16.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 زیارت عاشورا را ترک نخواهی کرد اگر این 18 مقامات عالی زیارت عاشور را بدانی
@delkade_matn
دلکده متن(پرسشوپاسخ)^_^❤️🍃
پدر و مادرم بعد از سی سال قصد داشتن از هم جدا بشن، مادرم ایرانی و پدرم فرانسوی بود، تصمیم گرفتم با م
پدر و مادرم بعد از سی سال قصد داشتن از هم جدا بشن، مادرم ایرانی و پدرم فرانسوی بود، تصمیم گرفتم با مادرم به سرزمین مادریش یعنی ایران برم.
بعد از اون همه کشمکش و بحث دعوای مادرم سر جدایی که من رو حسابی کلافه کرده بود تا به پارتی و مهمونی و هرچی خلاف هست رو بیارم، با مادرم به ایران رفتیم، حتی فکرشم نمی کردم که یه دختر ایرانی بخواد من و این همه تغییر بده...
اون حجاب و صلابتش، اون چشمای معصومش قلب من و نشونه رفته بود.
پسر بی بند و باری بودم ولی اون دختر ایرانی شد همه ی وجودم😍...
فکر می کردم ساده به دستش میارم ولی اون واسم شرط داشت، یه شرط...
سرگذشتکارن👇
@delkade_matn
#سرگذشتکارن
عمه دستم و کشید و من دنبالش وارد درمونگاه شدم.
وارد اتاق یکی مونده به آخر شدیم، کارن روی صندلی نشسته بود و مادرم داشت باهاش حرف می زد، شنیدم که گفت شاید برات مشکل ساز شه.
کارن سرشو بلند کرد و نگام کرد، احساس می کردم که صورتش ملتهب شده، روی بینی و گونه هاش به قرمزی می زد، معلوم بود که درد داره، انگار فهمید که مادرش من و برای نصیحت آورده، بلند شد و گفت:
- هرکی با من میاد خونه بیرون منتظرشم!
از اتاق خارج شد، عمه با حرص گفت:
- آخه این پسر چقدر سرتق و لجبازه!
مادرم گفت:
- دردش که طاقت فرسا شد، خودش میره پیش متخصص! الکی هم حرص نخور!
پشت سر عمه و مادرم از اتاق خارج شدم، این بار عمه جلو نشست و من پُشت پیش مادرم نشستم، حواسم به بیرون بود، ماشین یکدفعه به راست کشیده شد و یکدفعه وایساد، نگام سمت کارن کشیده شد که سرشو به پشتی صندلی تکیه داد.
خودم و جلو کشیدم تا ببینم حال کارن چطوره، عمه دستشو که شُل شده و روی دنده افتاده بود و برداشت و با گریه ازش می پرسید که چش شده!
با مادرم سریع پیاده شدیم، بی اراده سمت در کارن رفتم و بازش کردم، چشماشو جمع کرده بود و بلند آخ می گفت، قلبم داشت از دهنم بیرون می زد!
عمه با گریه و التماس ازم خواست تا زنگ بزنم و آمبولانسی رو بفرستن!
#تجربه
#واقعی
#کپیازاینسرگذشتحرام
دلکده متن(پرسشوپاسخ)^_^❤️🍃
من پری_ام به خاطر مشکل مادرزادی که داشتم کل مردم از من فراری بودن. حتی مادر خودم! هروقت منو می دیدن
من پری_ام
به خاطر مشکل مادرزادی که داشتم کل مردم از من فراری بودن.
حتی مادر خودم!
هروقت منو می دیدن بسم الله می گفتن و جوری فرار می کردن که انگار جن دیده باشن!
تا این که یه روز یه مرد جذاب من و دید و عاشقم شد و....
شروع سرگذشت واقعی پری👇👇
@delkade_matn
#سرگذشتپری
خجالت زده دستش رو روی صورتش کشید و گفت :
نه بخاطر اون نبود !! دستش رو گرفتم و گفتم:
د خب بگو چته؟ میدونی من این دو هفته چقدر فکرو خیال کردم !
سرش رو پایین انداخت و گفت :
عمه میگه من نازام و نمیتونم بچه دار بشم ! میخواد برای حمید
زن بگیره !!
روی پاهام کوبیدم و گفتم :
ای خدا خیرت نده زن !! چقدر بهت گفتم نکن دختر ، از این مرد برای تو شوهر در نمیاد و از عمه ات برای تو دلسوز !!
خورشید دوباره اشکش راه گرفت و گفت :
هر ماه که عادت میشم ، عمه کت... میزنه و تهدید میکنه که این بار میره و برای حمید یه زن خوب میگیره که بتونه خونش رو پر از بچه کنه !!
سرم رو تکون دادم و گفتم : حمید چی میگه ؟
خورشید دماغش رو بالا کشید و گفت :
اونم هر وقت با عمه حرف میزنه ، اخلاقش عوض میشه و میگه
اگه برام بچه نیاری مجبورم برم زن بگیرم !!!
مهدخت محکم به در کوبید و گفت :
خورشید ، فکر کنم مامان اومد !!
خورشید سریع کفش هامو دستم داد و همینطور که منو به سمت رختخوابش هل میداد گفت .
مامان ، چیزایی که گفتم رو پیش کسی نگی ، عمه بفهمه روزگارم دو سیاه میکنه !! پشت رختخوابها قایم شدم و خورشید از اتاق بیرون رفت !! چند دقیقه بعد برگشت و گفت زودباش بیا !!
دنبال خورشید رفتم و از خونه بیرون زدم !! غم عالم توی دلم ریخته بود !!! جگر گوشه ام افتاده بود زیر دست سمیه و کاری نمیتونستم براش بکنم !!
فردا صبح زود ، به خونه بهجت خانم رفتم و ازش یکم جوشونده برای خورشید گرفتم !!
اون لحظه مردد بودم کارم درسته یا اشتباهه !!
چند روز منتظر موندم تا خورشید به دیدنم بیاد و بتونم جوشونده ها رو بهش بدم اما نیومد ! خودم بلند شدم و به سمت خونه ی سمیه به راه افتادم !! توی مسیر مدام دعا میکردم تا سمیه خونه نباشه و بتونم خورشید رو ببینم !! نزدیک خونه شدم سرم رو بالا گرفتم و چند بار صلوات فرستادم و در زدم دوباره مهدخت در رو باز کرد، اما اینبار برخلاف بار قبل که با
خوشرویی با من حرف زد ، رنگش پرید و
چرا اومدی ، مامانم خونه است !!
سمیه از داخل حیاط داد زد :
کیه مهدخت؟!
مهدخت کنار رفت و گفت :
گفت:
- زنداییه!
سمیه با شنیدن این حرف بلند شد جلو اومد و گفت:
- خیر باشه!
#تجربه
#واقعی
❤️❤️❤️
#خانومها_بخوانند
❌هرگز شوهرتان را با مردان دیگر فامیلتان مقایسه نکنید!!
و مثلاً نگویید که شوهر خواهرم در خانه به همسرش کمک میکند و یا برای زنش خیلی هدیه میخرد و خیلی بهتر از تو همسرداری میکند.
❌با انتقاد کردن و مقایسه ي او با دیگران از میزان صمیمیت و نفوذ خود بر همسرتان میکاهید.
✅به یاد داشته باشید که هیچ کس از انتقاد خوشش نمیآید حتی شما.
@delkade_matn
13.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ دعوای زن و مرد نمک زندگی نیست!!!
حجت الاسلام حسینی
@delkade_matn
🔴 #فایده_مهربانی_خانم
💠 شاید فکر کنید مردی با ظاهر خشن و زبانی تند، نیازی به ابراز #محبت ندارد!
💠 شاید شما هم زیر بار سنگین زندگی خسته شده باشید اما یادتون باشه مردها نیز درگذر زندگی و در برخورد با مشکلات #فرسوده میشوند.
💠 لذا ذرهای کوچک از #مهربانی میتواند حالشان را خوب کند. اگر در مهربانی کردن پیش قدم شوید، زمانهایی که به مهربانی نیاز دارید، #مهربانی خواهید دید.
@delkade_matn
11.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 قانون بعضی از خونهها اینه،
🌸 چقدرم قانون خوبیه👌
@delkade_matn
7.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آیا زن و شوهر پس از مرگ میتوانند یکدیگر را ببینند؟
@delkade_matn
#فرق_این_خدا_با_آن_خدا
👱 پسری با اخلاق و نیکسیرت، اما #فقیر به خواستگاری دختری میرود...
👨 پدر دختر گفت:
تو فقیری و دخترم طاقت رنج و #سختی ندارد، پس من به تو دختر نمیدهم...!!
👱پسری #پولدار، اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود...
👨 پدر دختر با ازدواج #موافقت میکند و در مورد اخلاق پسر میگوید: انشاءالله خدا او را #هدایت میکند...!
👱 دختر گفت:
پدر جان؛ مگر خدایی که #هدایت میکند، با خدایی که روزی میدهد #فرق دارد؟؟!!!!...
💠امام صادق علیه السلام فرمودند:
هر که از ترس #تهیدستی ازدواج نکند ، به خدای متعال گمان بد برده است. خدای متعال میفرماید: «اگر #تهیدست باشد خداوند از #فضل خود توانگرشان میسازد.»
@delkade_matn
🌷 این ذکرها رو در طول روز زیاد بگویید. 🌷
۱.حسبناالله و نعم الوکیل(زمانی استرس داری بگو)
۲.لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین(وقتی غمگینی بگو)
۳.وافوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد(وقتی حس میکنی دشمنی داری و مکر برات داره بگو)
۴.استغفرالله ربی و اتوب الیه(وقتی در کار و زندگی شما گره افتاده بگو)
۵.ماشاالله لا حول ولا قوه الا باالله(وقتی میخواهی از امکانات دنیا بهره ببری بگو)
@delkade_matn