هدایت شده از تحلیل سیاسی و جنگ نرم
● بیژن عبدالکریمی استاد فلسفه:
بسیار جالب است، افکار عمومی در ایران را به سمتی هدایت میکنند که مردم روسری از سر بردارند و علیه حکومت دینی بایستند.
همان ها در سوریه افکار عمومی را به سمت گرایش به ریشهای بلند سلفی هدایت میکنند تا علیه حکومت سکولار بجنگند و یک حکومت سلفی با قوانین اسلامی و سفت و سخت بیاورند.
بیاید کمی خودمان را از فریبهای بزرگ رهایی بدهیم، بشار از آل سعود دیکتاتورتر است یا از آل خلیفه؟
آزادی های سیاسی و اجتماعی اش از عربستان سعودی کمتر است؟ هرآنچه غرب کوشید تا بن سلمان در عربستان اجرا کند، سالها قبل در سوریه وجود داشت، نه دین اجباری بود، نه حجاب.
مشروب هم سرو میشد، که البته اکنون اعضای تحریر الشام در حال حمله به فروشگاه های مشروبات الکلی هستند در حلب و باقی شهرهای در دستشان.
بین دختر و پسر هم دیوار نبود و...
بروید فیلم های سوریه که قبل 2010 در یوتیوب بارگذاری شده اند را ببینید، کشوری زیبا، توریستی، فعال و پویا، که کنسرت های خارجی که الان در عربستان مد شده، در آنجا برگزار میشد... هیچ شباهتی به کشورهای عربی دیگر نداشت، از همه هم سکولارتر بود
اما اما و اما، برای اسرائیل یک تهدید بود و غرب این را نمی پذیرد.
بحث نه بر سر دین شماست، نه دیکتاتور بودن یا نبودن حکومت شما و نه حتی سکولار یا مذهبی بودن آن... هر کدام از اینها به مقتضای نیاز آنها میتواند برای ما مردم این منطقه زیبا یا زشت جلوه کند.
ما مردم خاورمیانه کی میخواهیم به خود بیاییم و دست از بازیچه سیاستهای غرب و شرق شدن برداریم، خدا میداند. هر روز سازی میزنند و ما هم به هر سازشان آن گونه که می خواهند می رقصیم.
🇮🇷تحلیل سیاسی و جنگ نرم
✍@tahlile_siasi
✍@tahlile_siasi
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
🔻براندازیِ هویّتی در جمهوری اسلامی -۱
🖊مهدی جمشیدی
[یکم]. میخواهند بهصورت تدریجی و تکهتکه، جمهوری اسلامی را مشروط و محدود کنند؛ طرحهایی بهظاهر فرهنگی و در باطن، امنیتیِ خود را قطعهقطعه اجرا میکنند تا حسّاسیّتها، چندان برانگیخته نشوند و امکان پیشروی برایشان وجود داشته باشد. این پیشرویها، کار را به مرحلهای خواهد رساند که نظام، امکان عمل و مواجهه را از دست خواهد داد و دچار انفعال یا مصلحتاندیشی میشود. به زبان فقهی باید گفت میخواهند ولیّفقیه را از وادی «حقیقت» به وادی «مصلحت» سوق بدهند و استقرار شریعت را از نظر اجتماعی، ممتنع سازند. موقعیّتهایی میآفرینند که در آنها، باید بر اساس اصل تزاحم و تقدیم اهم بر مهم عمل کرد و از پارهای ارزشها گسست و خطوط قرمزِ دیگری را ترجیح داد. وقتی بهصورت کلّی و راهبردی نگاه میکنیم، درمییابیم که خطوط قرمزِ فرهنگی، یکی پس از دیگری، در حال شکستهشدن هستند و ما همچنان در حال عقبنشینیِ ارزشی هستیم. بدیهیّات فرهنگیِ دهۀ شصت، ابتدا به «پرسش» و «ابهام» تبدیل میشوند و آنگاه به فاصلۀ اندکی، حالت «مسألهوار» و «مناقشهبرانگیز» مییابند و باید بهناچار و از سرِ اضطرار، از آنها عبور کرد. اگر مجموعی و برآیندی به عرصۀ فرهنگی بنگریم، حیرت خواهیم کرد که چگونه این مسیر افولی و نزولی را پیمودهایم، ولی مسأله این است که نگاه ما، قطعهای و تکهای است و رویدادها را در کنار یکدیگر نمینشانیم و نظرِ راهبردی به عرصه نمیافکنیم.
[دوم]. شگرد جریان تجدّد در این زمینه، «عادیسازی» است و برای عادیسازی نیز باید حوصله داشت و کار را به زمان سپرد. ابتدا یکی از ارزشها را به بحث عمومی میکشانند و دربارۀ آن، شبهه و اشکال مطرح میکنند و در همین راستا، «مفهومسازیِ منفی» میکنند تا زمینۀ اجتماعی، فراهم آید. سپس ضربههای کاری و ناگهانی وارد میآورند تا «پیشرویِ جهشی» رخ بدهد. تجربۀ کشف حجاب، صورت تامّ و تمامی از این صحنهآرایی است. از سالهای آغازین دهۀ نود، جریان مهاجرت برخی بازیگران به وقوع پیوست و این مهاجرتها، به کشف حجاب و برهنگی، گره خورد. در آن دوره، امکان کشف حجاب در درون ایران، افسانۀ محال و نشدنی به نظر میرسید، اما برای زمینهسازی، کشف حجابِ پنهانی در دستورکار قرار گرفت. مفاهیمی همچون «آزادیهای یواشکی»، «چهارشنبههای سفید»، «نه به حجاب اجباری»، در همین دوره ساخته شدند. در سال نودوشش، ناگهان مفهوم «دختران خیابان انقلاب» را صورتبندی کردند که در ذیل آن، برخی زنان در خیابان و آشکارا، روسری خود را بر سرِ چوب نهادند. شاید حدود سی نفر در شهرهای مختلف، چنین کردند و با همۀ آنها نیز مواجهۀ قضائی صورت گرفت، اما نهفقط این موج تصنّعی و سازماندهیشده، فروننشست، بلکه چندی بعد، مسألۀ امکان کشف حجاب در درون وسیلۀ نقلیه مطرح شد؛ با این توجیه که درون وسیلۀ نقلیه، حریم خصوصی است. انتخابات ریاستجمهوری در سال نودوشش که در آن، تکنوکراتها به قدرت رسیدند، به صحنۀ معاملۀ آنها بر سرِ حجاب تبدیل شد و زینپس، جریان تجدّدی احساس کرد که شرایط از نظر سیاسی، فراهم شده است.
[سوم]. در این میان، حاکمیّت، هیچ طرح و تدبیری برای مواجهه با موج شکل گرفته در دست نداشت و نظارهگر و منفعل بود. همه در انتظار تصمیم دیگران بودند و یا در انتظار زمان مساعدی که بتوان این زخم را علاج کرد؛ درحالیکه گذر زمان، رخنه و عفونت ایجاد کرد و اصلاح و تغییر را دشوارتر نمود. بخشهایی از حاکمیّت نیز که بینش لیبرالی یافته بودند، کمترین اعتقادی به خطوط قرمزِ فرهنگی از جمله حجاب نداشتند. این «وضعِ رهاشده»، سبب گردید که حدود شصت درصد از کشف حجاب، در همین مدّت به وقوع بپیوندد. تنها امری که میتوانست حاکی از مواجهۀ نظام باشد، حضور تعداد اندکی گشت ارشاد در نقاط محدودی از شهر تهران بود. این حضور بسیار ناچیز، بسیار بزرگنمایی میشد؛ چنانکه گویا نظام، به قلعوقمع زنان و دختران همّت گمارده و به خشونت بیپروا روآورده است. واقعیّت، بر رهاشدگی و هرجومرج فرهنگی دلالت داشت، اما روایت، سخن دیگری داشت. حاکمیّت، نه «واقعیّت» را در اختیار داشت و نه «روایت» را. هر دو به دست باد سپرده شده بودند و بدین سبب، حلقۀ محاصرۀ فرهنگی، هر لحظه تنگتر و منقبضتر میشد. توقع میرفت که شورای عالی انقلاب فرهنگی در این برهه، علاج و تدبیری در پیش بگیرد و چالشها را پیشبینی کند و نهادهای فرهنگی را به سوی مقصد واحدی سوق بدهد، اما دریغ از فهم زمانه و ضرورتهای آن. سرانجام، اغتشاش «زن، زندگی، آزادی» از راه رسید و چهل درصدِ باقیمانده نیز به وادی کشف حجاب راه یافتند.
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
🔻براندازی هویّتی در جمهوری اسلامی -۲
🖊مهدی جمشیدی
[چهارم]. در مواجهه با اغتشاش «زن، زندگی، آزادی»، بسیاری از نیروهای انقلابی دچار انفعال ذهنی و شناختی شدند و از اغتشاش، روایت وارونه ارائه کردند. همچنان که در فتنۀ سال هشتادوهشت، کسانی تصوّر میکردند که مسأله، «تقلّب در انتخابات» است، در اینجا نیز گمان کردند که مسأله، «مواجهۀ گشت ارشاد» است؛ این یعنی روایت آنها، تطابق ابتدایی با روایت جریان تجدّدی داشت. بهبیاندیگر، در صورت مسأله، مخرج مشترک با جریان تجدّد یافته بودند و این خود، بر پاسخها و راهحلها نیز اثر جدّی میگذاشت. جریان فرهنگی و رسانهای متجدّد، دستکم از سالهای آغازین دهۀ نود، بر حجاب متمرکز شده بود و معطوف به آن، مفهومسازی منفی و چهرهسازی میکرد و میکوشید زمینه را برای ایجاد یک «جبهۀ نزاع» فراهم آورد و در نهایت نیز در یک نقطۀ بحرانی، به آنچه که میخواهد دست یابد. در تمام سالهایی که آن «زمینههای فکری» و «بسترهای اجتماعی» پدید آمدند و ذرهذره و قطعهقطعه، مقدّمات تدارک دیده شدند، نیروهای انقلابی در غفلت و خاموشی به سر بردند و سرانجام در نقطۀ بحرانی، یعنی در متن اغتشاش، تازه دریافتند که چه رخ داده است. البته همچنان که اشاره شد، حتی در این نقطه نیز بسیاری در اثر خطای تحلیلی، پنداشتند که مسأله، قابلتقلیل به مواجهۀ گشت ارشاد است و ریشۀ همۀ این تنشها و تلاطمها، در عملکرد نیروی انتظامی است؛ حالآنکه طرح فرهنگیِ جریان تجدّدی از آغاز، نفی اصل حجاب و زدودن الزام قانونی به آن بود. کلیدواژۀ «حجاب اختیاری»، نشان میدهد که در نظر آنها، باید جنبۀ قانونی حجاب، کنار نهاده شود و حجاب در حد یک انتخاب شخصی و سلیقهای، تنازل یابد، نه اینکه نوع مواجهه با کشف حجاب، تغییر کند و سازوکارهای فرهنگی و هویّتی انتخاب شوند.
[پنجم]. اما چرا جریان تجدّدی در پی نفی جنبۀ قانونی حجاب و تبدیل آن به یک انتخاب شخصی و سلیقهای بود؟ چرا این جریان، یک دهه در اینباره، تلاش رسانهای و نمادین کرد و کوشید جامعه را به سوی انگارۀ حجاب اختیاری سوق بدهد؟ مگر کشف حجاب در معادلۀ براندازی جمهوری اسلامی، چه سهم و نقشی دارد؟ کشف حجاب، چگونه به براندازی کمک میکند و این امر فرهنگی، چه نسبتی با امر سیاسی دارد و به چه واسطههایی در تداوم حاکمیّت، اختلال ایجاد میکند؟ پاسخدادن به این پرسش در شرایط کنونی که کشف حجاب، تعیّن و تحقّق یافته و پیامدها و نتایج آن را به وضوح مشاهده میکنیم، دیگر کار دشواری نیست. همچنان که دین اسلام، «شعائر» دارد که وجه نمادین آن را جلوهگر و مشاهدهپذیر میسازند و تمایز و حتی اقتدار در عرصۀ عمومی میآفرینند، نظام جمهوری اسلامی نیز در حوزۀ زیست زنانه، نمادها و ظهورات و تعیّناتی دارد که از آن جمله، حجاب است. البته این نماد، خودساخته و بشری نیست، بلکه ریشه در حکم الهی دارد و نظام جمهوری اسلامی نیز به سبب اینکه باید در عرصۀ عمومی، احکام شریعت را محقّق کند، آن را قانونی کرد و بهتدریج، وجه نمادین بخشید. حال در این جغرافیای معنایی، روشن است که درهمشکستن حجاب در عرصۀ عمومی، بنیان هویّتی و نمادینِ نظام سیاسی را متزلزل و مخدوش میسازد و آن را با چالش مشروعیّت و تنگنای اقتدار روبرو میکند. کشف حجاب در قالب شرع، حرام شرعی است و در قالب سیاست، حرام سیاسی؛ چراکه به معنی «نافرمانی مدنی» و «معارضۀ با حکومت دینی» است. در اینجاست که حجاب از حوزۀ فرهنگ و سبک زندگی به حوزۀ امنیّت و اقتدار سیاسی راه و تعمیم مییابد و به یک ابزار مهم برای براندازی نظام تبدیل میگردد. این تقابل، گرچه یک انتخاب شخصی و فرهنگی معرفی میشود، اما در اثر روایتپردازی، وجه نمادین یافته و به معنی «کنش براندازانه» است. این معنا، در اختیار فرد نیست که وی بتواند به قصد و نیّت خویش ارجاع بدهد، بلکه در زمینۀ اجتماعی، آفریده میشود؛ آنچه را که در متن یک روند اجتماعی، وجه نمادین یافته و ذیل «نه به حجاب اجباری»، تفسیر شده است، قابل بازتفسیر نیست. بنابراین، خواهناخواه، هر کشف حجابی در این موقعیّت روایتی و تفسیری، معنایی جز معارضۀ با حکومت دینی ندارد. پیش از دهۀ نود، نهفقط کشف حجاب وجود نداشت، بلکه ضعف در حجاب نیز به معنی تقابل با حکومت دینی، تفسیر نشده بود؛ بلکه به انگیزههای شخصی و سلیقهای ارجاع داده میشد؛ چنانکه از «نقص در معرفت دینی» سخن به میان میآمد و یا «میل به تبرّج»، برجسته میشد. اما در دهۀ نود به این سو، طرح امنیّتی برای ایجاد شکاف میان حاکمیّت و مردم، بر روی مسألۀ حجاب، متمرکز شد و آن را به مهمترین نماد سیاسی و ضدهویّتی خویش تبدیل کرد.
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
هدایت شده از کانال اطلاع رسانی مفام
جریان شناسی جهان اسلام - استاد ربیعی فر.mp3
71.2M
📢فایل صوتی نشست تخصصی جریان شناسی جهان اسلام با توجه به تحولات منطقه
🔰با ارائه استاد حجت الاسلام احمد ربیعی فر
#جریان_شناسی
#تحولات_منطقه
#سوریه
#مجمع_فرق_ادیان_اقوام_مذاهب
#مفام
🖇@mafam1392
هدایت شده از نقطه زن تحلیل های حجت الاسلام دکتر راسخی
29 - rahbord 25-08-03.mp3
38.39M
🎬 برنامه راهبرد رادیو معارف
🔹 موضوع : اندیشه های راهبردی امامین انقلاب
🔸 کارشناس: حجت الاسلام دکتر راسخی
🔻 جلسه نهم: ۱۴۰۳/۸/۲۵
🔘 راهبرد مدیریتی امام در کادرسازی و نظریه پردازی سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۷
✍️ نقطه زن/ تحلیل های سیاسی اجتماعی حجت الاسلام دکتر راسخی 👇
https://eitaa.com/gam_dovvom
هدایت شده از بیداری طلاب
🔴 مهمترین دغدغه اجتماعی آقا!
🔴 از کنار اینها ساده میگذریم!!
به صورت اتفاقی دیدم که تعدادی از برنامههای خانوادهمحور تلویزیون در این چند روز در مورد #سقط_جنین صحبت میکنند. موضوعی که بارها خواستهام در موردش بنویسم اما هر بار دستم به نوشتن نرفته ...
توصیه میکنم این چند خط را حتما بخوانید. چند عبارت ظاهراً پراکنده نوشته شده، اما بسیار مهماند؛
1️⃣ مسئلهها اگر حل نشوند، تبدیل به چالش میشوند. چالشها اگر حل نشوند تبدیل به #بحران میشوند. بحرانها اگر حل نشوند، حیات موجود به خطر میافتد.
2️⃣ برخی بحرانها اثرات کوتاهمدت و مقطعی دارند مثل قطع برق، بیماریهای واگیردار محدود، اعتصابات کارگری و ...
👈 این جنس بحرانها نیاز به اقدامات سریع و #عمدتاً کوتاهمدت دارند.
3️⃣ برخی بحرانها اثرات میانمدت و بلندمدت دارند. از این جمله میتوان به بحرانهای زیست محیطی مثل فرسایش خاک، گرم شدن زمین یا بحرانهای ناشی از جنگهای بیولوژیکی و یا بحرانهای جمعیتی اشاره کرد.
👈 این جنس بحرانها عموما نیاز به مجموعه اقدامات میانمدت و بلندمدت دارند.
4️⃣ #جمعیت، مهمترین و حیاتیترین #رکن_زیرساختی جامعه است. کاهشِ جمعیتِ فعال، اختلالِ جدی در ساختارهای اقتصادی جامعه ایجاد میکند، مانع پویایی اجتماعی و فرهنگی جامعه میشود، ساختارهای دولتی و خدماتی را دچار اختلال میکند، روی توان دفاعی و امنیتی یک سرزمین اثرات زیادی میگذارد و ...
5️⃣ ظاهر و باطن امر بر این است که مهمترین دغدغه اجتماعی رهبری مربوط به موضوع #جمعیت است. جایی که چالش اساسی بسیاری از کشورهای اصطلاحاً پیشرفته نیز شده و برای حل آن بعضا با اَبَربحران روبرو هستند.
6️⃣ ایران تا حدود دو دهه قبل، #روند نسبتا مناسبی در رشد جمعیت داشته اما از ۱۰ سال گذشته، با روند کاهشی جدیتری در نرخ موالید روبرو شده.
از حدود ۷ سال قبل تعداد متولدین، از سالانه حدود یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر به نزدیک یک میلیون نفر در سال رسیده است.
رشد جمعیت به یک بحران در کشور ما تبدیل شده ...
7️⃣ بحران رشد جمعیت در کشور ما، نیاز به اقداماتِ بلند مدت و در عین حال عاجل دارد! اگر صرفا به اقدامات بلندمدت دلخوش کنیم کار پیش نخواهد رفت، کمااینکه در سالیان گذشته اقداماتی که ظاهراً بلندمدت هستند، صورت نگرفته!
7️⃣ مطابق با آمارها سالانه بین ۳۵۰ هزار تا ۵۳۰ هزار سقط جنین در کشور اتفاق میافتد!! از این تعداد، فقط و فقط بین ۳ تا ۴ درصد قانونی است! از موارد غیرقانونی هم تنها حدود ۳، ۴ درصد در بستر خارج از خانواده (غیرشرعی) اتفاق میافتد. این یعنی بیش از ۹۰ درصد از سقط جنین در کشور مربوط به خانواده است! زن و شوهری که با میل خودشان فرزندشان و پاره تنشان را از بین میبرند!
8️⃣ جلوگیری از سقط جنین، یک مُسَکِن برای برونرفت از شرایط فعلی و راهحل کوتاهمدت بحران رشد جمعیت است. مشکل اینجاست که سوای عدم آگاهی خانوادهها نسبت به عوارض آن، به گفته رییس انجمن زنان و زایمان، کار سقط از مافیا گذشته و تبدیل به یک صنعت شده است!
9️⃣ در سمت خانواده نیز باید توجه داشت که سقط جنین سوای حرمت شرعی، در موارد بسیاری با آسیبهای طولانیمدت جسمی، روانی و عاطفی برای مادر همراه است. افسردگی و بعضا از بین رفتن فرصت بارداری مجدد از نتایج شایع سقط هستند ...
دربارهاش بیشتر مینویسم. وقتی جمعیت، #مهمترین دغدغه اجتماعی حضرت آقاست، باید در موردش بیشتر بدانیم و بیشتر فعال شویم، اما متاسفانه از کنار اینها ساده میگذریم. با آقا هم گزینشی برخورد میکنیم ...
🔻🔻عضو شوید🔻🔻
♨️بزرگترینکانالخبریتحلیلیطلاب
هدایت شده از بصیرت رسانهای
هسته گرایان سایبری
در اواخر دهه هشتاد نشریه ای بود به نام _"هسته های مقاومت تاکتیکی(همت)"_ که هرکسی را که منتقد اشتباهات رو به فزاینده احمدی نژاد بود، به حساب یاران هاشمی فاکتور میکرد و با ایجاد جنگ روانی، منتقدان درون گفتمانی دولت وقت را به سکوت میکشاند در حالی که فروکاهش آرایش سیاسی کشور به مخالفان و موافقان احمدی نژاد، کم لطفی در ظرفیت و تنوع گسترده نیروهای سیاسی بود.
الان هم به مدد جریان #استعمار_سایبری ، هسته های مقاومت تاکتیکی دیگری شکل گرفته و هرکسی منتقد رفتارهای ژورنالیستی و سیاستزده برخی از عناصر دولت در ول کردن فضای مجازی باشد، در طیف مقابلِ دوقطبی کذایی و موهومِ "موافق فیلترینگ-مخالف فیلترینگ" قرار میدهد... نقل است به کرگدن گفتند دنیا چند قسمت است؟ در پاسخ گفت : دو قسمت! اینطرف و آنطرف شاخ من... حرف کرگدن اشتباه نبوده ولی به درد آدمیزاد نمیخورد چرا که با شاخص شاخ نمیتوان عالم را تبیین کرد.
واقعیت اینست که #فيلترينگ چند سکوی آمریکایی جزو سیاستهای سلبی نظام حکمرانی سایبری بوده و علت بسنده کردن بدین سیاست، صرفا از سر ناچاری و نداشتن برنامه جامع اثباتی برای #حکمرانی_قانومند بوده است و غالب دولتها هم وظیفه کلان و اثباتی خود را در این حوزه به درستی انجام نداده اند و در کمال تاسف هرازگاهی هم با موجهای سیاست زده و غیرکارشناسی صحبت از کنار گذاشتن همین نیم بند ابزار حکمرانی هم دارند. ابزاری که در تمام دنیا مورد استفاده دولتهاست و به اسم شعارهای خام دموکراتیک کنار گذاشته نشده و در جای خود کاربرد خودش را دارد.
اینکه در حکمرانی فضای مجازی نباید رویکرد سلبی صرف داشته باشیم حرف درستی است ولی وقتی میتوان از بازنگری در ابزارهای سلبی صحبت کرد که طرحی بزرگتر و اثباتی موجود باشد.
فلذا پرسش اینست که آقایانی که به دنبال رفع فیلتر این چند سکوی آمریکایی هستند آیا طرحی کلان و اثباتی و جامع برای تامین #حکمرانی_فضای_مجازی جمهوری اسلامی دارند؟ اگر دارند لطفا چکیده اش را در چند خط به مردم گزارش دهند.
✍ عزیز نجف پور آقابیگلو
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📲 کانال تشکیلات #بصیرت_رسانهای 👇
https://eitaa.com/joinchat/240058421Cb84049d5f7
هدایت شده از احمدحسین شریفی
◻️نخودسیاهِ راهکار فرهنگی برای کنترل ناهنجاریهای اجتماعی!
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹سالیانی است هر زمانی که برخی از مدیران کشور، تصمیمی بر مواجهه با فعالیتهای ضدفرهنگی و ضداخلاقی در سطح جامعه میگیرند مخالفان ارزشهای اسلامی و دلدادگان لیبرالیسم غربی در کشور ما، با ژستی روشنفکرانه، فریاد برمیآورند که «برای اصلاح فرهنگ، فقط باید کار فرهنگی انجام گیرد!» شوربختانه، این القائات لیبرالیستی آنقدر اثرگذار بوده است که بر ذهن و زبان برخی از مسؤولان ارشد کشور و حتی برخی از روحانیان سنتی نیز تأثیر گذاشته است. تا جایی که برخی از آنها را واداشته است که مجریان قانون را به گردنکشی دربرابر قانون دعوت کنند!
🔸این در حالی است که
اولاً، هیچ هنجاری در هیچ «جامعه»ای، به صرف کار فرهنگی، نهادینه نشده و نخواهد شد. به عنوان مثال، تاکنون هیچ کشوری نتوانسته است به صرف فعالیت فرهنگی و با ساخت پویانماییهایی مثل «سیاه ساکتی» و امثال آن ارزشی مثل نظم و انضباط ترافیکی را، که همگان مفید بودن و بلکه ضروری بودن آن را برای حیات اجتماعی درک میکنند، نهادینه کند. بلکه در کنار آن و همزمان با تبیین و آموزش و کار فرهنگی، جرایم بسیار سنگین مالی و اعتباری برای نقض قوانین ترافیکی هم وضع کردهاند؛ دوربینهای نظارتی هوشمند برای شناسایی متخلفان و قانونشکنان هم نصب کردهاند و هزاران نفر را برای نظارت بر حسن اجرای آن قانون به کار گرفتهاند.
ثانیاً، #پیامبر_اکرم (ص) نیز (که بدون تردید یکی از بزرگترین تغییرات فرهنگی را در طول تاریخ در شبهه جزیزه عربستان انجام داد) برای تحقق فرهنگ اسلامی هرگز به «اصلاح باورها و بینشها»، و «آموزش ارزشها و ضوابط اسلامی» و امثال آن اکتفا نکرد؛ بلکه به صورتی «جدی، قاطع، سریع و بدون تبعیض» با متخلفین و قانونشکنان و مفسدان و هنجارشکنان برخورد سخت هم داشتند.
و ثالثاً، این مدعیان هیچگاه حاضر نشدهاند الگو، راهکار و طرح و برنامهای مشخص از اقدامات فرهنگی مورد نظرشان را برای مواجهه با فعالیتهای ضدفرهنگی ارائه دهند! هر زمانی که از آنها مطالبه راهکار فرهنگی برای مواجهه با آسیبهای اجتماعی و فرهنگی شده است، گفتهاند، این کاری دشوار است و باید با کارشناسان نشست و از آنها خواست! و البته شاید خود این آقایان ندانند که ناآگاهانه به سربازانی بیمزد و مواجب و ظاهرالصلاح برای «لیبرالیسم فرهنگی» از یک طرف و «آنارشیسم دولتی» از طرف دیگر تبدیل شدهاند!
#فرهنگ
#قانون
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
◻️راهبرد دوستپنداری دشمن
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یکی از پیچیدهترین و البته مخربترین شگردهای دشمنان، غافل کردن مردم از «دشمن» است!
بدترین حالت برای یک فرد یا ملت آن است که دشمن را دوست بپندارد و دوست را دشمن.
این، نوعی مسخ سیاسی است که با ابلهسازی مردم از طریق ابزارهای رسانهای و تطمیعهای صرفاً مجازی صورت میگیرد. این نوع از مسخشدگان، حتی حاضر نیستند ظرفیتها و توانمندیها و شأن و منزلتهای موجود ملت خود را هم باور کنند. آنان عاشق توهمات و شیفتهی نادیدهها و ناموجودها و موهوماتیاند که دشمنان به آنان میگویند.
ملتی که اینچنین مسخ شده باشد، به لقمهای آماده برای بلعیده شدن تبدیل میشود. وقتی چشمهایش باز میشود که دیگر سودی برایش ندارد! چنین مسخشدگانی، نه تنها خود بلکه نسلهای آینده خود را نیز تباه میکنند:
«هیچ کس بهخاطر غفلت ستایش نمیشود. هیچکس بهخاطر چشمها را بر هم گذاشتن، مدح نمیشود. اگر بر آدم غافل ضربهای وارد شد، اوّل کسی که مسؤول و مذموم است، خود اوست؛ مراقب باشید.»(رهبر معظم انقلاب، ۲۱/ تیر ۱۳۷۸)
#دشمنشناسی
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
✍️ احمدحسین شریفی
🔻اگر دیدید کس یا کسانی فیلسوفانه توصیفی سیاه و ناکارآمد از کارنامه اعجازگونه انقلاب اسلامی ارائه میدهد، بدانید به احتمال زیاد، کارنامه انقلاب را با عینک «توسعه غربی» و لیبرالی میبیند. او بعد از نیم قرن جدال تمام عیار انقلاب اسلامی و نظام سرمایهداری هنوز نفهمیده است که کارنامه انقلاب را نمیتوان با ترازوی توسعه غربی و نظام سرمایهداری توزین کرد! بنابراین با او بحث و چون و چرا نکنید. آب در هاون کوبیدن است. فقط بگویید:
وصال دولت بیدار ترسمت ندهند
که خفتهای تو در آغوش بخت خوابزده
#غرب
#توسعه
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
◻️اعجاز نگاه جهادی در مدیریت
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به گواهی تجربه زیسته ما در طول ۴۶ سال گذشته، در هر جایی که نگاه انقلابی و جهادی بر مدیران و مدیریت، حاکم بوده است، به پیشرفتهای اعجازگونهای دست یافتهایم و هر جا یا زمانی که مدیران ما چنین نگاهی نداشته و نگاههای سکولاریستی و اینجهانی و مادی بر آنان حاکم بوده است، علیرغم همه هزینهها، نتوانستهایم به نحو رضایتبخشی پیشرفت کنیم.
در مدیریت جهادی، «ارادهها» حاکم بر «داشتهها»ست.
در مدیریت جهادی، «امکانات» تعیینکننده «اقدامات» نیستند؛
در مدیریت جهادی، «موانع» تبدیل به «موتور محرکه» میشوند؛
در مدیریت جهادی، «تهدیدات» به هر میزان که بزرگ باشند، به «فرصتهای» بزرگتری تبدیل میشوند؛
در مدیریت جهادی، چارچوبهای خشک سازمانی، بهانه کمکاری یا کندکاری نیستند؛
مدیران جهادی، در عین رعایت نظم و قانون و اخلاق سازمانی، از مسیرهای فراسازمانی غافل نیستند؛
مدیران جهادی در کنار پرکاری و خستگیناپذیری، در همه فعالیتهای خود دو جهتگیری مهم را فراموش نمیکنند: (۱) حرکت در «راه خدا» و (۲) حرکت در «راه خدمت به مستضعفین»: «ما لَکُم لا تُقاتِلونَ فی سَبیلِاللَّهِ وَ المُستَضعَفینَ» یعنی هم دنبال «تعالی معنوی» افراد و سازماناند و هم دنبال «تحقق عدالت اجتماعی».
مدیران جهادی، بیتوقعاند؛ در امورات شخصی خود هیچ هزینه زائدی برای سازمان ایجاد نمیکنند؛
مدیران جهادی، حتی توقع تشکر و قدردانی از دیگران ندارند؛ آنان صاحب اصلی کار را کس دیگری میدانند و دنبال کسب رضایت او هستند.
مدیران جهادی، به دلیل اخلاص و توکل و توسلی که دارند، کمتر دچار خطای در تشخیص میشوند. «اگر روحیه جهادی حاکم باشد، غالباً درست میبینند، و همیشه خوب عمل میکنند و پیش میروند.»
مدیران جهادی، در عین توجه به مسائل روزمره و حل نیازهای موردی و مقطعی، کلنگر، آیندهنگر و دوراندیشاند؛
از بزرگترین مدیران جهادی، آیتالله #شهید_رئیسی بود که به تعبیر نائب المهدی «واقعاً شب و روز نمیشناخت؛ واقعاً دنبال آفرین و احسنت برای اینهمه کاری که میکرد نبود.»
#مدیریت
#جهاد
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🖌 نوشتار و صوت 🎤 (5:51 دقیقه)
پرسش:
👈 برخی میگویند وقتی دیگران اصولی را رعایت نمیکنند، مثلاً بدحجابی و اختلاس رواج یافته، من چرا رعایت کنم؟!
پاسخ (نشانی پیوند):
✍️ چرا نمیگوید: «حال که بسیاری از مردم، مسلمان و صالح میباشند، من چرا نباشم؟!»
✔️ هر انسان متخلف، مجرم و هنجار شکنی، ابتدا خودش میداند که بیراهه را برگزیده و خطاکاری را پیشه نموده است؛ منتهی دأب آدمی این است که همیشه میخواهد خود را توجیه و تطهیر کند و دیگران را مسبب خطاهایش بیان نماید!
✔️ اگر این توجیه، منطقی و درست بود، نباید هیچ کسی هنگام بعثت پیامبران الهی، ایمان میآورد، چرا که اکثریت جامعه، کافر و مشرک بودند!
✔️ هر کسی به مقصد آن راهی میرسد که خودش آن را انتخاب نموده و طی مینماید، حال مقصد یا نور است و یا نار!
✔️ خداوند سبحان به هر کسی عقل داده و آن را حجّت باطنی خودش در عموم قرار داده تا با عقلی که به نور علم میبیند، حقایق عالَم هستی و خوب و بد را بشناسند... .
بیشتر را اینجا بخوانید یا بشنوید: 👇
https://www.x-shobhe.com/shortanswer/13577.html
@X_shobhe