eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
5.5هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
72 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه ناگفته ی انسان های نام آشنای غریب را ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم (شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منه پا بی ‌وضو اینجا؛ مزار عاشقان اینجاست سرافرازان عالم، جبهه‌ی دریادلان اینجاست کمی از خاک را بردار و روی چشم خود بگذار که خاک، آغشته با خون عزیزان جهان اینجاست اَشِدّاءُ علی الکُفّار، پاسداران اسلامی حماسه آفرین ارتش، نمایشگاهشان اینجاست مناجات بسیجی ‌ها، صدای نغمه قرآن ز سنگرها به گوش آید؛ صف قرآنیان اینجاست مخوان گمنام ما را، ما همه در آسمان مشهور کنار سفره حقّ ایم و قربانگاهمان اینجاست بیا بشنو پیام ما، پیام خون ما این است که تنها راه محو جبهه مستکبران اینجاست در اینجا باکری ‌ها و هلالی ‌ها و زین الدین بلندآوازگان عرصه نام آوران اینجاست ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال بچه‌های جبهه و جنگ @defae_moghadas 👈لینک عضویت ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻  هنگ سوم | ۱۱۲ خاطرات اسیر عراقی               دکتر مجتبی الحسینی           ‌‌‍‌‎‌┄═ ◍⃟🌺 ◍⃟🌸 ◍⃟🌻═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ ▪︎ ساعت ۱۰ بامداد روز ۲۵ مه ۱۹۸۲ / چهارم خرداد ١٣٦١ رادیو بغداد طی صدور اطلاعیه بی سابقه ای به آزاد شدن خرمشهر و شکست نیروهای مسلح ما اعتراف کرد. طبق معمول این اطلاعیه نظامی پیروزی ایرانی‌ها و شکست بعثی ها را کتمان کرد. در قسمتی از اطلاعیه آمده بود: «نیروهای دلاور ما پس از تحقق اهداف نظامی، انهدام ماشین جنگی دشمن و ممانعت از انجام هر گونه حمله، شهر محمره را تخلیه کردند» باشنیدن خبر به یاد این ضرب المثل معروف افتادم که حیا اگر نداشته باشی هر کار که بخواهی می‌توانی انجام دهی. نتایج عملیات بیت المقدس و در راس آنها آزاد شدن شهر خرمشهر، معادلات سیاسی نظامی و تبلیغاتی را تغییر داد و با واکنشهای مختلف داخلی و جهانی مواجه گردید. الف- بعد نظامی نیروهای عراقی نسبت به نخستین روزهای شروع جنگ خسارات و تلفات سنگین و بی‌شماری را متحمل شدند. هزاران نظامی عراق که به فاصله ٢٤ ساعت پس از محاصره شهر، خودشان را به طور دسته جمعی به نیروهای ایرانی تسلیم کردند طبق برآورد فرماندهان نظامی عراق از امکانات رزمی برای مبارزه به مدت یک ماه برخوردار بودند. در جریان عملیات خرمشهر و طاهری حدود ۲۰ هزار نفر اسیر و تعداد متنابهی از نیروهای عراقی کشته و زخمی شدند. سلاح و مهمات که در داخل شهر ذخیره شده بود سالم به غنیمت نیروهای ایرانی در آمد. با در نظر گرفتن اینکه ۱۸ تیپ مجهز در داخل خرمشهر به طور کامل تار و مار شدن، می‌توان از میزان خساراتی که به ارتش عراق، نیروهای جیش الشعبی و پلیس محلی وارد گردید، اطلاع یافت. در ارتباط با منطقه درگیری می‌توانم بگویم که نیروهای ایرانی چند کیلومتری باشهر بصره بیشتر فاصله نداشتند. پس از آزاد شدن خرمشهر منطقه و شهر بصره از نظر نظامی ساقط شد. علاوه بر وارد آمدن این همه خسارات جانی و مالی تعدادی از افسران بلند پایه