eitaa logo
دلکده متن(پرسش‌وپاسخ)^_^❤️🍃
38.9هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
4هزار ویدیو
5 فایل
و تو خدای بعیدهایی❤️ #کپی‌از‌سرگذشت‌ها‌حرام‌است‌دوست‌عزیز نکات همسرداری ویژه، سرگذشت های واقعی✔️👌
مشاهده در ایتا
دانلود
دلکده متن(پرسش‌وپاسخ)^_^❤️🍃
پدر و مادرم بعد از سی سال قصد داشتن از هم جدا بشن، مادرم ایرانی و پدرم فرانسوی بود، تصمیم گرفتم با م
پدر و مادرم بعد از سی سال قصد داشتن از هم جدا بشن، مادرم ایرانی و پدرم فرانسوی بود، تصمیم گرفتم با مادرم به سرزمین مادریش یعنی ایران برم. بعد از اون همه کشمکش و بحث دعوای مادرم سر جدایی که من رو حسابی کلافه کرده بود تا به پارتی و مهمونی و هرچی خلاف هست رو بیارم، با مادرم به ایران رفتیم، حتی فکرشم نمی کردم که یه دختر ایرانی بخواد من و این همه تغییر بده... اون حجاب و صلابتش، اون چشمای معصومش قلب من و نشونه رفته بود. پسر بی بند و باری بودم ولی اون دختر ایرانی شد همه ی وجودم😍... فکر می کردم ساده به دستش میارم ولی اون واسم شرط داشت، یه شرط... سرگذشت‌کارن👇 @delkade_matn
مغزم داشت سوت می کشید، دندون روی هم ساییدم و گفتم: - پسره ی احمق، برات دارم! تمام ذهنم درگیر شده بود، یه دلیلی داششت که گوشیم و با خودش برد، چی می خواست به سرم بده؟ تمام فکرم نسبت بهش منفی شده بود، چون تا حالا خیری ازش ندیده بودم که حالا بخواد بهم‌محبت کنه و گوشیم و درست کنه! با ذهن آشفته وارد ویلا شدم و عین چی از کاری که کرده بودم پشیمون موندم، هم کارن فهمید و هم گوشیم شکست. توی فکر بالا رفتم، المیرا پایین اومده بود، با غضب نیم نگاهی بهم انداخت، از عمه سراغ کارن و می گرفت، گفت که بالا تو اتاقش نبوده، عمه هم گفت که خبر نداره، اینجا بود که فهمیدم عمه از رابطه ی المیرا و کارن خوشش نمیاد، حتی بهش تعارف نکرد که بره فرنی بخوره، برخورد گرمش باهام دلم و گرم کرد، فهمیدم تو این جمع یکی و دارم که براش مهمم! المیرا گوشیشو مقابلش گرفت، زنگ زد و رو اسپیکر زد، حتما به کارن زنگ می زد، چه نیازی بود تا روی اسپیکر بزنه، تا آخر بوق خورد و کسی جواب نداد، رو به عمه با صدای بلند گفت: - گوشیشم که جواب نمیده! و من مطمئن شدم که با کارن تماس گرفت، المیرا چی و می خواست به من ثابت کنه، نکنه از حسم چیزی فهمیده بود که اینطوری می خواست حسادتمو تحریک کنه؟! کم کم بقیه بیدار شدن و پایین اومدن، هرکی پایین می اومد با چمدونش می اومد، عمه اول با فرنی پذیرایی کرد و بعدش سفره ی صبحونه ی قشنگی چید، دم دمای آخر همه با هم خوب بودن و خوش و بش می کردن، حتی عمه و زنعمو که اون روز مثل کارد و پنیر بودن با هم بگو بخند می کردن، به گفته ی بچه ها ون قرار بود چهل دقیقه دیگه برسه ولی هنوز از کارن خبری نبود، المیرا از بس به کارن زنگ زده بود خودشو خفه کرد، مدام گوشیش در گوشش بود، لحظه های آخر بود که سر و کله ی کارن پیدا شد، حال افتضاحی داشت ، موهای بهم ریخته، دکمه های پیراهنش تا روی شکمش باز بود، رد رژ روی پیراهن سفیدش بدجور توی چشم می زد و با دیدنش حس کردم قلبم از حرکت ایستاد.
