⭕️ "جغرافیای تاریخی" و مسالهی "تمدن نوین اسلامی"
یکی از الزامات استفاده از رهیافت جغرافیاگرایی و مراجعه به جغرافیای تاریخی، نسبت انقلاب اسلامی، دولتسازی اسلامی و تمدن نوین اسلامی است. پرواضح است که حرکت انقلاب اسلامی را بهکمتر از یک حرکت تمدنی نمیتوان تحلیل کرد؛ ادلهی این مدعا در طول زمان ارائه خواهند شد. لذا تاثیر یک فرهنگ در جغرافیای پیرامونی خودش، یکی از مسالههایی است که در جغرافیای تاریخی میتوان آن را بهبحث گذشت و از آن بصیرت گرفت.
برای مثال؛ ایران بزرگ و عزیز ما، در گذشتهی تاریخی یک محیط تمدنی تجربهشدهی تاریخی دارد. مشخصا در منطقهی آسیای میانه، هماینک میتوان از حوزهی تمدنی ایران سخن گفت. دولتسازی اسلامی در نوبت اکنون ما چه طرح و برنامه و بصیرتی نسبت به استفاده از ظرفیتهای حوزهی تمدنی ایران در آسیای میانه دارد؟ دولتسازان جوان در این راستا چه ایده و فکر و طرح و برنامهای دارند و چه ابتکاری میتوانند در این زمینه به خرج بدهند؟
این مساله زمانی برای ما حساس میشود که در دولت-ملتسازی جدید در ترکیه، بعد از روی کار آمدن دولت اردوغان شاهد استفادهی بسیار جدی و برنامهریزیشده در این حوزه هستیم. تا جایی که نظریه دولت عثمانی شرقی-غربی توسط داووداوغلو بهجای ایدهی دولت عثمانی شمالی-جنوبی، محور فعالیتهای دیپلماتیک ترکیهی جدید قرار گرفته است. بهخاطر همین سیاست برخاسته از جغرافیای تاریخی است که دولت ترکیه، اروپاگرایی پیشین خود را تعدیل کرده، و بهقو خودشان، میخواهد بهجای شاگرد آخر و شاگرد تنبل اروپا، شاگرد اول آسیا باشند.
تحلیل مسائل اینچنینی، نیازمند آشنایی و مهارت در جغرافیای تاریخی است؛ دانشی که قطعهای از فلسفهی تاریخی مورد نیاز ما برای دولت تمدنساز محسوب میشود.
#جغرافیاگرایی
#جغرافیای_تاریخی
#دولتسازی
#تمدن_نوین_اسلامی
#ترکیه
#آسیای_میانه
@doranejadid
|
🟥 عنوان #یهود_بخارایی به آندسته از کلیمیان اطلاق میشود که هستهی اولیه ایشان در قرن 7 پیش از میلاد مسیح، زمانی که حکومت آشور به #فلسطین حمله کرد، به #آسیای_میانه و مشخصا به شهر #بخارا گریختند و این جماعت را در این نقطه از #ایران_باستان تاسیس کردند. در قرنهای بعد نیز بخشی از یهودیان #اسپانیا، #مراکش، #سوریه و #عراق از طریق #جاده_ابریشم به این جماعت پیوستند. آنها در کنار این جاده زندگی میکردند و از رونق اقتصادی و تجاری آن بهرهی وافری بردند.
