eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
5.1هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
2هزار ویدیو
69 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه ناگفته ی انسان های نام آشنای غریب را ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم (شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 رد پای آفتاب       ┄═❁❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ انفجار نارنجک در بحران مرحله دوم عملیات بیت المقدس بود پس از شکستن خط مقدم دشمن در آن سوی جاده اهواز - خرمشهر تمام شب را در تعقیب نیروی عراقی بودیم به گونه ای که نماز صبح را ضمن پیشروی میخواندیم. شهید صالح نژاد بچه ها را ترغیب میکرد که از تاریکی استفاده کرده و تا قبل از روشنایی هوا خود را به دژ نوار مرزی برسانیم جناح راست ما خود را به هدف رسانده بود اما به دليل طول مسیر و درگیری شدید با دشمن ما نتوانستیم در تاریکی هوا به دشمن برسیم. خورشید داشت طلوع میکرد که نزدیکیهای دژ نوار مرزی رسیدیم. دشمن شکست خورده پس از عقب نشینی بروی دژ مستقر شده بود و با تیربار دشت را که خالی از هر عارضه ای بود زیر آتش گرفته بود به گونه ای که نیروها زمین گیر شده بودند؛ به طوری که به کسی اجازه حرکت نمی‌داد؛ شاید همه منتظر بودند تا یکی تیرهای ذوب شده را به جان بخرد و صدای تیربار را قطع کند. در این لحظه شهید صالح نژاد که در چنین مواقعی وارد عمل میشد و با درایت و شجاعت و ایثار خود، گره از کار میگشود؛ در مقابل شلیک بی‌امان دشمن میدوید و خود را در مقابل دیدگان همه به خاکریز دژ که حدود ۲ متر از زمین ارتفاع داشت رساند و با پرتاب یک نارنجک دستی به سوی سنگر تیربار که مستانه و هلهله کنان شلیک میکرد، صدایش را خاموش نمود؛ و به جای آن صدای صلوات رزمندگان فضا را عطر آگین کرد. به دنبال آن بسیجیان از جان گذشته در حالی که شعار «الله اکبر و لاله الالله » بر زبان داشتند فاتح خط دشمن شدند. اما شهید صالح نژاد پس از پرتاب نارنجک، خود نیز از ناحیه دست مجروح شده بود ولی تا پایان عملیات با دستی مجروح در خط مقدم دوشادوش رزمندگان میجنگید و ایستادگی میکرد. او علاوه بر این که درد جراحتتش را تحمل میکرد هم به نیروها روحیه میداد و هم گردانش را هدایت میکرد. راوی: ایرج نادبی       ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ مجموعه خاطرات شهید عبدالحمید صالح‌نژاد به قلم: ایرج کاج @defae_moghadas  👈عضو شوید            ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