eitaa logo
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
1.3هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
96 فایل
🕊بنام‌اللہ🕊 🌸شہید محمدرضا دهقان امیرے🌸 🌤طلوع:1374/1/26 🕊شہادت:1394/8/21 💌پیامے‌ازجانب🌼 #نعم_الرفیق 🌼: ✾اگردلتان‌گرفت‌یادعاشوراڪنید ✾ومطمئن‌باشیدڪہ‌تنہابایادخداست‌ڪہ‌دلہاآرام‌مے‌گیرد. خادم ڪانال: @shahid_dehghan_amiri ادمین تبادل: @ashegh_1377
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃ختم جمعی قرآن کریم😍به نیابت از جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج آقا امام زمان عج الله📖🤲 ✨جزء سی ام ✨صفحه: ۵۸۶ ✨سوره:تکویر 📚🍃|• @dehghan_amiri20
📜☀️ 🕊✨پیامبر مهربانی حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم: نخست همسفر،آنگاه سفر 📚✨ 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
اے مرد خدا 🌷 نوشتۂ لباس رزمت 🍀 چقدر با این روزهایمان🥀 همخـوانے دارد 🌿 چیزی نمانده تا محّرم 🌹 دعا ڪن برای ما هم 🍃 تا ڪربلا راهـی نباشد 🌸 🕊 ❤️ 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
🥀شهادٺ پیش از آنڪہ عاشقانه 💚باشد 🍀عاقلانه است و با اتکاء به این عقلانیت💦است که احساس عاشقانۀ شهادٺ طلبی، بسیار 🌸 ✨ 🌺 ✨🌾 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
🌿💕 💦داشتیم از فاو برمی گشتیم سمت خودمان که قایق خراب شد. قایق دوم ایستاد که ما را یدک کند. یک دفعه هواپیماهای عراقی آمدن. همه شروع به داد زدن و یامهدی و یاحسین گفتن کردند. چند نفر هم پریدند توی آب یک نفر ولی می خندید.سرش داد زدم که بچه الان چه وقت خندیدن است. گفت: خوب اگر قرار است شهید بشویم چرا با عز و جز و ناراحتی. شانزده سالش بیش تر نبود. 💦برعکس همیشه صدایی از کلاس نمی آمد. در را باز کردم دیدم هیچ کس نیست. روی تخته نوشته شده بود: بچه های کلاس دوم فرهنگ همگی رفته اند جبهه. کلاس تا اطلاع ثانوی تعطیل است.دیدم جایز نیست بمانم. شاگرد برود و معلم بماند؟! 💦داخل که شدیم دیدیم بسیجی نوجوانی توی ستاد فرماندهی نشسته. گفتم: بچه بلند شو برو بیرون الان این جا جلسه اس.یکی از همراهان آهسته در گوشم گفت: این بچه فرمانده گردان تخریبه. 💦رفتم اسم بنویسم. گفتند سن ات کم است. کمی فکر کردم. آمدم خانه شناسنامه خواهرم را برداشتم. «ه» سعیده را برداشتم شد سعید. این بار ایراد نگرفتند. از آن به بعد دو تا سعید تو خونه داشتیم. نوجوانی ✨🥀🕊 ✨ 🍃 ✨ 🌸 💟|• @Dehghan_amiri20
💠✨ضد انقلاب شایعه کرده بود فرمانده لشکر از ترس یک تونل زیر خانه اش ساخته که بتواند فرار کند.خاک های جلوی خانه را دیده بودند. گفته بود زیر زمین را طوری بسازیم که بشود داخلش روضه خانی برگزار کرد.خودش هم هروقت می آمد آنجا،دست بنّا را می بوسید که دارد حسینیه می سازد. 🕊🥀 🍀🍂 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
🌿🌺کلام نیکان.... این روایت خیلی عجیب است که علی بن الحسین(علیه السلام) فرمود: در آخرالزمان، پروردگار آن قدر به مؤمنین عرفان و معرفت نسبت به امام زمان(علیه السلام) اعطا می فرماید، مثل اینکه امام زمان(عج) در مقابل آنها نشسته باشد و آنها کسانی هستند که غیبت در نظر آنها شهود می شود. آنها اشخاصی اند که آنقدر پروردگار به آنها اجر می دهد که مانند این است که در برابر رسول الله(صلی الله علیه وآله) مجاهده کرده باشند. حال، آیا این یقین را پروردگار به شما اعطا فرموده است؟ اگر داده است؛ قدرش را بدان! ✨🌸 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
📝🍃| ... 🌿💕سبک زندگی شهید خیلی به مطالعه زندگینامه شهدا علاقمند بود، وصیت نامه شهدا را می خواند و سعی می کرد از سبک زندگی آنها درس بگیرد، انس عجیبی با شهدا داشت، به شهید زین الدین، شهید اصغر وصالی، شهید محرم ترک و شهید رسول خلیلی عشق می ورزید، حتی در هیأتی که شهید خلیلی در آنجا رشد کرده بود، شرکت می کرد، یکی از دوستانش برایم تعریف کرد که محمدرضا بر سر مزار شهید خلیلی نزدیک به ۵ ساعت درباره شهید برایم صحبت کرد. . 💜 🌷 💟🍃|• @dehghan_amiri20
🌸🍀ای شهیدان، عشق مدیون شماست هرچه ما داریم از خون شماست‌ ای شقایق‌ها و‌ ای آلاله‌ها دیدگانم دشت مفتون شماست🌺🍃 🥀✨ 🙏🙏 🖤🍃|• @Dehghan_amiri20
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊ای که روشن شود از هر صبح جهان روشنایِ دل من حضرت 🌹
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🕊ای که روشن شود از #نورِ_تو هر صبح جهان روشنایِ دل من حضرت #خورشیدسلام🌹
🌸☘دوش در وقت سحر شمع دل افروخته ام نرگس مست تو را دیده ام و سوخته ام به تمنای وصال تو ز سر تا به قدم چشم گردیده به راه قدمت دوخته ام☘🌸 ✨✨ 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
🌸🍃ختم جمعی قرآن کریم😍به نیابت از جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج آقا امام زمان عج الله📖🤲 ✨جزء سی ام ✨صفحه: ۵۸۷ ✨سوره:انفطار،مطففین 📚🍃|• @dehghan_amiri20
📜☀️ 🌸🍃امام علی (علیه السلام) فرمودند: 🔷بهترین برطرف کننده اندوه،خشنودی به قضای الهی است. 📚✨غررالحکم ۹۹۰۹ 💟|• @Dehghan_amiri20
🕊بایستی را🥀 در آغـــوش گرفٺ گــونه ها بایسـتی از شـوقش ســـرخ شــود وضربان قلب تندتر بزند❤️ 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
🍃📸این عکس یکی از دردناکترین و در عین حال حماسی‌ترین لحظات فکه، ماجرای گردان حنظله است که ٣٠٠ نفر از نیروهایش درون یک کانال به‌ محاصرۀ عراقي‌ها درمی‌آیند آنها چند روز با تکیه بر ايمان خودبه مقاومت ادامه می‌دهند و به مرور همگی توسط آتش دشمن و یا عطش مفرط به شهادت می‌ﺭﺳﻨﺪ، ساعات آخر بیسیمچی گردان ‏حاج‌همت را خواست، حاجی پای بیسیم آمد صدای ضعیفی را از آن سوی خط شنیدکه می‌گوید: احمد رفت، حسین هم رفت، باطری بی‌سیم دارد تمام می‌شود ‎عراقي‌ها عنقریب می‌آیند تا ما را خلاص کنند، من هم خداحافظی میکنم از قول ما به ‎امام بگویید همانطور که فرمودید ‎حسين‌وار ‎ مقاومت کردیم، ﻣﺎﻧﺪﻳﻢ و ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ایستادیم. 💦🥀 💔 .......😔 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
🌸👇👇 چند روز پیش یکی از دوستان نقل کردند کیف مدرسه ای پسر و دخترم رو دادم برای تعمیرات نو بودند ولی بند حمایل و یکی از زیپ های هر کدوم خراب شده بود. «کاغذ رسید» رو از تعمیر کار تحویل گرفتم و قرار شد یکی دو روزه تعمیرشون کنه و تحویلم بده. دو روز بعد ، حدود ساعت ۱۱ شب برای تحویل کیف ها مراجعه کردم. هر دو تا کیف تعمیر شده بودند. «کاغذ رسید» رو تحویل دادم و خواستم هزینه تعمیر رو بپردازم که تعمیرکار به من گفت: « شما میهمان امام زمان-عجل‌الله‌فرجه- هستید! هزینه نمی گیرم، فقط یه تسبیح صلوات نذر ظهورش بخونید!» از شنیدن نام مولا و آقایمان ، کمی جا خوردم! گفتم: تسبیح صلوات رو حتما می خونم، ولی لطفا پول رو هم قبول کنید! آخه شما زحمت کشیده اید و کار کرده اید گفت: این نذر چند ساله منه. هر صد تا مشتری ، پنج تای بعدیش نذر امام زمانه! بعد هم دسته قبض هاشو بمن نشون داد! هر از چندگاهی روی ته فیش قبض ها نوشته شده بود :«میهمان امام زمان!» گفت این یه نذر و قرار دادیه بین من و امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف و نفراتی که این قبض ها به اونا بیفته هرکاری که داشته باشن، مجانی انجام میشه فقط باید یه تسبیح صلوات نذر ظهور آقا بخونن! اصرار من برای پرداخت هزینه، فایده نداشت! از تعمیرکار خداحافظی کردم، کیف‌ها رو برداشتم و از مغازه اومدم بیرون! اون شب رو تا مدتها داشتم به کار ارزشمند و جالب این تعمیرکار عزیز فکر میکردم!! به این فکر کردم که اگر همه ماها در همین حد هم که شده برای ظهور قدمی برداریم، چه اتفاق زیبایی برای خودمون و اطرافیانمون میفته! من تصمیمم رو گرفتم اولین قدم این بود که این عمل خدا پسندانه رو برای دیگران هم نقل کنم! 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
🌿💦اخلاق ناب فرماندهی.... چند تا از بچه‌ها کنار آب جمع شده بودند، یکی­شون برای تفریح به آب تیراندازی می‌کرد، مهدی سر رسید و گفت: "این تیرها بیت الماله؛ حرومش نکنین." طرف جواب داد: "به شما چه؟" و با دست هلش داد! مهدی که رفت، صادقی اومد و پرسید چی شده؟ بعد گفت: "می‌دونی کي رو هل دادی اخوی؟" دویده بود دنبالش برای عذرخواهی که مهدی جواب داد: "مهم نیست، من فقط امر به معروف کردم، گوش کردن و نکردنش دیگه با خودته." 🕊🌷 🍃 🌺 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
🌸🍀درخـاطرم روانه شد و شــب بخیــر گفت گفتم که در نبود تـو شــب ها بخیــر نیست..!🌺🍃 🥀✨ 🙏🙏 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫ای که روشن شود از هر صبح جهان روشنایِ دل من حضرت 🥀
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
💫ای که روشن شود از #نورِ_تو هر صبح جهان روشنایِ دل من حضرت #خورشیدسلام🥀
🏴✨حال وهوای چهره تان غم گرفته است احساس میکنم دلتان هم گرفته است این روزهامگرچقدرگریه میکنی سرتابه پا،عبای شما،نم گرفته است این روزهانه روزعزا نه شهادت است آقای مابرای چه ماتم گرفته است آقاخودم شدم متوجه،زیرا که قلب شماهوای ماه محرم گرفته است ▪️▪️ 🖤🍃|• @Dehghan_amiri20
🌸🍃ختم جمعی قرآن کریم😍به نیابت از جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج آقا امام زمان عج الله📖🤲 ✨جزء سی ام ✨صفحه: ۵۸۸ ✨سوره:مطففین 📚🍃|• @dehghan_amiri20