eitaa logo
دکتر کبری خزعلی
128 دنبال‌کننده
14هزار عکس
14.9هزار ویدیو
222 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روزنه
متن کامل اعلامیه مشترک شهید مطهری و بازرگان در نقد افکار شریعتی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بسم الله الرحمن الرحیم نظر به این‌که مسائل مربوط به مرحوم دکتر علی شریعتی، مدتی است موضوع جنجال و اتلاف وقت طبقات مختلف و موجب انصراف آن‌ها از مسائل اساسی و حیاتی و وسیله بهره‌برداری افراد و دستگاه‌های مغرض گردیده است، این‌جانبان تبادل نظر در این مسائل را ضروری دانستیم و در یک سلسله مذاکرات به این نتیجه رسیدیم که تا حدود زیادی وحدت نظر داریم و با توجه به این‌که بیشترین افراد که دچار این سردرگمی و بیهوده کاری هستند، از قشر حقیقت‌طلب‌اند، وظیفه شرعی دانستیم، عقاید و نظریات مشترک خود را در این زمینه نخست به طور اجمال و سپس به طور تفضیل به اطلاع عموم و به ویژه این قشر برسانیم. باشد که وسیله خیری برای رهایی از این سردرگمی و بازگشت به وحدت و الفت میان مسلمانان گردد که البته موجب رضای خدای متعال خواهد بود. آن‌چه درباره آن مرحوم شایع است یا مربوط است به جنبه گرایش‌هایش و یا استنباط‌ها و اظهار‌نظر‌هایش در مسائل اسلامی که در آثار و نوشته‌های او منعکس است. این‌جانبان که علاوه بر آشنایی به آثار و نوشته‌های مشارالیه، با شخص او فی‌الجمله معاشرت داشتیم، معتقدیم نسبت‌هایی از قبیل سنی‌گری و وهابی‌گری به او بی‌اساس است و او در هیچ یک از مسائل اصولی اسلام، از توحید گرفته تا نبوت و معاد و عدل و امامت، گرایش غیراسلامی نداشته است. ولی نظر به این‌که تحصیلات عالیه و فرهنگ او غربی بود و هنوز فرصت و مجال کافی نیافته بود در معارف اسلامی مطالعه وافی داشته باشد، تا آن‌جا که گاهی از مسلمات قرآن و سنت و معارف و فقه اسلامی بی‌خبر می‌ماند، هر چند با کوشش زیاد به تدریج بر اطلاعات خود در این زمینه می‌افزود، در مسائل اسلامی (حتی در مسائل اصولی) دچار اشتباهات فراوان گردیده است که سکوت در برابر آن‌ها ناروا و نوعی کتمان حقیقت و مشمول سخن خداست که : ان الذین یکتمون ما انزلنا من البینات و الهدی من بعد ما بیناه للناس فی الکتاب اولئک یلعنهم الله و یلعنهم للاعنون. از این‌رو، با توجه به اقبال فراوان جوانان به کتب مشارالیه و این‌که خود او در اواخر عمر در اثر تذکرات متوالی افراد بی‌غرض و بالاتر رفتن سطح مطالعات خودش متوجه اشتباهات خود شد و به یکی از نزدیکانش وکالت تام برای اصلاح آن‌ها داد، این‌جانبان بر آن شدیم به حول و قوه الهی ضمن احترام به شخصیت و تقدیر از زحمات و خدماتش در سوق دادن نسل جوان به طرف اسلام بدون مجامله و پرده‌پوشی و بدون اعتنا به احساسات طرفداران متعصب و یا دشمن مغرض، طی نشریاتی نظریات خود را درباره مطالب و مندرجات کتاب‌های ایشان بالصراحه اعلام داریم. از خداوند متعال مدد می‌طلبیم و از همه افرادی که بی‌غرضانه نظریات مستدل خود را در اختیار ما قرار ‌دهند و ما را در این راه یاری نمایند متشکر خواهیم شد. والسلام علی من اتبع الهدی. مهدی بازرگان، مرتضی مطهری 🔶حاشیه روزنه این اعلامیه در آن زمان با مشت آهنین مریدان غالی آقای شریعتی مواجه شد و نهایتا فشارهای سیاسی موجب شد بازرگان تلویحا از موضع قبلی اش عقب نشینی کند اما در بیانیه دومش بار دیگر بر ضرورت نقد آثار شریعتی تاکید کرد و آنرا ضروری دانست. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از روزنه
توصیه امام خمینی به جوانان پیرامون استفاده از آثار استاد شهید مطهری @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بسم الله الرحمن الرحیم‌ گرچه انقلاب اسلامی ایران- به رغم بدخواهان و ماجراجویان- به خواست و توفیق خداوند متعال به پیروزی رسید و نهادهای اسلامی- انقلابی یکی پس از دیگری در ظرف تقریباً یک سال با آرامش و موفقیت انجام گرفت، لکن بر ملت ما و به حوزه‌های اسلامی و علمی خسارتهای جبران ناپذیر نیز به دست منافقین ضد انقلاب واقع شد؛ همچون ترور خائنانه مرحوم دانشمند و اسلام‌شناس عظیم الشان حجت الاسلام آقای حاج شیخ مرتضی شهید مطهری- رحمه الله علیه. این جانب نمی‌توانم در این حال احساسات و عواطف خود را نسبت به این شخصیت عزیز ابراز کنم. آنچه باید عرض کنم درباره او آن است که او خدمتهای ارزشمندی به اسلام و علم نمود و موجب تاسف بسیار است که دست خیانتکار، این درخت ثمربخش را از حوزه‌های علمی و اسلامی گرفت و همگان را از ثمرات ارجمند آن، محروم نمود. مطهری فرزندی عزیز برای من و پشتوانه‌ای محکم برای حوزه‌های دینی و علمی و خدمتگزاری سودمند برای ملت و کشور بود. خدایش رحمت کند و در جوار خدمتگزاران بزرگ اسلام جایگزین فرماید. اکنون شنیده می‌شود که مخالفین اسلام و گروههای ضد انقلاب درصدد هستند که با تبلیغات اسلام شکن خود دست جوانان عزیز دانشگاهی ما را از استفاده از کتب این استاد فقید کوتاه کنند. من به دانشجویان و طبقه روشنفکران متعهد توصیه می‌کنم که کتابهای این استاد عزیز[شهید مطهری] را نگذارند با دسیسه‌های غیر اسلامی فراموش شود. از خداوند متعال توفیق همگان را خواهانم. و السلام علی عباد الله الصالحین. 27 اسفند ماه 58 29 ربیع الثانی 1400 روح الله الموسوی الخمینی‌ ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از روزنه
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه ۱ از ۲] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 استاد شهید ، شاگرد برجسته آیات بروجردی، علامه طباطبایی و امام خمینی است. عقبه مطالعات حوزوی او به اندازه ای هست که هیچ کس را یارای آن نباشد که او را از سرآمدان علمای معاصر حوزه قم نشناسد. مطهری یک حقیقت است؛ حقیقتی انکارناشدنی و البته همچنان ناشناخته. شهید مطهری هنوز و همچنان مسئله جامعه ایرانی است؛ شناخت سلوک سیاسی و مشرب علمی او، همچنان گره گشاست و تکثیر و تکرار مطهری، همچنان خلأ راهبردی حوزه علمیه در عصر استقرار است. مطهری گرچه به فلسفه دانی و فقاهت و قلم و خطابه و روزآمدی و انقلابی گری و نوگرایی مشهور است اما هنوز ابعاد ناشناخته ای از زندگانی او وجود دارد که استفاده کامل از برکت وجودی وی در گرو دستیابی بدان است. شهید مطهری در نیمه دوم دهه 30 و در دوران زعامت آیت الله بروجردی، همپای برخی استادانش و همراه با بعضی هم طرازانش، بر طرح متمرکز بود. طرحی که بعد از مدت ها هم اندیشی نخبگان و بزرگان حوزه قم، به نتیجه رسید و تنها یک قدم مانده به اجرا، در اتفاقی تلخ و باورناپذیر، تأییدیه اولیه زعیم قم را از دست داد و ناگزیر همه رشته ها به چشم برهم زدنی پنبه شد و به تاریخ پیوست! شکست طرح تحول حوزه در دهه 30 ریشه در دو عامل اصلی داشت؛ 1- کهنه اندیش و ایستایی که هر تغییری را دشمن دیانت و روحانیت تلقی می کردند و این طرح را عامل برهم خوردن روزگار عافیت می پنداشتند. همینان مهم ترین جریان مخالف در مقابل بعض اصلاحات حوزوی آقای بروجردی در قم و نجف بودند. 2- معدود اطرافیان و بعض اعضای بیت آیت الله بروجردی که مع الاسف علاوه بر کج اندیشی، آلوده به هم بودند! همین جماعت ایضا زمینه تحریک و سرکوب فدائیان و فاصله گرفتن برخی فضلای وقت از بیت آقای بروجردی(خاصه امثال امام خمینی و مطهری و بهجت و...) را فراهم کردند. شکست اصلاحات حوزه علاوه بر آنکه زمینه روزآمدی و تحول ساختاری نهاد روحانیت را از بین برد، کناره گیری امام از بیت آقای بروجردی، قهر آقا مرتضای حائری از قم و کوچ مرتضی مطهری به تهران را در پی داشت! در واقع با این اتفاق تلخ، سه نسل مؤثر از حوزویان از نقش آفرینی جدی در تحولات حوزه، برکنار ماندند. زندگانی مرحوم مطهری در بدو ورود به تهران، با تلخی های فراوانی همراه بود؛ شاید مرور آن مقطع، تسکینی باشد برای طلاب مجاهدی که این روزها با سختی معیشتی به مجاهده علمی مشغولند. مطهری اما آبدیده بود، صبر کرد، تلاش کرد و دوام آورد. او در مدتی نه چندان طولانی با محیط جدید خود را وفق داد بدون آنکه رنگ محیط به خود بگیرد. دوران تأثیرگذاری مجتهد اراده مند قم در تهران آغاز شد؛ او در دانشگاه تدریس داشت اما برخلاف برخی علمای تهران، به درس و بحث بسنده نکرد و این بود که به مرور از محافل مذهبی مانند گرفته تا مجامع روشنفکری مانند انجمن های اسلامی معلمان و مهندسان و حسینیه ارشاد، رد پایش پیدا شد. روح حقیقت طلب مطهری موجب شد پرسش های تازه را به معارف دین عرضه کند و با استنطاق از منابع دینی، پاسخ های عمیق، اجتهادی و روزآمد را به مخاطب ارائه دهد و همین روند بود که بر محبوبیت و تأثیرگذاری جدی او در پایتخت افزود. در کنار برداشت های اجتهادی و تعامل گسترده با طیف های مختلف فکری، شاخصه مهم مطهری اما، فاصله گذاری عقیدتی و فکری او با پیروان مکاتب انحرافی و نحله های التاقاطی بود. مطهری گرچه به اقتضای تکلیف با همگان نشست و برخاست داشت (که البته ممکن است در تحلیل های پسینی نقدهایی نیز بدان وارد باشد)، اما هم مطهری و هم همنشینان او خوب می دانستند که نمی توان در او طمع کرد. این است که مطهری گرچه از تاسیس متاع تا تشکیل حسینیه ارشاد، با امثال بازرگان و سحابی و دیگران همنشین بود اما هرگز هضم نشد و هیچ کس نتوانست او را مصادره کند. او خودش بود! چنانکه همنشینی با امثال هم نتوانست طهارت سیاسی او را به ننگ و عار درباری بودن بیالاید. ادامه یادداشت در: https://eitaa.com/rozaneebefarda/8188 @rozaneebefarda ادامه👇
هدایت شده از روزنه
متن کامل نامه شهید مطهری به امام پیرامون دکتر شریعتی [صفحه ۱ از ۴] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم السلام على مولينا اميرالمؤمنين و امام المتقين و قائد الغرّالمحجّلين و السلام عليكم و رحمة‏اللّه‏ و بركاته. استاد و مقتداى بزرگوارم، حوادث ناگوار پى‏درپى براى اسلام از يك طرف و روشن‏بينى‏ها و اقدامات مثبت و منفى به موقع و صحيح آن استاد بزرگوار از طرف ديگر، موجب شده كه روز به روز جدى‏تر و با خلوص و صميميت بيشتر آرزو كنم و از خداوند متعال مسألت نمايم كه وجود مبارك آن رهبر عظيم‏الشأن را براى همه مسلمانان مستدام بدارد. اللهم آمين. خدا را گواه مى‏گيرم كه كمتر اتفاق مى‏افتد كه در حال يا مقام و موقف دعايى اين وظيفه را فراموش كنم و اميدوارم كه مشمول دعوات خيريه شما بوده باشم. در حدود دو ماه پيش از اروپا عريضه‏اى تقديم داشتم و مايلم بدانم رسيده يا خير. در اينجا جريان‏هاى پيچيده و گمراه كننده‏اى وجود دارد كه توجه و آگاهى حضرتعالى ضرورت دارد. اول اينكه شايد به قدر كافى مستحضر باشيد كه نفوذ افكار ماركسيستى تا برخى محافل مذهبى و در ميان بعضى از دوستانى كه انتظار نمى‏رفت، پيشروى كرده، لااقل در حدى كه با هرگونه موضع‏گيرى ولو موضع‏گيرى فكرى در برابر آنها به استناد اينكه فعلاً صلاح نيست مبارزه مى‏شود و حتماً به هر وسيله هست بايد نظر حضرتعالى وسيله بيت محترم به افرادى كه واقعاً از اين جهت در اشتباهند ابلاغ شود. جريان دوم، جريان به اصطلاح گروه مسمّا به مجاهدين است. اينها در ابتدا يك گروه سياسى بودند ولى تدريجاً به صورت يك انشعاب مذهبى دارند درمى‏آيند، درست مانند خوارج كه در ابتدا حركتشان يك حركت سياسى بود بعد به صورت يك مذهب با يك سلسله اصول و فروع درآمدند. كوچكترين بدعت اينها اين است كه به قول خودشان به «خودكفايى» رسيده‏اند و هر مقام روحانى و مرجع دينى را نفى مى‏كنند، از همين جا مى‏توان تا آخر خواند، ديگر اينكه در عين اظهار وفادارى به اسلام، كارل ماركس لااقل در حد امام جعفر صادق ـ‏عليه‏السلام‏ نزد اينها مقدس و محترم است، البته اينها آنهايى هستند كه بر مسلك سابق خود باقى هستند، آنها كه اعلام تغيير موضع كردند تكليفشان روشن است. بنده هم اطلاعاتم دربارۀ آنها مع‏الواسطه است، ولى افراد متدين و فهيمى كه سال‏ها با آنها هم‏زندان بوده‏اند، هستند و من معتقدم حضرتعالى از آنها ـ نه فقط از يك نفر آنها ـ جدا جدا بخواهيد نظريات خود و مشهودات خود را بنويسند و خدمتتان ارسال دارند؛ و عجب اين است كه هنوز هستند برخى از دوستان ما و ارادتمندان شما كه كارهاى اينها را توجيه و تأويل مى‏كنند. مسأله سوم، مسأله است. من خود از منتقدين روحانيت بوده و هستم اما با اعتراف به مزايايش و با اعتقاد به لزوم حفظ و نگهدارى‏اش و در همان حال اصلاحش، ولى جريان غيرقابل انكار اين است كه تنها موضوعى كه گروه‏هاى مختلف از مقامات دولتى گرفته تا كمونيست‏ها و منافقين خلق و برخى جمعيت‏هاى به ظاهر مذهبى مثل شريعتى‏ها در آن وحدت نظر دارند، كوبيدن روحانيت از اساس و برداشتن اين سد از ميان است؛ البته هر دسته‏اى به منظورى، يكى به منظور ايجاد يك روحانيت فرمايشى به شكل اهل تسنن كه مطيع دولت‏ها باشد و ديگرى به منظور از ميان برداشتن دين و سوم و چهارم به منظور تصاحب يك قدرت مردمى كه دين است و آن را بر وفق مراد تفسير كردن. در اين مقام نيز بايد اظهار تأسف كنم كه برخى دوستان ما طلاب جوان و جوانان دانش‏آموز و دانشجو را بر بغض و كينه روحانيين به استثناى شخص حضرتعالى پرورش مى‏دهند و اين براى اسلام و روحانيت عاقبت بسيار وخيمى دارد. خوب است حضرتعالى به بيت محترم دستور فرماييد از اين جهت دربارۀ دوستان و ارادتمندان تحقيق كامل بفرمايند و به كسانى كه چنين روشى دارند تذكراتى داده شود. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از روزنه
ترور محصول مشترک و ! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 شکست اصلاحات پیشنهادی شهید مطهری و برخی فضلای بصیر و روشن‌ضمیر، با شهید مطهری در قم و در چشم آیت‌الله العظمی بروجردی شروع شد که بانی اصلی آن حلقه‌ای مرموز از عناصر مرتجع و سکولار حوزوی بود که منجر به کوچ شهید از قم شد. زمینه‌های ترور فیزیکی شهید اما در تهران و توسط چپ زده ایجاد شد و بعد از فرایند فرقه‌سازی التقاطی، توسط برخی از عناصر اردوگاه التقاط و تحجر، به وقوع پیوست. حالا سمپات‌های حوزوی همان کسانی که روزگاری بانی ترور شخصیتی شهید مطهری در قم بودند، با فریبکاری و تزویر در قامت ، از یک سو به مصادره و جهت‌دهی به آرمان‌ها و سیره آن شهید اقدام کرده‌اند. از دیگر سو پشت شخصیت موجه شهید مطهری سنگر گرفته و با کوبیدن فرقه انحرافی فرقان، تلاش دارند مخالفان خود را در امتداد فرقان معرفی کنند! سکولارهای حوزوی واقعا عناصر ماهری هستند! آنان در نعل وارونه زدن و آدرس غلط دادن مهارت دارند اما مخاطبان هوشمند و حکیم، به خوبی مسائل را تحلیل می‌کنند. شهید مطهری نماد و اسوه و الگوی است که همزمان در چند جبهه مجاهدت کرد و جان عزیزش را در راه این فدا نمود؛ او از یک سو با التقاط درگیر بود که نمود بارز آن جریان بود و نتیجه افکارش به انجامید. از دیگر سو با می‌جنگید که و ، شاخصه بارزشان بود. امروز هم حوزه انقلابی در چند جبهه می‌جنگد؛ از یک سو با سوپر التقاطی های درگیر است و از دیگر سو با مبارزه می‌کند. شهید مطهری به حوزه انقلابی آموخت که راه جهاد تبیین از مسیر و و می‌گذرد. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از روزنه
تروای فرهنگی پرونده ویژه روزنه پیرامون تطهیر و انتشار اباطیل روشنفکران دین ستیز/یادداشت سوم ماجرای انتشار قانونی یک کتاب کفرآمیز بعد از ۱۵۰ سال! [صفحه ۱ از ۳] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️اشاره یادداشت نخست از ( ) به کتاب "تقی‌زاده؛ مشروطه‌خواه لیبرال" اختصاص یافت: https://eitaa.com/rozaneebefarda/13811 ▫️در یادداشت دوم به کتاب (آخوندزاده؛ طلایه‌دار مدرنیسم در ایران) پرداختیم: https://eitaa.com/rozaneebefarda/14142 🔸یادداشت سوم به "مکتوبات" فتحعلی آخوندزاده اختصاص یافته که بعد از ۱۵۰ سال،برای نخستین‌بار به صورت قانونی(!!!) در سال ۱۴۰۲، در تهران توسط نشر امید فردا به چاپ رسیده است. ▫️نام اصلی این کتاب در واقع «مکتوبات کمال الدوله به شاهزاده جلال الدوله» است که فتحعلی آخوندزاده مطالب خود را در قالب سه نامه از طرف اشراف زاده ای ایرانی-هندی به نام کمال الدوله نگاشته است و طبق داستان سازی آخوندزاده مطالب نامه کمال الدوله در واقع مشاهدات او از ایران (تبریز) است که طی سفری در سال 1280 ه ق رخ داده و طی سه نامه انتقادی از وضعیت فرهنگی و اجتماعی ایران مطالبی را برای شاهزاده جلال الدوله قاجاری که در آن زمان در بغداد ساکن بوده، نگاشته است و البته جلال الدوله هم طی یک نامه‌ای به او جواب می‌دهد. آخوندزاده افکار خود را در واقع در ضمن سه نامه _که غالب مطالب کتاب را در بر می‌گیرد_ آورده است و نامه جوابیه جلال الدوله یک پاسخ کوتاه و ناکافی و شعاری به کمال الدوله است که در واقع آخوندزاده با این سناریو درپی این بوده که انتساب را از خود سلب کند و در قالب نامه‌نگاری با یک شاهزاده، مطالب دین‌ستیزانه‌اش را القا نماید. نکته مهم و کلیدی آنکه، این برای اولین بار و بطور رسمی در ایران چاپ شده است! این اثر بخاطر حجم مطالب ضد دینی اش نه در دوره قاجار و نه حتی در دوره پهلوی اجازه چاپ پیدا نکرده است و حال پس از ۱۵۰سال، در عصر جمهوری اسلامی آرزوی دیرینه آخوندزاده برای چاپ کامل این کتاب در ایران محقق شد. حتی در دوره پهلوی وقتی فریدون آدمیت کتاب «اندیشه های میرزا فتحعلی آخوندزاده» را نگاشت، با توجه به شخصیت ضددینی آخوندزاده و ترویج اندیشه‌ها و افکار وی، بخاطر عکس‌العمل احتمالی جامعه روحانیت و متدینین، ساواک دستور منع خرید و فروش کتاب را صادر کرد.(ر.ک:نهضت امام خمینی، ج 3، ص 129) البته کتاب مکتوبات قبلا چندبار در داخل و خارج از کشور بطور غیر قانونی چاپ شده است اما مساله مهم این است که تا به حال بطور رسمی در ایران چاپ نشده بود! در همین راستا جا دارد گزارشی از چاپ های مختلف این کتاب ارائه گردد. در مقدمه یکی از جدیدترین نسخه های کتاب مکتوبات که در خارج کشور و بصورت اینترنتی منتشر شده است، چنین آمده است: «از همان ابتدای امر آخوندزاده درصدد چاپ کتاب برآمد اما زبان گزنده و محتوای تند و آتشین مکتوبات اجازه نمی داد احدی جرات و جسارت چاپ آن را داشته باشد. با تمام تلاشی که آخوندزاده و دوستانش انجام دادند نتوانستند کتاب را به چاپ برسانند و تنها نسخه های دست نویس این کتاب، توسط دوستان و آشنایان آخوندزاده پخش و مطالعه می شد. بدین ترتیب آخوندزاده تا پایان عمر خود نتوانست رویای انتشار کتاب مکتوبات را به حقیقت مبدل سازد. با گذشت نیم قرن از مرگ او، برای اولین بار و در سال 1294 متن ترکی کتاب از سوی کمیته الفبای جدید در باکو به چاپ رسید. در سال 1350(1971م) نسخه پارسی کتاب در ایران به همت باقر مومنی منتشر شد. این انتشار به صورت زیرزمینی و در 500 نسخه صورت گرفت. در سال 1364 انتشارات مرد امروز با افزودن مقدمه ای به قلم م.صبحدم مکتوبات را با حذف مقدمه باقر مومنی، افست و در خارج از ایران به چاپ رساند. مکتوبات با مقدمه ای از بهرام چوبینه، در سال 1385 توسط انتشارات البرز مجددا افست و انتشار یافت. در سال سال 1395 علی اصغر حقدار محقق و مشروطه پژوه معاصر بر اساس نسخه خطی مکتوبات محفوظ به شماره 1123 در کتابخانه ملی اقدام به تصحیح و انتشار مکتوبات نمود.»(مکتوبات،نشر باشگاه ادبیات،ص18) بر اساس متن فوق کتاب مکتوبات برای اولین بار در ایران توسط باقر مومنی از شخصیت های چپ توده ای مخالف پهلوی در سال 1350 چاپ می شود که ماشاالله آجودانی درباره این نسخه چنین می گوید: «پانصد نسخه از آن پنهانی در تهران به چاپ رسید و صورت کتاب جلد سفید(کتاب هایی که اجازه چاپ نداشتند و ناگزیر روی جلد آن چیزی نمی نوشتند) انتشار یافت.»(مشروطه ایرانی، ص448و449) نسخه بهرام چوبینه در کشور آلمان و نسخه علی اصغر حقدار هم در ترکیه چاپ شده است. همچنین در سال 1399 نسخه باقر مومنی با تصحیح و مقدمه م.مقصود توسط «باشگاه ادبیات»که یک مجموعه ضد انقلاب است در خارج از کشور بصورت اینترنتی منتشر شده است. @rozaneebefarda