eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
36.3هزار عکس
8.3هزار ویدیو
764 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
توافق نامه‌های زودهنگام مرزی: شکل گیری دولت سعودی •﴿﴿قسمت دوم﴾﴾• 📍توافق‌نامه یا ؛ «گروگان رژیم» نخستین توافق‌نامه‌ای که با امضا کرد، توافقی بنیادین است که نهاد سیاسی عربستان را با هدف حفاظت از خود، به یک قدرت بین‌المللی پیوند داد. می‌توان گفت که توافق‌نامه یا در واقع تفکر و اصل حمایت را نهادینه ساخت و در این راستا منافع حیاتی خود را در مرحله نخست به و در مرحله بعد به گره زد. اين توافق‌نامه در تاریخ 26 دسامبر 1915 میان عبدالعزیز و انگلیس امضا شد که بندهایی با اهمیت ویژه و بسیار مهم دارد و نخستین توافق‌نامه‌ای است که عبدالعزیز با یک قدرت خارجی امضا می‌کند که پس از موفقیت در سیطره بر و صورت گرفت و برای نخستین بار با یک را پایه‌گذاری کرد. نیروهای عبدالعزیز در مسیر اشغال در سال 1902 در واحه واقع در منطقه به هم پیوستند. وی در این منطقه با نماینده رسمی انگلیس در خلیج دیدار کرد و پیرامون توافق‌نامه میان عبدالعزیز و دولت انگلیس با یکدیگر گفت‌وگو کردند. این گفت‌وگوها در 26 دسامبر 1915 با امضای توافق‌نامه‌ای معروف به توافق‌نامه «قطیف» یا «دارین» به پایان رسید. این توافق‌نامه با مقدمه مهمی آغاز می‌شود. ▪️نخستین مطلب قابل توجه اين است که توافق‌‌نامه میان دو کشور امضا نشده است؛ بلکه میان و به امضا رسیده است. ▪️در مقدمه توافق آمده است: «از یک سو دولت انگلیس و از سوی دیگر عبدالعزیزبن عبدالرحمن الفیصل آل‌‌سعود» حاکم ، ، ، و شهرها و مناطق تابع آن، به نمایندگی از خود، وارثان، جانشینان و قبایل آن تمایل دارند تا روابط دوستانه و طولانی میان دو طرف را با هدف تثبیت منافع خود تحکیم و تقویت کنند. دولت انگلیس سرهنگ دوم «سِرپرسی کاکس» نماینده رسمی این کشور در خلیج فارس را به عنوان نماینده خود برای امضای توافق‌نامه با عبدالعزیز بن عبدالرحمن الفیصل آل‌‌‌سعود تعیین کرد». این بدین معنا بود که و وی بر مناطق تحت سیطره‌اش را به می‌شناسد و با هر طرف دیگر را می‌کند. در بند نخست این توافق‌نامه آمده است: «دولت انگلیس اذعان و تأکید دارد که نجد، احساء، قطیف، الجبیل و توابع آن، مناطقی که در مورد آن بحث و بررسی صورت خواهد گرفت و در آینده کشورهای آن مشخص خواهد شد و به ، همه سرزمین آل‌‌سعود و نیاکان او محسوب می‌شود». در ادامه این بند، انگلیس را به عنوان و _قبایل به رسمیت می‌شناسد و و وی را او میداند تا وی و حاکمان بعدی بتوانند فرد پس از خود (پسر یا برادر بعد از خود) را به عنوان حاکم معرفی کنند. نکته قابل‌توجه در این‌جا آن است که به دولت عربستان به با است. تمام حاکمان پس از عبدالعزیز باید به این نکته پایبند باشند و این حاکم به هیچ‌‌‌وجه به‌‌ویژه در مسائل مربوط به این توافق‌نامه نباید با دولت انگلیس باشد. ▪️برای فهم اهمیت این بند، تمثيلی غنی دارد. در این داستان تمثيلی، خادمی به نام با یک کشتی چوبی و بادبانی موسوم به برای یک فرد سرمایه گذار به نام مروارید صید می‌کرد. روزی از کار کردن به عنوان خدمت‌گزار خسته شد و از ارباب خود خواست تا یکی از کشتی‌ها را به او ببخشد. ارباب پذيرفت و در سند مالکیت این عبارت را درج کرد: «این بانوش را به خادم خود جوهر بخشیدم»؛ ولی در پایان سند نوشت: «جوهر و بانوش هر دو از آن من است». ادامه دارد... دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