🌹 "به غرور همسرتان اهمیت دهید!!!" 🍃 شاید این جمله را بارها شنیده باشید اما آیا واقعا به آن عمل می‌کنید؟ شرایط زندگی جامعه مدرن به گونه‌ای است که در آن بسیاری از مواقع سطح تحصیلات، درآمد و جایگاه اجتماعی یک خانم از همسرش بالاتر است، این هیچ عیبی ندارد و برای بسیاری از مردان لذتبخش هم هست که همسرانی موفق داشته باشند، اما به شرطی که در ارتباط دونفره‌تان این مرد همچنان این حس را داشته باشد که نقطه اتکای شماست. 👈 به هزار و یک دلیل مردان دوست دارند «قوی» ارزیابی شوند و از همه مهم‌تر هم برای آنها این است که زنی که دوستش دارند آنها را قوی بداند. همیشه این حس را به مردتان بدهید که درنهایت به شانه‌های او تکیه خواهید کرد، تحت هیچ شرایطی هم چه درمورد مسائل مالی، چه درمورد مسائل احساسی و ارتباطی غرور او را نشکنید. ✅ اگر شکست خورده، با او مهربان باشید، مطمئن باشید که همراه بودن و همدم بودن شما را در چنین شرایطی همیشه در خاطرش خواهد داشت همان‌طور که ممکن است یک زخم‌زبان یا متلک شما را همیشه در ذهنش نگه دارد. ‎‎‎‎‎‎‎‎‎@delkade_matn
⚜خوبه که گاهی همسرتون رو با ضمیر خطاب کنید ⚜وقتی با همسرتون وارد جایی میشید حتما از کلمه استفاده کنید ⚜موقع نشستن اگر مجبورید پشت به همسر بشینید حتما از کلمه استفاده کنید ⚜کوچکترین کاری که همسرتون انجام داد ازش کنید ⚜هیچوقت با همسرتون حرف نزنید! 👈🏻مثلا: به جای لامپو خاموش کن 👌🏻بگید: میشه لامپو خاموش کنی یه عزیزم هم اولش بیارید که دیگه عالی میشه😉 @delkade_matn
🍃🍃🍃💕🍃🍃🍃 لطفا با همسرتون نکنید.⛔️ حتی چند ساعته. این باعث میشه از چشم همسرتون بیفتید. مردا از زنایی خوششون میاد که ناااز کنن، نه قهر. 🙃 زنی که قهر کنه و محل نزاره، از چشم مرد زن ضعیفی هست که نمیتونه از زنانگیش استفاده کنه. هربار چیزی میخواید، با ناااز پیش برید. واسش خوشگل کنید. صداتون رو ناااز کنید😊 و ازش بخواید. در عوض شما هم باید چیزی که شوهرتون میخواد رو بهش بدید.😝 ازش بپرسید الان تو چی میخوای؟ نه خیلی جدی و سرد، خیلی آروم و با وقار و ناز ازش بپرسید. 😌 @delkade_matn
دلکده متن(پرسش‌وپاسخ)^_^❤️🍃
من پری_ام به خاطر مشکل مادرزادی که داشتم کل مردم از من فراری بودن. حتی مادر خودم! هروقت منو می دیدن
من پری_ام به خاطر مشکل مادرزادی که داشتم کل مردم از من فراری بودن. حتی مادر خودم! هروقت منو می دیدن بسم الله می گفتن و جوری فرار می کردن که انگار جن دیده باشن! تا این که یه روز یه مرد جذاب من و دید و عاشقم شد و.... شروع سرگذشت واقعی پری👇👇 @delkade_matn
.همین موقعها بود که معصومه دختر بزرگم اومد دنبالم و گفت ، وقت زایمان زری ، شال و کلاه کردم و با معصومه رفتیم خونش ، وقتی رفتم داشت درد میکشید اما خوشحال بود ، ننه صغری بالا سرش بود، کنارش نشستم و شروع کردم دعا کردن تا خدا کمکش کنه و بچش سالم و سلامت دنیا بیاد ! ننه صغری از جا بلند شد و گفت حالا چند ساعتی مونده تا بچه به دنیا بیاد از الان اومدید دنبال من منو از کار و زندگی انداختید که چی؟ من میرم وقتی دردش اونقدری شد که زمین و چنگ زد و نتونست تاب بیاره بیاید دنبالم ! بلند شدم رفتم طرفش و گفتم: ننه صغری قربونت برم همین جا بمون، این دختر برای این بچه خیلی عذاب کشیده ، میترسم بری و خدایی نکرده دیر بشه برای اومدن . ننه صغری اخمی بهم کرد و گفت منم کار و زندگی دارم میرم و میام. از دار دنیا یه انگشتر با نگین سبز داشتم که اول عروسی شوهر خدا بیامرزم برام خریده بود، خیلی دوستش داشتم و تا اون روز هر اتفاقی که افتاده بود دلم نیومده بود بفروشمش یه جورایی یادآور اون خدابیامرز و خاطرات خوبم بود، از دستم درش آوردم توی مشت ننه صغری گذاشتم و گفتم : خودم میام همه کاراتو برات انجام میدم، دستم به دامنت ننه صغری بمون ننه صغری نچ نچی کرد و با اخم غلیظی نشست و به پشتی تکیه زد و گفت حداقل یه چایی بدید دستم ، گلوم خشک شد سکینه سریع بلند شد و رفت تا برای ننه صغری چایی بیاره ! زری چند ساعت درد کشید و وقتی جیغهای بلندش شروع شد ، ننه صغری از جاش بلند شد و گفت : وقتشه !!! اتاق رو خالی کنید آب گرم و دستمال هم بیارید . کنار زری نشستم و دستش رو توی دستم گرفتم ، چشامو و تند تند صلوات فرستادم ، صدای گریه بچه که توی اتاق پیچید چشامو باز کردم و به سمتش رفتم. تا به حال بچه ای به اون قشنگی ندیده بودم . تپل بود و موهاش به سیاهی زغال ، بچه رو از ننه صغری گرفتم و توی بغل زری گذاشتم ، باورش نمیشد که این بچه ی خودش باشه . بچه رو به سینش چسبونده بود و گریه می کرد ننه صغری از مادر شوهر زری پول خوبی گرفت و رفت شوهر زری که بچه رو دید گل از گلش شکفت . زری بهش گفت : _ داوود دیدی گفتم ما هم بچه دار میشیم ، دیدی گفتم صبر کن بیا، بیا پسرتو بغل بگیر .....
چک کردن گوشی موبایل همسر: صحیح یا غلط؟ اگر به دنبال پیدا کردن سند و مدرک برای شیطنت همسرتان هستید، مطمئناً آن را خواهید یافت. زوج‌ها بهتر است به جای این کار سعی کنند مچ همدیگر را در مواقعی که کار خوبی انجام می‌دهند بگیرند. گرفتن مچ همدیگر در مواقعیکه کار بدی انجام می‌دهیم هیچ عاقبت خوشی ندارد و هیچکس هم دوست ندارد بداند که کسی او را مدام کنترل می‌کند. اگر کسی عادت به چک کردن همسر خود دارد بدون اینکه قبلاً خیانتی صورت گرفته باشد، به این معنی است که اعتماد به نفس بسیار پایینی دارد. احتمالاً نگران هستند که اگر مراقب نباشند، همسرش فردی جذاب‌تر از آنها پیدا کند. خیلی‌ها را دیده‌ام که با این نوع حسادت‌ها همسرانشان را از خود دور کرده‌اند. پس مراقب باشید: اگر شما هم اهل اینطور چک کردن‌های آزاردهنده هستید، فقدان اعتماد شما می‌تواند به خیانت همسرتان در آخر منجر شود. ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‎‎‎‎‎‎‎‎@delkade_matn
زنان بخوانند مردها در طول روز احتیاج به زمانی برای تنهایی دارند. آنها دوست دارند گاهی گوشه ای آرام بگیرند و دقایق یا حتی ساعاتی را درسکوت سپری کنند. ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @delkade_matn
14.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مامان دخالت نکن،قضاوت نکن سخنرانی بسیار مفید دکتر عزیزی در مورد درگیری کودکان در خانه واین که مادر چ واکنشی باید داشته باشه؟؟؟؟👆👆 عزیزی 👇👇 @delkade_matn
7.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 زن و مرد مکمل یکدیگرند نه شبیه هم!👌👆 @delkade_matn