eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
36.9هزار عکس
8.7هزار ویدیو
825 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع همچنان باقیست
💢سناریوی حامیان گروه‌های تروریستی برای انجام حمله شیمیایی در شمال سوریه/تروریست‌ها ۶۵ کودک را برای ق
🚫 با آغاز شمارش معکوس برای شروع عملیات پاکسازی مناطق اشغالی شمال سوریه، حامیان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای گروه‌های تروریستی به صورت جدی وارد عمل شدند تا آخرین پایگاه خود را در سوریه حفظ کنند. جبهه غربی – عربی – صهیونیستی برای جلوگیری از آغاز عملیات نیروهای سوری، از دو هفته قبل اجرای سناریوی دروغین و شکست خورده حمله شیمیایی به مناطق اشغالی شمال سوریه را در دستور کار قرار داد. به گفته منابع میدانی، حامیان تروریست‌ها در گام نخست، را به نزدیکی خطوط تماس نیروهای سوری انتقال داده‌اند تا بتوانند حملات را به دولت مرکزی سوریه و نیروهای روسی نسبت دهند. همزمان شمار زیادی از عناصر جنایت کار رسانه‌ای – تروریستی موسوم به برای ایجاد جنگ‌روانی به شهر منتقل شدند تا با مهارت خود در مظلوم‌نمایی این حملات را به دولت سوریه نسبت دهند و مقدمه دخالت نظامی حامیان خارجی گروه‌های تروریستی را در مناطق شمالی فراهم کنند. براساس آخرین اطلاعات به دست آمده، در روزهای گذشته شماری از نیروهای متخصص خارجی که در انجام حملات شیمیایی تبحر دارند وارد مناطق اشغالی شمال سوریه شدند و در حال آماده کردن به هستند تا آنان را علیه مردم مظلوم در مناطق اشغالی استفاده کنند. یک منبع میدانی اعلام کرد: عملیات مواد شیمیایی از طریق مشترک (گذرگاه باب‌الهوی) به شهر در جنوبغرب استان ادلب همچنان ادامه دارد. وی گفت: دیگر حامل با همکاری و همراهی عناصر موسوم به کلاه سفیدها به شهرک « » در استان ادلب منتقل شده‌اند؛ این شهرک در اشغال گروه تروریستی است. این منبع میدانی با بیان این که حامیان خارجی تروریست‌ها برای انجام شیمیایی چند برابر شده‌است، افزود: از عناصر تروریستی موسوم به «کلاه سفیدها» در منطقه حاضر شده‌اند و آماده عملیات جنگ‌روانی علیه دولت سوریه هستند. همزمان با این تحرکات، ساکنان مناطق اشغالی شمال سوریه اعلام کردند حدود توسط گروه‌های تروریستی ربوده شده‌اند و این احتمال وجود دارد که آنان قربانی حملات شیمیایی شوند تا تروریست‌ها یک جنگ رسانه‌ای گسترده به راه بیندازند و این جنایت را به نیروهای سوری نسبت دهند. بر اساس اطلاعات به دست آمده، بیشتر کودکان از شهرک‌های « ، ، ، و » در غرب و جنوب غرب استان حلب، شهرک‌های « ، ، ، ، ، و » در شمالغرب و جنوب استان ادلب ربوده شده‌اند که تحت اشغال گروه تروریستی هستند. به گفته منابع میدانی، تحرکات نیروهای اطلاعات ، و در مناطق شمال سوریه به خصوص در استان ادلب به شکلی ویژه‌ای افزایش یافته و آنان درصدد هستند با همکاری عناصر موسوم به کلاه سفید در سریع‌ترین زمان ممکن حملات شیمیایی را انجام دهند و با قربانی کردن کودکان این جنایت را پر رنگ‌تر جلوه دهند. گروه‌های تروریستی در روزهای گذشته حدود از شهروندان را در مناطق اشغالی شمال به بهانه همکاری با دولت سوریه دستگیر کرده‌اند و به زندان انتقال داده‌اند. آخرین خبرها در خصوص آمادگی ارتش سوریه برای انجام عملیات در محور شمالی حاکیست، چند کاروان نظامی شامل یگان‌های زرهی و توپخانه به حومه روستای «الجید» در شمال استان حماه رسیدند. منبع : مشرق دفاع همچنان باقیست Eitaa.ir/Defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
توافق نامه‌های زودهنگام مرزی: شکل گیری دولت سعودی •﴿﴿قسمت چهارم﴾﴾• در بند پنجم، بن‌‌سعود متعهد
توافق نامه‌های زودهنگام مرزی: شکل گیری دولت سعودی •﴿﴿قسمت پنجم﴾﴾• 📍توافق‌‌نامه ؛ و توافق‌نامه ماجرايی جنجالی دارد. به موجب این توافق‌نامه، مرزهای دولت را ترسیم کرد. این توافق‌نامه در ادامه و بعنوان توافق‌نامه تنظيم شد و در 2 دسامبر 1922 میان با حضور عبدالعزیز، وزیر راه و ترابری بعنوان ، پادشاه عراق و نماینده سیاسی در بعنوان نماینده این کشور به امضا رسید. طراح این توافق‌نامه بود و در نشست‌های قبل از امضای آن، نقش میانجی را داشت. به موجب این توافق‌نامه، مرزهای با کشور و مشخص شد. بحث و بررسی‌های قبل از امضای این توافق‌نامه، در فضایی پر از تنش صورت گرفت و هر طرف سقف مطالبات خود را بالا برد. عبدالعزیز خواستار تمام مناطق از تا رود ، ساحل راست فرات تا و ثابت بود؛. ولی عراق می‌خواست مرزهای آن در 12 مایلی تعیین شود. بدنبال فشارهای کاکس، از مطالبه قبایل که در نزدیکی سکونت داشتند، دست کشید؛ ولی همچنان بر مطالبه قبایل دیگر اصرار داشت. گفت‌وگوها 5 روز به طول انجامید. طرف عراقی خواستار مرزهایی بود که در 200 مایلی ترسیم شود؛ حال آن‌که بن عبدالرحمن آل‌‌سعود می‌خواست مرزها به جای این‌که با مشخص شود، بر اساس هر طرف تعیین گردد. در جلد اول کتاب خود با عنوان « و آن» (چاپ: 1990، دار صحاری، ص 280- 283) می‌گوید: « به دنبال امری بود. او می‌خواست در این نشست مرزهای قبیله‌ای ترسیم شود، نه خط داوری‌ای که بر اساس دسته بندی قبایل بر روی نقشه ترسیم می‌شود. وی معتقد بود که باید مرزهای او تا فرات امتداد داشته باشد. وقتی کاکس اشاره کرد که این ادعا عجیب است و نمی‌توان آن را اجرا کرد، ابن‌‌سعود از قبیله «ظفیر» دست کشید». دیکسون وقایع جلسه‌ای که با کاکس و ابن‌‌سعود داشت را نقل می‌کند: «در نشستی ویژه که فقط کاکس، ابن‌‌‌سعود و من حضور داشتیم، کاکس خشمگين شد و پیشنهاد بن‌‌سعود مبنی بر ترسیم مرزهای قبیله‌ای را رفتار و توصیف کرد. کاکس زبان عربی را به خوبی نمی‌دانست؛ لذا من سخنان او را ترجمه کردم. برای من شگفت‌‌آور بود که ببینم نمایند عالی‌رتبه دولت فخیمه ، پادشاه نجد را به عنوان یک توبیخ می‌کند. او با به وی گفت: «خودم شخصا مرزها را بدون در نظر گرفتن هیچ ملاکی ترسیم خواهم کرد». دیکسون واکنش ابن‌‌سعود را توصیف می‌کند و می‌گوید: « ؛ ابراز محبت می‌کرد و با عجز و لابه گفت: « جای و مرا دارد. او بود که ، به رساند و اگر دستور بدهد، من آماده‌ام که از نیمی از کشورم و بلکه از تمام آن دست بکشم». دیکسون یادآور می‌شود که در مذاکرات نداشت و کار را به کاکس واگذار کرد تا مشکل مرزها را حل کند. سپس می‌گوید: «در جلسه عمومی این نشست، کاکس خودکاری قرمز برداشت و با دقت بسیار بر روی نقشه خطی را به عنوان مرز ترسیم کرد؛ مرزهایی که از فارس تا در نزدیکی امتداد می‌یافت و برای جلب رضایت ابن‌‌سعود، بی‌رحمانه را تقریبا از خود و این اراضی را به ملحق کرد؛ با این استدلال که سیطره بر نسبت به قلمرو آن، در روزی که توافق‌نامه ـ امضا شد، کاهش یافته است». دیکسون بعدها دیداری شگفت‌انگیز را یادآور می‌شود و میگوید: «ابن‌‌‌سعود می‌خواست تا به تنهایی با کاکس دیدار کند. اما کاکس مرا نیز به همراه خود برد. ابن‌‌سعود را دیدیم که مضطرب در میان چادر ایستاده است. او با صدایی ناراحت خطاب به کاکس گفت: دوست من! از نیمی از کشور محروم کردی. بهتر است که تمام آن را بگیری و مرا رها کنی تا به تبعید بروم! این مرد تنومند ایستاده و به شدت ناراحت بود. او به مرز انفجار رسید و شروع به گریه کرد. کاکس بسیار متأثرشد. دست بن‌‌سعود را گرفت. او نیز شروع به گریه کرد. اشک برگونه‌‌های او جاری بود. در آن لحظه جز ما سه نفر کس دیگری حضور نداشت». دیکسون تأکید میکند که من هرچه ديدم را با رعایت امانت کامل ذکر میکنم. سپس می‌‌گوید: «این طوفان احساسات دیری نپایید و کاکس که همچنان دست ابن‌‌سعود را در دست داشت گفت: دوست من! احساسات واقعی تو را می‌فهمم؛ به همین دلیل دوسوم کویت را به تو بخشیدم. نمیدانم که ابن‌‌صباح چه واکنشی خواهد داشت». ادامه دارد... دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist