eitaa logo
🌷دلنوشته و حدیث🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
3.7هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌹 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┅─✵💝✵─┅┄ 🍃بہ نام او ڪه... 🌼رحمان و رحیم است 🍃بہ احسان عادت 🌼وخُلقِ ڪریم است سلاااام الهی به امیدتو صبحتون بخیر💖 🌹💖🦋🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
آقای بی همتای من...   همتا هم نداری که وقت نبودنت به دلم وعده بدهم شاید " مثلش " را پیدا کنم ! آقـــــــــای بی همتای من بیــــــــــــا 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️مهربانی یک هدیه است 🦆که همه موجودات عالم ❤️توان اهدا کردن آن را دارند 🎬 ارسالی یکی از اعضای محترم کانال 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
💟ســـــلام آقـــــاے من ! آقا جان تمام سالهایے که درس خواندیم : 🔹دبیر شیمے به ما نگفت که اگر عشق و ایمان و معرفت با هم ترکیب شوند شرایط" ظـــــهور " تو    مهیا مے شود ! 🔸دبیر زیست نگفت که این صداے تپش قلب نیست ؛ صداے بے قرارے دل براے " مـــــهدیست " ! 🔹دبیر ادبیات از عشق مجنون به لیلے ,از غیرت فرهاد نسبت به شیرین گفت اما از عشق شیعه به "مـــــهدی" ؛ از غیرتش به "زهرا(س) " نگفت ! 🔸دبیر تاریخ نگفت که اماممان امسال سال چندم غربتش است؟! نگفت غربت اهل بیت " علے(ع) " از کے شروع شد و تا کے ادامه دارد ! 🔹دبیر دینے فقط گفت که انتظار فرج از بهترین اعمال است اما نگفت که انتظار فرج یعنے گـــــناه نکنیم و یعنے" گـــــناه نکردن " از بهترین اعمال است ! 🔸دبیر عربے به ما یاد داد که "مـــــهدے " اسم خاصے است که تنوین پذیر است ! اما نگفت که "مـــــهدے " خاص ترین اسم خاص است که تمام غربت و تنهایے را پذیرا شده است ... 🌴 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 🌴 🦋🌻❤️🦋🌻❤️ 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
🕰 برای این که اون برداشته کاراگاه بازی درآورده و کامران رو از چشم تو انداخته. معلوم نیست در مورد من چیا بهت گفته که... حرفش را بریدم. –اون روحشم خبر نداشت. من خودم حسابرس آوردم. حالا که بعد از مدتها یکی پیدا شده درست کار انجام میده شماها نمیزارید. در ضمن اون در مورد تو چیزی به من نگفته، تو چرا توهم توطئه داری؟ –اگه نگفته پس چرا رفتارت با من تغییر کرده، قبلنا اینجوری نبودی. با خشم نگاهش کردم. –نمی‌دونی چرا؟ سرش را پایین انداخت و دوباره فوری جبهه گرفت. –من مطمئنم اگه اون از شرکت بره همه چی درست میشه. –همه چی درست نمیشه، فقط تو و کامران روی همه چی سرپوش می‌زارید که همه چی درست شده به نظر بیاد. اگه همین خانم مزینی کمک نمی‌کرد چند وقت دیگه شرکت ورشکست میشد. رضا می‌گفت کامران از روی قصد می‌خواسته شرکت رو ورشکسته کنه، ولی من نتونستم مثل اون بد بین باشم. باورم نمیشه رفیق چند سالم می‌خواسته این کار رو کنه. با تعجب نگاهم کرد. –رضا گفته یا اون دختره که حرف تو کلش نمیره؟ خواستم یه دستی بزنم و چیزی بپرانم تا عکس العملش را ببینم. بنابراین گفتم: –اتفاقا اون خیلی هم حرف گوش کنه، چون حرف شماهارو گوش نمی‌کنه میگی حرف تو سرش نمیره؟ شماها خواستین از سادگیش سواستفاده کنید که نشد. کامران یه جور، تو یه جور. اون با رشوه دادن، تو هم با جیغ جیغ کردن. با چشمهای گرد شده نگاهم کرد. –دختره دروغ میگه، تو حرفش رو باور می‌کنی؟ اصلا من نمی‌دونم این دختره یهو سرو کلش از کجا پیدا شد که از وقتی امده تمام برنامه‌های ما رو به هم ریخته. –چی؟ کدوم برنامه‌هاتون؟ با مِن و مِن گفت: –کلی گفتم دیگه. منظورم اینه اعصاب ما رو به هم ریخته. دیر یا زود حقش رو میزارم کف دستش. ابروهایم بالا رفت. –میخوای چیکار کنی؟ –آدمش می‌کنم. دختره به هیچ صراطی مستقیم نیست. –آهان چون رشوه قبول نمیکنه می‌خوای آدمش کنی؟ خود تو هم کم مقصر نیستی‌ها، حسابرس چند مورد تو اون تاریخهایی که تو حسابدار بودی رو هم بهم نشون داد که... حرفم را برید. –من کاری که کامران می‌گفت رو انجام میدادم. درست و غلطش رو نمی‌دونستم. به روبرو خیره شدم و نجوا کردم. –منم به همین امیدوارم. –اینقدرم رشوه رشوه نکن. واسه چی باید بهش رشوه بدم؟ اون دختره توهم داره نه من. –رشوه دادن کامران رو که خودم دیدم. خیلی سعی کرد مخ دختره رو بزنه ولی تیرش به سنگ خورد. زیر لب شروع به غر زدن کرد. ماشین را جلوی یک قنادی نگه داشتم. کارت عابرم را از جیبم خارج کردم و به دستش دادم. –اینجا جای پارک نیست میشه یک کیلو شیرینی بگیری و بیای. بی‌حرف کارت را گرفت و رفت. چند دقیقه بعد صدای زنگ گوشی‌اش توجهم را جلب کرد. گوشی‌اش روی صندلی جا مانده بود. نگاهی به صفحه‌اش انداختم. اسم دکی روی گوشی‌اش افتاده بود. دکی دیگر کیست. گوشی را برداشتم و جواب دادم. –الو... صدای مردانه و دستپاچه‌ایی از آن ور خط گفت: –میشه گوشی رو بدید به پری‌ناز؟ –شما؟ صدایش را بلند کرد. –تو رو خدا گوشی رو بده پری‌ناز. حتما اتفاقی افتاده که اینطور حرف میزند. صدایش برایم آشنا بود. از ماشین پیاده شدم و به سمت شیرینی فروشی دویدم. پری‌ناز در حال بیرون آمدن از قنادی بود. جعبه‌ی شیرینی را از دستش گرفتم و گوشی را به دستش دادم. –ببین کیه. پری‌ناز متعجب گوشی را گرفت و پرسید: –کیه؟ تو چرا گوشی من رو جواب دادی؟ دهنم را کج کردم. –دُکی. فوری تلفن را روی گوشش گذاشت. –الو... 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از کرامات آقا علی بن موسی الرضا خلبان آمریکایی السلام علیک یا غریب الغربا 😭😭😭😭😭 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
🌹ای خدا کاش که من یک کبوتر بودم    💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
ﮔﺎﻫﯽ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﯽ ﺳﻮﺯﺩ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ دو ﺑﺎﺭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﻧﻤﺎ ﺷﺪ... ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺑﺎ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﻔﺲ ﻣﯽ کشند... 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