🔸 یهودیان بخارا خود را از نسل #نفتالی و #ایساکار میدانند و معتقدند که #نسل_گمشده_بنیاسرائیل هماینانند. زبان ایشان، گویشی از فارسی تاجیکی است که با #عبری آمیخته شده است. در قرن 13 میلادی که شاهد حملهی مغول به ایران و عراق هستیم، یهودیان بخارا قصهای داشتهاند که باید به آن توجه کرد. در میانهی قرن 19 میلادی، گروه قابل توجهی از یهودیان بخارا به #بیت_المقدس مهاجرت کردند؛ اکنون محلهی ایشان با نام #محله_بخاراییان در سرزمینهای اشغالی پابرجاست. آمارها نشان میدهد که امروزه 100هزار یهودی بخارایی در #تلآویو و دیگر شهرهای سرزمینهای اشغالی ساکن هستند.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔹با این منطق میتوان به سراغ تحلیل و تفسیر وقایع این منطقه رفت. بهنظر میرسد که اگر امروز نیز تنا
|
🔴 وابستگی توازنبخش
📮 معماری صلح و پیشرفت در سرزمین میانه
1️⃣ از 4️⃣
🔸اشتراک و اختلاط، بازار خیاطی سرنوشتهاست. وقتی گروههای انسانی به حکم جبر طبیعت در یک سرزمین و #قلمرو گرد هم میآیند و با هم درمیآمیزند و با یکدیگر مخلوط میشوند، سرنوشتشان نیز -خواه یا ناخواه، دانسته یا نادانسته- به هم گره میخورد و با #دست_پنهان_جغرافیا به هم دوخته میشود.
🔹ازاینمنظر، #جغرافیا، ظرفی است که جمعیتها را، بسته به اینکه «چرا» و «کجا» جمع شده باشند، #همسرنوشت میکند. سرنوشت مشترک، موطن تولد #معانی_جامعهساز است. ظرف طبیعی جغرافیا بهمرور زمان با تاریخ دستبهدست هم میدهند تا یک سرزمین، فضای معنایی و اقلیم معنوی مختص خودش را بنا کند. تمایز جامعهها با یکدیگر، برآمده از تمایز این فضاهاست.
🔸فضای معنایی همانگونهکه در ارتباط با مختصات جغرافیایی شکل میگیرد، به مختصات جغرافیا نیز ملحق میگردد. مختصات معنایی هر جغرافیا، چون بهنحو تاریخی و بهمرور زمان شکل گرفته است، به سادگی و سهولت نیز قابل فک و قلع از آن نیست. چگونه میتوان از سواحل آنتالیا و فلوریدا انتظار ظهور فضا و معنایی را داشت که در بیابان منا و عرفات و مشعر سراغ داریم؟ آیا روح قناعت را همانگونه که در کویر پا میگیرد، میتوان در جنگل و جلگه نیز کشت کرد؟
🔹#ایران بهعنوان یک فضا و قلب #سرزمین_میانه، برآیند معناهایی است که هستهی اصلی هویتی آن در تمایز با #بینالنهرین در غرب فلات، جلگهی #سند در شرق فلات و دشتهای #آسیای_میانه در شمال فلات شکل گرفته است؛ پیامد این فضای زیستی-جغرافیایی در طول زمان، خود را در بستر تاریخ چندهزارسالهاش، در «تعادل درونی #فلات_ایران» و «وابستگی توازنبخش فلات ایران با پیرامونش از سند تا نیل» نشان داده است.
🔸مراد از #وابستگی_توازنبخش، اشاره به مختصات گذرگاهی فلات ایران برای: «دسترسی آسیای میانه به آبهای گرم»، «انتقال کالا و دانش و مهارت از شرق به غرب و بالعکس»، «قابلیت ایجاد منطقههای حائل امنیتی فیمابینی» و «امکان برقراری بالانس در اوراسیافیقا» در ادوار مختلف تاریخ است. صلح و پیشرفت #اوراسیافیقا (اروپا-آسیا-شمال آفریقا) در بسیاری از ادوار مرهون این وابستگی بوده است. هرگاه معنای اجتماعی جدیدی متولد شده که این توازن را به هم زده، #صلح و #ثبات و #پیشرفت جای خود را به جنگ و انحطاط و عقبماندگی داده است.
🔹با این منطق میتوان به سراغ تحلیل و تفسیر وقایع این منطقه رفت. بهنظر میرسد که اگر امروز نیز تناسبات و الزامات همزیستی بر سرزمین #همسرنوشتان حاکم گردد، فلات ایران بار دیگر به کانون صادرات صلح و امنیت و پیشرفت در جهان تبدیل خواهد گردید.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid