eitaa logo
پژوهش اِدمُلّاوَند
393 دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
212 فایل
🖊ن وَالْقَلَمِ وَمَايَسْطُرُونَ🇮🇷 🖨رسانه رسمی محسن داداش پورباکر پژوهشگراسنادخطی،تبارشناسی وفرهنگ عامه 🌐وبلاگ:https://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📩مدیر: @mohsendadashpourbaker 🗃پشتیبان: #آوات_قلمܐܡܝܕ 📞دعوت به سخنرانی و جلسات: ۰۹۱۱۲۲۰۵۳۹۱
مشاهده در ایتا
دانلود
🕌 ۱- مسجدمدرسه حاج میرزا زَکی/ تهران در محله سنگلج تهران، پایگاه انقلابیون اسلام خواه (مشروعه خواه) ✍ از مدارس قدیمی تهران بود که در نقشه‌های تهران قدیم نام آن آمده است. قرار گرفتن این در بخشی از که در دوره پهلوی خائن، تخریب و به تبدیل شد، موجب از بین رفتن این بنای ارزشمند گردید. 👇 اکنون محوطه بازی کودکان در این پارک (در قسمت جنوب غربی محوطه آب نمای پارک) همان محل مسجدمدرسه میرزا زَکی است. 👈مسجدمدرسه میرزا زَکی یکی از مساجدی است که مرجع شهید آیت‌الله العظمی علامه (ره) در آن اقامه جماعت می‌‌کردند و جمعیت انبوهی نیز در نماز ایشان شرکت داشتند. 📷 تصویر کمتر دیده شده بالا، نماز جماعت مرجع شهید علامه شیخ فضل‌الله نوری، اعلی الله مقامه در مسجدمدرسه میرزا زَکی در سال ۱۳۱۰ق را نشان میدهد که از انتهای صفوف عکس‌برداری شده است. /کانال تاریخ حوزه تهران 📌میرزا محمد رضا کلهر کرمانشاهی، خطاط نامدار و مشهور دوره و از مقلدین و مریدان مرجع شهید، در این مکان تدریس خط و خوشنویسی داشت. 🕌 ۲- مسجد مرجع شهید شیخ فضل الله نوری (ره) / تهران که در دوره ی قاجار مسجد بود و به یونس خان شهرت داشت. 📝خاطره ی آقای ابوذر بیدار از دوستان شهید غفاری/ در مصاحبه با جوان آنلاین: شهید آيت‌الله غفاری مسجد شهید شيخ فضل‌الله نوری را احيا كرد و پيشنماز آنجا بود. اوايل كه سر و وضع خاكی و نامرتب شهيد غفاری را میدیدم تعجب می‌كردم، بعد متوجه شدم ايشان دارد (با همکاری معمار معروف، مرحوم حسین لرزاده) مسجد شهيد شيخ فضل‌الله نوری را در پشت وزارت كشور شاه (شهرداری فعلی تهران) در جوار بیت شیخ شهید، بازسازی می ‌كند. شهيد غفاری قصد داشت با اين كار، ياد و خاطره آن شهيد مبارز و مجاهد را زنده نگه دارد. شنيده میشد وزير كشور وقت به بهانه كمبود جا، می‌خواهد اين مسجد تاریخی را خراب كند و به‌جايش برای وزارت كشور پاركينگ بسازد! كه با اين اقدام شهيد غفاری، عملاً به بن‌بست خورد و پروژه تخريب مسجد منتفی شد.(شهید غفاری همچنین قصد داشت بیت در حال تخریب شیخ را که در جوار این مسجد است بازسازی کند که به شهادت رسید و میسر نشد) 📜، مشخصات و تصاویر مسجد شهید شیخ فضل الله نوری (پس از ۱۸ ماه، جنازه سالم مرجع شهید از محل اختفای منزل، خارج و قبل از انتقال به قم، یک شب در این مسجد قرار گرفت/کتاب سر دار، تندرکیا)👇 http://safarnevis.com/?p=8277 🕌 ۳- مسجدمدرسه مجدالدوله (مجد)/ تهران توضیح اینکه مرجع شهید علامه شیخ فضل‌اللّه نوری، مردم دیندار را به راه‌اندازی مدارس جدید ترغیب می‌کرد و خود نیز در کمک به این راه پیش‌قدم شده بود. این"مسجدمدرسه" بزرگ را نیز با ترغیب مجدالدوله که از متدینین معتمد و مورد وثوق مردم و دارای تمکن مالی بود در محله سنگلج (حسن آباد) ساخت و راه اندازی نمود. این مسجدمدرسه که اکنون نیز حوزه ای فعال است به نام "مجد" شهرت دارد. این مسجدمدرسه دارای چهار شبستان بزرگ، ۱۱ و و با حیاطی وسیع و زیبا می باشد. مرجع شهید شخصاً در مراسم افتتاح آن شرکت نمود. نماز جماعت به امامتش برگزار گردید و متولی و پیشنماز آنرا تعیین کرد. که یکی ازشاگردان و یارانش به نام ملا محمد آملی (پدر شیخ محمد تقی آملی) بود که در قضایای دستگیری و شهادت مرجع شهید به دست عوامل انگلیس، او را نیز دستگیر و بعد ها به یکی از نقاط مازندران تبعید نمودند./رجا نیوز 🕌 ۴- مسجدمدرسه مشیر (مسجد ساعت)/ تهران که مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (ره) شخصا" وقف نامه آنرا تنظیم نموده است. نشانی: خیابان مولوی، نرسیده به وحدت اسلامی، نبش خیابان شهید تشکری موحدی 📌نام دیگر مسجد، است که ۱۳۷ سال قبل توسط میرزا احمدخان منشی‌باشی ملقب به مشیر بنا شد. مشیر از رجال متدین و خوشنام عهد قاجار بود در سال ۱۳۲۹ ق هنگامی که وی با کالسکه از خیابان شاهپور (وحدت اسلامی فعلی) عبور می‌کرد، هدف چند گلوله اعضاء انجمن های مخفی وابسته به جریان غربگرای مشروطه قرار گرفت و مجروح شد. مسجد- مدرسه در حضور مرجع شهید علامه شیخ فضل‌الله نوری (ره) جاری شد. از جمله ملحقات مهم این بنا می‌توان به ساعت زیبای آن اشاره کرد که در زمان سلطنت مظفرالدین شاه ساخته شد و به‌خاطر وجود این ساعت است که گاهی به این مسجد، مسجد ساعت نیز می‌گفتند. 🔸مدرسه مشیر هشت حجره دارد که طبق وقفنامه بیش از دو نفر در هر حجره نمی‌توانند ساکن شوند. http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3334 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📎می گویند برخی از ها که علاقمند به اخذ شناسنامه بودند، آنانی که در رفت و آمد به تهران بودند و یا مقیم تهران در اخذ شناسنامه تسریع نمودند که مجال گفتن نام آنان نمی باشد. چندنفر از نامداران شهر که باسواد و بودند، نظیر شیخ علِمد (شیخ علی محمد) ، ملا صرفعلی (ملاصفرعلی) ملا مربائین (ملا محمدابراهیم) و چند معرف دیگر جهت معرفی اشخاص و کمک در گرفتن آنان برای مناطق مختلف تعیین گردیدند. مردم سنگسر سجل را به دلیل ۳ برگه بودن آن ، سجلد نام گذاشتند. 📌اولین سجل صادره مربوط به یکی از معرفین و کمک کننده به مردم جهت اخذ شناسنامه با مشخصات ذیل به نام شیخ علی محمد صفایی فرزند ملا محمد علی و گلشا، متولد ۱۲۵۳، در روز ۱۰ حمل (فروردین) با شماره شناسنامه ۱ سنگسر تاریخ صدور سال ۱۳۰۴ ه.ش صادره از سنگسر اختصاص یافت. 📌مرحوم شیخ علی محمد علاوه بر وظایف دینی، مسئولیت شهرداری مهدیشهر را در سال ۱۳۰۷ عهده دار بودند. وی که از دروایش صفی علیشاهی و از ارادتمندان ظهیر الدوله ، ملقب به صفا علیشاه وزیر دربار ، خواهرزاده و داماد ناصرالدین شاه بودند. در هنگام دریافت شناسنامه به افتخار نام عرفانی صفا علیشاه، لقب صفایی را اختیار نموده بودند و بسیاری از مریدان شیخ و دراویش نام خانوادگی خود را به صفایی یا صفائیان و … اختیار نمودند. البته بحث انتخاب لقب صفائی یا صفائیان …برای مرکز استان یعنی سمنان و نیز روستای ده صوفیان در شهرستان مهدی شهر صدق می کند. 📌ظیهرالدوله در سفرخود به مرکز (ساری) که در سنگسر به عنوان مهمان توقف داشتند، لقب حامد علیشاه را به ملا صفر علی اعطاء نمودند. از این رو زمانیکه ملا صفر علی بعنوان یکی از معرف برای اخذ شناسنامه خود و اطرافیان اقدام می نمودند، نام فامیلی حامدی را برای خود وخاندانش وحامدیان …برای اطرافیان پیشنهاد نمودند. 📌ملا محمد ابراهیم که لقب مصباحیان را برای خود و فرزندان و خویشان انتخاب کردند. برای دورتر مصباحی و مصباح ، برای دیگر دوستان و آشنایان ، بینش، صفاخواه و ساکنین امامزاده زینعلی را زینعلیان و … سجلد گرفتند. دیگر معتمدین و معرفین نیز هر کدام به نوبه خود، القاب با معنی و پرمحتوایی همچون ربانی، ربانیان، شهریاری و … را پیشنهاد می کردند. بسیاری از مردم دانای شهر با رجوع به کتاب آسمانی (قرآن کریم) ، دینی و عرفانی و تاریخی القابی را بدون واسطه اختیار کرده و سجل خود را دریافت می کردند. تردیدی نیست که در نزد ها همچون سایر بلاد، اسامی و القاب مذهبی منزلت و جایگاه رفیعی داشته است . خاصه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، به نامگذاری ارزشی ، توجه شایانی گردیده است . 📌اما حسینی ها و خدمتگزاران اباعبدالله الحسین و ائمه اطهار برای خود فامیلی خادم، خادمیان، حسینی، متولی، متولیان، مستخدمین و مستخدمین حسینی، سقا، سقائیان و علمدار را به فامیلی های دیگر ترجیح دادند. گروه زیادی از سنگسریها نام اجداد خود را برای نام خانوادگی خود اختیار کردند؛ هم چون حاج علیان ، حامدیان ، سلطانیان ، ساقیان ، سلمانیان ، شجاعیان ، جوادی، جوادیان، شهریاری، دوستمحمدی، دوستمحمدیان، ذوالفقاریان، ذوالفقارخانیان ، رشیدی، رشیدیان، روشن، غنیان، یزدانی، یزدانیان، عباسعلیان، جمشیدی، مرادعلیان، عباسیان، اسکندریان، اسلامیان ، اصغری، بهروزی، طاهر زاده ، پور طاهری ، پورطاهریان، پورهاشمی، پورهاشمیان ، صمدی، صمدیان ، طالبیان، جعفریان، جمالیان، جلالیان، حیدریان، حیدریه ، خسروی، رضائیان، سلطان علیان، کیپور ، علی اکبر خانی، علیخانیان، مختاری، وردی پناه، نادعلیان، هاشمی، یداللهی و یوسفیان و ….. 🖊گردآورنده: http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3339 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
آیا تا به حال تصوير واقعی پشت اسکناس دو هزار تومانی را ديده بوديد؟ اين تصوير متعلق به خانه آقازاده و بادگير آن در شهرستان ابركوه يزد است كه در دوره بنا شده است. 🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄• 📚ܐܡܝܕ @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📜 ❇️ پیمان آخال ( رکورددار بیشترین میزان جدایی از خاک ایران) 🔸🔸🔸 👈 عقد پیمان آخال، رکورددار بیشترین میزان جدایی از خاک که بین ایران ناصری و امپراتوری منعقد و باعث‌ شد آسیای میانه، خوارزم، خیوه، شرق مازندران و مرو، سمرقند و بخارا (شامل ترکمنستان و بخش‌های بزرگی از تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان و قزاقستان امروزی با بیش از یک میلیون و ۲۲۶ هزار کیلومترمربع ) از ایران جدا شود. 📙محمود محمود در تاریخ روابط ایران و‌انگلیس  به پیمان آخال اشاره می‌کند: اشتباه طرف ایرانی «اعتماد بیش از حد» به وعده‌های روسیه بود. 🔹در جریان مذاکرات، تیم ایرانی به تصور اینکه روس‌ها در قبال امتیازاتی که می‌گیرند، دیگر به سمت تصرف بیشتر اراضی ایرانی نخواهند رفت، با شرایط روسیه موافقت کرد. در حالی بود که روسیه پس از معاهده آخال به نفوذ خود در مناطق شمالی ایران ادامه داد و معاهده‌ مانع توسعه‌طلبی روس‌ها نشد. منطقه‌ای که پس از پیمان آخال و خارج از مفاد آن مورد دستبرد روس‌ها قرار گرفت بود. منطقه‌ای ییلاقی و تفریحی در ترکمنستان امروز که تا دوران‌پهلوی برای بازگرداندن آن تلاش شد اما سرانجام، ایران از دنبال کردن بازگرداندن مالکیت آن دست کشید. http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3400 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
﷽ن و القلم و ما یسطرون 📜 🔴عهدنامه‌ای که بار دیگر بخشهایی از شمال ایران را جدا کرد 🔎همه چیز در مورد قرارداد آخال ✍یک نکته قابل ذکر درباره قرارداد آخال تأثیر انگلیس در انقعاد آن است. در آن زمان، کشمکش انگلیس و روسیه بر سر مستعمرات فروکاسته بود و انگلیس این امکان را به روسیه داد که تا حد ممکن در منطقه قفقاز پیشروی کند و توجهش از هند برداشته شود. این در حالی بود که در تصور کمک انگلیس به خودش بود. 📌با کمی اغماض می‌توان گفت از منظر اقتدار سیاسی، اقتصادی و امنیتی نیز بعد از دوران صفوی و در واقع پس از مرگ شاه عباس صفوی، دوران انحطاط ایران شروع و باز با شروع نهضت مشروطه تغییراتی در آن صورت گرفته است. پس از سقوط صفوی به دست افغانها، تا چندین سال حکومت یکپارچه در ایران شکل نگرفت و این محمدخان قاجار بود که برای نخستین بار بعد از دوران ، دوباره ایران را یکپارچه کرد. با این حال در همین دوران شاهد دو اتفاق هستیم؛ از طرفی با وقوع انقلاب صنعتی در غرب و پیشرفت تکنولوژی، شاهد ظهور کشورهای استعمارگر هستیم که به طرق مختلف اقدام به استعمار کشورهای عقب مانده می‌نمایند. از این رو در حوزه روابط خارجی، کشورهایی همچون انگلیس و روسیه ظالمانه‌ترین قراردادها و عهدنامه‌ها را در همین دوران با ایران امضا و یا به ایران تحمیل کردند.   📌از منظر داخلی نیز باید گفت که شرایط در دوران حکومت پادشاهان قجری، دورانی بسیار اسفبار را تجربه ‌کرد به حدی که خبری از هیچ‌گونه فعالیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی همسو با کشورهای روبه رشد اتفاق نیفتاد. این شرایط در نهایت منجر به تحمیل قراردادهای زیادی به وسیله‌ کشورهایی نظیر انگلیس و روسیه از جمله قرارداد آخال بر ایران شد. بسیاری بر این باورند که قراردادهای و ، ننگین‌ترین قراردادهای تحمیل شده به ایران در دوران قاجار بوده است. با این حال با کمی تأمل مشخص می‌شود که ایران در قرارداد آخال که در دوران ناصرالدین‌شاه با روسیه بسته است، سرزمینها و موقعیتهای ممتازی را از دست داد که کمتر از دو نمونه دیگر نیست. در این یادداشت برآنیم به بررسی مختصر چرایی و چگونگی وقوع قرارداد آخال بپردازیم.   📌زمینه‌های انقعاد آنچه از همان ابتدای استقرار حکومت قاجار نمایان بود، بی‌نظمی و بی‌ساختاری شالوده اصلی این حکومت بوده است. قاجارها مانند دوران پیش از حکمرانی، با منش قبیلگی خود زندگی می‌کردند از این رو تا سالها ارتش منظمی در اختیار نداشتند. در زمینه مدیریت سایر مسائل از قبیل اقتصاد، فرهنگ و سیاست نیز بدون ساختار مشخصی حکمرانی می‌کردند و تنها چیزی که از پادشاهی و اداره کشور یاد گرفتند، تاج بر سرگذاشتن و نشستن بر تخت پادشاهی بود.[۱] 📗۱.یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گل‌محمدی، تهران، نشر نی، چاپ یازدهم، ۱۳۷۷، ص۶۷_۶۸.   📌این مسائل از یک سو، و نفوذ کشوری همچون روسیه که پس از جنگ چالدران در دوران شاه اسماعیل صفوی، همواره رد پای آن را در تحولات ایران مشاهده می‌کنیم باعث شد پادشاهان قاجار از موضعی پایین نسبت به تحولات بین‌المللی عمل کنند. اگرچه انگلیس عموما با انعقاد قراردادهای تجاری ثروت و منابع ایران را به یغما می‌برد ولی روسیه به واسطه هم مرز بودن با ایران، به دلایل مختلف درگیریهای نظامی با ایران پیدا می‌کرد. این درگیریها در نهایت به انعقاد قراردادهایی همچون ترکمنچای، گلستان و آخال منجر شد که در هر کدام از این موارد، بخشی از سرزمین و ثروت ایران به یغما رفت.   📌همین ضعف نیروی نظامی و نبود یک ارتش منظم یکی از مهمترین دلایل انعقاد پیمان آخال نیز شد. امپراتوری روسیه حتی پس از انعقاد قرارداد ترکمنچای و گلستان، به بهانه‌های مختلف اقدام به تصرف و حمله به مناطق مرزی با ایران از جمله سمرقند، تاشکند، آرال، بخارا و خوارزم می‌نمود. ایران نیز به دلیل ضعف نظامی و عدم وجود استحکامات دفاعی در مرزهای خود، عموما توان مقابله با این تهاجمات را نداشت و یا در صورت ایستادگی، شکست می‌خورد. در این میان بخش شمال خراسان بزرگ که محل زندگی ترکمنها محسوب می‌شد، از گذشته بسیار دور به صورت کامل تحت تصرف ایران قرار نداشت. ترکمنها نیز به واسطه شرایط جوی خاصی که داشتند برای رفع مایحتاج خود، شورشهای به درون شهرهای ایران انجام می‌دادند. http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3400  ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه👇👇
و پادشاهان پیش از وی، هیچ‌گاه موفق به کنترل و شکست ترکمنها نشدند. از این رو عملا این منطقه که از منظر استراتژیک و جغرافیایی بسیار مهم بود، دارای نوعی خودمختاری خاص بود. در این میان و در مسیر دست اندازیهای روسیه به خاک ، این کشور توانست با غلبه بر ترکمنها عملا این منطقه را که در واقع متعلق به ایران بود و در نتیجه ضعف تحت حاکمیت دولت مرکزی قرار نگرفته بود، به خاک خود اضافه کند. ناصرالدین شاه نیز از سر ناچاری و ضعف پذیرایی انعقاد معاهده‌ای شد که این منطقه برای همیشه از قلمرو ایران جدا شد. [۲] 📘۲.امین‌الله گلی، تاریخ سیاسی و اجتماعی ترکمن‌ها، تهران، نشر علم، ۱۳۶۶، ص۱۶۳_۱۶۵. 📌روسیه طوری مرزها را در معاهده آخال ترسیم کرده بود که علاوه بر انتقال بهترین ناحیه آن منطقه به کشور خود، خطر بسیار بزرگی برای صنعت و کشاورزی خراسان ایران نیز به‌وجود می‌آورد. جالب اینجاست که ناصرالدین‌شاه قاجار حتی به این بخش از پیمان‌نامه توجه نکرد و بدون هیچ اعتراضی آن را پذیرفت.   ناصرالدین شاه که در این برهه از زمان، تمام تمرکزش بر حل منازعات با انگلیس در مرزهای جنوب شرقی سپری می‌شد، به کلی اهمیت نوار شمالی کشور را از یاد برده بود. روسیه نیز اگرچه به واسطه ضعف ایران نیازی به ارائه دلیل نداشت ولی به بهانه اینکه ترکمنها شرایط را برای تجارت سخت کرده و امکان داد و ستد فراهم نیست، اقدام به تصرف این منطقه کردند. انقعاد این قرارداد از این جهت بسیار حائز اهمیت است که از این پس روسیه مرزهای خود را تا شمال خراسان کشیده بود و دارای مرز قابل توجه زمینی با ایران شده بود که این مسأله به خودی خود یک تهدید جدی برای ایران محسوب می‌شد. [۳] 📙۳.علی‌اصغر شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، تهران، نشر بهزاد، ۱۳۸۷، ص ۲۵۵.   🟡مهمترین محورهای قرارداد آخال و نتایج آن: پیمان آخال به ظاهر تفاوتهای زیادی با قراردادهای و داشت؛ ولی از یک منظر نمونه به مراتب بدتری از آن دو بود. دو قرارداد ترکمنچای و گلستان در شرایطی به پادشاهان قاجار تحمیل شد که نظامیان ایران در مقابل ارتش روسیه شکست خوردند و توانایی مقابله دوباره با این کشور را نداشتند. ولی در پیمان آخال، هیچ‌گونه برخورد جدی میان ایران و روسیه اتفاق نیفتاده بود و فشار نظامی از سوی روسها به ایران وارد نشده بود. در نهایت به واسطه ضعف ساختار دفاعی و مدیریتی حکومت قاجار و شخص ناصرالدین‌شاه، این پیمان که دارای چهار محور بود با امضای مؤتمن‌الملک (وزیر خارجه ایران) و ایوان زینوویف (فرستاده روسیه)  در ۲۳ آذر سال ۱۲۶۰ ه. ش. به صورت رسمی به اجرا درآمد. 👈نکته قابل تأمل در خصوص این معاهده این است که روسها با بهانه برقراری امنیت در منطقه ترکمنها و آخال شاه قاجار را راضی به انعقاد قرارداد کردند، ولی تا سالیان دراز شاهد آن بودیم که این کشور نتوانست به طور کلی شورشهای ترکمنها را سرکوب کند. [۴] 📕۴.جلال‌الدین مدنی، تاریخ تحولات سیاسی و روابط خارجی ایران، قم، نشر دفتر انتشارات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۸۶، ص۴۰۰_۴۰۱   📌محور نخست و بنیادی این قرارداد که فلسفه انعقاد آن نیز محسوب می‌شد، مشخص شدن سرحد مرزها میان ایران و روسیه بود. بر این اساس مرز ایران و روسیه که پیش از آن عملا دریایی بود، به مرزهای شمال خراسان و منطقه زندگی ترکمنها و آخال کشیده شد. این مسأله بدان معنا بود که از این پس ایران برای همیشه حقی در رابطه با منطقه آخال و ترکمنها ندارد. در فصل دوم پیمان، موضوع ترسیم دقیق مرزها و علامتگذاری آن مطرح شده بود. مسأله‌ای که هرچند در زمان ناصرالدین شاه به امضا رسید ولی تا سالیان دراز در مورد جزئیات آن مجادله و اختلاف نظر بود. محورهای سوم و البته چهارم این معاهده جایی است که تعدی روسها و حماقت حکمرانان قاجار را نشان می‌دهد. http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3400  ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه👇👇
پژوهش اِدمُلّاوَند
📗 وزیر تاریخ نگار ✍: 📝درباره: محمدحسن خان اعتمادالسلطنه 📌#پ‍ژوه‍ش‍ی پ‍ی‍رام‍ون زن‍دگ‍ان‍ی‌، آث‍ار و ش‍ی‍وه ت‍اری‍خ‌ن‍گ‍اری م‍ح‍م‍دح‍س‍ن خ‍ان اع‍ت‍م‍ادال‍س‍ل‍طن‍ه‌ 📝از پیشگفتار: یکی از نکات مهمی که بایسته است در بررسی روند دگرگونیهای مختلف تاریخ ایران مورد توجه قرار گیرد، بازشناسی و نقد ماخذی است که در هر دوره تاریخی به رشته نگارش درآمده اند. این مهم جز با شناخت مورخ و زمان او آشنایی با دیدگاههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و همچنین آگاهی از سبک شیوه و انگیزه او از نگارش و دیگر مسائلی که در روند تکوین یک تالیف تاریخی موثر بوده، ممکن نیست. متاسفانه این بازشناسی نقادانه درباره متون تاریخی فارسی - به ویز در دوره قاجار به آن شکلی که بایسته و شایسته می نماید، انجام نگرفته است. پژوهشهای ادبی از قبیل کتابهای مربوط به تاریخ ادبیات نیز به دلیل این که نویسندگان آنها بیشترین توجه خود را به بررسی سبکهای ادبی نگارش معطوف داشته و بینش تاریخ نگری را که از ضروریات بررسی تاریخ نگاری است، مورد توجه قرار نداده اند نتوانسته اند. آنچنان که باید - راهنمای پژوهشگران تاریخ ایران واقع شوند. 📜تاریخ نگاری در درازنای پیدایی خود هیچگاه به لحاظ متد و سبک نگارش شیوه بیان حوادث و همچنین اهداف و انگیزه های مورخان از نگارش تاریخ یک مسیر هماهنگ را نپیموده بلکه در سیر تکاملی خود افت و خیزهای فراوانی را شاهد بوده است. 📌یکی از مهمترین دگرگونی های ایجاد شده در سنت تاریخ نگاری ایران تبدیل تاریخ نگاری سنتی به تاریخ نگاری نوین است. بررسی روند این دگرگونی از یک سو و بازشناسی و نقد برخی از ماخذ تاریخی عصر از سوی دیگر، انگیزه ای شد تا در نوشتار حاضر نوشته های یکی از پرکارترین مورخان عصر قاجار یعنی - محمد حسن خان اعتماد السلطه - که به نظر می رسد شیوه تاریخ نگاریش برزخی میان تاریخ نگاری سنتی و نوین ایرانی باشد مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. شناختن موقعیت خانوادگی اعتمادالسلطنه که بدون شک در تدوین آثار منسوب به او نقش زیادی داشته. در کنار آگاهی از میزان تحصیلات مشاغل و مناصب ویژگی های روحی و تفکرات اجتماعی و همچنین فعالیتهای سیاسی او در برگیرنده نخستین بخش این است... 📌تگ: ●تاریخ نگاری در ایران دولتمردان ●ایران رجال دوران قاجار رجال ●سیاسی شیوه های تاریخ ●نگاری ماخذهای تاریخی مورخان ●ایران مورخان دوره قاجار 📌اطلاعات نسخه الکترونیکی: 📑تعداد صفحات: ۳۷۸ 📩فرمت:PDF https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3468 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📜نقل های بوریم عاروس بوریم ..... ✍نقل شده از زنده یاد استاد عبدل صالح آلوستانی که این رویداد ها از این اساتید بیشتر سینه به سینه نقل شده...... نقل رویداد اینکه در گذشته نه دور ونه نزدیک البته بیشتر گفتن در زمان صورت گرفت این رویداد بگفته که در زمان یاد شده جوانی از روستایی ساورکلاته به واسطه ای از روستایی آلوستان با دختری ازدواج میکنه. و مدتی نامزد بودن و بداز چن مدتی که از نامزدیشون گذشت خانوادها شون قرار میذارن که یه وقت معینی عروسی بگیرن . 📌خلاصه که وسایل مورد نیاز مراسم عروسی رو فراهم کردن و مراسم جشن عروسی رو گرفتن دیگه جشن شادی و پایکوبی و مراسمات رو انجام میدن و موقع بردن عروس به خونه بخت شد آن دوران ها هم چون امکانت نبود و اگر هم بود کم بود رسم بر این بود که عروس رو با اسب و ارّابه و یا کجاوه درست میکردن عروس رو میبردن خونه بخت و رسم رسوم های دیگه ای هم در این منطقه مرسوم هست مثل نوازندگی خوانندگی کشتی گیری شواش کشی جلوگیری یه مراسمات خاصی درموقع عروسی و عروس کشون مرسوم هست.... 📌خلاصه که اومدن عروس شون و ببرن جوان های طرف داماد همراه داماد بودن و جوان های روستای عروس هم جمع شدن که شباش بکشن و یا کشتی و خواند و رقص و پایکوبی انجام بدن و این کارها را انجام دادن و در حال برگزاری مراسم هستن خانواده ی عروس چون اولین دختر خانوا ده بود میخواستن دخترشونو بورن خونه بخت، مادرعروس شروع کرد به گریه کردن پدر عروس هم از این که دید خانومش داره گریه میکنه و دخترش داره از شو جدا میشه اونم شروع کرد به گریه کردن دیگه خواهرا عروس عمه خاله ها و فامیلاها شروع به گریه کردن .... دیگه در موقع که دختر رو میخوان بورن خونه بخت خانواده و اقوام گریه میکنن هم شادی میکنن و میخونن و رقص پایکوبی و هم گریه هم میکنن گریه کردن هم از سر ذوق و شوق هست هم اینکه فرزند شون داره ازشون جدا میشه از روی دلتنگی ایناهم هست،.. خلاصه که طرف داماد میخوان عروس شون سوار اسب کنن بورن خونه بخت خانواد عروس گریه میکنن و نمیزارن که عروس رو بورن داخل حیات هم جوان‌ها طرف روستای عروس هم آمدن جلو هی شباش میکنن دست میزنن و یه هدیه ای میخوان پدر داماد هم نمیدانه چکار کنه جوانا طرف عروس یه هدیه به حساب گوشتی میخواستن پدر داماد گفت من یه گوسفند به شما ها میدم جوان‌ها خوشحال شدن و قبول کردن و رقص پایکوبی رو ادامه دان ... 👈دیگه خانواده عروس موقع عروس بردن خونه بخت خیلی طرف داماد رو معطل کردن. پدر داماد دید اینجوری نمیشه و دید که پدر عروس هم نیستش پدر عروس دید میخوان دخترش و بورن و داره از دخترش جدا میشه گریه ش گرفت نتونست خودشو نگه دار از خونه زد بیرون و رفت بیرون... دیگه پدر داماد رفت داخل خانه دست عروسش و گرفت عروس شواز داخل خونه بیار و سوار اسب کنه دیگه دید بیرون رقص و پایکوبی میکنن داخل خونه هم هی فامیل عروس گریه میکنن و عروسی پسرش هم هست و داشت عروسش و میاورد خونه بخت اونجا هم دوست نداشتن که دخترشون ازشون جدا بشه و به یرون جوانا های طرف عروس هم جلو شون برای هدیه گرفته بودن و از اول هم سر و صدا برای گوشتی یا همون هدیه گرفتن داشتن که ما چی میخاهیم اینا... دیگه وقتی دید که عروس داره راهی میشه تو این موقعیت که دید و اینا پدر شوهر چن بندی برای عروسش خوند‌‌‌‌‌: به حساب داریم عروسمون رومیبریم های بوردیم و بوردیم عروس مار بوردیم های بوردیم و بوردیم شاه بانور بوردیم جوانا جلو بیتن گوشتی از ما بیتن فقط دعوا نیتن بوردیم و بوردیم عاروس مار بوردیم پیرشم کجا در عاروس مار بوردیم مار ه عاروس گریه کند عاروس ماره بوردیم جا عیلا جلو بیتن کشتی با ما بیتن بوردیم و بوردیم عاروس مار بوردیم اسب ره ذین ها کردیم عاروس سوار ها کردیم بوردیم و بوردیم عاروس ماره بوردیم چکه بروش ها کردیم عا روس ماره بوردیم بوردیم و بوردیم عاروس مار بوردیم لمپا ره سو ها کردیم عاروس ماره بوردیم داد وبیداد ها کردیم عاروس ماره بوردیم های های های... 📌خوند و یه گوسفند هم هدیه داد به طرف جوانهای عروس جوان‌ها ی طرف عروس هم تا سر روستا شون بدرقه شون کردن و عروس بردن خونه بخت .... گوشتی که گفت شد هما هدیه حالا گوسفند ی پولی چیزی هست که در داستان‌های مرتبت به عروسی داستانش نقل می‌شود.... ✍گرد آوری https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3469 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
3⃣ 🔎جهت دسترسی به مطالب دلخواه تان در این فهرست جستجو کنید: 👇👇 🔹روی عناوین به رنگ آبی کلیک کنید 🌿قومیت: ■، ■
🍃🌸🍃🌸🍃🌸 ✍می گویند روزی ناصرالدین شاه به کریم شیره ای گفت نام ابلهان عمده تهران را بنویس ! کریم گفت به شرط آنکه نام هر کسی را بنویسم عصبانی نشوی و دستور قتل مرا صادر نکنی ! شاه به کریم شیره ای قول داد. 🔸کریم در اول لیست اسم ناصرالدین شاه را نوشت ! شاه عصبانی شد و خطاب به کریم گفت : اگر ابلهی و حماقت مرا ثابت نکنی میر غضب را احضار می کنم تا گردنت را بزند ! کریم گفت : مگر تو براتی پنجاه هزار تومانی به پرنس ملکم خان نداده ای که برود در پاریس آن را نقد کند و بیاورد؟! 🔹ناصرالدین شاه گفت : بلی همین طور است. کریم گفت : من تحقیق کرده ام، پرنس همه املاک و اموال خود را در این مملکت نقد کرده و زن و فرزند و دلبستگی هم در این دیار ندارد، اگر آن وجه را به دست آورد و دیگر به مملکت برنگردد و تو نتوانی به او دست یابی چه می گویی!؟ 🔸ناصرالدین شاه گفت : اگر او این کار را نکرده و آن پول را پس بیاورد تو چه خواهی گفت ؟ کریم شیره ای گفت : آن وقت نام شما را پاک می کنم و نام او را در اول لیست می نویسم!! 🔹کریم شیره‌ای دلقک مشهور دربار ناصرالدین شاه قاجار بود. محبوبیتش نزد شاه باعث شد که زمانی که وی مُرد سه روز عزای عمومی اعلام شود. او در اصفهان زندگی می‌کرده‌ است و همه او را با نام کریم پشه می‌شناختند (به خاطر نیش و کنایه ‌هایش) 📚منبع : کریم شیره‌ای؛ دلقک مشهور دربار ناصرالدین شاه قاجار https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3482 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🪙شاخص ترین واحدهای پولی در عهد قاجار: ۱/هر تومان برابر با ۱۰ قران و ۱۰۰/۰۰۰ دینار، بنابراین هر قران معادل با ۱۰۰ دینار بود. ۲/هر تومان معادل ۲۰۰ شاهی و هر قران برابر۲۰ شاهی. ۳/بر روی سکه های ۵ شاهی (ربع قران) که در و بدان ((پنشی)) میگفتند، کلمه ی ((ربعی)) حک گردیده بود. ۴/سکه های ۳ شاهی را شاهی سفید و در استرآباد و مازندران ((سیشی)) می نامیدند. ۵/هر تومان ۵۰ عباسی، هر قران ۵ عباسی و هر عباسی معادل ۴ شاهی. ۶/یک عاز معادل ۵ دینار. ۷/بیستی معادل ۲۰ دینار. ۸/یک شاهی معادل ۵۰ دینار. ۹/شاهی معادل ۵۰۰ دینار. ۱۰/یک اشرفی معادل ۲۵۰۰ دینار و ۲/۵ قران. ۱۱/سکه های اشرفی طلا را در مقطعی خاص برابر با ۲ تومان، یک تومان، نیم تومان (معروف ۵ هزاری زرد) و ربع تومان (معروف به ۲ هزاری زرد) ضرب میکردند. ۱۲/ ۱۰۰۰ دینار برابر با یک غروش، یک پیاستر، و ۲ شلینگ. ۱۳/یک تومان(۱۴ اشرفی _ ۱۰ قران _ ۱۰۰۰۰ دینار) معادل ۲۰ شلینگ و یک لیره انگلیس 📗معطوفی، ۱۳۹۲: ۳۱۵ 📓مازندران در عصر ناصری، بر اساس دستورالعمل کتابچه دیوانی ۱۲۹چ ق| دکتر علی رمضانی پاچی و سالم حسین زاده سورشجانی، تهران، ۱۳۹۶، صص ۳۹_۴۰ 📘واحدهای پولی ایران در عصر قاجار، سیدرضاحسینی ، پازینه، ۱۳۹۹ 📌 واژه ی ترکی ایغوری است به معنی ده هزار که در تقسیمات لشکری هر ده هزار سرباز تومان و فرمانده ی آنها نامیده می شد. تا پیش از قاجار از این واحد پولی استفاده نمی شد. در دوره ی ده هزار دینار را برابر تومان می دانستند. 📌کسروی یک تومان مغول را برابر صدهزار تومان امروز می داند. 🪙تومان طلا اولین بار در زمان ضرب شد. وزن آن در ۱۲۲۴ قمری (۱۱۸۸ شمسی) یک مثقال و یک ششم مثقال بود. در سال ۱۲۹۸ قمری در زمان ، وزن طلای تومان کاهش یافت و ارزش آن برابر ده قران نقره یا ده هزار دینار شد. اما سکه ای به نام دینار وجود نداشت. در سال ۱۳۰۸ شمسی که آحاد پول ایران تغییر کرد، تومان به معنای ده شد که هنوز هم این لفظ رایج است. 📌در زمان فتحعلی شاه، سکه ی نقره ی جدید، یعنی "قران" متداول شد، که معادل یک دهم تومان و پنج عباسی یا بیست شاهی بود. در این زمان شاهی به صورت سکه ی مسی در آمده بود. بنابراین سه شکل سکه در ایران رایج بود: 🪙تومان های طلا، 🪙قران نقره 🪙و شاهی مسی. ولی پول رایج سکه های نقره بود. 📌پول دوره ی قاجار تا اوایل دوره ی رایج بود. اما طلا پشتوانه ی پول نبود. 📌در سال ۱۳۰۸ شمسی طلا پشتوانه ی پول شد. مسکوک نقره ی یک ریالی به نمایندگی ریال طلا در کشور رایج و قران برچیده شد؛ مسکوک نقره، نیم ریالی، دوریالی و پنچ ریالی شد. 🖊 ۱۴۰۳/۰۷/۲۱ https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3504 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
هدایت شده از پژوهش اِدمُلّاوَند
3⃣ 🔎جهت دسترسی به مطالب دلخواه تان در این فهرست جستجو کنید: 👇👇 🔹روی عناوین به رنگ آبی کلیک کنید 🌿قومیت: ■، ■
📜 🗓متولد |مدفون دکن هندوستان ✍از بزرگترین دانشمندان زبان فارسی و جهان اسلام در روزگار و پهلوی بود که هنوز به درستی شناخته نشده است. 📌ایشان سراینده، ، پژوهنده و سرپرست صفاخانه (اداره دعوت اسلامی) در اصفهان بود و با مبلغان مسیحی مناظره میکرد. همچنین سرپرست نخستین مجله دینی ایران به نام «الاسلام» بود. 📌وی در هندوستان پس از آشنایی با زبان انگلیسی و فرهنگ‌های این زبان و زبان‌های باستانی (پهلوی، اوستایی، سنسکریت، عبری، گجراتی و ) به خوبی پی برده بود که در زبان فارسی فرهنگ جامعی مانند آنچه برای زبان‌های اروپایی نوشته شد، نیست و بر آن شد که این نقص را رفع کند و برای همین فرهنگ نظام را نوشت که پنج جلد است. 👈تخلص ایشان «داعی» بود و لقبشان «». 📚 های داعی: ۱.اقبال و شعر فارسی (حیدرآباد، ۱۳۰۵ ش) ۲.ترجمه‌ تاریخ نادرشاه و ستاره اثر مارتیمو دیوراند خاورشناس انگلیسی (حیدرآباد، ۱۲۹۱ ش) ۳.خط آسان برای تعلیم عمومی؛ خط داعی (حیدرآباد، ۱۳۱۷ ش) ۴.خط لاتین برای فارسی (حیدرآباد، ۱۳۰۷ ش) ۵.سه مسمط (تهران، ۱۳۲۲ ش) ۶.شعر و شاعری عرفی (حیدرآباد، ۱۲۹۴ ش) ۷.شعر و شاعری عصر جدید ایران (حیدرآباد، ۱۳۰۵ ش) ۸.فارسی جدید (حیدرآباد، ۱۲۹۰ ش) ۹.فرهنگ نظام به نام نظام دکن در پنج جلد (حیدرآباد، ۱۳۰۶ ش) ۱۰‌.سه مسمط (تهران، ۱۳۲۲) ۱۱.شریعت زردشت و اوستا 👈 معرفی https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3524 🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟ 📚ܐܡܝܕ @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
3⃣ 🔎جهت دسترسی به مطالب دلخواه تان در این فهرست جستجو کنید: 👇👇 🌿قومیت: ■، ■
📸 ✍نمایه برخی از خوانین قاجار در مازندران ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavandܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
💠مرحوم حاج حسن وحیدی آذر ▪︎مردی که به توسعه فرهنگی و اجتماعی کهن شهر می اندیشید ✍در مدت ۴ سال خبرنگار مؤسسه کیهان در تبریز در دهه ۷۰، با مردی واراسته آشنا شدم که به توسعه فرهنگی و اجتماعی شهر کهن تبریز می اندیشید. و عاشق حفظ میراث فرهنگی و طبیعی و بافت های فرهنگی و هنری آذربایجان بود. هر از چند گاهی با اسناد و مدارک و عکسها و دست نوشته هایش به دفتر روز نامه می آمد و سوژه ها و مطالب زیادی به ما روزنامه نگاران جوان گوشزد می کرد. رفع معضل ترافیک محدوده مرکزی شهر،حفظ اصالت نقشه قالی های آذربایجان، باز سازی بازار تبریز، توجه به موقوفات ربع رشیدی و خلع ید از دست زمین خوران، احیا باغات حاشیه شهر و‌‌‌… از جمله سوژه هایی بود که با مدارک و اسناد و تجارب و اندوخته ها و تحقیقات خود می آمیخت و ما را در تهیه و چاپ گزارش های روز نامه نگاری یاری می کرد و این یاداشت ها با استقبال مخاطبان و خوانندگان انبوه کیهان وقت مواجه می شد. در اکثر رویداد های فرهنگی و عمرانی شهر حاضر میشد و تذکرات و راهنمایی لازم را به مسولان داشت. عاشق بهبود اوضاع فرهنگی و اجتماعی شهر و دیار خود بود. 📌این مرد تلاشگر و خود ساختهٔ و فرهیخته زنده یاد شادروان حاج حسن وحیدی اذر بود. 💌حسن وحیدی آذر متولد سال ۱۳۰۲ ه.ش فرزند شیخ کربلایی حسین از تجار و طراحان بافت فرش تبریز است ! وی بعد از تحصیلات ابتدایی وارد تجارت و صنعت می گردد ، از تولید سماور تا کار در بازار طلا و تولید البسه و خیاطی تا تجارت آزاد حرف او را بیان می کنند ! اما همزمان مطالعات خود را در زمینه های تاریخ و فرهنگ و هنر ادامه می دهد ! مدرک تحصیلی سیکل خود را دریافت می دارد ، درحالی که زبان فرانسه ، زبان روشنفکری آن زمان را نیز با کمک دوستانش یاد گرفته است ! 