eitaa logo
یادداشت‌های یک طلبه || امیر خندان
599 دنبال‌کننده
645 عکس
89 ویدیو
27 فایل
دغدغه، عکس‌نوشت ها و سوالات ذهنی یک طلبه 🖋امیر خندان #مِن_دانشگاه_حتّی_الحوزه #مشاهدات #دستور_از_خمینی ارتباط: @admin_delneveshtetalabe @delneveshtetalabe
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا با جمع دوستانه ای که قبلا بسته های معیشتی ماه مبارک رمضان رو تهیه کردیم و چندین بار هم قربانی داشته ایم( )، تصمیم گرفته ایم در ایام فاطمیه (۲۷یا۲۸دی)تعدادی غذای گرم بین خانواده های‌نیازمند تقسیم کنیم... برآورد قیمت هر پرس غذا بین ۱۰تا۱۵هزار تومان می باشد... و حداقل روی ۲۰۰پرس غذا حساب کرده ایم و هر چه مبلغ بیشتری فراهم شود به تبع تعداد غذای بیشتری توزیع خواهیم کرد.مبالغ صرف تهیه مواد غذایی و بسته بندی‌و ظروف خواهد شد. و البته که بابت آشپز و آشپزخانه هم مبلغی نخواهیم پرداخت و صلواتی خواهد بود. بالا بودن تامیین هزینه بسته، کم شدن جلسات عزاداری و پذیرایی نذری در ایام کرونا، و لزوم تعظیم شعائر و...سبب شد که این‌بار به صورت توزیع غذا و‌اطعام در ایام شهادت، به وظیفه شرعی‌خود عمل‌کنیم. پست موقت خواهد بود اگر قصد مشارکت دارید،فقط تا ۲۴دی فرصت هست... هر چند این دو شماره کارت را فقط برای امور خیر کنار گذاشته ام و واریزی از جای دیگری ندارم، ولی اگر تمایل داشتید، پس از واریز به بنده اطلاع دهید @amirkhandan110 5859831067348770 تجارت 6037997212518204 ملی امیر خندان @delneveshtetalabe https://eitaa.com/joinchat/3042705412C34cb363564
2⃣ هدیه... یکی از رکن های سفرهای تبلیغی هدیه هست. هدیه برای مسابقات، ارتباط گیری، سرگرمی و یا حتی برای تقویت یک رفتار در مخاطب و... هدیه و توزیع آن، بدون رویکرد تربیتی میتواند ضد خودش عمل کند و باعث ایجاد رفتارهای ناشایست در مخاطب شود. این مهارت مربی و شخص هدیه دهنده هست که با هدیه چه رویکردی را دنبال کند تا به هدف مشخص منجر شود.
3⃣ پذیرایی ساده یکی از آسیب‌هایی که متوجه مجالس مذهبی است، توجه و تاکید بیش از اندازه به پذیرایی هاست. متاسفانه گاهی برگزاری یک جلسه معطوف به داشتن پذیرایی می شود. بعد از منبر رفتن و روضه خواندن، در مسجد نشسته بودم. یکی از هیاتی ها سینی ای روبرویم گرفت. یک کاسه برداشتم. یک کاسه را هم به اجبار روی زمین گذاشت. پذیرایی ساده یعنی همین. لازم نیست که حتما مجالس به ناهار یا شام ختم شود.
4⃣ قبل از من یوسف رفته بود سر کلاس بچه های اول ابتدایی و نقاشی برایشان کشیده بود. با او هماهنگ کردم و وارد کلاس شدم. تخته را پاک کردم و بالای تخته، گوشه سمت راست با ماژیک آبی نوشتم بسم الله الرحمن الرحیم. بعد با ماژیک قرمز نقطه ها را گذاشتم و اعراب زدم. بچه ها ذوق کردند. داشتم نقاشی بچه ها را نگاه می کردم که دیدم محمدطه، دارد روی تخته با ماژیک می نویسد بسم الله الرحمن الرحیم. گاهی یک حرکت به ظاهر کوچک یک معلم، میتواند سرمشق و الگوی دانش آموزان شود. نه لزوما حرف های او، بلکه حتی یک نوشته کوتاه، می‌تواند جهان فرهنگی دانش آموز را جهت دهد. پی‌نوشت: معلمی داشتم در دوران دبیرستان. در بدو ورود به کلاس، بالای تخته گوشه سمت راست، می نوشت: هو الحکیم. بچه ها همه او را با این سرآغاز می شناختند.
5⃣ ایام فاطمیه بود. رسول، به مناسبت ایام مسابقه ای در دانشگاه برگزار کرده بود. رسول از لرهای اصیل بود. اهل کوهرنگ. کتاب هم از شخص اصیلی بود. شاگرد امام خمینی(ره). گذشت تا دوره طلبگی. امشب (دوشنبه ۵ دی ۱۴۰۱) شب شهادت حضرت زهرا(س)، منبری رفتم در مورد حجاب با اشاره ای به نکات ابتدایی خطبه فدکیه. لاثَت خِمارَها علی راسها... واشتَمَلَت بِجلبابها... و... موقع رفتن به مسجد، برای خواندن خطبه، حضرت زهرا خود را با خمار و جلباب(روسری بزرگ و لباس بلندی سراسری شبیه عبا و چادر عربی) پوشاند. بعد از منبر، مردی مسن آمد و کنارم نشست. سلام کرد و پرسید:« شیخ! با فرهنگ قوم لُر آشنا هستی؟» فهمیدم میخواهد در مورد مسأله منبر امشب صحبت کند. گفتم:« بله! قبلا بینشان برای تبلیغ دین بوده ام. و با نوع پوشش آنها و لباس پوشیده و کامل زن هایشان(قری) آشنا هستم.» فقط یک کلام گفت و تشکر کرد و رفت _ «حاجی! زنان قوم لُر، وقتی لباس هایشان را می شویند، جایی که مرد نامحرم آن را ببیند پهن نمی کنند!»
6⃣ برخی ها خیلی زرنگ هستند. وقتی زنده هستند طول عملشان را تا بعد از حیاتشان ادامه میدهند. وقف یعنی خیر جاری... یعنی من به یادم خودم هستم...
7⃣ عدو شود سبب اگر خدا خواهد. از سال سوم طلبگی، تبلیغ رسمی دینی را شروع کردم. البته تبلیغ ها، مربوط به ماه محرم بود و یا ایام خدمت رسانی، مثل زلزله و یا همان اردو های جهادی. هنوز طعم تبلیغ در ایام فاطمیه را نچشیده بودم. تفاوت ایام تبلیغی کمی برایم تردید آفرین بود که برای ایام فاطمیه بروم تبلیغ یا نه! اقدامات و اتفاقات چند ماه اخیر که شاید بتوان آن را فتنه سال ۱۴۰۱ دانست، عامل محرکی بود برای اقدام برای تبلیغ، هر چند عامل اصلی نیست. پی نوشت: عکس از یکی از رفقاست. قبل از رفتن برای تبلیغ فاطمیه.
8⃣ شیخ محسن... از فارغ التحصیلان دانشگاه صنعتی شریف هست. آن‌ هم رشته هوافضا. بعد از کارشناسی، ارشد علوم قرآنی با گرایش تفسیر گرفته است و بعد هم مدتی اشتغال در همان حیطه فنی_مهندسی. هم ورودی مدرسه هستیم. از حلقه اولیه سایت طلبگی تا اجتهاد. سه فرزند دارد و با هر سه فرزند و همسرش راهی تبلیغ شده. هر شب گعده ای داریم برای استفاده از تجارب روزانه، هم افزایی ها و ثبت خاطرات و روایت ها. در جلسه یکی از بزرگترها، از فرزند وسطی شیخ محسن(محمد حسین) خواست که از خاطرات روزانه و همراهی با پدر بگوید. بعد هم درخواست کرد که شعری بخواند. محمد حسین یک تک بیت خواند که همه تعجب کردند: آن چنان گرم است بازار مکافات عمل چشم اگر بینا بود، هر روز، روز محشر است
9⃣ بین مراسم عزاداری، آب پخش می کردند. یاد اربعین افتادم.... ما مزد عزاداری از فاطمه(س) میخواهیم
0⃣1⃣ دنیای سوالات به هر کلاسی که می رفتم، اول کاغذ کوچکی بین‌ آنها پخش میکردم. از بچه ها میخواستم اگر سوالی یا مطلبی دارند که نمی‌خواهند در جمع بگویند، برای من بنویسند. برخی دعا کرده بودند که خدا پشت و پناهم باشد. برخی سوال داشتند. سوالشان را مطرح کردند: ۱/ اگر نماز نخوانیم خدا ما را به جهنم می برد؟ ۲/میشود آدم خوبی بود و با دیگران مهربان بود و نیکی کرد ولی نماز نخواند؟ معماها: ۱/ آن‌چیست که دو دست دارد ولی پا ندارد؟! کت و کافشن ۲/آن چیست که از دل زمین بیرون میاد، دورش را چوب گرفته و همه جا هست؟! مداد سوالاتی که کتبی نوشته بودند: ۱/ امام زمان (عج) ظهور کند چه می‌شود؟! ۲/چرا حضرت نوح عمر بسیار طولانی داشت!؟ سوالات دیگر را می توانید‌ در تصویر ببینید...
2⃣1⃣ فرصت سوخته... وارد کلاس شدم. برای کار با دانش آموزان تعدادی برگه در کیفم داشتم. برگه ها را از کیف شخصی ام بیرون آوردم و بین بچه ها پخش کردم. کاغذ ها بوی خوبی برداشته بود. چند تایی از بچه ها گفتند:«حاجی کاغذها بوی خوشی میده!» به کیفم نگاه کردم. عطر درون ظرف پلاستیکی اثر خودش را روی کاغذها گذاشته بود. خواستم مثال هم نشینی و شعر معروف گلی خوشبوی در حمام روزی...را بخوانم. فرصت نشد... حواسم کمی پرت شد. فرصت خوبی برای بحث دوست و دوستیابی و صفات دوست خوب بود. از دست دادم.
یادداشت‌های یک طلبه || امیر خندان
به نام خدا نسیمی از برکات اهل‌بیت « ثُمّ اهدَیتُ » آنگاه هدایت شدم کتابی از دکتر محمد تیجانی سماوی
👆👆👆 عقلانیت شیعه همیشه عامل رشد او در بین جوامع و مذاهب دیگر شده است. فاطمیه موعدی است که یکی از بهترین پیوند های بین شیعه و سایر مذاهب اسلامی برقرار می شود. اگر این معارف شیعی با روش صحیح به گوش جهانیان برسد انگاه تحول را خواهیم دید. اما اگر این عقلانیت جای خود را به رفتارهای احساسی و افراطی بدهد آنگاه نخواهی توانست با دیگران زبان گفت و گو و انتقال معارف داشته باشیم. پینوشت: دو بار از یکی از اساتید دوست داشتنی ام شنیدم که در ایام فاطمیه به روستایی می رفتند که حدود نود درصد آنها از اهل تسنن بودند. از استقبالها و برخوردها می گفتند. حیف که برخی با رفتارهای اشتباه رابطه بین شیعه و اهل سنت را دچار تزلزل میکنند