كودك كه بودم، بعضى از شب ها برق قطع مى شد و همه جا در تاريكى فرو مى رفت. يك شب فقط چند شمع داشتيم، آن ها را روشن كرديم. من تمام روز به دنبال بازى بودم و آن وقتِ شب، يادم آمده بود كه بايد تكليف مدرسه را انجام بدهم. چند آينه را دور شمع چيدم، نور چند برابر شد و من توانستم تكليف مدرسه را انجام بدهم. امام معصوم همانند نور است و امامزاده همانند آن آينه ها. امامزادگان آن نور مقدّس را به ما منتقل مى كنند. هر چقدر مقام و منزلت يك امامزاده بيشتر باشد، نور بيشترى را منتقل مى كند. اين ماجرا را بارها شنيده ام: روز قيامت كه فرا مى رسد، فرشته اى ندا مى دهد: "اى مردم! چشمان خود را فرو گيريد كه فاطمه(س)مى خواهد از صحراى قيامت عبور كند". همه چشمان خود را فرو مى گيرند و فاطمه(س)همراه با هزاران فرشته به سوى بهشت حركت مى كند. وقتى او به پل صراط مى رسد، در آنجا مى ايستد، او گروهى از دوستان خود را مى بيند كه به سوى جهنّم برده مى شوند، او با خداى خويش سخن مى گويد: "خدايا! تو مرا فاطمه نام نهادى، و عهد كردى كه دوستانم را از آتش جهنّم آزاد گردانى. از تو مى خواهم امروز شفاعت مرا در حقّ دوستانم قبول كنى". سخن فاطمه(س) به پايان مى رسد، صدايى به گوش مى رسد، اين خداست كه با او سخن مى گويد: "اى فاطمه! امروز روز توست! هر كس را كه مى خواهى شفاعت كن و با خود به سوى بهشت ببر". و فاطمه(س) دوستان خود را شفاعت مى كند و آنان همراه او، وارد بهشت مى شوند. به راستى چرا در روز قيامت، فرشته اى ندا مى دهد كه همه سرهاى خود را پايين بگيرند تا فاطمه(س) عبور كند؟ عدّه اى خيال كرده اند كه چون مردان بر فاطمه(س) نامحرم هستند، خدا چنين دستور مى دهد. در حالى كه اين دستور خدا، براى زنان نيز هست. در روز قيامت، زنان نيز بايد سرهاى خود را پايين بگيرند تا فاطمه(س) از صحراى قيامت عبور كند. راز اين دستور در چيست؟ روز قيامت، حقيقت فاطمه(س) جلوه گر مى شود، چه كسى طاقت دارد به نور خورشيد نگاه كند؟ چشم ها از ديدن خورشيد، ناتوانند، چگونه اين چشم ها مى خواهند حقيقت فاطمه(س) را ببينند؟ روز قيامت روز شُكوه فاطمه(س) است و آن روز، حقيقت او جلوه گر مى شود. آقاى من! تو خود مى دانى كه چرا اين ماجرا را نوشتم، من كه در دام دنيا گرفتار شده ام و روح من دچار آلودگى ها شده است، چه بسا نتوانم با چهارده معصوم ارتباط داشته باشم، حقيقت معصوم را هيچ كس نمى تواند درك كند. بين من و معصوم، بى نهايت فاصله است. اينجاست كه من به تو متوسّل مى شوم. تو جايگاهى بس بزرگ دارى ولى جايگاه تو كمتر از امام معصوم است و براى همين من راحت تر مى توانم با تو ارتباط بگيرم. اكنون ديگر مى دانم چرا گاهى به زيارت معصوم مى روم و حاجت نمى گيرم ولى از تو حاجت را گرفته ام. اشكال از من است، من روحم آلوده شده است و فاصله ام با معصوم زياد شده است و ديگر شايستگى آن را ندارم كه فيض از معصوم به من برسد، ولى تو يك واسطه هستى، تو مى توانى با معصوم ارتباط بگيرى، وقتى من به تو متوسّل مى شوم تو نزد معصوم شفاعت مرا مى كنى. 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 https://eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9
مداحی آنلاین - هوای تو دارد هوای دلم - جواد مقدم.mp3
5.75M
احساسی (عج) 🍃هوای تو دارد هوای دلم 🍃پر از عطر یاس فضای دلم 🎤 👌بسیار دلنشین 🌷 🌷 💖🌹🌟🌙✨🌹💖
┄┅─✵💝✵─┅┄ 💜به نام خداوند لوح و قلم 💖حقیقت نگار وجود و عدم 💙خدایی که داننده رازهاست 💚نخستین سرآغازِ، آغازهاست سلام صبحتون بخیر الهی به امید تو💚 🌹💖🦋🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
تو می‌آیی شهیدان نیز می‌آیند و آوینی روایت می‌کند فتح نهایی را . . . 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸🎼📹شگفتیهای خلقت خدا در دریا بهمراه تلاوت آیات نورانی قرآن... 🍃🌼بسیار زیباست😍👌. سلام صبحتون بخیر 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
روز تاسوعا بود، روزى كه شيعيان براى حضرت اباالفضل(ع)عزادارى مى كنند. من به هيأت عزادارى رفته بودم... نگاهم به پرچم بلندى افتاد كه بر روى آن نام "ابوالفضل" نوشته شده بود. به سوى آن پرچم رفتم، پارچه آن را در دست گرفتم و آن را به چشم نهادم و بوسيدم... شب كه شد به سايت شخصى خودم مراجعه كردم، ديدم اين پيام براى من آمده است: "سلام. امروز شما را ديدم كه آن پرچم را بوسيديد... شما ديگر چرا؟ چرا يك تكّه پارچه را به چشم مى گذاريد و آن را مى بوسيد؟ مگر نمى دانيد اين كار، شرك است؟". از راه برنامه "ياهو مسنجر" با كسى كه اين پيام را داده بود، ارتباط گرفتم. سلام كردم و گفتم: ــ آيا شما قرآن را قبول داريد؟ ــ بله. من مسلمان هستم و قرآن را كلام خدا مى دانم. ــ آيا آيه 96 سوره يوسف را خوانده اى؟ آنجا كه برادران يوسف به مصر مى آيند و برادر خود را مى شناسند، يوسف به آن ها مى گويد: "پيراهن مرا نزد پدرم ببريد تا او آن را به چشمانش بمالد كه به اذن خدا بينا خواهد شد". ــ آرى. من اين آيه را خوانده ام. ــ وقتى پدر يوسف، پيراهن يوسف را به چشم خود گذاشت چه اتّفاقى افتاد؟ ــ قرآن مى گويد: چشم او بينا شد. ــ به راستى چرا يوسف پيراهن خود را فرستاد؟ حتماً در اين پيراهن اثرى بوده است. قرآن مى گويد كه پيراهن يوسف به اذن خدا شفا مى دهد. چطور وقتى يعقوب پيراهنى را به صورت مى كشد و شفا مى گيرد شرك نيست، امّا اگر من پرچم ابوالفضل را ببوسم، شرك و خرافه پرستى است؟ سخن به اينجا كه رسيد، او ديگر پاسخى نداد، من فرصت را غنيمت شمردم و به پاسخ ادامه دادم: يعقوب(ع) پيامبر خدا بود، او پيراهن پسرش يوسف را به چشم گذاشت و آن را بوسيد و چشمش بينا شد، چطور شده است كه كار يعقوب با يكتاپرستى منافات ندارد، امّا كار من كه پرچم عبّاس را مى بوسم، بت پرستى است؟ كار يعقوب(ع)، همان تبرّك است، من هم به تبرّك باور دارم! من عهدى دارم كه هر سال روز تاسوعا به هيأت بروم و پرچم ابوالفضل را ببوسم و بر چشم بكشم. 🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲 https://eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9
