eitaa logo
حجت‌ الاسلام‌ والمسلمین دهبان
2.9هزار دنبال‌کننده
670 عکس
125 ویدیو
69 فایل
🔸️حضرت‌آقا:هرجاکه‌‌قرارگرفته‌‌‌اید،همان‌‌‌جارامرکزدنیابدانید. 🔸️استادسطوح عالی حوزه علمیه قم 🔸️ادمین @Paran313 🔸️کانال های زیر نظر استاد: https://eitaa.com/dehban_ir/1822
مشاهده در ایتا
دانلود
این حدیث را به پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت داده اند آیا منبعی دارد؟ این حدیث در منابع شیعه از۷۰ سال تجاوز نمی کند یعنی از حدود ۷۰ سال پیش مطرح شده است! اولین فرد در شیعه در قرن ۱۳ ملا احمد نراقی (۱۱۸۵_۱۲۴۵ ق) در کتاب الخزائن، ص 383 به این جمله پرداخته است. البته نه به عنوان حدیث! (حدود ۲۰۰ سال قبل) او فقط همین جمله را بدون نسبت دادن به احدی و بدون روی یا قال می آورد در حالی که در همان کتاب احادیث را با همین دو عبارت ذکر می کند و به معصومین علیهم السلام نسبت می دهد. اساسا با جملات بعد از این جمله انگار حدیث بودن کاملا منتفی است. اما اولین بار بصورت حدیث در ۷۰ سال قبل در کتب متاخرین آمد، کسانی مانند: سید محسن بن سید عبدالکریم امین عامِلی (۱۲۸۴_ ۱۳۷۱ق) در کتاب أعيان الشيعة، ج 1، ص 301، و همچنین شیخ على نمازی شاهرودى (1333_1405 هـ .ق.) در کتاب مستدرك سفينه البحار، ج 10، ص 375، همان را بصورت روایت نقل کرده اند. ( حدود ۵۰ سال پیش) در اهل سنت هم در همین حدود مطرح شده و تصریح به جعلی بودن آن کرده اند: الأسرار المرفوعة في الأخبار الموضوعة ص ۱۰۰ ح ۱۶۴ توسط نور الدين علي بن محمد الهروي ، برخی متاخرین اهل سنت نقل کرده اند و گویا پذیرفته اند، مانند: عبد القادر بن ملّا حويش السيد محمود آل غازي العاني (المتوفى: 1398هـ)در تفسیر بيان المعاني، ج 2، ص 404 اما اکثر متاخرین اهل سنت به جعلی بودن آن رای داده اند، در سایت زیر می توانید مشروح آن را ببینید: ما صحة حديث ( حب الوطن من الايمان ) http://azizmutairi.com/islamic/5260 https://eitaa.com/dehban_ir
مراسم عزاداری شهادت امام جعفرصادق(علیه السلام) هیئت محبین الجواد (علیه السلام) سخنران:حجت الاسلام شیخ مهدی دهبان بانوای:کربلایی ابوالفضل علوی کربلایی محمدرضا رئوفی زمان: دوشنبه ۲۵ اردیبهشت از ساعت ۲۰:۳۰ مکان: بلوار پاسدارگمنام،خ فتح اللهی،ک شهید حسینی،ک شهید یوسف زاده،بیت الزهرا (س) منزل حاج آقای اسکندری 📢📢📢 @mohebinoljavad135 https://eitaa.com/dehban_ir
🔺️زن زندگی آزادی یعنی... https://eitaa.com/dehban_ir
☝☝تو همه مساجد پخش کنید، فرهنگ بشه ان شاءالله
⭕️ تاریخ الفبا ✅ در مورد پیدایش و خطوط نوشتاری نظرات مختلفی در بین دانشمندان وجود دارد. دانشمندان تاریخ خط را بر اساس یافته های باستان شناسی بررسی می نمایند و بر این اساس نخستین خطوط ابداع بشر را خطوط تصویری می دانند(نظیر خط هیروگلیف مصری یا خط مصور سومریان) .، علمای ادیان ابراهیمی ابداع خط را به انبیای الهی نسبت می دهند. شیعیان دراحادیث دارند که خداوند برشیث (ع) چندین صحیفه نازل فرمود و بدیهی است که صحیفه نیاز به خط دارد. ضمن اینکه پیدایش نوعی از خط را به ادریس (ع) نیز نسبت می دهند که آن حضرت در حدود پنج هزار سال پیش زندگی می نمود.