eitaa logo
🌷دلنوشته و حدیث🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
3.9هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌹 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
💌اميرالمؤمنين علی علیه السلام: خردمند کسی است که دمی را در کارهای بی‌فایده هدر نمی‌دهد. @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
🥀 آفت عالم..حب‌ریاست‌است.. 💚امام‌علی(ع) @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
💫به نام خدایی 🌸که نزدیک است 💫خدایی که 🌸وجودش عشق است 💫و با ذکر 🌸نامش آرامش را در 💫 خانه دل جا می دهیم 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 💖💖💖💖💖💖💖💖
بنویس که هرچه نامه دادم نرسید بنویس که یک نفربه دادم نرسید بنویس قرار من و اوهفته ی بعد این جمعه که هرچه ایستادم نرسید ... اللهم عجل لولیک الفرج @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌴🌼📹ڪلیپی شاد وزیبا برای شروع یه روز قشنگ بهاری ؛ تـقـدیم به همه شـمــا عـزیـزان 🍃🌼الهی که روزے پر انرژے داشته باشین. @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
🕰 نگاهی به خانم ولدی انداختم و گفتم: –واسه من کار درست کردیا. بعد قیافه‌ی مظلومی به خودم گرفتم. –اگه اخراجم کنه چی. خانم ولدی لبش را به دندان گزید. –نه ‌بابا اخراج چیه؟ تا حالا دیدی کسی رو واسه خندیدن اخراج کنن؟ اگه توبیخت کرد، من میام میگم تقصیر تو نبود. دوباره خنده‌ام گرفت. –میخوای بیای بگی، بهم گفتی معتادم؟ –هیس، اسمش رو نیار. آروم به خودم بگو. در حالی که لبم از خنده جمع نمیشد نزدیکش رفتم و ماجرای نماز خواندنم را برایش تعریف کردم. نفسش را بیرون داد و گفت: –خب اینو از اول بگو دیگه دختر، اصلا چرا میری مسجد، به خودت عذاب میدی. بعد بلند شد و دری را که آن طرف یخچال تعبیه شده بود باز کرد. –اینجا حمامه، کارایی نداره. وسایل اضافه رو داخلش گذاشتم و توش موکت انداختم و نمازخونش کردم. اینجا به جز من کسی نماز نمی‌خونه، می‌تونی بیای اینجا بخونی. اگه نمی‌خوای کسی بفهمه در رو ببند بعد که نمازت تموم شد آروم بیا بیرون. چون در اینور یخچاله اصلا از بیرون دید نداره. خیالت راحت. جانماز و چادر نماز هم هست. فقط موندم چرا نمی‌خوای کسی بفهمه، اُفت کلاسه؟ خودم هم درست نمی‌دانستم چرا، برای همین گفتم: –نمی‌خوام ریا بشه. لبهایش را بیرون داد. –امر واجب ریا نداره که، بازم هر جور خودت راحتی. –خدا خیرتون بده، دیگه لازم نیست هر روز برم در مسجد رو بکوبم و خادمش رو اذیت کنم. –وا! مگه بستس؟ –آره دیگه، ساعت نماز که می‌گذره می‌بندن. –وا! آخرالزمون شده. حالا بیا برو نمازت رو بخون که کلی از اذان گذشته. تا اون موقع هم جلسه‌ی آقا تموم شده، برو ببین چیکارت داره. بعد از نمازم همین که از آبدارخانه بیرون آمدم راستین جلویم ظاهر شد. نگاهمان به هم گره خورد. درلحظه احساس کردم قلبم بهمن شد روی تک تک رگهایم و خون رسانی قطع شد. پرسید: –اینجایید؟ مگه نگفتم بعد از جلسه بیایید اتاقم؟ نگاهم را روی زمین پرت کردم و با صدایی که از ته چاه می‌آمد گفتم: –داشتم میومدم. همانطور که به طرف اتاقش می‌رفت گفت: –زودتر. بعد از چند دقیقه وارد اتاقش که شدم، جلوی پنجره ایستاده بود. –بیا بشین. همین که روی صندلی نشستم روبرویم نشست و خیره نگاهم کرد. دستپاچه شدم و نگاهم را منحرف کردم. –کارم داشتید؟ –نه به این که تو این مدت یه لبخند نزدی، نه به این که امروز صدای خندت شرکت رو برداشته بود. کاش قطره آبی میشدم و از خجالت به زمین فرو می‌رفتم. –ببخشید ناخواسته بود. پوزخندی زد و گفت: –بگذریم. امروز می‌خواستم در مورد یه مسئله‌ایی باهات حرف بزنم. –چیزی شده؟ دستی به صورتش کشید. –آقای مصطفوی از شرکت مدار کنترل زنگ زده بود. می‌گفت موجودی ندارید. خواست چک رو برگشت بزنه من گفتم دست نگه داره. اینجا چه خبره خانم مزینی؟ چرا ما نباید موجودی داشته باشیم. ما که فروش خوبی داریم. با سود بالا هم داریم می‌فروشیم. پس جریان چیه؟ سرم را پایین انداختم. مایوسانه نگاهم کرد. بعد از چند لحظه پرسید: –یعنی من اشتباه روی شما حساب کردم؟ سرم را بالا آوردم. –راستش موجودیمون خیلی پایین امده و چکهامون کسر موجودی داره و برگشت می‌خوره. حالا تصادفی این شرکت به شما زنگ زدن ما چکهای دیگه‌ایی هم داشتیم که برگشت خوردن. اون قبلیا یا به من زنگ زدن یا به آقای طراوت. ایشون گفتن فعلا به شما چیزی نگم تا خودشون همه رو حل و فصل کنن. بلند شد و دستی به موهایش کشید. –یعنی چی گفته حل و فصل می‌کنم. چرا چیزی به من نگفته؟ –باور کنید من نمی‌دونم. من خودمم به بعضی حسابها مشکوک شده بودم. دوباره روی صندلی نشست و عصبی پرسید: –پس چرا به من چیزی نگفتید؟ از حالت عصبی‌اش ترسیدم. –آخه هنوز مطمئن نیستم. باید بیشتر بررسی کنم. نفسش را بیرون داد. –باشه، بررسی کنید ببین مشکل از کجاست. فقط زودتر. با صدای لرزانی گفتم: –باید منابع ورودی و خروجی شرکت رو چک کنم. تا ببینم... حرفم را برید. –زودتر چک کنید. پرسیدم: –کیا به حسابها دسترسی دارن؟ –من و کامران. به فکر رفتم. –شما به من چند روز وقت بدید سعی می‌کنم مشکل رو پیدا کنم. اگر نتونستم ... دوباره پرید وسط حرفم. –اگر نتونستید من خودم یه حسابرس میارم اون فوری مشکل رو پیدا می‌کنه. سرم را به علامت تایید حرفهایش تکان دادم. –فقط دفاتر حسابهای قبلی رو باید در اختیارم قرار بدید. دستش را به طرف اتاق کامران دراز کرد. –از کامران بگیر. از جایم بلند شدم. –پس من زودتر برم. او هم از جایش بلند شد. –من هر چی سرمایه داشتم ریختم تو این شرکت، اگه به مشکل بخوره تمام مسئولیتهاش به عهده‌ی منه. همه‌ی اسناد به اسم منه و همه من رو به عنوان مسئول این شرکت می‌شناسن. –بله، می‌فهمم. انشاالله که حل میشه. با استرس گفت: –من منتظر خبری از شما هستم. «» 💕join ➣ @God_Online 💕 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
@delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
@delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
آیا واتساپ خوبه؟! 👈 انشاء یک دانش آموز دبستانی با موضوع *"آیا* *واتساپ* *خوب* *است؟"* ⏪ با دقت بخوانید!!! 😅🙈 به نظر من واتساپ چیز خوبی است! در واتساپ همه آدم ها خوبند! همه چیزهای خوب و با مزه مینویسند! من *فامیل های* *واتساپ* خود را *بیشتر* از *فامیل* *های* *واقعی* *ام* دوست دارم😔😓 مثلا"👇 ✅ *دایی عزت*، که به قول بابام، اخلاقش خیلی گند است و زورکی جواب سلام ما را میده کلی جوک های خنده دار در واتساپ میگذارد و ما را میخنداند 🤔 ✅ *عمه* *اقدس*، که چشم دیدن هیچکدام از ما را نداره، یک پا شاعر شده است و مرتب از مهربانی و گذشت حرف میزنه! من نوشته های عمه اقدس را خیلی دوست دارم...😅 ✅ *زن عمو* *خدیجه*، همش از طبیعت و حفظ اون میگه اما مامانم میگه پس چرا پوست پفک رو تو خیابون میندازه!! ✅ *دایی* *محسن* هم حرفای قشنگ واسه حیوونا میزنه و میگه باید به اونها غذا بدیم و نازشون کنیم؛ اما خودم دیدم با لگد یه گربه رو زد 😡 ✅ *زهرا* *خانم*، همسایه بالاییمون خانم جلسه ای هست و حدیث و دعاهای خوبی توی واتساپ میذاره و همش از خدا تشکر میکنه، اما پیش مامانم که میاد همش شوهرشو نفرین میکنه و غیبتشو میکنه🤣 ⏪ به نظر من *بهشت*، *جایی* *مثل* *واتساپ* *است؛* همه با هم خوبند و حرف های خوب میزنند! وقتی بزرگ شدم میخواهم با یکی در *واتساپ* *عروسی* کنم و صبح تا شب با او در واتساپ زندگی کنم!😂 *ای* *کاش* *همه* *بتوانیم* *با* *هم* در *جایی* *مثل* *واتساپ* *زندگی* *کنیم...* 📔این بود انشای یک دانش آموز درباره واتساپ... این، طنز غمیگن وسوزناک رو از ما داشته باشید😔😓             @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
🌹✍امام صادق علیه السَّلام می‌فرمایند: اگر کسی بداخلاق باشد در گوش او اذان بگویید.پیامبر گرامی اسلام (ص) هم می‌فرمایند: اجنّه و شیاطین با شنیدن صدای اذان فرار می‌کنند. 🌹✍در کلام وحی خداوند خطاب به شیطان می‌فرماید: وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ (64 - اسراء)(برو) و هر که را توانستی با آواز خود تحریک کن و به لغزش افکن. 🔥✍پس شیطان در گوش انسان بداخلاق در زمان بدخُلقی‌اش، او را صدا و تحریک می‌کند و با شنیدن صدای اذان چون اجنّه و شیطان از آن مکان فراری می‌شوند، لذا دست از سر انسان و تحریک او برمی‌دارند، پس او بداخلاقی خود را هر چند موقّت ترک می‌کند. 🌹✍دقت کنیم حدیث مذکور اشاره به انسان بداخلاقی دارد که ذاتاً انسان مؤمن و خوبی است ولی در لحظه‌ای در حملهٔ شیطان است و شامل کسانی که خدا را باور ندارند و صاحبِ خشونت هستند، نمی‌شود. @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
💙🍃 🍃🍁 به یڪدیگر رحم ڪنید! تا خداوند هم بر شما رحم ‌ڪند اڪنون چشمانت را ببند و براے همه آنهایی ڪه آرزویی دارند از خداے مهربان بخواه تا به خواسته هایشان برسند من براے تو از عمق وجودم دعا میکنم تا هر آنچه بر دلت نشسته به لطف خدا برآورده شود. تو هم دعا ڪن براے آرزوهاے دیگران آنـوقت خواهی دید که چگونه گره زندگی ات گشوده میشود به خدایی ڪه تو را باور دارد اعتماد داشته با تو رسالتی عظیم بر دوش دارے. فقط دعا ڪافی نیست حرڪت ڪن♥️ @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
💫به نام خدایی 🌸که نزدیک است 💫خدایی که 🌸وجودش عشق است 💫و با ذکر 🌸نامش آرامش را در 💫 خانه دل جا می دهیم 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 💖💖💖💖💖💖💖💖
🍃🌴🌼📹🎼 کلیپهای زیبایی از باغهای کاشان و چیدن گلها و گلابگیری ؛ بهمراه آوایی شاد و دل انگیز😍. سلام صبحتون بخیر @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
بنویس که هرچه نامه دادم نرسید بنویس که یک نفربه دادم نرسید بنویس قرار من و اوهفته ی بعد این جمعه که هرچه ایستادم نرسید ... اللهم عجل لولیک الفرج @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 ↘️💖🌻🌷 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 ↘️💖🌻🌷 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
🕰 *** مدتی بود مادر متوجه شده بود که من دوباره ارتباطم را با پری ناز از سر گرفته‌ام. از دستم حسابی دلخور بود. بدتر از آن این که وقتی مجبور شدم حقیقت بهم خوردن خواستگاری از اُسوه را هم بگویم، حسابی به هم ریخت و از اُسوه برای خودش یک بُت ساخت. روزهای اول که اصلا با من حرف نمیزد. کم‌کم با پا درمیانی پدر، بالاخره کوتاه آمد. یک روز که از سرکار به خانه برگشتم. دیدم کنار حوض نشسته و غرق فکر است. کنارش ایستادم و پرسیدم: –کشتیهات غرق شده خانم بزرگ؟ در چشم‌هایم براق شد و جواب نداد. چقدر از سربه سر گذاشتنش لذت می‌بردم. همین نگاههای تیزه از سر مهربانی‌اش هم لذت بخش بود. –حالا چی بوده؟ کشتی مسافر‌بری؟ تفریحی؟ نکنه نفت کش بوده؟ یا زیر دریایی؟ یا نکنه از این کانتینر برها بوده؟ آخ آخ از اونا باشه که دیگه ورشکست شدیم رفته، این همه جنس به باد رفته؟ پس منم بشینم پیشت با هم غصه بخوریم. بی مقدمه گفت: –بیتا میخواد بره خواستگاری واسه پسرش. –خب شما چرا ناراحتی؟ –چون می‌خواد اُسوه رو بگیره واسه پسرش. –چی؟ واسه اون پسر داغونش؟ مطمئن باشید جواب رد بهش میدن. –نه، بیتا با مادر اُسوه صحبت کرده اونم قبول کرده که برن. اصلا باورم نمیشد چرا باید قبول کنن. –حیف دختر به این خوبی، آخه چرا میخوان بدبختش کنن؟ مادر دستش را داخل حوض آب کرد. –تقصیر ماست، چرا این کارو کردی راستین؟ آخه این پری ناز چی داره؟ چرا ولش نمیکنی؟ اون به درد زندگی نمیخوره. اصلا چطور دوباره خودش رو بهت چسبوند. بلند شدم و شروع به راه رفتن کردم. –مامان من که گفتم، اون قسم خورد که بین خودش و اون پسره هیچی نبوده، فقط یه رفت و آمد کاری بوده. کلی دلیل و برهان آورد، گریه کرد. اونجوریام که شما میگی نیست. عذاب وجدان گرفتم. تازه شرمندش شدم که اینقدر زود در موردش قضاوت کرده بودم. مادر همانطور که سرش را تکان میداد بلند شد و در حالی که دندانهایش را به هم می‌سایید نگاهم کرد. نمیدونم این بی غیرتیت به کی رفته، کاش توام مثل برادرت بودی. حرفش آتشم زد. –حالا یکی دیگه میخواد جواب بله بده، ما باید غمباد بگیریم، اصلا به ما چه کی میخواد بره خواستگاری. مادر دوباره برگشت و با اخم نگاهم کرد. –خلایق هر چه لایق، حیف اون دختر بود. الانم اگه اون بدبخت بشه مقصر تویی. با اون دروغایی که یادش دادی بگه، نمی‌دونم خانوادش رو چطور توجیهه کرده. صبح که برای رفتن به شرکت آماده میشدم پری ناز زنگ زد. –راستین من ماشینم تعمیرگاهه، می‌خوام بیام شرکت میای دنبالم؟ –مگه موسسه نمیری؟ –چند بار بهت بگم یکشنبه‌ها موسسه تعطیله. – باشه میام. فقط اومدی اونجا به کسی گیر نده‌ها. ... @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
@delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
1_14807135.mp3
1.76M
❓❓در زمان ظهـــور چه اتفاقی می‌افتد؟ @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
