eitaa logo
Dr.Mutter
44.1هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
742 ویدیو
2 فایل
مادر. دندانپزشک. ساکن آلمان. از واقعیات مینویسم... نشر مطالب فقط با ذکر منبع. راه ارتباطی: @dr_mutter ادمین به قدر امکان پاسخگو هست تبلیغات: https://eitaa.com/dr_mutter_werbung
مشاهده در ایتا
دانلود
Dr.Mutter
#بازگشت_به_کار #قسمت_شانزدهم روزها میگذشت و من بکوب کار میکردم به هیچ موضوعی غیر کار توجهی نداشتم
اگر یادتون رفته قصه بازگشت به کار به کجا رسیده بود این رو بخونید که قسمت بعدی ایز لودینگ😉
یکی دوهفته بعد از عکاسی دوباره رفتم سایت مطب رو چک کردم و دیدم عکس لنا رو گذاشتن تو سایت اما عکس من رو نه😮😮 همزمان نیکو حرف از این میزد که شفین بیشتر از تعداد مجاز، نیرو استخدام کرده و ..‌‌ منم که تو دوره آزمایشی کارم بودم. تو آلمان شما هر کاری رو که شروع کنید حتی اگر مدیر عامل یک شرکت بزرگ بشید شش ماه اول کارتون دوره آزمایشیه و قوانین خاص خودش رو داره و هر دوطرف خیلی راحت میتونید از ادامه همکاری منصرف بشین... با خودم فکر میکردم یعنی چی شده که عکس من رو نگذاشتن؟ از یه طرف خوشحال بودم چون به دلائلی دلم نمیخواست عکسم تو سایت باشه از طرفی میگفتم یعنی میخوان من رو اخراج کنن؟؟ یه حس شک و بلاتکلیفی عجیبی بود..... چند روز بعدش رفتم از مدیر داخلی یه سوال بپرسم در مورد کار و بعدش دلم رو زدم به دریا و علت اون ماجرا رو پرسیدم اظهار بی اطلاعی کرد و خودش رو متعجب نشون داد و گفت حتما مشکل فنی بود...🤷🏻‍♀️🤷🏻‍♀️ گذشت تا هفته بعد تو جلسه پزشکان مطب شفین بی مقدمه رو کرد به من و گفت تو چون با لباس مشکی عکس گرفتی و پوشش سرت هم مشکیه کانترست خوبی نداره عکس و بعدا باید مجدد با روپوش سفید عکاسی بشی برای همین عکست رو نگذاشتیم!!!!!!!! من رو میگی دلم میخواست کله اون مدیر داخلی که اون روز اون همه ماجرا درست کرد سر لباس رو بکنم😖 ولی ته دلم حرفشون رو باور نکردم، دیگه هم خبری از عکاسی مجدد نبود مشکلات ما با لنا همچنان ادامه داشت و روز به روز شدید تر میشد. بدون استثنا هر روز سر کار گریه میکرد گاهی چند بار در روز حتی... کارش رو خوب انجام نمیداد، اصلا نمیفهمیدیم این چطور دندانپزشکی هست که کار منشی رو هم نمیتونه انجام بده ... این وسط با هر اشتباهش نیکو هم حسابی لهش میکرد یه چیزی میگم یه چیزی میشنوید نمیتونم بگم تقصیر کدومشون بیشتر بود . لنا کار نابلد پر مدعایی بود که تو رفتارش گستاخی و بدجنسی رو به راحتی می دیدی اما از اونطرف رفتار نیکو هم انسانی نبود خیلی تحقیرش میکرد... حالا تصور کنید این نیکو بود که به لنا کمک کرده بود از یونان بیاد آلمان. و در واقع لنا بعد خدا همه زندگی و کارش تو آلمان رو مدیون نیکو بود از اون طرف من و لنا تقریبا هم سن بودیم و کارمون رو تازه تو مطب شروع کرده بودیم و مدام باهم مقایسه میشدیم نیکو عجیب من رو میزد تو سر لنا🤦🏻‍♀️ کانال در ایتا https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
من وسط اون دوتا گیر کرده بودم از یه طرف از دست بی مسئولیتی های لنا و خرابکاریهاش اعصابم خورد میشد از یه طرف دلم براش می سوخت... گاهی با خودم میگفتم تو کار درمان جای دلسوزی نیست و باید باهاش جدی باشم چون اشتباهاتش به سلامت بیمار اسیب میزنه... گاهی با خودم میگفتم تو مسلمونی و شیعه بیا بهش نشون بده یه مسلمون چقدر مهربونه اصلا یه وضع اعصاب خورد کنی بود که قابل گفتن نیست نیکو هم مدام غرهاش رو به من میگفت روزی صدبار مطالب تکراری نیکو رو میشنیدم این وسط نیکو دو هفته رفت مرخصی و به من گفت تو این مدت یکم روال کار رو به لنا یاد بده. تو دلم گفتم تو که هم وطن و هم زبونشی نتونستی من چیکار میتونم بکنم اخه🤦🏻‍♀️ اون دو هفته رو سعی کردم به آرومی بگذرونیم، واقعا مایه گذاشتم براش من معتقد بودم مشکل اصلی لنا اینه که با تفکرات یونانیش اومده آلمان و فکر میکنه همونطور که تو یونان کار میکرده اینجا هم میتونه کار کنه و هر کار و حرفش من رو یاد اوائلی که خودم اومده بودم آلمان میانداخت، برای همین گاهی خیلی باهاش همزاد پنداری میکردم به خیال خودم فکر میکردم تا حدی موفق شدم که دو روز مونده به برگشت نیکو دیدم مدیر داخلی اومد تو اتاق من و گفت لنا دیروز اومده پیش من و حسابی گله کرده و تمام وقت گریه من:😮😮😮😮 کانال در ایتا https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
یکم از زبان آلمانی و سختی هاش کلیپ ببینیم؟؟
اخرین روز کاری هم تموم شد پیش به سوی ایران😍😍😍 کانال در ایتا https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح خیلی زود نوبت داشتیم و پارکینگ مجتمع بسته بود، مجبور شدم ماشین رو خیلی دور پارک کنم و تو این باد و بارون پیاده بریم باد خیلی شدیدی میومد و من بیشتر حواسم به فرمانده ( آقا محمد مهدی)بود که یه لحظه صدای جیغ زهرایاس جون رو شنیدم و برگشتم ببینم چی شده دیدم باد داره می برتش!!!!! مونده بودم کدوم رو نجات بدم 🤷🏻‍♀️🤷🏻‍♀️ کانال در ایتا مشاهدات و تجربه های یک مادر دندانپزشک ساکن آلمان https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتن به خاطر دو زبانه بودنش و اینکه بیشتر آلمانی صحبت میکنه اینجا حروف ش و ر رو خیلی واضح نمیتونه ادا کنه. اگر تو زبان فارسی این حروف مهم هستن و واضح تلفظ میشن میتونید ببریدش کلاس آموزشی. که زبان مادریش رو هم یاد بگیره البته گویا اینقدر شلوغه که چند ماهی باید تو نوبت باشیم کانال در ایتا مشاهدات و تجربه های یک مادر دندانپزشک ساکن آلمان https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
امروز تو چک آپ دوره ایش متوجه شدیم اقا محمد مهدی دوطرف صورت زیر گوشش غدد لنفاویش ورم کردن و کمی هم تب داره. باید انتی بیوتیک مصرف کنه و دکتر نسخه اش رو داد و گفت حتما از امروز شروع کنید. اومدم دارو خانه میفرمایند دیگه ارسال نمیشه، برگردین دکتر بگین داروش رو عوض کنه🤦🏻‍♀️ حالا چی؟ آموکسی سیلین ساده. خب کمبود دارو هست باشه قبول، ولی حداقل پزشک هاتون رو مطلع کنید این همه دوباره کاری نشه دیگه... کانال در ایتا مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عیدتون مبارک کانال در ایتا مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
ما تازه الان رسیدیم هتل باید بیام اندر اتفاقات ۳ ساعت بدو ورودمون به ایران بنویسم براتون واقعا ، بس که پر ماجرا بود ممنونم از همه پیام های پر مهرتون
و بالاخره آرامش خونه پدری....