، ❌ این نظرات دین باوران مورد قبول دانشمندان نیست زیرا آنان به دنبال مدارکی نظیر سنگ نوشته و الواح و غیره هستند. اما به هر حال بر طبق یافته های دانشمندان خط در هزاره دوم پیش از میلاد قدیمی ترین الفبای کشف شده جهان می باشد. ✳️ الفبای فینیقی به مرور تمام خط های رایج جهان را منسوخ نمود و تقریبا تمام خطوط جهان ریشه در الفبای فینیقی دارند. یونانی ها الفبای خود را در حدود سه هزار سال پیش از فینیقی ها وام گرفتند و تقریبا تمام الفباهای اروپایی ریشه در الفبای یونانی دارد. پس از آن الفباهای دیگر سامی نظیر و و نیز از روی خط فینیقی ابداع شدند. ❗️الفبای فینیقی که از نظر ما از مصدر وحی الهی صادر شده است همان ابجد است.، « ابجد - هوز - حطی - کلمن - سعفص - قرشت - الف - بیت - جیمل - دالت » ❌ دقت کنید که بحث ما سخن از الفبا است نه خط.، https://eitaa.com/dehban_ir
گوشهِ مَدرَسی پر از شاگرد کنجِ یک مدرسه، کنارِ حرم مثلِ هر روز، صبح، ساعتِ هشت درسِ خارج شروع شد کم‌کم همه بودند محو در تدریس چشم‌ها خیره بود بر استاد آن‌چنان در سکوت بود انگار همه بودند لالِ مادرزاد لبِ استاد مثلِ شاخهِ گل گوشِ طلّاب مثلِ گلچین بود با بیانِ خوشِ مدرّسِ پیر درس مانندِ شعر شیرین بود واژه‌ها از مقابلِ ذهنم تند مثلِ قطار رد می‌شد کودکی در درونِ من با شوق کاملاً درس را بلد می‌شد نکته‌ها در مطالبِ استاد گاه سنگین و گاه راحت بود در میانِ فصولِ علمِ اصول درس در موردِ برائت بود در بیانِ سلیس و شیرینش رودِ حکمت شد از دلش جاری بعد از آن هم مسیرِ بحثش رفت سمتِ آراءِ شیخِ انصاری لای در باز بود و حس می‌شد وزشِ بادِ نسبتاً خنکی بحث در متنِ یک روایت بود از نگاهِ محقّقِ کَرَکی گفت استاد در ادامهِ درس با همان لحنِ خوب و خوش‌روئی از بیاناتِ بِکرِ سیّدِ صدر از فتاوای سیّدِ خوئی یک نفر از میانِ شاگردان با صدایی رسا سوالی کرد تا که استاد پاسخش را داد آتشِ کنجکاوی‌اش شد سرد از برائت که حرف زد استاد رفت ذهنم به شعرِ آئینی بعد استاد اشاره‌ای فرمود به عباراتِ شیخِ نائینی نام صاحب‌فصول می‌آید هر کجا در کلام تفصیل است ساعت از نه گذشته، معمولاّ ساعتِ نُه کلاس تعطیل است همه احساسِ وجد می‌کردیم ذهنمان بود کاملاً مشغول گر چه سخت است باورش، بودیم همه سرمستِ جامِ علمِ اصول مثلِ هر روز با دعایی خوب داد پایان تبِ کلامش را لحظه‌ای بعد در سکوتِ کلاس گفت استاد والسّلامش را شعر از محمد عابدینی https://eitaa.com/dehban_ir
نظریه دولت در دولت اینجا بیان شد
🌿طلبگی را با همه تراژدی هایش دوست دارم...🌱 💕 بخشی از کتابخانه مدیر کانال https://eitaa.com/dehban_ir
✅ پيشينه تاريخي نام «خليج فارس» ✍ مظفر شاهدي ✂️ تا قبل از ورود آرياييان به فلات ايران در منابع آشوري از خليج فارس با عنوان «نارمرتو» نام برده شد. در كتيبه‌اي از داريوش عبارت «دريايي كه از پارس مي‌رود» بر خليج فارس اطلاق شد. آريانوس يوناني در قرن دوم ميلادي در كتاب «آنابازيس» از خليج فارس با واژه «پرسيكون كاي تاس» نام مي‌برد كه معنای آن همان «خليج فارس» است. «استرابون» يوناني در نيمه قرن اول ميلادي در كتابش مكرر از همين واژه براي خليج فارس بهره برده است. بطلميوس در قرن دوم ميلادي از خليج فارس تحت نام «پرسيكوس سينوس» ذكر كرده كه دقيقاً به معنای «خليج فارس» است. در برخي منابع لاتين اين واژه به صورت سينوس پرسيكوس و «ماره پرسيكوم» هم ذكر شده است كه معناي عبارت اخير درياي پارس است. لازم به يادآوري است كه در بسياري از زبانهاي زنده دنيا نيز واژه سينوس پرسيكوس براي معرفي نام خليج فارس وارد شده است. چنانكه در زبانهاي: فرانسه به صورت: Golfe Persique؛ انگليسي Persian Gulf؛ آلماني Persischer Golf؛ ايتاليايي Golfo Persico؛ روسي Persidskizaliv؛ ژاپوني Perusha Wan؛ و تركي Farsi Korfozi ثبت شده است. ✅ كورتيوس روفوس مورخ رومي هم در قرن اول ميلادي نام «آكوارم پرسيكو» را براي خليج فارس به كار برده است كه به معناي آبگير پارس است. در منابع تاريخي و جغرافيايي دوره اسلامي نيز به طور مكرر براي معرفي خليج فارس از واژه‌ها و عبارات «بحر فارس ـ البحر الفارسي ـ الخليج الفارس ـ خليج فارس» استفاده شده است؛ از جمله ابن الفقيه در «مختصر كتاب البلدان» در سال 279ق. همچنین ابوعلي احمدبن عمر بن رسته در كتاب «الاعلاق النفيسه» در سال 290ق نوشته: «اما درياي هند، از آن خليجي به سوي ناحيت پارس بيرون آيد كه خليج فارس نام دارد... و بين اين دو خليج يعني خليج احمر و خليج پارس سرزمين حجاز و يمن و ديگر بلاد عرب واقع است.» ابوالقاسم بن خردادبه خراساني (وفات 300ق) در كتاب «المسالك و الممالك» مي‌نويسد: «گروهي از اين رودها به سوي بصره و گروهي به سوي مذار روانند و سپس همه آنها به درياي پارس مي‌ريزند.» بزرگ بن شهريار الناخذاه هرمزي (ناوخداي هرمزي) در كتاب «عجايب الهند بر و بحر و جزايره» كه در سال 342ق آن را تأليف كرده از واژه «بحر فارس» براي معرفي خليج فارس بهره برده است. ابواسحاق الاصطخري (وفات 346ق) هم در كتاب «مسالك الممالك» از عبارت «بحر فارس» براي معرفي نام خليج فارس استفاده مي‌كند. مورخ نامدار مسعودي (وفات 346ق) نيز در «مروج الذهب» و «التنبيه و الاشراف» از خليج فارس با عبارت «بحر فارس» و «البحر الفارسي» نام می‌برد. ابوريحان بيروني (وفات 440ق) نيز در آثار خود واژه‌هاي «درياي پارس ـ خليج پارس ـ بحر پارس» را براي معرفي خليج فارس ذكر كرده است. ابن حوقل در اثرش «صورﺓ الارض» و بشاري در كتابش «احسن التقاسيم في معرفه الاقاليم» كه به ترتيب در سالهاي 367ق و 375ق تأليف شده‌اند، واژه «بحر فارس» را به جاي خليج فارس به كار برده‌اند در كتاب «حدودالعالم من المشرق الي المغرب» هم در معرفي خليج فارس از عبارت «خليج فارس» بهره گرفته شده است. بكيران در كتاب «جهان نامه»، ابن البلخي در «فارسنامه»، طاهر مروزي در «طبايع الحيوان»، ابوعبدالله بن ادريس در «نزهة المشتاق في اختراق الآفاق»، ياقوت حموي در «معجم‌البلدان»، ابوعبدالله قزويني در «آثارالباقيه»، ابوالفداء در «تقويم‌البلدان»، و شمس‌الدين الانصاري الدمشقي الصوفي در «نخبة‌الدهر في عجايب البر و البحر» به ترتيب عبارات: «بحر پارس - درياي پارس (و هم بحر پارس) ـ الخليج الفارسي ـ بحر فارس ـ درياي پارس (و هم بحر فارس) ـ درياي پارس ـ بحر فارس (و درياي پارس) ـ بحر فارس و بحر الفارسي (و بحر فارس)» را در معرفي خليج فارس به كار برده‌اند. لینک مطلب https://www.cgie.org.ir/fa/news/141753/ https://eitaa.com/dehban_ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙فـایل صـوتـی    مراسم شهادت امام صادق(ع) منبر| گروه رسانه ابن الرئوف علیه السلام    @mohebinoljavad135 https://eitaa.com/dehban_ir
