📜#اسناد_بارفروش
🔹 تلگراف آیت الله بهبهانی مشروطه خواه به شیخ کبیر در #بارفروش که در مرغدانی یک خانه ی قدیمی در بابل پیدا شد و لکه های فضله ی مرغ و خروس در آن نمایان است.
📙منبع:
کتاب اسناد بارفروش؛ از صفوی تا پهلوی
🖊#گردآورنده:
حامد ابراهیم زاده بازگیر
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
پژوهش اِدمُلّاوَند
📜#نفرین ها در مازندران :
#مازنی
🔘ارمون به دل بوی =
آرزو به دل شوی
🔘الما دکت =
متورم شده – آماسیده.
به مرض باد مبتلا شوی و درمان نگردی
🔘الاهی ته زبون لال بَوّه =
الهی زبانت لال بشود.
🔘الاهی ته شم کئو بَوّه =
الهی نهالت کبود شود، الهی رخسارت کبود شود، الهی که رنگت به کبودی و ناخوشی بگراید.
🔘الاهی ته نَش در بوره =
الهی بمیری - الهی نعش ات را از اینجا ببرند.
🔘الاهی درد بی درمون بَیری =
الهی به درد بی درمان دچار شوی.
🔘الاهی مه روز دَکفی =
الهی به روز من دچار شوی، الهی به درد من دچار شوی.
🔘الاهی هر چی بتجی نَرسی =
الهی هر چی بدوی به مرادت نرسی، هرگز به مقصودت نرسی.
🔘بِن بکت =
از بیخ و بن نابود شده - ریشه بر افتاده، ریشه ات بسوزد.
🔘بی خون بَهی =
بدون خون شوی، خون تنت خشک شود و به مرگ بیانجامد.
این نفرین بیشتر در مورد اشیاء و حیوانات بکار می رود.
🔘بی صاحب بَوّی =
بی صاحب شوی
🔘بی مار بَوّی =
بی مادر شوی
🔘پی ير بَمرد =
پدر مُرده
🔘پی ير بسوت =
پدرسوخته، پدرت بسوزد.
🔘پَر پَر بزنی =
چون مرغ سر بریده، بال بال بزنی.
🔘تخته سر بشست =
روی تخته غسّالخانه شسته شوی.
🔘ته تن خاک تن نَیره =
آن چنان شوی که حتی در زیر خاک هم جايی نداشته باشی.
🔘تِره دِب بزنه =
دیو به تو آسیب برساند.
🔘تِه تن جه در بَزنه =
هر چه خوردی، به صورت دُمل از بدنت بیرون بزند.
🔘تیل به ته سر =
خاک بر سرت
🔘ته وِنی جه در بزنه =
از دماغت بزنه بیرون
🔘خنازیل بزه =
مبتلا به بیماری خنازیر شده.
🔘ته مَرگِه خَور بیه =
خبر مرگت بیاید.
🔘زَنمار بَمِرد =
مادر زن مُرده
🔘ته دل پاره باوه =
نوعی نفرین
🔘آخر بهی =
به آخر رسیده، به مرگ نزدیک شده.
🔘آزار بهیت =
آزار گرفته، نوعی باد، به آزار و رنج و درد لاعلاج مبتلا شده
🔘آزار دکت =
آزار گرفته، گرفتار شده.
(نفرین جهت پرندگان خانگی) سوگندها
✍#گرداورنده: بانو رضاپور
🔘ته چلیک رو بسوزه: [این نفرین فقط در روستای ادملا بندپی شهرت دارد]
روح طفل نوزادت [زنده یا مرده] در عذاب باشه
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3384
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📜#اسناد_بارفروش
🔹 تلگراف آیت الله شیخ فضل الله نوری مشروعه خواه به شیخ کبیر در بارفروش (#بابل).
📚منبع:
#کتاب اسناد بارفروش؛ از صفوی تا پهلوی
🖊#گردآورنده:
حامد ابراهیم زاده بازگیر
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📜 #اسناد_بارفروش
🔹 قبض ورود به مجلس شورای ملی برای حسن خان مفتخرالممالک.
🔹 وی برادرزاده ی قهارقلی خان و نوه خانلرخان بود که در عصر مشروطه از سوی مشروطه خواهان #بارفروش به همراه آقامحمدعلی به عنوان نماینده انتخاب و روانه ی مجلس شورای ملی شد و مجلس نیز آن دو را به عنوان نماینده ی مردم #مازندران در اولین دوره ی مجلس شورای ملی پذیرفت.
📗منبع:
#کتاب ( اسناد بارفروش؛ از صفوی تا پهلوی ).
🖊#گردآورنده:
حامد ابراهیم زاده بازگیر
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3410
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
8⃣
🔎جهت دسترسی به مطالب دلخواه تان در این فهرست جستجو کنید:
👇👇
📚دانش پژوهی:
■#فرهنگ_عامه
■#فرهنگ_رسوم
■#فرهنگ
■#آیین
■#آداب
■#سنتها
■#تاریخ
■#تمدن
■#دانش_پژوه
■#مازندران_شناسی
■#قباله
■#پژوهش_ادملاوند
■#حقوقی
■#قرارگاه_فرهنگی_میر_مریم
■#اسنادآستان_قدس_رضوی
■#اسناد
■#سند
■#سندخوانی
■#خوانش_سند
■#بازخوانی_سند
■#تبارشناسی
■#نسب_شناسی
■#بازدید
■#تحقیق
■#گواهی
■#آمار
■#پرسش_و_پاسخ
■#جهاد_تبیین
■#ضرب_المثل
■#آییننوروزخوانی
■#آیین_عزاداری
■#کتیبه
■#سنگ_نوشته
■#مجله
■#نشریه
■#مقاله
■#سجلّلات
■#توافقنامه
■#مبایعه_نامه
■#قولنانه
■#تقسیم_نامه
■#اعتبارنامه
■#شاهنامه
■#تقدیرنامه
■#کارنامه
■#نامه
■#عهدنامه
■#صلحنامه
■#اجازه_نامه
■#سالنامه
■#روزنامه
■#گواهینامه
■#شکایت_نامه
■#نسب_نامه
■#وصیت_نامه
■#زندگی_نامه
■#شجره_نامه
■#تبارنامه
■#دانشنامه
■#عقدنامه
■#وقفنامه
■#استشهادیه
■#اظهارنامه
■#سفرنامه
■#پرسشنامه
■#آییننامه
■#صورتجلسه
■#دلگویه
■#مهرشناسی
■#پیام
■#میخی
■#تقدیر
■#تقریظ
■#بازنگری
■#پژوهش
■#پژوهشگر
■#نویسنده
■#مولف
■#نامه
■#مکاتبات
■#حکایت
■#روایت
■#رای
■#دادخواست
■#لایحه
■#اطلاعیه
■#آئین
■#گردآورنده
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#قاجار
#تومان #قران #دینار #شاهی #پنشی #ربعی #سیشی #عباسی #غاز #بیستی #اشرفی #غروش #پیاستر #شلینگ #لیره #ریال
🪙شاخص ترین واحدهای پولی در عهد قاجار:
۱/هر تومان برابر با ۱۰ قران و ۱۰۰/۰۰۰ دینار، بنابراین هر قران معادل با ۱۰۰ دینار بود.
۲/هر تومان معادل ۲۰۰ شاهی و هر قران برابر۲۰ شاهی.
۳/بر روی سکه های ۵ شاهی (ربع قران) که در #مازندران و #استرآباد بدان ((پنشی)) میگفتند، کلمه ی ((ربعی)) حک گردیده بود.
۴/سکه های ۳ شاهی را شاهی سفید و در استرآباد و مازندران ((سیشی)) می نامیدند.
۵/هر تومان ۵۰ عباسی، هر قران ۵ عباسی و هر عباسی معادل ۴ شاهی.
۶/یک عاز معادل ۵ دینار.
۷/بیستی معادل ۲۰ دینار.
۸/یک شاهی معادل ۵۰ دینار.
۹/شاهی معادل ۵۰۰ دینار.
۱۰/یک اشرفی معادل ۲۵۰۰ دینار و ۲/۵ قران.
۱۱/سکه های اشرفی طلا را در مقطعی خاص برابر با ۲ تومان، یک تومان، نیم تومان (معروف ۵ هزاری زرد) و ربع تومان (معروف به ۲ هزاری زرد) ضرب میکردند.
۱۲/ ۱۰۰۰ دینار برابر با یک غروش، یک پیاستر، و ۲ شلینگ.
۱۳/یک تومان(۱۴ اشرفی _ ۱۰ قران _ ۱۰۰۰۰ دینار) معادل ۲۰ شلینگ و یک لیره انگلیس
📗معطوفی، ۱۳۹۲: ۳۱۵
📓مازندران در عصر ناصری، بر اساس دستورالعمل کتابچه دیوانی ۱۲۹چ ق| دکتر علی رمضانی پاچی و سالم حسین زاده سورشجانی، تهران، ۱۳۹۶، صص ۳۹_۴۰
📘واحدهای پولی ایران در عصر قاجار، سیدرضاحسینی ، پازینه، ۱۳۹۹
📌#تومان واژه ی ترکی ایغوری است به معنی ده هزار که در تقسیمات لشکری هر ده هزار سرباز تومان و فرمانده ی آنها #امیرتومان نامیده می شد. تا پیش از قاجار از این واحد پولی استفاده نمی شد. در دوره ی #مغول ده هزار دینار را برابر تومان می دانستند.
📌کسروی یک تومان مغول را برابر صدهزار تومان امروز می داند.
🪙تومان طلا اولین بار در زمان #فتحعلی_شاه_قاجار ضرب شد.
وزن آن در ۱۲۲۴ قمری (۱۱۸۸ شمسی) یک مثقال و یک ششم مثقال بود. در سال ۱۲۹۸ قمری در زمان #ناصرالدین_شاه، وزن طلای تومان کاهش یافت و ارزش آن برابر ده قران نقره یا ده هزار دینار شد. اما سکه ای به نام دینار وجود نداشت. در سال ۱۳۰۸ شمسی که آحاد پول ایران تغییر کرد، تومان به معنای ده #ریال شد که هنوز هم این لفظ رایج است.
📌در زمان فتحعلی شاه، سکه ی نقره ی جدید، یعنی "قران" متداول شد، که معادل یک دهم تومان و پنج عباسی یا بیست شاهی بود. در این زمان شاهی به صورت سکه ی مسی در آمده بود. بنابراین سه شکل سکه در ایران رایج بود:
🪙تومان های طلا،
🪙قران نقره
🪙و شاهی مسی.
ولی پول رایج سکه های نقره بود.
📌پول دوره ی قاجار تا اوایل دوره ی #پهلوی رایج بود. اما طلا پشتوانه ی پول نبود.
📌در سال ۱۳۰۸ شمسی طلا پشتوانه ی پول شد. مسکوک نقره ی یک ریالی به نمایندگی ریال طلا در کشور رایج و قران برچیده شد؛ مسکوک نقره، نیم ریالی، دوریالی و پنچ ریالی شد.
🖊#گردآورنده
#محسن_داداش_پور_باکر
۱۴۰۳/۰۷/۲۱
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3504
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
پژوهش اِدمُلّاوَند
#تپور
✍#طبرستان، #تبرستان، #تپورستان یا #تپوران به بخشی از سرزمینهای میان کوههای البرز و دریای مازندران اطلاق میشده است و از لحاظ جغرافیایی شامل استان مازندران و بخشهایی از گلستان و گیلان و شمالشرق استان تهران و سمنان کنونی بوده است.
📌پس از حمله مغول و مصادف با قرن دهم، نام #مازندران بر این سرزمین گذاشته شد. استرابون و برخی از رخدادنگاران دیگر از قوم تپور نام بردهاند. (۴۰پ.م-۴۰م.)
📌نام جایگاه نخستین سرزمین پَرَشی (پارسَه) در جنوب خاوری فلات ایران، باید از ریشۀ آریایی کهن «پَرَسو» به معنی «تَبَر، تَبَر رزمی» گرفته شده باشد. همدیس با این ریشه، واژۀ ایرانیِ «پارَسوَه (تَبَرداران)» است که واژۀ پارسَه از آن گرفته شده است. (چنانکه، نام «ساکسون» به معنی شمشیرداران است/جُنِیدی: نام «سکا» در این واژه دیده میشود/؛ سجادیه: سِمِتِر به معنای چاقو در جراحی، با واژۀ شمشیر ایرانی از یک ریشه است)
📌از سویی، گمان میرود واژۀ فارسی «تَبَر» (برگرفته از تَپَر، تَپَرَه - ارمنیِ «تَپَر») نیز، در پی جابجایی واک «ت» به پیش از «پ»، از ریشۀ «پَرَت» پدید آمده باشد. (سنجیده شود واژۀ پارسی باستانِ «پَرَثو»، آسیِ «فِرِت /پِرِت/»، خُتَنیِ «پَدَه، پَرَتَه» و تُخاریِ «پُرَت، پِرِت»)
📌بدین گونه، پیوند قومی تَپوران و سرزمین تَپورستان (تَبَرستان، به جنگلهایش شهرت دارد /تَبَر/)، با پَرَشیها و سرزمین پَرَشی آشکار میشود. نگارش ایلامیِ نام «دَپورائیپ /تَپور-ا-ایپ/» در نوشتههای تخت جمشید نیز برگرفته از «تَپورَه (تپوری)» است.
📌سرزمین «تِفرِر /تپرر، دپرر/» نیز که رامسس سوم (۳۱۵۰ سال پیش) از آن به نام خاستگاه سنگ لاجورد یاد کرده است، باید در پیوند با «دَپَرَه (کوه سنگ لاجورد)» در نوشتههای بابلی باشد، که هر دو نام برگرفته از همان ریشۀ ایرانیِ «تَپَر، تَپَرَه» بوده است. («دَبَرَه /دپره، تپره/» در نگارش ایلامیِ گلنوشتههای تخت جمشید)
📌منظور از سرزمین «تِفرِر» در متنهای مصری و «دَپَرَه» در متنهای بابلی، همان تَپور و تَپورستان (طبرستان) است. اگرچه در اصل، به خاستگاه قوم «تَپور» در خاور ایران اشاره میکند. (کهنترین ردپای سنگ لاجورد در مصر، به دوران پیشدودمانی -پیش از فرعونها- میرسد و از گورهای گِرزین یا دوران دوم نَقادِه - ۵۴۰۰ سال پیش - در مصرِ فرازین /جنوب/ به دست آمده است. با توجه به این نکته که، جایگاه یگانه کانسنگ لاجورد در جهان باستان، ایران بوده است)
📌در همین راستا، واژۀ هندوآریایی «پَرَسو، پَرسو (دنده، داس)» پس از تبدیل و جابجایی قاعدهمند واکها، به گونۀ فارسی نو «پَهلو (کنار - بغل)» در آمده است.
📌در نمودار زیر، تَپورها (مازندریها و گیلها) با دو نمایۀ نزدیک به هم MA و GI در شمال فلات ایران نشان داده شدهاند؛ و چنانچه دیده میشود، ایشان نیز مانند دیگر ایرانیان دارای ساختار ژنتیکی آسیایی غربی (ایرانی) هستند. (رنگ آبی فیروزهای)
این نمودار، برگرفته از پژوهش انستیتو پاستور فرانسه است که با همکاری مرکز مطالعات ژنتیک انسانی هدینگتون انگلستان، دپارتمان بیولوژیک ساپینزا از رم (ایتالیا) و دانشگاه آریزونا آمریکا انجام یافت.(کوینتانا - مورسی، ۲۰۰۴)
📌مسیر ژنتیکیِ حرکت پَرَشیها به سوی غرب و به ویژه تپورستان، بسیار روشن است. بدینگونه که، نمایههای BA، PA، KA و MK در مازندریها و نمایههای SI، GJ به طور ویژه در گیلها دیده میشود. اما نکتۀ جالب آنکه، خاستگاه مورد نظر پَرَشیها در جنوبخاوری فلات ایران، دقیقا همپوشان با گسترۀ فراوانی این نمایهها است.
📌کسانی میخواهند خاستگاه تپورها را به مناطقی در شمالغرب و یا شمالشرقِ دریای کاسپی نسبت داده، و بدون هرگونه دلیل علمی، خطسیرهای گوناگونی نیز برای آن رسم میکنند. اما دلیل روشن ژنتیکی مشاهده شده، به آسانی فرضیۀ زبانی مربوط به پیوند میان واژگان «پَرَت» و «تَپَر» را به اثبات میرساند.
📌از سویی، زمانی که سخن از سرزمین «مازندران» در شاهنامه به میان میآید، ذهنها به هر سَمتی روان گشته و بسیاری تلاش میکنند تا جایی برای مازندرانِ شاهنامه بیابند. اما گویا، سفرهای پیاپیِ «سام اژدهاکُش» از زابلستان به مازندران، برای کمکرسانی به آسیبدیدگان از فورانهای بیامان دماوند انجام میگرفته است. (۱۰۰۰۰ سال پیش)
📌سرزمین تحت سیطره مَزَنها، انساننماهای منقرض شده این سرزمین، در پیش از یخبندان چهارم از کابل تا آرارات گسترده بوده است. (مَزَن: بزرگ/ تفضلی)
-دانشنامه کاشان، ج۳
🖊#گردآورنده: مهردادایران مهر
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3731
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
﷽ن و القلم و ما یسطرون
📩شناسه ۱۴۰۳۰۹۲۴۱۳۱۱
💠#علما
[همواره نخبگان و علمای دین، یکی از مهمترین ارکان جامعه دینی و فرهنگ عامه بودند. تبیین نقش سازنده ی عرفا، مبلغین و علمای عامل در سلامت ایمان و دیانت مردم ضرورت دارد. بنحوی که این مقوله منتج به چگونگی شکلگیرى انقلاب اسلامى از طریق ابزارهاى جامعهپذیرى سیاسى با مدیریت و نقش آفرینی عالمان دین واضح و پذیرفته می شود. جمعیت روحانیت؛ این عالمان دین در کشور ایران همواره به عنوان مجموعه ی تاثیرگذار، راهبر بوده و در این مسیر پایدار و ثابت قدم است. محسن داداش پور باکر]
#ملاهادی_سبزواری
✍ملا هادی سبزواری فرزند میرزا مهدی در دوران سده ی سیزدهم هجری (۱۲۱۲–۱۲۸۹ هجری قمری) دانشمند علوم اسلامی و فیلسوف و عارف و شاعر و فقیه ایرانی است.
📌ملا هادی سبزواری در سال ۱۲۱۲ ق. در شهر سبزوار به دنیا آمد. پدر او حاج میرزا مهدی از تجار سبزوار و از خیرین آن شهر بود که مسجد و آب انبار متصل به هم واقع در کوچه «حمام حکیم» یکی از آثار به جا مانده از اوست. ملا هادی ۷ ساله بود که پدرش از دنیا رفت و سرپرستی اش را پسر عمه او ملاحسین سبزواری بر عهده گرفت.
📌ملاهادی ۸ سال داشت که به جمع محصلان علوم مقدماتی پیوست و در اوان نوجوانی ادبیات عرب را فراگرفت و در ده سالگی به همراه ملاحسین سبزواری راهی مشهد شده و در حوزه علمیه مشهد مشغول به تحصیل شد. او ده سال در کنار بارگاه امام رضا علیهالسلام به تحصیل پرداخت. سپس شهرت حکمای اصفهان او را برای تحصیل عرفان و فلسفه به اصفهان کشانید. حضور ملا هادی در حوزه اصفهان از روزی آغاز شد که وی در سفر حج از راه اصفهان گذر میکرد و چون هنوز موسم حج نبود مدتی در این شهر اقامت گزید.
📌حکیم ملا هادی با همه شخصیت علمی خویش روح بلندی داشت و زندگی را تنها از دریچه حکمت و فلسفه نمینگریست؛ به گونهای که گاهی همصحبتی با فقرا و همنشینی با طبقات دیگر جامعه را مغتنم میشمرد. زاهدانه میزیست و به اشراف و حتی شخص شاه نیز بیتوجه بود.
💌عناوین ایشان:
علامه دهر، حاجی، خاتم الفلاسفه، اعظم الفلاسفه، فقیه، حکیم سبزواری، استاد الحکما و المتالّهین
🖤وفات:
مرحوم حکیم سبزواری در عصر روز ۲۸ ذی الحجه سال ۱۲۸۹ قمری دار فانی را وداع گفت. پیکر مطهر آن عالم فرزانه با شرکت اقشار مختلف مردم سبزوار، تشییع شد و در بیرون دروازه سبزوار به نام دروازه نیشابور (معروف به فلکه زند) مدفون گردید. مرحوم میرزا یوسف فرزند میرزا حسن مستوفی الممالک وزیر اعظم ایران، در سال ۱۳۰۰ قمری آرامگاهی در آنجا احداث نمود که در اطراف صحن آن حجرههای متعددی برای سکونت زوار ساخته بودند.
📚آثار معروف:
وی مجموعهای از منطق، الهیات و طبیعیات، علم النفس و فقه را به صورت منظوم فراهم آورده و آن را شرح کرده است. این کتاب شرح المنظومه نام گرفته است.
برخی از آثار ایشان عبارتند از:
👇
اسرار الحکم،
النبراس فی اسرار الاساس (منظومه فقه و شرح آن)،
#منظومه حکمت و شرح و حاشیه زدن بر آن،
منظومه منطق و شرح آن،
الراح القراح،
مفتاح الفتاح و مصباح النجاح،
رسائل حکیم سبزواری،
شرح حدیث علوی،
دیوان اشعار،
الرحیق
📜این عالم وارسته غزلهای حکمی و عرفانی سروده است و در شعر «اسرار» تخلص میکرد.
گلچینی از اشعار عرفاتی ایشان بدین شکل است:
شورش عشق تو در هیچ سری نیست که نیست منظر روی تو زیب نظری نیست که نیست
ز فغانم ز فراق رخ و زلفت به فغان سگ کویت همه شب تا سحری نیست که نیست
نه همین از غم او سینه ما صد چاک است داغ او لاله صفت بر جگری نیست که نیست
موسی ای نیست که دعوی انا الحق شنود ورنه این زمزمهاندر شجری نیست که نیست
گوش «اسرار» شنو نیست وگرنه اسرار برش از عالم معنی خبری نیست که نیست
📚منابع پژوهش:
۱/گلشن ابرار، جلد ۱، زندگی نامه "حاج ملاهادی سبزواری" از سید حسین قریشی.
۲/شرح زندگانی حاج ملا هادی سبزواری، ولیالله اسراری، ص۱
۳/مطلع الشمس، ج ۳، ص ۹۸۴
۴/دیوان اشعار حاج ملا هادی سبزواری.
🖊#گردآورنده:
#محسن_داداش_پور_باکر
۱۴۰۳/۰۹/۲۴
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3871
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─