eitaa logo
پژوهش اِدمُلّاوَند
392 دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
232 فایل
🖊ن وَالْقَلَمِ وَمَايَسْطُرُونَ🇮🇷 🖨رسانه رسمی محسن داداش پورباکر پژوهشگراسنادخطی،تبارشناسی وفرهنگ عامه 🌐وبلاگ:https://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📩مدیر: @mohsendadashpourbaker 🗃پشتیبان: #آوات_قلمܐܡܝܕ 📞دعوت به سخنرانی و جلسات: ۰۹۱۱۲۲۰۵۳۹۱
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 ، 👈دعا برای آفتابی شدن هوا 🗓آبان ۱۷, ۱۳۹۸  ✍امامی  در زمان های گذشته ، هنگامی که در روستاها و ییلاقات بندپی ، باران به صورت مداوم و طی چند روز با شدت می بارید، مردم برای بندآمدن باران آیین های آفتاب خواهی ، مَم مَمِ شو ، را برگزار می کردند. بعضی از بزرگان منطقه نقل می کنند که ما به یاد داریم زمانهایی که در فصل تابستان حدود یک ماه ، کمتر و بیشتر ، پشت سرهم باران می بارید و آفتاب را در آسمان نمی دیدیم. با این بارندگی تمام راه های روستا، پر از گل و لای می شد و عبور و مرور از کوچه های روستا حتی با چکمه هم بسیار مشکل بود و اهالی با پای برهنه مسیر را طی می کردند و در این مواقع چاره ای جز طلب آفتاب نداشتیم . لازم به ذکر است که در این منطقه آیین های باران خواهی هم وجود داشته است اما به علت کوهستانی بودن منطقه و اینکه در بسیاری از مواقع سال باران به طور مناسبی می بارید، از این آیین فقط شعرهای آن در اذهان مردم باقی مانده است. اما شاید در سال های اخیر به علت روند افزایشی دمای کره زمین و کمبود بارش سالیانه در این سال ها ، دوباره آیین های باران خواهی باید از نو اجرا شوند. از باورهای متداول میان مردم ، «مَم مَمِ شو» یا اقدام گروهی کودکان یا جوانان یک روستا برای بندآمدن باران بود. در زمان های گذشته هنگامی که در فصل تابستان و به هنگام درو برنج، در طی چند روز به طور مداوم باران شدیدی می بارید و ادامه یافتن این بارش موجب آسیب زدگی به محصولات برنج یا مزراع و دام های مردم می شد، اهالی منطقه برای اینکه باران بند بیاید و آفتاب شود تا بتوانند محصولات برنج خود را که حاصل چند ماه زحمت، خستگی ها و بی­ خوابی­ های شبانه روزی بوده برداشت کنند، مم مم شو انجام می دادند. این همچنین در زمان برگزاری عروسی ها هم متدوال بوده است. وقتی چند روز قبل از عروسی به طور مداوم باران می بارید و اینگونه تصور می شد که باران به این زودی ها بند نخواهد آمد، مَم مَمِ شو انجام می گرفت تا آفتاب دربیاید و زمین خشک شود تا بتوانند «بارِک» (یا چادر) بزنند و به خوبی و خوشی عروسی را برگزار کنند. نحوه ی انجام مم مم شو به این صورت بود که عده ای از جوانان روستا یا کودکان به اتفاق هم در یک مکان جمع می شدند. آنها لباس های کهنه به تن می کردند و با استفاده از ذغال، صورت همدیگر را سیاه می کردند. به دست یکی پارو می دادند. «دیزنون» یا سه پایه را به دست یکی دیگر می دادند یا روی سر او می گذاشتند، یکی دستش جارو و برخی ها هم در دستشان