Mahmod.Eydanian.Jenab.Ghamar.mp3
7.9M
🎶 چـو نام قـمر آمد هـمه الفـرار 🎤 🌪 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
🌸🍃خواص سجدة شکر🌸🍃 بهترین حالات انسان👈حالت سجده است که شخص بیمار ومریض در سجده چیزی را از خداوند بخواهد ، به او عطا می‌کند. از امیر المؤمنین علی(ع) : روایت شده که فرمودند: کسی که حاجتی دارد در مکان خلوت به سجده برود وبگوید ✨☘✨ ((اِلهی اَنْتَ الّذی قُلْتَ قُلِ ادْعُواالّذینَ زعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ فَلا یَمْلِکْونَ کشْفَ الضُرِّ عَنْکُمْ ولا تَحْویلاَِّ.)) ✨☘✨ 1⃣موجب دفع بلاء ومرض می‌گردد. 2⃣محل بیان حاجات است. 3⃣موجب کسب حسنات ومحو سیّئات می‌گردد. 4⃣موجب زیادی فضل ونعمت می‌شود. 5⃣موجب محو ونابودی خطاها وگناهان می‌شود. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🍃 ♨️رفع چشم زخم♨️ ❣️امام صادق علیـہ السلام فرمودہ اند : اگر چیزے باشد ڪـہ از تقدیر پیشے گردد چشم زدن است . هر ڪسے را چشم زدند سورہ حمد را خواندہ و ( بنویسد ) : 💥بسْمِ اللَّهِ أُعِيذُ فُلَانَ بْنَ فُلَانَةَ بِكَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ وَ ذَرَأَ وَ بَرَأَ وَ مِنْ عَيْنٍ نَاظِرَةٍ وَ أُذُنٍ سَامِعَةٍ وَ لِسَانٍ نَاطِقٍ إِنَّ رَبِّي عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ‏ وَ مِنْ شَرِّ الشَّيْطَانِ وَ عَمَلِ الشَّيْطَانِ وَ خَيْلِهِ وَ رَجِلِهِ وَ قالَ يا بَنِيَّ لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِدٍ وَ ادْخُلُوا مِنْ أَبْوابٍ مُتَفَرِّقَةٍ💥 📚بحارالانوار جلد ۹۵ صفحه ۱۳۱ @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🍃 ✨برای رسیدن به ثروت و غنی ✨ ✴️برای رسیدن به ثروت و غنی بعد از نماز عشاء سوره های: 🔹 والشمس 🔹واللیل 🔹 قل یا ایها الکافرون 🔹 توحید 🔹 ناس 🔹و فلق را به ترتیب هر کدام هفت مرتبه بخواند سپس هفت مرتبه بگوید : 💥اللَّهُمَ‏ اجْعَلْ‏ لِي‏ مِنْ‏ أَمْرِي‏ فَرَجاً وَ مَخْرَجاً 💥 👈🏼سپس بخوابد ( در اواخر شب این اعمال را انجام دهد ) ✅ در شب اول تا شب ششم مال فراوانی به او خواهد رسید اگر به او نرسد به شرائط عمل نکرده است . 📚 منتخب الختوم ص ۴۱ و ۴۲   @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
زندگی حکایت قدیمی کوهستان است صدا میکنی ومیشنوی پس به نیکی صدا کن تا بـه نیکی به تو پاسخ دهد...♥️🍃 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
مداحی آنلاین - حسابرسی قیامت - استاد قرائتی.mp3
3.52M
♨️حسابرسی قیامت 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
اگه کسی درجنگ شهـیدبشه یکبارشهـیدشده.... اماکسی اگه باهوای نفـس خودش بجنگه هرروزشهـیدمیشه... @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
جز تو پناهی ندارم یاریم کن که جز برای تو نکوشم و جز به راه تو نمیرم ... @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 تا در همین‌ دنیا، به لمس بهشت نرسیم ؛ ورود به بهشت بعد از تولد به برزخ، توقعی توهمی است! ـ بهشتِ دنیا، یعنی چه ؟ ـ چگونه می‌توان به درک آن رسید؟ ارسالی یکی از اعضای محترم کانال @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>