و درجه دارانی که از صحنه درگیری گریخته بودند اعدام شدند و دادگاه های نظامی تا چند ماه پس از آزاد شدن خرمشهر به کار خود ادامه داده و احکام اعدام را در مورد کادرهای ارتش صادر می کردند. ب - بعد سیاسی آزادی شهر خرمشهر اقتدار ، ثبات، تحول قدرت دفاعی و اعتماد به نفس نظام اسلامی ایران را ثابت کرد و در مقابل ضعف و ناتوانی رژیم عراق در حفظ دستاوردهای نخستین روزهای جنگ و حتی عدم توانایی آن رژیم را در دفاع از خود به اثبات رسانید. از آنجایی که این پدیده به منزله زنگ خطری برای آینده تاریک جهان استکباری بود، کشورهای دست نشانده در منطقه و نیز کشورهای مستکبر، حداکثر تلاش خود را در قالب کمکهای نامحدود مادی، سیاسی و تسلیحاتی به کار بستند تا از سقوط رژیم عراق جلوگیری کنند. در سطح داخلی، عراق قادر نشد پس از تحمل شکست در سرنگونی حکومت انقلابی ایران مهمترین هدف سیاسی جنگ را محقق سازد. در نتیجه وجهه خود را در بین ملت از دست داد و نتوانست دلیل قانع کننده ای برای این شکست نظامی تلخ ارائه دهد. من بشخصه شکست عراق را در نبردهای بیت المقدس شکستی سیاسی به حساب می آورم تا یک شکست نظامی. دلیل و مهمی دلایل آن این است که عراق پس از عملیات خرمشهر از زبان شخصی صدام درستی قرار داد ۱۹۷۵ الجزایر را مورد تاکید قرار دهد و در تاریخ ۱۰ ژوئن ۲۰/۱۹۸۲ خرداد ۱۳۶۱ به طور یک جانبه اعلام آتش بس کند. تا حدی که پس از عملیات خرمشهر از بسیاری از مرزهای اشغالی ایران عقب نشینی کرد ؛ و این در حالی بود که پیش از آن که صدام در مورد سرزمینهای اشغالی ایران مدعی بود و حتی چند روز پیش از شروع جنگ، قرار داد ۱۹۷۵ الجزایر را در مقابل اعضای مجلس به اصطلاح ملی عراق پاره کرده بود.        ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ نشر همراه با لینک کانال خاطرات رزمندگان دفاع مقدس @defae_moghadas  👈عضو شوید              ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
8.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 فیلمی از اسرای ایرانی در سال آخر جنگ ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ ▪️ این برادران در جریان بازپس‌گیری فاو توسط ارتش بعث عراق، در تاریخ ۶۷/۱/۲۹ اسیر شدند و به مدت دو سال در اردوگاه تکریت ‌۱۲ اسارت را زیر شکنجه‌های فراوان جسمی و روحی تحمل کردند. 🔸این کلیپ از معدود فیلم‌هایی است که از اردوگاه‌های اسرای ایرانی نشر پیدا کرده. ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال بچه‌های جبهه و جنگ @defae_moghadas 👈لینک عضویت ✧✧ ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ حܩߊ‌ܢܚܘ ܥܼࡅ߭ࡐ‌ܢ‌ߺ ✧✧ 🍂
🍂 ایران در مقابل کفر با قامتی به بلندای ابدیت ایستاده است. "امام‌خمینی‌ره" 🔸 پاره کردن پرچم آمریکا توسط رزمندگان پس از پیروزی در عملیات والفجر۸ در فاو عکاس : ژان گومی ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال بچه‌های جبهه و جنگ @defae_moghadas 👈لینک عضویت ✧✧ ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ حܩߊ‌ܢܚܘ ܥܼࡅ߭ࡐ‌ܢ‌ߺ ✧✧ 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 برای جزیره‌ای مجنون هورالعظیم ✍🏻 ..