💠حزن و عشق
🖋️ زهرا وافر
چه خوش بی مهربونی هر دو سر بی
که یک سر مهربونی دردسر بی
اگر مجنون دل شوریده ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بی
نوجوان که بودم، وقتی این رباعی باباطاهر را خواندم تعجب کردم؛ از اینکه یک نفر آرزو کند ای کاش در این دنیا اصلا عشق و محبتی وجود نداشت، چرا که عشق مایه دردسر است. منظورش را نفهمیدم تا آن زمانی که مادر شدم، آن روزی که دیدم این عشق عمیق به فرزند چه قدر زندگی را برایم سخت تر کرده،که اصلا چه قدر عشق مایه غم و غصه است، به مراتب بیشتر از آنکه مایه لذت باشد. سهروردی اعتقاد داشت که حُسن و حُزن و عشق ملازم همدیگرند و عشقی نیست که در کنارش حسنی و حزنی نباشد، و چه اعتقاد درستی. ما آدمها عشق را تجربه می کنیم و این تجربه زندگی را برای ما سخت تر خواهد کرد، اما به نظر من باز هم به تجربه اش می ارزد. همیشه با خودم فکر می کنم زندگی بدون عشق، مثل یک فیلم آرام اما سیاه و سفید است و زندگی همراه با عشق، یک فیلم پر ماجرا و غم انگیز ولی رنگی...
کانال دست نوشته های یک روانشناس 👇
@dastneveshtehapsy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧕🏻 دکتر زهرا وافر
✅ نویسنده و مترجم کتب روانشناسی، مدرس دانشگاه
✅ درمان اختلالات بالینی بزرگسالان
✅ دانش آموختهی ممتاز دانشگاه تهران و علامه طباطبایی
جهت تنظیم وقت حضوری 👇👇
☎️
۰۲۵۳۲۹۴۱۸۰۰
کلینیک زندگی به رنگ خدا☝️
🆔 تنظیم نوبت غیرحضوری پیام به آیدی 👇
@ashena_64
کانال دست نوشته های یک روانشناس در ایتا 👇
@dastneveshtehapsy
بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست
در خود بطلب هرآنچه خواهی که تویی...
یا
ای دل بجوی در خود هم درد و هم دوا را...
کانال دست نوشته های یک روانشناس 👇
@dastneveshtehapsy
دست نوشته های یک روانشناس
💠 با معضل روانشناسنماها چه کنیم؟
🖋️ زهرا وافر
به تک تک جملات گوهربار استاد #سعید_عزیزی توجه کنید!
ایشون که گویا اخیرا در فضای مجازی به عنوان روانشناس اسلامی 🤦♀ معروف شدند و چپ و راست کلیپ دُرافشانی هاشون به دست من میرسه، نکات جالبی گفتند:
«بچه چشم و اطاعت رو از مادرش یاد می گیره، قانونه!»
ایشون بعد از هر یک از جملاتشون تاکید می کنند که (قانونه!)، میشه بفرمایید این قوانین رو دقیقا از کجا درآوردید؟ از کدام نظریه علمی، کدام پژوهش معتبر؟ حتی کدام آیه یا روایت؟
در ادامه افاضاتشون می فرمایند «خدا به مادرها توصیه میکنه که جلوی بچه هاتون به آقاتون زیاد چشم بگید!» استاد بزرگوار میشه بفرمایید خداوند در کدام آیه قرآن، حدیث قدسی یا حداقل روایتی به مادرها گفته جلوی بچه هاشون زیاد به آقاشون چشم بگن؟ نکنه مستقیما به خودتون الهام شده؟! 🤔
اما اوج شاهکارگویی ایشون اونجاست که میگه «اگه خانمی میگه بچه ام حرف گوش کن نیست می تونم قسم بخورم خودت مشکل داری چون بچه ات چشم رو از یکی باید یاد بگیره دیگه!» استاد هیچ به این فکر کردید این تراوشات ذهنی شما، این خزعبلات بی پایه و اساس تون چه آتشی میتونه تو زندگی خیلی ها ایجاد کنه؟ پس اگر بچه ای حرف گوش کن نیست شما (قسم می خورید) مشکل از مادرش بوده چون (ولایت پذیر) نبوده؟ والا جان گاتمن که 40 سال در زمینه روابط زوجین «پژوهش علمی » انجام داد این قدر با (قطعیت) حرف نمیزنه! والا کسی که چهار کلاس سواد آکادمیک درست و حسابی داشته باشه، سر سوزنی نگاه علمی داشته باشه این قدر با «کلیت» و «قطعیت» حرف نمیزنه. والا کسی که واقعا به اسلام پایبند باشه این قدر حرف های من در آوردی خودش رو توی دهان خدا نمی ذاره! با این همه چرت و پرتی که در عرض کمتر از یک دقيقه فرمودید مرزهای چرت و پرت گویی رو جا به جا کردید! اینها تراوشات یک «ذهن کودکانه» است نه ذهن بالغی که قدرت تفکر نقاد داره... و البته که به مزاق «ذهن های کودک» - به خصوص از نوع مذکر- خوش خواهد آمد. راستی در مورد مردهایی که به لحاظِ روانی بیمار یا خیانتکار یا معتاد و... هستند چیزی نگفتید؟ همسران اونها هم باید مدام چشم بگن و «ولایتپذیر» باشن تا بچه هاشون چشم گفتن رو یاد بگیرن؟ اصلا کی گفته بچه خوب و سالم یعنی بچه «چشمگو»؟ آقای عزیزی! دوست دارم بدونم دقیقا از کدام دانشگاه مدرک گرفتید؟ یک تنه هم روانشناسی را به ابتذال کشاندید هم اسلام را خراب کردید...
کانال دست نوشته های یک روانشناس 👇
@dastneveshtehapsy
دست نوشته های یک روانشناس
💠 با معضل روانشناسنماها چه کنیم؟ 🖋️ زهرا وافر به تک تک جملات گوهربار استاد #سعید_عزیزی توجه کنید!
خواهشا دست به دست کنید تا برسه به دست صاحبش...
در نخستین دهه قرن بیستم، پل الریخ برای مبارزه با سیفلیس، به تهیه دارویی موفق شد که آن را ۶۰۶ نامید. این دارو، ترپونما پالیدوم، اسپیروکیتی را که عامل سیفلیس بود مسموم می کرد. این دارو به آن دلیل ۶۰۶ نام گرفت که پیش از آن، الریخ ۶۰۵ داروی دیگر تهیه کرده بود که هیچیک از آنها موثر واقع نشده بود. به این ترتیب میتوان چنین فرض کرد که الریخ با ۶۰۵ شکست مواجه شده بود اما پایداری کرده بود. تقریباً تمامی امور خطیر زندگی از آن رو که شکست های بسیاری را در بر دارند، همانند داروی ۶۰۶ هستند...
💠از کتاب کودک خوش بین. نوشته مارتین سلیگمن.
کانال دست نوشته های یک روانشناس 👇
@dastneveshtehapsy
💠 چه طور روانشناس واقعی را از روانشناس دروغی تشخیص بدهیم؟
🖋️ زهرا وافر
در مورد حرف های بی پایه و اساس و ساختگی آقای عزیزی، به عنوان یک روانشناس بر خودم لازم میدانم نکاتی را روشن کنم:
وقتی در اینترنت سرچ کردم متوجه شدم ایشان به عنوان کارشناس به صدا و سیما هم دعوت شدند! وای بر صدا و سیما که در معرفی روانشناس های دروغین به مردم پیشکسوت است... همین صدا و سیما بود که در برنامه های مختلف، از خندوانه گرفته تا دورهمی، آقای انوشه را به عنوان «دکتر روانشناس» دعوت کرد و به شهرت رساند و در نهایت سازمان نظام روانشناسی اعلام کرد که ایشان اصلا مدرک روانشناسی معتبر ارائه نداده است ..
درست به همان ترتیب که شهرام اسلامی را به اسم «دکتر اسلامی» دعوت کردند و به شهرت رساندند و بعد سازمان نظام - با سالها تاخیر - دروغین بودن او را هم اعلام کرد...
جالب اینکه خود من هم به صدا و سیما دعوت شدم و برایم عجیب بود که اصلا کسی از من «مدرک» نخواست! در تمام طول برنامه «دکتر» خطاب شدم و به مردم به عنوان دکتر معرفی شدم در حالی که قبل از برنامه تاکید کرده بودم من دانشجوی دکتری هستم و هنوز مدرک نگرفتم، لطفا مرا دکتر خطاب نکنید... حاضرم قسم بخورم اگر هیچ مدرک روانشناسی نداشتم هم کسی نمی فهمید، چون گویا برای صدا و سیما مدرک مهم نیست، کافی است شما را «معرفی» کرده باشند! این نکته را گفتم که بدانید اگر کسی در صدا و سیما به عنوان روانشناس یا دکتر معرفی شد، لزوما روانشناس یا دکتر نیست!!!
اما به عنوان یک روانشناس آکادمیک، یعنی کسی که مدرک و رویکرد علمی دارد به شما می گویم که تشخیص روانشناس واقعی از روانشناس نماها آسان است، زیرا:
یک روانشناس واقعی هرگز با «قطعیت» و «کلیت» حرف نمی زند، چون در نگاه روانشناختی این به نوعی نشانه «خطای شناختی» است. اما روانشناسنماها بسیار «کلی» و «قطعی» حرف می زنند و برای همه آدمها و همه زندگی ها نسخه واحدی می پیچند، که نشان می دهد نه تنها علم ندارند، که شکر خدا خطای شناختی هم دارند!
نکته بعد اینکه، روانشناس واقعی برای تمام حرف هایش «سند» دارد، یک نظریه علمی یا پژوهش معتبر یا حداقل تجربه بالینی قابل اعتنا... اما روانشناس نماها تراواشات ذهنی خودشان یا حرف های بی پایه و اساسی که از این و آن شنیده اند یا در کتب غیر علمی خوانده اند را به خورد مردم می دهند!
سوم اینکه، روانشناس نماها با «اغراق» و پر سر و صدا حرف می زنند، هیجانات را تحریک می کنند و «ترسفروشی» می کنند، زیاد وعده و وعید میدهند؛ وعده موفقیت، زندگی مشترک پر از عشق ، بچه حرف گوشکن، حل تمام مشکلات و... اما روانشناس واقعی به جای هیجانات، «تفکر منطقی» را فعال می کند، کسی را نمی ترساند و با وعده های دروغین «وسوسه» نمی کند؛ بلکه صرفا از «احتمالات» صحبت می کند.
حالا خودتان کمی فکر کنید و روانشناس واقعی را از دروغی تشخیص دهید!
کانال دست نوشته های یک روانشناس 👇
@dastneveshtehapsy
دست نوشته های یک روانشناس
💠 چه طور روانشناس واقعی را از روانشناس دروغی تشخیص بدهیم؟ 🖋️ زهرا وافر در مورد حرف های بی پایه و اس
از معدود نوشته هایی که دوست دارم به اشتراک بگذارید 👆
💠به کجا چنین شتابان؟ (بخش اول)
🖋️ زهرا وافر
سالها پیش، به عنوان مسئول امور تحریریه با یکی از نشریات عمومی همکاری داشتم. یک روز مردی میانسال با من تماس گرفت و گفت «همسرم به تازگی فوت کرده و می خواهم مطلبی درموردش بنویسم تا در نشریه چاپ کنید». توضیح دادم که ما در نشریه چنین مطالبی چاپ نمی کنیم. مرد دوباره گفت «همسر من یک آدم معمولی نبود، فرشته بود. می خوام هر طور که شده یاد و نامش را زنده نگه دارم» چند ثانیه سکوت کرد و دوباره گفت «از وقتی که رفته بی تابم و می سوزم، شاید با این کار کمی آرام شوم». نه گفتن برایم سخت شده بود اما مطمئن بودم سردبیر قبول نمی کند. شماره اش را گرفتم و گفتم از سردبیر می پرسم و اگر قبول کرد تماس می گیرم. سردبیر قبول نکرد و من هم تماس نگرفتم. چند روز بعد دوباره تماس گرفت، از سجایای اخلاقی منحصر به فرد همسرش گفت، از این که چه طور اولین بار در «جبهه» او را دید و عاشقش شد. از رابطه عاطفی شان، فرزندانشان، فعالیت های فرهنگی و جهادیای که همسرش تا آخرین لحظه زندگی داشته است. مدام «آه» می کشید و انگار یک گوش شنوا می خواست. قلبم درد گرفته بود. گفتم دوباره با سردبیر صحبت می کنم. به سردبیر پیام دادم و گفتم اگر حتی راجع به این زن هم چیزی چاپ نکنیم، باید راجع به این مرد به عنوان «اسوه عاشقی» مطلبی کار کنیم! سردبیر بالاخره پذیرفت. مرد منتظر تماس من نماند و خودش دوباره تماس گرفت. گفتم هرچه می خواهید چاپ کنیم به فلان آدرس در فضای مجازی بفرستید. مرد یک متن ادبی پر سوز و گداز و یک زندگینامه مختصر از همسرش فرستاد، به همراه چند عکس از او.
«ادامه در بخش بعدی»
کانال دست نوشته های یک روانشناس 👇
@dastneveshtehapsy
💠به کجا چنین شتابان؟ (بخش دوم)
🖋️زهرا وافر
ناخودآگاه اول از همه رفتم سراغ عکسها. توی ذهنم از زن، یک چهره زیبا ساخته بودم. عکس اول را باز کردم؛ یک زن میانسال با لبخندی کمرنگ. کمی جا خوردم، چون تقریبا هیچ یک از معیارهای زیبایی را نداشت. یک چهره کاملا نازیبا. با خودم گفتم حتما در جوانی خوشگلتر بوده. مرد عکس های جوانی اش را هم فرستاده بود، عکس هایی که در جبهه انداخته بود. عکسهایی که در آنها یا اسلحه به دست داشت و یا روپوش سفید امدادگران را به تن. حتی در عکس های جوانی اش هم «خوشگل» به نظر نمی رسید. دختری لاغر با بینی بزرگ، چشم های ریز، لب های نازک و صورت کشیده...
همان روزها مراجعی داشتم که آن قدر با خودش ور رفته بود که تقریبا تمام معیارهای امروزی برای زیبایی را دارا بود، اما می گفت «همسرم مرا دوست ندارد». راست هم می گفت. شوهرش گفته بود می خواهم طلاقش بدهم، چون دیگر حوصله اخلاق گندش را ندارم. آن وقت ها به زوجینی که در آستانه طلاق بودند مشاوره می دادم.زن هایی را می دیدم که فکر می کردند اگر بینی شان را عمل کنند یا #پیکرتراشی کنند یا #بوتاکس و زاویه سازی صورت و قس علی هذا، زندگی مشترکشان بهتر می شود، اما من می دانستم که یک #رابطه _عاطفی نادرست، یک #زندگی_مشترک اشتباه، با این کارها «درست» نمی شود.
کافی است نگاهی به آمار بیاندازیم. آمار رو به افزایش طلاق قانونی - و احتمالا رو به افزایش تر طلاق عاطفی- در کنار آمار رو به افزایش جراحی های زیبایی و استفاده از #ژل و بوتاکس و سرانه مصرف لوازم آرایشی و.... یعنی این همه تلاش زنها برای زیباتر شدن، کمکی به افزایش #عشق در زندگی مشترک نکرد؟!
یک جای کار می لنگد. بعضی ها می گویند در زمانه ای زندگی می کنیم که «عشق حقیقی» مرده است؛ از رابطه ها چیزی نمانده جز هوس و وابستگی. نمی دانم. نمی خواهم بگویم «جذابیت ظاهری» مهم نیست، چرا که هست، اما این را می دانم که هرچه «ظاهرگراتر» شدیم، «عشق حقیقی» کمرنگتر شد. کافی است زندگینامه شخصی «اسوه های زیبایی» یا همان مدل ها و سوپراستارها را بخوانید. اکثرا درگیر طلاق، شکست عشقی یا #تنهایی هستند. یک جای راه را اشتباه رفتهایم... به قول شاعر:
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی
کاین ره که تو می روی به ترکستان است
کانال دست نوشته های یک روانشناس 👇
@dastneveshtehapsy
شهید چمران پیش از شهادت، این چنین برای همسرش - غاده- دعا کرده بود:
خدایا! من از تو یک چیز می خواهم، با همه اخلاصم، که محافظ غاده باش و در خلأ تنهایش نگذار! من می خواهم که بعد از مرگ او را ببینم در پرواز. خدایا! می خواهم غاده بعد از من متوقف نشود و می خواهم به من فکر کند، مثل گلی زیبا که در راه زندگی و کمال پیدا کرد و او باید در این راه بالا و بالاتر برود. می خواهم غاده به من فکر کند، مثل یک شمع مسکین و کوچک که سوخت در تاریکی تا مرد و او از نورش بهره برد برای مدتی بس کوتاه. می خواهم او به من فکر کند، مثل یک نسیم که از آسمانِ روح آمد و در گوشش کلمه عشق گفت و رفت به سمت کلمه بی نهایت...
پ. ن: به مناسبت 31 خرداد، سالروز شهادت #دکتر_مصطفی_چمران
کانال دست نوشته های یک روانشناس 👇
@dastneveshtehapsy