(چکیده از سایت هست، از ما نیست) این کتاب به خانواده‌های طلاب و روحانیون کمک می‌کند تا با کسب شناختی صحیح از ویژگی‌های زندگی طلبگی، زندگی همدلانه و عاشقانه‌ای را در کنار آنان تجربه کنند. حکایت ما طلبه‌ها، داستان آن پدری است که اسم پسرش را گذاشته بود رستم و خودش می‌ترسید صدایش بزند، عده ای چنان معصوم و دست نایافتنی‌یمان می‌کنند که هرچه خودمان هم فریاد می‌زنیم که آقا اشتباه گرفته‌اید، می‌گویند: آقا، از بس‌که شکسته‌نفسی می‌کنند اینگونه می‌فرمایند و عده‌ای هم تمام مشکلات انسان‌ها از آغاز پیدایش بشر تا آخر‌الزمان را زیر سر ما می‌دانند. این عدم شناخت صحیح و قضاوت‌های عموماً بی‌پایه و اساس دوست و دشمن نسبت به ما طلاب و روحانیون باعث شده که حتی پدر، مادر، همسر و فرزندان ما نیز شناخت درستی از ما، اهدافمان، علت انتخاب این مسیر توسط ما و آنچه لازمۀ زیست همدلانه در کنار ماست را نداشته باشند. زندگی شیرین دلِ عاشق می‌خواهد و عشق خالص و همیشگی از چشمۀ علم سیراب می‌شود، عاشقانه‌های عالمانه پیوند دلچسب عشق و علم است در تداوم یک عمر برای زندگی در کنار طلاب و روحانیون. https://eitaa.com/dehban_ir
حضرت امام ره: الله اکبر گفتن امیرالمؤمنین......! https://eitaa.com/dehban_ir
🌻 «سبك» و «سيره» 🖌 آيت‌الله مرتضي مطهري (كتاب سيري در سيرة معصومين) ✅ تلخیص: نشریه معارف 🔶 سيره و سبك و انواع آن سیره از ماده «سِيْر» به معنى راه رفتن و حركت است؛ سيره يعنى نوع و «سبك رفتار». كتاب‌هايى كه ما به نام سيره داريم، در حقيقت سير است، نه سيره؛ زيرا تنها رفتار پيامبر‌(ص) را نوشته؛ نه سبك ايشان را. در رفتار، مسأله سبك و متد بسيار مهم است. علت اختلاف شعرا، هنرمندان، متفكران و علما، همه در اختلاف سبك آنهاست؛ يك عالم سبكش استدلالى و قياسى است، ديگرى سبك تجربى، يكى سبك عقلى، ديگرى سبك نقلى، ... . رفتار انسان‌ها نيز مانند علوم، سبك‌هاى مختلفى دارد؛ مثلا گروه سلاطين، روش مخصوص به خود داشتهاند، دو گروه فلاسفه و پيامبران نيز روش و سبك خاص خود را داشتهاند؛ در هر گروه نيز، سبك‌ها مختلف مىشود. اين اختلاف سبك‌ها كه گفتيم، براى آدم‌هايى است كه سبكى داشته باشند؛ اكثريت مردم اصلاً سبك ندارند. سيره پيامبر‌(ص) يعنى، سبك ايشان، يعنى متدى كه آن حضرت در عمل براى انجام مقاصد خود به كار مىگرفت. بحث در مقاصد پيامبر نيست؛ مقاصد ايشان براى ما محرز است؛ بحث، در سبك ايشان است. مثلاً پيامبر‌(ص) تبليغ مىكرد؛ روش تبليغى پيامبر چه روشى بوده؟ او يك رهبر سياسى براى جامعه خود بود، سبك مديريت حضرت در جامعه چگونه بود؟ و... همان‌گونه كه ذكر شد، سبك‌هاى مختلفى در رفتار وجود دارد؛ مثلاً بعضى در سياست، بيش از هر چيز، به نيرنگ و فريب معتقدند؛ آنان سياستى انگليسى مآبانه دارند؛ سياستى معاويهاى. يزيد و معاويه هر دو از نظر هدف يكى هستند، تفاوت آنها در متد آنهاست. يكى هم مثل على‌(ع) سبكش اخلاق به معنى واقعى است، نه تظاهر؛ و مخالف با اين تفكر است كه «تو كارت را پيش ببر، هر چه شد، شد». لذا براى بعضى اين توهم پيش آمد كه معاويه زرنگ است و على‌(ع) با راه‌ها و حيلههاى سياسى آشنا نيست! بعضى، سبكشان در كارها، دفع‌الوقت كردن و بعضى دورانديشى است. بعضى، در كلام خود قاطعند و بعضى مذبذب. بعضى، عادت به تنها تصميم گرفتن دارند و بعضى، هيچ‌گاه تنها تصميم نمىگيرند؛ ولو اين‌كه راه، كاملاً روشن باشد. مورد اخير را در زندگى پيامبر‌(ص) مشاهده مىكنيم: پيامبر اكرم‌(ص) در مقام نبوت، با وجود آن همه اعتقاد راسخ پيروانش به ايشان، نمىخواهد سبكش انفرادى باشد و هر چند خود، دقيقاً راه را مىداند، همواره با ياران مشورت مىكند؛ زيرا نتيجه اين كار اين است كه به پيروانش شخصيت و اجازه فكر مىدهد و نمىگويد: «شما فهم و شعور نداريد». اين سيره پيامبر‌(ص) براى اين است كه فردا رهبرى نيايد و مردم را ابزارى بدون اراده تصور كند. اما در عين حال پيامبر‌(ص) قاطع است. 👈 ادامه دارد ... https://eitaa.com/dehban_ir