در دلِ جزایر مجنون ، جایی که آب و آسمان به هم می‌رسند ، یادمانِ شهدای هور ، چون فانوسی روشن ، راهِ دل‌های ما را نورانی می‌کند ... ای هورِ مجنون ! تو مهدِ مردانی هستی که با دل‌های پر از عشق ، در سخت‌ترین روزهای جنگ ، تا آخرین قطره‌ی خون ایستادند ... آنان که با شجاعت ، نام‌شان را در دل‌های ما جاودانه کردند ... در یادمانِ تو ، هر ذره‌ی خاک تو ، قصه‌ای از مقاومت را فریاد می‌زند ... هر بادِ نسیمی ، نامِ شهیدان را زمزمه می‌کند ... و هر قطره‌ی شبنم ، اشکی است به یادِ آنان که با لب‌های تشنه ، اما دل‌های سیراب از عشقِ خدا ، تا ابدیت در آسمانِ وطن جاودانه شدند ... ای یادمان شهدای هور ! تو نمادِ عشقی هستی که در قلب‌های ما جاری است ... به یادِ آنان که پرواز را به خاک بخشیدند ، تا آسمان وطن ، بلندتر از همیشه بماند ... 🌷 یادشان گرامی و راه‌شان پررهرو باد ... ✍🏻 محمدرضا قاسمی        ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال بچه‌های جبهه و جنگ @defae_moghadas  👈عضو شوید              ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 ستاد گردان / ۱۷ خاطرات دکتر محسن پویا از عملیات بدر تدوین: غلامرضا جهانی مقدم ⊰•┈┈┈┈┈⊰• 🔹 نیروها تا پانصد متری خطّ دشمن، پارو زدند و متوقّف شدند. بچّه های غوّاص، لباس غوّاصی خود را که همراه داشتند، پوشیدند و آمادۀ حرکت به سمت کمین‌ها و خطّ دشمن شدند. در اين لحظات، يک فضای بسیار معنوی بین بچّه‌ها حاکم شده بود. لحظاتی که معلوم نبود تا چند ساعت ديگر چه اتّفاقاتی خواهد افتاد. زمزمه های دعا و ذکر مناجات آنها بلند شده بود و بعد، سکوت معناداری که در خلوت هور با خدا و معبود خود داشتند. گاهی اين سکوت با صدای خش خشی که از وزش باد و نیزار به گوش می‌رسید، شکسته می شد. گويی نیزار هم با اين نیروها همراه و در اين راز و نیاز شبانه، سهیم شده بود. التهابِ شروع عملیّات و خستگی مسیر، به هم آمیخته و حالت خاصّی به وجود آورده‌بود. طبق برنامه‌ريزی، قرار بر اين بود که حدود ساعت نُه، بیسیم‌ها برای شروع عملیّات روشن شوند. بچّه‌های تخريب، به آرامی حرکت کردند و به کار خودشان مشغول شدند. بیسیم ها روشن شده بود، ولی هیچ گونه مکالمه ای صورت نمی‌گرفت. ابتدا به ساکن، از طرف فرماندهان بايد پیام شروع داده می‌شد. سراسر منطقه را سکوت فرا گرفته بود، در حالی که منطقه، مملو از نیرو بود. هیچ شلّیکی از دو طرف شنیده نمی‌شد. کمین‌های دشمن هم از وجود نیروها در اطراف خود بويی نبرده بودند. گاهی منوّری در آسمان روشن می شد، ولی اين به معنی حسّاس شدن دشمن نبود و بیشتر به خاطر تاريکی شديد هوا بود. شرايط برای عملیّات، شرايط خوبی بود. تلاش بچّه‌های غوّاص اين بود که در همان سکوتِ پیش از عملیّات، موانع را پشت سر بگذارند و به پشت کمین دشمن برسند. يگان سمت چپ ما زودتر از موعد، با دشمن درگیر شد و صدای شلیک آنها بالا گرفت. ابوالقاسم اقبال منش جزء‌ نیروهای اوّل گردان ما، در سمت معبر صفین بود. او می‌گفت :نیروهای غوّاص، حدود ساعت بیست وسه، تازه با کمین دشمن درگیر شده بودند که ما رسیديم و صدای درگیری بلند شد. در محور ما، با همۀ تلاشی که غوّاصها می‌کردند، نمی‌توانستند از کمین عراقی ها عبور کنند. علی بهزادی فرماندۀ گروه غوّاص مرتّب فر ياد