#روایت_بخوانیم 4⃣7⃣2⃣
حال و هوای مادری | قسمت۱
شیرجوش مسی را میگذارم روی شعله، شیر و کمی شکر قهوهای و پودر کاکائوی تلخ را دعوت میکنم تا کمی معاشرت کنند.
سیم سشوار را میکشم تا سه راهی و همزمان چک میکنم تا چیزی از قلم نیافتاده باشد، حولهی عروسکی، لباسهای مخملی که عطر نرم کننده دارند، نرم کنندهای که با آزمون و خطا به آن رسیدهام، پاپوش طرح گلیمی برای بعد حمام، ناخنگیر کودک، گل سرهای پاپیونی ارغوانی رنگ و برس چوبی دانه درشت... همه را چیدهام و شادی همنشین قلبم شده است. حمام بردن دخترک برایم شیرین است و آرام بخش، انگار کن یک فنجان دمنوش بهارنارنج با نبات چوبی زعفرانی پهلویش.
شامپو خرسی گلرنگ، روی موهای خرمایی رنگش شره میکند، شامپوی بچگیهای خودم را میخرم ، از این دست دیوانگی نویسندهها، که نمیدانم در دلم چه را زنده میکند.
دستم را میبرم در لیف جوجهای و تن نحیفش را به آرامی غرق کف میکنم و با آب گرم گرم میشویم.
✍ #سعیده_باغستانی
#مادر #کودک #غزه #مقاومت
🌀 دورهمگرام (شبکه زنان روایتگر)؛ فرصتی برای ثبت وقایع زندگی. با ما از طریق لینک زیر همراه شوید:
📲 دورهمگرام در ایتا | بله | دیگرپیامرسانها
#روایت_بخوانیم 4⃣7⃣2⃣
حال و هوای مادری | قسمت۲
حولهی تن پوش را تنش میکنم، دست و پاهای چروکش را میبوسم و حظ ردیف مژههای خیس مشکی چسبیده به هم را میبرم.
انگشتهایم را میبرم لای موهای مصری و راه را برای حرارت دلنشین سشوار باز میکنم و همزمان میخوانم!
بعد انگار برای دل خودم خوانده باشم، بغض میدود به گلویم، و انگار یادم بیاید در این دنیای لامروت، لایهای خاک گونهها و مژههای کودکانی را پوشانده و غبار در بین موهایشان مهمان شده و بند انگشتان کوچکشان رد خون خشک شده دارد و من اینجا...
لیوان شیرکاکائوی خودم را لب نمیزنم، حسرت و آرزو میدود در دلم، که کاش تمام شامپو خرسیهای عالم را میخریدم و دربست تا غزه میرفتم و آنجا خاک را از موهای ابریشمی بچهها میبردم و دست و پاهای چروکیدهی پس از حمامشان را نوازش میکردم و گونههایشان را بوسه باران میکردم...
دست ما کوتاه و دلمان چینی گل سرخ هزار تکه از این غم...
✍ #سعیده_باغستانی
#مادر #کودک #غزه #مقاومت
🌀 دورهمگرام (شبکه زنان روایتگر)؛ فرصتی برای ثبت وقایع زندگی. با ما از طریق لینک زیر همراه شوید:
📲 دورهمگرام در ایتا | بله | دیگرپیامرسانها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نه در تونلها، چسبیده به گروگانها پیدایت کردند و نه در قطر و سرزمین امن دیگری، با لباس جنگی در جنگ مستقیم با رذلترین آدمهایی که کره زمین به خود دیده است.
جایی خواندم که سنوار، به معنی جنگ دیده است. سرنوشت همیشگیات
۲۳ سال در زندان اسرائیل صبر کردی و صبر کردی و سرانجام بزرگترین ضربه تاریخ را به نامشروعترین مولود بشریت وارد کردی.
اراذل دنیا کشتنت را جشن گرفتند و ترسوها هزاران کیلومتر دورتر از تو هشتگ فارسی شادی زدند. اما حتماً نمیدانند که هر کودک آواره در غزه، هر متولد امروز فلسطین، هر نوجوان پدر و مادر از دست داده یک یحیی است.
یا یحیی خُذِ الکِتابَ بقوَّة
#مقاومت
#شهید_یحییالسنوار
🌀 دورهمگرام؛ شبکه زنان روایتگر فرصتی برای ثبت لحظات گوارای زندگی🌱 با ما از طریق لینک زیر همراه شوید:
📲 دورهمگرام در ایتا | بله | دیگرپیامرسانها
و در تاریخ بنويسيد..
مقاومت در حالی که خون فرماندهانش ریخته میشد ادامه داشت..! 🥀
و سَيَعلَمُ الّذينَ ظَلَموا أي مُنقَلَبِ يَنقَلِبون
پيكر پاك و مطهر فرزند فاطمه (س) و مرد ميدان جهاد و شهادت حجت الاسلام سيدهاشم صفي الدين پس از سه هفته در ميان آوار بمباران هاي دشمن صهيونيستي در جنوب لبنان پيدا شد.
#شهید_سیدهاشم_صفیالدین
#مقاومت
🌀 دورهمگرام؛ شبکه زنان روایتگر فرصتی برای ثبت لحظات گوارای زندگی🌱 با ما از طریق لینک زیر همراه شوید:
📲 دورهمگرام در ایتا | بله | دیگرپیامرسانها
19.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دهمین_جمعخوانی
#باهم_ببینیم 📽
📌 از فلسطین تا مقاومت
📚 به بهانه بررسی کتاب «زخم داوود»؛
یکشنبه ۲۹ مهرماه در مجموعه فرهنگی سرچشمه جمع شدیم:
🔹از تاریخ فلسطین تا مقاومت امروز را از زبان سرخانم «زینب شریعمتدار» شنیدیم.
🔹از کتاب «زخم داوود» با سرکار خانم «فاطمه هاشمنژاد» گفتوگو کردیم.
#دورهمی
#زخم_داوود
#مقاومت
🌀 دورهمگرام؛ شبکه زنان روایتگر فرصتی برای ثبت لحظات گوارای زندگی🌱 با ما از طریق لینک زیر همراه شوید:
📲 دورهمگرام در ایتا | بله | دیگرپیامرسانها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ما یکی نهایم، هزاریم ✌
#مثل_سنوار
#مقاومت
🌀 دورهمگرام؛ شبکه زنان روایتگر فرصتی برای ثبت لحظات گوارای زندگی🌱 با ما از طریق لینک زیر همراه شوید:
📲 دورهمگرام در ایتا | بله | دیگرپیامرسانها
7.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دهمین_جمعخوانی
#باهم_ببینیم📽
آخ یاحبیبه الروح... ای عزیز دلم!
💡از بصیرت است که انسان رحمت خداوند را در این ایام جنگ ببیند.
📚 به بهانه بررسی کتاب «زخم داوود»؛
یکشنبه ۲۹ مهرماه در مجموعه فرهنگی سرچشمه جمع شدیم:
🔹از تاریخ فلسطین تا مقاومت امروز را از زبان سرخانم «زینب شریعمتدار» شنیدیم.
🔹از کتاب «زخم داوود» با سرکار خانم «فاطمه هاشمنژاد» گفتوگو کردیم.
#دورهمی
#زخم_داوود
#مقاومت
🌀 دورهمگرام؛ شبکه زنان روایتگر
فرصتی برای ثبت لحظات گوارای زندگی🌱
📲 دورهمگرام در ایتا | بله | دیگرپیامرسانها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀اربعین فرمانده شهید
سید حسن نصرالله
#شهید_القائد
#مقاومت
🌀 دورهمگرام (شبکه زنان روایتگر)؛ فرصتی برای ثبت وقایع زندگی. با ما از طریق لینک زیر همراه شوید:
📲 دورهمگرام در ایتا | بله | دیگرپیامرسانها
#روایتبخوانیم 9️⃣0️⃣6️⃣
بازگشت به خانه
آتشبس شد آقاسید.
حالا مردان بیروت بر ویرانههای خانهشان قلیانی چاق کردهاند و دور یک پیت حلبی پر از آتش نشستهاند به کامگرفتن و مرور خاطره و آه.
مردم به خانههاشان برگشتند؛ زنان به آغوش محبوبهایشان؛ کودکان به مدرسهها.
روی دیوارهای آبادی، همهجا با اسپری رنگ، رسمالخط کثیف عبری نقش بسته. بدوبیراه است شاید. ویرانه بر ویرانه. آوار بر آوار. رد خون روی زمین. عروسک دخترکان گمشده. پسربچهها، مَرد برگشتهاند.
کمی که بگذرد، زندگی به حالت قبل، شبیهتر میشود. بوی باروت که برود، بوی قهوه عربی باز در شهر میپیچد. بوی تنباکو هم. صدای جولیا باز از ضبط ماشین جوانها بلند خواهد شد. همه چیز به جای خودش بازخواهد گشت. همه چیز، جز شما. جز شما، که دیگر هرگز در این شهر نخواهید بود. و آن زخم عمیق نشسته بر پیشانی ضاحیه، آن گودال بزرگ، هرگز پر نخواهد شد. هرگز.
شهر که آرام شود، تازه جای خالی شما در سوز زمستان بیروت، تیر خواهد کشید.
تلوزیونها که باز روشن شوند، دیگر شما در قاب، رجز نمیخوانید. خانهها که باز ساختهشوند، قبل از چیدن اثاث، تصویر شما بهدیوارها کوبیده خواهد شد. و رسمالخط کثیف عبری که از شهر پاک شود، جوانان «قطعا سننتصر» بر جای آن خواهند نوشت.
آتشبس شد آقاسید. همه برگشتهاند. شما چرا نمیآیید؟
✍#مهدی_مولایی
#مقاومت
🌀 دورهمگرام؛ شبکه زنان روایتگر
فرصتی برای ثبت لحظات گوارای زندگی🌱
📲 دورهمگرام در ایتا | بله | دیگرپیامرسانها
#روایتبخوانیم 0️⃣1️⃣6️⃣
خیمه مقاومت
همه بسیج شده بودند آش بپزند.
صدابردار، میزبانی میز صدا را به همکارش سپرده بود، آمده بود پیاز داغ درست کند.
تهیهکننده برنامههایش را تدوین کرده بود و با یک ساک پیراشکی آمده بود.
دستیار تهیه، پای دستگاه کارتخوان نشسته بود و برای قبضهای غذا کارت میکشید.
بچههای رادیو زیارت با کیک و ترشی آمده بودند.
نویسنده، کوکیهای حلوایی که دخترش دیشب پخته بود را آورده بود تحویل داده بود و باخرید یک ظرف آش نذری داشت به خانه برمیگشت.
بازبین و ارزیاب و مدیر روابط عمومی هم آمده بودند به بهانه خرید غذا از بازارچه خیریه، کمکی به حزبالله و جبهه مقاومت کنند.
سیستم بلندگو با آهنگ حماسی میخواند:«سَنُصلّی فیالقدس انشاءالله..»
شور و اشتیاق و حرکت و جنبوجوش در کنار مسجد صداوسیما موج برمیداشت و تا خود ضاحیه و غزه و بیروت میرفت.
توی ذهنم کلمات بوی غذا گرفته بودند و غذاها عطر زندگی و زنهای پوشیده و هنرمند، داشتند آزادگی را معنا میکردند.
موج دوم موسیقی حماسی که برخاست
بسیج، جبهه مقاومت، همدلی و انسانیت از نو معنا شدند.
با خودم فکر کردم شاید سختی آخرالزمان به همین باشد که در همه لحظات باید حواست به اولویت ناگهان، به اتفاق غافلگیر باشد.
آیا من آمادهام که با همان جدیت که امروز را مطابق برنامه پیش میبرم، برنامه را بهم بریزم و سر از پا نشناخته به سمت دعوتی بدوم که صف ایستادن من در جهان را رقم بزند.
✍#جمیله_توکلی
#مقاومت
🌀 دورهمگرام؛ شبکه زنان روایتگر
فرصتی برای ثبت لحظات گوارای زندگی🌱
📲 دورهمگرام در ایتا | بله | دیگرپیامرسانها