🔅امام حسن عسکری علیه السلام :
بهترينِ برادرانت، كسى است كه خطايت را فراموش كند و از نيكوكارىات در حقّ خودش ياد كند
▫️ خَيرُ إخوانِكَ مَن نَسِيَ ذَنبَكَ، وذَكَرَ إحسانَكَ إلَيهِ .
أعلام الدين :ص
#ایران_قوی🇮🇷
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🔷🌷🔷💠====>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼بارالها..
🍁همواره قلب عزیزانم را
🌼از نور خدایی ات سرشار کن
🍁و زندگی شون را
🌼 لبریز آرامش بگردان
🍁ای که مهربان ترین مهربانانی
🌼شبتون پر از ستاره هایی که
🍁آغازی دوباره رو نوید میدن
🌼یک روزنه امید میان تاریکی ها
🍁شبتون ستاره بارون
🍁🍂
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
الهی...
تو را سپاس میگويم
از اينکه دوباره خورشيد مهرت
از پشت پرده ی
تاريکی و ظلمت طلوع کرد
و جلوه ی صبح را
بر دنيای کائنات گستراند
" سلام صبح عالیتان متعالی "
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
خدا کند که رضایم فقط رضای تو باشد...
هوای نفس نباشد فقط هوای تو باشد...
خدا کند که گذارت فتد به منظر چشمم...
که سجده گاه نمازم به جای پای تو باشد...
#امام_زمان
#ایران_قوی🇮🇷
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🔷🌷🔷💠====>
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
💟دعا برای شروع روز💟
ا🍃💕🍃
💙بسم الله الرحمن الرحیم💙
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة
ا🍃💕🍃
💠امين يا رب العالمین💠
التماس دعا 🙏🙏🙏🙏
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
@delneveshte_hadis110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️
🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻
💕💕💕💕💕💕💕💕
🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸
🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻
💕💕💕💕💕💕💕
🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸
@delneveshte_hadis110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃
🍃
🌹
🍃
❤️ توسل امروز ❤️
يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ أَيُّهَا الزَّكِىُّ الْعَسْكَرِىُّ ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🍃
🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@delneveshte_hadis110
#هدیهاجباری👩⚖
#پارتدویستشصتدوم🌷
﷽
***
احسان
خونه تاريك تاريك بود. دستم رو زير سرم گذاشته بودم و روي كاناپه دراز كشيده
بودم. به ظاهر داشتم فيلم نگاه ميكردم؛ اما حواسم همه جا بود، به غير از چيزي كه
داشتم ميديدم. فكرم بيش از حد مشغول بود. حتي سر كار هم نميتونستم درست
تمركز كنم و هميشه كلافه بودم. حتي يه لحظه هم نميتونستم درست فكر كنم.
نميتونستم از ذهنم پاكش كنم و اين بدترين قسمت ماجرا بود.
صداي زنگ آيفون تكوني بهم داد. اين روزها خيلي كم صداي آيفون به گوش
ميرسيد. اون هم فقط وقتهايي كه زنگ ميزدم به سياوش تا برام دوتا شيشه
مشر*وب بياره تا از اين حس بيوجودي و حقارت براي لحظه اي خلاص بشم و از
اين دنياي پستي كه توش هستم دور بشم.
هر كي بود انگار صبرش لبريز شده بود كه پشت سرهم زنگ ميزد. روي كاناپه
نشستم. سرم دينگ دينگ صدا ميداد و حوصله ي چيزي رو نداشتم. بالاجبار بلند
شدم تا صداي بيوقفه ي زنگ رو خفه كنم. از تصوير آيفون چيزي مشخص نبود.
گوشي رو برداشتم و با صدايي خسته گفتم:
- بفرماييد.
صداي بچگونه اي اومد:
- دلو باز كن ميخوام جيگل خاله رو ببينم.
ابروهام از تعجب بالا پريد و با تعجب سعي كردم بيشتر به آيفون خيره بشم.
- شما؟
الان ديگه تصويرش واضح مشخص بود. باورم نميشد كه خودش باشه. گفته بود كه
حداقل يه ماه ديگه برميگرده؛ اما از ديدنش حتي خوشحال هم نشدم.
- باز كن ديگه.
دكمه ي آيفون رو زدم و پيراهنم رو تنم كردم. صداي تقتق كفشهاي پاشنه بلندش
توي راه رو پيچيد و در باز شد. صداي هيجان و شاديش اومد:
- سلام سلام. اي واي چرا انقدر تاريكه اينجا؟ قراره سورپرايز بشم؟
چراغ رو روشن كردم و گفتم:
- سلام. خوش اومدي.
نگاهي بهم انداخت و گفت:
- اي واي خواب بودي؟ بيدارت كردم؟ ببخشيد ديگه نتونستم تحمل كنم. اگه بدوني
چقدر غر زدم به مهيار تا زودتر بيام ايران تا فقط هديه زهراي خاله رو ببينم. صبح
رسيديم. ديگه طاقت نياوردم و گفتم بايد همين امشب برم ببينمش. اون مامان
گوربه گوريش كجاست كه گوشيش هم در دسترس نيست؟ از صبح دارم بهش زنگ
ميزنم؛ ولي انگار تو كوه گير كرده كه مدام ميگه مشترك مورد نظر در دسترس
نيست.
با دستهايي حـ*ـلقه شده كنار اپن ايستاده بودم و فقط به حرفهاش كه پشتسرهم
بلغور ميكرد گوش ميدادم.
از سكوتم خسته شد. كيفش رو روي مبل انداخت و گفت:
- نكنه خوابيده؟
اول سراغ اتاق هديه رفت. در رو باز كرد. چراغ اتاق رو روشن كرد و با نديدن هديه
عقبگرد كرد. در اتاق خواب رو باز كرد و وقتي مبينا رو نديد به سمتم برگشت.
- نكنه عادت دوران بارداريش رو هنوز ترك نكرده؟ رفته پياده روي؟ يعني نميفهمه
كه من دلم داره پر ميكشه تا هديه رو ببينم؟ واي خدا دلم ميخواد بدونم شبيه كي
شده. اگه بدوني اين مدت چقدر قيافه اش رو توي ذهنم مجسم ميكردم.
با تن صدايي آروم گفتم:
- هديه پيش مامانه. ميتوني بري پايين و ببينيش.
ذوق زده دستهاش رو به هم زد و گفت:
ايجونم! برم هم توله رو ببينم، هم مامان توله رو.
- فقط هديه اونجاست.
نگاهش رنگ نگراني گرفت و گفت:
- پس مبينا كجاست؟ حالش خوبه؟
سكوت كرده بودم؛ يعني حرفي براي گفتن نداشتم. چي ميتونستم بگم؟ چي داشتم
كه بگم؟
سكوتم نگرانش كرد و پرسيد:
- احسان يه چيزي بگو. حال مبينا خوبه؟ اتفاقي براش افتاده؟
سمت يخچال رفتم و بطري آب رو يه نفس سر كشيدم. دنبالم اومد و بطري آب رو از
دستم كشيد:
- با توام. مبينا كجاست؟
عصبي بودم. از اينكه داشتم پشت سرهم اسمش رو ميشنيدم بيش از حد عصبي شدم
و غريدم:
نميدونم كدوم گوريه.
مردمك چشمهاش گشاد شد و حالت غمگين صورتش به چشمهام گره خورده بود.
ترس رو توي عمق وجودش ميديدم.
- يعني... يعني چي؟ نميفهمم.
عصبي و كلافه دستي توي موهام كشيدم.
- ما... ما از هم جدا شديم.
دستش روي سـ*ـينه اش نشست و قطره ي اشكي روي گونه اش سر خورد.
- اگه اين شوخيه، يه شوخي خيلي بيمزهست كه...
- دو ماهي هست كه از هم طلاق گرفتيم.
روي صندلي توي آشپرخونه نشست و با ته مونده ي صداش ناليد:
- چطور ممكنه؟ شما دوتا كه باهم مشكلي نداشتيد.
عصبي مشتي روي كابينت كوبيدم و گفتم:
- چون هنوز نميدونستم چه ماري توي آستين پرورش دادم.
- چي داري ميگي؟ ميشه درست توضيح بدي ببينم چي شده؟
- دوست مهربون و خوشق لبتون توزرد از آب دراومد. عكساش رو با يه نفر ديگه
ديدم. اون بهم خــ ـيانـت كرد؛ به من، به زندگيش، به بچه اش. من هم ديگه نتونستم
تحمل كنم، نتونستم خيانتش رو ببينم و دم نزنم، نتونستم حتي براي يه ثانيه هم كنار
خودم تحملش كنم. طلاق گرفتيم. بچه ام رو هم ازش گرفتم. نميتونستم تحمل كنم و
ببينم بچه ام زير دست مادري بزرگ ميشه كه فقط خــ ـيانـت و بازيگري بلده. هديه
نبايد مثل اون بزرگ ميشد.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
علامه حسنزاده آملی ره:
اعمالتان همانند یک پرنده از شمـا پرواز نمیکند که برود بلکه مطلق اعمالتان در جانتان میماند و وقتی پرده ها کنار رود کتاب وجود خود را میبینید.
#علامه_حسن_زاده_آملی
#ایران_قوی🇮🇷
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🔷🌷🔷💠====>
🔶آیت الله بهجت : " ترک معصیت به طوری که ملکه شخص بشود حاصل نمی شود مگر با دوام مراقبه و یاد خدا در هر حال و زمان و مکان و در میان مردم و در خلوت ...
#ایران_قوی🇮🇷
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🔷🌷🔷💠====>
🌸 پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) :
☘️ «کسی که قبر والدین خود را در هر جمعه زیارت کند، گناهانش بخشیده می شود و از نیکوکاران نوشته شود.»✨
📙 مستدرک الوسائل، ج ۲
#ایران_قوی🇮🇷
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🔷🌷🔷💠====>
13.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👓 پویش بوسیدن عمامه
خراسان جنوبی
شهرستان قائنات
#عمامه_بوسی
@hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 صحبتهای عبدالمالک ریگی در جمع علمای سیستان و بلوچستان قبل از اعدام
🔺 اگر قرآن را میشناخت و «دینداری آگاهانه» داشت، اینگونه «طعم آرامش» را از خود و جامعه خود نمیگرفت.
#لبیک_یا_خامنه_ای
#وهابی_سنی_نیست #وحدت
ــــــــــــــــــــــــ
#ایران_قوی🇮🇷
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🔷🌷🔷💠====>
17.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 رسانهها چگونه دروغ را در قالب کلیشه به حقیقت تبدیل میکنند؟
#سواد_رسانه_ای #جنگ_شناختی
#جنگ_رسانه_ایی_علیه_ایران
ــــــــــــــــــــــــ
#ایران_قوی🇮🇷
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🔷🌷🔷💠====>
#درقصرتنهائی🌳
#برگبیستیکم🌳
﷽
اكنون امام تصميم مى گيرد تا قسمتى از نيروهاى خود را زودتر به سوى معاويه اعزام كند تا از پيشروى بيشتر سپاه معاويه در داخل خاك عراق جلوگيرى كند .
همسفر خوبم !
به خاطر دارى كه دو فرمانده قبلى، بىوفايى نمودند و به سوى معاويه رفتند .
امروز امام حسن(ع) مى خواهد پسر عموى خود را فرمانده سپاه عراق نمايد .
آرى، چه كسى بهتر از عُبيد الله بن عبّاس!
حتماً او را مى شناسى .
عُبيد الله پسر عبّاس عموى پيامبر است، او همراه با برادرش عَبد الله بن عبّاس در لشكر امام حسن(ع) مى باشند .
گوش كن !
امام حسن(ع) با او سخن مى گويد :
من تو را با لشكرى دوازده هزار نفرى به سوى سپاه معاويه مى فرستم ، تو همين امروز حركت كن و هر كجا كه به لشكر معاويه رسيدى از پيشروى آنها جلوگيرى كن تا من خود را به تو برسانم.
اكنون امام قَيس بن سعد را صدا مى زند و از او مى خواهد همراه عُبيد الله بن عبّاس برود و معاونت لشكر را به عهده بگيرد .
حتماً مى خواهى اطلاعات بيشترى از قَيس بن سعد داشته باشى .
قَيس يكى از ياران شجاع لشكر كوفه مى باشد، او افتخار داشته كه ده سال خدمتگزارى پيامبر را بنمايد و در جنگ هاى مهم در ركاب او شمشير بزند.
وقتى كه همه مردم با ابوبكر (خليفه اوّل) بيعت كردند قَيس حاضر نشد با او بيعت كند .
قَيس در جنگ نهروان، فرمانده قسمتى از لشكر حضرت على(ع) بود و امروز نيز آماده است تا در ركاب امام حسن(ع) جانفشانى كند.
قَيس قامتى رشيد و اندامى قوى دارد و شجاعت او مثال زدنى است.
#درقصرتنهائی
#تنهاترینسردار
#امامحسنمجتبی
#نشرحدکثری
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
https://eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبتون بخیر
⭐️🌙✨🌟🇮🇷🇮🇷
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
خدایا
به توکل به اسم اعظمت
می گشایيم
دفتر امـــروزمان را ...
باشد ڪه در پایان روز
مُهر تایید بندگی
زینت بخش دفترم باشد ...
الهی به امید تو💚
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@hedye110
#یا_مهدی_ادرکنی
حیفازشما
کههمچومنینوکرتشده
شایدهمیننشانهایازغربتشماست...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#ایران_قوی🇮🇷
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🔷🌷🔷💠====>
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
💟دعا برای شروع روز💟
ا🍃💕🍃
💙بسم الله الرحمن الرحیم💙
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة
ا🍃💕🍃
💠امين يا رب العالمین💠
التماس دعا 🙏🙏🙏🙏
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
@delneveshte_hadis110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️
🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻
💕💕💕💕💕💕💕💕
🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸
🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻
💕💕💕💕💕💕💕
🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸
@delneveshte_hadis110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃
🍃
🌹
🍃
❤️ توسل امروز ❤️
🌹 یا وَصِىَّ الْحَسَنِ وَالْخَلَفَ الْحُجَّةَ اَیُّهَا الْقائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِىُّ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ🌹
🍃
🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@delneveshte_hadis110
#هدیهاجباری👩⚖
#پارتدویستشصتسوم🌷
﷽
- احسان داري چي ميگي؟ داري درمورد مبينا حرف ميزني ديگه؟ آره؟
- اسم نحسش رو جلوي من نيار. ديگه نميخوام حتي درموردش چيزي بشنوم.
ميخوام هر خاطرهائي رو كه با اون دارم فراموش كنم.
- تو خودت ميتوني باور كني كه مبينا چنين آدمي باشه؟ آخه چطور ممكنه؟ عكسش
رو با كي ديدي؟ با يه عكس به اين راحتي درموردش قضاوت كردي؟
- فقط يه عكس نبود؛ همه ي پياماش، حرفاش، عكساي دونفره اشون. توي همهي اون
عكسا داشت به سادگي من ميخنديد.
داد زد:
- احسان به خودت بيا.
به چشمهاي مضطربش خيره شدم. با صدايي آروم گفت:
- كي اون عكسا رو بهت نشون داد؟
- معشـ*ـوقه اش، هموني كه قرار بوده بعد از طلاقمون باهم ازدواج كنن. تو
ميدونستي هستي نه؟ تو از اول هم ميدونستي كه اون به خاطر مريضيش نيست كه
ميخواد ازدواج كنه. فقط به خاطر اين بوده كه خونواده اش اجازه نميدادن با اون
مرديكه باشه. با من يه ازدواج سوري كرده تا به اون برسه. بگو ميدونستي يا نه
لعنتي؟
- تو ديوونه شدي. چي داري ميگي؟ خوبه خودت ميدوني كه مبينا سرطان داشت.
ميدوني كه يه غده توي شكمش روزبه روز بزرگتر ميشد. اين چرتوپرتا چيه كه
داري ميگي؟ اين خزعبلات رو كي توي سرت فرو كرده؟ معشـ*ـوقه ديگه چه
كوفتيه؟
- بهتره ديگه بري. نه حوصله دارم كه درموردش حرف بزنم. نه علاقه اي دارم كه
مدام اسمش رو بشنوم. برو هستي.
ناراحت بود و عصباني. روبه روم ايستاد و به چشمهام نگاه كرد. از نگاهش خشم
ميباريد و نگاه من چيزي به جز نفرت نداشت.
- اسم اون كسي كه اين حرفا رو به خوردت داده كيارش نيست؟
ابرومهام توي هم كشيده شد و چشمهاي خشمگينم از حدقه در اومد. پس حدسم
درست بود، هستي هم ميدونست. دو نفري دست به يكي كرده بودن. هردوشون توي
اين ماجرا دست داشتن. من رو بازي دادن تا فقط به خواسته هاشون برسن.
- پس... پس تو هم ميدونستي. ميدونستي و چيزي به من نگفتي.
بشقاب چيني روي كابينت رو روي زمين انداختم و فرياد كشيدم:
- ديگه چي هست كه ازش خبر ندارم؟ ديگه چي رو ازم پنهون كردين؟
- قلدر بازيات رو واسه خودت نگه دار. گوش بده ببين چي ميگم...
نميخواستم بشنوم. اصلاً علاقه اي به شنيدن حرفهاش نداشتم.
- فقط برو هستي. نميخوام مثل اون دوست عوضيت دستم روي تو هم بلند بشه.
يه طرف صورتم سوخت و با تعجب بهش خيره شدم. به چه جرئتي به من سيلي زده
بود؟ به چه جرئتي داشت من رو اينجوري خوار ميكرد؟ با چهره اي ناباور بهش
خيره بودم كه با خشم از لابه لاي دندونهاي كليد شده اش غريد:
- به چه حقي روي خواهر من دست بلند كردي؟ به چه حقي بهش تهمت به اين
بزرگي زدي؟ به چه حقي بچه اش رو ازش گرفتي؟ به چه حيووني تبديل شدي
احسان؟ چرا بهت اعتماد كردم و بهترين دوستم رو دستت سپردم؟ اي كاش ميمُردم
و اين كار رو نميكردم! اي كاش هيچوقت پسرخاله اي به اسم احسان نداشتم!
با چشمهايي گريون از آشپرخونه بيرون رفت كه صداش زدم:
- هستي.
ايستاد. شونه هاش آروم تكون ميخورد. هق هق صداش قطع نميشد و گريه اش شدت
پيدا كرده بود.
- اون كسي كه الان بايد طلبكار باشه منم، نه تو.
با چشمهايي قرمز به سمتم برگشت.
- اون كسي كه بهت عكس و پياما رو نشون داده، پسرعموي مبيناس. قبل از
ادواجتون وقتي كه مبينا هنوز دانشگاه نميرفت، هميشه دنبال مبينا بود و به هر نحوي
ميخواست بهش نزديك بشه. بالاخره با حرفاش مبينا رو خام كرد. بهش ميگفت
كه واقعاً دوستش داره. مادر مبينا براي اينكه بهش اثبات كنه اون آدم خوبي نيست،
به مبينا گفته بود كه ميتوني براي يه مدت كوتاهي باهاش در ارتباط باشي تا از اخلاق
و رفتارش مطمئن بشي. يه مدت خيلي كوتاهي باهم در ارتباط بودن تا اينكه اون
پسره ي عوضي از مبينا چيزهايي فراتر از اون ميخواست و وقتي مبينا اين روي
كثيفش رو ديد ارتباطش رو قطع كرد؛ اما اون ولكن مبينا نبود و هر روز به نحوي
تهديدش ميكرد و مزاحمش ميشد.
وقتي مبينا جريان رو برام تعريف كرد، كامپيوتر پسره رو هك كردم و همه ي عكسا
رو حذف كردم؛ اما نميدونم چطور دوباره تونسته عكسا رو به دست بياره و زندگيش
رو اينجوري نابود كنه.
اگه يه كم به مبينا اعتماد داشتي، حداقل ازش توضيح ميخواستي. حداقل از زبون
خودش همه چيز رو ميشنيدي. نه اين كه با حرف يه عوضي اينجوري قضاوتش كني.
واقعاً برات متأسفم كه مبينا رو از دست دادي.
سمت در رفت و دستگيره رو پايين آورد كه گفتم:
- از كجا معلوم حرفايي كه ميزني حقيقت داشته باشن؟
- همه ي عكسايي كه من حذف كردم توي كامپيوتر خونه هست. اگه اون عكسايي كه
اون پسره نشونت داده باشه همون عكسا باشن قبول ميكني؟
- حرفت رو باور نميكنم.
پوزخندي زد و گفت:
- داري جون ميكَني تا قبول كني مبينا بهت خــ ـيانـت كرده. اگه دوست داري
اينجوري فكر كني، باشه؛ اما مبينا شماره اش رو هم عوض كرده. اگه اون پياما از
شماره ي قبليش ارسال شده باشه هم ميتوني بفهمي همه چيز مربوط ب
ه گذشته است.
رفت و در رو پشتسرش محكم بست. گيج شده بودم و واقعاً نميدونستم بايد
چيكار كنم. باورش برام سخت بود. اگه حرفهاي هستي واقعاً درست باشه...
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🔶🌹🔷💠====>
#تلنگر💢
یهجملهروقابڪنیم
یـا
بزنیـمگوشهذھنمون
یـا
هرزگاھـینگاھـیبـہشبندازیم:👇🏼
دونهدونهگناهِ "مـن"
لحظهلحظهظـہـور"امامِزمـانـو"
روعقبمیندازه..💔
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَج
#ایران_قوی🇮🇷
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🔷🌷🔷💠====>
💕از علامه #حسنزادهآملی پرسیدند ..
#آدرس امام زمان کجاست ؟!
کجا میشود حضرت را #پیدا کرد ؟
ایشان فرمودند :
آدرس حضرت در قرآن کریم
آیه ۵۵ سوره قمر است !
که #میفرماید :
💠 فی مقعَد صِدق عندَ ملیک مُقتدر
هر جا که صدق و درستی باشد ،
هر جا که دغل کاری و #فریب کاری نباشد ،
هرجا که یاد و ذکر پروردگار متعال باشد ،
حضرت آنجا #تشریف دارند.
#ایران_قوی🇮🇷
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🔷🌷🔷💠====>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در سکوت شب نقش رویاهایت را به تصویر بکش.... ایمان داشته باش به خدایی که نا امید نمیکند و رحتمش بی پایان است... ┏━━✨✨✨━━┓ ❣ پگاه. ❣ ┗━━✨✨✨━━┛
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@hedye110