✅امنیـت در خـــــواب ✍از امـام صـادق (ع)نقـــــل شـده است: هـر کـس هنگامی که میخـواهد بخـوابد و پـهلـو بـر بستـر مینهد 👈🏻 ابـتـدا تسبیـح حضـرت فـاطمـه(ص)بگـوید 👈🏻وبعـد از آن آیه‌الکرسي را قـرائـت نمـاید، ✅از همـه خطـرات محفـوظ خـواهـد بود. امـام بـاقـر (ع)نیـز در ایـن بـاره فـرموده است: هـر کـس هنـگام خـواب بـی‌تابی وتـرس بـه سـراغش بیاید، وقتی که وارد رختخوابش میشـود سـورهـای نـاس و فـݪق و آیـةالکرسی را قرائـت نمـاید. 💫پیـامـبر(ص)فـرموده است: هـر کـس آیـــــةالکرسي را هنگام خـواب بخـوانداهل خانه و همسایگانش را در امنیت قرار میدهد. 📚المحاسن ،ج۲،ص۳۶۷ 📚مکارم الاخلاق ،ص۲۸۸ 📚بحار الانوار،ج۸۹،ص۲۶۹ 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
🌷 آیت الله مجتهدی تهرانی(ره) : ✍ کاری کنید که رفیقتان یک درجه از شما جلوتر باشد. یکی از رموز موفقیت من در زندگی اختیار کردن رفیق خوب بوده است. 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 تلنگری زیبا برای توبه واقعی ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 💠 آیت الله مجتهدی تهرانی 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
☘ مرحوم ‌آیت الله بهاءالدینی (ره): 🌸 ذکر صلوات برای اموات خیلی خاصیت دارد. 🌼 گاهی من برای اموات صلوات را هدیه می‌‌کنم و اثرات عجیبی هم دیدم. 🌺 خواب دیدم فردی به چند نوع عذاب گرفتار است، مقداری صلوات برایش هدیه کردم دوباره در خواب دیدم، الحمدلله صلوات‌ها او را نجات داده‌اند. 🌷 کسی می‌‌گفت: مادرم چند‌سال قبل مرده بود، یک شب خوابش را دیدم، گفت: پسرم! هیچ‌چیزی مثل صلوات روح من را شاد نمی‌کند؛ بهترین هدیه که به من می ‌‌دهی، این ذکر است. 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
🌿آیت الله سعادت‌پرور (ره): اگـــر نفــس را آزاد گــذاشتیــد و مراقـب آن نبودید و محاسبه اعمال نکردید و دوش به دوش غفلت عمر را گذراندید. از ســـوء خـــاتــمـہ بتــرسیــد. 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
✨﷽✨ 🏴پیامبر اسلام (ص) که بود و چه کرد؟ ✍ما غافليم که پيغمبر اسلام که بود و چه کرد و چه آورد؟! تمام علمای بشر اگر جمع شوند، از عهده‌ی درک اين مطلب برنمی‌آيند که اگر او نبود، اسمی از خدا و راهی به خدا نبود. مردم غافلند؛ الآن بیش از يک ميليارد ملل مختلف، يهود و نصاری، غرق در موهومات و مستغرق در خرافاتند. اين مسیحیت با همه‌ی تشکيلاتش، متن کتاب دينش اين است که خدا وقتی آدم علیه‌السلام را خلق کرد، از خلقت آدم پشيمان و غصه‌دار شد و در دل خودش محزون شد¹؛ اين خداپرستی نصاریٰ است! آن وقت ما بايد بفهميم چه خبر است؛ او چه کسی بود که آمد و دنيا را از اين گرداب جهل و موهومات در آورد و گفت: ﴿قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ * اللهُ الصَّمَدُ * لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ * وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ.﴾ آن کسی قدر اين سوره را می‌فهمد که بداند خداشناسی و خداپرستی يعنی چه و اين به برکت چه کسی بود؛ او چه کسی بود که ما را از اين گرداب ضلال بيرون آورد؟ 📌 در کتاب مقدس، سفر پیدایش، این گونه آمده است: و یهوَه [خدا] پشیمان شد كه انسان را بر زمین ساخته بود و در دل خود محزون گشت. (سفر پیدایش، فصل ۶:۶) 🎙 آیت الله وحید خراسانی 📆 ۱۱/ خرداد/ ۱۳۸۶ ‌‌‌‌ 🔷🦋   @Aksneveshteheitaa              💖 🦋💖