توافق نامه‌های زودهنگام مرزی: شکل گیری دولت سعودی •﴿﴿قسمت چهارم﴾﴾• در بند پنجم، بن‌‌سعود متعهد می‌شود که در تحت ، را و مناطق تحت را فراهم سازد. در بند ششم، به یک مطلب بی‌سابقه اشاره می‌شود. معمولا وقتی سخن از ارتباط میان عبدالعزیز و انگلیس به میان می‌آید، به تاریخی استناد می‌شود که وی تصمیم گرفت تا را و در سال 1902 برای سرنگونی دولت حمله‌ای نظامی سازماندهی کرد. حال آن‌که در تاریخ اشاره‌ای به ارتباط نیاکان عبدالعزیز با انگلیس نشده است. در بند ششم آشکارا به اشاره می‌شود؛ تعهداتی که نیاکان عبدالعزیز مبنی بر به تمام مناطق داده‌اند. در این بند تصریح شده است: «بن‌‌سعود همانند نیاکان خود می‌شود که از به سرزمین‌های و که تحت حمایت دولت انگلیس قرار دارند و با این کشور روابطی دیرینه دارند، و در آن ». 📍توافق‌نامه ؛ توافق‌نامه » در 5 مه 1922 میان حاکم و با منعقد شد. این توافق‌نامه مقدماتی، نقشه منطقه را بر اساس توافق‌نامه در سال 1916 ترسیم می‌کرد. هدف از این توافق‌نامه آن است که در روابط میان کشورهای تحت سیطره انگلیس را تثبیت کند. این امر در مقدمه توافق‌نامه ْآشکار است: «باتوجه به لزوم وجود روابط دوستانه و ایجاد روابط حسنه میان دو دولت عراق و نجد ...». این هدف، تنها زمانی محقق می‌شود که مسئله در میان دو طرف حل و فصل گردد؛ البته «سِرپرسی کاکس» نماینده عالی‌رتبه انگلیس نیز بر این امر نظارت داشت و توافق نامه‌ای با بندهای مشخص به امضا رساند. نسبت به مرزها مبتنی بر بود که نه‌‌تنها آن را کرد، بلکه آن را خواند و از او خواست تا از این تفکر دست بکشد؛ لذا پاراگراف ماده نخست توافق‌نامه تصریح می‌کند که قبایل ، و به دولت واگذار می‌شوند. دو دولت عراق و نجد نیز به صورت متقابل متعهد می‌گردند که از حملات قبایل خود علیه دیگری جلوگيری کنند و هر دو موظفند تا قبایل خود را کنند. چنانچه شرایط برای تأدیب مساعد نبود، این دو دولت برای اتخاذ تدابیر مشترک بر اساس روابط حسنه میان دو طرف مذاکره خواهند کرد. پاراگراف #ب بند نخست این مطلب را توضیح می‌داد. اعتراض عبدالعزیز به مرزهای موردنظر نماینده دولت عراق باعث شد تا یک تبصره به پاراگراف «الف» اضافه شود: باید به نجد واگذار شوند؛ چاه‌ها و اراضی‌ای که از قدیم، عشایر عراق از آن استفاده می‌‌کردند، برای عراق است و چاه‌ها و اراضی‌ای که از قدیم قبيله شمر از آن استفاده می‌‌کردند، متعلق به نجد است. برای تعیین این چاه‌ها و اراضی و تعیین مرزها، توافقی صورت گرفت تا کمیته‌ای متشکل از کارشناسان تشکیل شود. از هر دولت دو نفر تحت ریاست یکی از سیاستمداران انگلیس که از سوی نماینده عالی‌رتبه انتخاب می‌شد، در این کمیته حضور داشتند. در تشکیل جلسه می‌داد؛ مرزهای قطعی را تعیین می‌کردند و دو طرف آن را می‌پذیرفتند. در ماده سوم هر کدام از دو طرف و متعهد می‌شدند که و را تا زمانی که در مرزهای آنان قرار دارند، تأمین کنند. این ماده به تعهد سابق میان عبدالعزیز و دولت انگلیس اشاره دارد. به موجب ماده پنجم توافق‌نامه / که قبلا گفته شد، باید امنیت مسیر حج و سلامت حجاج تأمین می‌شد. پاراگراف الف، ب، ج از ماده سوم به روابط تجاری و فرایند سازماندهی راه‌های زمینی تجارت می‌پردازد. در ماده چهارم توافق‌نامه درباره میان دو کشور توافقی صورت گرفت که بنا بر آن، شهروندان هر دو کشور باید را به همراه داشته باشند. در ماده پنجم دو طرف موافقت کردند که هر کدام از قبایل عراق یا نَجد که تصمیم به در اراضی طرف مقابل داشته باشد، باید وضع شده را . در ماده ششم نکته مهمی است که می‌گوید: «در صورتی که میان هرکدام از دو طرف عراق یا نجد و دولت انگلیس دشمنی ایجاد شود، این توافق‌نامه خود‌‌به‌‌خود می‌‌شود. نخستین معنای این بند آن است که این توافق‌نامه در اصل برای روابط میان کشورهای و به تنظيم شده و نماینده پادشاه نجد و عراق و نماینده پادشاه انگلیس بر این اساس آن را امضا کرده‌اند. ادامه دارد... دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
توافق نامه‌های زودهنگام مرزی: شکل گیری دولت سعودی •﴿﴿قسمت پنجم﴾﴾• 📍توافق‌‌نامه ؛ و توافق‌نامه ماجرايی جنجالی دارد. به موجب این توافق‌نامه، مرزهای دولت را ترسیم کرد. این توافق‌نامه در ادامه و بعنوان توافق‌نامه تنظيم شد و در 2 دسامبر 1922 میان با حضور عبدالعزیز، وزیر راه و ترابری بعنوان ، پادشاه عراق و نماینده سیاسی در بعنوان نماینده این کشور به امضا رسید. طراح این توافق‌نامه بود و در نشست‌های قبل از امضای آن، نقش میانجی را داشت. به موجب این توافق‌نامه، مرزهای با کشور و مشخص شد. بحث و بررسی‌های قبل از امضای این توافق‌نامه، در فضایی پر از تنش صورت گرفت و هر طرف سقف مطالبات خود را بالا برد. عبدالعزیز خواستار تمام مناطق از تا رود ، ساحل راست فرات تا و ثابت بود؛. ولی عراق می‌خواست مرزهای آن در 12 مایلی تعیین شود. بدنبال فشارهای کاکس، از مطالبه قبایل که در نزدیکی سکونت داشتند، دست کشید؛ ولی همچنان بر مطالبه قبایل دیگر اصرار داشت. گفت‌وگوها 5 روز به طول انجامید. طرف عراقی خواستار مرزهایی بود که در 200 مایلی ترسیم شود؛ حال آن‌که بن عبدالرحمن آل‌‌سعود می‌خواست مرزها به جای این‌که با مشخص شود، بر اساس هر طرف تعیین گردد. در جلد اول کتاب خود با عنوان « و آن» (چاپ: 1990، دار صحاری، ص 280- 283) می‌گوید: « به دنبال امری بود. او می‌خواست در این نشست مرزهای قبیله‌ای ترسیم شود، نه خط داوری‌ای که بر اساس دسته بندی قبایل بر روی نقشه ترسیم می‌شود. وی معتقد بود که باید مرزهای او تا فرات امتداد داشته باشد. وقتی کاکس اشاره کرد که این ادعا عجیب است و نمی‌توان آن را