📌او تاریخ دوران مغول را آن چنان یاد می گیرد ، گویی در آن عصر زندگی می کند و خواندن ربع رشیدی ، با خط خاص بدون نقطه ی آن برایش به آسانی ممکن می گردد. آنچنان که او را می توان از کارشناسان و صاحب نظران منحصر بفرد وقفنامه ربع رشیدی دانست که حتی اختلاط موقوفات آن را با سایر موقوفات بسادگی می توانست مستند بیان دارد. 📜وقف نامه ربع رشیدی خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی به مثابه نشانی شهرها و محلات قدیم برای او بود که وی یک یک بدنبال آنها حتی برای پیدا کردن یک “در بنای ربع رشیدی ،با هزینه شخصی اش به استانبول رفته بود ! 📌تاریخ دوره برایش ایجاد علاقه می نماید و زمانی دیگر ؛ همواره او را فقط می توان در میان دانشجویانی یافت که برای تحقیق در دفتر او که محل کسبش است ؛ حاضر شده اند ! وی صاحب یک گاراژ بعنوان، پارکینگ عمومی بود که محل مطالعاتش شد و همواره محل رفع مشکلات مردم و حکمیت او گردیده و در زندگینامه این مرد عزیز سفر کرده از دنیای فانی به دنیای باقی فراز و نشیب های زیادی بوده است... 📌حس وحیدی آذر به زبان مادری خود به زبان ترکی شعر می سرود و در مقام آزادیخواهی و مقابله با استبداد برآمده بود ، از تلاش بی وقفه اش ده ها سال مکاتبه جهت تنفیذ وقفنامه ربع رشیدی در دادگاه مدنی خاص تبریز تا دفاع جانانه از حفظ کتابخانه ملی تبریز و جلوگیری از تخریب بخشی هایی از ارک بلند علیشاه و نامه نگاری و مباحثه با مرحوم ملکوتی و آثار برجامانده ی برادران نخجوانی گویا وظیفه ی محوله او شده بودند. 📌اکنون پرونده ربع رشیدی در سازمان اسناد و کتابخانه شمال غرب مملو از مکاتبات سی و چند ساله اوست . وی در ۲۱ آبان ماه سال ۱۳۸۸ در ۸۶ سالگی بر اثر ایست قلبی در زمانی که چند سال قبل از آن شریک زندگی اش فریده خانم آئینه ساز را از دست داده بود ، در حالی که مشغول مطالعه روزنامه در کنار دختر کوچکش مهری در منزلش بود ، دارفانی را وداع گفت ! 👈روزنامه آذربایجان از مرگ مصلح مردم آذربایجان خبرداد و روزنامه های کیهان و جمهوری اسلامی و رسالت و مهدآزادی از وداع او با دارفانی خبر دادند و این خبر را انتشار دادند. ❤️یاد و خاطره آن مرد خستگی ناپذیر در عرصه کار و تلاش و فرهنگ آذربایجان را گرامی داشته و مغفرت الهی و روسفیدی در روز جزا را از بزرگ پروردگار برای آن مرد عزیز سفر کرده و خادم مردم، طالبیم. سپاس 🖊محمد فرج پور باسمنجی https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3733 🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄• 📚ܐܡܝܕ @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📸 اولين عكس هوايی از تهران دوران قاجار اين عكس توسط یک خلبان سوییسی به نام «والتر هولتزر» در سال ۱۹۱۴ گرفته شده است. زمين بزرگ خالی که ميان بافت مسکونی و باغات قرار دارد «ميدان مشق» مي باشد و دروازه جنوبی آن که در عکس مشخص است، همان «سردر باغ ملی» است. در بالاي ميدان رديفی از ساختمان های نظامی قشون ديده می شود. ميدان مشق در آغاز منطقه‌ای نظامی بوده که برای کاربرد تمرين رزمی قشون در زمان فتحعلی شاه ساخته شده بود. بعد از آنکه طرح برپايی نخستين باغ ملی در زمين‌های درون ميدان مشق برنامه‌ريزی و پياده‌سازی شد، نام "ميدان مشق" به "باغ ملی" دگرگون شد. با اين حال باغ ملی چند سال بيشتر دوام نياورد و در محوطه آن، ساختمان‌هايی از جمله ساختمان وزارت امور خارجه، كتابخانه ملی و موزه ايران باستان ساخته شد. گرچه نام اين باغ هنوز بر سر دروازه ميدان مشق پا برجا مانده است. https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3735 🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄• 📚ܐܡܝܕ @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
پژوهش اِدمُلّاوَند
📩شناسه۱۳۹۴۰۴۱۱۱۶۰۶ 📜#اسناد_مازندران 📜#اسناد_سمنان 🔎#روخوانی_سند 📝#انجامه #ملامحسن_علی 🗓۲۳ جمادی ال
📩شناسه۱۳۹۴۰۴۱۱۱۶۰۶ 📜 📜 🔎 📝 🗓۲۳ جمادی الاولی سنه ۱۲۵۸ قمری برابر با ۱۱ تیر سال ۱۲۲۱ شمسی 🌍اشاره به مناطق و محلات شرق مازندران تا..... 👈 👇👇 📩متن انجامه: {{...نان ذبح نمود... ادامه پست قبلی👈👇 {{نه نه جان از قیچ قیچ عوایق وجود دهر امر به شِواش نمود و خِس خِسه در وصف ذات مرحمت پناه شاه سوار بر رِک رِک یُرنه خواهان غضب کرد. خواتون حلالخوریه که قیاس جمالش از هزارجریب منظوم است ز شش گونه کلک پر و چپچپا ونوشه هفتاد گلستان است. ذوالفقار خان کرد ولد غفران پناه میرزا هدایت الله کرد با عدّتی موفور از رجال و معتمدین دزج و زرستاق و طرود و بکریان و میامی و رودیان ....[ناخوانا] خواجه خانلر و عبدالحسین خان و غلام علی خان و خواجه نجف قلی و محمدکاظم خان و مهدی قلی خان و میرزا فضل الله و ملاهادی کرد بندپئی و غلامحسین بارو و عبدالله قرقیش و مظفر قرقیش و داراب خان و علیخان شریف و حاجی سلیمان شریف و عباس خان باکر و محمدخان باکر و مهدی خان و محمدنظر قرقیش و رضاقلی بارو و محمدولی کرد و ....[ناخوانا] محمدجعفر خواجه و حاجی رضا خواجه و حاجی رحیم شریف و حسن بارو ....[ناخوانا] به مازندر سرای عمیدالملک گردهم آمدند. که چندین عقل و جان بیاراست تن مجروح هزارجریب را ....[ناخوانا] از مرحوم عالی شان ملا هدایت الله کرد بندپئی که از نجابت فی ملکوت السموات و الارض متنعم باذن الله پس از وصلت با ماه سیما بی بی دخت کهف الحاج حاجی محمود ملک آرا طوایف رودیان بود به عهد موالید پنج پسر تولید یافت که چون شاه سوار فصاحت پیشه و بلاغت طریقت دارند. .......}} ⬅️ادامه دارد. 📜 🖊 ۱۳۹۲/۰۴/۱۱ https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3773 👇👇 📌این اثر فاخر خطی به نوعی محسوب میگردد. 📝: ۱/: صدای لولای در ۲/: صدای دسته جمعی زنان در عروسی برای ابراز شادی و شادباش ۳/: نفس نفس زدن سینه به جهت استرس یا خبر شگفتانه و... ۴/: چیزی که به انتها برسد | صدای قاشق که به ته دیگ میخورد. ۵/: خاتون | همسر میرزا هدایت الله کرد ۶/: خاندان قدیمی مقیم بندپی، بابل و تهران | این خاندان در حکومت و دارای جایگاه ممتازی بودند. ازجمله سرشناسان این قوم: عبدالحسین سرتیپ، حاجی خان جان حاکم بندپی، میرزا خانلر منشی الممالک، میرزا اسماعیل مستوفی و... هستند. ۷/: گُلپر ۸/: گل پامچال ۹/: گل بنفشه ۱۰/ | : از طوایف مشهور ایران که البته برخی کِرد به کسر کاف را شاخه ای از ایل [] بر میشمارند. ۱۱/: دیزج شاهرودسمتان ۱۲/: زیراِستاق سمنان ۱۳/: روستایی در سمنان ۱۴/: بکران | روستایی در دهستان کلاته میامی سمنان | به نظر می رسد و مقیم همین روستا بودند و ظاهرا باید طایفه ای از خاندان باکر بصورت برجسته در آنجا اقامت داشتند. ۱۵/: ایلی مشهور در ایران که موقعیت جغرافیایی آنان سوادکوه، و و پاشاکلا و جعفرکلا و وادره و کهنه ده و محمدآباد دودانگه ساری گرگان در خلیلکلا بندپی ؛ بندپی بندپی غربی و و آمل آذربایجان غربی ؛ آغوزبن فعلی بابل ترکیه و سایر نقاط | از جمله سرشناسان این قوم عبارتند از: ۱۶/: شهری در سمنان ۱۷/: رویان سمنان ۱۸/ و و [بارون] و : از طوایف قدیمی در میامی ۱۹/: سید | کاردان | امین ۲۰/: سید ۲۱/: همسر چهارم ملا میرزا هدایت الله کرد که از اصالت سمنانی بود. ۲۲/: از بزرگان رودیان [رویان] | نیاز به تحقیق 🔴 به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا نام دارنده ی این اسناد به خودشان واگذار شده است. 📙📘📓📗📒📕📔 📄 💌چاپ و نشر مطالب بردن از منبع مجاز نبوده و درج منبع الزامی است. 🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی، آن را خواهد پذیرفت. 🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است. ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👚👕🦺🥼🧥 💠 🧥 ♦️سفر تصویری از پوشش مردان ایرانی؛ از تا امروز در یک دقیقه 🟡پوزش از نوع موسیقی اعمال شده در این کلیپ ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📚 💠 📖 دیوانی در دوره قاجار 1⃣ ✍واژه‌نامه دیوانی در دوره قاجار، فرهنگ کوچکی از اصطلاحات و القاب دیوانی دوره قاجار، به ویژه دوره ناصرالدین شاه قاجار است. این اصطلاحات بیشتر در کار با اسناد بیوتات، فرمان‌ها و مکاتبات دولتی مورد استفاده قرار می‌گرفت و تحت الشعاع پنج وزارتخانه مالیه (دارایی) داخله (کشور) جنگ، خارجه و دربار بود و پاره‌ای اصطلاحات نامأنوس دارد که امروزه متروک و نامتداول شده‌است. برخی مربوط به شغل یا لقب اشخاص است. بعضی مرتبط با تشکیلات وزارتخانه‌ای می‌باشد و شماری دیگر در زمینه رسومات مالیاتی و تعداد کمی از آنها، اختصاص به نام شهرها دارد. 📖فهرست آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی 🔲آ آب بها یا حق الشّرب: مالیاتی که از آب رودخانه‌ها و قناتهای دولتی و گاه از چاه‌ها، گرفته می‌شد آبپا، آب پاینده؛ میراب؛ آنکه در تقسیم آب، نظارت کند آبدارباشی: رئیس قهوه‌خانه یا آبدارخانه آبدارخانه: مکانی برای تدارک چای و قهوه (و به‌طور کلی، پذیرایی از وظایف آبدارخانه بوده و رئیس این قسمت را آبدارباشی می‌نامیدند) آتاشه: وابسته آخور سالار: میرآخور؛ آنکه ریاست کارکنان اصطبل را داشته‌است آدم: افراد دستگاه هر وزیر، والی یا حاکم (کارمندان زیر نظر وزیر و والی را آدم ایشان می‌گفتند) آردل؛ گماشته («آردلباشی: رئیس گماشتگان؛ فرّاشی که برای احضار افراد می‌فرستادند؛ فراّشی که مأمور فراخواندن و احضار سپاهیان یا متهمان و گناهکاران است) آردباشی: رک ← آردل آژان دیپلماتیک: از کارمندان وزارت خارجه آغاباشی: از اعضای حرمسرا 🔲الف ابوابجمعی: دخلها و دریافتهای صاحبجمعی؛ وصولیهای مادر حسابی؛ مأخوذیهای محصل خراج و مانند آن ابواب کردن: حساب کشیدن از صاحب ابوابجمعی اتاماژر: اَرکانِ حَرب؛ ستاد (مستعمل در دوره قاجار) احتساب آقاسی: شهردار احتساب الملک: شهردار (بعدها به عنوان لقب شغلی نبود) احکام نگار: از کارمندان وزارت خارجه اخراجات: (جمع اخراج): وجه معاش؛ وجه گذران؛ هزینه؛ آنچه از شهر یا کشوری از کالای بازرگانی و جز آن، بیرون برند؛ *صادرات؛ مالیات غیر مستمر بیش از میزان عادی اخراجات دیوانی: مالیاتی که برای مصارف دیوانی، وصول می‌شود اداره احتساب: شهرداری اداره بنّایی: تمام بنّاییهای دولتی را ــ که از کارهای پرسود بوده ــ بر عهده داشته است؛ رک ← بنّاخانه و فخارخانه اداره پلیس: شهربانی اداره تخشایی: وزارت قورخانه اداره تذکره: اداره گذرنامه اداره صاحبجمعی شترخانه و قاطرخانه: کار ادارات باربری و حمل و نقل کنونی را انجام می‌داده‌است اداره صرف جیب مبارک: خزانه داری؛ خزانه اندرون ــ که از مشاغل درباری بوده است؛ رک ← خازن صرف جیب اداره فنّی: اداره هنر اداره متعلقه به رسیدگی امتیازات: اداره رسیدگی به امتیازات؛ از ادارات وزارت خارجه اداره محاکمات قشون: اداره دادرسی ارتش اداره ملبوس و خیاطخانه: تدارکات ارتش اداره مهر مبارک و خزانت خاتم همایون: عنوان مهرداری شاه، در زمان سلطنت ناصری استیفا: وزارت دارایی (در دوره ناصرالدین شاه، مدتی نامش وزارت محاسبات بوده)؛ رک ← مستوفی استیفا و سررشته داری کل مالیات: ریاست حسابداری ارتش اسکول: نام کالجی در انگلستان اشرف: در دورهٔ صفویه، یکی از القاب پادشاهان بوده و چیزهای منسوب به شاه را با مضاف الیه «اشرف»، به کار می‌بردند (تالار اشرف؛ مظفرالدّین شاه، امین السّلطان را «جناب اشرف» می‌خوانده) اعیانی: برادرانی که از یک پدر و مادر باشند اَمارت دیوان: وزارت عدلیه امیر تومان: فرماندهٔ ده هزار نفر؛ سپهبد؛ امیر لشکر؛ سرلشکر امیر دیوان: امیر دیوانخانه؛ وزیر دادگستری امیر دیوانخانه: رئیس دیوانخانه؛ وزیر دیوانخانه؛ وزیر دیوان عدالت؛ وزیر عدلیه؛ وزیر دادگستری امیر دیوانخانه عدلیه: وزیر دادگستری امیر لشکر: رک ← امیر تومان امیر نظام: فرمانده قوا؛ فرمانده سپاه امیر نویان: فرمانده صد هزار نفر؛ ارتشبد؛ بالاترین منصب سپاهی در قاجار امین الصّره: تحویلدار صرف جیب را تا زمان محمد شاه قاجار میگفتند امین بقایا: رئیس اجرائیات وزارت دارایی؛ مأمور وصول بقایا (ابتدا داروغه دفترخانه، محصّل بقایا، محصّل محاسبات می‌گفتند و معاون وزیر بقایا را امین بقایا مینامیدند) انبار: زندان واقع در ارگ انگلوفیل: طرفدار انگلیس ایچ آقاسی: خواجه باشی ایشیک آقاسی: رئیس تشریفات سلطنتی (رئیس بیرون آقاسی: سردار حاجب دربار)؛ رئیس دربار صفویان؛ داروغه دیوانخانه (ایشیک آقاسی باشی: رئیس تشریفات) ایشیکخانه: اداره تشریفات سلطنتی ایل: مطیع https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3834 @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه👇