می‌زد که عجله کنید، عجله کنید. در اين لحظه، منوّری توسط کمین عراق شلیک شد و همه جا را روشن کرد. با روشن شدن منطقه و احساس خطر دشمن، تیراندازی های بی هدف و مستمر شروع شد. شلیک چند آرپی جی به سنگر کمین هم نتوانست مقاومت نیروهای عراقی را بشکند. زمانی موفّق به انهدام کمین شديم که يکی از بچّه‌ها به آنها نزديک شد و نارنجکی در کمین انداخت. بعد از آن، همه از مانع کمین گذشتند و به طرف سیل بند عراق حرکت کردند و بدون هیچ خطری از کنارشان گذشتند. با شروع پیش از موعد گردان بالا ِ دزفول، نیروهای مقابل ما هوشیار شدند و مشکلاتی برايمان درست کردند. وجود سیم های خاردار و موانع ديگر، امکان نزديک شدن قايق‌ها را به ساحل از ما گرفته بود. بچّه‌ها مجبور بودند در آب پیاده شوند و شناکُنان خود را به ساحل برسانند. برای جلوگیری از تلفات بیشتر نیروها، حاج اسماعیل در قايق خود ايستاد و به فرماندهان تأکید می‌کرد که نیروها سريعتر در آب پیاده شوند و با شنا تا ساحل بروند. دوشکای عراق، به شدّت به طرف نیروها شلیک می‌کرد. گلوله‌ای از همین دوشکا به مچِ دستِ راست حاج اسماعیل اصابت و آن را به پوستی آويزان کرد. با کمک بیسیم چی و خود حاج اسماعیل، دستش را با چفیه بستند. در آن لحظات، موتور قايق حاج اسـماعیل هم روشن نمی شـد. حبـیـب میـاحی، فرمانده دسته، که در همان قايق بود، تلاش زيادی کرد تا موتور را روشن کند، ولی موفّق نبود. ناچار، قايق را در باران تیر، با پاروزدن تا نزديک سیل بند رساندند و حاج اسماعیل هم مثل بقیۀ نیروها و با همان دست مجروح، خودش را به آب انداخت و به ساحل رفت. خونريزی برای حاج اسماعیل ايجاد ضعف کرده بود، ولی به خاطر جلوگیری از ضعیف شدن روحیۀ بچّه‌ها، سعی می‌کرد خودش را نگه دارد. آن شب، به جز بیسیم‌چی‌های حاج اسماعیل شهید مرغیان و شهید حاجی پور و چند نفر از غوّاصان، کسی از عمق جراحت ايشان مطّلع نشده بود. سیّدمجید شاه‌حسینی که معاون گردان بود، از طريق بیسیم با حاج اسماعیل صحبت کرده بود تا هماهنگی کارها را انجام دهد، ولی از جزئیّات مجر وح یّت ايشان بويی نبرد. هنوز درگیری در چپ و راست خاکريز ادامه داشت، ولی نیروهای عراقی کم کم در حال ترک خاکريز بودند. بچّه های گروهان نجف اشرف که گروهان اوّل بودند، خود را به ساحل رساندند. احمد مستعان و سعید نورانی در قايق تیر خوردند و به شهادت رسیدند. پیگیر باشید.. ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال بچه‌های جبهه و جنگ @defae_moghadas 👈 عضویت ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرزمین فکه رملستان عشق قتلگاه و معبر و میدان عشق هر نسیمش عطر ناب کربلاست بال پروازش پر  پرّان  عشق پهلوان ها دارد اندر سینه اش برتر از صد رستم دستان عشق چشم او خورشید و دستش آسمان پیکرش رمل است وجانش جان عشق با شهیدان بسته میثاق جنون با  یل  کرببلا  پیمان عشق ظاهرا آرام و بی درد و خموش در دلش اما دوصد طوفان عشق ای مهاجر فاش گو اینجا کجاست کربلای باور ایران عشق شاعر: بنواری مهاجر        ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال بچه‌های جبهه و جنگ @defae_moghadas  👈عضو شوید              ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا