خواند. روانه شو. سرمشق خودت باش. با چشمان خودت ببین. با یافتهٔ خویش بِزی. در خود فرو شو تا به دیگران نزدیک شوی. پیک خود باش. پیام خودت را بازگوی. میوه از باغ درون بچین. شاخه‌ها چنان بارور بینی که سبدها آرزو کنی و زنبیل تو را گرانباری شاخه‌ای بس خواهد بود. میان این روز ابری من تو را صدا زدم. من تو را میان جهان صدا خواهم کرد و چشم‌به‌راه صدایت خواهم ماند و در این درهٔ تنهایی، تو آب روان باش و زمزمه کن. من خواهم شنید. (شعرها و یادداشت‌های منتشرنشده از ) dastannevis.com
او مرد مسلمان و با خدا و ایمانی بود. ساعتی را که توسط کریستین هاگن اختراع شده را نگاه کرد؛ وقت نماز نزدیک بود. بلند شد و ژاکتی را که توسط ادی بویر اختراع شده بود پوشید. دوچرخه اختراع شده توسط دایملر و مایباخ را بیرون آورد و به سمت مسجد حرکت کرد. با رسیدن به آنجا، آب تمیزِ فیلتر شده‌ای از دستگاه آبسردکن که توسط هالسی تیلور اختراع شده بود، نوشید. و کفش های کلارکش را در آورد و با آبفشانی که توسط بنجامین موگان اختراع شد و بدون هیچ مشکلی آب گرم تولید می کرد، وضو گرفت. سپس به سمت دروازه داخلی مسجد رفت و در شیشه ای اختراع شده توسط رابرت هومن را باز کرد. لامپ اختراع شده ادیسون روشن شد، با کمک برق اختراع شده توسط بنجامین فرانکلین، لامپ روشن شد و مسجد به دلیل نور لامپ به گونه‌ای روشن شد که گویی روزِ روشن است. پنکه هایی که توسط فیلیپ دیال اختراع شده بود در مسجد بودند، اما به دلیل سرما روشن نشدند. همچنین یک کولر که توسط ویلیس کریر اختراع شده بود در قسمت جلو بود اما بخاری اختراع شده توسط چارلز بیکر را روشن کرد. و با میکروفونی که جیمز وست اختراع کرده بود شروع به اذان گفتن کرد. بلندگوی اختراع شده توسط ادوارد کلوگ و چستر رایس باعث شد تا صدا به گوش همه مسلمانان برسد. بر روی حصیر ساخت چین دعا کرد و دستان خود را برای دعا بلند کرد: «خدایا کافران و کفار را هلاک کن و مسلمانان را بر آنان مسلط کن». dastannevis.com
چطور یک داستان کوتاه عالی بنویسیم؟ «کیت دوال» برای بیرون کشیدن داستان از ذهن به روی کاغذ این راهکار را ارائه می‌دهد:‌ «بیش از حد فکر نکنید، به‌جایش بازنویسی کنید. گاهی یک جفت دستکش یا یک گل را در خیابان می‌بینید که به طرز خاصی شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد. این همان نقطه تحریک شماست. آن احساس یا چیزی پیرامون آن ایده را یادداشت کنید. در این مرحله چیز زیادی نمی‌دانید پس فقط این روند را دنبال کنید. تا انتها دنبالش کنید. ممکن است یک روز، یک هفته یا یک سال طول بکشد. آن را بازنویسی کنید، بعد بنشینید و از خودتان بپرسید: «جادویش کجاست؟ چه دارم می‌گویم؟ چه کسی دارد حرف می‌زند؟» وقتی این کار را انجام دادید داستان خودتان را دارید و می‌توانید ساخت و ویرایش آن را شروع کنید.» dastannevis.com
چهارصد صفحه نوشتن یکباره را بی‌خیال شوید و روزی یک صفحه بنویسید. این به دردتان می‌خورد. جان اشتاین بک dastannevis.com
اگر ناگهان تخیلتان از کار بیفتد چه می‌کنید؟ همه نویسنده‌ها گاهگاهی با این وضع روبرو می‌شوند. باتری خلاقیتتان را شارژ کنید. یک‌تمرین برای این کار استفادهٔ تصادفی از فرهنگ لغت است: فرهنگ لغت را به طور تصادفی باز کنید و یک لغت جاندار انتخاب کنید. حال از صفحه دیگر آن یک لغت جاندار دیگر انتخاب کنید. چیزی بنویسید که این دو واژه را به هم ربط دهد. اینگونه دوباره تکانی به عضلات ادبی خود بدهید. مطلبی که نوشته‌اید چه چیزی دربارهٔ داستان به ذهنتان می‌آورد؟ جیمز اسکات بل 📚طرح و ساختار رمان dastannevis.com
استعداد، اعتقاد به خودتان است، داشتن اعتماد به قدرت خود... ماکسیم گورکی dastannevis.com