📖 دیوانی در دوره قاجار 2⃣ ایلبیگی: رک ← رئیس خانوار ایلچی: رسول و فرستاده پادشاه به نزد پادشاه دیگر، در زمان صفویه، افشاریه، زندیه، قاجاریه (تا زمان سلطنت مظفرالدین شاه)؛ نمایندگان سیاسی ایران ــ به خارج فرستاده می‌شدند، یا نمایندگان دول خارجی که به ایران اعزام می‌گردیدند («ایلچی»؛ نماینده سیاسی، وزیر مختار و سفیر است؛ و «ایلچی کبیر» سفیر کبیر است؛ پیامگزار؛ سفیر («ایلچی بزرگ»: سفیر بزرگ «ایلچی مخصوص»: سفیر مخصوص) ایلچیخانه: سفارتخانه؛ رک ← ایلچی ایلچی کبیر: رک ← ایلچی ایلچی مخصوص: رک ← ایلچی ایلخان: رئیس ایل، خان قبیله؛ ایلبیگی؛ رئیس طایفه 🔲ب باج: رک ← صادر یا صادرات بارخانه: انبار؛ جای محصول؛ تجارتخانه؛ بسته‌های امتعه باستیان: دژ و استحکامات باش: رئیس و سر باطالیان: گردان بالاسری: غیر شیخیه؛ در اصطلاح خاص شیعه، کسانی که در برابر شیخی‌ها هستند، شیعه غیر شیخی گفته میشوند برات: ترکیبات، برات، از بالا به پایین صفحه: [ـ صدر حساب؛ موضوع برات؛ مواجب انعام، بهای شیء خریده شده و...]، تاریخ که معمولآً سال‌های ترکی بوده، مبلغ به خط سیاق منبع و محل پرداخت برات: نام شخص یا منبعی که مبلغ برات به وسیله او یا ابوابجمی او می‌باید پرداخت شود، با ذکر تاریخ صدور برات و مهر بکاول: رک ← خولنسالار بلدهٔ طیبه: همدان بلدیه: شهرداری بنّاخانه و فخّارخانه: آجر و گچ و آهک و بنّایی‌های دوره ناصری، از مالیات کوره پزها تأمین می‌شد و ومعمارباشی و معماران درجه دوم هم ــ که برای نقشه‌کشی و کارفرمایی لازم بودند ــ مواجب دولتی داشتند و مزد بنّا و سرعمله و نجّاری یراق درها، از پول خزانه تأمین میشد. بنیچه: در اصطلاح مالیه، صورت تقسیم مالیات هر ده، بر آب و خاک آن ده بیرونی: حیاطی که مردِ خانه در آنجا مهمان خود را می‌پذیرفت و مهمانی می‌کرد؛ مقابل اندرونی؛ خانهٔ مردان بیگلربیگی: از زمان صفویه، حکّام بزرگ (استانداران) را بیگلربیگی می‌گفتند؛ حکام ایالات که از جانب سلطان انتخاب می‌شدند (بیگلربیگ: سپهسالار؛ بزرگ شهر؛ رئیس کدخدایان؛ امیر الامرا؛ رئیس طایفه) بیوتات سلطنتی: حرمخانه (اداره خواجه سرایان و کارهای خانگی)، خلوت (اداره پیشخدمتان و فرّاش خلوتان)، آشپزخانه، قاطر خانه، اسلحه خانه، غلامخانه، یساولخانه، سرایدارخانه، زنبورکخانه، شاطرخانه، نقاره خانه، ایشیکخانه (اداره تشریفات سلطنتی)، خزانه، ضرّابخانه و…؛ در اصطلاح درباری قدیم، ادارات امور شخصی شاه را ــ که اغلب مثل آبدارخانه، کشیکخانه و امثال آن، به «خانه» ختم میشد ــ میگفتند. 🔲پ پته: جواز، جواز مالداران ــ که حاکی از ادای حق راهداریست پروانه: رک ← نشان پنجاه باشی: رک ← سوار کشیکخانه پیشخدمت: نوکری که چیزها به مجلس می‌آورده و می‌برده؛ خدمتکاری که خدمات حضوری داشته؛ مترادف پیشکار پیشخدمت باشیگری: ریش سفیدی عمله خلوت و تفنگدار باشیگری؛ از مشاغل مهم درباری پیشخدمتی: وظیفه و شغل پیشخدمت پیشکار: وزیر؛ معاون حکومت (پیشکاری: مباشری؛ نایبی و ریاست دارایی شهرهای درجه اوّل یا مرکز استان‌های کشور) پیشکار دارایی: وکیل مالیه (وکالت مالیات دیوانی) پیشکار کل: قائم مقام ولیعهد (کارهای عمومی ایالت را اداره می‌کرده‌است) پیشکار مالیه: کار داد و ستد وجوه و امور مالیاتی را از روی کتابچه دستورالعمل ارسالی از مرکز، به عهده داشته‌است پیشکشی: بخشیدن چیزی از سوی کوچکی به بزرگی؛ نام نوعی از خراج ــ که از قوا میگرفتند 🔲ت تاریخ کتابت: پس از اتمام کلیه تشریفات، وقتی که فرمان را به دست صاحب سند می‌دادند، تاریخ صدور را در پای سند مینوشتند تحویلدار صرف جیب: رک ← خازن صرف جیب، امین الصّره تحویلدار وجوه نظام: ریاست خزانه نظام تحویلداری: خزانه داری؛ رک ← اداره صرف جیب مبارک؛ خزانه داری؛ سمت کسی که وجه نقد یا جنس به او سپرده میشد تخشایی ارتش: قورخانه (فرهنگستان آن را به جای صناعت ارتش پذیرفته‌است) تدارکات عسکریه: اداره تدارکات و تسلیحات ارتش تعدیل دخل و خرج خزانه: تنظیم بودجه تعلیقه: رک ← مطلق العنانی تفاوت عمل: ستونی در دفترچه مالیاتی به این نام بود که در این ستون، برای دهات خراب تخفیفی قائل میشدند و برای مزارع تازه آباد و جدید النّسق، به‌طور تخمین، مبلغی مالیات پیش‌بینی می‌شد. حاکم، موظف بود این تفاوت عمل را وصول کند. این تفاوت عمل، منحصر به مالیات ارضی نبوده‌است تفنگچی آقاسی: رئیس تفنگداران خاصّه شاه؛ گارد (پاسگان) مخصوص شاه تفنگدارباشی: ریاست تفنگدارخانه و تفنگداران خاصّه تمسّک: سند؛ نوشته و حجّت مکتوب توره: قوره (به زبان ازبکی)؛ خانزاده؛ امیرزاده؛ شاهزاده https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3834 @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه👇
📖 دیوانی در دوره قاجار 3⃣ توشیح: بعد از مراحل مهرگذاری و طغراکشی، پادشاه به خط خود بر حاشیه نامه یا فرمان، می‌نوشت: «صحیح است» و بعدها به صورت امضا درآمد ــ که آن را توشیح می‌گویند؛ اصطلاحاً، امضای شاهانه قوانین را پس از تصویب مجلسین، میگفتند. تیول و سیورغال: در اضلاع مختلف مملکت، به علما، قضات، امرا و اعضای خاندان سلطنت و سپاهیان، سیورغالات یا تیولات داده می‌شد و مالیات آنجا به جهت مدد معاش و مواجب ایشان، مقرر می‌شد. در مواردی، اعطای زمین خالصه، به جای حقوق و مواجب یا اعطای حق وصول مالیات ناحیه‌ای ــ که خاصه بود ــ یا مالک شخص ثالث یا ملک خود تیولدار یا مرتع شناخته می‌شد، به حساب می‌آمد. در بعضی نواحی، اختصاص به عواید داشت ــ که به مناسب معین، تعلق میگرفت. در املاک اربابی، تیول، فقط عبارت بود از مالیات دیوان یا دو دهم محصول 🔲ج جبادارباشی: رئیس قورخانه (رک ← قورخانه)؛ صاحب منصب جبارخانه (اسلحه خانه) جبه خانه: زرادخانه جلودار سوار: رک ← میرآخور 🔲چ چاپار باش: رئیس کل پست یا وزیر پست؛ چپر چالانچی: نوازنده چاووش: یساول؛ کسی که در روز جنگ، صفوف لشکر را مرتب می‌کرد (رئیس آن‌ها را چاووش باشی میگفتند) چراغ گاز: افتتاح روشنی چراغ گاز، در دارالخلافه، به سال ۱۲۹۸ ق چراخچی: مقدمة الجیش؛ پیشقراول (چرخچی باشی: فرمانده چنین فوج یا لشکری است) چرخچی باشی: متصدی اداره حمل و نقل؛ رک ← چرخچی چنونیک: کارمند کشوری 🔲ح حائری و غروی: پسوند اسامی علمای شیعه که به جهت تحصیل یا تدریس، در کربلا و نجف اقامت داشته‌اند حاجب الدّوله: در زمان پادشاهی ناصرالدّین شاه، به فرّاشباشی، حاجب الدّوله میگفتند. حاجب دبار: رک ← ایشیک آقاسی حافظ الصّحه: رئیس بهداری حاکم: فرمانده؛ فرمانفرما؛ کسی که از طرف دولت، مأمور حکومت ایالات و شهر و دهی باشد. حق الشّرب: رک ← آب بها حکومت: کارگزاری کل، پیشکاری کل؛ وزیری کل 🔲خ خازن صرف جیب: وقتی ناصرالدین شاه، می‌خواست انعامی به کسی بدهد، حواله پرداخت آن را به اداره صرف جیب مبارک می‌داد. وجوه پیشکشی (رشوه) و پول‌های کم را به این اداره تحویل می‌دادند و پول‌های زیاد را به خزانه، به حساب وجوهات خاصّه خامخانه: پمپ بنزین خانواری: صحرانشینان و ایلات، به جای پرداخت مالیات ارضی، سالانه مبلغی به عنوان مالیات خانواری، به پادشاه می‌دادند ــ که توسط رؤسای ایلات، از خانواده‌ها جمع‌آوری می‌شد. در دوره قاجار، یک ایلخان و یک ایلبیگ، بر ایالات بزرگ می‌گماردند که وظیفه آنها، جمع‌آوری مالیات دیوان و اداره امور عشایر بود. خدمتانه: هدیه؛ تحفه؛ پیشکش خزانه: بزرگترین بیوتات سلطنتی ــ که کار آن جنبه دولتی داشت. خزانه اندرون: قسمتی از خزانه که خزانه جواهر و طلا وزیر کلید و مهر و موم شاه بود. خزانه مالیات: قسمتی از خزانه؛ خزانه بقایای مالیات‌های کشور و عایدات سایر ممرهای دولتی که تحت ریاست معیرالممالک‌ها و امین‌السلطان‌ها بود. خلوت: رک ← دربار خلیفه طب: دانشیار خوانسالار: سالار بار؛ ناظر آشپزخانه و وزیر دربار؛ بکاول؛ طبّاخ؛ سفره چی 🔲د دارالامان: کرمان دارالایمان: قم دارالخلافه: تهران دارالخلافه ناصری: تهران دارالدوله: کرمانشاهان دارالرصّاعه: شیر خوارگاه؛ مؤسسه وابسته به دستگاه‌های شهرداری یا دولتی یا موسسات خیریه ــ که برخی کودکان شیرخوار، در آنجا نگهداری میشدند دارالسلطنه: تبریز؛ اصفهان؛ قزوین دارالشورای کبری: دارالشورای کبرای دولتی؛ مجلس دربار اعظم؛ رک ← مجلس شورا دارالعباده: یزد دارالعلم: شیراز دارالمرز: استرآباد؛ مازندران؛ گیلان دارالمومنین: کاشان داروغه دفترخانه: رک ← ایشیک آقاسی داروغگی دفترخانه: محاسبات ولایات و تحصیل بقایای حکّام داروغگی دفتر وزارت خارجه: رئیس اجرائیات دبیر حضور: آنکه در حضور سلطان یا امیر، کتابت می‌کرد؛ رک ← منشی الممالک دبیر مهام خارجه: در زمان سلطنت ناصری، هم لقب بود و هم شغل؛ دبیر مهام؛ قائم مقام وزارت دول خارجه (دبیری مهام خارجه: معاونت یا کفالت وزارت خارجه) دربار: آنچه امروزه به آن «دربار» گفته می‌شود، در قدیم، به آن «خلوت» و به کارکنان آن، عمله خلوت و به رئیس آنها، ریش سفید خلوت میگفتند. ریش سفید خلوت، چیزی نظیر وزیر دربار بود دربار اعظم: رک ← دارالشّورای کبری درخانه: در دوره قاجار، دربار سلطنتی را درخانه یا دربخانه میگفتند دستخط: شاه، اوامر خصوصی و دستورهای مخصوص خود را به خط خود یا منشی مخصوص خود ــ که حکماً ذیل آن را امضا می‌کرد ــ صادر می‌نمود. این نوع مکتوب، به دستخط موسوم بود. دستخط، نباید حاوی کارهای دولتی باشد؛ زیرا با مسئولیت وزرا، منافات دارد دفتر: اداره رسایل دفتر اوراجه: رک ← مستوفی https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3834 @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه👇
📖 دیوانی در دوره قاجار 4⃣ دفتر جزو جمع: رک ← مستوفی دفتر خاقانی: اداره ثبت املاک دفتردار: لشکرنویس؛ رک ← لشکرنویس باشی دفتر دستورالعمل: رک ← مستوفی دفتر محاسبه: رک ← مستوفی دفیله: رژه رفتن؛ عمل به رده رفتن و گذشتن گروه‌ها از برابر کسی؛ رژه دواتداری: رک ← منشی‌الممالک (دواتدار: منشی؛ دبیر) دورژیمان: هنگ دوک: امیرالامرا دهباشیان: رک ← سوار کشیکخانه دیموسها: نجبای مملکت دیوان بیگی: رئیس محاکمات شهر و منصبدار حکومت؛ رئیس هیئت داوران یا رؤسای دادگستری ولایات را میگفتند و کم‌کم نام خانوادگی شد؛ رؤسای دادگستری ولایات دیوانخانه: محکمه؛ دارالحکومه؛ نخست وزیری؛ مکانی متصل به کاخ شاه ــ که صدراعظم و وزرا در آنجا به امور مملکتی رسیدگی میکردند دیوان رسایل: دفتر ایالتی دیوان عدالت عظمی: دادگستری 🔲ر رختدار: جامه دار خاص شاه (رختدارخانه)؛ از امور خصوصی شاه ــ که تحت ریاست صندوقدار باشی بوده‌است رسوم: رشوه، انعام و پولی برای انجام کار رقم: در دوره قاجار، اوامر و احکام و مخاطبات کتبی ولیعهد و شاهزادگانش را ــ که فرمانفرمایی و حکمرانی داشتند ــ می‌گفتند؛ مترادف حکم است رسوفیل: طرفدار روس ریاست دربخانه: ریش سفیدی دربخانه ریاست دفتر: پیشکار دارایی ریاست قشون: فرمانده لشکر ریش سفید عمله خلوت: رک ← وزیر دربار رئیس: معاونان وزارتخانه‌ها را میگفتند رئیس دفتر استیفا: وزیر دارایی رئیس دفتر مخصوص شاهنشاهی: رک ← منشی‌الممالک رئیس دیوانخانه: ← امیر دیوانخانه رئیس نظمیه: پلیس (به منزله شهربانی) 🔲ز زرّادخانه: ذخایر و مهمات ارتش؛ قورخانه؛ جباخانه؛ سلاحخانه؛ محل اسلحه و ذخایر و مهمات نظامی زنبورک: نوعی اسلحه گرم زیبا: نام سگ عزیزالسلطان زینخانه مبارک: رک ← زیندارخانه زیندارباشی: در زمان ناصرالدین شاه، به خازن رکیبخانه مبارک و در زمان مظفرالدین شاه، رئیس زینخانه مبارک؛ رک ←زیندارخانه زیندارخانه: گاهی که شاه در شهر برای نمایش، اسب سواری می‌کرد، زین و یراق اسبش مرصّع بود. زین‌های مرصّع شاه، زیندار خانه‌ای داشت که تحت سرپرستی یکی از رجال دربار، اداره و حفظ میشد 🔲ژ ژنرال قنسول: رک ← قنسول 🔲س ساخلو: پادگان؛ گروهی از سربازان که در مکانی جای گزیده‌اند و به حفظ و نگاهداری آن گماشته شده باشند سالاربار: بار سالار؛ پرده دار؛ ایشیک آقاسی؛ رک ← ایشیک آقاسی سپهسالار: فرمانده لشکر سرایدارباشی: رئیس سرایدارخانه؛ از مشاغل مهم درباری. (سرایدار: مستخدم و نگهبان سرا) سررشته‌داری مالیات: رک ← استیفا سردار: فرمانده لشکر؛ معاون حکومت سردار کل: وزیر جنک؛ سپهسالار سرداری: ریاست قشون؛ فرمانده لشکر سرعسکر: فرمانده قوا سرکشیکچی باشی: رئیس گارد (پاسگان) مخصوص شاه سرکنسول: رک ← قنسول سوار کشیکخانه: پاسگان (گارد) مخصوص شاه ــ که تحت ریاست کشیکچی باشی و نایبان و یوزباشیان و پنجاه باشیان و دهباشیان کشیکخانه بودند. سوار کشیکخانه را غلام کشیکخانه هم می‌گفتند (از مشاغل مهم درباری) سورسات: سیورسات؛ ارزاقی که به زور از انبارهای مردم، جهت پذیرایی مهمانان و فرستادگان دولت و قاصدان، از طرف حکام وصول می‌شد؛ غلّه و خوراک لشکریان و علوفه اسب‌ها و حیوانات؛ آذوقه لشکریان و سپاهیان یا پادشاه و امرا سیورغال: عواید زمین ــ که به جای حقوق یا مستمری، به شخصی بخشند؛ تیول و زمینی که پادشاه، جهت معیشت، به ارباب استحقاق بخشد؛ رک ← تیول و سیورغال 🔲ش شارژه دافر: کنسول؛ کارپرداز؛ شازدفر؛ شاهزاده فر؛ کاردار سفارت؛ مأمور سیاسی و نایب وزیر مختار شاطر: پیاده‌های جلو اسب شاه را میگفتند شاه: لقبی که پیشوایان دراویش، به مرید و جانشین خود میدادند شبنامه: نوعی جریده (از خانواده مطبوعات) شبندرخانه: شه بندرخانه؛ کنسولگری 🔲ص صاحب اختیار: کسی که مجوز برای اجرای حکمش بدون چون و چرا دارد (برای افرادی که تحت فرماندهی باشند) صاحب جمع: رئیس حمل و نقل؛ مسئول ضبط و تحویل‌نویسی از اموال دیوانی بوده (در دوره صفویه)؛ صاحب جمع خزانه؛ صاحب جمع جباخانه؛ صاحب جمع قپچاقخانه و… صاحبدیوان: رئیس کل بودجه؛ کسی که اسامی هر حقوق‌بگیری را به اندزه مواجب داشته‌است (از اواسط سلطنت قاجار، این لقب، جزو القاب منحصر محسوب می‌شده‌است) صاحبدیوان رسالت: دبیر؛ رئیس دفتر صاحبدیوان رسایل: رئیس دفتر مخصوص شاهنشاهی؛ رک ← منشی‌الممالک صاحب منصب: افسر قشون صادر: صادرات؛ باج؛ پولی که برای امور اتفاقی، از رعایا گرفته می‌شده صدر: رئیس؛ در دوره فتحعلیشاه، وزیر عدلیه را صدر دیوانخانه می‌گفتند؛ و نیز امیر دیوانخانه صدرالممالک: از زمان صفویه تا اوایل دوره ناصری، به متصدی امور شرعیه و اوقاف و حسبه، می‌گفتند؛ وزیر دادگستری و اوقاف؛ امیر دیوانخانه؛ صدرالممالک؛ صدر دیوانخانه؛ امور ملکی و شرعیات https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3834 @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه👇
📖 دیوانی در دوره قاجار 5⃣ صرف جیب: پول توجیبی شاه. صندوقخانه: کارش تهیه خلعت و نشان بوده، و جزو کارهای عمومی دولت، محسوب می‌شده‌است صندوقداری: متصدّی صندوق جواهرات و اشیا و اجناس بهادار و با ارزش. 🔲ض ضابط: حاکم نواحی و بلوکات؛ فراهم آورنده و نگهدارنده چیزی. 🔲ط مقالهٔ اصلی: طغرا طغرا: طغری؛ علامت و نشان پادشاهان ــ که بر نوشته‌های سلطانی و دیوانی، به منظور تأیید و تأکید مطالب و مندرجات آنها، اضافه می‌کرده‌اند؛ علامتی که با خط درشت، بر طرّهٔ احکام سلطانی کشند؛ القابی که بر سر فرمان پادشاه می‌نویسند؛ خطی منحنی که بر سر احکام ملوک، می‌کشیدند. 🔲ع عمله خلوت: کسی که نظافت امور و سرای سلطنتی را به عهده داشته؛ کنیزان و زنان حرم؛ رک ← دربار. 🔲غ غروی: رک ← حائری و غروی. غلامبچه: رابط میان اندرون شاه و بیرون. غلامبچه باشی: رئیس غلامبچه‌های اندرون شاه؛ رک ← غلامبچه. غلام کشیکخانه: رک ← گارد (پاسگان) مخصوص شاه، و رک ← سوار کشیکخانه. 🔲ف فخّارخانه: کوره پزخانه؛ رک ← بنّاخانه و فخّارخانه. فراشباشی: نسقچی باشی: رئیس میرغضبها؛ داروغه چوبداران (فرّاش: پیشخدمت و خدمتکار). فراشها: کسانی که غذا را حمل می‌کردند؛ پیشخدمتها. فرمان: کلیه اقسام دیوانیات که حاکی از اوامر و دستورهای و مصوبات پادشاه بوده و به مهر و طغرای آن‌ها می‌رسیده است؛ نوشته‌ای که در آن، سمت یا مواجبی برای کسی معین می‌شده؛ توقیع پادشاه؛ اسم عام اوامر کتبی شاه؛ به فارسی فرمان است؛ فرمان، حتماً باید به دست مستوفی و پشت آن به مهر صدراعظم، وزیر مالیه، صاحبدیوان و منشی‌الممالک و شاه رسیده باشد. فرمانفرما: حاکم؛ رک ← حاکم. فعله: کارگر (در عربی، جمع عامل است و مفرد نیست). فوج: هنگ. 🔲ق قائم مقام: یکی از معانی آن، دبیر مهام خارجه؛ رک ← دبیر مهام خارجه. قاپوچی: دربان. قاپوق: (احتمالاً یا پای قاپوق!) میدان اعدام فعلی. قصر قاجار: با مصالح کشی سران قاجار، برای محل ییلاقی، توسط فتحعلیشاه بنا شد. قلمداندار: منشی حضور؛ رک ← منشی‌الممالک. قلمی: تحریر (قلمی شد: تحریر شد). قنسول: کارپرداز، شارژه دافر (ژنرال قنسول: کارپرداز اول؛ سرکنسول). قورخانه: رک ← زرادخانه. قوره: توره؛ شاهزاده. قوریساولباش: رئیس تفنگداران خاصّه. قوریلتای: مجلس شورا. قوللر آقاسی باشی: رئیس غلامان؛ رک ← گارد مخصوص شاه. قهوه قجری: در دوره قاجار، به قهوه مسموم ــ که به رجال، برای هلاکت آن‌ها می‌دادند ــ می‌گفتند. 🔲ک کارپردازی: مباشرت و ملزومات کارخانه: خان‌های که در آن بنّایی می‌کنند؛ قورخانه؛ مطبخ بزرگ. کاخ زرّین: هریک از عمارات بلدیه‌های نواحی. کاخ شهر: عمارت مرکزی بلدیه. کارگزار: وکالت و منصبی در وزارت خارجه. کتابچه جمع و خرج: کتابچه جمع و خرج مالیاتی مستوفیان. کتابچه دستورالعمل: کتابچه جمع و خرج مالیاتی مستوفیان. کتابداری: رئیس کتابخانه؛ شغل کتابدار؛ مأمور حفظ نظم و ترتیب کتب در کتابخانه. کدخدای محل: رئیس محله؛ در دوره ای به معنای رئیس کلانتری بوده‌است. کرپی: پٌل کروم: (جمع کرم) درخت انگور. کشیکچی: ریاست نگهبانان. کشیکخانه: رک گارد مخصوص شاه. کلانتر: حاکم؛ رئیس شهر که کدخایان محله را تعیین و اداره می‌کرده؛ داروغه شهر. کلانتری ایالت: از مشاغل اداره حکومتی شهر؛ این لقب، فقط مخصوص فارس و قوام‌های شیراز بوده (به نظر مهدی بامداد). کمیسر عالی: رئیس اداره شیلات. کنت: خان کوتوال: رئیس شهربانی. کوچ: کوچ و بند؛ زن و فرزند و اهل. 🔲گ گار: ایستگاه راه‌آهن. گارد مخصوص شاه: سوار کشیکخانه (و رئیس کل سواران کشیکخانه را غلام کشیکخانه نیز می‌گفتند. سرکشیکچی باشی، در مواقع سواری شاه، باید ملتزم رکاب می‌شد و سواران یا غلامان او در جلو و عقب می‌بودند تا اگر پیشامدی می‌شد، برای حفظ جان شاه، حاضر باشند). لباس 🔲م ماژور: یکی از درجات نظامی، معادل یاور سابق و سرگرد امروزی. مالیات ارضی: مالیات اراضی زراعتی. مالیات غیرمستقیم: در دوره قاجار، در اوایل دوره مشروطه، شامل مالیات‌های زیر بوده: ۱- نمک، ۲- تریاک، ۳- الکلیات یا رسومات، ۴- دخانیات، ۵- ذبایح یا روده، ۶- پوست برّه، ۷- گمرک. مالیات مستغلات: از کلیه ساختمان‌های شهری، مبلغی به عنوان کرایه زمین، از طرف دولت دریافت می‌شد. مالیات مستقیم: در دورة قاجار، در اوایل دورة مشروطه، چهار نوع بوده: ۱- ارضی، ۲- اصناف، ۳- وسایط نقلیه یا نواقل، ۴- مستغلات. مبادله: در دورة قاجار، نوشتن سند در دو نسخه بوده که هریک از دو نسخه را یکی از متعاهدین، نزد خود نگه می‌داشتند. مباشر: رئیس. متصدی مخزن تدارکات عسگریه: رئیس مخازن. https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3834 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه👇
📖 دیوانی در دوره قاجار 6⃣ مجلس دربار اعظم: رک رئیس مخازن مجلس دربار اعظم: دارالشّورا؛ رک مجلس شورای دولتی مجلس شورای دولتی: به امر ناصرالدین شاه، در سال ۱۲۷۵ ق. شش وزارتخانه (داخله، خارجه، جنگ، مالیه، عدلیه و وظایف) جهت شورا، به ریاست میرزا جعفرخان مشیرالدّوله تشکیل شد. در سال ۱۲۸۸ق. مجدداً به امر ناصرالدّین شاه، همان وزرا و شاهزادگان (معین)، در هفته دو روز برای رسیدگی به امور مهام مملکتی و دو روز برای امور مهم دیگر، در دارلشّورای کبری جمع می‌شدند. دارالشورا، رئیس و ناظم داشت. صدور هر حکمی در این مجلس، باید به تصدیق وزرای اهل مجلس می‌رسید. ناصرالدّین شاه، امر به تشکیل مجلسی به نام دارالشّورای کبری داد تا بتواند به جای صدراعظم، تصمیم بگیرد. عضویت و ریاست شورا، بر حسب امر شاه صورت میگرفته‌است مجلس شورای ملّی: دارالشورای ملّی، در سال ۱۳۲۴ق ایجاد شد. این مجلس، تا سه هفته در عمارت گلستان منعقد و بعد به بهارستان و سپس به باغ سپهسالار منتقل شد. اعضای این مجلس را ملت انتخاب میکردند محصّل بقایا: رک امین بقایا محصّل محاسبات: مأمور وصول یا رئیس اجرا و وصول مالیات مخبر: راپورتچی مدرسه وزارت خارجه: مدرسة علوم سیاسی مرخّص: نماینده مختار مرسوم: مستمری و وظیفه مستوفی: حسابدار؛ در اصطلاح مالی قدیم، متصدی استیفای مال دولت بود. مال دولت یا نزد مالیات بده‌است یا نزد متصدی وصول. مستوفی برای انجام وظیفة خود، چهار دفتر داشته: دفتر جزو جمع: اسامی ایالات و ولایات، از آذربایجان تا یزد در آن بوده‌است؛ دفتر اوراجه: راجع به مصارف بیوتات سلطنتی و مصارف فوق‌العاده؛ دفتر دستورالعمل: خلاصة دستورالعمل بودجه‌های هر سال ولایات قلمرو مستوفی، در آن نوشته می‌شده‌است؛ دفتر محاسبه: جمع و محاسبه ولایات تحت قلمرو مستوفی که توسط پیشکار حاکم، برای مستوفی ارسال میشده‌است مستوفی الممالک: در دورة فتحعلیشاه، برای امورمالیاتی، سرپرستی به نام مستوفی الممالک تعیین شد و زیر نظر او، برای هر چندین ولایت، یک نفر مستوفی معین شد؛ بنابراین، مستوفی الممالک در حکم وزیر دارایی کنونی بوده و بر دخل و خرج کشور، نظارت داشته‌است. مستوفی، هرسال عملیات صاحب جمعان قلمرو خود را رسیدگی می‌کرد، صورت حساب آن‌ها را می‌نوشت و پس از تشخیص باقی هر یک و وصول آن، به آنان مفاصا حساب می‌داد. از اواخر دورة ناصری، این لقب جنبة شغلی خود را از دست داد و جزو القاب دولتی شد مستوفی پای سند: مستوفی مأمور رسیدگی نهایی را مستوفی پای سند می‌گفتند که بایست بروات و فرمان‌ها را قبل از مهر صدراعظم و صحه شاه، ثبت و مهر می‌کرد و ضامن صحّت آن بود مستوفی کل، پیشکار دارایی مصلحت خانه: در سال ۱۲۷۶ق ــ که همه روزه باید در مورد مصالح ملک و ترقی مملکت گفتگو می‌شد ــ شاه، مجلسی به این نام دایر کرد و اعضای آن، عمومی تر از مجلس شورای وزرا بوده‌است مصلحت‌گزار: کاردار؛ شارژه دافر مطلق العنانی: رعایا، در موقع تغییر محل و نقل مکان از ملکی به ملک دیگر، مجبور بودند وجوهی جهت مطلق‌العنانی و آزاد بودن، به حکومت یا پیشکار مالیه بپردازند و ورقة اجاره نامه به اسم تعلیقه، دریافت دارند که بدون این ورقه، هیچ رعیتی حق انتقال به جای دیگر و تغییر محل نداشت معتمد حرم: رئیس خواجگان معلمخانه دولتی: دارالفنون مفاصا حساب: رک مستوفی الممالک ملتزم رکاب: همراه شاه؛ رک گارد مخصوص شاه ملفوفه فرمان: شاه، غیر از فرمان کتبی و رسمی خود، فرمان کتبی و رسمی دیگری هم داشته‌است؛ مثلاً در امر خاصی از قبیل: تحقیق و تفتیش و رسیدگی به کار معینی، صادر می‌شده یا دستوری به‌طور فوقالعاده به کسی اعلام می‌گردیده. این فرمانها، سربسته، به مخاطب می‌رسید. به همین جهت، آن را «ملفوفه فرمان» نامیدهاند. این فرمانها، به صحّة شاه و مهر صدراعظم میرسید ممالک محروسه: مجموع ایالات و ولایات ایران؛ کشور ایران. ممیزی املاک: کارشناس، محصول زمین و میزان آب قنات را به‌طور تقریب، جهت وصول مالیات تعیین می‌کرد. با اجرای ممیزی علمی، قدم عمدهای برای تشخیص صحیح عایدات و تعیین میزان مالیات مؤدیان، برداشته شد منافع دارالضّرب: در زمان قاجار، از عواید حاصل از عملیات ضرابخانه‌ها، ۵/۷ درصد مالیات اخذ می‌شد که به آن، منافع دارالضرب میگفتند منجّم و منجّم باشی: کسی که برای سفر، سعد و نحس را تعیین میکند منشور: فرمان‌های سرگشاده پادشاهان؛ فرمانهایی که محرمانه و رمزی نبودند؛ فرمان شاهی مهر نکرده؛ فرمان پادشاهی که از باب لطف وعنایت باشد منشی اسراری صدرات عظمی: مدیر دفتر محرمانه و مرموزات منشی الممالک: تا اواسط دورة محمدشاه، از القاب شغلی بوده. رئیس دفتر مخصوص شاهنشاهی را میگفتند و از آن پس، متصدی شغل مزبور را صاحبدیوان رسایل؛ وزیر رسایل؛ منشی حضور و دبیر حضور مینامیدند. https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3834 @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه👇
💠 📖 دیوانی در دوره قاجار 7⃣ منشی حضور: رک منشیالممالک. منشی حضور همایون: رئیس کل وظایف؛ مأمور ابلاغ به وزرا. منغلای: (= منقلای): پیشقراول و طلایة سپاه. موزیکانچی: نوازندگان ارکستر نظامی. مهرداری: عمله خلوت؛ رک ¬ عمله خلوت. مهلتانه: آنچه در ازای دادن یا گرفتن مدّت، گیرند یا دهند؛ وسیلة مهلت طلبی. میرآخور: جلودار؛ از مشاغل مهم درباری؛ کسی که پیاده در جلو حرکت می‌کرده، برای به مقصد رساندن آقا؛ جلودار سوار؛ رئیس اصطبل شاهی. میرزا: کاتب و نویسنده و منشی؛ از القاب شاهزادگان هم بوده ولی بعدها برای سردارزادگان هم استفاده شد. وقتی در اوّل نام آید، اطلاق به نویسندگان، خاصّه اهل حساب می‌شده؛ دفتردار؛ حسابدار. میزان آقاسی: رئیس کل گمرکات؛ رئیس مالیات غیرمستقیم و گمرک امروزه. 🔲ن ناظر: خوانسالار؛ رک خوانسالار. ناظم: ناظم مدرسه؛ مدیر داخلی وزارت خارجه؛ رئیس دبیرخانه؛ معاون وزارت خارجه. ناظم خلوت: داروغة خلوت؛ کسی که نظم خلوتخانة شاهی را به عهده داشته. ناظم دفترخانه: رئیس وصول بقایا؛ رک امین بقایا. ناظم دارالخلافه: حاکم تهران. ناظم میزان: رئیس عوارض و مالیات که دم دروازه، از مال التّجاره‌های داخلی و خارجی گرفته می‌شد؛ بعدها ناظم میزان، مدیر گمرک استعمال شد؛ رئیس مالیات غیرمستقیم و گمرک. نایب: رک سوارکشیکخانه. نایبالوزاره: در اوایل و اواسط سلطنت ناصری، معاون وزارت خارجه را می‌گفتند و در اواخر آن، رئیس. نسقچی و نسقچیباشی: اکثر حکّام، چنین فردی برای خود داشتند و تا اوایل سلطنت مظفرالدّین شاه، رواج داشته وظیفه او، بریدن سر، بینی و… بوده‌است. میرغضبان و کارمندان اداره مزبور در دورة قاجار، بیشتر در خانوادة علاءالدّوله دوام پیدا کردند. نشان: برای تأیید مضمون ارقام و احکام و نشان‌های سابق، نوشته می‌شده که در مورد سیورغال و تیولات و مناصب و مشاغل کوچک، صادر می‌شده؛ لکن پروانجات، برای تأیید ارقامی که جنبه مالی داشته، بوده‌است. نظارت خاصّه: خوانسالاری؛ رک خوانسالار. *نفی بلد: تبعید. نقارخانه: این خانه، یکی از بیوتات سلطنتی بوده؛ در دورهای که آلات موزیک نظامی اروپایی به ایران نیامده بود، نقارهخانه، این کار را انجام می‌داده‌است. نکول: امتناع؛ خودداری از پرداخت وجه حواله و برات و…؛ خودداری از پاسخ. نگارستان: باغی که توسط فتحعلیشاه در خارج از شهر تهران بنا شد؛ قسمتی از وزارتخانه فرهنگ و هنر. نوّاب (جمع نایب): معاونین؛ از القاب شاهزادگان (مرد و زن)؛ نوّاب اشرف، در مورد شاه؛ نوّاب اشرف والا، در مورد شاهزادگان استفاده می‌شده‌است. نوکر: در زمان قاجار، طبقات کارمند و حقوق بگیران دولت را می‌گفتند؛ خدمتکار؛ بعضی حکّام، به کارکنان خود می‌گفتند. نیابت: معاونت. 🔲و وزارت: حکومت (نایب الوزاره: معاون حکومت). وزارت دفتر استیفا: مرکب از وزیر و مستوفیان ایالات و ولایات بود. وزارت لشکر: رئیس دارایی ارتش. وزیر: نیابت اوّل؛ رئیس (معاون). وزیر بقایا: مستقیماً تحت نظر صدراعظم انجام وظیفه می‌کرد و حساب ولات و حکّام را از آن‌ها می‌گرفت و به مستوفی محل می‌داد تا حساب را تنظیم کند. وزیر حضور: وزیر دربار. وزیر دارالانشا: رئیس دفتر مخصوص شاهنشاهی. وزیردارالشّورا: عضو دارالشّورا: عضو دارالشّورای کبری. وزیر دوّاب : مستوفی که به جمع و خرج و اسقاط و عمل و غیرهٔ شترخانه و قاطرخانه رسیدگی می‌کرده‌است. وزیرعلوم: وزیر معارف؛ وزیر آموزش و پرورش. وزیر محاسبات: وزیر دارایی. وزیر نظام: ریاست دارایی؛ فرمانده قوا را نیز می‌گفتند (در زمان محمدشاه قاجار به بعد، معمول شد). وصل: به معنی و معادل «پیوست» امروزه. وقایع نگار و داروغه دفترخانه: رئیس اجراییات وزارت دارایی؛ محصّل وصول بقایا. 🔲ی یادداشت: (تاریخ رواج آن، از دوران ناصری بوده) نامه‌هایی که از وزارت امور خارجه به نمایندگان سیاسی دولتهای دیگر می‌نوشتند، می‌گفتند. فرق آن با نامه، در این است که نویسنده در آن، خود را به صیغه مفرد غایب می‌خواند. در تداول سیاسی، نامه گلهآمیزی است که وزارت خارجه دولتی به دولت دیگر می‌فرستد و در آن، از مسایل مربوط به نقض عهد و شکایت، گفتگو می‌کند. یاور: سرگرد. یراقچین: خلع سلاح. یوزباشیان: رک ← سوارکشیکخانه. کارمندان آستان رضوی را القابی چون اقبالالتّولیه، حسامالتّولیه و… می‌دادند. در اسناد دورة قاجار، بر پشت و بالا یا سمت چپ سند یا فرمان، نام و لقب مخاطب را می‌نوشتند. به تجربه، ملاحظه شده که اغلب، مهر پشت سند، جایی زده شده که نوشته «روی صفحه» تمام شده باشد و این، مهر همان نویسندة سند است. 📚منابع: لغتنامه دهخدا لغتنامه معین لغتنامه نفیسی ماهنامه بهارستان شماره‌های ۷۰ الی ۷۴ https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3834 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🗓دوشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۲ - ۲۱:۳۵ 📌در نشست علمی بررسی شد؛ 📜مازندران در عصر قاجار چگونه بوده است؟ مازندران- در نشست علمی تخصصی «مازندران عصر قاجار» پژوهشگران با ارائه مقاله به این موضوع پرداختند و همچنین کتاب «تبری‌نامه» نیز رونمایی شد. 🔲به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در ساری، نخستین نشست علمی تخصصی تاریخ محلی مازندران با عنوان «مازندران عصر قاجار» عصر دوشنبه در پردیس فاطمه‌الزهرا دانشگاه فرهنگیان ساری برگزار شد. در این نشست که با همکاری مشترک انجمن ایرانی تاریخ، انجمن تاریخ محلی ایرانیان، دانشگاه فرهنگیان ساری و نشر شبره برگزار شد، ۱۰ پژوهشگر تاریخ محلی به ارائه مقالاتی در حوزه مازندران در عصر قاجار پرداختند. ◻️ دکترای تاریخ اسلام و پژوهشگر تاریخ مازندران در مقاله‌ای تحت عنوان «محله شاه زنگی و نقش رویدادهای تاریخی آن در عصر قاجار» پرداخت. الهی در این مقاله می‌گوید: بارفروش یا امروزی از شهرهای مازندران بوده است که در دوره قاجار رشد شهری چشمگیری یافت. او توسعه مناسبات تجاری با روسیه، تهران، شهرها و روستاهای همجوار همراه با پویایی بندرگاه مشهد را از دلایل اصلی این توسعه می‌داند. این پژوهشگر در این مقاله به بررسی پیشینه تاریخی محله شاه سنگی بارفروش پرداخت و از این منظر میزان اثرگذاری وقایع این محله در تحولات تاریخی بارفروش را ارزیابی کرد. به گفته وی شاخص‌های اقتصادی و مذهبی مانند بازار، مدرسه و مسجدجامع این محله، نشان می‌دهد که محله شاه‌زنگی به عنوان مرکز اقتصادی و معنوی شهر در عهد قاجار تاثیر شگرفی در تحولات تاریخ بارفروش داشت که در پرتو روابط عمیق قدرت حاکمه و بازرگان شرق قابل ارزیابی است. ◻️ در مقاله‌ای با عنوان «بررسی نقش علمای عصر قاجار در تایید تولیت موقوفه‌ها؛ مطالعه موردی تولیت موقوفه‌های آستانه » این گونه می‌گوید: سید نظام‌الدین از سادات مرعشی مازندران در سده نهم بود که مقبره وی به عنوان آستانه سید نظام‌الدین در روستایی به همین نام در بخش بندپی بابل قرار دارد. به عقیده او تا دهه ۶۰ هجری نام این روستا « یا پادشامیر» بوده است. این آستانه دارای موقوفه‌های بسیاری با محوریت عزاداری امام حسین (ع) و تولیت نسل در نسل آن بر عهده طایفه پاشا است. متولیان اماکن مذهبی دارای موقوفه همواره با مسائل و مشکلاتی درباره تولیت مواجه بودند که از رقابت‌های درون طایفه‌ای، اختلال در مدیریت موقوفه تا اعمال قدرت حاکمان وقت را شامل می‌شد. این پژوهشگر تاریخ محلی مازندران در بخشی از مقاله می‌گوید: هرگاه متولیان وقت با مسائلی از این دست روبه‌رو می‌شدند برای مشروعیت بخشیدن به تولیت خود، به علما و مجتهدان به عنوان تاییدکنندگان و مشروعیت‌دهندگان وقف‌نامه‌ها پناه می‌آوردند و از آنها برای تولیت خود اجازه‌نامه یا تاییدنامه می‌گرفتند که متولیان آستانه سید نظام‌الدین نیز از این قاعده مستثنا نبودند. در پژوهش وی یافته‌ها نشان می‌دهد که علما ضمن ایفای نقش تاییدی موقوفه‌ها و تولیت آنها، از وجوه درآمدهای احتمالی آنکه در استقلال مالی تاثیرگذار بود نیز برخوردار بودند. ◻️ دیگر سخنران این مراسم با مقاله‌ای تحت عنوان «تبیین عوامل داخلی موثر بر بازار مازندران در نیمه نخست قاجار» می‌گوید: بازار همواره قلب تپنده اقتصاد شهری بوده و ارتباطی ناگسستنی با سیاست‌های خرد و کلان دولت‌ها دارد. بازارهای محلی واقع در ایالات نیز بسان بازارهای پایتخت از سیاست‌گذاری‌های اقتصادی دولت متاثر می‌شدند. این پژوهشگر ادامه داد: در نیمه نخست عصر قاجار عوامل داخلی در سطح ملی و محلی بر اقتصاد ناتوان ایران اثرگذار بودند. بازارهای محلی مازندران از جمله بازارهایی بودند که هم از شرایط اقتصادی حاصل از شرایط نیمه‌استعماری بین المللی و هم از عوامل داخلی طبیعی و زیرساختی اثر پذیرفتند. به عقیده حسن نژاد دو دسته عوامل داخلی بر حیات بازارهای مازندران در نیمه اول قاجار اثرگذار بودند، نخست سه عامل طبیعی شامل مزیت نسبی در تولید کالاهای خاص مانند برنج، پنبه، ابریشم و شکر قرمز، دوم موقعیت راهبردی مازندران به عنوان همسایه پایتخت و سوم بلایای طبیعی مانند وبا و طاعون بود که جمعیت مولد را نابود می‌کرد؛ دوم، عوامل زیربنایی مانند راه‌های ارتباطی، کاروانسراها، بنادر و مانند آنها است. https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3848 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
◻️، پژوهشگر مازندران‌شناسی در مقاله‌ای تحت عنوان «بررسی کارنامه سیاسی و ادبی صاحب دیوان علی‌آبادی (ادیب و سیاستمدار دوره قاجار ۱۲۵۶- ۱۱۹۸ ق)» گفت: در سیر تحولات سیاسی- اجتماعی ایران عصر قاجار تعدادی از شخصیت‌های اثرگذار در صحنه‌های سیاسی و ادبی از مازندران برخاسته بودند. از جمله آنها تنی چند از خاندان علی‌آبادی مانند میرزا زکی علی‌آبادی، میرزا محمد تقی علی‌آبادی (صاحب‌دیوان علی‌آبادی)، میرزا طاهر علی‌آبادی، سعید حضور علی‌آبادی و بسیاری دیگر بودند. به گفته درگاهی مطالعات نشان می‌دهد که صاحب‌دیوان علی‌آبادی در حوزه سیاست برای تثبیت قدرت حکمرانان محلی در ولایت زنجان و جابه‌جایی قدرت در پایتخت نقشی اثرگذار و در حوزه ادبیات و دگرگونی نثر فارسی از منشیانه متکلفانه به منشیانه ساده و تثبیت شعر مکتب بازگشت ادبی نقش مهمی داشت. درگاهی در این مقاله ضمن معرفی میرزا محمدتقی، صاحب‌دیوان علی‌آبادی، جایگاه او در جریان‌های سیاسی و ادبی را نیز تشریح کرد. ◻️ دانش‌آموخته سطح سه حوزه علمیه قم و پژوهشگر اسناد و نسخ خطی در مقاله «جایگاه خاندان وزیری مازندرانی در حکومت قاجار» بحث کرده است که خاندان وزیری مازندران از خاندان سادات مازندران در دوره قاجار بودند که برخی از اعضای آن، مناصب مهم دیوانی مانند وزیر ایالت، مستوفی دیوان، نایب الحکومه ایالت، پیشکار و محاسب را به نام خود داشتند. به گفته وی در اسناد خاندانی و گزارش‌های دوره قاجار، داده‌های با ارزشی از خاندان وزیری دیده می‌شود. یافته‌های پژوهش طاهرپور نشان می‌دهد میرزا مسیح وزیر و پسرانش، در مناصب مهم یکی از افراد مورد رجوع شاه و حاکمان ایالت‌هایی مانند مازندران و عربستان یا همان خوزستان بودند که در سفرهای ناصرالدین شاه قاجار به مازندران نیز نقش پررنگی داشتند. با توجه به اینکه آنها از ملاکان بودند، در عرصه امور عمرانی و عام‌المنفعه مانند ساخت کاروان‌سرا، پل و آبدنگ فعالیت داشتند و دستگیر نیازمندان نیز بودند. ◻️، دکترای تاریخ اسلام در مقاله «بررسی عملکرد خانه مازندران در بازگشت محمدعلی شاه مخلوق به ایران» اینگونه مطرح کرد که: محمدعلی شاه پس از خلع از سلطنت و پناهنده شدن به سفارت روسیه در تهران از ایران خارج شد و پیوسته به فکر بازگشت به ایران و تصرف تاج و تخته از دست رفته‌اش بود. او در ۲۵ تیر ۱۲۹۰ شمسی مقارن با ۲۰ رجب ۱۳۲۹ قمری با کمک روسیه و برخی از حامیانش از راه روسیه به دشت گرگان وارد شد. عمادی بی‌ثباتی اوضاع مازندران و قدرت یافتن خوانین محلی در مقابل مشروطه و دولت مرکزی را انگیزه شاه مخلوع برای بازپس‌گیری تاج و تخت و چشم امید داشتن به این مناطق معرفی می‌کند. به گفته وی بررسی عملکرد خوانین در این مقطع از تاریخ مازندران نقش مهمی در بازنمایی تاریخ محلی این منطقه دارد. نتایج پژوهش عمادی نشان می‌دهد سرکردگان مخالف دولت مشروطه در مازندران، برای اعاده موقعیت پیشین با اردوکشی محمدعلی میرزا همراهی کردند. با شکست محمدعلی میرزا امید خوانین به یاس تبدیل شد و برخی از اعیان مازندرانی طرفدار شاه مخلوع، به مناطق دیگر پناهنده شدند، برخی در بند دولت گرفتار و تعدادی به کنسولگری روسیه پناه بردند که در نهایت با دولت سازش کردند. https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3848 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
◻️ دکترای تاریخ ایران پس از اسلام و پژوهشگر تاریخ محلی مازندران است. او در مقاله «بررسی نقش جغرافیای طبیعی و انسانی مازندران در قدرت‌یابی و برآمدن قاجاریه» بحث کرده است که از سقوط اصفهان در سال ۱۱۳۵ قمری تا پادشاهی آقا محمد خان در ۱۲۰۹ قمری حدود ۷۵ سال فاصله است. قاجارها در این سال‌ها به تدریج در پی دست یافتن به تخت شاهی ایران بودند. فتحعلی خان، محمد حسن خان، حسین‌قلی خان و آقامحمد خان در جدال با مدعیان قدرت و سلطنت تلاش کردند. به گفته وی مازندران به دلیل مجاورت با ناحیه استرآباد و دشمن ترکمن، مورد توجه ایل قاجار و تاریخ محلی جغرافیای طبیعی مازندران به واسطه همسایگی با خاستگاه ایل قاجار، مانند پل ارتباطی با دیگر نواحی ایران بود. به عقیده این پژوهشگر مردم مازندران نیز در رقابت‌های میان دو خاندان زندیه و قاجاریه با توجه به منافع خود و عملکرد این دو خاندان گاهی از یک گروه و گاه از گروه دیگری پشتیبانی کرده‌اند. این پژوهشگر در مقاله دیگری تحت عنوان «بررسی چگونگی شکل‌گیری و توسعه مدارس نوین و موانع آنها در مازندران عصر قاجار» می‌گوید: به دنبال تحولات فرهنگی عصر قاجار، تاسیس مدارس نوین و گسترش علوم و فنون جدید مورد توجه نخبگان آن عصر قرار گرفت. از ابتدای پادشاهی مظفرالدین شاه، پس از شکل‌گیری مدرسه رشدیه و انجمن معارف در تهران، در ولایات نیز به تدریج مدرسه‌های نوین افتتاح شدند. به گفته عنایتی در همان سال‌ها نخستین مراکز فرهنگی و مدارس نوین در مازندران توسط علاقه‌مندان به بسط و توسعه معارف بنیان نهاده شد. ◻️، دکترای تاریخ ایران دوره اسلامی است و در مقاله‌ای با نام «بررسی کاروانسراهای وقفی متمرکز در کالبد شهری بارفروش روزگار قاجار (با تاکید بر بازخوانی وقفنامه کاروانسرای آقا کوچک اصفهانی)» به سنت وقف با توجه به ماهیت آن به‌عنوان عامل ساخت بناهای عام‌المنفعه پرداخت. گودرزی در این مقاله ضمن شناسایی و معرفی کاروانسراهای دوره قاجار در شهر بارفروش به طور موردی وقفنامه کاروانسرای آقا کوچک اصفهانی را نیز بررسی کرد. بررسی این نشان می‌دهد موقوفات کاروانسراهای بارفروش پشتوانه‌ای ثابت برای نهادهای مذهبی و اقتصادی بوده و در پیوند دادن بازار با مذهب نقش مهمی ایفا کرده‌است. ◻️ دکترای تاریخ ایران اسلامی است. مقاله او «بررسی نقش عوامل جغرافیایی در شکل‌گیری تحولات سیاسی لاریجان در دوره قاجار» بود، او در این مقاله می‌گوید: لاریجان بخش کوهستانی شهرستان آمل در البرز میانی است. به دلیل وضعیت کوهستانی و موقعیت ارتباطی یکی از مسیرهای اصلی تهران به مازندران و نمونه بسیار مناسب برای تبیین میزان اثرگذاری جغرافیا و روند پدیده‌های تاریخی یک منطقه به شمار می‌آید. او در این مقاله به بررسی جایگاه لاریجان در تحولات سیاسی دوره قاجار از ابتدای شکل‌گیری این حکومت تا پایان آن با تکیه بر شرایط خاص جغرافیایی پرداخت. بر اساس پژوهش هومند حوادث سیاسی مهم لاریجان در دوره قاجار بیش از هر چیز حاصل موقعیت خاص جغرافیایی آن بوده است. بنا بر یافته‌های هومند شاخص‌ها و مزیت‌های نسبی این منطقه شامل موقعیت راهبردی و ارتباطی، املاک حاصلخیز، مراتع فراوان و قابلیت‌های دفاعی بود که زمینه‌ساز توسعه قدرت نظامی و تقویت روحیه نظامی‌گری و سلحشوری اهالی لاریجان شد. 📌در پایان این همایش کتاب «تبری‌نامه» شامل مقالات ارائه شده در نخستین نشست علمی- تخصصی «مازندران عصر قاجار» توسط انتشارات شبره معرفی و رونمایی شد. https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3848  ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
✍از جمله رجال دربار دوره ی  و عهد ناصرالدین شاه اعتمادالسلطنه؛ محمدحسن [بن علی] خان مقدم مراغه‌ای (۲۱ شعبان ۱۲۵۶ مراغه، ۱۳ فروردین ۱۲۷۵ تهران) می باشد. او که ملقب به صنیع‌الدوله و سپس اعتماد السلطنه، نویسنده، و سیاستمدار نامدار عصر ناصری و صاحب تألیفات بسیاری در زمینه‌های گوناگون بود. 📌مطلع ‏الشمس یکی از آثار مهم اعتمادالسلطنه و بنا به گفته ی نویسنده، دنباله ی کتاب مرآت‏ البلدان ناصری در معرفی خراسان و مشهد مقدس، به خصوص حرم مطهر امام رضا علیه السلام است. او مرآت ‏البلدان را در جغرافیای ایران و شهرهای آن به صورت الفبایی در دست نگارش داشت و بعد از اتمام حرف «ج»، در اثنای جمع آوری حروف  «ح» و «خ» بود که سفر دوم ناصرالدین شاه به خراسان و زیارت مشهد مقدس پیش آمد. بنابراین، نویسنده از فرصت همراهی شاه در این سفر استفاده کرد تا برای تکمیل کتاب مطلع‏الشمس «معلومات سابق را بر مشهودات لاحق بیفزاید و کتابی تألیف نماید و به همین مناسبت و ملاحظۀ احوال ایالات شرقی، آن را مطلع‏الشمس نام دهد». ✍نخستین چاپ این اثر تاریخی در سالهاى ۱۳۰۱ تا ۱۳۰۳ هجرى قمری، هنگامى که نویسنده تصدى امور وزارت انطباعات و دارالترجمه شاهى را عهده دار بود، صورت پذیرفت. 📚شرح مختصر از کتاب مطلع الشمس: این کتاب سه جلدی در قالب یک کتاب راهنمای سفر از تهران به مشهد شروع شده و سپس در بخش معرفی مشهد به صورت گزارشی اختصاصی به بیان تاریخ و جغرافیای این شهر می‌پردازد. 📘جلد نخست کتاب مطلع‌الشمس گزارش سفر کاروان ناصرالدین‌شاه از زمان ترک دارالخلافه (تهران) تا رسیدن به شهر مشهد را در برمی گیرد. در این جلد شرح سفر کاروان شاه با گذر از شهرهای و تا قوچان و سپس رسیدن به مشهد گزارش شده است. 📘جلد دوم کتاب مطلع الشمس به معرفی شهر مشهد و آثار و ابنیه و اماکن مهم آن با تأکید بر حرم رضوی و بقاع و ابنیهٔ وابسته به آن می‌پردازد. 📘سومین و آخرین مجلد کتاب مطلع الشمس به بیان سفر بازگشت کاروان ناصرالدین شاه به تهران از مسیر نیشابور و سبزوار پرداخته است. 📘در بخشی از کتاب مطلع الشمس آمده است: {{فیروزکوه سه حمام و شش یا هفت باب مسجد، یک تکیه و سه آسیا و سی کاروانسرای بارانداز و پنجاه باب دکان دارد و سکنه آن تقریبا ۱۲۰۰ خانوار و هفت اند: طایفه شیرازی، طایفه کیائیه، طایفه شهرآشوب، طایفه رئیسی، طایفه کاردگر، طایفه فخرآور و طایفه بابتیه که میرزا فضل الله خان و میرزا امان الله، مستوفی این شهر از این طایفه‌اند.}} ✍کتاب مطلع ‏الشمس در حقیقت دایرة‏المعارف بزرگی است که به لحاظ دارا بودن اطلاعات بسیار گسترده و متنوع در جغرافیا و تاریخ و فرهنگ و هنر آستان قدس، مشهد و خراسان ، از اهمیت و اعتبار بی‏مانندی برخوردار است. {{ اعتمادالسلطنه درباره ی این کتاب نوشته است: «جغرافی مشهد و شرح بقاع و اماکن و رجال و اعاظم و مبانی مشیّده و ابنیه مزیّنه آن و وقایع و سوانح مهمّه واقعه در این ناحیه مقدسه با اعلی درجه اهمیت و زاید الوصف جالب نظر دقت است ... و تا امروز احدی استیفاء این حق ننموده ...».}} 📌در این کتاب «مطلع الشمس» به ذکر جغرافیای مشهد، تاریخ آن از زمان شهادت امام رضا (ع) بر اساس کتاب‌های جغرافیا و تاریخ قدیم سفرنامه های مسافران خارجی همچون فریزر و خانیکوف پرداخته است. همچنین در این کتاب بناهای مشهد از جمله مدارس و کاروانسراهای آن همچنین تاریخ روضه منوره حضرت رضا (ع) و بناهای متعلق به آن همچون توصیف حرم مطهر رضوی، شرح کتیبه‌های حرم مطهر از جمله احادیث، آیات و کلمات قصار، امثال و نصایح درج شده در کاشی‌کاری ها آزاره حرم، قصیده‌های مسطور بر در و دیوارها، ذکر اشعار در های حرم و تاریخ های آن اشاره شده است. توصیف رواق‌های حرم مطهر امام رضا(ع)، ضریح، گنبد مطهر، صحن قدس و مسجد گوهرشاد نیز به زیبایی در کتاب مطلع الشمس بیان شده است. اعتمادالسلطنه در ادامه این کتاب به ذکر افراد مدفون در حرم مطهر امام رضا(ع) همچون قبر شاه تهماسب اول صفوی و خطوط و الواح آن پرداخته است. در فصل دیگری از کتاب مطلع الشمس جمعی از مشاهیری که در دوره قاجاریه مباشر امر تولیت آستان قدس رضوی شده را با ذکر برخی از اقدامات آنها بیان کرده است. سپس به جغرافیای شهر مشهد مقدس اشاره و در ادامه کتیبه مساجد، مدارس و کاروانسراهای شهر مشهد و اطراف آن به تفضیل بیان شده است. در ادامه این کتاب تاریخ مشهد به صورت سال شمار، شرح حال رجال مشهد مقدس، شرح زندگی امام رضا(ع) بیان شده است. این کتاب با فهرست کتابهای کتابخانه آستان قدس رضوی و نقشه ای از حرم مطهر امام رضا (ع) به اتمام رسیده است. 🖊گردآورنده ۱۴۰۳/۰۹/۱۹ https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3857 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─