اجرا کرد، ابن‌‌سعود از قبیله «ظفیر» دست کشید». دیکسون وقایع جلسه‌ای که با کاکس و ابن‌‌سعود داشت را نقل می‌کند: «در نشستی ویژه که فقط کاکس، ابن‌‌‌سعود و من حضور داشتیم، کاکس خشمگين شد و پیشنهاد بن‌‌سعود مبنی بر ترسیم مرزهای قبیله‌ای را رفتار و توصیف کرد. کاکس زبان عربی را به خوبی نمی‌دانست؛ لذا من سخنان او را ترجمه کردم. برای من شگفت‌‌آور بود که ببینم نمایند عالی‌رتبه دولت فخیمه ، پادشاه نجد را به عنوان یک توبیخ می‌کند. او با به وی گفت: «خودم شخصا مرزها را بدون در نظر گرفتن هیچ ملاکی ترسیم خواهم کرد». دیکسون واکنش ابن‌‌سعود را توصیف می‌کند و می‌گوید: « ؛ ابراز محبت می‌کرد و با عجز و لابه گفت: « جای و مرا دارد. او بود که ، به رساند و اگر دستور بدهد، من آماده‌ام که از نیمی از کشورم و بلکه از تمام آن دست بکشم». دیکسون یادآور می‌شود که در مذاکرات نداشت و کار را به کاکس واگذار کرد تا مشکل مرزها را حل کند. سپس می‌گوید: «در جلسه عمومی این نشست، کاکس خودکاری قرمز برداشت و با دقت بسیار بر روی نقشه خطی را به عنوان مرز ترسیم کرد؛ مرزهایی که از فارس تا در نزدیکی امتداد می‌یافت و برای جلب رضایت ابن‌‌سعود، بی‌رحمانه را تقریبا از خود و این اراضی را به ملحق کرد؛ با این استدلال که سیطره بر نسبت به قلمرو آن، در روزی که توافق‌نامه ـ امضا شد، کاهش یافته است». دیکسون بعدها دیداری شگفت‌انگیز را یادآور می‌شود و میگوید: «ابن‌‌‌سعود می‌خواست تا به تنهایی با کاکس دیدار کند. اما کاکس مرا نیز به همراه خود برد. ابن‌‌سعود را دیدیم که مضطرب در میان چادر ایستاده است. او با صدایی ناراحت خطاب به کاکس گفت: دوست من! از نیمی از کشور محروم کردی. بهتر است که تمام آن را بگیری و مرا رها کنی تا به تبعید بروم! این مرد تنومند ایستاده و به شدت ناراحت بود. او به مرز انفجار رسید و شروع به گریه کرد. کاکس بسیار متأثرشد. دست بن‌‌سعود را گرفت. او نیز شروع به گریه کرد. اشک برگونه‌‌های او جاری بود. در آن لحظه جز ما سه نفر کس دیگری حضور نداشت». دیکسون تأکید میکند که من هرچه ديدم را با رعایت امانت کامل ذکر میکنم. سپس می‌‌گوید: «این طوفان احساسات دیری نپایید و کاکس که همچنان دست ابن‌‌سعود را در دست داشت گفت: دوست من! احساسات واقعی تو را می‌فهمم؛ به همین دلیل دوسوم کویت را به تو بخشیدم. نمیدانم که ابن‌‌صباح چه واکنشی خواهد داشت». ادامه دارد... دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
توافق نامه‌های زودهنگام مرزی: شکل گیری دولت سعودی •﴿﴿قسمت ششم﴾﴾• در روز ششم مذاکرات، کاکس با مرزها را روی نقشه مورد استناد سه طرف ، و ترسیم نمود. بر این اساس، ایجاد کرد: 1⃣ منطقه نخست و 2⃣ منطقه دوم و . پروتکل‌های ترسیم مرزها میان دو دولت عراق و نجد، پیوست به توافق‌نامه‌ای است که در 5 ماه مه 1922 در میان آن دو امضا شد. در این پروتکل‌ها مرزهای کشور نَجد با خطی مستقیم، تا چاهی موسوم به امتداد می‌یابد. و در شمال این خط باقی می‌ماند و از وقبه در شمال، تا غرب یعنی چاه امتداد می‌یابد. اما ، از نقطه اتصال منطقه به آغاز می‌شود و بصورت از شمال تا غرب امتداد می‌یابد. این منطقه در جنوب این خط مرزی قرار می‌گیرد. سپس خط مرزی از آن‌جا با خطی مستقیم از غرب تا جنوب امتداد یافته و به مرزهای نجد در متصل می‌شود. در پاراگراف «ج» مناطق بی‌طرف بر اساس نقاطی که در بالا مشخص شد، تعیین می‌شود. این دو کشور در این نقطه بیطرف، از تمام حقوق و اهداف به صورت مساوی برخوردارند. در پاراگراف «د» بر مرزهای شمالی و شمال غربی دو دولت عراق و نجد تصریح شده است. به موجب ماده دوم، کشور مجازند تا از چاه‌های اطراف خود در استفاده کنند؛ البته در صورتی که این چاه‌ها نسبت به چاه‌های موجود در مرزهای نجد به آنان نزدیک‌تر باشد؛ زیرا بسیاری از چاه‌ها در داخل مرزهای عراق وجود دارد و طرف نجدی از آن محروم شده است. ماده سوم شرط می‌گذارد که نباید از آب‌ها و چاه‌ها برای مقاصد جنگی استفاده شود؛ 🔹مانند: در اطراف آن 🔹یا . بر اساس این مواد توافق‌نامه، دولت دو طرف، پروتکل ویژه ترسیم مرزها را در 2 دسامبر 1932 در امضا کردند. نمایندگی و نمایندگی را بر عهده داشتند. فیصل و عبدالعزیز برای موافقت با این پروتکل، آن را مهر کردند. در پروتکل دوم توافق‌نامه عقیر، در پاراگراف «الف» آمده است: «پس از توافق دو دولت عراق و نجد برای ترسیم مرزها، هر طرف در مقابل دیگری متعهد می‌شود که اگر یا خارج از مرزهای دو طرف باشد و به هیچ‌‌‌کدام وابسته نباشد، اگر بخواهد از یکی از دولت‌ها طرفداری کند و تحت حاکمیت آن قرار گیرد، نباید به آن تعرضی شود». پاراگراف «ب» به میان دو کشور، مالیاتی که دو کشور وضع می‌کنند و گرفتن بخشی از درآمد قبایل اختصاص یافته است. در پیوست پروتکل عقیر، از دفتر اعتبار بخشی انگلیس در در 13 مارس 1923، نامه‌ای به پادشاه نجد و توابع آن فرستاده شد و اشتباه موجود در متن پروتکل نخست و در عبارت پایانی ماده نخست را یادآوری گردید. در پروتکل آمده است: «زاویه شرقی مدار عرضی 32 درجه و زاویه شمالی مدار طولی 39 درجه است»؛ ولی دفتر اعتبار بخشی انگلیس معتقد است که باید چنین اصلاح شود: «زاویه شمالی مدار عرضی 32 درجه و زاویه شرقی مدار طولی 39 درجه می باشد». در این پیام از عبدالعزیز خواسته شد تا در دو نسخه پروتکل، اصلاح صورت بگیرد و به نماینده انگلیس ابلاغ شود. در پایان نامه آمده است: «این چیزی است که باید انجام شود». ادامه دارد... دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
توافق نامه‌های زودهنگام مرزی: شکل گیری دولت سعودی •﴿﴿قسمت هفتم﴾﴾• 📍توافق‌نامه ؛ توافق‌نامه در اول نوامبر 1925میان پادشاهی با نمایندگی عبدالعزیز آل‌‌سعود و کشور با نمایندگی وزیرمختار دولت انگلیس به امضا رسید. دولت عراق نیز مسئولیت توافق و امضا را به وی واگذار کرده بود. ماده نخست توافق‌نامه تصریح می‌کند که هرکدام از دولت‌های عراق و نجد اذعان دارند که در اراضی آن‌‌‌ها به اراضی دولت دیگر، شمرده می‌شود و دولت متبوع باید مرتکبان آن را به سختی کند. رئیس قبیله متجاوز نیز