زنگوله بود یا آن را به پیراهن خود آویزان می کردند. آنها به صورت دسته جمعی و هماهنگ در کوچه های روستا زیر باران حرکت می کردند و به خانه های روستا وارد می شدند. در این موقع یکی از همراهان با پارو گل را می گرفت و در هوا پخش می کرد یا آن را پرتاب می کرد، دیگری جارو را به گل می زد و آن را به دیوار خانه­ ها می مالید. آنها در حیاط منازل در گل و لای بالا و پائین می پریدند و صاحبخانه را جهت دعا تحریک مینمودند. در برخی موارد هم زنگوله یا شئی دیگر را بر روی ظروفی مسی می کوبیدند. آنها در هنگام انجام این حرکات، شعرهایی را که از گذشته به یادگار مانده بود با یکدیگر می خواندند که عبارت بودند از : « مَم مَمِ شو کِممی ، تیل رِ پِشو کِممی ، اِفتاب دَربیه » 📌یا « گوگ به کِلوم بَمِرده، از دستِ این وارِشی / سی مَمِد نوم بَمِرده، از دستِ این وارِشی گِسفِن به لی بَمِرده، از دستِ این وارِشی / کِرک به کِلی بَمِرده، از دستِ این وارِشی » اهالی روستا از اینکه می دیدند کودکان و جوانان برای آفتابی شدن هوا مم مم شو انجام می دهند خوشحال می شدند و هر کسی هر آنچه که دوست داشت از میوه، برنج، پول، نان، تخم مرغ و… را به عنوان هدیه و برای قدردانی به آنها می داد. این آیین از اعتقادات مردم منطقه سرچشمه می گرفت و همه اهالی بر این عقیده بودند که مم مم شو بر آفتابی شدن هوا تأثیر دارد چرا که در مواردی هم باران بند می آمد و هوا آفتابی می شد. در مم مم شو، هدف شکستن دلها جهت دعا بود که خداوند به وسیله بنده ای مظلوم (نظیر کودکان معصوم)، نظر مرحمتی بفرماید و باران بند بیاید. مم مم شو علاوه بر اینکه نوعی آفتاب خواهی بود، یک نوع بازی و سرگرمی و تفریح سالم هم محسوب می شد و برای رفع کدورت ها و دور کردن ناراحتی ها انجام می گرفت. کودکان و جوانان در پایان کار، به قسمتی از روستا می رفتند و در زیر باران و در گل و لای، با یکدیگر کشتی می گرفتند و یا هدایایی که از خانه های مردم گرفته بودند می خوردند. این آیین متاسفانه امروزه از بین رفته است. https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/228 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
⢀⣤⣴⣾⣤⣤⣤⣤⣤⣤⣤⣤⣀ ⠻⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣧ ⠀⠈⠛⠛⠉⠁⠀⠀⠀⢸⣿⣿⣿⣿ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢀⣀⣼⣿⣿⣿⡟⠀⢀⣴⣄ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠈⠛⢿⣿⣿⣿⣦⠀⠈⢻⠟⠁ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢸⣿⣿⣿⣿⠀⠀⢀⡀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢀⣤⣼⣿⣿⣿⠏⠀⠐⢿⡿ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠈⠛⢻⣿⣿⣿⣷⠀⠠⣾⣷ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢸⣿⣿⣿⣿⠀⠀⠈⠁ ⠸⣿⣿⣿⡄⠀⠀⠀⠀⣼⣿⣿⣿⠏ ⠀⢹⣿⣿⣧⠀⢀⣰⣾⣿⣿⣿⣇ ⠀⠈⢿⣿⣿⣷⣾⣿⣿⠿⣿⣿⣿⣧ ⠀⠀⠸⣿⣿⣿⣿⠟⠁⠀⣿⣿⣿⣿⡆ ⠀⠀⠀⠀⠈⠉⠁⠀⠀⠀⣿⣿⣿⣿⡇ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣿⣿⣿⣿⡇ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢠⣿⣿⣿⣿⠁ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠰⣶⣶⣿⣿⣿⡿⠃ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠉⠉ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢀⡀ ⠀⠀⠀⠀⢀⣤⣶⣾⣿⣿⣿⣶⣦⡄⠀⠐⢿⡷ ⠀⠀⠀⠀⠈⠙⠿⣿⠟⢹⣿⣿⣿⣷⠀⠠⣾⣷ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢸⣿⣿⣿⣿⠀⠀⠈⠁ ⠹⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⡿ ⠀⠘⠿⠿⠿⠿⠿⠿⠿⠿⠿⠟⠋⠁ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢠⣤⣀⡀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣼⣿⣿⣧ ⠀⢀⠀⠀⠀⠀⣼⣿⣿⣿⣿⣆ ⠸⣿⡷⠀⠀⣼⣿⣿⡿⢻⣿⣿⣧⡀ ⠀⠈⠀⠀⠘⣿⣿⣿⠇⢸⣿⣿⣿⣧ ⠀⠀⠀⠀⠀⠈⠻⢿⣧⢸⣿⣿⣿⣿ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢸⣿⣿⣿⣿ ⠹⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⡟ ⠀⠘⠿⠿⠿⠿⠿⠿⠿⠿⠿⠟⠋ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢀⣠⣤⣴⣦⣤⡀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢰⣿⡟⠋⢉⣿⣿⣿ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢸⣿⣿⣿⣿⣿⣿⡿ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠙⠻⢿⣿⣿⣿⣦ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢸⣿⣿⣿⣿ ⠀⠀⢠⣾⣷⠄⠀⢠⣶⣿⣿⣿⣿⡋ ⠀⠀⠀⠙⠁⠀⠀⠀⠈⢹⣿⣿⣿⣿ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢀⣀⣀⣸⣿⣿⣿⣿ ⠀⠀⠀⠐⢾⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⠿⠋ ⠀⠀⠀⠀⠈⠛⠻⣿⣏⣱⣿⣿⡇ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠈⠻⣿⣿⡿⠃ ⣀⣀⣀⣀⣀⣀⣀⣀⣀⣀⣀⣀⡀ ⠙⢿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⠷ ⠀⠀⠙⠿⠿⠛⠛⠉⠉⠉⠉ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣠⣴⣶⡆⢀⣴⣶⣶⣶⣤⡀ ⠀⠀⠀⠀⠀⢰⣿⣿⡿⠀⢸⣿⣿⡏⢻⣿⣿⣧ ⠀⠀⠀⠀⠀⠈⢿⣿⣿⣄⣼⣿⣿⡇⢸⣿⣿⣿⡇ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠙⠛⢿⣿⣿⡿⠀⢸⣿⣿⣿⣇ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢸⣿⣿⣿⡏ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢀⣀⣀⣀⣠⣿⣿⣿⣿⠇ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠘⠻⢿⣿⣿⣿⣿⡿⠋ ⢀⣤⣴⣾⣤⣤⣤⣤⣤⣤⣤⣤⣀ ⠻⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣧ ⠀⠈⠛⠛⠉⠁⠀⠀⠀⢸⣿⣿⣿⣿ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢀⣀⣼⣿⣿⣿⡟⠀⢀⣴⣄ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠈⠛⢿⣿⣿⣿⣦⠀⠈⢻⠟⠁ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢸⣿⣿⣿⣿⠀⠀⢀⡀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢀⣤⣼⣿⣿⣿⠏⠀⠐⢿⡿ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠈⠛⢻⣿⣿⣿⣷⠀⠠⣾⣷ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢸⣿⣿⣿⣿⠀⠀⠈⠁ ⠸⣿⣿⣿⡄⠀⠀⠀⠀⣼⣿⣿⣿⠏ ⠀⢹⣿⣿⣧⠀⢀⣰⣾⣿⣿⣿⣇ ⠀⠈⢿⣿⣿⣷⣾⣿⣿⠿⣿⣿⣿⣧ ⠀⠀⠸⣿⣿⣿⣿⠟⠁⠀⣿⣿⣿⣿⡆ ⠀⠀⠀⠀⠈⠉⠁⠀⠀⠀⣿⣿⣿⣿⡇ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣿⣿⣿⣿⡇ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢠⣿⣿⣿⣿⠁ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠰⣶⣶⣿⣿⣿⡿⠃ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠉⠉ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢀⡀ ⠀⠀⠀⠀⢀⣤⣶⣾⣿⣿⣿⣶⣦⡄⠀⠐⢿⡷ ⠀⠀⠀⠀⠈⠙⠿⣿⠟⢹⣿⣿⣿⣷⠀⠠⣾⣷ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢸⣿⣿⣿⣿⠀⠀⠈⠁ ⠹⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⡿ ⠀⠘⠿⠿⠿⠿⠿⠿⠿⠿⠿⠟⠋⠁ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢠⣤⣀⡀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣼⣿⣿⣧ ⠀⢀⠀⠀⠀⠀⣼⣿⣿⣿⣿⣆ ⠸⣿⡷⠀⠀⣼⣿⣿⡿⢻⣿⣿⣧⡀ ⠀⠈⠀⠀⠘⣿⣿⣿⠇⢸⣿⣿⣿⣧ ⠀⠀⠀⠀⠀⠈⠻⢿⣧⢸⣿⣿⣿⣿ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢸⣿⣿⣿⣿ ⠹⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⡟ ⠀⠘⠿⠿⠿⠿⠿⠿⠿⠿⠿⠟⠋ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢀⣠⣤⣴⣦⣤⡀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢰⣿⡟⠋⢉⣿⣿⣿ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢸⣿⣿⣿⣿⣿⣿⡿ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠙⠻⢿⣿⣿⣿⣦ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢸⣿⣿⣿⣿ ⠀⠀⢠⣾⣷⠄⠀⢠⣶⣿⣿⣿⣿⡋ ⠀⠀⠀⠙⠁⠀⠀⠀⠈⢹⣿⣿⣿⣿ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢀⣀⣀⣸⣿⣿⣿⣿ ⠀⠀⠀⠐⢾⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⠿⠋ ⠀⠀⠀⠀⠈⠛⠻⣿⣏⣱⣿⣿⡇ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠈⠻⣿⣿⡿⠃ ⣀⣀⣀⣀⣀⣀⣀⣀⣀⣀⣀⣀⡀ ⠙⢿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⠷ ⠀⠀⠙⠿⠿⠛⠛⠉⠉⠉⠉ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣠⣴⣶⡆⢀⣴⣶⣶⣶⣤⡀ ⠀⠀⠀⠀⠀⢰⣿⣿⡿⠀⢸⣿⣿⡏⢻⣿⣿⣧ ⠀⠀⠀⠀⠀⠈⢿⣿⣿⣄⣼⣿⣿⡇⢸⣿⣿⣿⡇ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠙⠛⢿⣿⣿⡿⠀⢸⣿⣿⣿⣇ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢸⣿⣿⣿⡏ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢀⣀⣀⣀⣠⣿⣿⣿⣿⠇ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠘⠻⢿⣿⣿⣿⣿⡿⠋
پژوهش اِدمُلّاوَند
📗 وزیر تاریخ نگار ✍: 📝درباره: محمدحسن خان اعتمادالسلطنه 📌#پ‍ژوه‍ش‍ی پ‍ی‍رام‍ون زن‍دگ‍ان‍ی‌، آث‍ار و ش‍ی‍وه ت‍اری‍خ‌ن‍گ‍اری م‍ح‍م‍دح‍س‍ن خ‍ان اع‍ت‍م‍ادال‍س‍ل‍طن‍ه‌ 📝از پیشگفتار: یکی از نکات مهمی که بایسته است در بررسی روند دگرگونیهای مختلف تاریخ ایران مورد توجه قرار گیرد، بازشناسی و نقد ماخذی است که در هر دوره تاریخی به رشته نگارش درآمده اند. این مهم جز با شناخت مورخ و زمان او آشنایی با دیدگاههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و همچنین آگاهی از سبک شیوه و انگیزه او از نگارش و دیگر مسائلی که در روند تکوین یک تالیف تاریخی موثر بوده، ممکن نیست. متاسفانه این بازشناسی نقادانه درباره متون تاریخی فارسی - به ویز در دوره قاجار به آن شکلی که بایسته و شایسته می نماید، انجام نگرفته است. پژوهشهای ادبی از قبیل کتابهای مربوط به تاریخ ادبیات نیز به دلیل این که نویسندگان آنها بیشترین توجه خود را به بررسی سبکهای ادبی نگارش معطوف داشته و بینش تاریخ نگری را که از ضروریات بررسی تاریخ نگاری است، مورد توجه قرار نداده اند نتوانسته اند. آنچنان که باید - راهنمای پژوهشگران تاریخ ایران واقع شوند. 📜تاریخ نگاری در درازنای پیدایی خود هیچگاه به لحاظ متد و سبک نگارش شیوه بیان حوادث و همچنین اهداف و انگیزه های مورخان از نگارش تاریخ یک مسیر هماهنگ را نپیموده بلکه در سیر تکاملی خود افت و خیزهای فراوانی را شاهد بوده است. 📌یکی از مهمترین دگرگونی های ایجاد شده در سنت تاریخ نگاری ایران تبدیل تاریخ نگاری سنتی به تاریخ نگاری نوین است. بررسی روند این دگرگونی از یک سو و بازشناسی و نقد برخی از ماخذ تاریخی عصر از سوی دیگر، انگیزه ای شد تا در نوشتار حاضر نوشته های یکی از پرکارترین مورخان عصر قاجار یعنی - محمد حسن خان اعتماد السلطه - که به نظر می رسد شیوه تاریخ نگاریش برزخی میان تاریخ نگاری سنتی و نوین ایرانی باشد مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. شناختن موقعیت خانوادگی اعتمادالسلطنه که بدون شک در تدوین آثار منسوب به او نقش زیادی داشته. در کنار آگاهی از میزان تحصیلات مشاغل و مناصب ویژگی های روحی و تفکرات اجتماعی و همچنین فعالیتهای سیاسی او در برگیرنده نخستین بخش این است... 📌تگ: ●تاریخ نگاری در ایران دولتمردان ●ایران رجال دوران قاجار رجال ●سیاسی شیوه های تاریخ ●نگاری ماخذهای تاریخی مورخان ●ایران مورخان دوره قاجار 📌اطلاعات نسخه الکترونیکی: 📑تعداد صفحات: ۳۷۸ 📩فرمت:PDF https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3468 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📜نقل های بوریم عاروس بوریم ..... ✍نقل شده از زنده یاد استاد عبدل صالح آلوستانی که این رویداد ها از این اساتید بیشتر سینه به سینه نقل شده...... نقل رویداد اینکه در گذشته نه دور ونه نزدیک البته بیشتر گفتن در زمان صورت گرفت این رویداد بگفته که در زمان یاد شده جوانی از روستایی ساورکلاته به واسطه ای از روستایی آلوستان با دختری ازدواج میکنه. و مدتی نامزد بودن و بداز چن مدتی که از نامزدیشون گذشت خانوادها شون قرار میذارن که یه وقت معینی عروسی بگیرن . 📌خلاصه که وسایل مورد نیاز مراسم عروسی رو فراهم کردن و مراسم جشن عروسی رو گرفتن دیگه جشن شادی و پایکوبی و مراسمات رو انجام میدن و موقع بردن عروس به خونه بخت شد آن دوران ها هم چون امکانت نبود و اگر هم بود کم بود رسم بر این بود که عروس رو با اسب و ارّابه و یا کجاوه درست میکردن عروس رو میبردن خونه بخت و رسم رسوم های دیگه ای هم در این منطقه مرسوم هست مثل نوازندگی خوانندگی کشتی گیری شواش کشی جلوگیری یه مراسمات خاصی درموقع عروسی و عروس کشون مرسوم هست.... 📌خلاصه که اومدن عروس شون و ببرن جوان های طرف داماد همراه داماد بودن و جوان های روستای عروس هم جمع شدن که شباش بکشن و یا کشتی و خواند و رقص و پایکوبی انجام بدن و این کارها را انجام دادن و در حال برگزاری مراسم هستن خانواده ی عروس چون اولین دختر خانوا ده بود میخواستن دخترشونو بورن خونه بخت، مادرعروس شروع کرد به گریه کردن پدر عروس هم از این که دید خانومش داره گریه میکنه و دخترش داره از شو جدا میشه اونم شروع کرد به گریه کردن دیگه خواهرا عروس عمه خاله ها و فامیلاها شروع به گریه کردن .... دیگه در موقع که دختر رو میخوان بورن خونه بخت خانواده و اقوام گریه میکنن هم شادی میکنن و میخونن و رقص پایکوبی و هم گریه هم میکنن گریه کردن هم از سر ذوق و شوق هست هم اینکه فرزند شون داره ازشون جدا میشه از روی دلتنگی ایناهم هست،.. خلاصه که طرف داماد میخوان عروس شون سوار اسب کنن بورن خونه بخت خانواد عروس گریه میکنن و نمیزارن که عروس رو بورن داخل حیات هم جوان‌ها طرف روستای عروس هم آمدن جلو هی شباش میکنن دست میزنن و یه هدیه ای میخوان پدر داماد هم نمیدانه چکار کنه جوانا طرف عروس یه هدیه به حساب گوشتی میخواستن پدر داماد گفت من یه گوسفند به شما ها میدم جوان‌ها خوشحال شدن و قبول کردن و رقص پایکوبی رو ادامه دان ... 👈دیگه خانواده عروس موقع عروس بردن خونه بخت خیلی طرف داماد رو معطل کردن. پدر داماد دید اینجوری نمیشه و دید که پدر عروس هم نیستش پدر عروس دید میخوان دخترش و بورن و داره از دخترش جدا میشه گریه ش گرفت نتونست خودشو نگه دار از خونه زد بیرون و رفت بیرون... دیگه پدر داماد رفت داخل خانه دست عروسش و گرفت عروس شواز داخل خونه بیار و سوار اسب کنه دیگه دید بیرون رقص و پایکوبی میکنن داخل خونه هم هی فامیل عروس گریه میکنن و عروسی پسرش هم هست و داشت عروسش و میاورد خونه بخت اونجا هم دوست نداشتن که دخترشون ازشون جدا بشه و به یرون جوانا های طرف عروس هم جلو شون برای هدیه گرفته بودن و از اول هم سر و صدا برای گوشتی یا همون هدیه گرفتن داشتن که ما چی میخاهیم اینا... دیگه وقتی دید که عروس داره راهی میشه تو این موقعیت که دید و اینا پدر شوهر چن بندی برای عروسش خوند‌‌‌‌‌: به حساب داریم عروسمون رومیبریم های بوردیم و بوردیم عروس مار بوردیم های بوردیم و بوردیم شاه بانور بوردیم جوانا جلو بیتن گوشتی از ما بیتن فقط دعوا نیتن بوردیم و بوردیم عاروس مار بوردیم پیرشم کجا در عاروس مار بوردیم مار ه عاروس گریه کند عاروس ماره بوردیم جا عیلا جلو بیتن کشتی با ما بیتن بوردیم و بوردیم عاروس مار بوردیم اسب ره ذین ها کردیم عاروس سوار ها کردیم بوردیم و بوردیم عاروس ماره بوردیم چکه بروش ها کردیم عا روس ماره بوردیم بوردیم و بوردیم عاروس مار بوردیم لمپا ره سو ها کردیم عاروس ماره بوردیم داد وبیداد ها کردیم عاروس ماره بوردیم های های های... 📌خوند و یه گوسفند هم هدیه داد به طرف جوانهای عروس جوان‌ها ی طرف عروس هم تا سر روستا شون بدرقه شون کردن و عروس بردن خونه بخت .... گوشتی که گفت شد هما هدیه حالا گوسفند ی پولی چیزی هست که در داستان‌های مرتبت به عروسی داستانش نقل می‌شود.... ✍گرد آوری https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3469 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
💠 په  Pe  و کاربردهای مختلف آن در زبان مازندرانی. ۱) په = باز،در برابر پیش به معنی بسته. مثال: در ره په هاکِن. برگردان: در را باز کن ۲) په هایتِن = شکافتن مثال: هرچی من وافمه ته په گیرنی. برگردان: هرچه من میبافم تو می شکافی مفهوم کتابی: رشته های مرا پنبه می کنی. ۳) په دَکِتِن = الگو گرفتن مثال: ولِ آدمِ په نَکِف برگردان: دنبال روی ولگرد نباش ۴) په = دنبال مثال: بور شه کارِ په برگردان: به دنبال کار خود برو مفهوم کتابی: در کار دیگران فضولی نکن ۵) په = پرهیز مثال: په زَنده برگردان: پرهیز می کند،پس می زند. ۶) په = گوشه و کنار مثال: تِلار په/ اون په جا نَخِر برگردان: کنار تلار، اون گوشه قایم نشو ۷) په په = وابستگی وهمراهی مثال : گَت گَتِ آدم په په مِجنه برگردان : با بزرگان همراهی می کند. ۸) په/ پرس = برخیز مثال: په دَر بور برگردان: بلند شو برو ۹) په = بعد، پس از مثال: په خر،  په شوم، په نماز برگردان: بعداز غروب آفتاب، بعد از شامگاه ۱۰) په = پاییدن مثال: تاریکی نیشته روشنی ره په نه شوپه گر برگردان: در تاریکی نشسته روز را می پاید شب پا ۱۱) په ئی = برگشت مثال: په ئی هاکِرده برگردان: برگشت ۱۲) په = بنیان مثال: په کنی برگردان: کندن پِی ساختمان ۱۳) په یاری = پیروی مثال: جوشی خون په یاری گره برگردان: پی خوانِ نوحه خوان است. ۱۴) په = پا مثال: تیساپه  په دتکنیه برگردان: پابرهنه پایش پیچ خورد ۱۵) په = زیر مثال: سائه په برگردان: زیر سایه ۱۶) په = پشتوانه مثال: وَرمِز  بینج په پشتی او خِرنه برگردان: ارزن با حمایت ساقه برنج آب میخورد. ۱۷) په = بریدن مثال: وِنه قَلم په کِنده برگردان: قلم پایش را می بُرد. ۱۸) په = لنگه مثال: اِتّا په دِوَندی/ اِتّا په دَر برگردان: یک لنگه کفش، یک لنگه در ۱۹) په = باقیمانده مثال: په چَر برگردان: مانده چَرای گاوهای شیرده که گاوهای دیگر می چرند. ۲۰) په = پشت سر مثال: اقبال شلخته په دره برگردان: بخت به دنبال آدم شلخته است. ۲۱) په = انداختن مثال: وِنه چِشدار ره په کِنده برگردان: چشمش درخت را می اندازد ۲۲) په = نگاه کردن یا دنباله اش را دارد. چش چش ره په نه یا دس دس ره په نه ۲۳) په به په/ کلوش ره په به په دَکرده ۲۴) په = درک کردن، فهمیدن، تشخیص دادن په نَوِرنِه به معنی نمی فهمد یا تشخیص نمی دهد. ۲۵)ادامه دارد... https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3471 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
ای نسیمِ سحر آرامگَهِ یار کجاست؟ منزلِ آن مَهِ عاشق‌کُشِ عَیّار کجاست؟ شبِ تار است و رَهِ وادیِ اَیمَن در پیش آتشِ طور کجا موعدِ دیدار کجاست؟ ✍چه جایی بود این (پریم) که تا همین چند روز پیش برای ما یا ناشناخته و یا حد اقل کمتر شناخته شده بود و اما اکنون به برکت دو یار بی نشان (شهدای جاویدنام) و یک یار تازه نشان یافته (شهیدعلی احمدی) که زادگاهش روستایی در جنوب کشور (روستای رودکی جاوید-شهرستان ممسنی ) است ، فریم هویتی تازه یافته و در جغرافیای دل هر وطن پرستی جایگاهی ویژه دارد! 📌فَریم معرب پریم نامی با مسما و دلنشین است.پریم از ریشه ی پهلوی پَهروم به معنای باشکوه است که از بعد از اسلام فَریم خوانده شده است. دشتی خرم و سرسبز که در دامنه کوه های پوشیده از جنگل و ابر واقع گردیده است. این دیار در قلب ما جا دارد و می دانيم که بیش از آنکه جغرافیا و طبیعت زیبای پریم،آرمگه شهید ما باشد، قلب مردمان ساده زیست و مهربان و مهمان نوازش آرامگه او است . 🌹 علی احمدی تنها شهیدی است که عنوان شهید مهمان را در دیار فریم (ساری) به خود اختصاص داده است. شهیدی که قصه آفتابی اش پایانی بارانی داشت. روحش شاد و یادش ماندگار! 📝متن: پسر عموی شهید احمدی 📸عکس: ابراهیم فلاح https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3472 🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄• 📚ܐܡܝܕ @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
‍ ‍ 🍐  تِــــــــــلکا تِـــــــلِکا (گــــــــــلابی و وحــــــــــــشی و جنگلی) میوه پاییزی در بخش دودانگه ساری 🔸تِلکا ، میوه ای جنگلی و بسیار خوشمزه  با ظاهر شبیه گلابی و با مزه و طعم گَس که در اطراف جنگل های روستاهای مازندران و حاشیه مزارع رشد می کند. 📸 سلمان محمدی ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ اینجا زیبا 🖼 راه‌آهن شمال ، بین ایستگاه‌های گدوک و دوگل 🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄• 📚ܐܡܝܕ @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
۱۴ مهرماه روز روستا و عشایر بر روستاییان زحمتکش و عشایرغیور مبارکباد. ✍ 🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄• 📚ܐܡܝܕ @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
29.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
╲\╭┓ ╭‌🌺🍂🍃 ┗╯\╲ 🇮🇷 یــــــــــــــــــــــادواره شهــــــــــــــــــــــدای روحـــــــــــانی شهرستان بابـــــــــــل و شهـــــــــــدای مقاومـــــــــــت 🎙سخنران حضرت آیت الله فلاحتی نماینده مقام معظم رهبری در استان گیلان 🔊 مداح: حاج محمود بذری 🗓زمان: پنجشنبه ۱۹مهر، بعد از نماز مغرب و عشا 🌍مکان: بنـــــــــــدپی شرقی، امامـــــــــــزاده سید نظام الدین 🔰ستاد یادواره شهدای روحانی شهرستان بابل و شهدای مقاومت 🟢مدرسه علمیه شهید امیری ره بندپی 🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄• 📚ܐܡܝܕ @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📢 اعطای «نشان فتح» به سردار حاجی‌زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه توسط فرمانده کل قوا در پی عملیات درخشان «وعده صادق» 🔹️حضرت آیت‌الله فرمانده کل قوا طی مراسمی به سردار امیرعلی حاجی‌‌‌زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی «نشان فتح» اعطا کردند. 🔹️اعطای این نشان به دلیل عملیات درخشان «وعده صادق» انجام شد. 🔹️نشان فتح، به‌عنوان نماد عملیات‌های پیروزمندانه رزمندگان اسلام و فاتحان این عملیات‌ها انتخاب شده است. 🔹️این نشان، از سه برگ درخت نخل و گنبد مسجد جامع خرمشهر و نیز پرچم جمهوری اسلامی ایران تشکیل شده است. ۱۴۰۳/۷/۱۵ 💻 Farsi.Khamenei.ir 🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄• 📚ܐܡܝܕ @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─