eitaa logo
🌷دلنوشته و حدیث🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
3.7هزار ویدیو
37 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌹 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ وَأَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، يَا أَبَا الْقاسِمِ، يَا رَسُولَ اللّٰهِ، يَا إِمامَ الرَّحْمَةِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @hedye110
🪴 🪴 🌿﷽🌿 و کم کم خونه شلوغ شده بود، فاطمه در جنب و جوش بود و سهیل که لباس کرمی ای پوشیده بود بهش کمک میکرد، برای بچه ها بستنی بردند، سها خواهر سهیل هم برای کمک اومده بود، بچه ها شعر تولدت مبارک رو می خوندند و با هم باال و پایین میپریدند، که سهیل یک آهنگ بچه گونه شاد گذاشت که شادی بچه ها چند برابر شد، همه با هم در حال رقصیدن و بازی کردن بودند که زنگ در به صدا در اومد، فاطمه از توی آشپزخونه داد زد: سهیل جان، زنگ میزنند، درو باز کن -کیه؟ مگه کسیم مونده که نیومده باشه؟ -نمی دونم سهیل آیفون رو برداشت و گفت: بفرمایید -منزل ریحانه خانم نادی؟1 صدای توی آیفون به نظر سهیل آشنا می اومد، اما توی اون شلوغی نمیتونست خوب بشنوه و فکر کرد حتما مادر یکی از بچه هاست، برای همین گفت، بله بفرمایید و در رو باز کرد، بعدم به فاطمه گفت: فکر کنم مادر یکی از دوستای ریحانست، خودت برو استقبالش و خودش به جمع بچه ها که در حال مسابقه کیک خوری بودند پیوست فاطمه فورا خودش رو مرتب کرد و رفت در آپارتمان رو باز کرد، اما صحنه ای که میدید براش قابل هضم نبود، پشت در یک چهره آشنا ایستاده بود، خانمی با یک کادوی بزرگ توی دستش، فاطمه باورش نمیشد چی دیده، برای همین چند لحظه متعجب فقط نگاهش میکرد که اون خانم کسی نبود جز همون دختر مرموز و ترسناکی که فاطمه از چشمهاش متنفر بود، خانم فدایی زاده.. -سالم فاطمه جون، دلم خیلی برات تنگ شده بود، میدونی چند وقته ندیدمت؟ بعدم بدون اینکه منتظر جواب فاطمه بشه، در آغوشش گرفت و بوسه ای مصنوعی به گونه اش زد، فاطمه که همچنان مات ومبهون مونده بود، نمی دونست چی باید بگه، توی ذهنش هزار تا سوال مطرح شده بود که دنبال جواب میگشت، خونه رو از کجا پیدا کرده بود؟ از کجا میدونست امروز تولد ریحانست؟ االن برای چی اومده اینجا؟ و هزار تا سوال بی جواب دیگه، بعدم در حالی که به خانم فدایی زاده که تقریبا داخل خونه شده بود سالم میکرد، نگاهی به سهیل انداخت. سهیل سخت سرگرم بازی بود و اصال متوجه فاطمه و خانم فدایی زاده نشده بود. چاره ای نبود، دیگه وارد خونه شده بود، برای همین فاطمه ازش دعوت کرد که بشینه، او هم خیلی راحت روسری و مانتوی تنگ و چسبونش رو در آورد و درست رو به روی میز تولد ریحانه نشست. فاطمه متحیر بود، وارد آشپزخونه شد، سها از دستپاچگی فاطمه فهمیده بود که خبریه، برای همین پرسید: چی شده؟ این خانم کیه؟ -این یکی از همسایه های خیلی قدیمیمونه. -بچه نداره- بچش کو پس؟ -وا! اینجا چیکار میکنه پس؟ فاطمه نمی خواست به خواهر شوهرش بگه نمیدونم، چون میدونست که این جواب حتما شک اون رو هم برمیانگیخت برای همین گفت: آشناست دیگه بعدم برای اینکه دنباله حرف رو نگیره، فورا کاسه بستنی رو گذاشت توی سینی و از آشپزخونه خارج شد، ⛱🇮🇷⛱🇮🇷⛱🇮🇷 💖به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💖 ☘ 🦋☘ 🦋🦋☘ 🦋🦋🦋☘ 🦋🦋🦋🦋☘ eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
مداحی_آنلاین_پناهگاه_زندگی_حجت_الاسلام_ماندگاری.mp3
2.72M
♨️پناهگاه زندگی! 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. @delneveshte_hadis110
و چنین فرمود مهربان پروردگار ای موسی! مرا در هیچ حالتی فراموش نکن و از بسیاری مال سرمست نشو. (کافی8/45) فقط_حیدرامیرالمومنین_است eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9 ○●○●○
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨امام علی علیه‌السلام فرمودند: مسلمان آينه برادر خويش است، هرگاه خطايى از برادر خود ديديد همگى او را مورد حمله قرار ندهيد بلكه او را راهنمايى و نصيحت نماييد و با او مدارا كنيد ...✨ فقط_حیدرامیرالمومنین_است eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9 ○●○●○
✍ از آیت الله پرسیده شد چگونه درب خانه را بکوبیم که بهترین راه باشد !؟ 👌 فرمودند : دعا برای (علیه السلام) اگر فقط لسانی نباشد و قلبی باشد ، مگر می شود در جلب محبت بیشتر او به ما و ازدیاد محبت ما به او مؤثر نباشد ! 📚حدیث دلتنگی، ص۲۲۶ ‌‌‌‌‌‌ @delneveshte_hadis110
‹.🙂💛.› اگہ‌دخترۍعکساشونمیذاره‌ پروفایل‌واستورۍنمیڪنہ! علتـش‌این‌نیست‌که‌زشته یاتیپ‌نداࢪه! شایدچیزۍداࢪه‌که‌خیلۍها نداࢪن مثلا‌ |🖤🌗 ♥️¦⇠ 🍃اَللّٰھُم‌؏َـجَل‌َلَوِلیِّڪ‌َالفَࢪَجِ🍃 @delneveshte_hadis110
🌷به نقطه که برسی آرامش وجودت رافرا میگيرد! نه براحتی میرنجی، ونه به میرنجانی آرامش،سهم دلهايی ست که نگاهشان به خداست ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌فقط_حیدرامیرالمومنین_است eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9 ○●○●○
🌷ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺗﺎ ﺑﻮﯼ ﻧﺎﺏ ﺁﺩﻣﯿﺰﺍﺩ ﺑﺪﻫﯿﻢ ! ﺻﻮﺭﺕ ﺯﯾﺒﺎ، ﺭﻭﺯﯼ ﭘﯿﺮ ! ﭘﻮﺳﺖ ﺧﻮﺏ، ﺭﻭﺯﯼ ! ﺍﻧﺪﺍﻡ ﺧﻮﺏ، ﺭﻭﺯﯼ ﺧﻤﯿﺪﻩ! ﻣﻮﯼ ﺯﯾﺒﺎ، ﺳﻔﯿﺪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ! ﺗﻨﻬﺎ ﻗﻠﺐ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﺎﻧﺪ! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌فقط_حیدرامیرالمومنین_است eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9 ○●○●○
_جهان مبتلای نیامدنتان شده است... کی آمدنتان را هدیه میکنید...؟!🥲💚
وقتى دارى روزهاى سختى رو ميگذرونى و متعجبى كه پس خدا كجاست، يادت باشه استاد هميشه موقع امتحان سكوت ميكنه...
خوندنشفراموشتنشهرفیق!🙂♥️
‏+یہ‌اسـتاد‌داشتیم،مۍ‌گفت: _اگہ‌‌درس‌مۍ‌خونید‌بگین‌برا‌ امام‌زمان‌(؏ــج) اگہ‌مہارٺ‌ڪسب‌مۍ‌ڪنید‌نیتـتوݩ باشہ‌براۍ‌مفیـد‌بودن‌تـ‌و‌دولـت‌ 'امام‌زماݩ‌(عج)' اگہ‌ورزش‌مۍڪنید‌آمادگـے‌براۍ دوییـدݩ‌توحڪومت‌‌ڪریمہ‌آقابآشہ... اینجورۍ‌میـشـیـم‌‌ ↴ ســ‌رباز‌قبل‌از‌ظہور‌🌱🤍 ––––· • —– ٠ ✤ ٠ —– • ·–––– 『 @shamimzohor🌿🌸』
مثلا بینِ این همه سختی یهو به امام زمانمون(عج)بگیم اصلا هرچی سختیه برا مَن! فدایِ یه تار مویِ شما... :)💙
💫 خـــدایا آرامشی از جنس خودت، نصیب همه ی دلها 💖؛ و شبی بی دغدغه و آرام، قسمت عزیزانم بگردان... ✨ شبتون مملو از آرامش ✨ @hedye110
┄┅─✵💝✵─┅┄ به نام خدایی که نزدیک است خدایی که وجودش عشق است و با ذکر نامش آرامش را در خانه دل جا می دهیم @hedye110 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
💚 من ز خود هیچ ندارم ڪہ بدان فخر ڪنم هر چہ دارم همہ از نوڪرے خانہ توست جز در خانہ تو هیچ ڪجا خیرے نیست هرچہ خیر است آقاجان بہ در خانہ توست. سلام صبحت بخیر همہ ے دنیاے من❤️ @emame_mehraban            🕊🕊🕊🕊
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @hedye110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ به حضرت زهرا سلام الله علیها و امیرالمؤمنین علیه السلام يَا أَبَا الْحَسَنِ، يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، يَا عَلِىَّ بْنَ أَبِى طالِبٍ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🦋🦋 يا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، يَا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ، يَا سَيِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكِ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكِ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِي لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @hedye110
