#دست_نیاز_چشم_امید 11
کارت دعوت
یک کارت برای امام رضا(علیه السلام)، مشهد. یک کارت برای امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، مسجدِ جمکران. یک کارت هم برای حضرت معصومه(سلام الله علیها)، قم. این یکی را خودش برده بود انداخته بود توی ضریح.
«چرا دعوت شما را ردّ کنیم!؟ چرا به عروسی شما نیاییم!؟ کی بهتر از شما، ببین همه آمدیم. شما عزیز ما هستی».
حضرت زهرا(سلام الله علیها) آمده بود به خوابش، درست قبل از عروسی.
🌷شهید مصطفی ردانی پور🌷
📚یادگاران، کتاب شهید ردّانی پور، ص 83
#شبتون_شهدایی 🌙
🆔 @Ebrahimhadi
💎امام باقر عليه السلام:
هيچ طمعى همانند مسابقه دادن براى كسب مقام، و هيچ عدالتى همانند انصاف، و هيچ تجاوزى همانند ستم كردن، و هيچ ستمى همانند پيروى از هواى نفس نيست.
لاحِرصَ كَالمُنافَسَةِ فِي الدَّرَجاتِ، ولا عَدلَ كَالإِنصافِ، ولا تَعَدِّيَ كَالجَورِ، ولا جَورَ كَمُوافَقَةِ الهَوى
📚 تحف العقول، صفحه286
🆔 @Ebrahimhadi
🌷شهید ابراهیم همت🌷
#کلام_شهید
زمان بازرگان به ما برچسب چریک زدند...
زمان بنی صدر هم برچسب منافق...
الآن هم برچسب خشک مقدس و تحجر...
هر قدمی که در راه خدا و بندگان مستضعف او برداشتیم برچسب بارانمان کردند...
حالا روزی ده برچسب دشت میکنیم اما بسیجیان؛ دلسرد نباشید...
حاشا که بچه بسیجی میدان را خالی کند...
🆔 @Ebrahimhadi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
📕 #علمدار قسمت ۳۸
راوی: همسرِ شهید
🌿"فراز و نشیب ها"
هر كسی اول زندگی با سختی هایی رو به رو است. اصلاً شروع هر زندگی با سختی است.اختلاف سليقه هايي وجود دارد كه البته عادی است ؛ چون دو نفری كه با هم ازدواج ميكنند ازدو فرهنگ و خانواده متفاوت هستند.موضوع مهم اين است كه دراين مواقع دو نفر خود را به طبع يكديگر در آورند. به خصوص اگرهمسر روحیه های مانند سيد داشته باشد.حقوق پاسداری او كم بود. از آن حقوق بايد اجاره خانه ميداديم،امورات خانه را هم ميگذرانديم. سيد بسيار انفاق ميكرد.اگر هم نميتوانست كمک مالی به كسی كند، از لحاظ فكری ياری ميرساند. به او ميگفتم:((آقا ، تعادل را رعايت كنيد.)) ميگفت: ((خداوندخودش روزی رسان است بايد انفاق كنيم، حتی اگر زياد هم نداشته باشيم.)) حقيقتاً پولی كه سيد به خانه می آورد بركت داشت. اگر مسئله و مشكلی پيش می آمد، به من نميگفت. علت را كه ميپرسيدم ميگفت: ((زن ها انسان های حساس و با عاطفه ای هستند ، نميخواهم ذهن شما را درگير كنم و باعث ناراحتی شما شوم.)) در برابر مشكلات و گرفتاری ها منطقی برخوردميكرد.بهترين راه حل راانتخاب ميكرد. هر گاه فكرش به جايی نميرسيد، به مسجد جامع ميرفت و دو ركعت نماز ميخواند و از خدا كمک ميگرفت.ميگفت: ((اگر به مشكلی برخورد كردی ، بهترين راه اين است كه نماز بخوانی و از خدا كمک بگيری و توسل داشته باشی . آنوقت خدا هم راه را به شما نشان ميدهد.))سخت ترين لحظات زندگی زمانی بود كه بيمار ميشد . ماه دی ، ماه عجيبی بود جالب آنكه يازدهم دی روزتولدش بود. در دی ماه ازدواج كرديم ودخترمان هم هشتم دی به دنيا آمد و سيد در يازدهم دی شهيد شد.آخرين بار كه مريض شد وقتی بود كه از مراسم دعای توسل برميگشت. بیشتر وقت ها ساعت دوازده شب برميگشت. آن شب با حال عجيبی به خانه برگشت. به اوگفتم:((امشب چه خبر شده؟)) گفت: ((احساس عجيبی دارم.)) تا به حال او را اينگونه نديده بودم ميگفت: ((آقا امضا كردند. ديگر دارم ميرم.)) بعد گفت به يكی از دوستانش زنگ بزنم و بگويم كه با او كار دارد. نزديک صبح ، خيلی تب كرده بود.ميخواستم مرخصی بگيرم كه او قبول نكرد .گفت :((دوستم می آيد و مرا به دكتر ميرساند.)) قبل از آنكه دوستش او را به بيمارستان ببرد،غسل شهادت كرد. به او هم گفته بود:((آقا آمده و پرونده ام را امضا كرده!)) وقتی ميخواستند او را به بیمارستان ببرند ميگفت:((این آخرین باری است که شما را اذیت ميکنم.))يک هفته بعد هم شهيدشد.هميشه به خودم دلداری ميدادم.همان سال اول ازدواج ميگفتم: ((ان شا الله پنجاه سال با هم زندگی ميكنيم . اماسيدميگفت:((بگذار حالا پنج سال با هم باشيم، بقيه اش طلبت.)) هيچ وقت فكر نميكردم اينقدر سریع ازپيش ما برود. زهرا پنج سال بيشتر نداشت كه پدرش شهيد شد. برای او شهادت پدرش ناباورانه بود. بُهت راميتوانستم در چشمانش ببينم. برای پدرش خيلی دلتنگی ميكرد. عيدهاكه ميشد گريه ميكرد. زهرا قبل ازامتحاناتش سر مزار پدرش ميرفت و از او كمک ميگرفت. به او ميگفت:((من تلاش ميكنم ولی پدر، تو هم برای من دعا كن.))
♻️#ادامه_دارد...
🆔 @Ebrahimhadi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #روضه #شب_جمعه
📌 دیر رسیدم من...
🎤 حاج محمود کریمی
#پیشنهاد_ویژه👌
🆔 @Ebrahimhadi
هدایت شده از شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺
🔸 دعای فرج 🔸
هرشب ساعت ۲۰
تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷
👉 @Ebrahimhadi 👈
#دست_نیاز_چشم_امید 12
زیباترین محصول حیات
خدایا! تو را شکر میکنم که اشک را آفریدی که عصارهی حیات انسان است. آنگاه که در آتش عشق میسوزم، یا در شدت درد میگدازم، یا در شوق زیبایی و ذوق عرفانی آب میشوم و سراپای وجودم روح میشود، لطف میشود، عشق میشود، سوز میشود و عصاره وجودم به صورت اشک آب میشود و به عنوان زیباترین محصولِ حیات، که وجهی به عشق و ذوق دارد و وجهی دیگر به غم و درد به دامان وجودم فرو میچکد.
اگر خدای بزرگ از من سندی بطلبد، قلبم را ارائه خواهم داد و اگر محصول عمرم را بطلبد، اشک را تقدیم خواهم کرد.
🌷شهید دکتر مصطفی چمران🌷
📚بینش و نیایش، ص73
#شبتون_شهدایی 🌙
🆔 @Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi-ey Be Toofane Karbala Nooham.mp3
14.89M
ای به طوفان کربلا نوحم
قتلگاه تو کعبه ی روحم..(شور)
با نوای: حاج محمود کریمی
پیشنهاد ویژه
🆔 @Ebrahimhadi
هدایت شده از شهید ابراهیم هادی
🌺🍃 #دعای_عهد 🍃🌺
✨بسم اللّه الرحمن الرحيم✨
اَللّـهُمَّ رِبَ النّورِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفيعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ والإنجيل وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبينَ والأنبياء وَالْمُرْسَلينَ، اَللّـهُمَّ اِنّي اَسْاَلُكَ بِوَجْهِکَ الْكَريمِ، وَبِنُورِ وَجْهِكَ الْمُنيرِ وَمُلْكِكَ الْقَديمِ، يا حَيُّ يا قَيُّومُ اَسْاَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي اَشْرَقَتْ بِهِ السَّماواتُ وَالاَْرَضُونَ، وَبِاسْمِكَ الَّذي يَصْلَحُ بِهِ الاَْوَّلُونَ والآخرون، يا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً حينَ لا حَيَّ يا مُحْيِيَ الْمَوْتى وَمُميتَ الاَْحْياءِ، يا حَيُّ لا اِلـهَ اِلّا اَنْتَ، اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الاِْمامَ الْهادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقائِمَ بأمرك صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ و عَلى آبائِهِ الطّاهِرينَ عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها سَهْلِها وَجَبَلِها وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنّي وَعَنْ والِدَيَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَمِدادَ كَلِماتِهِ، وَما اَحْصاهُ عِلْمُهُ وأحاط بِهِ كِتابُهُ، اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في صَبيحَةِ يَوْمي هذا وَما عِشْتُ مِنْ اَيّامي عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً لَهُ في عُنُقي، لا اَحُولُ عَنْها وَلا اَزُولُ اَبَداً، اَللّـهُمَّ اجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وأعوانه وَالذّابّينَ عَنْهُ وَالْمُسارِعينَ اِلَيْهِ في قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلينَ لأوامره وَالُْمحامينَ عَنْهُ، وَالسّابِقينَ اِلى اِرادَتِهِ وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ، اَللّـهُمَّ اِنْ حالَ بَيْني وَبَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذي جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً فأخرجني مِنْ قَبْري مُؤْتَزِراً كَفَنى شاهِراً سَيْفي مُجَرِّداً قَناتي مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَالْبادي، اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَميدَةَ، وَاكْحَلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وأوسع مَنْهَجَهُ وَاسْلُكْ بي مَحَجَّتَهُ، وَاَنْفِذْ اَمْرَهُ وَاشْدُدْ اَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّـهُمَّ بِهِ بِلادَكَ، وَاَحْيِ بِهِ عِبادَكَ، فَاِنَّكَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ : (ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ اَيْدِي النّاسِ) فَاَظْهِرِ الّلهُمَّ لَنا وَلِيَّكَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِكَ حَتّى لا يَظْفَرَ بِشَيْء مِنَ الْباطِلِ إلّا مَزَّقَهُ، وَيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِكَ، وَناصِراً لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ ناصِراً غَيْرَكَ، وَمُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ اَحْكامِ كِتابِكَ، وَمُشَيِّداً لِما وَرَدَ مِنْ اَعْلامِ دينِكَ وَسُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِن بَأسِ الْمُعْتَدينَ، اَللّـهُمَّ وَسُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِكانَتَنا بَعْدَهُ، اَللّـهُمَّ اكْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الاُْمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، اِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعيداً وَنَراهُ قَريباً، بِرَحْمَتِـكَ يـا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ .
سه مرتبه میگویی : اَلْعَجَلَ الْعَجَلَ يا مَوْلاىَ يا صاحِبَ الزَّمان.
🌷تعجیل در فرج یوسفزهرا صلوات🌷
🔹التماس دعای فرج🔹
🆔 @Ebrahimhadi
هدایت شده از شهید ابراهیم هادی
Dua_ahd_@Ebrahimhadi.mp3
9.05M
🎧 #صوت #دعای_عهد
درون کوچه چشم انتظاری...
محاسن شد سفید و روز ما رفت
بگو یابن الحسن پس کی می آیی؟
🆔 @Ebrahimhadi
✅ صلواتی پر فضیلت برای روز پنجشنبه و جمعه :
َ يُسْتَحَبُّ الِاسْتِكْثَارُ فِيهِ مِنْ بَعْدِ صَلَاةِ الْعَصْرِ- يَوْمَ الْخَمِيسِ إِلَى آخِرِ نَهَارِ يَوْمِ الْجُمُعَةِ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَى النَّبِيِّ ص فَيَقُولُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ أَهْلِكْ عَدُوَّهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ- وَ إِنْ قَالَ ذَلِكَ مِائَةَ مَرَّةٍ كَانَ لَهُ فَضْلٌ كَثِير
...و مستحب است زیاد صلوات فرستادن بر پیامبر از بعد نماز عصر روز پنجشنبه تا آخر روز جمعه ، پس بگوید؛
👈 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ أَهْلِكْ عَدُوَّهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِين
✅ و اگر این را صد مرتبه بگوید ، فضل زیادی برای آن است
▫️بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۸۶، ص: ۲۸۹
این صلوات رو میتوان به قصد رجا و ثواب ، در سائر روزهای هفته ، به هر تعداد که در توان هست ، فرستاد ، و از فضیلت آن بهره مند شد ، چرا که هم شامل تولاست و هم شامل تبری
👈 با نشر این متن ، در ثواب اعمال دیگران شریک باشیم
🆔 @Ebrahimhadi
⭕️ روزهای اخر ڪانال
#قسمت_اول
ابراهیم ابتدا به سراغ چند نفر از سالم ترها ڪه قدرت بدنی داشتند رفت. از انها خواست تاسیم خاردارهای ڪف ڪانال را جمع اوری ڪنند. درڪف ڪانال چند ردیف سیم خاردار حلقوی قرار داشت. انجام این ڪار بدون هیچ گونه امڪانات برای بچه ها بسیار مشڪل بود.
ڪار بعدی ابراهیم جمع ڪردن شهدا از میان مجروحین و رزمندگان داخل ڪانال بود. قسمتی از ڪانال از بچه ها فاصله داشت و به خاطر شیب، در دید نبود. بچه ها با سختی بسیار، شهدا را به انجا بردند. حمل پیڪر شهدا سخت نبود. بلڪه دل ڪندن ازرفقا، ڪار را بسیار سخت و طاقت فرسامی ڪرد.
شیرمردانی ڪه درمقابل دشمن، شجاعانه جنگیده بودند، اینڪ توان جا به جا ڪردن پیڪر دوستان شهیدشان را نداشتند! ڪسی با ڪسی حرف نمی زد. فقط قطرات اشڪ بود ڪه ارام ارام از گونه ها می چڪید. خاطرات شیرین روزهای باهم بودن، لحظه ای ما را آرام نمی گذاشت.
پس از انتقال شهدا به انتهای ڪانال، نوبت پیدا ڪردن جای امنی برای مجروحین بود. مجروحین ڪانال، تعدادشان زیاد بود. عده ای دست و پاهایشان قطع شده بود، عده ای هم بر اثر ترڪش و تیر، دل و روده هایشان بیرون ریخته بود.
نگاه جستجوگر ابراهیم به دنبال جایی بود ڪه بتواند مجروحین را از ترڪش خمپاره ها در امان نگه دارد. تنها جای مناسبی ڪه به ذهنش رسید، دیواره های ڪانال بود.
حالاڪانال ڪمی شرایط عادی پیدا ڪرده بود. درچهره هیچڪدام از علی اڪبرهای خمینی، نشان ضعف و ترس مشاهده نمی شد.
📚ڪتاب سلام بر ابراهیم ۲
♻️ادامه دارد...
🆔 @Ebrahimhadi