🔶 سيره؛ منطق عملى ثابت منطق ـ كه همان معيارهاى بشر باشد ـ هم بر دو قسم است: معيارهاى نظرى (همان منطق‌هاى معمولى) و معيارهاى عملى (سيره). بعضى افراد، داراى منطقند و بعضى نيستند؛ حال آيا يك انسان مىتواند در عمل، در همه شرايط مكانى و زمانى يك منطق ثابت و محكم داشته باشد كه از آن تجاوز و تخطى نكند؟ ماركسيسم كه براى فكر و عقيده و ايمان، اصالتى در مقابل شرايط اجتماعى و اقتصادى قايل نيست، مىگويد كه اساساً يك انسان نمىتواند در شرايط مختلف، به يك شكل زندگى كند. شخص خاك‌‌نشين، هميشه فرياد آزادى و عدالت بر مىآورد؛ اما خود او اگر كاخ‌نشين شد، فكرش عوض مىشود و مىگويد: امروزه مصلحت، اقتضا مىكند كه كمى جلوى آزادي‌ها را بگيريم! بر اساس اين مكتب، عقربه فكر بشر طورى ساخته شده كه مغناطيسش منافع خودش است. هر چه منافع اقتضا كند، همان را مىگويد؛ اين جبر تاريخ و اقتصاد است و غير از اين براى بشر امكان ندارد. اين نظر در مورد آن‌هايى كه منطق و ايمان ندارند، بدون شك صحيح است، ولى نمىشود گفت كه بشر الزاماً و اجباراً چنين است. ✅ نگاهى به تاريخ اسلام، فساد نظريه فوق را روشن مىسازد. پيامبرى كه در شعب‌ابي‌طالب بود، با پيامبرِ حاكم مدينه و فاتح مكه فرقى نكرد. حضرت على‌(ع) وقتى كه خانه‌نشين و كارگرى در نخلستان بود و وقتى كه رئيس حكومت بزرگ اسلام شد، يكسان زندگى كرد. نه تنها معصومين‌(ع) كه شاگردان آنها نيز چنين بودند؛ سلمان عهد پيامبر‌(ص)، همان سلمانى است كه حاكم مداين، پايتخت ايران فتح شده، مىشود. در روزگار ما نيز، امثال شيخ انصارى نمونه‌هايى از اين ثبات منطق عملى هستند؛ مىبينيم مردى كه مرجع كل شيعه مىشود به هنگام مرگ، با زماني كه به صورت يك طلبه فقير دزفولى به نجف آمده بود، هيچ فرقى نكرده است. منطق عمل افراد هم همينگونه است. بعضى در منطق عملى مانند برهانند؛ يعنى محكم و استوار؛ اصول و مباديى كه پيروى مىكنند هيچ قدرتى اعم از زور و شرايط اجتماعى و اقتصادى نمىتواند از آنها بگيرد. پيغمبر اكرم‌(ص) و على‌(ع) و پيروان حقيقى آنها كسانى هستند كه چنين اصولى دارند. اما يك عده از مردم اصولشان در زندگى، مثل اصول فكرى يك شاعر است؛ با پول مىشود فكرش را عوض كرد. در منطق نظرى بعضى از اسلوب‌ها به كلى ردّ شد، چون اسلوب علمى نبود؛ مثل اين‌كه كسى در مسائل علمى، گفتههاى بزرگان را حجت قرار دهد و مثلاً بگويد چون ارسطو فلان مطلب را گفته، حقيقت همان است و جز آن نيست، در منطق عملى هم بسيارى از سبكها از اساس، منسوخ است و اسلام هم آنها را منسوخ مىداند. مثلاً اگر در سيره معصومين‌(ع) نگاه كنيم هرگز نمىبينيم كه از خوش‌يمنى و يا نحوست ايام استفاده كرده باشند و در سيره آنها عكس اين مطلب موجود است؛ در جنگ نهروان، كه بهترين پيروزى حضرت على‌(ع) بود، كسى گفت من حساب كردهام شما در اين جنگ شكست مىخوريد، پس نرويد، حضرت‌(ع) اعتنا نكرد و رفت. سيره معصومين‌(ع) يعنى اين كه ببينيم آيا آنها در منطق عملى خود از اين‌گونه وسايل استفاده مىكردهاند يا نه؟ https://eitaa.com/dehban_ir
☝خطرناک ترین نوع سیاست☝ 🔺️ورود به دریاچه نمک...🔺️ باعذرخواهی فراوان از همه مسئولان زحمت کش و دلسوز و طالب شهادت https://eitaa.com/dehban_ir
🔴 جعلیات تاریخ ولادت و شهادت در چند سال اخیر 📍مناسبتهای زیادی در چند سال اخیر صورت گرفته در حال ازدیاد است اینها چهره ای جدید از شیعه معرفی می کند و ضررهای جبران ناپذیری به اتقان مذهب وارد می کند. 🔹️دهه محسنیه 🔹️رحلت حضرت ام کلثوم سلام الله علیها 🔹️رحلت بانو ام البنین سلام الله علیها 🔹️رحلت حضرت معصومه سلام الله علیها 🔹️تولد حضرت معصومه سلام الله علیها 🔹️رحلت بانو رباب سلام الله علیها 🔹️تولد حضرت رقیه سلام الله علیها 🔹️شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها 🔹️تولد حضرت علی اکبر علیه السلام 🔹️تولد حضرت علی اصغر علیه السلام 🔹️و مانند آن. 🔰البته همه این اتفاقات افتاده است یعنی مثلا حضرت رقیه سلام الله علیها به شهادت رسیده اند اما تاریخش مشخص نیست، تاریخ قرار دادن برای آن جعل است و اعتبار ندارد. 🔺️یکی از وظایف ما حفظ و حراست از دین و شریعت پیامبر و اهل بیت علیهم السلام است، اضافه کردن به شریعت بسیار خطرناک است. @dehban_ir
راجع به ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها نوشتم قبلا که سندی فعلا در کتب وجود ندارد. یادبود ولادت یا پاسداشت ولادت حضرت معصومه علیها السلام ایرادی ندارد. از ابتدا هم آن عزیزان (!) همین را از مراجع اجازه گرفته بودند بعد کلمه یادبود با قصد یا بی قصد با شیطنت یا با حواس پرتی از تقویم حذف شد. علامتش این است که چند سال به عقب بروید در هیچ تقویمی چنین روزی روز ولادت ذکر نشده. https://eitaa.com/dehban_ir
یک مشکلی داریم واقعیت را بگوئیم خیلی ها خوششان نمی آید باید دقیقا به هرچه اعتقاد دارند، ما همان را صحیح بدانیم! حکمت 163 نهج البلاغه وَ قَالَ عليه السلام النَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا مردم دشمن چیزهایی هستند که نمی دانند. یک صفحه در ذهن سفید و خالی بگذارید برای اینکه شاید عالم دین احتمالا چون درس دینی خوانده نکته ای بداند! و بگوید... https://eitaa.com/dehban_ir
🔴 روش برخورد شیطان با امام جماعت یا منبری کم جمعیت! https://eitaa.com/dehban_ir
شماره پنجم ‼چون‌حاوی الفاظ زشت‌است عذرخواهی می کنیم. تا‌جای ممکن‌عبارت را تغییر داده‌ایم.‼ ❌این متن را دیگران نوشته اند ما نقل کرده و بعد جواب می دهیم:❌ اشکال یک کاربر محترم:👇👇 ⛔برخی‌روایات فحش های رکیک و صریح اهل بیت ع به دشمنان خود درعلن وبین مردم: شبهه: 5_رسول خدا فرمودند: من تعزی بعزاءالجاهلیه فأعضوه بهن أبیه مرحوم مجلسی درتوضیح حدیث نوشته:ای قولوا له أعضض بأیرأبیک یعنی هر کس به دوران جاهلیت خود افتخار کرد به او بگویید برو ک؟؟ پدرت را گاز بگیر [آلت تناسلی] (مثل ابوبکر و عمر که عمر نامه نوشت به معاویه معروف است در اول نامه به دوران جاهلیت خود بسیار افتخار می کند متن نامه در 📕بحار ج 30ص289) 📕بحار 32ص91 جواب: مَنْ تَعَزَّى بِعَزَاءِ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَعْضُوهُ بِهِنَّ أَبِيهِ وَلَا تُكَنُّوا 🔷️این عبارت نیز در کتب اهل سنت آمده ولی جعلی است: أَخْبَرَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ مُحَمَّدٍ التَّيْمِيُّ الْقَاضِي، كَانَ بِالْبَصْرَةِ قَالَ: حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ سَعِيدٍ الْقَطَّانُ، عَنْ ععَوْفٍ، عَنِ الْحَسَنِ، عَنْ عُتَيٍّ، عَنْ أُبَيٍّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «مَنْ تَعَزَّى بِعَزَاءِ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَعْضُوهُ بِهِنَّ أَبِيهِ ووَلَا تُكَنُّوا» که در این روایت  شخصى از پيامبر اسلام نقل ميكند كه به مردم دستور داده كه اگر شنيديد كسى به شيوه قبل از اسلام عزادارى و شيون می كند به او بگو آلت پدرت را گاز بزن(آلت پدرت را بمك) 📚السنن الكبرى للنسائي ج ۸ص۱۳۶ش۸۸۱۳ 🏷مشابه همين حديث در كتاب مسند احمد امده. و بحارالانوار ج ٣٢، ص ٩١   🔸️پاسخ:  بررسی وجود روایت در کتاب بحارالانوار: منبع اصلی این روایت، "کتاب نهایه" مربوط به اهل سنت هست( النهاية فی غريب الحديث والأثر، ج ۳، ص ۲۳۳ ).  نسخه های این خبر نادر متفاوت است، و در برخی از آن تعبیر «بهن» نیامده است (نمونه: معجم مقاييس اللغة، ج‏4، ص: 309 و الفائق في غريب الحديث، ج‏3، ص: 364). 🔷️درست است که علامه مجلسی، در کتاب بحارالانوار آن را آورده است اما این سخن را به نویسندهٔ اهل سنت، نسبت داد و چنین نقل قول نمود: و [قال ابن الأثير] في النهاية : [وفيه] "  مَنْ تَعَزَّى بِعَزَاءِ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَعْضُوهُ بِهِنَّ أَبِيهِ وَلَا تُكَنُّوا ابن اثیر در کتاب النهایه گفت : هر کس به عزای جاهلیت عزاداری کرد ... 📚بحار الأنوار، ج ۳۲، ص ۹۱ برخی این سخن  علامه مجلسی را سانسور می کنند و اسم ابن اثیر را نمی آورند. 🔺️نقل این مطلب بدین خاطر نیست که مورد تایید باشد. بلکه برای بیان اعتقاد برخی از مخالفین است، نه قبول آن. خود علامه مجلسی در بحار الأنوار، ج ۷۵، ص ۲۳۶ می گوید: أخبار العامة لا تصلح لإثبات حكم شرعيّ! 🔸️روایات اهل سنت، صلاحیّت اثبات حکم شرعی را ندارد. 📘اما اگر از کتب لغوی بگذریم در کتب روائی بدون آن عبارت زشت آمده یا اگر عبارت آمده، روایت صحیح نیست: عَنْ أُبَيِّ بْنِ كَعْبٍ، قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ:   مَنْ تَعَزَّى بِعَزَاءِ الْجَاهِلِيَّةِ، فَأَعِضُّوهُ، وَلَا تَكْنُوا  . 📚والحديث : رواه الإمام أحمد في "المسند" (35 / 158)، والبخاري في "الأدب المفرد" (963)، والنسائي في "السنن الكبرى" (8 / 136)، وغيرهم، من طرق: عَنْ الْحَسَنِ، عَنْ عُتَيٍّ بْنِ ضَمْرَةَ، عَنْ أُبَيِّ بْنِ كَعْبٍ به. وورد عن أبي بن كعب من طريق آخر؛ رواه عبد الله ابن الإمام أحمد في زوائد المسند؛ "المسند" (35 / 142)؛ حيث قال: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَمْرِو بْنِ الْعَبَّاسِ الْبَاهِلِيُّ، حَدَّثَنَا سُفْيَانُ، عَنْ عَاصِمٍ، عَنْ أَبِي عُثْمَانَ: عَنْ أُبَيٍّ : " أَنَّ رَجُلًا اعْتَزَى فَأَعَضَّهُ أُبَيٌّ بِهَنِ أَبِيهِ. فَقَالُوا: مَا كُنْتَ فَحَّاشًا! قَالَ: إِنَّا أُمِرْنَا بِذَلِكَ ". 📚الشيخ الألباني حدیث را ابتدا صحیح دانسته بعد می گوید: البته حسن تدلیس و جعل عنعنه می کند!! (یعنی سند سازی! می کند) 🔸️كما في "سلسلة الأحاديث الصحيحة" (1 / 537 - 538)؛ قال: " وهذا إسناد رجاله ثقات ، فهو صحيح إن كان الحسن سمعه من عتي بن ضمرة، فإنه كان مدلسا وقد عنعنه...!! 🔸️پس می بینیم چنین عبارتی بر پیامبر به دروغ بسته شده است. https://eitaa.com/dehban_ir
۲۳ اسفند ۱۴۰۱ نوشتم. کم کم آثار آن ظاهر خواهد شد.
💢سفارش پیامبر به امت خودش💢 أُوصِي الشَّاهِدَ مِنْ أُمَّتِي وَ الْغَائِبَ مِنْهُمْ وَ مَنْ فِي أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ النِّسَاءِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ‌ أَنْ يَصِلَ الرَّحِمَ وَ إِنْ كَانَتْ مِنْهُ عَلَى مَسِيرَةِ سَنَةٍ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنَ اَلدِّين. 🔹پیامبر اکرم صل الله علیه و آله همۀ امتم را از حاضر و غایب و به آنان که تا روز قیامت در صلب مردان و رحم زنان هستند سفارش می‌کنم به صلۀ رحم، اگرچه یک سال راه {میان آنان فاصله} باشد و این از دین اسلام است. 📚نام کتاب : الكافي- ط الاسلامية جلد : 2 صفحه : 151 🌐https://lib.eshia.ir/11005/2/151 https://eitaa.com/dehban_ir
اسحاق (ایزاک)معرب نام عبری יִצְחָק با تلفظ Yiṣḥāq به معنای «او می‌خندد/خواهد خندید» و از ریشه سامی سحق (به معنای خندیدن) است. وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ هود 71 چون موقع بشارت اسحاق رسید هم حضرت ابراهیم هم حضرت ساره خندیدند. یضحک یا با برخی لهجه ها ایضحک (ایزاک = اسحاق) به معنی همان خندیدن است. https://eitaa.com/al_nahw
📌منبع حدیث قم شهر اهل بیت است، چیست؟ 🔹اولین بار بحار الانوار(علامه مجلسی - متوفای ۱۱۱۰) با عبارت «رُوِيَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَهْلِ اَلرَّيِّ...» نقل کرده👇 🌐https://lib.eshia.ir/71860/57/216 اینکه علامه مشخص نکرده که از چه کسی نقل کرده، باعث ضعف در سند می‌شود 🔹اما مستدرک وسائل(محدث نوری -متوفای ۱۳۲۰) نسبت داده به کتاب تاریخ قم، نوشته الحسن بن محمّد بن الحسن القمّي است👇 🌐https://lib.eshia.ir/11015/10/368 📚کتاب تاریخ قم، نوشته حسن بن محمد بن حسن قمی در قرن چهارم قمری است. این کتاب از آثار معتبر درباره تاریخ شهر قم محسوب می‌شود ولی متن اصلی و کامل آن، اکنون موجود نیست. 👣ظاهراً بعد از قرن نهم، نشانه‌ای از متن عربی یافت نشده است؛ محمد باقر مجلسی نیز اعتراف کرده که کتاب خیلی سخت گیر می آمده لذا از ترجمه فارسی آن استفاده کرده👇 «وتاريخ بلدة قم كتاب معتبر لكن لم يتيسّر لنا أصل الكتاب وإنّما وصل إلينا ترجمته ، وقد أخرجنا بعض أخباره في كتاب السماء والعالم.» 🌐https://lib.eshia.ir/11008/1/42 🎙علامه اعتراف کرده که بعض مطالب تاریخ قم را در باب «كتاب السماء والعالم» و روایت قم شهر اهل بیت را در همان باب نقل کرده ، احتمال دارد از کتاب تاریخ قمی که نسخه فارسی بوده نقل کرده. _ نسخه فارسی دست علامه بوده ، پس چرا عربی نقل کرده❗️ + چون کل کتاب بحار عربی بوده، در کتاب بحار فارسی را به عربی ترجمه کرده. 💢نکته پایانی: این مطالب نه رد حدیث بود و نه اثبات، صرفا اندکی از بررسی منبع حدیث بود💢 https://eitaa.com/dehban_ir