🪴 🪴 🌿﷽🌿 وقتی بستنی رو به خانم فدایی زاده تعارف کرد سینی رو گذاشت روی اپن و کنارش نشست، نگاهش مستقیم به سمت سهیل بود، سهیل که تمام سر و صورتش کیکی شده بود داشت با بچه ها میخندید و اصلا متوجه این ور مجلس نبود، فاطمه رو کرد به این زن مرموز و گفت: چه خبر خانم فدایی زاده؟ خوبید؟ چند سالی هست ندیدیمتون شهر در امن و امان است- بله، ممنون، مشتاق دیدار بودیم، خبر خاصی نیست، -خدا رو شکر، خیلی خوش اومدید، راستی شما از کجا فهمیدید امروز تولد ریحانست؟ لبخند مرموزی که روی لبهای اون زن نشست حسابی فاطمه رو بی تاب کرد، جوابی به سوال نداد و همین باعث شد که فاطمه حسابی عصبانی بشه، سها که تازه از توی آشپزخونه اومده بود بیرون بعد از سلام کردن به خانم فدایی زاده کنار فاطمه نشست و شروع کرد به سوت زدن، سوت سها باعث شد توجه سهیل به اون طرف معطوف باشه اما با دیدن اون صحنه در جا خشکش زد، هیچ حرکتی نمی تونست بکنه، باورش نمیشد، اون اینجا چیکار میکنه؟ با دستمالی صورت کیکیشو پاک کرد و بیشتر دقیق شد، خودش بود.... چرا اومده اینجا!!!! نگاهش به فاطمه بود، به غمی که توی چشماش موج میزد، احساس سنگینی کرد و به سمتی که فاطمه و سها و خانم فدایی زاده نشسته بودند حرکت کرد، خانم فدایی زاده که اسمش شیدا بود و فقط سهیل از اسمش خبر داشت به احترام سهیل از جاش بلند شد و لبخند به لب سلامی کرد و گفت: ببخشید که مزاحم شدم، تولد ریحانه جون بود میخواستم کادویی که براش خریده بودم بیارم. سهیل که گیج بود درست رو به روی شیدا قرار گرفت، نمی دونست چی باید بگه، دوباره نگاهی به صورت پر از سوال فاطمه کرد، اما چیزی نداشت که بگه، فقط سرش رو پایین انداخت و رفت توی آشپزخونه، فاطمه هم پشت سرش، شیدا لبخندی زد و بی تفاوت سر جاش نشست، سها که از این صحنه ها و برخوردها کمی مشکوک شده بود، گرم صحبت با شیدا شد... توی آشپزخونه: -سهیل، به من نگاه کن... این اینجا چیکار میکنه؟ سهیل جوابی نداد و فقط صورت کیکیشو زیر شیر آشپزخونه میشست -با توام سهیل همچنان ساکت بود و داشت با حوله صورتش رو خشک میکرد که فاطمه عصبی آستین بلوزش رو کشید و با صدایی که سعی میکرد به بیرون از آشپزخونه نرسه گفت: نمیشنوی؟ دارم باهات حرف میزنم، این اینجا چیکار میکنه؟ این خونه ما رو چه جوری پیدا کرده؟ از کجا میدونست امروز تولد ریحانست، با توام سهیل... ⛱🇮🇷⛱🇮🇷⛱🇮🇷 💖به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💖 ☘ 🦋☘ 🦋🦋☘ 🦋🦋🦋☘ 🦋🦋🦋🦋☘ eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
نماز__۳_1.mp3
20.5M
📿 ▫️قسمت (سوم) ▫️تمرکز در نماز ✍استقامت انسان در نماز باعث شادی همیشگی در زندگی میشه حاجیه خانم رستمی فر @delneveshte_hadis110
🔴چشم؛ دروازه غفلت از خداوند ✍️امام علی علیه السلام می‌فرمایند: در بدن عضوی کم سپاس‌تر از چشم نیست، پس خواهش آن را بر آورده نسازید که شما را از یاد خدای بزرگ و بلند مرتبه باز می‌دارد. 📚غرر الحكم، ص 395 ┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄ فقط_حیدرامیرالمومنین_است eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9 ○●○●○
فیش حقوقی امیرالمومنین (ع): قربوون مظلومیت آقا😔🌷 فقط_حیدرامیرالمومنین_است eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9 ○●○●○