توافق نامههای زودهنگام مرزی: شکل گیری دولت سعودی •﴿﴿قسمت دوم﴾﴾•
📍توافقنامه #دارین یا #قطیف؛ «گروگان رژیم»
نخستین توافقنامهای که #عبدالعزیز با #انگلیس امضا کرد، توافقی بنیادین است که نهاد سیاسی عربستان را با هدف حفاظت از خود، به یک قدرت بینالمللی پیوند داد. میتوان گفت که توافقنامه #دارین یا #قطیف در واقع تفکر #دفاع_راهبردی و اصل حمایت را نهادینه ساخت و در این راستا منافع حیاتی خود را در مرحله نخست به #انگلیس و در مرحله بعد به #ایالات_متحده_آمریکا گره زد. اين توافقنامه در تاریخ 26 دسامبر 1915 میان عبدالعزیز و انگلیس امضا شد که بندهایی با اهمیت ویژه و بسیار مهم دارد و نخستین توافقنامهای است که عبدالعزیز با یک قدرت خارجی امضا میکند که پس از موفقیت #ابنسعود در سیطره بر #احساء و #قطیف صورت گرفت و برای نخستین بار #ارتباط با یک #قدرت_خارجی را پایهگذاری کرد.
نیروهای عبدالعزیز در مسیر اشغال #ریاض در سال 1902 در واحه #یبرین واقع در منطقه #احساء به هم پیوستند. وی در این منطقه با #سِرپرسی_کاکس نماینده رسمی انگلیس در خلیج دیدار کرد و پیرامون توافقنامه میان عبدالعزیز و دولت انگلیس با یکدیگر گفتوگو کردند. این گفتوگوها در 26 دسامبر 1915 با امضای توافقنامهای معروف به توافقنامه «قطیف» یا «دارین» به پایان رسید.
این توافقنامه با مقدمه مهمی آغاز میشود.
▪️نخستین مطلب قابل توجه اين است که توافقنامه میان دو کشور امضا نشده است؛ بلکه میان #یک_کشور و #شخص_حاکم به امضا رسیده است.
▪️در مقدمه توافق آمده است: «از یک سو دولت انگلیس و از سوی دیگر عبدالعزیزبن عبدالرحمن الفیصل آلسعود» حاکم #نجد، #احساء، #قطیف، #الجبیل و شهرها و مناطق تابع آن، به نمایندگی از خود، وارثان، جانشینان و قبایل آن تمایل دارند تا روابط دوستانه و طولانی میان دو طرف را با هدف تثبیت منافع خود تحکیم و تقویت کنند.
دولت انگلیس سرهنگ دوم «سِرپرسی کاکس» نماینده رسمی این کشور در خلیج فارس را به عنوان نماینده خود برای امضای توافقنامه با عبدالعزیز بن عبدالرحمن الفیصل آلسعود تعیین کرد».
#انعقاد این #توافقنامه بدین معنا بود که #دولت_انگلیس #حکومت_سعود و #حاکمیت وی بر مناطق تحت سیطرهاش را به #رسمیت میشناسد و #تعامل با هر طرف دیگر را #نفی میکند.
در بند نخست این توافقنامه آمده است: «دولت انگلیس اذعان و تأکید دارد که نجد، احساء، قطیف، الجبیل و توابع آن، مناطقی که در مورد آن بحث و بررسی صورت خواهد گرفت و در آینده کشورهای آن مشخص خواهد شد و #لنگرگاههای_مشرف به #خلیج_فارس، همه سرزمین آلسعود و نیاکان او محسوب میشود». در ادامه این بند، انگلیس #ابنسعود را به عنوان #حاکمی_مستقل و #رئیس_مطلق _قبایل به رسمیت میشناسد و #فرزندان و #جانشینان وی را #وارثان_بعدی او میداند تا وی و حاکمان بعدی بتوانند فرد پس از خود (پسر یا برادر بعد از خود) را به عنوان حاکم معرفی کنند.
نکته قابلتوجه در اینجا آن است که به #رسمیت_شناختن دولت عربستان #مشروط به #عدم_خصومت با #انگلیس است. تمام حاکمان پس از عبدالعزیز باید به این نکته پایبند باشند و این حاکم به هیچوجه بهویژه در مسائل مربوط به این توافقنامه نباید با دولت انگلیس #مخالف باشد.
▪️برای فهم اهمیت این بند، #فرهنگ_خلیجی تمثيلی غنی دارد. در این داستان تمثيلی، خادمی به نام #جوهر با یک کشتی چوبی و بادبانی موسوم به #بانوش برای یک فرد سرمایه گذار به نام #النوخذة مروارید صید میکرد. روزی از کار کردن به عنوان خدمتگزار خسته شد و از ارباب خود خواست تا یکی از کشتیها را به او ببخشد. ارباب پذيرفت و در سند مالکیت این عبارت را درج کرد: «این بانوش را به خادم خود جوهر بخشیدم»؛ ولی در پایان سند نوشت: «جوهر و بانوش هر دو از آن من است».
ادامه دارد...
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist