دین کده
💚💜❤💖:
✨﷽✨
👌 داستانک کوتاه:یوم الله9دی
#باورها
#داستانها
شماره:53
#دوای_فتنه_بصیرت_افزایی
برای مراسم 9دی با ماشین به سمت مصلی نماز جمعه رفتیم.
به نزدیکی مصلی که رسیدیم, جمعیت خوبی دم در مصلی بودند.
یکی از میان جمعیت پلاکاردی در دست داشت به سمت ماشین ما آمد و تحویل مسافر داد.
مسافر با حالت تحقیر گفت:بابا این چه دکان بازاریه؟
ناراحت شدم,گفتم:این مراسم بزرگداشت حرکت عظیم ملت ایران هست,چون ملت تو دهانی به دشمن اسلام زدن.
واین دکان بازاری نیست.
مسافر رو به من کرد و گفت:چرا هر چی شد, توهم دشمن می کنی,بابا خبری نیست.
گفتم:مگر ندیدی چه کارها که نکردن.
مسافر گفت:چی شد؟
گفتم:به تمام باورها و ارزش های ما ملت بی احترامی کردن,و در آخر به امام حسین علیه السلام بی احترامی کردن ,که در آخر مردم به خروش آمدن و9دی را در تاریخ رقم زدن.
راننده گفت:آفرین پسرم.
مسافر گفت:حالا شریک هم پیدا کرد,مگر گروه معترض دشمن امام حسین بودن؟اصلا چرا این کار را کنند؟چه سودی برایشان هست؟
راننده گفت:دشمن در تاریخ ,امام را شهید کردن چون حق را به همه نشان میداد,راهش هم این روشن گری را می کند.
آنها با این راه مخالفند,چون فتنه آنها را خنثی میکند,پس منکر نباش.
مسافرگفت:دوباره فتنه فتنه می کنید که.
راننده گفت:می دونی فتنه یعنی چه؟
مسافر گفت:شما که می دانید بگید.
راننده گفت: فتنه, یک فکر وعمله که در لباس حق می آید و باطل را ترویج میکنه,وخیلی ها از آن بی اطلاع هستن وبرای نجات از فتنه فقط باید بصیرت داشته باشی.
بصیرت داشته باش یعنی,تدبر وتعقل در قضایایی که در اطرافت به وجودمی آید,داشته باش,برای اینکه;
بصیرت،هم نوعی به کارگیری عقل در مسیر هدایت انسان و استفاده از روشن گری آن هست.
✅ادامه ادله... .
🕌دین کده🕌
╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮
🕌 @din20m 👈عضویت
╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
دین کده
🌺🌺🌺🌺🌺✨﷽✨
🌹🌹🌹🌹
🌻🌻🌻
🌼🌼
#چیستی_بصیرت
بصیرت چیست؟
بصیرت به چه معناست و راه دست یابی و حفظ آن کدام است؟
بصیرت یا بینش، نوعی دید درونی است که با دید چشم ظاهری، متفاوت است و اصلاً با چشم یا اندام های ظاهری بدن، قابل دریافت نیست. بصیرت، قوّه و نیرویی قلبی است که به مدد نور الهی، پدید آمده، حقیقت و باطن امور را - چنان که هست - در می یابد. با دید بصیرت، انسان، درست را از نادرست و حق را از باطل، به آسانی تشخیص می دهد.
اهل بصیرت با امداد نیروی قدسی که به آنها عطا شده، می شنوند؛ می اندیشند؛ نگاه می کنند؛ می بینند و از عبرت ها، بهره می گیرند و آن گاه راه های روشنی را می پیمایند و بدین ترتیب، از افتادن در پرتگاه ها و لغزش گاه ها در امان می مانند.(1)
در واقع، بصیرت و بینش، نوری درونی است که شخص با آن نور، در میان مردم، زندگی می کند؛ چنان که قرآن کریم فرموده است: «وجَعَلنا لَهُ نُوراً یمشِی بِهِ فِی النّاسِ».(2) انسان به سیر بصیرت، راه را از بی راهه و حقیقت را از امر غیرحقیقی، باز می شناسد و نیز درگرفتن اطلاعات و داده ها، درست گزینی می کند و نیز در ارائة نظر و رأی، درست گویی می کند و به فرمودة امام علی علیه السلام، آن که بصیرت و بینش نداشته باشد، رأی او، نادرست و بی ارزش است.(3)
بصیرت، نوعی به کارگیری عقل در مسیر هدایت انسان و استفاده از روشن گری آن است. قرآن کریم با ترغیب به بینا کردن دل ها با نور عقل، آنهایی را که از این نیرو استفاده نمی کنند، کوران واقعی معرفی می کند. خداوند می فرماید: آیا در زمین سیر نمی کنند؛ تا صاحب دل هایی گردند که بدان تعقل کنند و گوش هایی که بدان بشنوند؟ پس همانا چشم ها کور نمی شوند؛ بلکه دل هایی که در سینه ها جای دارند، کور می شوند.(4)
چه بی فایده است دیدة سر، هنگامی که دیدة دل، نابینا باشد. امام علی علیه السلام در این باره فرموده است: «هرگاه دیدة بصیرت، کور باشد، نگاه چشم، سودی ندهد».(5)
آن کس که دیدة بصیرت دارد، نگاه هایش به سوی خوبی ها کشانده شده، از بدی ها دور داشته می شود. دارندة بصیرت و بینش درونی، پیش از آن که در پی عیب های دیگران باشد، عیب های خود را می جوید و می بیند و از گناهان و خطاهای خود، دست می شوید. او می داند که دیدة کور داشتن، بهتر از دل کور داشتن است، بنابراین، دیده بر نارواها بسته، گوش را از شنیدنی های ناروا و پا را از رفتن به جایگاه های ناپسند و دست را از انجام کارهای ناشایسته و دل را از خطور گناه و اندیشه را از هر چه غیر خداست، پاک می کند.
کسانی که با دیدة بصیرت به عالم و عالمیان می نگرند، از هر عاملی که موجب نابینایی دیدة بصیرت و کوری آن می گردد، پرهیز می کنند. اینان از غفلت ها و عوامل ایجاد غفلت، دوری می ورزند؛ زیرا امام علیعلیه السلام فرموده است: «دوام یافتن غفلت، موجب کوری بصیرت می گردد».(6)
کسی که بصیرت الهی نصیبش شده است، محبت دنیا را از دلش خارج می سازد. امام علی علیه السلام فرموده است: «به خاطر دنیادوستی، قلب ها از نور بصیرت، کور گشته اند».(7)
پی نوشت ها:
1. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 9، ص 158.
2. انعام، آیة 122.
3. غررالحکم و دررالکلم، ح 6548.
4. حج، آیة 46.
5. غررالحکم و دررالکلم، ح 9972.
6. همان، ح 5146.
7. همان، ح 4878.
🌐اطلاع رسانی حوزه
🕌دین کده🕌
╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮
🕌 @din20m 👈عضویت
╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
🌺🌺🌺🌺🌺✨﷽✨
🌹🌹🌹🌹
🌻🌻🌻
🌼🌼
مستندنگهبان آراء
مستندی پیرامون ادعای دروغین تقلب در انتخابات سال 1388 و ویدئو هایی از جلسات متعدد شورای نگهبان با کاندیداها👇😳
http://roshangari.ir/video/30375
اعتراف جنجالی محمد خاتمی به دروغ بودن ادعای تقلب
من نمیگویم در سال ۸۸ تقلب صورت گرفته است..
http://roshangari.ir/video/48851
دین کده
╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮
@din20m 👈عضویت
╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
دین کده
🌺🌺🌺🌺🌺✨﷽✨
🌹🌹🌹🌹
🌻🌻🌻
🌼🌼
#فتنه_شناسی_در_کلام_امیرالمومنین
📚فتنه شناسی از منظر نهج البلاغه:
ان الفتن اذا اقبلتْ شبَّهت و اذا ادبرت نبَّهتْ. یُنکَرْنَ مقبلاتٍ و یُعْرَفْنَ مدبرات. یَحُمْنَ حَومَ الریاح، یُصِبْنَ بلداً و یُخْطِئْنَ بلداً. اَلا و انَّ اخوفَ الفِتَن عندی علیکم فتنةُ بنی امیة، فإنَّها فتنةٌ عَمیاءٌ مُظلمةً: عمَّتْ خُطَّتُها و خَصَّتْ بَلِیَّتُها، و اصاب البلاء مَن ابصر فیها، و اخطأ البلاءُ من عمِی عنها. ...
«فتنهها هنگامی که روی میآورند شبیه حق میباشند و آنگاه که میروند و به پایان میرسند، حقیقت خود را مینمایانند و هوشیار میسازند. ناشناخته میآیند و شناخته شده میروند. همچون گردباد میگردند و شهری را ویران میکنند و شهری را وامیگذارند. آگاه باشید که نزد من بیمناکترین فتنهها برای شما فتنه نفاق بنی امیه است زیرا که آن، فتنهای کور و تاریک است. همگان را در برمیگیرد و مصیبتش خاص مؤمنان است و گرفتاریش به کسانی میرسد که از آن آگاهی دارند و بیخبران را آسیبی نمیرساند.» (2)
«نهجالبلاغه، خطبه 92
📢تعریف مفهومی فتنه :
فتنه یک سری پدیده های اجتماعی سیاسی است که جامعه را دچار موج تلاطم نموده و در عین حال، حالت حق به جانب و فریب کارانه داشته باشد یا به عبارت دیگر، فتنه ترفندی سیاسی اجتماعی است که از آمیزش حق و باطل و پنهان نمودن باطل در پوسته حق با هدف اغفال و فریفتن مردم برای رسیدن به مقاصدی شوم طرح ریزی می شود.
🔥ویژگی های فتنه :
1ـ آغازی ناشناخته و پوشیده
2ـ فضای گردبادی
3ـ آسیب زننده به آگاهان
4ـ فروخورنده فتنه گران
5ـ شخصیتمحوری به جای حقیقتمحوری
6ـ مشتبهسازی حق و باطل
✳️تدبر:
🌟آغازی ناشناخته و پوشیده
«یُنکَرْنَ مقبلاتٍ و یُعْرَفْنَ مدبرات»: فتنهها در آغاز برای بسیاری از مردمان ناشناختهاند. همچون جنین میماند که سلامت یا نقصان او و همچنین جنسیت و سایر ویژگیهای جسمانیاش پوشیده و پنهان است.
🌟فتنهها از راههای پنهان وارد میشود: «تَبدَءُ فی مدارج خفیة» از راههایی وارد میشود که بسیاری از مردم در نگاه اول نسبت به آنها حساسیتی نشان نمیدهند. فتنهانگیزان به صورت آرام سنگرهای اجتماعی و دینی را یک به یک فتح میکنند و یا سنگرنشینان را با خود همسو مینمایند و یا دست کم آنان را نسبت به هدف پنهانی خود مغفول میکنند. بسیاری از مردم عادی متوجه نمیشوند که اینان دشمناند و لذا نمیتوانند رفتاری متناسب با رفتار یک دشمن را با آنان تنظیم نمایند.
🌟 فضای گردبادی
«یَحُمْنَ حَومَ الریاح، یُصِبْنَ بلداً و یُخْطِئْنَ بلداً.» افراد به هنگام گرفتار آمدن در فضای گردبادی هوش و حواس خویش را از دست میدهند و اندیشه خود را به درستی نمیتوانند به کار گیرند. به همین دلیل ممکن است در جهتی صد در صد خلاف هدف اصلی خود به راه بیافتند. حتی اگر کسی از بیرون گردباد به آنان بگوید مسیر خود را اشتباه میروید، اصلاً نمیشنوند و اگر هم بشنوند، نمیتوانند تصمیم درستی اتخاذ نمایند. این درست شبیه فضای فتنه است.
وجه دیگر این تشبیه این است که همانگونه که گرفتار شدگان در فضای گردبادی اختیار خود را از کف مینهند و همچون پر کاهی میمانند که به هر جا خاطرخواه گردباد باشد، خواهند رفت؛ فتنه زدگان نیز چنین حالتی دارند؛ عملاً افسار حرکت آنان در اختیار فضای غبارآلودی است که فتنهانگیزان ایجاد کردهاند.
وجه دیگر این تشبیه این است که فتنه نیز همچون گردباد است که اختیار آن در دست کسی نیست. حتی در اختیار مبدء گردباد نیست. وقتی گردباد فتنه در فضای جامعه به حرکت درآید کنترل آن حتی در اختیار فتنهگران نیست.
⭐️ آسیبزننده آگاهان
«اصاب البلاء مَن ابصر فیها، و اخطأ البلاءُ من عمِی عنها»: فتنهگران ابتدا میکوشند «شخصیت» و یا حتی «شخص» کسانی که پشت پرده افکار و اندیشهها و نقشههای آنان را میدانند ترور کرده و از سر راه خود بردارند. به همین دلیل، کسانی که از فتنهها آگاهی دارند و نسبت به آنها هشدار میدهند، مورد غضب ارباب فتنه قرار میگیرند. بیجهت نیست که در فتنه اخیر بیشترین حملات به ساحت مقام معظم رهبری صورت گرفت. او بود که فتنه را به زیبایی شناخت و فرمول فتنه را کشف کرد و از همان ابتدا سرانجام آن را برای همه ملت ایران به صراحت تبیین نمود و نهایتاً با کمک یاران بصیر و ملت وفادارش چشم فتنه را از حدقه بیرون کشید.
⛔️🔥عوامل پیدایش فتنه :
انمابَدءُ وقوعِ الفِتَن اهواءٌ تتبع و احکامٌ تُبتَدَع، یُخالف فیها کتاب الله و یتولی علیها رجالٌ رجالاً علی غیر دین الله.
همانا پیدایش فتنهها هواهایی است که پیروی میشوند و بدعتهایی است که گذارده میشوند. در چنین شرایطی با کتاب خدا مخالفت میشود و مردانی مردان دیگر را پیروی میکنند. (5)
نهج البلاغه، پیشین، خطبه 50،ص 71
🕌دین کده🕌
╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮
🕌 @din20m 👈عضویت
╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
فهرست ادله و موضوعات در کانال دین کده برای داستانها
#فهرست_دلیل_های_داستانک_ها
شماره:1
#چیستی_غیبت
شماره:2
#یکی_از_علتهای_نجاست_سگ_در_اسلام؟
شماره:3
#چرایی_وجوب_تقلید_غیر_مجتهد_از_مراجع؟
شماره:4
#چیستی_توسل_و_آیات_آن؟
شماره:5
#فواید_و_برکات_حفظ_حجاب
شماره:6
#آثار_و_پیامدهای_کم_فروشی
شماره:7
#اطاعت_از_معصوم_اطاعت_از_خداست
شماره:8
#مجموعه_ادله_اثبات_ولایت_فقیه
#خلاصه_ایی_از_احادیث_ولایت_فقیه
شماره:9
#تحریف_یهودیت_و_مسیحیت_و_کار_آمدی_اسلام_برای_کمال
#تحریف_شریعت_زرتشت
شماره:10
#منجی_آخر_زمان
شماره:11
#چرا_نماز_به_زبان_عربی؟
شماره:12
#چگونگی_اثبات_معاد؟
شماره:13
#عواقب_سهل_انگاران_نماز_در_روایات
#با_وجود_بی_نیازی_خدا_چرا_باید_نماز_بخوانیم؟
#علت_سستی_در_نماز؟
شماره:14
#آداب_زیارت
#علت_زیارت_اهل_قبور؟
شماره:15
#مفهوم_ربا_و_توصیف_آن_در_متون_دینی
شماره:16
#علت_حرمت_بعضی_موسیقی_ها_با_وجود_علاقه_انسان_به_موسیقی؟
شماره:17
#چرایی_ختم_نبوت_در_انبیاء؟
شماره:18
#حقیقت_توکل
شماره:19
#وجوب_روزه_داری_و_نهی_روزه_خواری
شماره;20
#امربه_معروف_و_نهی_ازمنکر_وظیفه_الهی
#تبری_و_تنفر_از_دشمن_خدا
شماره:21
#اثبات_صدق_نیابت_خاص_امام_زمان
شماره:22
#چرایی_تسخیر_لانه_جاسوسی_آمریکا
شماره:23
#لا_اکراه_فی_الدین_آزادی_در_چی؟
شماره:24
#آیا_کراهتی_در_چادر_مشکی_هست؟
#پاسخ_به_چهل_سوال_درباره_حجاب
شماره:25
#مفهوم_خاتمیت_در_لغت_و_اصطلاح
#نگاه_به_خاتمیت_پیامبراسلام_در_قرآن_کریم
#خاتمیت_در_احادیث_اسلامی
#خاتمیت_در_کلام_شهید_مطهری
#شبهات_در_مورد_خاتمیت
🌟مطلب ویژه:شهادت
#مناظرات_امام_رضا_علیه_السلام
شماره:26
#منابع_علم_امام
#چرایی_در_علم_امام
شماره:27
#چیستی_مفهوم_تَبَرُّک
#دلایل_قرآنی_تَبَرُّک
#جواز_تَبَرُّک_در_سنت_نبوی
شمار:28
#شیطان_کیست؟
#فلسفه_آفرینش_و_مهلت_دادن_به_شیطان
شماره:29
#چرا_ما_پیامبر_نشدیم؟
شماره:30
#ملاک_دوستی_و_دوست_یابی
#شهید_شناسی
#فضیلتهای_شهید
شماره:31
#دفاع_از_اسلام_ومسلمان
#مبانی_فقهی_دفاع_از_سرزمین_های_اسلامی
شماره:32
#مفهوم_آرایش_های_مجاز
شماره:33
#شبهه_در_باب_تولد_حضرت_مهدی_تقسیم_ارث_و_وجود_حضرت
شماره:34
#چرایی_دعای_برای_سلامتی_امام_زمان
#راز_طول_عمر_امام_زمان
شماره:35
#حرمت_مشروبات_الکلی
#سوالات_در_مورد_شراب
شماره:36
#گناه_کبیره_بودن_خودکشی_و_فلاکت_درآن
#حکم_خود_کشی
شماره:37
#تفاوت_شفاعت_با_پارتی_بازی_دنیوی
#شبهات_وهابیت_به_شفاعت
شماره:38
#بهترین_الگوی_انسانی_در_قرآن
#بیان_صد_خصوصیت_از_رفتار_حضرت_محمد_صلی_الله_علیه_وآله
شماره:39
#بهترین_اسم_برای_فرزندان
شماره:40
#چرا_حجاب_اجباری_فقط_در_ایران؟
شماره:41
#اهمیت_تولید_ملی_از_منظر_قرآن
شماره:42
#توبه_چیست_وشرایط_آن
شماره:43
#چرایی_نبود_ظلم_در_آفرینش_ناقص_الخلقه
شماره:44
#همرنگ_جماعت_شدن_کی_خوبه_وکی_بد؟
#اختصاص_یا_عدم_اختصاص_آیات_حجاب_به_زنان_مومن؟
شماره:45
#فلسفه_حرمت_نگاه_به_نامحرم؟
#عواقب_چشم_چرانی_در_احادیث
#سوالات_در_مورد_چشم_چرانی
شماره:46
#پل_صراط_چیست؟
#سوالات_در_مورد_پل_صراط
شماره:47
#چرایی_حرمت_رقص
#احکام_رقص
#شبهه_در_مخالفت_دین_با_شادی
شماره:48
#علت_واقعی_ترک_ازدواج_حضرت_معصومه
#سوالات_در_مورد_حضرت_معصومه_و_عصمت
شماره:49
#نظر_اسلام_در_مورد_سنتهای_دیگر_مثل_یلدا
#اهمیت_صله_رحم_و_دید_بازید_در_اسلام
شماره:50
#دلیل_بدعت_نبودن_جشن_تولد_معصومین
#آیا_جشن_تولد_گرفتن_حرامه
#سوء_استفاده_از_نام_حضرت_عیسی_در_کریسمس
شماره:51
#علائم_مدعیان_دروغین
#چرایی_مراجعه_به_علما_در_غیبت_کبری
#احادیث_جایگاه_علما_و_ارزش_آنها
#راه_های_اثبات_بعثت_هر_پیامبر_از_جانب_خدا
شماره:52
#علت_اختلاف_فتوی_فقها_ازنگاه_علوم_قسمت_اول
#علت_اختلاف_فتوی_فقها_ازنگاه_علوم_قسمت_دوم
#علت_اختلاف_فتوای_علما_از_نگاه_علوم_مبنای_اجتهاد
شماره:53
#چیستی_بصیرت
#فتنه_شناسی_در_کلام_امیرالمومنین
این هم# دسترسی به موضوعات ادله داستانکها👆
☺️باتشکرازهمراهی
🕌دین کده🕌
http://eitaa.com/joinchat/2298347533C9f761682ff
دین کده
💚💜❤💖:
✨﷽✨
👌 داستانک کوتاه:جایگاه شیطان در عالم.
#باورها
#داستانها
شماره;54
#شیطان_از_کافران_بود_در_آسمان_بین_فرشته_ها_چه_میکرد؟
بعد از اتمام نماز که از مسجد خارج شدم یکی از بچه های قدیم را که قبلا مسجد می آمد و مدتها بود که سری به مسجد نزده بود,از کنار در مسجد داشت عبور میکرد.
صدایش زدم,نگاهم کرد.
بهش گفتم:مومن خدا چی شده؟نیستی؟
با خنده گفت:زیر سایه ات هستم,یک چیز دوستانه اگربهت بگم؟
گفتم:بفرما جان.
گفت: میگما شماها خیلی دلت خوشه.
با حالتی بین خنده و تعجب گفتم:برای چی دلمان خوشه؟
خندید و گفت:کمی بیشتر بیا مسجد, تا به آسمان ببرنت بین فرشته ها.
گفتم:دقیقا متوجه نشدم منظورت چیه؟
گفت:شیطان یک عابد بود,درجرگه آسمانیان رفت برای عبادت ,و فقط بخاطر یک سجده چه بلای سرش آمد.
حالا حواست باشه رفتی آسمان, آخرش شاید این طوری بشه.
گفتم: قضیه را ناقص گفتی ,چیزهای دیگری اتفاق افتاده .
گفت:من همین چیزها را معمولا شنیدم,که شیطان بعد از سجده نکردن ,بهش گفتن تو اصلا کافر بودی و بیرونش کردن.
گفتم:این قضیه کفر را که گفتی خدا در آیه 34 سوره بقره وجاهای دیگر اشاره میکند,بیشتر از آنچیز های که گفتی را هم, خدا بیان کرده.
گفت:چی قضایایی را؟
گفتم:اول اینکه باید بگم این که گفتی به شیطان گفتن کافری از ترجمه کلمه( کان)در آن آیه34 هست,
اما باید بدونی این خبر,نشان بر لایه های کفر شیطان است که در درونش بعد از امتحان ظاهر شد, که که خدا آن را بیان میکند وبه شیطان خطاب کرد.
چون که خداوند علم به کافر شدن آینده و کفر ظاهر نشده شیطان که موجود بود,داشت.
و دوما;خدا که هم همان موقع رهایش نکرد فرصتی برای توبه اش قرار داد وبه او خطاب کرد چه چیزی باعث عدم سجده کردنت شد ,اما شیطان قیاس کرد.
پس شیطان بعد از نافرمانی ,به جای توبه دوباره گردن کشی کرد.(1)
بعد رانده شد.
گفت:گفتی کفر شیطان,حالا اگر این کفر وجود داشت چرا شیطان بین فرشته ها راه دادن؟
گفتم:چون عبادت میکرد وخلافی هم از شیطان صادر نشده بود. وگرنه میشود,قصاص قبل از جنایت هست.
---------------------------
(1)تفسیر نور:آیه34بقره
ابلیس مرتكب دو انحراف و خلاف شد:
الف: خلاف عقیدتى؛ «أبى» كه سبب فسق او شد. [276]
ب: خلاف اخلاقى؛ «استكبر» كه سبب دوزخى شدن او گردید. [277]
276) ففسق عن امر ربّه« كهف، 50.
277) فبئس مَثوى المتكبّرین« زمر، 72.
🕌دین کده🕌
╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮
🕌 @din20m 👈عضویت
╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
دین کده
🌺🌺🌺🌺🌺✨﷽✨
🌹🌹🌹🌹
🌻🌻🌻
🌼🌼
#چرایی_تفاوت_موضعگیری_فرشتگان_با_شیطان؟
چرا وقتی شیطان رجیم در جریان سجده به انسان شکایت و اعتراض کرد، از درگاه خداوند رانده شد ولی فرشتگان دیگری که به اصل خلقت انسان اعتراض کرده بودند و میگفتند انسان در روی زمین خونریزی و قتل میکند، از درگاه خداوند رانده نشدند بلکه خداوند متعال با کمال احترام به آنها جواب کریمانه داد؟
تفاوت سؤال و اعتراض شیطان با فرشتگان در تبیین اینکه چرا خداوند، شیطان را در برابر سجده نکردن و اعتراض، از درگاهش راند ولی فرشتگان که به اصل خلقت انسان اعتراض داشتند، رانده نشدند.
به چند نکته باید توجه کرد: پرسش بر چند گونه است
✅استفهامی؛ اگر کسی یا کسانی نسبت به یک موضوع، که حکمت آن را نمیدانند، سؤال میکنند تا آن را بفهمند، استفهام رخ داده است. یعنی در طلب فهم چیزی هستند که نمیدانند و طالب فهماند.
این نوع پرسش نه تنها نکوهیده نیست که از نگاه دین و عقل، بسیار ستوده و با ارزش است.
اساسا کلید آگاهی و تعالی علمی و عقلی انسان همین گونه پرسشها و کنجکاویهاست.
خداوند در دو جا از قرآن کریم میفرماید: «فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ؛ هر چه را نمیدانید از اهل ذکر (دانایان) سؤال کنید» (نحل/43)
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: من لم یصبر علی ذل التعلم ساعه بقی فی ذل الجهل ابدا؛ هر کس ساعتی ذلت پرسیدن و آموختن را تاب نیاورد، تا ابد در ذلت نادانی خواهد ماند. (بحارالانوار، ج 1، ص 71)
امام صادق علیه السلام فرمود: من رق وجهه رق علمه؛ هر کس از پرسیدن حیا کند، علمش نازک و نحیف خواهد بود (همان، ج 68، ص 33)
استنکاری و استکباری؛ گاهی پرسش با انگیزههایی غیر از آموختن و فهمیدن صورت میگیرد. پرسشگر یا میداند و یا تنها در صدد انکار و بی اعتبار کردن یک گزاره است؛ سؤال میکنند تا طرف مقابل را زیر سؤال ببرند. نظیر «وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ؛ آنها را نگه دارید که باید باز پرسی شوند» (صافات/24)
از گنهکاران سؤال اعتراضی می پرسند.
نکته دوم/ علت تکریم فرشتگان و مقام انسان کامل با توجه به تفاوت دو نوع پرسش، روشن است که اعتراض و سؤال فرشتگان (فرشتگانی که مخصوص اهل زمین هستند نه همه فرشتگان) از قسم اول بود؛ یعنی مطلبی را نمیدانستند و برای آنها روشن نبود، پرسیدند تا اینکه چیزی یاد بگیرند. این سؤال نه تنها استکباری نبود که مؤدبانه هم بود. لذا هم در اول و هم در آخر سؤال، «تسبیح» مطرح است و به نزاهت و پیراسته بودن خداوند از کارهای غیر حکیمانه اعتراف دارند
(جوادی آملی، تفسیر اعراف، همان، جلسه 30)
فرشتگان بعد از فهمیدن اینکه سجده (تواضع) در برابر انسان، به بدن او نیست که از خاک آفریده شده است، بلکه تواضع در برابر مقام انسانیت و خلیفه خداست که در کالبد او روح خداوند دمیده شده است، «فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی فَقَعُوا لَهُ ساجِدینَ؛ هنگامى که کار آ ن را به پایان رساندم، و در او از روح خود (یک روح شایسته و بزرگ) دمیدم، همگى براى او سجده کنید» (حجر/29)
در حقیقت این سجده بر خداست، چون خلیفه یعنی: جانشین، و جانشین، خود استقلال رای ندارد، بلکه باید، حرف او و کارهای او را انجام بدهد و همین خلیفه، شاگرد خداست.
(چون خداوند اول معلم انسان است)
(جوادی آملی تفسیر موضوعی قرآن، همان، ص/237)
و همین انسان، استاد ملائک است
(جوادی آملی تفسیر موضوعی قرآن، همان، ص/237)
و تعظیم در برابر او هیچ محذوری ندارد
(سید احمد ضهری، تعلیم و تعلم از دیدگاه شهید ثانی و امام خمینی، (انتشارات اسلامی، چاپ 1362، 12 قم) ص90)
در مقابل او سجده کردند و خاضعانه به فرمان الاهی گردن نهادند.
بنابراین، سؤال فرشتگان نه تنها زشت نبود که ممدوح نیز بود. به همین خاطر بعد از بر طرف شدن شبهه «که منظور از انسان آن جنبه خاکی و خونریزی او نیست» همه آنها در برابر عظمت انسانیت سر تعظیم فرود آورند.
✅ادامه دارد...
🌐 مرکز مطالعات و پاسخگويي به شبهات
🕌دین کده🕌
╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮
🕌 @din20m 👈عضویت
╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
دین کده
🌺🌺🌺🌺🌺✨﷽✨ 🌹🌹🌹🌹 🌻🌻🌻 🌼🌼 #چرایی_تفاوت_موضعگیری_فرشتگان_با_شیطان؟ چرا وقتی شیطان رجیم در جریان سجده به
🌺🌺🌺🌺🌺✨﷽✨
🌹🌹🌹🌹
🌻🌻🌻
🌼🌼
.
نکته سوم/ علت رانده شدن شیطان اعتراض شیطان از نوع دوم، یعنی استنکاری و اعتراضآمیز بود. شیطان نگفت: من نمیدانم، بلکه گفت: میدانم ولی سجده نمیکنم! یعنی ربوبیت تو را قبول ندارم!
وقتی خداوند به او فرمود: «قالَ ما مَنَعَکَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ؛ (خداوند به او) فرمود: «در آن هنگام که به تو فرمان دادم، چه چیز تو را مانع شد که سجده کنى؟» گفت: «من از او بهترم مرا از آتش آفریدهاى و او را از گل» (اعراف/12) دلیل و قیاس درست کرد: «... قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ؛ گفت: «من از او بهترم مرا از آتش آفریدهاى و او را از گل» و هیچ کاملی برای ناقص سجده نمیکند. پس من نیز نباید بر او سجده کنم.
در اعتراض شیطان دو چیز نهفته است: یکی این که من بهترم و تو پستتر از من را بر من ترجیح دادی و دوم این که من فرمان تو را بر نمیدارم و سجده نمیکنم؛ یعنی هم عدالت و حکمت خداوند را زیر سؤال برد و هم در برابر فرمان او گردن فرازی و عصیانگری کرد.
خداوند قیاس او را ابطال کرد و فرمود: این تکبر است. تو عالی و مهتر نیستی و انسان هم دانی و کهتر نیست. آتش هیچ گونه مزیت و ارزشی بر خاک ندارد. تو فقط یک بعد وجود او را دیدی که من آن را از خاک خلق کردم و سجده را بر بدن خاکی او پنداشتی! ولی بعد دیگر او که «نفحت فیه من روحی؛ در او از روح خود دمیدم» را ندیدی و حقیقت انسان هم روح اوست، نه بدن خاکی او.
بنابراین جهالت و تکبر و مهمتر از اینها کفر شیطان، موجب شد که از درگاه خداوند رانده شود و الاّ هیچ کس به خاطر ترک یک سجده، مستحق جهنم نمیشود. بلکه او خود را در برابر خداوند، صاحبنظر و مسقل پنداشت؛ در حالی که حق نداشت فرمان خدا را زیر سؤال ببرد «لا یُسْئَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَ هُمْ یُسْئَلُونَ؛ هیچ کس نمىتواند بر کار او خرده بگیرد ولى در کارهاى آنها، جاى سؤال و ایراد است» (انبیاء/23)
ملائکه در امتحان الهی سر فرازانه قبول و به کرامت الهی دست یافتند ولی شیطان در امتحان ذلیلانه رد شد و از درگاه الهی دور شد!
🌐 مرکز مطالعات و پاسخگويي به شبهات
🕌دین کده🕌
╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮
🕌 @din20m 👈عضویت
╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
دین کده
🌺🌺🌺🌺🌺✨﷽✨
🌹🌹🌹🌹
🌻🌻🌻
🌼🌼
#اگر_عبادت_شیطان_که_میان_فرشتگان_بود_خالص_نبود_چطور_در_ردیف_ملائکه_بود؟
ممکن است گفته شود : اگر عبادت شیطان خالصانه نبود چگونه با آن عبادات به مقامات عالی رسیده بود و در ردیف ملائک قرار داشت؟
این که شیطان معروف و مشهور درگاه خدا بود سخنی است عرفی و ادّعایی است سست که نه قرآن کریم آن را تأیید می کند نه روایات اهل بیت(ع). ابلیس صرفاً شخصی از جنّ است که در ردیف ملائک سطوح پایین قرار داشت و یقیناً در ردیف ملائک مقرّب نبوده است. « عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ إِبْلِیسَ أَ كَانَ مِنَ الْمَلَائِكَةِ أَمْ كَانَ یلِی شَیئاً مِنْ أَمْرِ السَّمَاءِ فَقَالَ لَمْ یكُنْ مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَ لَمْ یكُنْ یلِی شَیئاً مِنْ أَمْرِ السَّمَاءِ وَ لَا كَرَامَةَ . ــــــــــ جمیل بن درّاج مىگوید: از امام صادق علیه السّلام پرسیدم كه آیا شیطان از فرشتگان بود یا امرى از امور آسمان را مىگرداند؟ امام علیه السّلام فرمود: نه از فرشتگان بود و نه امرى را مىگرداند و نه عزّت و احترامى داشت. » (الكافی،ج8 ،ص274 )
«و روی عن طاوس و مجاهد أن إبلیس كان قبل أن یرتكب المعصیة ملكا من الملائكة اسمه عزازیل و كان من سكان الأرض و كان سكان الأرض من الملائكة یسمون الجن و لم یكن من الملائكة أشد اجتهادا و لا أكثر علما منه فلما عصى الله لعنه و جعله شیطانا و سماه إبلیس وَ كانَ مِنَ الْكافِرِینَ فی علم الله. ـــــــــــ روایت شده از طاوس و مجاهد كه ابلیس قبل از اینكه مرتكب معصیت شود ملكى از ملائكه بوده و نامش عزازیل و از ساكنان زمین بود و ملائكهاى كه ساكن زمین بودند، جنّ نامیده مىشدند و از میان ملائكه هیچ كس از نظر اجتهاد و علم بالاتر از او نبود، امّا وقتى كه در برابر فرمان خدا عصیان كرد، خداوند او را لعنت نمود و او را شیطان قرار داد و وى را ابلیس نامید و او در علم الهى از كافران بود. »(النور المبین فی قصص الأنبیاء و المرسلین ،ص32 ، الفصل الثانی فی سجود الملائكة)
از روایت اخیر معلوم می شود که او جنّ بوده لکن لفظ ملک عامّ بوده و بر جنّ هم اطلاق می شده است. لذا مطرح شدن ابلیس در جمع ملائک به این معنی نیست که او حقیقتاً ملک مقرّب بوده است. او اعلم جنّها و کوشاترین آنها در عبادت بوده است امّا ملک اصطلاحی نبوده است ؛ بلکه از باب عمومیّت لفظ ملک داخل در جمع ملائکةالارض بوده است.
همچنین از امام باقر (ع) روایتی طولانی نقل شده که قسمتی از آن دلالت بر منافق بودن ابلیس دارد.
حضرت فرمودند: « وَ كَانَ الْجِنُّ تَطِیرُ فِی السَّمَاءِ فَتَلْقَى الْمَلَائِكَةَ فِی السَّمَاوَاتِ ... وَ كَانَ إِبْلِیسُ وَ اسْمُهُ الْحَارِثُ یظْهِرُ لِلْمَلَائِكَةِ أَنَّهُ مِنَ الطَّائِفَةِ الْمُطِیعَة ـــــــــ جنّها به آسمانها پرواز کرده و با فرشتهها ملاقات می کردند و به آنها درود می گفتند و از آنها دیدن می كردند و با آنها مىآسودند و از آنها مىآموختند. سپس گروهى از جنّها و نسناسها كه خدا آفرید و در میانههاى زمین با فرشتهها جا داد ، از فرمان خدا سرپیچى نموده ، و هرزگى كردند و به ناحق ستم كردند، و به یكدیگر در سركشى بر خدا بالا دستى نمودند، تا آنجا كه خون هم را ریختند، و تباهى بار آوردند و پروردگارى خدای تعالى را منكر شدند. گروه فرمانبران از جنّها به كارهاى خدا پسند و فرمانبردارى او ایستادگى كردند و از دو گروه جنّ و نسناس كه از فرمان خدا سركشى كردند جدا شدند. خدا بال جنّهایی كه از فرمان خدا سركشى كردند و تمرد نمودند را فرو ریخت و نتوانستند به آسمان بپرند و به دیدار فرشتهها برسند ؛ چون گناه و نافرمانى كردند. گروه فرمانبر خدا از جنّها ، شب و روز مانند پیش به آسمان پرواز می كردند و ابلیس كه حارث نام داشت به فرشتهها وانمود می كرد كه از گروه جنّهای فرمانبر است » (بحار الأنوار ، ج54، ص 323 )
🌐سایت بهترین سخن(مقالات)
🕌دین کده🕌
╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮
🕌 @din20m 👈عضویت
╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
دین کده
💚💜❤💖:
✨﷽✨
👌 داستانک کوتاه:خیانت در امانت به واسطه کار حرام.
#باورها
#احکام
#اخلاق
#داستانها
شماره:55
#انجام_کار_حرام_با_خیانت_در_امانت.
به دوستم سفارش دادم که از منطقه شان زعفران ناب به قیمت مناسب برایم بیاورد.
دوستم هم با تلفن سفارش داد که چندمثقال زعفران ناب از منطقه شان کنار بگذارند,تا آخر هفته خودش به روستایشان شان برود و برای من بیاورد.
اما چون دوستمان در آخر هفته نتوانست برود منطقه شان,فروشنده زعفران به دست واسطه ایی داد ,که آن واسطه به دست دوستمان برساند که بعدا دوستمان به دستم برساند.
بعد از چند روز منتظر ماندن خبری نشد, از دوستمان پی گیری کردم.
او گفت:شرمنده,واسطه ایی که میخواست زعفرانها را بیاورد,زعفرانها را برای خودش برداشته.
با حالت تاسف گفتم:چرا؟
دوستم گفت:من هم سوال کردم ,اما واسطه گفته بود که خودش نیاز داشته, و برای خودش برداشته و قیمت هم به فروشنده داده.
گفتم:خیلی ناراحتم کرد این اتفاق و این بی مسىولیتی,این دیگه چه رفتاریه؟
دوستم گفت:من هم ماندم دیگه چکار کنم.
گفتم:آخه معامله بین من و هم روستایی شما بوده,اما واسطه دخالت کرده.
دوستم گفت:حالا به نظرت معامله این جوری درسته؟
گفتم:حالا می رویم خانه حاج آقا,این مسىله را می پرسیم؟
رفتیم خانه حاج آقا ,مسىله وقضیه اتفاق افتاده را مطرح کردیم.
حاج آقا گفتن:معامله او باطل است و مشکل داره.
گفتم:چرا حاج آقا؟
گفت:چون معامله یا عقد بیع ,بین شما بوده و مالک زعفران .
,و واسطه که این جنس را نیاورده و برای خودش برداشته,معامله اش داخل در معامله شما شده و به این خاطر ,معامله واسطه باطله.
دوستم گفت:چه اشکالی دارد حالا پولش را داده به صاحب زعفران.
حاج آقا گفتن:دوباره معامله واسطه راصحیح نمیکند.
,برای اینکه این معامله به قصد دوستمان بوده و برای واسطه که نبوده,پس چون مقصود معامله واسطه نبوده معامله واسطه باطله.
دوستم گفت: حاج آقا حالا چکار کنیم؟
حاج آقا گفت:باید واسطه, جنس را به صاحب زعفران دوباره برگرداند,که اگر صاحب زعفران خواست,واسطه میتواند معامله جدیدی دیگری کند,
و واسطه در این معامله جدید مقصود ومشتری معامله جدید میشود.
در این صورت چون که عقد جدیدی هست و مشتری جدیدی, معامله درست و صحیح هست.
ویک نکته مهم اخلاقی که اگر هم معامله واسطه درست هم بشود,واسطه برای اینکه خلل در معامله قبل انجام داده,خیانت در امانت کرده وکار حرامی را انجام داده است.
🕌دین کده🕌
╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮
🕌 @din20m 👈عضویت
╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
دین کده
🌺🌺🌺🌺🌺✨﷽✨
🌹🌹🌹🌹
🌻🌻🌻
🌼🌼
#چیستی_امانتداری؟
«امانت» آن است که انسان مال خود را به دیگرى به منظور حفظ و نگهدارى بسپارد. امانتداری را از ویژگیهای مؤمنان است. اسلام خیانت در امانت را بسیار نکوهش کرده و آنرا علامت نفاق میداند.[1]
اگر صاحب مال، به صورت لفظى بگوید این مال را نزد تو امانت میگذارم، یا بدون اینکه چیزی بگوید به شخص امانتدار بفهماند که مال را براى نگهدارى به او مىدهد و او هم به همین قصد بگیرد و قبول کند، این امر تحقق مییابد و باید به احکام آن عمل نماید.[2] در زیر به برخی از این احکام و شرایط اشاره میشود:
1. خیانت در امانت حرام و از گناهان کبیره است. اگر کسى امانتى را بپذیرد باید در نگهدارى آن کوتاهى نکند و هر وقت صاحب امانت از او بخواهد بازگرداند، خواه صاحب امانت مسلمان باشد یا غیر مسلمان.[3]
[1]. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): ثَلَاثٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ کَانَ مُنَافِقاً وَ إِنْ صَامَ وَ صَلَّى وَ زَعَمَ أَنَّهُ مُسْلِمٌ مَنْ إِذَا ائْتُمِنَ خَانَ وَ ...»؛ کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، ج2، ص 291 و 232، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 ق.
[2]. امام خمینى، سید روح اللّٰه، توضیح المسائل (محشّٰى)، گرد آورنده: بنی هاشمی خمینی، سید محمد حسن، ج2، ص 431، م 2327، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ هشتم، 1424 ق.
[3]. مکارم شیرازى، ناصر، رساله توضیح المسائل، ص 385، م 1993، انتشارات مدرسه امام على بن ابى طالب (ع)، قم، چاپ پنجاه ودوم، 1429 ق
🌐منبع:اسلام کوىست
🕌دین کده🕌
╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮
🕌 @din20m 👈عضویت
╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
دین کده
🌺🌺🌺🌺🌺✨﷽✨
🌹🌹🌹🌹
🌻🌻🌻
🌼🌼
#خیانت_در_امانت_در_روایات:
با مراجعه به منابع دینی و روایی می توان تفسیر مناسبی از صفت خیانت ارائه کرد. چنانکه پیامبر اکرم(ص) فرمود:
کسیکه امانت را رعایت نمیکند،ایمان ندارد.[1]
امام علی(ع) در مورد آثار مهم دنیوی امانت و خیانت فرمود:
امانت رزق و روزی میآورد و خیانت مایه فقر است.[2]
در حدیثی دیگر میفرماید:
بدترین مردم کسی است که به امانت داری ایمان ندارد و از خیانت نمیپرهیزد.[3] از خیانت بر حذر باش؛ زیرا بدترین گناه است و شخص خائن، به جرم خیانتش معذب خواهد بود.[4]
و نیز میفرماید:
خیانت دلیل بر کمی پرهیزگاری و بیدینی است.[5]
منابع📚
[1] . مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار،بیروت، موسسه الوفا،1965م، ج74، ص 273.
[2] . همان، ج 78، ص 60.
[3] . خوانساری، جمال الدین محمد؛ شرح غررالحکم،تهران، دانشگاه تهران، 1346، ج 4 ص 175
[4] . نوری، حسین؛ مستدرک الوسائل، قم، احیاء التراث، 1398، ج۲، ص ۵۰۶
[5] شرح غرر الحکم، ج 1، ص 375.
-------------+++++-📢📢📢📢
#عوامل_و_زمینه_های_بروز_خیانت:
عوامل فراوانی را میتوان برای زمینههای بروز خیانت نام برد که در اینجا به تعدادی از آنها اشاره میشود:
1- ضعف ایمان و عقیده: همانگونه که ایمان خاستگاه بسیاری از ارزشها و از جمله امانت داری است، ضعف ایمان و عقیده یا فقدان آن از عوامل بروز خیانت است. از این رو پیامبر(ص) فرمود: نشانه منافق سه چیز است؛ آنگاه که سخن میگوید دروغ میگوید و آن گاه که وعدهای میدهد خلف وعده میکند و آنگاه که امین شمرده میشود، خیانت میکند.
( بحار، ج 72، ص 204.)
2- غلبه هوی و هوس در دنیاپرستی: انسان که هوی و هوس و دنیاپرستی بر او غلبه میکند و تنها به منافع زودگذر دنیا میاندیشد، زمینه برای خیانت در او فراهم میشود؛ زیرا این دسته افراد به عواقب خیانت فکر نمیکنند و به فرموده قرآن با غلبه هوی و هوس، پردهای بر چشم و گوش و عقل آنها افکنده شده که نمیدانند چه میکنند. «آیا دیدی کسی را که معبود خود را هوای نفس خویش قرار داده و خداوند او را با آگاهی(بر اینکه شایسته هدایت نیست) گمراه ساخته و بر گوش و قلبش مهر زده و بر چشمش پردهای افکنده است؟ با این حال چه کسی میتواند غیر از خدا او را هدایت کند؟ آیا متذکر نمیشوید؟ (جاثیه/ 23)
3- چیره شدن حرص و طمع بر انسان: انسان حریص نیز مرتکب خیانت میشود؛ هم در اموال دیگران خیانت میکند و هم در اشتغال به پُستی که شایسته آن نیست، حریص است و از این رو به جای تلاش و کوشش و غلبه بر هوی و هوس و کنترل حرص و طمع برای رسیدن به مقصود راه خیانت را در پیش میگیرد.
4- دلبستگی به مال و فرزند: « ای کسانیکه ایمان آوردهاید! به خدا و پیامبر خیانت نکنید و(نیز) در امانات خود خیانت روا مدارید، در حالی که میدانید(این کار، گناه بزرگی است).»(انفال/ 27) و بدانید اموال و اولاد شما وسیله آزمایش است. و پاداش عظیم (برای آنها که از عهده امتحان برآیند) نزد خدا است.»(انفال/ 28)
🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵
راه پیشگیری از خیانت:
برای پیشگیری از وقوع خیانت توسط افراد جامعه باید به امور ذیل توجه کرد:
1- تقویت پایههای ایمان: تقویت پایههای ایمان از طریق شناخت خدا و توکل و اعتماد بر او و اطمینان به وعدههای تخلف ناپذیر او زمینه را برای وصول به مواهب زندگی از راه مشروع فراهم میکند.
2- تأمین نیازهای معقول و مشروع: یکی از عواملی که فرد را به خیانت میکشاند، نیازمندی است و اگر مدیران و مسئولان به نیازهای معقول و مشروع کسانی که تحت مدیریت آنان هستند توجه کنند و آن را برآورده سازند، زمینه خیانت در افراد از بین میرود.
3- توجه به عواقب شوم خیانت در دنیا و آخرت: انسانی که بداند خیانت موجب رسوایی در دنیا و سرافکندگی در برابر خلق و خالق و گرفتار شدن به محرومیتهای ناشی از رسوایی و سرافکندگی و در نتیجه گرفتار فقر میشود، هر گر به آن مبتلا نمیشود و همچنین انسانی که بداند در آخرت گرفتار عذاب الهی خواهد از خیانت میگریزد. پیامبر اکرم(ص) فرمود: چهار چیز است که اگر یکی از آنها در خانهای وارد شود ویران گردد و هرگز برکت الهی آن را آباد نخواهد کرد؛ خیانت، سرقت، شرب خمر و زنا.
(بحار، ج 76، ص 125.)
4- اصلاحات اجتماعی: توجه به نقش جامعه و ایجاد بسترهای مناسب و زدودن عوامل زمینه ساز خیانت در جامعه نیز می تواند نقش بسزایی در پیشگیری از وقوع خیانت داشته باشد.
5- تقویت بنیانهای فکری و فرهنگی: اساسا گسترش کارهای فرهنگی در جامعه و استحکام بخشیدن به بنیان های فکری افراد جامعه زمینه وقوع و گسترش خیانت را در مقیاس اجتماعی از بین خواهد برد و این وظیفه به دوش مسئولین و دست اندرکاران اجتماع است.
🌐منبع:پژوهشکده باقرالعلوم علیه السّلام.
🕌دین کده🕌
╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮
🕌 @din20m 👈عضویت
╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
دین کده
💚💜❤💖:
✨﷽✨
👌 داستانک کوتاه:حقیقت قدمگاهها و مسجدجمکران؟
#باورها
#داستانها
شماره:56
#قیاس_دستور_ساخت_مسجد_جمکران_با_خواب_ساخت_قدمگاه.
پدر بزرگ یکی از دوستان دانشگاهیم رحمت خدا رفته بود.
با دوستان برای عرض تسلیت در مراسم در ختم بعد ازظهر در مسجدی که تعیین کرده بودند,رفتیم.
ما بعد از عرض تسلیت,برای کمک به دوستمان رفتیم در آبدارخانه مسجد.
مراسم یک ساعت قبل از اذان تمام شد و ما رفتیم خانه پدر بزرگ دوستمان برای کمک.
موقعه نماز که رسید رفتیم به طرف مسجد,در مسیر یک اتاقک را دیدیم که بعضی ها در آن نماز میخوانند.
به دوستم گفتم:نماز خانه تو راهی هم دارید؟
دوستم گفت:این نماز خانه نیست بلکه بالاتر نماز خانه هست.
گفتم:مسجده؟
گفت:نه ,اما مقدسه.
گفتم:چیه؟
گفت:قدمگاه.
با تعجب گفتم:قدمگاه,قدمگاه چه کسی؟
دوستم اسم امامی را آورد.
گفتم:چرا آن را قدمگاه آن امام می دانی؟
گفت:خواب دیده اند که اینجا قدمگاه امامه.
گفتم:خواب که نمی تونه دلیل دینی و شرعی بر کاری باشه.
دوستم کمی تعصب داشت,گفت:کفر نگو.
گفتم:انکار ضروریات دین که نکردم که متهم به کفر گویم می کنی.
برای پا فشاری بر اعتقادش گفت:مگر مسجد جمکران را با خواب پیدایش نکردن؟
گفتم:خیر ,در بیداری به دستور امام عصر بود.
گفت:حتما انقلاب که شد,امام عصر حکم کرده که اینقدر توسعه داده اند.
گفتم:نه ,تاریخ قضیه مسجد جمکران ,همزمان است با اواىل غیبت کبری یعنی سال 393هجری قمری است,وانقلاب اسلامی که خدا هدیه کرد به مستضعفین عالم, مقدمه ساز حکومت عدل امام زمان عجل الله تعالی هست,باید پافشاری کند در این اهداف,ومسجد جمکران هم یک نمادی است که حضرت به آن عنایت داشته,و انقلاب اسلامی باید آن را پر رنگ تر جلوه دهد.
گفت:قدمگاه نیشابور را چی میگی؟
گفتم:قدمگاه نیشابور فرق میکنه با اینجا که میگید قدمگاه,بخاطر اینکه;
اولا; چون سندی در مورد قدمگاه نیشابور بیان کرده اند.
دوما; امام رضا علیه السلام هم از آنجا گذشته است,نه اینکه خواب دیده باشند.
🕌دین کده🕌
╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮
🕌 @din20m 👈عضویت
╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