📌چه کسانی آرامش دارند؟ 🔰امام جعفر صادق عليه‌السلام در پـاسخ بـه اين پـرسش كه آيـا از جان كندن خود می‌شود فرمودند: نه، به خدا، زمانى كه فرشته مرگ (عزرائيل) براى ستاندن جانش مى‌آيد، او مى‌كند. اما عزرائيل به او می‌گويد: اى دوست خدا، بى‌تابى مكن؛ زيرا سوگند به آن كه محمد صلى الله عليه و آله و سلم را برانگيخت، من از پدر مهربانى كه به بالينت بيايد، با تو خوش رفتارتر و مهربانترم. چشمت را باز كن و بنگر. 🔹حضرت فرمودند: رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلّم و اميرمؤمنان و فاطمه و حسن و حسين و امامان از نسل آنها عليهم‌السلام، در برابرش نمايان مى‌شوند و به او گفته مى‌شود: اين رسول خدا و ... رفيقان و همرهان تو هستند ... در اين هنگام ، چيزى براى او خوشتر از اين نيست كه جان از بدنش جدا شود و به منادى بپيوندد. 📚 اصول كافي، جلد3 صفحه 127 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
✨﷽✨ 🔴 «مراقب باورهایتان باشید» ✍روزی دانشمندى آزمايش جالبى انجام داد. او يك صندوقچه ساخت و با قرار دادن يک ديوار شيشه‌اى در وسط صندوقچه آن ‌را به دو بخش تقسيم ‌کرد. در يک بخش، ماهى بزرگى قرار داد و در بخش ديگر ماهى کوچکى که غذاى مورد علاقه ماهىِ بزرگتر بود. ماهى کوچک، تنها غذاى ماهى بزرگ بود و دانشمند به او غذاى ديگرى نمى‌داد. ماهی بزرگ براى شکار ماهى کوچک، بارها و بارها به سويش حمله برد ولى هر بار با ديوار شیشۀ كه وجود داشت برخورد مى‌کرد، همان ديوار شيشه‌اى که او را از غذاى مورد علاقه‌اش جدا مى‌کرد. پس از مدتى، ماهى بزرگ از حمله به ماهى کوچک دست برداشت. او باور کرده بود که رفتن به آن سوى صندوقچه غير ممکن است! در پايان، دانشمند شيشه وسط صندوقچه را برداشت و راه ماهی بزرگ را باز گذاشت ولى ديگر هيچگاه ماهى بزرگ به ماهى کوچک حمله نکرد و به آن‌ سوى صندوقچه نيز نرفت !!! ⬅️ می‌دانید چرا؟ ديوار شيشه‌اى ديگر وجود نداشت اما ماهى بزرگ در ذهنش ديوارى ساخته بود از ديوار واقعى سخت‌تر، آن ديوار بلند باور خودش بود! باوري از جنس محدودیت! باوري به وجود دیواری بلند و غير قابل عبور! باوری از ناتوانی خويش! 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
فانوسی برایتان روشن می کنم، در زیر باران و در تاریکی شب، آنگاه از خدا می خواهم، اگر در تاریکی غم اسیر تنهایی شدید، فانوس امیدتان روشن بماند... شبتون بخیر 🌟🌙✨🌟🌙✨
┄┅─✵💝✵─┅┄ بنام‌دوست﷽ گشاییم دفترصبح را به‌ فر عشق فروزان کنیم محفل را بسم الله النور روزمان را بانام زیبایت آغازمیکنیم دراین روز بما رحمت وبرکت ببخش وکمک‌مان کن تازیباترین روز را داشته باشیم سلام صبحتون بخیر الهی به امید تو💚 💖🌹🦋🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
يک نظر خرم آن روز...   خرم آن روز که جان میرود اندر طلبت...  سعدی 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>