یادداشت های یک طلبه
برخی شکستنها نه با چسب و نه با هیچ چیزی به حالت خود برنمیگردند. خواه قوی ترین چسب دنیا باشد و خواه
مراقب باشیم دلی را نشکنیم...
شاید دلها هم بعد از شکستن به این راحتی ها ترمیم نشوند
مغلوبه یا مقلوبه؟
اواخر ماه رمضان، اسم یک غذا در فضای مجازی پخش شد. غذایی که بیشتر طعم و بوی سیاسی داشت تا طعم یک غذای معمولی بر سر سفره!
پخت این غذا توسط خانم های یک حوزه علمیه، سوژه ای شده بود برای نیش و کنایه های برخی.
پویشی برای هم نوایی با زنان فلسطینی با پخت غذا شکل گرفته بود. غذایی که تبدیل شده است به یک پرچم و نماد سیاسی!
کمتر از ۸ ماه از آن حواشی میگذرد. غذای مقلوبه طعم مغلوبه بودن را دارد به دشمن می چشاند.
قرار است یکبار دیگر یک غذا، تبدیل شود به یک حرکتی سیاسی ؛ یک غذای سیاسی!
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
#غزه
یادداشت های یک طلبه
به نام خدا ارتداد سومین اثری است که از وحید یامینپور میخوانم. نخل و نارنج در مورد شیخ انصاری و کا
یک مرورنویسی از کتاب، که به نسبت متن قبلی کامل تر هست تقدیم شما میشود
#کتاب
👇👇
👇
یادداشت های یک طلبه
به نام خدا ارتداد سومین اثری است که از وحید یامینپور میخوانم. نخل و نارنج در مورد شیخ انصاری و کا
به نام خدا
ارتداد
سومین اثری است که از وحید یامینپور خواندم. «نخل و نارنج» و «کاهن معبد جینجا»، دو اثری است که قبل از این کتاب خواندهام. سه اثر از مؤلفی نامآشنا...
جنس این کتاب با دو تألیف دیگر متفاوت است. کتابِ اول در مورد زندگینامه یکی از علمای بزرگ اسلام به نام «شیخ مرتضی انصاری» است. دیگری هم سفرنامهای از مؤلف در مورد سفر به ژاپن است به مناسبت سالگرد حمله اتمی به دو شهر بزرگ آن.
اما نویسنده در این اثر سعی کرده است با قالب داستان، موضوع جدیدی را بیان کند. مسئلهای که هرچند تابهحال در مورد آن صحبت شده، ولی کمتر اثر مکتوبی دراینباره به چشم میخورد. شاید بتوانم بگویم اولین اثر و یا اولین اثر داستانی که به این موضوع پرداخته، کتاب ارتداد است.
کتاب در 245 صفحه و سه فصل نوشتهشده و اثری است از انتشارات سوره مهر. طرح جلد و صفحهآرایی، باعث شده کتاب چشمنواز شود. چاپ بیست و یکم کتاب را از کتابخانه امانت گرفتم. چاپ اول کتاب برای سال 1398 هست. پس در مدت تقریباً 4 سال توفیق خوبی برای چاپ مجدد و جلب نظر مخاطبان به دست آورده است.
موضوع کتاب حول محور شکست انقلاب اسلامی در سال 1357 و سرگذشت بعدازآن چرخ میزند. اگر انقلاب رخ نمیداد بعدازآن چه اتفاقاتی میتوانست شکل بگیرد؟ مبارزان چه وضعیتی پیدا میکردند؟ عاقبت مکاتب فکری دیگر که با استبداد و استکبار جهانی در حال مبارزه بودند چه میشد؟ چه حوادثی برای رهبران نهضت و سردستههای گروههای مبارز رخ میداد؟ راه مبارزه را ادامه میدادند یا نه؟ سر تسلیم فرود میآوردند و یا راه مقاومت و ایستادگی را در پیش میگرفتند؟
کتاب سعی کرده است با روندی داستانی سؤالات بالا را جواب دهد و با نگاهی به آینده وضعیت آنها را در سالهای بعد از انقلاب بیان کند.
داستان کتاب با روایتی عاشقانه و مردانه آغاز میشود. سپس این روایت عاشقانه در روند مبارزات و حوادث قبل از شکست انقلاب و بعدازآن ادامه پیدا میکند. سه شخصیت اصلی در جریان کتاب، خانوادهای هستند که حوادث، حول محور زندگی آنها رقم میخورد. البته با کنایه به برخی از شخصیتها هم اشارهای میشود. مثلاً سید خراسانی و یا احمد که گمان میرود احمد متوسلیان و دیگری رهبر انقلاب باشند.
«یونس» و «دریا» زوج مبارزی هستند که در گیرودار مبارزات اولین و تنها فرزندشان به نام «آرزو» به دنیا میآید. با شکست انقلاب در شب 21 بهمن، این خانوادهی سهنفره دچار تحولاتی میشوند. تحولاتی که تا چند دهه بعد در زندگی آرزو و حتّی در ازدواجش، اثر میگذارد. اگر کمی بیشتر ادامه دهم، کل داستان کتاب را تعریف کردهام. اینگونه لذت خواندن کتاب را از مخاطب خواهم گرفت.
همین اندازه بگویم که خواندن کتاب در این روزهایی که عملیات «طوفان الاقصی» رخداده است، طعم خاصی به خواننده میچشاند. چه رابطهای بین روایت شکست انقلاب با طوفان الاقصی وجود دارد؟! برای پاسخ به این سؤال باید کتاب را بخوانید تا با جهان ترسیمشده توسط نویسنده آشنا شویید.
فارغ از خلاقیت نویسنده و امتیازات کتاب، این اثر نظر منتقدین را هم به خود جلب کرده است. برای من که خیلی کم با دنیای داستان آشنا هستم، دیالوگهای شعارگونه و گاهی با طعم فلسفی، مانع از لذت بردن از داستان بود. بهاصطلاح نویسندهها، مؤلف گاهی در کتاب «حرف» زده و به سخنرانی پرداخته است. طعم و عطر داستان بین جملات گاهی گم میشود. به نظرم یامینپور قصد داشته است که داستان کمی رنگ و بوی فلسفی به خود بگیرد! در برخی صفحهها، رگههایی از این ادعا را میتوان دید.
شاید عدم توفیق کامل نویسنده در شکلدهی یک «داستان» برای بیان مطالب، نقد دیگری به این کتاب باشد. حتّی تا پایان داستان شخصیتها بهطور کامل شکل نگرفتهاند. ترسیم و تصور کاملی از جزئیات شخصیتها به دست خواننده نمیرسد. به همین خاطر کتاب بیشتر به یک داستان کوتاه میماند تا یک رمان.
یامینپور با تألیفهای قبلی خود نمره قبولی در امر نویسندگی و داستاننویسی را آورده است ولی برای گرفتن نمره کامل نیاز به سرمایهگذاری بیشتری دارد.
به تعبیری معروف، اردک در آب شنا میکند و در هوا هم پرواز؛ ولی نه مانند ماهی در عمق آب میرود و نه مثل عقاب در اوج آسمان. یقیناً اگر یامینپور زمان بیشتری را در امر داستاننویسی سپری و کار حرفهای خود را در این راستا تعریف کند، ثمرات بهتری از او بهجا خواهد ماند.
ازآنجاییکه هر اثر انسانی فارغ از نقد نیست، این کتاب هم نقدهایی دارد؛ اما نقدها مانع از آن نیست تا کتاب را به دیگران معرفی کنم.
اگر فیلم سینمایی «سیانور» را دیدهاید و کتاب «احمد احمد» را خواندهاید، این کتاب برای شما طعم دیگری خواهد داشت. راستی! کتاب احمد احمد هم کتابی است بس خواندنی!
#کتاب
قصه ننه علی
روایت زندگی زهرا همایونی
مادر شهیدان امیر و علی شاهآبادی
نویسنده: مرتضی اسدی
از انتشارات حماسه یاران
#کتاب
یادداشت های یک طلبه
قصه ننه علی روایت زندگی زهرا همایونی مادر شهیدان امیر و علی شاهآبادی نویسنده: مرتضی اسدی از انتشار
قصه ننه علی
روایت زندگی زهرا همایونی
مادر شهیدان امیر و علی شاهآبادی
نویسنده: مرتضی اسدی
از انتشارات حماسه یاران
شاید بتوانم بگویم یکی از پنج کتاب عجیبوغریبی که در موضوع دفاع مقدس خواندهام همین کتاب است. تردید نویسنده در مورد نوشتن کتاب و رها کردن چهارسالهی سیر مصاحبه و تحقیق با مادر شهید برایم کمی عجیب بود. بعد از خواندن کتاب این تردید او را که در همان ابتدای کتاب ذکر کرده بود، تأیید و تحسین کردم. واقعاً وارد شدن در این عرصه، خطرپذیری بزرگی از چندین جهت دارد.
برخلاف روایت بسیاری از خانوادههای شهدا که پدر و مادر مشوق فرزندشان برای حضور در جبهه هستند، این کتاب با روایتی متفاوت از زندگی والدین دو شهید جریان مییابد.
از همان ابتدای کتاب مادر شهید از اخلاقیات عجیب پدر شهید میگوید: بددهانی و دست بزن داشتن! حتی در میان کتاب صحبت از خسیس بودن همسرش میکند. اخلاقیاتی که از همان ابتدای زندگی تا بعد از شهادت دو فرزند او ادامه دارد. رفتارهایی که حتی تا زمان به دنیا آمدن بچه پنجم خانواده ادامه دارد.
اوضاع زندگی بهگونهای رقم میخورد که حتی بعد از شهادت فرزندان، مادر شهید برای کار کردن به خانههای مردم میرود؛ لباسهای دستدوم میفروشد. به هر صورت مادر خانواده مشکلات را تحمل میکند. در همین اوضاع پدر خانواده با زنی جوان ازدواج میکند. درست زمانی که فرزند بزرگ خانواده در سنین ازدواج به سر میبرده است!
داستان تلخ است و عجیب! همراه نبودن پدر در راستای تربیت فرزندان و شهادت آنها امر بسیار عجیبی است. حتی تا چند سال بچهها شناسنامه نداشتهاند. به گفتهی مادرِ دو شهید در این کتاب، بارها پدر خانواده به کنایه و طعنه به مادر شهیدان میگفته است: تو بچههای من را به کشتن دادی!
اعترافات مادر در مورد فقر و رفتارهای عجیب شوهرش، بین فامیل و همسایه امر مشهودی بوده است. پس از رفتاری مخفی در راین کتاب پردهبرداری نشده تا غیبت محسوب شود.
نکته جالب و مهم کتاب که بر تمام تلخیها و ناخوشیهای کتاب فائق میآید، اهتمام پدر شهیدان بر رزق حلال است. رجب که مهر پدر و مادر را چندان نچیده است از همان دوران نوجوانی به سراغ کار و کسب درآمد میرود ولی در تمام این سالها به رزق حلال توجه داشته است. چه زمانی که در هتل کارگری میکرده است و چه زمانی که مغازهای برای خودش دستوپا میکند. بعید نیست که ثمره رزق حلال او اثرش را در تربیت فرزندان و علاقه آنها به جهاد و شهادت نشان داده باشد.
طراح جلد کتاب هرچند از عکس معروف شهید علی شاهآبادی استفاده کرده است ولی به نظر این کار چندان حرفهای و مفهومی نیست. کتاب جالب است و خواندنی. بیشتر روایت مادر شهید بودن و مادر شهید ماندن است.
کتاب کمتر از 190 صفحه دارد. خواندنش فرصت چندانی از شما نخواهد گرفت. اگر کتاب را دیدید، بخوانید. از مجاهدتها و فداکاریها برای خانواده لذت خواهید برد!
#کتاب
May 11
قصهی دلبری
شهید محمدحسین محمدخانی
به روایت: مرجان درعلی همسر شهید
به قلم: محمدعلی جعفری
از انتشارات روایت فتح
#کتاب
یادداشت های یک طلبه
قصهی دلبری شهید محمدحسین محمدخانی به روایت: مرجان درعلی همسر شهید به قلم: محمدعلی جعفری از انتشارات
قصهی دلبری
شهید محمدحسین محمدخانی
به روایت: مرجان درعلی همسر شهید
به قلم: محمدعلی جعفری
از انتشارات روایت فتح
نقد و بررسی کتابهای مربوط به دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم کار دشواری است. موضوع این کتب موردعلاقه بسیاری از مردم است. گاهی شهرت کتاب هم بر نقدها و حرفهایی که باید گفته شود غلبه میکند.
کتاب شرححال مختصری از زندگی شهید محمدخانی است از دوران دانشجویی تا شهادت.
همسر شهید از خاطرات خواستگاری تا ازدواج و سپس زندگی با شهید میگوید. به دنیا آمدن فرزندشان و سفرهایشان قسمت دیگری از ماجرای کتاب است. ختم مطالب نیز به شهادت و تشییع شهید میشود.
همینکه کتاب قالب جدیدی غیر از صورت مرسوم کتب دفاع مقدس را در پیشگرفته است، نکته مثبتی محسوب میشود. در صورت مرسوم سعی بر شرححال زندگی شهید از تولد تا شهادت است. این کتاب فقط بر زمان دانشجویی تا زمان شهادت و تشییع پیکر شهید توجه دارد.
کتاب روایت عاشقانهای از زندگی متأهلی دو دانشجو است که در محیط دانشگاه با یکدیگر آشنا میشوند. بعد هم خواستگاری و ادامه روند داستان.
عاشقانه نویسی از زندگی شهدا، خصوصاً زندگی شهدای جوان، امری است که در این سالها رواج بیشتری گرفته است. اگر همین کتب در دهه 1360 و 1370 نوشته میشد، بعید میدانم که اجازه چاپ پیدا میکردند!
با تغییرات اجتماعی و تغییر برخی از مفاهیم، همچنین نفوذ بالای شبکههای اجتماعی در فضای خانوادهها، مفاهیمی مثل حیا، حریم شخصی، حریم خانوادگی و... دچار تغییرات زیادی شدهاند.
در عاشقانه نویسی کتاب شهدا متأسفانه این امر بهوفور دیده میشود. گاهی به نام ذکر خاطرات شهید، روی لبهی حریم شخصی مانور داده میشود. گاهی حریمها تا جایی شکسته میشود که از رفتارهای عاشقانه شخصی هم در کتاب ذکر میشود. کتابهایی مثل سربلند، یادت باشد و... نمونههای قابلدسترسی برای شاهد این ادعا هستند.
تکیه زیاد بر بیان روابط عاشقانه، سیره زندگی شهید را محدود و یا منحرف خواهد کرد. یک فرد ابعاد متفاوتی در زندگی خود دارد؛ پدری هست برای فرزند، مسئول درآمد خانواده است، همسر است و ... . محدود کردن زندگی یک شهید بر بیان عاشقانههای زندگی در خصوص همسر، قطعاً اثر مناسبی در پیوند خوردن مخاطبان با شهادت پروری نخواهد داشت.
کتاب روایتی زنانه دارد. زن بودن راوی کافی است تا فضا را به صورتی زنانه و مادرانه روایت کند. البته از عاشق اهلبیت بودن و ارادت شهید به اهلبیت هم فراوان یاد میشود. اشعار او در مدح و رثای اهلبیت در پایان کتاب مدعای خوبی برای نشان دادن این ارادت است. حتی از اعزامهای او و یا مشکلات زندگی هم بارها سخن گفته میشود؛ ولی روح حاکم بر کتاب، روایتی عاشقانه است که گاهی با بیان جزئیات همراه میشود.
#کتاب
یکی از رفقا میگفت
این قدر که اطرافیان من
منتظر ازدواج من هستند
منتظر ظهور امام زمان(عج)بودند
الان حضرت ظهور کرده بود....!!!
شوخی تلخی است...
ظهور هم فقط در گروه مطالبه مردم نیست
ولی تمثیلی است که تنبه دارد
بد جور سرگرم آلاف و علوف خود شده ایم
دعای برای فرج هم شده است دعای در ردیف دیگر دعاهایمان...بلکه خیلی پایین تر و کم اهمیت تر....
#امام_زمان
#جمعه
صلي الله عليك يا اباعبدالله الحسين
صلي الله عليك يا اباعبدالله الحسين
صلي الله عليك يا اباعبدالله الحسين
#شب_جمعه
یادداشت های یک طلبه
چمران در لبنان از کتاب مصطفی چمران از انتشارات میراث اهل قلم مبارزه با اسرائیل... #بدون_شرح #کتاب
تاکسی ها هم خطرناک هستند....😅😉
اسرائیل به گوش باش...
#مشاهدات
پنج شنبه دو آذر ۱۴۰۲
حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
مسجد اعظم
ویلچری که اسم شهر قطیف روی آن نوشته شده است.
قطیف نام یکی از شهرهای عربستان است(و استانی با مرکزیت این شهر) که غالبا شیعه نشین هستند.
تجربه
تجربه ها مثل عتیقه ها هستند.
هر کدام قیمتی دارند.
برخی که سخت تر به دست آمدهاند و یا قدیمی تر هستند، قیمت بیشتری دارند.
تجربهها فروختنی نیستند تا با آنها پولی به دست آورد. قیمت تجربه را کسی پرداخت کرده، که آنها را کسب کرده است.
هزینه برخی خون دل و هزینه برخی سپری شدن ایام زندگانی است.
هدایت شده از نوشتنی جات
دوستان هرکس کانال مارا به پنجاه نفر از دوستانش معرفی کند از کله سبزیجاتی یک کتاب هدیه می گیرد
🥦📚😊
به نام خدا
نسیمی از برکات اهلبیت
« ثُمّ اهدَیتُ »
آنگاه هدایت شدم
کتابی از دکتر محمد تیجانی سماوی
#کتاب
یادداشت های یک طلبه
به نام خدا نسیمی از برکات اهلبیت « ثُمّ اهدَیتُ » آنگاه هدایت شدم کتابی از دکتر محمد تیجانی سماوی
به نام خدا
نسیمی از برکات اهلبیت
« ثُمّ اهدَیتُ »
آنگاه هدایت شدم
کتابی از دکتر محمد تیجانی سماوی
همین آغاز کلام بگویم که کتابی است بس شیرین خواندنی. سیر تغییرات بنیادین در زندگی انسانها واقعاً جالب است. اینکه یک نفر دین و مذهب خودش را بر اساس تحقیقات و نه تغییرات زودگذر عوض کند، موضوعی است که به تحول بنیادین در یک فرد منجر میشود. سیر این تحول بنیادین برای دیگران نیز موضوع جالبی خواهد بود.
مذهب نویسنده در ابتدا مالکی (یکی از مذاهب چهارگانه اهل سنت) بوده است. در سفر حج به عراق و سپس حجاز میرود. در عراق با آیتالله خویی و شهید صدر (آیتالله سید محمدباقر صدر) آشنا میشود. گفتوگویی بین او با مرحوم آیتالله خویی در مورد وحدت شکل میگیرد. مرحوم خویی به او وعده تعدادی کتاب میدهد که برایش خواهد فرستاد.
سفر او ادامه پیدا میکند و به زیارتِ خانه خدا مشرف میشود. با آشنایی با وهابیت گرایشهای وهابیگری در او شکل میگیرد. دورهای نیز با برخی مکاتب صوفیه آشنا میشود. بعد از بازگشت به منزل اولین صحنهای که نظر او را به خود جلب میکند کتبی است که آیتالله خویی به او وعده داده است.
او که خود فردی اهل مطالعه و از علمای مذهبش به شمار میرفته است، کمکم مطالعه و تحقیق را شروع میکند. یک دوره تحیّر سهماهه تبدیل به یک دوره تحقیق سهساله میشود.
گاهی در زندگی ما انسانها تصمیمها بسیار سخت میشود. مثلاً جایی که عقل شما را به یک سمت فرامیخواند و عادات و یا عرف جامعه به سمتی دیگر. و یا وقتیکه جامعه از شما چیزی را طلب میکند که با علم و عقل در جدال است.
تصمیم خود را میگیرد. بار دیگر بار سفر میبندد. باز راهی عراق میشود. این بار رسماً به مذهب تشیع درمیآید. معلوم است کسی که تصمیم مهم و دشواری میگیرد، باید خود را برای هجوم مشکلات آماده کند. با اعلام رسمی تغییر مذهب و تشرف به تشیّع(مستبصر شدن)، مشکلات و توطئهها به سمت او هجوم میآورند. این بار آزمایشِ زندگانی در جلوهای جدید او را احاطه میکند.
هرچند کتاب با سبکی داستانی و روایت گونه پیش میرود ولی در برخی از فصلهای کتاب، فضای تحقیقی و پژوهشی به جریان روایتِ زندگی غالب شده است. نویسنده ناچار است تا اندازهای از علّت شیعه شدن خود را مستند بیان کند؛ به همین دلیل استناد به آیات و روایات و استنباطهای شرعی در چند فصل کتاب به نسبت سایر فصلها بیشتر خواهد بود.
این کتاب بارها در ایران و همچنین به زبانهای دیگر دنیا نیز ترجمه و چاپشده است. از این نویسنده کتابهای دیگری در مورد خاطرات و سفرهایش و همچنین مذهب شیعه و سنی میتوان در بازار کتاب مشاهده کرد.
مصاحبههای متعددی از مؤلف کتاب موجود است که در برخی از آنها به حواشی حول این کتاب هم اشاره دارد. در یکی از مصاحبهها بیان میدارد که رهبر انقلاب به من گفتند: «ثم اهتدیت کتاب تو نیست، نسیمی از برکات اهلبیت است.»
#کتاب
یادداشت های یک طلبه
به نام خدا نسیمی از برکات اهلبیت « ثُمّ اهدَیتُ » آنگاه هدایت شدم کتابی از دکتر محمد تیجانی سماوی
👆👆👆
عقلانیت شیعه همیشه عامل رشد او در بین جوامع و مذاهب دیگر شده است.
فاطمیه موعدی است که یکی از بهترین پیوند های بین شیعه و سایر مذاهب اسلامی برقرار می شود. اگر این معارف شیعی با روش صحیح به گوش جهانیان برسد انگاه تحول را خواهیم دید.
اما اگر این عقلانیت جای خود را به رفتارهای احساسی و افراطی بدهد آنگاه نخواهی توانست با دیگران زبان گفت و گو و انتقال معارف داشته باشیم.
پینوشت:
دو بار از یکی از اساتید دوست داشتنی ام شنیدم که در ایام فاطمیه به روستایی می رفتند که حدود نود درصد آنها از اهل تسنن بودند. از استقبالها و برخوردها می گفتند. حیف که برخی با رفتارهای اشتباه رابطه بین شیعه و اهل سنت را دچار تزلزل میکنند
#فاطمیه
#مشاهدات
بنری در مسجد تولیت در قم
جمعه ۱۷ آذر ۱۴۰۲
به امید روزی که درب هیچ مسجدی بسته نباشد...