#تجربه_من ۹۷۴
#فرزندآوری
#بارداری_خداخواسته
#سختیهای_زندگی
#دوتا_کافی_نیست
من فرزند هفتم یک خانواده ۱۰ نفره هستم. بعد از آشنایی با همسرم قسمت شد به لطف خدا ازدواج کنیم و تا ۵ سال اصلا حتی به بچه دار شدن فکر هم نمیکردیم تا اینکه تصمیم به بارداری گرفتم.
حدودا ۲ ماهی گذشت که دیدم حالت تهوع دارم و مدام بالا میارم اما همه چیز نرمال بود و به بارداری شک نکردم و همسرم هم رفته بودن زیارت آقا امام حسین...
رفتم آزمایش دادم و جواب به لطف خدا مثبت بود و مادر شدم. بارداری خیلی بدی داشتم و ویار خیلی سخت، گاهی فکرش رو میکنم خیلی ناراخت میشم از اینکه توی اون شرایط هیچکس کنارم نبود. واقعا میگم که بوی غذا به حدی حالم را بهم میزد که گرسنه میخوابیدم و هماتوم هم داشتم و این شرایطم را سخت تر کرده بود و استراحت مطلق بودم ولی چون مجبور به انجام دادن کارهای خونه بودم نمیتونستم کامل استراحت کنم و درحال فعالیت بودم
وقتی دیدم ۴۰ هفته کامل شد و خبری نیست، مدام به بیمارستان مراجعه میکردم و میگفتن هنوز زمان زایمان نیست. یه روز صبح یهو دردم گرفت و راهی بیمارستان شدم و به لطف خدا ساعت ۸ صبح رفتم ساعت ۳ بعدازظهر دخترم دنیا اومد و خداراشکر به سلامت بغلش کردم.😍
بعد از گذشت تقریبا ۴ ماه متوحه شدم هی مدام حالم بهم میخوره و همون حالاتی که زمان بارداری دخترم داشتم را دارم و به شدت نگران شدم چون واقعا آمادگی برای بارداری را نداشتم. 😔 هنوز ضعیف بودم و اینکه دوباره همون حالات را داشته باشم اما با این تفاوت که باردار هم باشم کارم را بسیار سخت میکرد. گذشت و بعد از یک هفته به همسرم گفتم بریم آزمایش خون بدم و بعد از ۳ روز جواب اومد که مثبته... من واقعا شرایط بارداری دوباره را حداقل توی ۴ ماهگی دختر اولم نداشتم. به هرحال پذیرفتم و شرایط بسیار سختی را باید پشت سر می ذاشتم.
دخترم حدودا ۷ ماهه بود که مجبور بودم از شیر محرومش کنم و شیر خشک بدم. دخترم خیلی اذیت شد تا موفق شدم از شیر بگیرمش. بماند که همون ویار را داشتم و هیچ غذایی نمیتونستم بخورم حالا باردار هم بودم.
به هرحال با هر سختی این بارداری رو هم گذروندم و بسیار تنها بودم تو این شرایط سخت...
خدا چراشکر به لطف خدا توی ۴۱ هفته دختر دومم به دنیا اومد 😍 و شرایط من روز به روز سخت تر میشد😢 حالا یه بچه ۱سال و ۲۷ روز داشتم با یه بچه ۱ روزه و دست تنها بودم. از طرفی شیر هم میدادم به دخترم و مدام بغلم بود. دختر اول را می ذاشتم روی پام تا صبح تکون میدادم دخترم که نوزاد بود هم میذاشتم بغلم تا صبح. اصلا اون خواب به چشام نمیومد.
یادمه دخترام هر دو باهم تب میکردن، تب یکی رو پایین میآوردم، تب اون یکی میرفت بالا ... خلاصه که نگم واقعا شرایط سختی داشتم تا اینکه دخترم را از پوشک می گرفتم که ناگهان متوجه شدم دخترم حدودا ۹ ماهه بود که رفت از پله ها افتاد پایین. تا نصف شب این بیمارستان اون بیمارستان بودم و خداراشکر هیچ مشکلی نبود و برگشتیم خونه...
گذشت و حدودا بچه ها شدن کلاس اول و دوم ... بچه هام مدام میگفتن نی نی بیار. گفتم باشه شما برین کلاس سوم و چهارم که درس هاتون اذیت نشم. گذشت و دیدم مدام سر درد دارم و تب و لرز، همسایه ها میگفتن بارداری، می گفتم نه احتمالا مریض شدم. دیدم به همون صورت ادامه داشت و رفتم آزمایش و مثبت شد 😊😊به همسرم گفتم و اصلا باورش نشد و اسمش را گذاشتیم معجزه خدا ... چون هم دختر دومم و همین بارداری واقعا هدیه خدا بود.
۳ماه اول کامل سر درد های شدید داشتم و ۳ ماه دوم هم کامل تب و لرز و ویار که از همون ابتدا داشتم تا زمانی که زایمان کنم. دیابت بارداری گرفتم. پای چپم درگیر شد نمیتونستم راه برم. ۲ تا بچه مدرسه ای داشتم که خدا می دونه لحظه ای غفلت نکردم که از درس هاشون عقب نیوفتن ... اما به این بارداری رو به لطف خدا پشت سر گذاشتم و این بچه ام پسر هست به خواست خدا 😍
۳۹ هفته بخاطره قند بارداری ختم بارداری دادن و من هم زایمان کردم الان دقیقا بچم ۴ ماهش هست. اون زمان واقعا سخت بود برام با این شرایط. اما الان میگم خیلی خوشحالم که لطف خدا شامل حالمون شده و ۳ تا بچه سالم و صالح دارم.
خیلی در طول روز بچه هام دعوا میکنن، اذیت میکنن، اما واقعا خوشحالم از اینکه مادر ۳ فرزند هستم. پسرم خیلی اذیتم میکنه و حدودا ۱ ماهی میشه که هرکاری میکنم شیر خودم را نمیخوره فقط تو خواب.
از خدا میخوام به همه شما دوستان گلم اولادی سالم و صالح ببخشه و همه لذت شیرین مادر شدن را بچشین.
یادم رفت بگم ما ۳ تا خواهریم هر سه تا مون سال ۱۴۰۲ صاحب فرزند شدیم. پسر من از همه کوچکتر هست.
ممنونم از کانال خوب دوتا کافی نیست و مادرهای عزیزی که تجربه هاتون را میذارین و بقیه هم کسب تجربه میکنن❤️❤️ انشالله همیشه همگی در پناه حق سالم و شاد باشین ..التماس دعا
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
✨امام محمد باقر علیهالسلام:
«فرزندان، به واسطه صالح بودن پدرانشان (از انحراف) محفوظ می مانند.»
📚 بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۲۳۶
🏴 شهادت امام محمد باقر علیه السلام را تسلیت عرض می کنیم.
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#استاد_قرائتی
🚨بدترین پدرها...
📌مادرها بچه هایشان را لوس نكنند. یك روز امام باقر علیه السلام فرمود: «شرّ الآباءِ مَنْ دَعاهُ الْبِرُّ اِلَی الاِْفراطِ.» بدترین پدرها آن پدری است كه خیلی بچهاش را لوس بار بیاورد.
❌هر چه بچهاش میخواهد میخرد! هی میگوید اگر نخرم عقدهای میشود! بچه دلش میخواهد! اگر هر چه خواست برایش خریدی اگر فردا چیزی خواست و نخریدی سكته میكند.
✅ بچهها باید با مشكلات آشنا شوند ... بچه باید یك كمی هم غصه بخورد. این پدر و مادرهایی كه هر چه بچهها میخواهند برایشان میخرند بچه هایشان لوس میشوند
⚠️و كسی كه بچهاش را لوس بار بیاورد به فرموده امام باقر علیه السلام بدترین پدر است. بدترین پدرها آن كسی است كه علاقه به بچهاش او را به افراط بكشد.
#تربیت_فرزند
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۹۷۵
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#سختیهای_زندگی
#حرف_مردم
#رزاقیت_خداوند
#توکل_و_توسل
من اولین بچه خانوادم هستم و سال ۶۳ دنیا اومدم، یه برادر و یه خواهر دیگه هم دارم. خلاصه بچگی مون با شیطنت و بازی با هم گذشت چون فاصله سنیم با هم کم بود.
سال ۸۳ درسم تموم شد و پسر عمه ام اومد خواستگاری و خیلی سنتی ازدواج کردیم. از همون دوران عقد با هم خیلی مشکل داشتیم اصلا از نظر مذهبی و خانوادگی به هم نمیخوردیم ولی چون فامیل بودیم، همه میگفتن زشته جدا بشیم و این شد که حرف مردم و باوررهای اشتباه خانوادهامون باعث شد با وجود این همه اختلاف ازدواج کنیم.
اوایل ازدواج فهمیدم باردارم و به خاطر مشکلاتی که داشتیم متاسفانه بچه رو سقط کردیم و این بزرگترین اشتباه زندگیم بود، تو این زمان من حوزه علمیه قبول شدم و شروع کردم به درس خوندن و یه جورایی رفتارهای همسرم رو تحمل میکردم.
تا اینکه بعد ۲ سال همه بهم گفتن اگه یه بچه بیاد، رفتارهای همسرت بهتر میشه و این شد که فکر بچه دار شدن افتاد تو سرم خلاصه که از تصمیم من تا بچه دار شدنم ۵ سال طول کشید، هرچی دکتر رفتم آزمایش دادم میگفتن سالمی ولی خواست خدا نبود. انگار خدا میخواست تنبیه بشم واسه اینکه بچه اولمو سقط کردم.
این شد که به فکر روشهای کمک باروری افتادیم و سال ۸۸ ای وی اف کردم و دخترم رو باردار شدم همزمان با دنیا اومدن دخترم درسمم تموم شد.
خدا یه دختر سالم و صالح بهمون داد و اسمش شد زهرا خانم. گذشت تا سال ۹۴ انقدر اختلافهای ما زیاد شد که مجبور شدیم از هم جدا بشیم و کلا زندگیمون وارد مرحله جدید شد. من با یه دختر تنها بدون هیچ شغل و درآمدی با توکل به خدا یه کار پیدا کردم و تونستم یه خونه اجاره کنم و هزینه های خودم و دخترم رو تامین کنم. شکر خدا دخترم انقدر روزی داشت که شرایطمون هر روز بهتر میشد.
خانوادم درگیر تنهایی من بودن تا اینکه یه آقایی تقریبا هم شرایط خودم اومدن خواستگاری و بعد از پرس و جو متوجه شدیم که با هم تفاهم داریم و سال ۱۴۰۱ ازدواج کردیم. دخترم توی تنهایی بزرگ شد چون یا من سر کار بودم یا خسته و این شد که به فکر آوردن بچه افتادیم و سال ۱۴۰۲ به خواست خدا و طبیعی تو سن ۳۹ سالگی خدا بهمون یه دوقلو هدیه داد.
از دوران بد حاملگی و هماتوم و ویار نگم براتون از اینکه از ۵ ماهگی انقدر شکمم بزرگ بود که فکر میکردن همه پا به ماه هستم و اینکه ماه آخر استراحت مطلق شدم به خاطر کوتاهی طول سرویکسم و اینکه از ۲۴ هفتگی بهم میگفتن احتمال زایمان زودرس داری و در تمام این مراحل به حضرت زهرا متوسل میشدم و ایشون جوابمو داد و بهمن ماه، یه روز سرد پسرام با سزارین توی ۳۶ هفتگی به دنیا اومدن و این شد که خانواده سه نفره ما ۵ نفره شد.
الان پسرام ۵ ماهه هستن با اینکه تفاوت سنی زیادی با دخترم دارن ولی باز نشاط و خوشحالی رو میبینم تو صورت دخترم و اگه خدا بخواد تصمیمون بر اینه که بعد یک سالگی دوقلوها دوباره اقدام کنیم.
اینارو گفتم که بدونین هرجا که زمین خوردید با توکل به خدا دستتون رو بزارید رو زانوهاتون و بلند بشین و به فکر تنهایی بچه هاتون باشید. چون تو این ۵ ماه من تازه متوجه شدم روحیه دخترم چقدر عوض شده، دیگه اون دختری که مدام سرش تو گوشی بود و تنها تو اتاقش مینشست، نیست.
ممنون از کانال خوب دوتاکافی نیست و ممنون از همه مادرهایی که تجربه هاشونو به اشتراک می ذارن 🥀
انشااله که خدا به هر کس که آرزو بچه داره فرزند سالم و صالح عطا کنه و اونایی هم که فرزند دارن براشون نگه داره🤲
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#ارسالی_مخاطبین
👌 «ما کوثریم و کم نمی شویم»
#برکت_خانه
#فرزندآوری
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
✅ ازدواج آسان و آسمانی...
👌دیوارنگاره میدان انقلاب
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#ازدواج_آسان
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#استاد_تراشیون
خانمها در محیط خانواده باید تأمینکنندۀ آرامش برای شوهر و فرزند خود باشند، درست است که مرد هم باید نیازهای زن را تأمین کند، اما یک بانوی متعهد، باید زمینۀ آرامش را برای همسرش فراهم کند. از این جهت است که مدیریت محیط خانواده دشوار است و نباید آن را دست کم گرفت. البته به این معنا نیست که دختران بترسند و از ازدواج منصرف شوند بلکه اگر طالب رشد و کمالند، باید ازدواج کنند.
امام رضا علیهالسلام فرمود زنی نزد امام باقر (ع) رسید و گفت میخواهم برای رسیدن به فضل و کمال هرگز ازدواج نکنم. امام فرمود این کار را نکن. اگر خودداری از ازدواج، فضیلت و کمالی در بر داشت فاطمه سلام الله علیها به درک این فضیلت از تو شایستهتر بود، در حالی که هیچ کس در فضیلت و کمال بر او پیشی ندارد.
📚بحار الأنوار: 103/219/13
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#خانواده_مستحکم
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#آیت_الله_مصباح_یزدی
✅ ضرورت دعا و توسل...
من سراغ دارم کسانی که در ایام انتخابات – حتی انتخابات مجلس – روزه میگرفتند؛ خودشان و زن و بچهشان؛ و نذر میکردند، برای اینکه یک کاندیدای غیرمعتبر نرود [به] مجلس، عبادتهای سنگین، نذر میکردند، اموالی، چند روز روزه میگرفتند، عبادت میکردند، تا اینکه آن کاندید مرجوح [به] مجلس نرود؛ اوایل انقلاب.
اما حالا نمیدانم، الان توی متدیّنین و مقدّسین، چنین چیزهایی وجود دارد؟ و چقدر؟ که برای بیرون آمدن یک کسی که اصلح هست، نذری، نیازی، دعایی، توسلی ... . و بالاخره اگر همه فراموش کنند، من و شما که گوشت و پوستمان از نان امام زمان [سلام الله علیه] روییده، خیلی بیمهری است، جفاست که در یک همچون موردی که مصلحت خودمان و مصلحت کشورمان و مصلحت عالم اسلام متوقف بر این است، یک توسل جدی نداشته باشیم.
#انتخابات
#دعا_و_توسل
#انتخاب_اصلح
#مشارکت_حداکثری
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
✅ بازخورد شما...
#انتخابات
#انتخاب_اصلح
#جلیلی
#یک_جهان_فرصت
#یک_ایران_جهش
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#ارسالی_مخاطبین
👌 «ما کوثریم و کم نمی شویم»
#برکت_خانه
#فرزندآوری
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۹۷۶
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#سختیهای_زندگی
#توکل_و_توسل
#قسمت_اول
من دختری به شدت درس خوان و فعال بودم که توی همه پایه ها نفر اول بودم و حتی رکوردهای علمی منطقه مون رو هم جابه جا کردم و قبل از اینکه دیپلم بگیرم به عنوان نخبه از طرف آموزش و پرورش منطقه مون معرفی شدم و توی سطح شهر برام بنر زدن و با قبول شدگان کنکور اون سال منو هم تشویق کردن.
به محض اینکه کنکور دادم با پسرعمه ی عزیزم عقد و ازدواج کردم و وارد تربیت معلم شدم، توی دوران دانشجویی هم توی تمام مسابقات استانی و کشوری مقام آوردم و به شدت فعال بودم و استادا حساب ویژه ای روی من باز کرده بودن، تا درسم تموم شد و سال اول چون محل کارم از خونه مون دور بود باز با همکارانم خونه گرفتیم و مجردی زندگی میکردیم و سال دوم کاریم به محل زندگی خودم منتقل شدم و اقدام به بارداری کردم.
بعد از عمل لاپاراسکوپی که دکترم انجام داد و چسبندگی رحمم رفع شد خداروشکر باردار شدم و خدا یه دختر به ما داد، هنوز دخترم یکسال و دو ماهش بود که خداخواسته باردار شدم و با اینکه با وجود شاغل بودن و بچه کوچیک داشتن اذیت میشدم اما دوست داشتم که بچه ام تنها نباشه و یه همبازی داشته باشه
فرزند دوم من هم خداروشکر دختر بود. خوشحال بودم که هم جنس هستن و بیشتر باهم کنار میان، من همچنان درگیر فعالیت های مدرسه بودم و حسابی سرم شلوغ بود(معاون پرورشی و درگیر مسابقات و جشنواره ها و جشن ها و مراسمات) و مدرسه ما هم طوری بود که بیشترین بازدید رو داشت و منم عاشق کارم بودم و با تمام وجودم مایه میذاشتم و وقتی خونه می اومدم با وجود داشتن دوتا بچه کوچیک حسابی خسته میشدم.
دخترم یکسال و یک ماهه شده بود که مادر شوهرم گفت دخترکوچکم(فاطمه کوثر) احساس میکنم اون جنب و جوش قبل رو نداره شاید جاییش درد میکنه، خودم که توی نخش رفتم، دیدم به شدت آروم شده، بردمش دکتر اطفالی که همیشه دخترامو میبردم و منو می شناخت، جریان رو گفتم، دیدم بعد از معاینه کامل دوتا بشکن زد کنار گوش دخترم، پرسیدم چی شده دکتر، حالت عصبانی به من گفت چیزیش نیست، بچه های مردم کلی عیب دارن هیچی نمیگن، خدا دختر به این دسته گلی بهت داده روش عیب میذاری.
از رفتار دکتر تعجب کردم و اومدم از مطب بیرون به دوستم که توی مرکز بهداشت کار میکرد جریان رو گفتم اونم گفت نکنه مشکل شنوایی داره، ببرش شنوایی سنج
و منم چون دخترم کلمه کلمه حرف میزد قضیه رو خیلی جدی نگرفتم اما وقتی بردم شنوایی سنجی و بعد از چند روز با کلی زحمت که تونستیم با کمک شربت دخترمو خواب کنیم که تست بگیرن با جواب دکتر دنیا روی سرم خراب شد، دختر کوچولوی من فقط ۲۰ درصد شنوایی داشت و به مرور شنوایی شو از دست داده بود.
شوهرم قبول نکرد. شیراز رفتیم جواب همین بود، چندجا تهران بردیم اما باز قضیه هیچ فرقی نکرد، با راهنمایی های بهزیستی، مرکزی رو برای آموزش گفتاردرمانی واسه دخترم پیدا کردیم و کلاساشو شروع کردیم، اون اوایل بهم گفتن با سمعک جواب میده اما بعد ۶ماه همون ۲۰ درصد هم از دست رفت و شنوایی فاطمه کوثر من صفر شد و توی نوبت کاشت حلزون قرار گرفت که حدود دو سال طول کشید تا پروتز کاشت حلزون به دخترم رسید و توی این دوسال من و شوهرم و مادرم ذره ذره آب شدیم و زیارتگاهی نبود که ما نرفته باشیم برای گرفتن حاجت مون که داشتن شنوایی دخترم بود،
توی این مدت دخترک مهربون من به شدت عصبی و لجباز و پرخاشگر شده بود و نشنیدن حسابی کلافه اش کرده بود و من مادر هیچ کاری از دستم برنمی اومد، خیلی ها بهم میگفتن وقتی نمی شنوه کلاسش نبر فایده ای نداره، اما ما خونه و مغازه و چند تا زمینی که داشتیم رو همه فروختیم و از شهر خودمون بخاطر دخترمون به مرکز استان اومدیم و تمام کلاس ها رو میبردیمش، هم کلاس های مهد که از طرف بهزیستی بود و هم کلاس خصوصی و هم کلاس موسیقی و نقاشی
توی این مدت اینقدر حالم بود بود که مثل طلبکارا با خدا حرف میزدم که اگه تو بخوای میتونی به دختر من شنوایی بدی، یادمه روز عاشورا دختری به نام فاطمه فک کنم از استان فارس بود توی تلویزیون نشون داد که نابینای مادرزاد بود ولی توی حرم امام حسین (ع) شفا پیدا کرد، میگفتم چطور اون فاطمه رو شفا دادی، خب فاطمه ی منم شفا بده.
افسردگی شدید گرفتم که اسامی دانش آموزانم هم یادم نمی موند، اینقدر حالم بد بود با اینکه نمیذاشتم دانش آموزانم بفهمن و اونجا خودمو خیلی سرحال نشون میدادم اما فراموشی هام سوژه شده بود طوری که توی ذهنم چیزی دیگه بود اما چیزی دیگه به زبونم جاری میشد و میگفتم که باعث شده بود اعتمادبه نفسم به شدت افت کنه و دیگه اونطور که باید نمیتونستم واسه کارم مایه بذارم و از طرفی باید با دخترم فعالیت هایی که میگفتن توی کلاس باید توی خونه تمرین میکردم.
ادامه 👇
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۹۷۶
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#سختیهای_زندگی
#توکل_و_توسل
#قسمت_دوم
مرخصی بدون حقوق گرفتم و تمام زندگیمو چسبیدم به دخترم، دختر اول ( فاطمه اطهر) خیلی اذیت شد این مدت و همین دور شدنمون از خانواده هامون رو نتونست بپذیره و میبردمش مشاوره تا بتونه با محیط جدید و آدمای جدید کنار بیاد
اما بلاخره برای فاطمه کوثر من هم عمل کاشت حلزون زیر نظر بهترین دکتر ایران توی تهران براش انجام شد و خداروشکر همون کلاس هایی که قبلا برده بودم باعث شد روند حرف زدنش به سرعت طی بشه و الان که کلاس دومش تموم شده هزار ماشاالله مثل بلبل حرف بزنه.
تازه خیالم از حرف زدنش راحت شده بود که بخاطر میخچه ای که کف پاش داشت بردم دکتر گفتن انحراف داره، یک عمل سال گذشته انجام شد و خودمو برای عمل دوم امسال آماده میکردم و با دکتر هماهنگ کرده بودم که متوجه شدم خدا خواسته باردارم، البته من همیشه دلم بچه زیاد میخواست و حتی زمانی که همکارم زنگ زد که سرسفره حضرت علی اصغر هستم گفتم برام یه دست لباس حضرت بیار، اما با توجه به شرایطی که داشتیم جدی نگرفته بودم.
مراحل بارداریم به شدت سخت بود و یه ماه اول بیمارستان بستری شدم و چون هیچی نمیتونستم بخورم فقط از طریق سرم تغذیه میشدم، یکم که بهتر شدم و مرخص شدم مجدد برای عمل دخترم اقدام کردم ولی به دلم افتاد اول یه قربونی به نیت حضرت فاطمه (س)انجام بدم و چند روز قبل از اینکه پیش دکتر بریم فاطمه کوثر مرتب میگفت بریم زیارت و بعد از زیارت راهی دکتر شدیم، دکتر با دیدنش کلی تاکید کرد که این عملش از عمل قبلی هم به شدت سنگین تره و خودتو همه جوره باید آماده کنی، ولی گفت قبلش یه عکس بگیرین ببینم چندجا عمل میخواد، وقتی جواب عکس رو دید گفت باورم نمیشه اصلا پای فاطمه کوثر نیازی به عمل نداره و فقط با دوتا شربت تقویتی مشکلش حل میشه🥺
شوهرم به محضی که از مطب اومدیم بیرون نماز شکر خوند و من اینو معجزه خانوم حضرت فاطمه میدونم چون مونده بودم با این حال خودم چطوری دخترم رو عمل کنیم و چطوری فیزیوتراپی ببریم و چقدر طول میکشه تا راه بیفته اما خانوم جانم همه چیز رو حل کرد، درسته توی این ۷سال خیلی اذیت شدم خیلی جاها کم آوردم، خیلی جاها با خداجونم طلبکارانه حرف زدم که مطمئنم بنده ی جاهلشو میبخشه، اما نذاشتم دخترم احساس ضعف و کمبود کنه.
جلوی بقیه خودمو خیلی قوی نشون دادم، حتی شده تظاهر به قوی بودن کردم، اجازه ندادم کسی برای خودم و دخترم دلسوزی کنه، الانم دخترم کلاس اول و دوم شاگرد اول مدرسه بود، بازیگر تئاتر هست، کلاس نقاشی شو ادامه میده، سرکلاس قرآن هم که به خانم معلم اجازه تدریس نمیده از بس شیرین زبونی میکنه😊، و ما منتظریم که سومین دختر خانواده مون انشاالله بعد از ۳ ماه دیگه به ما بپیونده، فقط بین دخترا و پدرشون سر انتخاب اسم اختلاف وجود داره که انشاالله به تفاهم برسن.
مامان گلی ها واسه نی نیم دعا کنین که صحیح و سالم باشه، سر بارداریم خیلی حرف شنیدم که چرا گذاشتی باردار بشی، حتی خیلی ها بهم گفتن سقطش کن، اگه اینم مشکل شنوایی داشته باشه چی، اما من به خدام ایمان دارم، حتی اگه مشکل شنوایی داشته باشه حق زندگی داره و با تمام وجودم برای حرف زدنش تلاش میکنم و من قوی شدم و خدا منو قوی کرده
ممنونم از شما بابت کانال زندگی بخشتون🙏🌹
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۹۷۶ #فرزندآوری #دوتا_کافی_نیست #سختیهای_زندگی #توکل_و_توسل #قسمت_اول من دختری به شدت درس
.
#پیام_مخاطبین
در رابطه با تجربه ۹۷۶
با تمام وجودم این مادر بزرگوار رو درک میکنم💞 و همه آنچه را در مورد شنوایی و کاشت بچه شون گفتن رو میفهمم چون منم پسرم کاشت شده.
با تمام وجودم بهشون خدا قوت میگم 💐و از خدا میخوام که این بچه شون سالم و صالح باشه 🤲 و با حرف زدنش تمام خستگی های این مادر رو به فراموشی ببره.
بزرگترین دردی که خانواده یک فرد معلول میکشن بیش از هر چیز فرهنگ فوق العاده غلط جامعه در مورد افراد معلول هستش.😔💔
بخدا قسم اگه این افراد مفید نبودند یقیناً آفریده نمیشدن، آخه با کدامین علم این همه نسخه می پیچید نباید بچه بیارید و چرا بارداری و قص علی هذا🤔.
و بزرگترین کمک برای رشد یک معلول پذیرش اون از طرف پدر و مادر هستش.💕 این قضیه در حدی مهم هستش که میتونه به این افراد کمک کنه زندگی ایی مثل افراد عادی سپری کنند و در آرامش باشند.
خواهش میکنم🙏🙏🙏🙏
والدین دارای فرزند نقص عضو و معلول رو زجر ندید چون اونها مسئولیتی از طرف خدا بر دوششونه که باید به نحو احسن انجام بدن. نیاز به انرژی دارن. به اندازه کافی درگیر مشغولیت های متفاوت اعم از هزینه های سنگین، صرف وقت و حوصله و انرژی، گاها سواستفاده کادر درمان، بدتر از این ها گاهی نبود دارو یا قطعات پزشکی و ... هستند.
#حرف_مردم
#حق_حیات
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075