باید پاسخگو باشد. این بند، از حکایت دارد که پادشاهی نجد تجربه کرد. برخی از قبایل نجد که با مرتبط بودند، علیه ریاست عبدالعزیز کردند و تصمیم گرفتند تا بدون بازنگری در این طرح، آن را ادامه دهند. هدفی راهبردی و همیشگی برای این قبایل بود. هدف از این توافق‌نامه، بود که باعث می‌شد تا قبایل حریم مرزها را نقض کنند. از سوی دیگر برای کنترل مرزها را در برداشت؛ مانند: 🔹تشکیل دادگاه ویژه‌ای برای بررسی جزئیات تجاوزات برون‌‌مرزی دو کشور 🔹برآورد خسارتهای ناشی از آن 🔹و تعیین کسی که باید در قبال آن پاسخگو باشد. به موجب ماده سوم، قبایل دو کشور عراق و نجد تنها در صورتی می‌توانند از مرزهای دیگری عبور کنند که از کشور خود دریافت کنند و کشور دیگر نیز موافقت کرده باشد. باید توجه داشت، زمانی که علت جابه جایی یک قبیله، یافتن چراگاه باشد، در عمل به اصل آزادی چرای حیوانات، هیچ‌‌یک از دو طرف نمی‌توانند از صدور مجوز یا اعلام موافقت خودداری ورزند. بر اساس ماده چهارم، دو کشور عراق و نجد متعهد می‌شوند که برای از ساکن در این کشور، بدون موافقت سابق میان آن دو، را اجرا کنند یا به هرکدام از قبایل، بدهند یا آنان را کنند تا به کشور دیگر کنند. در واقع این بند، دو کشور را ملزم می‌کند که از قبایل، به‌‌‌ویژه قبایلی که با دولت مشکل دارند، سوءاستفاده نکنند. در ماده پنجم هر دو کشور عراق و نجد را از گفت‌وگو در امور رسمی و سیاسی با رؤسا و بزرگان قبایل کشور دیگر باز می‌دارد. ماده ششم، نیروهای هر دو کشور به مرزها، با هدف را می‌‌داند؛ مگر این‌که با رضایت دولت‌ها صورت گیرد. به موجب ماده هفتم، شدن برای بزرگان قبایل که جایگاهی رسمی دارند، در اراضی کشور دیگر است. پرچم‌هایی که نشان می‌دهد این افراد فرماندهان نیروهای مسلح هستند نیز مشمول این ماده می‌شود. در واقع مواد توافق‌نامه بحرة پیرامون این مسائل شکل گرفته است: 1⃣ پرونده قبایل و ترس از سوءاستفاده دو طرف از آنها؛ 2⃣ در صورتی که میان دو کشور اختلافاتی به وجود آید، چگونه باید با آن برخورد شود؟ 3⃣ اگر میان برخی از قبایل و یکی از کشورها اختلاف ایجاد شود، رفتار مناسب چیست؟ ادامه دارد... دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist سلفیت و وهابیت http://eitaa.com/joinchat/464453654Ca73746aff2
توافق نامه‌های زودهنگام مرزی: شکل گیری دولت سعودی •﴿﴿قسمت هشتم﴾﴾• 📍توافق‌نا‌مه ؛ نسخه‌برداری از توافق‌نامه یک روز پس از امضای توافق‌نامه بحرة میان عراق و نجد، یعنی در 2 نوامبر 1925، میان کشور ، و ، توافق‌نامه‌ای موسوم به یا امضا شد. مفاد این توافق‌نامه با توافق‌نامه قبلی از نظر نمایندگان، موضوع و جزئیات تفاوتی ندارد. نماینده همان نماینده یعنی است. موضوع ترسیم مرزهای دو کشور و و درگیری‌هایی می‌باشد که گاه میان آنها و دولت متبوعشان رخ می‌دهد. در این توافق‌نامه، طرف اردنی به نمایندگی از کلایتون حضور داشت و خود وی نیز از طرف دولت انگلیس مأموریت داشت تا توافق‌نامه را با امضا کند. توافق‌نامه با موادی پیرامون دو کشور آغاز می‌شود. حدفاصل نجد و شرق اردن در شمال شرقی، از نقطه تقاطع زاویه 39 درجه شرقی و مدار طولی با زاویه 32 درجه شمالی مدار عرضی آغاز می‌شود؛ یعنی جایی که مرزهای عراق و نجد پایان می‌یابد. سپس بصورت خطی مستقیم تا نقطه تقاطع زاویه 37 درجه مدار طولی با زاویه 30/31 درجه شمالی مدار عرضی امتداد می‌یابد. در ادامه، زاویه 37 درجه شرقی تا نقطه تقاطع با زاویه 25/31 درجه شمالی مدار عرضی کشیده شده‌است. سپس از این نقطه، با خطی مستقیم تا نقطه تقاطع زاویه 38 درجه شرقی مدار طولی با زاویه 30 درجه شمالی مدار عرضی امتداد دارد و حومه منطقه را جزو نجد قرار می‌دهد. در ادامه، زاویه 38 درجه شرقی مدار طولی تا نقطه تقاطع آن با زاویه 30/29 درجه شمالی ادامه دارد. نقشه‌ای که در این توافق‌نامه مبنا قرار گرفت، نقشه‌ای بود که در سطح جهان با عنوان نقشه شناخته می‌شد. بر اساس این مرزبندی، برای تثبیت توافق‌نامه، تدابیری اندیشیده شد که به موجب آن، دو طرف یعنی ملک عبدالعزیز و دولت امیرنشین شرقی اردن نسبت به حفظ حاکمیت و امنیت دو کشور متعهد می‌شوند. دولت نجد نیز متعهد می‌شود که در منطقه هیچگونه بنا نسازد و از این منطقه و مناطق همجوار آن به عنوان استفاده نکند. در موارد لزوم، دولت نجد متعهد می‌شود که دولت را در بگذارد تا با تمام توان، نیروهای آن را از تهاجم به اراضی شرق اردن بازدارند. برای جلوگیری از هرگونه اختلافی که بر این اساس پدید می‌آید، موافقت شد تا خطوط تلفن اضطراری میان دولت نجد و نماینده رسمی انگلیس در شرق اردن یا جانشین او فعال و باز باشد. همانند عراق، این توافق‌نامه عبدالعزیز را ملزم می‌کند تا از تمام حقوقی که در منطقه از آن برخوردارند، صیانت کند؛ مانند حقوق چراگاه، سکونت، مالکیت و دیگر حقوق ثابت. البته مشروط به این‌که این قبایل تا زمانی که در مرزهای نجد ساکنند، به قوانین داخلی پایبند باشند. دولت شرق اردن نیز باید با شهروندان نجدی که از حقوقی ثابت همانند حقوق مذکور برخوردارند، رفتاری مشابه داشته باشد. همانند بندهای مربوط به شرایط قانونی قبایل ساکن در اراضی هرکدام از دولت‌های عراق و نجد، این توافق‌نامه نیز اذعان دارد که تهاجم قبایل ساکن در اراضی آنها به اراضی دولت دیگر، تجاوز شمرده می‌شود و دولت متبوع باید مرتکبان آن را به سختی مجازات کند و رئیس قبیله متجاوز باید پاسخگو باشد. در ماده ششم تأکید شده است که باید تشکیل شود تا بین این دو کشور را بررسی کند. همچنین تنش‌های مربوط به تحرکات قبایل در هر دو کشور را حل و فصل نماید. می‌توان گفت که حرف به حرف تمام مواد مربوط به وضعیت قبایل در توافق نامه بحرة، در این توافق‌نامه نیز آمده است؛ به استثنای تبصره‌های محدودی که در مورد مناطق مرزی ذکر شده است. این تعهد از سوی دو طرف، مسائل مربوط به ، و به دو کشور را در بر می‌گیرد. باید توجه داشت که توافق‌‌نامه فقط تا زمانی ضمانت اجرایی دارد که نمایندگی شرق اردن را عهده‌دار باشد. ادامه دارد... دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist