eitaa logo
پژوهش اِدمُلّاوَند
393 دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
212 فایل
🖊ن وَالْقَلَمِ وَمَايَسْطُرُونَ🇮🇷 🖨رسانه رسمی محسن داداش پورباکر پژوهشگراسنادخطی،تبارشناسی وفرهنگ عامه 🌐وبلاگ:https://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📩مدیر: @mohsendadashpourbaker 🗃پشتیبان: #آوات_قلمܐܡܝܕ 📞دعوت به سخنرانی و جلسات: ۰۹۱۱۲۲۰۵۳۹۱
مشاهده در ایتا
دانلود
📕مرور و تحلیلی بر متن اسناد در کتاب موقوفات جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی (گواهی بر نفوذ یک نهاد عام المنفعه در زندگی مردم ایران ) 📝مؤلف:محمد علی محمدی (م.ریحان) 🔎بازنگری: 📑تاریخ امضای نخستین سند چاپ‌شده در کتاب، اردیبهشت ۱۳۰۸، یعنی هفت سال پس از تأسیس سازمان است؛ و آخرین سند چاپ‌شده، تاریخ تیرماه ۱۳۸۱ یعنی هشتاد سالگی سازمان را بر تارک خود دارد. 📌پراکندگی موقوفات مورد اشاره و تنوع آنها نیز چشمگیر و الهام‌بخش است و حکایت از موفقیت سازمان در جلب توجه خیران به وقف ـ به ویژه در فضای قبل از انقلاب ـ و اثبات صداقت و صلاحیت خود برای پیگیری نیات واقفان در نقاط مختلف کشور دارد. 📌از حیث مقاصد  هم می توان ترکیب موقوفات مورد اشاره در کتاب میراث ماندگار را بسیار جالب دانست. کمک به بیماران و تأمین مصارف بیمارستان هلال احمر شهرستان ساری از درآمد موقوفات زراعی، چهارده باب مغازه و یک تیمچه، خلاصه ی پنج سند اول است که در سال‌های ۱۳۰۸ تا ۱۳۱۲ تنظیم شده اند. 📜وقف اول: 📌واقف اولین موقوفه حجت الاسلام حاج شیخ عبدالرحیم مجتهد رحمانی  است که خود در زمان تنظیم سند رئیس کمیسیون [امنای] بیمارستان و رئیس جمعیت شیر و خورشید ساری بوده است. در هنگام تنظیم سند همه ی اعضای کمیسیون [امنای] بیمارستان حضور ‌داشته‌اند و در  تصریح شده که 👈تولیت این موقوفه همواره و نسل به نسل بر عهده ی رئیس و اعضای هیأت امنا یا هیأت مدیره ی بیمارستان خواهد بود. در عین حال و از باب تأکید بر انحصار عایدات موقوفه به بیمارستان و اطمینان از تغییر مصارف آن، از ایالت جلیله [=استاندار] و رئیس وقت اوقاف و رئیس بهداری استان هم به عنوان ناظران امر نام برده شده است. 📌به این ترتیب واقف که در عین حال اولین تحویل‌گیرنده ی موقوفه است، دوره ی تولیت خود را نیز تنها تا زمانی که ریاست او بر کمیسیون مورد بحث به قوت خود باقی است قرار داده و هرگونه شائبه ی تمایل به حفظ اِشراف خود بر بیمارستان شهر را منتفی ساخته و در عین حال با ساده‌نویسی وقف‌نامه کوشیده است بهترین الگو را برای احتراز از پیچیده کردن اعمال خیر به همشهریان و مسؤولان همدوره ی خود و جانشینان ایشان عرضه کند. 📌در عین حال این جمله نیز در انتهای وقف‌نامه دیده می‌شود که با توجه به احوال روزگار واقف جای تأمل دارد:👈 «فَمَن بَدَّلَهُ من بَعدِ ما سَمِعَه فإنّما إثمُهُ علی الّذین یبَدِّلونَه». 📜واقف دوم: 📌واقف دومین موقوفه حاج محمد باقر تاجر ساروی است، اما سندی که در کتاب به چشم می‌خورد مصالحه‌نامه‌ای است که ورّاث وی با فروشندگان زمینِ معوض، برای جبران از دست رفتن زمین موقوفه امضا کرده‌اند؛ زیرا مورد وقف یک دانگ و نیم از قریه ی «کوچک‌سرا» بوده و پس از مرگ واقف همه ی این قریه به تصرف پهلوی اول در آمده است؛ لذا وراث واقف چاره را در این دیده‌اند که چهار هزار تومان معادل بهای مورد وقف را برای خرید اراضی بهتر، به نام 🏨بیمارستان ساری در اختیار بگذارند و بخشی از اراضی «گل چینی» و «سنگریزه» را خریداری و به تصرف وقفی بیمارستان [=شیر و خورشید] درآورند. 📌از این رو بعد از تمام توضیحات در پایان صلح‌نامه ی مزبور آمده است: «...معادل دو سهم و خمسِ سهم از نه سهم مشاع از کل شش دانگ قریتَین گل چینی و سنگریزه... متعلق به کمیسیون مریض‌خانه ی پهلوی [=شیر و خورشید] ساری که در همین انتقال نامچه برای 👈مریض‌خانه وقف شده که موافق مدلول وقف‌نامه ی مسجَّل در حاشیه [ی‌ سند]، عواید آن برای مصرف لوازم مریض‌خانه برسانند». 🌐http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2513 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavandܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه👇👇
📜وقف سوم: 📌حاج حسن تاجر عرب سومین واقف مورد اشاره ی کتاب نیز یک دانگ مالکیت هر یک از چهارده باب دکان و یک باب تیمچه ی واقع در 👈دروازه ی استرآباد ساری را ـ که تنها سه دانگ آنها در مالکیت وی بوده است ـ وقف مصارف مریض‌خانه ی شیر و خورشید ساری کرده، تا با نظارت کامل 👈حاکم وقت مازندران [=استاندار] و هیأت مدیره ی شیر و خورشید سرخ ساری، پس از کسر هزینه ی تعمیر موقوفات به مصرف مریض‌خانه برسد؛ و البته همان جمله که در انتهای سند اول بود در انتهای این سند هم به چشم می‌خورد؛ و این در واقع یادآور حضور و دخالت حجت الاسلام رحمانی، رئیس شیر و خورشید ساری و نقش وی در ترغیب واقف به عمل وقف و اصرار او بر رعایت کامل احتیاطات لازم، شاید از بیم طمع‌ورزی‌های درباریان و مقامات مقلد تجاوزگری رضا خان به اراضی ارزشمند است که حکایت‌های مفصل از آن در حافظه ی تاریخ معاصر ضبط است. 📌 البته این جمله را می‌توان در پایان بسیاری وقف‌‌نامه‌های دیگرِ همین دوران و قبل از آن نیز دید؛ و شاید گمان شود قید چنین نکته‌ای را که از بدیهیات شرعی امر وقف است باید از لوازم عقد وقف دانست. 📜وقف چهارم: 📌در سند چهارم، ورثه ی میرزا محمد خان سورتیجی ملقب به👈 اشجع الملک و در سند پنجم نیز یکی از خواهران وی اراضی و مراتعی [؟!] را که در مالکیت ایشان بوده برای مصارف مریض‌خانه ی ساری و در صورت انحلال آن برای «مطلق مصارف خیر در ساری» وقف کرده‌اند. 📌 سند اخیر را می‌توان مکمل سند ماقبل آن دانست. کیفیت مراتع مورد اشاره و چگونگی تملک شخصی آنها نیز نکته‌ای مستقل است که در جای خود و با مراجعه و بازدید و کسب اطلاع از کیفیت اراضی مذکور در حدود هشتاد سال پیش می‌توان دنبال کرد. 📜اسناد ۶ و ۷: 📌موقوفات سند ششم و هفتم یک باب خانه در خیابان فردوس شاهرود و یک باب خانه ی دیگر در مجاورت بیمارستان شهر هستند که عواید اوّلی صرف حمایت از بیماران می‌شود و خانه ی دوم به منظور توسعه ی بیمارستان تخریب می گردد. تاریخ این اسناد دی ماه ۱۳۱۴ و بهمن ۱۳۲۴ هجری شمسی است و شخص واقف 👈 ـ محمد عظیما ـ در عین حال بنیان‌گذار🏨 بیمارستان شهر نیز هست که در اختیار جمعیت قرار داشته، و امر نظارت و تعیین تولیت آن در انحصار واقف و ورثه ی وی نسل به نسل قرار داده شده است. 📜اسناد ۸،۹ و ۱۰: 📌اسناد هشتم، نهم و دهم، عمارتی بزرگ را همراه با رقباتی وسیع در روستاهای اطراف صومعه‌ و تعدادی قالی و قالیچه و یک عمارت دیگر در تهران و تعدادی سهام شرکت مخابرات ایران، دوازده باب مغازه و آپارتمان‌های بالای آنها و خانه ی دیگری در خیابان سعدی تهران تحت تولیت جمعیت قرار می دهند تا عواید آنها صرف نگهداری یتیمان، حمایت بیماران، اطعام فقرا، اقامه ی عزاداری های محرم و ماه مبارک رمضان و سایر امور ـ به تشخیص سازمان ـ گردد. نام واقف حاج علی آقا تاجر تهرانی معروف به👈 وینه با اصلیت اصفهانی است. بخش عمده ی مراتب وقف در متن وصیت‌نامه ی وی درج شده که سند هشتم مندرج در کتاب است. 📄وصیت‌‌نامه‌ای که پس از نام بردن دو نفر به عنوان وصی موصی تصریح می‌کند: «در صورت نبودن هیچ کدامشان، نماینده ی بنگاه شیر و خورشید سرخ جسد موصی را در حرم مطهر حضرت معصومه (س)... دفن نمایند»؛ و این درجه از اعتماد اگر قدر آن دانسته شود، عالی‌ترین سرمایه و قوی‌ترین پشتوانه ی چنین تشکیلاتی است. وصیت‌نامه همچنین تصریح می‌کند: 🏥«بنگاه شیر و خورشید سرخ حق «تبدیل به احسن» رقبات موقوفه را در صورت مقتضی دارد»، اما در ذیل آن یادآوری کرده است که: «مریض‌خانه ی مذکور در بالا [در متن وصیت‌نامه] به اطفال یتیم بی‌بضاعت اختصاص دارد و عواید موارد وقف مسطور به شرح مذکور باید فقط به مصرف آنها برسد». 🌐http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2513 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavandܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه👇👇
📄در سند نهم نیز که با تاریخ ده سال بعد از ، یعنی اول آبان ۱۳۲۷ است، از موقوفاتی جدید یاد می‌شود و می‌توان از این اقدام جدید نتیجه گرفت که واقف با توجه به نظارت مستقیم خود در طول ده سال، از عملکرد جمعیت نسبت به موقوفات قبلی رضایت کامل داشته است. 📄سند دهم تصویری از سند ثبتی مِلک ی مرحوم وینه است که به نام جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران به عنوان تولیت صادر شده، و تارخ ثبت آن ـ بیستم فروردین ۱۳۴۰ ـ را نشان می‌دهد که تا مدتی قبل از همین تاریخ در قید حیات بوده و بر عملکرد جمعیت نظارت داشته است. 📜سند ۱۱: 📌سند یازدهم به ملکی واقع در خیابان لاله زار نو اشاره دارد که عرصه ی آن وقفی بوده و اعیانی آن به صورت یک باب 👈درمانگاه در مقابل یک سر نبات زرد شهری از سوی آقای محمود وحید سعد در تاریخ بیست و پنجم تیر ۱۳۲۹ به نفع جمعیت شیر و خورشید سرخ تهران صلح شده است. بنا براین نمی‌توان تشخیص داد که جمعیت تا قبل از این تاریخ بر عرصه ی ملک مزبور تولیت داشته یا خیر. 📜سند ۱۲: 📌واقف سند دوازدهم در بهمن ماه ۱۳۳۰ آقای ابوالقاسم نجم اهل و ساکن خیابان کاخ [فلسطین] شمالی تهران، و موضوع وقف دو عمارت واقع در چاله‌میدان تهران برای احداث درمانگاه مستمندان به تولیت و تصدی شعبه ی مرکزی جمعیت است؛ و نام‌برده بدون اشاره به نسبت خود با مالک اولیه ـ که طبعاً از بستگان درجه اول وی بوده است ـ از جمعیت می‌خواهد بخشی از درمانگاه مستحدثه در را به نام مشار الیها ـ بانو شاهرودی ـ نام‌گذاری کند. 📜سند ۱۳: 📌همین واقف [آقای ابوالقاسم نجم] در وقف‌نامه‌ای دیگر ـ سند شماره ی سیزده کتاب ـ به تاریخ دو سال بعد، سه دانگ از شش دانگ یک دکان واقع در👈 عودلاجان را برای تأمین مخارج درمانگاه فوق الذکر وقف کرده و حق نظارت را برای خود و اولاد ذکورش نسل به نسل مقرر داشته است. 📜سند ۱۴: 📌سند چهاردهم نیز دارای صورت ظاهری صلح است، اما شروط ضمن عقد از جمله تعبیرِ «به قید حبس دائمی» به وضوح نشان می‌دهد هدف آن، وقف ملک مورد نظر به قصد توسعه ی پرورشگاه سیرجان بوده و ملاحظات ناگفته مثل محدودیت وکالت‌نامه ی وکیل مُصالح اصلی، موجب تمایل به عنوان صلح شده است. با تنظیم این سند در تاریخ دوازده آبان ۱۳۳۱، یک باب خانه به مالکیت پرورشگاه شیر و خورشید سرخ شهرستان سیرجان کرمان ـ که دارای شخصیت مستقل حقوقی است ـ درآمده است. مُصالح نیز آقای محمد ابراهیم سها به وکالت از👈 رستم ماونداد بوده است. 📄سند همچنین تصریح دارد که: «ضمن عقد مصالحه، آقای وکیل مزبور از طرف موکل، شرط شرعی و قانونی نمود به اینکه خانه ی مورد مصالحه را به هیچ عنوانی خرید و فروش قطعی انتقال ندهند و یا بخشش و صلح ننمایند». 📜اسناد ۱۵ و ۱۶: 📌سندهای پانزدهم و شانزدهم کتاب، و اقرارنامه‌ای است حاکی از وقف چند ملک زراعی و مالکیت دو قریه در حومه ی شهر میاندوآب و تکاب از سوی مرحوم حسن افشار و بازماندگان وی در سال ۱۳۳۲، که عایدات سالیانه ی آنها در زمان تنظیم وصیت‌نامه قطعاً بیش از ده هزار تومان [شاید معادل دویست میلیون تومان امروز] بوده است؛ 👇 📄زیرا در وصیت‌نامه می‌خوانیم: «لا اقل هر ساله ده هزار تومان از عایدات آن املاکات را به شیر و خورشید و غیره بپردازد...». 📜سایر وقفنامه ها: 📌سایر وقف‌نامه‌ها نیز به همین ترتیب املاک وسیع و پرارزشی را تحت تولیت این جمعیت و سازمان قرار می دهند که از آن میان [می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:] ۱/ درمانگاهی در محله ی دربند شمیران، ۲/ده‌ها قریه و باغ و مزرعه در استان های کرمان و ، ۳/چند حمام و آب‌انبار و رخت‌شوی‌خانه و گاراژ و چند چاه و قنات، چند پرورشگاه و بیمارستان و بنگاه خیریه، ده ها خانه ی مسکونی و مستغلات دیگر در نایین، ، سیرجان، لنگرود، نیشابور، تهران، ، قم، اراک، تکاب، کرمان، مراغه، میاندوآب، کرج، خسروشهر و شبستر، خوی، زنجان، مشهد، آبادان، رفسنجان، شوش، فریدون کنار، شیراز، اردبیل، سرعین، زرین شهر، باغ بهادران و اردکان اشاره کرد. 👇 📑که واقفان [موقوفات مزرور] آنها پزشک، مهندس، کشاورز، خانه‌دار، تاجر و کاسب هستند. 📑در برخی وقف‌نامه‌ها نیز شاهد تأکید برخی از خانواده‌های شهدای دفاع مقدس، بر ذکر نام شهید خود به عنوان هستیم. 🌐http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2513 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavandܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه👇👇
📜مصارف موقوفات: 📌اهداف و مقاصد وقف و مصارف عایدات موقوفات مزبور نیز علاوه بر آنچه قبلاً اشاره شد، شامل موارد زیر است: ●تأسیس پرورشگاه، ●مصارف خیر به معنی عام، ●توسعه و تأسیس بیمارستان و درمانگاه و داروخانه، ●تعمیر مسجد، ●پرداخت حقوق امام جماعت و خادم و مؤذن مسجد، ●تأمین داروی مجانی برای فقرا، ●خدمات و مأموریت‌های جاری هلال احمر، ●تأسیس زایشگاه و اورژانس، ●ایجاد بخش‌های امراض ریوی و قلبی و چشم و فلج اطفال، ●تأمین خاکه و ذغال مصرفی زمستان فقرا، ●تأمین امکانات برای دانش‌آموزان مستمند، ●خرید کفش و لباس برای کودکان یتیم و بی‌سرپرست یا بدسرپرست، ●تأسیس مؤسسات فرهنگی به تشخیص سازمان، ●هزینه‌های کفن و دفن مردگان، ●نگهداری و مدیریت مؤسسات مختلف درمانی و خیریه و آموزشی، ●تأسیس آزمایشگاه، ●روضه ی حضرت زهرا، ●رسیدگی به امور زندگی مساکین و ابن السبیل ●و حمایت دانشجویان فقیر است؛ 📌و در تعداد قابل توجهی از اسناد، ضمن تعیین مسؤول هلال احمر محل به عنوان👈 متولی، تأکید شده است که وی حق تولیتی دریافت نخواهد داشت؛ و هرگاه امکان عمل به نیتِ تصریح‌شده ی وقف نباشد، می‌تواند به تشخیص خود عواید یا اصل موقوفه را به امور دیگری اختصاص دهد. 👈به عنوان مثال بانو بدر الملوک رهبری در وقف‌نامه ی خود ـ سند شماره ی بیست و یکم کتاب ـ به تاریخ اول خرداد ۱۳۳۵، خانه‌ای واقع در خیابان شاه آباد [=خیابان جمهوری اسلامی] تهران روبروی سقاخانه ی آیینه را با عنوان کلی👈 «جهت تأسیس امور خیریه» و با توضیح «بنا به مقتضیات و حوایج وقت جمعیت» وقف کرده و خواسته است که از مرحوم هدایت قلی رهبری [احتمالا پدر مشارٌ الیها] در موقوفه نام برده شود. 📜سند ۳۲: 🟢همچنین محمد صادق شفیع زاده واقف موقوفات موضوع اسناد سی و دوم تا سی و نهم کتاب، که همگی با احداث، تجهیز، توسعه و تأمین هزینه‌های بیمارستان «شفیع‌زاده»ی 📍بابل مرتبط است، 📑در متن هر سند به نحوی لذت روحانی خود را از پیش‌قدم شدن در این امر ذکر می‌کند؛ و سرانجام چون توانایی خود را بر اثر بیماری ریوی از دست می‌دهد، 📜سند ۳۹: 📌در سند شماره ی ۳۹، قائم مقامی تولیت موقوفات را در حیات خود به جمعیت می‌دهد و انگیزه ی خود را نیز این‌چنین بیان می‌کند: 📄 «...ایجاب می‌نمود اداره ی امور موقوفه به کسی سپرده شود که مورد اعتماد کامل بوده و صلاحیت تامه داشته باشد...». 📜سند ۴۸ و ۴۹: 📌موقوفه ی جالب بعدی بیمارستان فاتح کرج است که موضوع اسناد شماره ی ۴۸ و ۴۹ است و آن را مرحوم حاج محمد صادق فاتح وقف کرده است. واقف در سال ۱۳۴۰ تولیت آن را به خود و سپس به رئیس هیأت مدیره ی شرکت «آبادانی جهان» و رئیس هیأت مدیره ی «جهان چیت» اختصاص داده تا بتوانند از درآمد شرکت نیز به تحقق اهداف وقف‌نامه کمک کنند، اما نظارت را به جمعیت واگذار می‌کند که شرح آن را عیناً در وقف‌نامه ی تنظیمی مرور می‌کنیم: 👇 📄 «و نظارت در حسن انجام امور و مصارف موقوفه با هیأت مدیره ی جمعیت شیر و خورشید سرخ مرکزی تهران است». 🟣نکته ی مهم دیگر در این اسناد، رعایت دقت‌های حقوقی است که موجب شده تقریباً هیچ یک از موقوفات 🏥هلال احمر از حیث نحوه ی تأمین هزینه‌های نگهداری و تعمیر و ترمیم خود بلاتکلیف و دچار ابهام نباشند. 👇 📌در برخی وقف‌نامه‌ها نیز ترکیبی از رئیس جمعیت هلال احمر محل، نزدیکان واقف و معتمدان محلی به عنوان هیأت نظارت تعیین شده‌اند و گاه مسؤولیت و تولیت امور موقوفه به استاندار یا شهردار محول شده است. 🌐http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2513 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavandܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه👇👇
📜سند ۶۱: 📌مناسب است به برخی دیگر از اسناد جالب کتاب میراث ماندگار نگاهی بیفکنیم. به عنوان مثال در سند شماره ی ۶۱ (صفحات ۳۷۶ و ۳۷۷) که واقف آن حاجیه خانم ننه کاظمی اهل ابهر زنجان بوده‌ است فهرست موقوفات به قرار ذیل احصا گردیده است: ۱/ شش دانگِ یک قطعه باغ انگوری؛ ۲/ سه دانگ مشاع از شش دانگ یک قطعه زمین زراعی؛ ۳/ دو دانگ مشاع از شش دانگ یک قطعه زمین زراعی؛ ۴/ شش دانگ یک قطعه زمین زراعی؛ ۵/ پنج سیر و سه هشتم سیر مشاع از ۲۴۰ سهم قنات امام جمعه و اراضی آن؛ ۶/ شش دانگ یک قطعه زمین زراعی؛ ۷/ شش دانگ یک قطعه زمین زراعی؛ ۸/ سه دانگ مشاع از شش دانگ یک قطعه زمین زراعی؛ ۹/ شش دانگ یک قطعه زمین زراعی؛ ۱۰/ شش دانگ یک قطعه زمین زراعی؛ ۱۱/ چهل و پنج ساعت آب از چشمه‌سار؛ ۱۲/ یازده ساعت آب از قنات خونین‌آب؛ 📌به این ترتیب مساحت اراضی و باغات وقف شده تنها طی همین یک سند بالغ بر صدها هزار متر مربع است که عواید همه ی آنها به تأمین داروی مورد نیاز فقرا اختصاص یافته است. 📜سند ۸۸: 📌سند جالب دیگر، وقف‌نامه ی بانو «شکار آزرمی واحد» اهل مراغه، مندرج در صفحات ۳۸۷ و ۳۸۸ کتاب به عنوان سند شماره ی هشتاد و هشتم است. به موجب این سند، در تاریخ بیست و ششم آبان ۱۳۶۴، بانوی مذکور خانه‌ای را به جمعیت هلال احمر مراغه منتقل می‌کند تا پس از فوت واقف «به هر ترتیب که 🏥جمعیت هلال احمر صلاح بداند به نفع فقرا و مستضعفین استفاده نماید». 👇 📌متن این سند گویاست که خانه ی مورد وقف تنها سرپناه این بانوی شصت ساله بوده، و اختیار تامّی که از حیث تعیین نوع استفاده از ملک به هلال احمر می‌دهد، ✨بازتابی از رابطه ی اعتقادی او با هلال احمر به عنوان یکی از نهادهای مأمور حمایت از مستضعفین در نظام 🇮🇷جمهوری اسلامی است. 👇 📜سند ۸۹: ➕همین رابطه ی اعتقادی را به نوعی دیگر در وقف‌نامه ی آقای علی خوش‌رفتار ـ سند شماره ی ۸۹ ـ می‌توان دید که در تاریخ بیست و یکم اسفند ۱۳۶۴، ضمن وقف چهار قطعه زمین به مساحت مجموع ۱۰۳۳ متر مربع در قم، تصریح می‌کند: 👇 📄 «وقف دائمی و ابدی نمود.... جهت احداث واحدهای اداری و آموزشی و درمانی و فرهنگی جمعیت🏥هلال احمر شهرستان قم، و تولیت آن را قرار داد با جمعیت هلال احمر شهرستان قم؛ و هیچ یک از ادارات و ارگان‌های دولتی و نهادهای انقلابی حق مداخله و تصرف در مورد وقف ندارند». 📜سند ۹۰: 📌اما شاید جالب‌تر از همه ی اینها، شریک شدن هلال احمر با 🕌آستان قدس رضوی به موجب سند شماره ی ۹۰ کتاب در منافع موقوفه ی آقای دکتر علی حاج صادقی در سیرجان است. 📌موقوفه ی ایشان به تاریخ دوازدهم اسفند ۱۳۶۸ مبلغ یک میلیون تومان وجه نقد است که یک‌عُشر منافع سالانه ی آن را وقف آستان قدس رضوی، یک‌عُشر دیگر را وقف هلال احمر سیرجان برای هزینه‌های خدمات بهداشتی و درمانی، و یک‌عُشر را نیز وقف👈 بیمارستان امام رضای سیرجان کرده و از آستان قدس رضوی به عنوان تولیت موقوفه خواسته است هر سال پس از عمل به وقف، باقی‌مانده ی منافع را به اصل مبلغ وقف‌شده اضافه و در حساب سپرده بلند مدت منظور نماید تا اصل موقوفه و منافع آن همواره در حال تزاید باشد. 👇 📄در صدر وقف‌نامه به نیت واقف این گونه اشاره شده است: «حرفه ی پزشکی حرفه‌ای شریف و معنوی است و رابطه ی مادی بین پزشک و بیمار به معنویت این حرفه ی مقدس لطمه زده و خواهد زد. به امید از میان برداشته شدن رابطه ی مادی موجود بین پزشک و بیمار. الحمد لله الواقف علی الضمائر...». 👇 📄در ذیل وقف‌نامه نیز اختیار مصرحی به تولیت موقوفه داده شده که شیوه ی نگارش آن قابل تأمل است: «در هر یک از موارد اجرای عمل به وقف و در هر زمان که به واسطه ی موانع و معاذیر شرعی و قانونی اجرای شرایط وقف متعذر گردد، متولی و مجری با احراز محل انسب به نیت واقف، مجاز به اجرای آن خواهد بود». 🌐http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2513 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavandܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه👇👇
📜سند ۹۱: 📌اشاره شد که برخی اسناد مندرج در کتاب میراث ماندگار مزین به نام و یاد شهیدان است؛ از این جمله باید به سند شماره ی ۹۱، موقوفه ی خانواده ی 🌷شهید احمد درویش سلطانی در روستای احمد آباد سیرجان اشاره کرد که شامل همه ی اموال غیر منقول باقی‌مانده از شهید ـ یعنی: یک ملک مسکونی روستایی و دو قطعه باغ پسته با سهم مرقوم از موتور آب ـ است و در وقف‌نامه آمده که عواید آنها باید صرف مراجعین بی‌بضاعت درمانگاه شهید احمد سلطانی شود. 📄در پایان سند نیز قید شده است: «پرداخت هزینه‌های ضروری و خرید تجهیزات و توسعه ی آن مرکز از محل موقوفه بلامانع است». 📜سند دیگر: 📌سند قابل توجه دیگر، یک تعهدنامه ی مندرج در صفحه ی ۴۰۱ کتاب است که طی آن جمعیت هلال احمر سیرجان به عنوان متولی موقوفاتِ👈 خانم فاطمه ی دهیادگاری، به وی تعهد می‌دهد پس از فوت او، تا پنج سال هر سال یک گوسفند به نیت مشارٌ الیها در روز عید قربان ذبح کند. 👇 📌این گونه تعهدات، گواه شعاع نفوذ جمعیت هلال احمر در حریم اعتقادی مردم است که می‌تواند به عنوان پشتوانه‌ای مناسب برای ترویج وقف و تنوع بخشیدن به موضوعات آن مورد بهره‌برداری قرار گیرد و کارنامه ی خدمات امدادی، حمایتی و فرهنگی جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی را کامل‌تر و درخشان‌تر کند. 📜اسناد ۹۸ و ۹۹: 📌اسناد نود و هشتم و نود و نهم کتاب میراث ماندگار نیز مجموعاً از وقف چهار دانگ از خانه ی معروف به «خانه ی چهار میرزایی» در اردکان به نام 🌷شهید محمود صحرایی حکایت می‌کند که با توجه به ویژگی‌های این خانه ـ به عنوان بخشی از میراث فرهنگی شهرستان اردکان ـ در پایان هر دو وقف‌نامه می‌خوانیم: 👇 📄 «بیع وقف جایز نیست مگر آنکه انتفاع از آن ممکن نباشد، یا عمران آن متعذر باشد». 📘نمایه ی اسناد که شامل فهرست اشخاص حقیقی و حقوقی و فهرست اماکن است، با دقت تمام در انتهای کتاب و قبل از تصاویر موقوفات درج شده است. 📘از میان تصاویر کتاب می‌توان به تصویر مجسمه ی👈 دکتر علی حاج صادقی در خیابانی به نام وی در سیرجان اشاره کرد که یادآور خدمات و نقش معرفتی این پزشک اهل لنگرود به مردم سیرجان و روستاهای آن، از آغاز مهاجرت و سکونت در سیرجان تا پایان عمر اوست. 📌بسیار پسندیده خواهد بود اگر چاپ‌های بعدی کتاب علاوه بر اسناد سایر موقوفات هلال احمر، دربردارنده ی گزارشی از وضعیت کنونی موقوفات و نوع روابط جمعیت با واقفان و بازماندگان ایشان باشد تا از این رهگذر پویایی پیوند جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران با زندگی اعتقادی اقشار مختلف جامعه مورد تأکید مجدد قرار گیرد. 🌐http://wikikhair.org/fa/index.php?title=%D9%85%D9%88%D9%82%D9%88%D9%81%D8%A7%D8%AA_%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%AA_%D9%87%D9%84%D8%A7%D9%84_%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%B1_%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C_%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C_(%DA%AF%D9%88%D8%A7%D9%87%DB%8C_%D8%A8%D8%B1_%D9%86%D9%81%D9%88%D8%B0_%DB%8C%DA%A9_%D9%86%D9%87%D8%A7%D8%AF_%D8%B9%D8%A7%D9%85_%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%86%D9%81%D8%B9%D9%87_%D8%AF%D8%B1_%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C_%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86_) 🌐http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2513بازنگری: ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ❅𖣔༅═─ @edmolavand ܐܡܝܕ 🌐http://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
1⃣مقدمه 🗓تاریخ : پنجشنبه، ۱۴ آذر ۱۳۸۷ 📜وقفنامه‏ ی سه دیه در کاشان 📌متن عربی وقف نامه‏ ی سه دیه در کاشان از وقف نامه های قدیمی به زبان عربی است. 📌نقل از فرهنگ ایران زمین جلد چهارم (۱۳۳۵). 📄 وقفنامه‏ ای که درین جا به چاپ می‏رسد و متأسفانه قسمتی از آن در دست نیست، در سال ۱۳۳۴ در شهر کاشان به دست آمده است. مالک آن 👈میرابی به نام سید حسین از محله‏ ی سلطان میر احمد (در شهر کاشان) است. 👈و به شرحی که به آقای سید خلیل الله فقیه، از علمای محترم کاشان، اظهار داشته‏ اند این سند در محفظه ‏ی آهنی بوده و در میان گوری به هنگام ویران کردن خانه‏ ی سید حسین به دست آمده است. 📄موضوع این وقفنامه چنانکه ملاحظه می‏شود عبارت است از وقفیت سه دیه کاشان (بیدگل، هراسکان (۱)مختص آباد به منظور آنکه از محل عواید آنها مصارف مختلف دار السیاده‏ ی شهر مزبور که جز بجزء در متن وقفنامه مذکور است تأمین شود. 🗓تاریخ تنظیم وقفنامه چنانکه در متن آن دیده می‏شود ۱۵ رمضان سال ۷۰۳ هجری در عهد پادشاهی غازان خان و در زمان وزارت خواجه سعدالدین محمد ساوجی است و جمعی از معاریف و رجال آن عهد مثل خواجه رشیدالدین فضل الله و مجدالدین اسمعیل شیرازی و تاج‏الدین علیشاه و حسین دامغانی و دیگران صحت این وقف نامه را شهادت داده‏اند. 📄نسخه‏ای که اکنون ازین وقفنامه (بشکل طومار در نه قطعه باندازه‏ی ۱۸ ضربدر ۲۹۰ سانتیمتر) به دست داریم سوادی است از روی نسخه‏ای که ظاهرا سواد اولی از اصل وقفنامه بوده است.مطابقت سواد با اصل را ۲۳ تن گواهی کرده بوده‏اند. 📌چون این سند از جهت تاریخی مفید فوایدی چند می‏باشد، به خصوص از این نظر که تاریخ موقوفات را روشن میکند و نشانی است از اینکه در شهر کاشان در قرن ۸ دار السیاره‏ای بوده و ۳ دیه معروف کاشان وقف بر آن بوده است به چاپ میرسد. 📌در چاپ رعایت آن شد که شکل نوشتن وقفنامه تا حدود و میزانی که مقدور بود عینا حفظ شود. در پایان..... ✍ایرج افشار-۱۳۳۵/۰۳/۰۳ 🌐https://rasekhoon.net/article/amp/show/121401/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 🌐http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2551 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📚ܐܡܝܕ 💥 @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
1⃣مقدمه 🗓تاریخ : پنجشنبه، ۱۴ آذر ۱۳۸۷ 📜وقفنامه‏ ی سه دیه در کاشان 📌متن عربی وقف نامه‏ ی سه دیه در کاشان از وقف نامه های قدیمی به زبان عربی است. 📌نقل از فرهنگ ایران زمین جلد چهارم (۱۳۳۵). 📄 وقفنامه‏ ای که درین جا به چاپ می‏رسد و متأسفانه قسمتی از آن در دست نیست، در سال ۱۳۳۴ در شهر کاشان به دست آمده است. مالک آن 👈میرابی به نام سید حسین از محله‏ ی سلطان میر احمد (در شهر کاشان) است. 👈و به شرحی که به آقای سید خلیل الله فقیه، از علمای محترم کاشان، اظهار داشته‏ اند این سند در محفظه ‏ی آهنی بوده و در میان گوری به هنگام ویران کردن خانه‏ ی سید حسین به دست آمده است. 📄موضوع این وقفنامه چنانکه ملاحظه می‏شود عبارت است از وقفیت سه دیه کاشان (بیدگل، هراسکان (۱)مختص آباد به منظور آنکه از محل عواید آنها مصارف مختلف دار السیاده‏ ی شهر مزبور که جز بجزء در متن وقفنامه مذکور است تأمین شود. 🗓تاریخ تنظیم وقفنامه چنانکه در متن آن دیده می‏شود ۱۵ رمضان سال ۷۰۳ هجری در عهد پادشاهی غازان خان و در زمان وزارت خواجه سعدالدین محمد ساوجی است و جمعی از معاریف و رجال آن عهد مثل خواجه رشیدالدین فضل الله و مجدالدین اسمعیل شیرازی و تاج‏الدین علیشاه و حسین دامغانی و دیگران صحت این وقف نامه را شهادت داده‏اند. 📄نسخه‏ای که اکنون ازین وقفنامه (بشکل طومار در نه قطعه باندازه‏ی ۱۸ ضربدر ۲۹۰ سانتیمتر) به دست داریم سوادی است از روی نسخه‏ای که ظاهرا سواد اولی از اصل وقفنامه بوده است.مطابقت سواد با اصل را ۲۳ تن گواهی کرده بوده‏اند. 📌چون این سند از جهت تاریخی مفید فوایدی چند می‏باشد، به خصوص از این نظر که تاریخ موقوفات را روشن میکند و نشانی است از اینکه در شهر کاشان در قرن ۸ دار السیاره‏ای بوده و ۳ دیه معروف کاشان وقف بر آن بوده است به چاپ میرسد. 📌در چاپ رعایت آن شد که شکل نوشتن وقفنامه تا حدود و میزانی که مقدور بود عینا حفظ شود. در پایان..... ✍ایرج افشار-۱۳۳۵/۰۳/۰۳ 🌐https://rasekhoon.net/article/amp/show/121401/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 🌐http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2551 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📚ܐܡܝܕ 💥 @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
2⃣ 📜وقفنامه: {{لا شان و بستان سرای شمس‏الدین الهم [زری (ظ)] ابن ملسه (کذا) و ورثة حسام‏الدین الخراسانی و المسجد و الدار المعروفة بسرای کاملی للصدر تاج‏الدین الحسن بن النجیب المشرف (۲) و بستان رصاصی و الشارع الکبیر و الیه الباب و سماها «دار السیادة» لتکون مسکنا لهم و مأوی و وقف عاما جمیع قریة بیدگل و قریة هر اسکان و قریة مختصاباد و هذه - القری الثلاثة هناک مشهورة معروفة مستغنیة عن ذکر التحدید و التوصیف غنیة عن زیادة الشرح و التعریف لشهرتها بهذه الاسامی بین اهالیها و عین ان یستغلها المتولی و یستنمیها و یصرف حاصلها بعد عمارة الموقوفات و ما یحتاج الیها من اجرة الاکرة و ثمن البذور و ترتیب العوامل و سایر ما بجدی فی استقرارها الی عمارة رقبة البقعة الموقوف علیها المسماة بدار السیادة و تزیین البقعة و ترتیب ما یحتاج الیها و یعتاد مثلها من الفرش و آلات الطبخ و الشمع و البرز و رعایة زیادة الترتیب فی اللیالی المتبرکة یصرفها الی ما یأتی شرحه من المصالح و المرتزقة و امرا المتولی ان یعین للبقعة من السادة اماما و معلما ان یعلم اطفال السادة و مؤذنا و خمسة انفس من الحفظة المواظبین علی تلاوة کلام الله تعالی فیها و فراشا و بوابا و سقاء و مطبخیا و مرتبا یقوم بتحصیل حوائج المطبخ و توظف فی کل سنة للامام مائة دینار رایج و للمعلم مائة دینار و لکل من الباقین ستین دینارا رایجا و یرتب خمسة و عشرین نفسا من السادة الفقراء المتسمین بالصلاح و السداد المقتضین لقبول شهادتهم شرعا یقیمون فی البقعة و یشتغلون بالعبادة و هذه الشریطة مرعیة فی کل المرتزقة و العملة مقیدة لا ستحقاقهم لها و یوظف لکل من المقیمین فی کل سنة عشرین دینارا رایجا و ان یصرف الی المسافرین المجتازین بالبقعة فی کل یوم من الخبز و الادام ما یساوی سبعة دنانیر و نصف دینار بحیث یکون فی کل سنة الفی دینار و سبعمائة دینار و یعطی اربعمائة نفر من المجتازین بها فی کل سنة لثمن الخفاف الف دینار و مأتی دینار لکل نفر ثلثة دنانیر رایج و یصرف الی عشرین طفلا فقیرا من السادة المشتغلین بتعلم القرآن و شرایع الاسلام ستمائة دینار رایج لکل طفل فی کل سنة ثلثون دینار و تصرف الی تزویج بنات السادة الفقیرات اللاتی لا یملکن ظاهرا ما یکفیهن و یفی بحاجتهن فی کل سنة الف دینار یصرفه الی عشرین نفسا منهن لکل واحدة خمسون دینارا، و یصرف الی تجهیز موتاهم فی کل سنة ستون دینارا لعشرة انفس منهم لکل واحدة ستة دنانیر، و یصرف الی مصالح مرضاهم و تداویهم لثمن الادویة و الاشربة فی کل سنة سبعمائة و اربعون دینارا و الی طبیب یقوم بتداویهم مائة دینار و الی خادم یقوم بمصالح المرضی ستون دینارا کل ذلک من الدنانیر الرایجة التی دینار منها عبارة عن سنة دراهم فضة یعرف بطلغم و عین للمتولی الذی یقوم مصالح البقعة ملاحظة الاوقات و لمن ینوب عنه بالمصالح المذکورة فی کل سنة الف دینار رایج یرتب من ذلک اجرة نایبه، و یصرف الباقی الی مصالحه نفسه و قد فوض الولایة فی ذلک اجرة نایبه، و یصرف الباقی الی مصالحه نفسه و قد فوض الولایة فی ذلک الی المرتضی الاعظم الصاحب المعظم قدوة الوزراء و الاکابر فی الامم صنو دوحة النبوة و قنو روضة الکرم و الفتوة نقیب النقباء جلال - الملة و الدین مرتضی بن السید المعظم السید ضیاء الملة و الدین محمد ابن السید السعید تاج الملة و الدین محمد الحسینی الراوندی الکاشی زاد الله قدره و برت بالخیرات عصره ثم الی الارشد من اولاده ثم من اولاد اولاده ما تناسلوا و تعاقبوا بطنا بعد بطن ثم الی من یتولی امور السادة فی تلک البلدة شرعا لیس لمتولی اوقاف المملکة و متصرفها التعرض لهذه الموقوفات بوجه من الوجوه لا باسم العشر و الفرع و لا بغیره من - الاسباب هکذا صدر الوقف و الاشهاد تقربا الی الله تعالی و رسوله المختار و آله الابرار لیکون للسلطان الواقف اعلی الله امره و تقبل منه خیره و للساعین فی هذا الامر و المجتهدین فی اتمامه و استیفائه وسیلة الی الله و رسوله یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا و ما عملت من سوء تودلو ان بینها و بینه امدا بعیدا و یحذرکم الله نفسه و الله رؤف بالعباد و حسبنا الله تعالی وحده و صلی الله علی من لا نبی بعده‏ محمد و آله و صحبه و من اتبعه بالاحسان الی یوم الدین. ادامه👇👇
3⃣ادامه👇👇 هکذا صدر عن الوکیل الواقف الاقرار بین یدی و اقیمت البینة المرقومة علی الوکالة فتولیت الاشهاد بجمیع ما اقتضاه الشرع من اقامة هذا الحجج و انفاذ موجبه و الله الموفق و المعین کتبه اسمعیل بن یحیی ابن اسمعیل و تاریخ ذلک منتصف رمضان سنة ثلاث و سبعمائة و الحمد لولیه و الصلوة علی نبیه و آله و صحبه اجمعین [سجل قاضی القضاة مجد الملة و الدین شیرازی] صدر عنی بالاذن المطاع و الاوامر العلیة السلطانیه الایلخانیة لا زالت نافذا کتبه العبد محمد الساوجی بخطه فی مورخه حامدا مصلیا مستغفرا [وزیر حضرت سلطانی] کذلک شافهنی بذلک فاجریت اعترف بذلک ید قدره الامر علی ما اجراه مسئولا و جلاله شهد بذلک و کتبه عبدالله بن عمر بن محمد بالو کالة الصادرة عن الحضرة الایلخانه التبریزی فی السابع عشر من شهر رشیدین بن الطبیب، کتبه بخطه فی مورخ‏ الصفر سنة اربع و سبعمائة معتصما حامدا و مصلیا بالله (خواجه رشید) (سجل مولانا مجدالدین کاتب تبریزی کی قاضی است) هو الحق بموجب ما حرره و مقتضی ما قرره قاضی قضاة الاعظم افضل علماء العالم اکمل ائمة بنی آدم مجد الملة و الدین رکن الاسلام و المسلمین ناصح الملوک و السلاطین اسمعیل بن یحیی ادام الله معالیه، شافهنی فنفذت و امضیت حسب مقرره من اوله الی آخره و اشهدت به کتبه ابوبکر بن احمد بن ابی غسان و ذلک فی التاریخ المسطور و الحمدلله رب العالمین و صلی الله [علی] محمد و آله صحبه اجمعین [مولانا شمس‏الدین بن مولانا السعید فخرالدین ابی غسان فالی الشیرازی] شهد بذلک و بالوکالة الصادرة عن الحضرة الا بلخانیة السلطانیة خلد ملکه اضعف عبادالله تعالی حسن بن علی المنجم اصلح الله اعماله فی مورخه [خط خواجه سعدالدین حسن پسر مرحوم خواجه فخرالدین منجم] لمولی الاعظم اعز الله انصاره اشهدنی بشهادة العبد الضعیف، کتبه محمد بن علی وکالته الصادرة عن الحضرة برهان الطالقانی حرره بخطه الایلخانیة خلد الله سلطانها و بجمیع (خط ملک ناصرالدین غرجستانی نایب ما کتب فی هذه الوثیقة الوقفیة حرره امیر بزرگی سوزین لماقا) العبد الاصغر حسن بن المرتضی ابن الحسن بن محمد الحسینی الورامینی شهد بما فیه العبد الضعیف داود شاه بخطه فی اوائل شوال سنة ثلاث و ابن محمد الحافظ و کتبه بخطه سبعمائة حامدا لله تعالی و مصلیا و مسلما (خط امیر داود شاه بینکچی مغول نویس) علی نبیه و ولیه علیهما و علی آلهما (خط ملک فخرالدین ری) بشهادة العبد الضعیف، کتبه محمد بن محمود القزوینی [خط خواجه عمادالدین کی مستوفی ممالک و الغ بیتکچی دیوان اعلی است] شهد مسعود بن محمود بن علی عالی الاشهاد الصادر عن علیا حضرة المولی الاعظم الامام الاعدل الاعلم افضل ائمة العالم مقتدی الحا - [ئرین من] بنی آدم شافعی الزمان مجد الحق و الدین قاضی قضاة المسلمین اعلی الله شأنه و اعز انصاره و اعوانه کتبه بخطه فی تاریخه حامدا مصلیا [خط مولانا معین الدین فالی شیرازی] و عبد الکریم ابن ابی مسلم اسعد بن ابی مسلم باشهاده العالی المولوی نشهد اعلاه الله تعالی و ضاعف جلال المولی المسند الیه فی ذی حجة حجه ثلاث و سبعمائة [مولانا روح الدین اقلیدی شیرازی] و نشهد ایضا علی الاشهاد العالی زید اشهدنی مولائنی والدی الحاکم علا اعلاه اصغر عباد الله ابن الرئیس العادل المشار الیه اسبغ الله ظلاله علی الیزدی خطه بخطه حامدا مصلیا محرره الشریف زید شرفا و انا الراجی مستغفرا عفو الله تعالی و غفرانه احمد بن [مولانا نظام‏الدین یزدی] عبد الله ابن عمر بن محمد الکاتب بشهادة العبد الضعیف الحسین بن حرره بهطه فی السابع عشر من صفر احمد بن محمد الدامغانی فی مورخه سنة اربع و سبعمائة هجریة (خط خواجه شمس‏الدین حسین نایب (مولانا فخرالدین پسر مولانامجد - خاتون معظمه تلفان خاتون دامت عظمتها[الدین کاتب تبریزی کی قاضی است) المولی المقر الوکیل اعز الله انصاره اشهدنی بما فی طی هذه الکتاب و انا العبد الضعیف الراجی نعمة ربه الغنی یحیی بن جلال الحسینی حامد اله تعالی و مصلیا علی نبیه و آله الطاهرین اجمعین [خط امیر ناصرالدین یحیی پسر امیر جلال‏الدین تورا] بشهادة العبد حمزة بن الحسن بن محمد الحسینی بخطه [سید صدرالدین حمزه دفتر دار دیوان بزرک] بشهادة العبد حسین بن علی بن محمد الشافعی بخطه [خط خواجه حسام‏الدین برادر مخدوم خواجه سعدالدین وزیر صاحب دیوان] العبد الضعیف المحتاج الی رحمة العبد ابی المحاسن ابن خلیفه من رب العالمین محمد بن منصور جملة الشهود کتب بخطه فی مورخه القو هسی (کذا) من الشهود هذا حامدا و مصلیا علی نبیه محمد خطه فی مورخه حامدا مصلیا مسلما صلی الله علیه و آله اجمعین
4⃣ادامه👇👇 خط خواجه عزالدین قوهی نایب (خط خواجه نجیب الدوله کحال) مخدوم خواجه سعدالدین وزیر) المولی المخدوم الوزیر الاعظم الوکیل المتصدق اعز الله انصاره اشهدنی علی وکالته الصادرة عن الحضرة الایلخانیة و انا اضعف عبادالله تعالی الراجی الی رحمته ابو المبارک خالد بن احمد الحفیفی الابهری احسن الله عواقبه [خط خواجه صدرالدین ابهری] بشهادة العبد محمد بن عرب شاه الحسینی [خط ملک جلال‏الدین] مخدوم اعظم اعز الله لنصره به وکالت حضرت سلطانی بنده‏ی ضعیف را گواه گرفت کتبه الب ملک بن یولدور فی مورخه بشهادة العبد الضعیف خلیفة بن بشهادة العبد الضعیف محمود بن الحسین بن علی اصلح الله شانه الحسن بن الفقیه المهدی الجوبنی [خط زین الدین نیاسری نایب مخدوم کتبه بخطه مورخه خواجه سعدالدین صاحب دیوان] خواجه شهاب‏الدین محمود نایب خواجه عمادالدین بزرگ مستوفی ممالک [ بشهادة اضعف عبادالله تعالی بشهادة العبد الضعیف محمد بن نصرالله بن احمد حامد الله تعالی و مصلیا حسین بن ابن المحاسن الفرمدی مصلیا کتبه بخطه ضیاء الملک تعریفا [امیر زین‏الدین شوشتری مشرف دیوان بزرگ] [ملک ضیاءالدین ضیاء الملک نایب خواجه سعدالدین صاحب دیوان عز نصره] بشهادة العبد المذنب محمود المحرر احسن الله عواقبه [عمادالدین محمود محرر برادر زاده‏ی خواجه جمال‏الدین منشی] من جملة الشهود علی صدور هذه الوقفیة و الحضرة الشریفة العبد الضعیف المحتاج الی رحمة الله الطیف الحسن ابن النصیر الطوسی یجاوز الله عن سیئاته و غفر ذنوبه کتب بخطه فی اواسط ذی العقده فی السنة المذکوره حامدا و مصلیا و مسلما و مستغفرا [خواجه اصیل الدین پسر خواجه نصیرالدین] (3). بشهادة العبد الضعیف محمد بن احمد حامدا لله و مصلیا علی نبیه بشهادة اضعف عباد الله تعالی محمد بشهادة العبد الاصغر حسن طهر ابن حسن رشید کاشی احسن الله (کذا) جاسبی (4)حرره بیمینه مستعینأ عواقبه حامد الله وحده و مصلیا بالله وحده علی نبیه شمس‏الدین جاسبی نایب خواجه [خواجه عزالدین کاشی نایب شمس‏الدین حسین] خواجه زین‏الدین نیاسری بشهادة العبد الضعیف حسن بن بشهادة اضعف عباد الله تعالی مسعود محمد بن اسمعیل المدعو بحسام ابن حسن حامد الله تعالی و مصلیا المحرر علی نبیه [حسام‏الدین محمد خراسانی کی بیتکچی اوقاف است] (خواجه قوام‏الدین نایب خواجه زین‏الدین دیوان بزرگ) بشهادة العبد الضعیف احمد ابن احمد المعروف نصر (کذا) بشهادة العبد المحتاج [الی] رحمة الله تعالی و غفرانه الکاتب شهریار بن محمد بن للحمر (کذا) فی مورخه حامدا و مصلیا و مسلما [خواجه شهاب‏الدین شهریار نایب امیر مارندار (کذا)] بشهادة العبد الضعیف لطف الله بن عبدالرحمن اصلح الله شانه‏ [فرزند زاده‏ی خواجه جمال‏الدین منشی محرر دیوان بزرگ] بشهادة العبد الضعیف محمود بن ابی بشهادة العبد مسعود بن محمد ابن بکر خرمکی بخطه ابی بکر الابهری بخطه [تاج‏الدین محمود خرمکی بیتکچی خواجه نجم‏الدین ابهری نایب امیر] دیوان (کور تیمور) بشهادة العبد الضعیف علی ابن محمد بشهادة العبد الضعیف الحسن بن بن الحسن حرره بیمینه حامدا و حمزة الحسینی مصلیا و مسلما (سید شمس‏الدین امیر حسین بن سید صدرالدین حمزه دفتر دار دیوان بزرگ) [نظام‏الدین امیر علی محرر دیوان بزرگ تعارحی لشکر منصور] گواه شد العبد الضعیف عبدالله بن علی بخطه [خواجه شمس‏الدین عبدو بن امیر برتری (کذا)] بشهادة البد الاصغر اسحق بن ابی‏بکر ابن احمد شاه المستوفی الشافعی بخطه [ملک نظام‏الدین شافعی] بشهادة العبد الضعیف المحتاج الی رحمة الله علی بن ابی‏بکر ابن احمد الشافعی غفر الله ذنوبه [خواجه ظهیرالدین شافعی] بشهادة العبد الضعیف کتبه نوح بن ابی بکر بن عبد البارسی (کذا) [تاج الدین نوح نایب خواجه سعدالدین صاحب دیوان] بشهادة العبد الضعیف علی شاه بن محمد الخراسانی بشهادة العبد الضعیف محمد ابن محمود التفرشی فی مورخه [تاج الدین علیشاه نایب و بیتکچی دیوان دار الضرب ممالک] [خواجه شمس‏الدین محمد شاه تفرشی] (گواهی‏های مطابقت سواد با اصل که در کنار وقفنامه ذکر شده از صفحه‏ی بعد چاپ شد)
5⃣ادامه👇👇 السواد هذا مع اصله سیان حرره اصغر عباد الله المسلمین عفا الله تعالی عنهما بیمینه. هذا السواد مطابق عن الأصل غیر تغییر و تبدیل حرره العبد المحتاج الی رحمة ربی الغنی ابو سعید بن الطوسی غفا الله عنهم بمحمد الابطحی صلی الله علیه و آله و عترته الاخیار و الابرار. السواد هذا منقول عن اصله و مطابق له بلا زیادة و نقصان فی الفاظ و معناه حرره العبد الضعیف هبة الله بن محمود بن محمد بخطه. این سواد با اصل مطابق و موافق است و در آن تغییری و تبدیلی نه، حرره العبد المذنب احمد الطوسی. هذا السواد مرفوع و مقابل عن الاصل من غیر تغیبر و تبدیل حرره العبد الضعیف المذنب المحتاج الی رحمة الله الملک الغفور ابو الفضائل ابن محمد بن ابن منصور بن احمد بالله المعونة و التوفیق. هذا السواد منقول عن الاصل لفظا و معنی صورة و فحوی من غیر زیاده‏ی و نقصان حرره اضعف عبادالله الصمد الحافظ. السواد با اصل موافق و مطابق است لفظا و معنی صورة و فحوی حرره العبد الضعیف محمد بن همایون ابن الحسن بن محمد بخطه مستعینا بالله وحده. این سواد با اصل موافق و مطابق است بی تغییر و تبدیل حرره العبد صاعد بن حمید بن الحسین بن کاظم الموسوی. هذا السواد مقابل للاصل بلا زیادة و نقصان حرره العبد محمد بن حاجی بن علی بن (کذا) بخطه مستعینا بالله وحده. هذا السواد مقابل من الاصل بلا زیادة و نقصان حرره العبد محمود ابن یحیی بن الحسن بخطه. هذا السواد مقابل من الاصل بلا زیادة و نقصان حرره العبد محمود ابن مرتضی بن علی الحسینی بخطه فی مورخه. هذا السواد مقابل من الاصل بلا زیادة و نقصان حرره العبد محمود ابن محمد بن حاجی بخطه فی مورخه. این سواد با اصل موافق و مطابق است بی تغییر و تبدیل حرره العبد الضعیف الراجی رحمة ربه الصمد مسعود بن محمود بن محمد بیمینه معتصما بالله وحده. این سواد با اصل مقابل و مطابق است بی تغییر و تبدیل حرره العبد مرتضی بن محمد بن مرتضی الحسینی حامدا لربه و مصلیا علی نبیه محمد و آله اجمعین. السواد هذا مرفوع عن الاصل من غیر تبدیل و تغییر حرره العبد الضعیف الفقیر همایون بن الحسن بن محمد بن احمد بخطه. السواد هذا مرفوع عن الاصل من غیر تبدیل و تغییر حرره العبد الضعیف الفقیر الی الله الغنی احمد بن معین بن همایون بخطه من الله المعوفة و التوفیق. این سواد با اصل موافق و مطابق است بی تغییر و تبدیل حرره العبد العضیف فتح الله بن مرتضی بن محمد حامدا لربه و مصلیا علی نبیه محمد و آله اجمعین. السواد هذا مرفوع عن الاصل من غیر تبدیل تغییر حرره العبد الضعیف المحتاج الی رحمة الله تعالی عبدالعزیز ابن الحسین بن عبدالرزاق بخطه مستغیثا بالله وحده العزیز. هذا السواد مطابق و موافق لفظا و معنی من غیر تغییر و تبدیل حرره اصغر عباد الله و احوجهم الی غفرانه و عفوه یحیی بن معین غفر الله سبحانه ذنوبهم بحق محمد و آله اجمعین. السواد با اصل منقول عنه موافق و مطابق لفظا و معنی صورة و فحوی و هیچ تغییر و تحریف و تبدیل در آن واقع نه حرره العبد الفقیر الی الله تعالی و وفقه للخیر و اعانه. قوبل هذا السواد باصله المرفوع عنه فوجدا متطابقین متوافقین لفضا و معنی صورة و فحوی حرره اضعف عباد الله تعالی و احوجهم الی عفوه العمیم یوسف ابن الحسن بن ابراهیم بیمینه احسن الله احواله. هذا السواد مطابق و مرافق عن الاصل لفضا و معنی من غیر تغییر و تبدیل حرره العبد الضعیف احمد بن همایون معین مسندا من الله المعونة و التوفیق فی مورخه. این سواد با اصل مطابق و موافق است حرره العبد الفقیر محمد بن الطوسی احسن الله تعالی. 📝پی نوشت: ۱- درباره‏ی سابقه‏ی تاریخی این آبادی از میان رفته مقاله‏ای محققانه از جناب آقای اللهیار صالح در مجله‏ی یغما سال یازدهم (۱۳۳۷) تحت عنوان قریه‏ی هر اسکان چاپ شده است. (ص ۶۷ - ۶۵). ۲- اصل : المسرف. ۳- اصل : نصرالدین. ۴- اصل : حاسبی. 📚منبع: میراث جاویدان ✍نویسنده: ایرج افشار * این مقاله در تاریخ ۱۴۰۲/۰۳/۱۸ بروز رسانی شده است. 🌐https://rasekhoon.net/article/amp/show/121401/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 🌐http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2551 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📚ܐܡܝܕ 💥 @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
پژوهش اِدمُلّاوَند
꧁꧂🌼꧁꧂🌼꧁꧂ #مازندران #بابل #آردکلا 🌸خیراندیش آردکلا مرحوم حاج #علی_حیدری 📄حاج علی حیدری ساکن میان م
🗓بمناسبت سی و نهمین سالگرد خیر بزرگ بخش لاله‌آباد با فرزند ایشان حاج منوچهر حیدری به گفتگو نشستیم؛ 📌مرحوم خیراندیش؛ حاج علی حیدری در سال ۱۲۹۳ در روستای متکه چشم به جهان گشود. 📌چهل روز قبل از بدنیا آمدن پدرش حیدرعلی را از دست داد و مادرش کربلایی بلور غلامی ایشان را در یتیمی بزرگ کرد. 📌با ازدواج مجدد مادرش به همراه مادر و دایی خود مرحوم مشهدی تیمور غلامی به روستای بخش لاله‌آباد نقل مکان کردند. 📌حاج علی پس از رسیدن به سن ۱۶ سالگی بطور موقت از آردکلا به روستای از توابع بخش (هادی‌شهد فعلی) مهاجرت کردند و آنجا در کنار ارباب آن زمان به کارگری پرداخت و پس از چند سال کارگری با ذلیخا ضابطپور دختر ارباب ازدواج می‌کند و مجدد به روستای آردکلا برمی‌گردد. 📌وی در روستای آردکلا با کار و تلاش فراوان و آبادانی زمین های بایر توانست زمین خریداری نماید. 📌حاج علی حیدری در سال ۱۳۴۳ به کربلا و در سال ۱۳۵۱ به حج تمتع نیز مشرف شدند. 📌ایشان در زمان حیات خود خدمات زیادی برای منطقه انجام داده و زمین‌های مختلفی محله خود نمودند. 📌پنج تن از فرزندان ایشان در زمان جنگ هشت سال دفاع مقدس عازم جبهه های حق علیه باطل فرستاد که حاصل آن یک فرزند شهید، یک فرزند جانباز و مابقی به درجه ایثارگری نائل آمدند. 📌 دختری ایشان نیز بنام شهید مظفر صادقی به شهادت رسید.🇮🇷 📌حاج علی حیدری به دلیل و خدمات زیاد برای منطقه و شهرستان بابل،👈 خیّر بزرگ بخش لاله‌آباد نام گرفت. 📝اسامی موقوفات حاج علی حیدری: ۱. احداث مسجد و آرامگاه در روستای آردکلا ۲. احداث حمام عمومی در مجاور منزل خودش در آردکلا ۳. احداث بزرگ ترین پل بابلرود واقع در خیابان نرسیده به امیرکبیر که بعد از سال‌ها توسط جهاد سازندگی و شهرداری بابل بازسازی و به اسم ایشان ثبت گردید. ۴. اهدا دو دانگ در تاسیس حمام عمومی روستای بالا‌آردکلا ۵. اهدا ۵ هزار متر زمین به مجموعه ورزشی آردکلا (زمین ورزشی شهید رحمت‌الله صادقی) ۶. اهدای زمین به خانه بهداشت آردکلا ۷. احداث چاه حمام‌سر (چاه معروف به ) جهت استفاده آب شرب عموم مردم آردکلا و طغان (به دلیل نبود آب لوله‌کشی ) ۸. اهدا هزار متر زمین جهت احداث جاده روستای ۹. اهدای ۵ هزار مترمربع زمین کشاورزی به نام فرزند شهیدش در جهت انجام امورات مسجد و آرامگاه و کارهای عام‌المنفعه محل ۱۰. اهدای زمین جهت تاسیس و واقع در آردکلا 📝خدمات حاج علی حیدری: ۱. مشارکت در ساخت سقاخانه بالا‌آردکلا در سال ۱۳۴۰ ۲. مشارکت در ساخت مسجد قدیمی بالاآردکلا در سال ۱۳۳۰ ۳. احداث [نهر] رودخانه "نور او" از ابتدای آببندان تا منطقه کشاورزی "کشون" روستای آردکلا با کارگری و هزینه شخصی ۴. رایزنی برای احداث مدرسه مرحوم حسین نوشیروانی پایین آردکلا در سال ۱۳۴۱ ۵. بازسازی و مرمت هرساله جاده آردکلا به زرگرمحله با کارگری و هزینه شخصی ۶. کاشت صدها نهال و درخت میوه و مثمر در مجاور رودخانه "نور او" و "سلطان بیک" از آردکلا تا زرگرمحله ۷. یاری و دستگیری افراد بی‌بضاعت در سطح کلان و کمک در ساخت خانه فقرا ۸. اصلاح امور محلات بعنوان ریش سفید منطقه ۹. مبارزه با ارباب رعیتی و خان و مزدوران ارباب و ژاندارمری شاه در سال ۱۳۴۵؛ که در ادامه این امر باعث دستگیری و ایشان به مدت ۵۰ روز شد. ۱۰. همکاری کامل با نظام و انقلاب مقدس جمهوری اسلامی ایران و مبارزه با مخالفان نظام 📌ایشان مقید به پرداخت وجوهات شرعی نیز بوده و در هر سال مالی این وجوهات را به دفتر آیت‌الله میلانی در مشهد و آیت‌الله گلپایگانی در قم پرداخت می‌کرد. 📌حاج علی حیدری سرانجام در سن ۷۱ سالگی تاریخ ۲۰ فروردین ۱۳۶۴ در مسجدی که خودش تاسیس نمود در حال اقامه بر اثر دار فانی را وداع گفت. 🎤مصاحبه‌کننده: 🌸یادش گرامی باد. 🌐http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2714 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
پژوهش اِدمُلّاوَند
#پاشا #ایلات #ایل #طوایف #طایفه #خاندان #عشایر #ایران 2⃣ ✍كلمه پاشا اصطلاحي بسيار عام و با گستره اي
3⃣ از هادي خان نيز نام يك پسر  باقي است به نام نادعلي خان كه داراي شش فرزند پسر بود. باقي مانده نسل نادعلي خان نيز در حال حاضر در روستاي زانوس و كشكسرا و با القاب پاشا محسني و نوادگان مرحوم مختار پاشا زندگي مي كنند. 👈 قاسم خان داراي چهار پسر بود كه از دو پسر آثاري باقي نماند ولي از پسر بزرگش كه احمد خان ملقب به مشهدي سلطان و مشهدي اسماعيل و از كربلايي اسماعيل كربلايي فرج و ايشان نيز مشهدي علي باقي ماند ،كه نوادگان ايشان كه همه دختري است  باقي است.از مشهدي فتح الله نيز فرزندان و نوادگاني  به نام مشهدي اسماعيل و ذبيح الله باقي است. 📌 به جهت ذكر ساير اسامي و القاب و اهميتي كه براي آشنايي جوانان دارد به بيان موارد زير مي پردازم: 🌿از پسران ابوطالب سلطان اسامي : ۱-‌آقا محمد تقي ۲- حسن سلطان ۳- قليچ خان ۴- فتاح خان ۵- آقاسي خان ۶- سليمان سلطان و از دختر ها به نام حديث بانو و شاه جهان كه عيال محمد قلي بيك برادر زاده ابوطالب سلطان بود و شاه جهان خانم نيز چهار فرزند به نام هاي آقا موسي و آقا يوسف و آقا اسكندرو كربلايي عيسي و دختري به نام خرامان خانم معروف به " خرما خانم" والده سردار سپه كه خانم حبيب الله خان سردار بود و داراي يك پسر به نام جمشيد خان بود و ديگري اولادي نداشت بايد ياد كرد. آنچه در اين قسمت قابل توجه است سكونت و كاخ سردار سپه در روستاي زانوس بود كه تا سالهاي اخير بناي آن برجا مانده بود و به دليل سهل انگاري دهبان وقت و وقوع آتش سوزي و دست اندركاري افراد نابود وجايش آن را ساختمان بلوكي جديد گرفت و مهمتر از آن والده سردار مرحوم خرامان خانم در روستاي موسي آبادو حومه كه مايه اصلي  دنيا و آخرت آن مرحوم مغفور و حسينه روستاي زانوس و سازمانهاي است كه به نام اوقاف و امور خيريه در منطقه نشو و نما كرده اند. 📌لازم به ياد آوري است از نواده هاي ملك جهانگير كه به كلاك نور رفتند يكي از نوادگان به نام ده باشي جهانگير و در تنگه زانوس به نام ديا ساختماني بنا كرد و در دوره محمد قلي بيك كه بلوك باشي وقت بود به محل زانوس فراخوانده شدند و به نام علي بابا و برادرهايش سهمي در املاك خريداري شده ندارند. ازملك جمشيد كه در روستاي چلندر ماند يك پسرش كه دامدار معرف بود به مرتع ئيلاقي ناسنگ رفت كه بعدا" نسلي از او به نام ملاحسن كه آخوند بود در روستاي گيل كلا ازدواج كرد و فرزندي به نام آشيخ احمد پاشا و پسرش سرهنگ حاجي علي پاشا بود كه بقرار اطلاع نوادگان ايشان تعدادي خارج كشور زندگي مي كنند. اما از برادر بزرگتر ايشان كه به نام ملك ابراهيم كه خانمش از حاجي محمد خان مكارج روستاي سنگ تجن بود. توضيح : در اينجا داستاني به اين شكل وجود دارد كه نقل شد، ملك ابراهيم براي ديدن دايي خود به سنگ تجن رفت و از آنجا به اتفاق دايي براي جمع كردن علف درختي به نام " دارواش" به جنگل رفتند و مشغول كندن دارواش بودند كه خواهر زاده ناگهان از بالاي درخت پرت شد و دايي براي اينكه جان خواهر زاده را نجات دهد به زير درخت رفت تا او را با دست بگيرد ، خواهر زاده روي گردن دايي بدبخت افتاد و گردن دايي بيچاره شكست و به همين جهت مثلي معروف در افواه عموم افتاد كه " پاشا از درخت افتاد ولي گردن مكارج شكست ". http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3026 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه👇👇
پژوهش اِدمُلّاوَند
📜#سنگ_نوشته #پاشارستم #پاشاامیر #سواتکوهی ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑#پژوهش_ادملاوند @edmolavand 📚#آو
📜: ✍بر اساس سنگ نوشته ی قدیمی که در محوطه ی آستانه ی یافت شده این چنین مکتوب شده است: 《الله وفات مرحوم پاشا رستم ابن تاج دین [تاریخ سال ۸۴۰] کاتب عزیز قاضی 》 🔎نکات: ۱.به نظر سابقه ی روستای پاشاامیر بندپی به قرن نهم برسد. ۲.احیانا می توان سابقه ی این را به قرن نهم بازگرداند. ۳.نوع ادبیات و نحوه ی نگارش خط در این سنگ، دلیل است. ۴.نام های رستم، پاشا، تاج دین، سوات نشان از فرهنگ اعلام و نامگذاری آن زمان باشد. ۵.روابط حسنه ی و پیوستگی مردم و حاکمان دو منطقه ی و قابل درک است. ۶.نام در این سنگ بیانگر حضور و نقش برجسته ی این طایفه در بندپی و اطراف است. ۷.از جمله اسناد متقن و نافذ بودن طایفه پاشا در حفظ و حراست و تولیت مزار مشهور به سیدنظام الدین همین سنگ نوشته می باشد. ۸.پاشارستم را میتوان از ، خادم، خیر و یا از ارداتمندان خاص این طایفه به مردم یا جناب سید صاعد حسینی لحاظ کرد. ۹.سوات کوه: سوادکوه 👇 رابینو درباره محل قرارگیری سوادکوه می نویسد: «ناحیه ی سوادکوه (سابقاً به کولاپی معروف بود) که نامش از سوات کوه واقع در جنوب شرقی ده گرفته شد، محدود است از طرف جنوب به که به وسیله کوه شلفین یا شروین (که در نزدیکی 'قدمگاه پیازمرکر و در سایر نقاط منکی چال و شارک و گدوک شاه نام دارد) از آن جدا می شود. در سمت شرقی آن هزار جریب و در مغربش لاریجان و بندپی واقع اند. از سمت شمال سامان سوادکوه به شیرگاه می رسد که در آنجا های راست آب پی و لوپی در محلی که به دوآب موسوم است به هم پبوسته و تالار را تشکیل می دهند» (رابینو، ۱۳۶۵: ۷۸) ۱۰. در کتاب پادشاه امیر صفحه ی ۱۵، چاپ نخست ۱۳۹۳ تصویر این سنگ قبر را با توصیحات منتشر نموده است. ۱۱.واژه سوات در قدیمی مرحوم در سال ۵۸۱ قمری سوات طبرستان: 《حسب التوضیح من باب مصالحه توافق جماعت عن ملک تراثهم من ورا و قول کریم و صدق من هم شجع غفران پناه جنت آشیان سلطان والا عزت علیشاه باکر به حسب الحکم مصحب [مصحف] و باغیار شرافت ابواکم هذاه السنه یونت ائیل [سال اسب] سنه ۵۸۱ قمری رتق و وتق ملک وننت [/] شوات طبرستان [سوادکوه مازندران] و اولادهم ستته و ثلاثون بنا باشد. سجع مهر: علیشاه باکر》مشهود است. ۱۲. این سنگ باید مورد مطالعه، پژوهش و بررسی کامل کارشناسان مربوطه؛ سنگ شناسی قرار بگیرد تا ابعاد جدیدی از این گورستان و و مزار مشخص بشود. 🖊 ۱۴۰۳/۰۴/۰۶ http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3076 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
ثاني: اينكه يا فرقه  فلاسفه صرف و معتقدان ايشان كه از بي اعتقادي ظاهر شرع مطهر باشند در آن مسكن نگزيند 📌ثالث اينكه هرگاه يكي از فسادانگيز و شرارت طلب دور از طريقه صلاح انديش و ادب وجودش محصلين را موجب آزار و تعب  باشد بر است بمصلحت مدرس و ناظر او را از مدرسه اخراج  نمايد اربع  اينكه صحاف و جدول كش و ساير اصناف و فرق و كساني كه مشمول به تحصيل علم نيستند و در آنجا مقام ننمايند. خامس اينكه كساني كه از دوستان و آشنايان طلاب باشند و بديدن ايشان مأذون و مرخص نيستند كه شب در ايشان منزل نمايند كه كون ايشان در حجره مانع مطالعه و مذاكر آن  طالب علم خواهد بود مگر اينكه منزلتي ديگر نداشته باشند و ناچار باشند از بودن در آن و  هركه غير ايام تعطيل بديدن طالب علم بيايد مأذون نيست كه زياد از يك ساعت درآن حجره بنشيند مگر آنكه صحبت علمي دارد و مدرسه مباركه با سلاله الاعاظم و الاعيان👈 ميرزانصرالله كه از عم جناب واقفست مفوض و بعد باولاد احفاد اعمام خويش موكول داشتند كه  اكبرش معتبر نبوده و هركه در ارشد و كامروان تر و ديانتش از ساير بيشتر باشد خود يا داند شرايط توليت اينكه هرگاه  خود در آن بلده است  متوجه امورات متعلقه بمدرسه و آن باشد چنانچه متولي در بلدي ديگر باشد بايد وكيلي امين متدين از جانب خود مشخص كرده كه بدقائق امور برسد و نظارت آن را به عاليجناب عزت و سعادت و امانت و ديانت السلاله الاطياب👈 آقاميرصادق سادات و بعد هر گاه  اولادش صلاحيت و قابليت و شايستگي داشته باشد قدغن نكند چنانچه اولادش غيرقابل باشند بايد متولي با مصلحت و فضلا بلد از و مومنين شهر كه بمصلحت تدين صلاح شهور و معروف باشد بنظارت منصوب سازد ( از قرار تفصيل دكاكين و و اراضي كه در بلده طيبه) 📜پنج‌شنبه بازار: تمامي سه باب دكان، شش دانگ از يك باب دكان، تمامي دو باب دكان، ششدانگ از يك باب دكان 📜 و... تمامي سه باب دكان، شش دانگ از يك باب دكان، شش دانگ از يك باب دكان شش دانگ از يك باب دكان، شش دانگ از يك باب دكان، تمامي دو باب دكان، شش دانگ از يك باب دكان شش دانگ از يك باب دكان، شش دانگ از يك باب دكان، شش دانگ از يك باب دكان، شش دانگ از يك باب دكان 📜بازار مسگرها: ششدانگ از يك باب دكان ، ششدانگ از يك باب دكان، ششدانگ از يك باب دكان ششدانگ از يك باب دكان، ششدانگ از يك باب دكان، ششدانگ از يك باب دكان 📜چهارسوق: يك دانگ از يك باب دكان- شش دانگ از يك باب دكان 📜بازار بزازها: شش دانگ از يك باب دكان 📜تكيه ميرزا آقا: سه دانگ از كل شش دانگ يك باب دكان، شش دانگ از يك باب دكان- شش دانگاز يك باب دكان 📜پشت شهدا: حس از يك باب دكان، عشر از ششدانگ يك باب دكان 📜مزرعه خشت؛ تمامي ششدانگ زمين شلتوك زراعي خشت سوار 📜پشت مدرسه صدر: تمامي دوچل زمين باغچه مشجر 🔲ادملا مهد ملا http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3106 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه👇👇
ادامه 👇👇 # 📌كه به شروط مقرره كه مداخل و منافع را به دقت جمع آوري و بعد از حق التوليه كه يك عشر و حق النظاره كه نيم عشر است تعمير مدرسه و مستقلات مقدم بر ساير مخارج است و بعد از تعمير بايد آنچه به مصرف سوخت و روشنايي و حجرات مي رسد ماه به ماه داده شود و بعد به آنجا علي قدر استحقاقهم بدهند. بدين طريق كه بايد يا وكيل متولي ملاحظه احوال و اوضاع را كرده كساني كه راه مداخل از براي ايشان نباشد و پدر و عاقله نداشته باشند دادن تنخواه ايشان را مقدم داشته كه به علت عدم وجه معيشت از تحصيل باز نمانند و مواجب دو نفر را بطريق و اقتضاي آنان بايد بدهند و متهولين و كساني كه پدر ولي و صاحب مايه دادند و مكتفي احوال ايشان مي شود ضرور نيست چيزي بدهند بغير از روشنايي كه بايد داده شود. و آنچه زياد بماند بايد متولي و يا وكيل متولي مناظر بصلاح و فضلا و كتب تفاسير و احاديث علوم ادبيه و ساير كه در اصول و فروع دين علما تضعيف كرده‌اند ابتياع و  علما و طلاب مدرسه نموده‌اند قرار نمايند كه از آن بيرون نبرند و هرگاه برد ازكتب مذكور حتماً داشته باشد متولي و يا وكيل متولي و يا ناظر از مداخل و منافع موقوفات انها را داده كه تعمير نموده اجرت بدهند و نگذارند بزودي ضايع گردد و تا هنگامي متولي در آن بلد نيست وكيل او بايد متوجه رتق و فتق امور بشود و حق التوليه بايد به وكيل داده بشود. 📌 وقفيت موقوفه ميرزاشفيع بر اساس احكام علما بوده و نيت همان‌گونه كه از متن وقفنامه‌ي وي پيداست، تعمير و لوازمات و تحصيل طلاب و حقوق مدرسين عنوان شده و عايدات ساليانه آن نيز به ۷۶۳۸ قَران مي رسيد و امروز نيز اداره اوقاف شهرستان بابل  متصدي آن مي باشد.  🔲ادملا مهد ملا http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3106 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
💠مرحوم حاج حسن وحیدی آذر ▪︎مردی که به توسعه فرهنگی و اجتماعی کهن شهر می اندیشید ✍در مدت ۴ سال خبرنگار مؤسسه کیهان در تبریز در دهه ۷۰، با مردی واراسته آشنا شدم که به توسعه فرهنگی و اجتماعی شهر کهن تبریز می اندیشید. و عاشق حفظ میراث فرهنگی و طبیعی و بافت های فرهنگی و هنری آذربایجان بود. هر از چند گاهی با اسناد و مدارک و عکسها و دست نوشته هایش به دفتر روز نامه می آمد و سوژه ها و مطالب زیادی به ما روزنامه نگاران جوان گوشزد می کرد. رفع معضل ترافیک محدوده مرکزی شهر،حفظ اصالت نقشه قالی های آذربایجان، باز سازی بازار تبریز، توجه به موقوفات ربع رشیدی و خلع ید از دست زمین خوران، احیا باغات حاشیه شهر و‌‌‌… از جمله سوژه هایی بود که با مدارک و اسناد و تجارب و اندوخته ها و تحقیقات خود می آمیخت و ما را در تهیه و چاپ گزارش های روز نامه نگاری یاری می کرد و این یاداشت ها با استقبال مخاطبان و خوانندگان انبوه کیهان وقت مواجه می شد. در اکثر رویداد های فرهنگی و عمرانی شهر حاضر میشد و تذکرات و راهنمایی لازم را به مسولان داشت. عاشق بهبود اوضاع فرهنگی و اجتماعی شهر و دیار خود بود. 📌این مرد تلاشگر و خود ساختهٔ و فرهیخته زنده یاد شادروان حاج حسن وحیدی اذر بود. 💌حسن وحیدی آذر متولد سال ۱۳۰۲ ه.ش فرزند شیخ کربلایی حسین از تجار و طراحان بافت فرش تبریز است ! وی بعد از تحصیلات ابتدایی وارد تجارت و صنعت می گردد ، از تولید سماور تا کار در بازار طلا و تولید البسه و خیاطی تا تجارت آزاد حرف او را بیان می کنند ! اما همزمان مطالعات خود را در زمینه های تاریخ و فرهنگ و هنر ادامه می دهد ! مدرک تحصیلی سیکل خود را دریافت می دارد ، درحالی که زبان فرانسه ، زبان روشنفکری آن زمان را نیز با کمک دوستانش یاد گرفته است ! 📌او تاریخ دوران مغول را آن چنان یاد می گیرد ، گویی در آن عصر زندگی می کند و خواندن ربع رشیدی ، با خط خاص بدون نقطه ی آن برایش به آسانی ممکن می گردد. آنچنان که او را می توان از کارشناسان و صاحب نظران منحصر بفرد وقفنامه ربع رشیدی دانست که حتی اختلاط موقوفات آن را با سایر موقوفات بسادگی می توانست مستند بیان دارد. 📜وقف نامه ربع رشیدی خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی به مثابه نشانی شهرها و محلات قدیم برای او بود که وی یک یک بدنبال آنها حتی برای پیدا کردن یک “در بنای ربع رشیدی ،با هزینه شخصی اش به استانبول رفته بود ! 📌تاریخ دوره برایش ایجاد علاقه می نماید و زمانی دیگر ؛ همواره او را فقط می توان در میان دانشجویانی یافت که برای تحقیق در دفتر او که محل کسبش است ؛ حاضر شده اند ! وی صاحب یک گاراژ بعنوان، پارکینگ عمومی بود که محل مطالعاتش شد و همواره محل رفع مشکلات مردم و حکمیت او گردیده و در زندگینامه این مرد عزیز سفر کرده از دنیای فانی به دنیای باقی فراز و نشیب های زیادی بوده است... 📌حس وحیدی آذر به زبان مادری خود به زبان ترکی شعر می سرود و در مقام آزادیخواهی و مقابله با استبداد برآمده بود ، از تلاش بی وقفه اش ده ها سال مکاتبه جهت تنفیذ وقفنامه ربع رشیدی در دادگاه مدنی خاص تبریز تا دفاع جانانه از حفظ کتابخانه ملی تبریز و جلوگیری از تخریب بخشی هایی از ارک بلند علیشاه و نامه نگاری و مباحثه با مرحوم ملکوتی و آثار برجامانده ی برادران نخجوانی گویا وظیفه ی محوله او شده بودند. 📌اکنون پرونده ربع رشیدی در سازمان اسناد و کتابخانه شمال غرب مملو از مکاتبات سی و چند ساله اوست . وی در ۲۱ آبان ماه سال ۱۳۸۸ در ۸۶ سالگی بر اثر ایست قلبی در زمانی که چند سال قبل از آن شریک زندگی اش فریده خانم آئینه ساز را از دست داده بود ، در حالی که مشغول مطالعه روزنامه در کنار دختر کوچکش مهری در منزلش بود ، دارفانی را وداع گفت ! 👈روزنامه آذربایجان از مرگ مصلح مردم آذربایجان خبرداد و روزنامه های کیهان و جمهوری اسلامی و رسالت و مهدآزادی از وداع او با دارفانی خبر دادند و این خبر را انتشار دادند. ❤️یاد و خاطره آن مرد خستگی ناپذیر در عرصه کار و تلاش و فرهنگ آذربایجان را گرامی داشته و مغفرت الهی و روسفیدی در روز جزا را از بزرگ پروردگار برای آن مرد عزیز سفر کرده و خادم مردم، طالبیم. سپاس 🖊محمد فرج پور باسمنجی https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3733 🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄• 📚ܐܡܝܕ @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📜 🟢 🕌 ✍مسجد مدرسه حاجی میرزا بابا علامه حائری چال مسجدآقا شیخ جلال، این مرکز دینی آموزشی در زرگر محله پیشین که در ناحیه مرکزی شهر بابل و در راسته بازار (حوالی چارسوق) واقع است. 📌بانی آن حاجی محمدمهدی معروف به است و تاریخ احداث آن ۱۲۴۶ هجری قمری می باشد. 📌میرزابابا برای ساخت و فعالیت مسجد مدرسه خود، بسیاری از خود به یادگار گذاشت و آن را بعد از خود به امام راتب همان مسجد تفویض کرد. و در داخل آن حیاطی است که دوازده باب حجره دارد و محراب مسجد در ضلع جنوبی حیاط است. اداره مسجد- مدرسه چال و محل تدریس و اقامه جماعت از اوایل تاسیس تا انقلاب اسلامی در دست خاندان علامه حائری بود. 📌در تاریخ ۱۳۲۳ هجری قمری ملامحمدجان علامه آن را تعمیر کرد. 📜بر روی درب ورودی آن نقش بسته است: «صانعه مشهدی استادحاجی آقا، گشت مسجدهمت علامه چون خلدبرین، هذه جنات عدن فادخلوهاخالدین ، فی سنه ۱۳۲۳ قائله و کاتبه شیخ محمدرضا، متولی المسجد الشریف آقاعلی» 📌حجرات این مدرسه با توجه به قدمت ۲۰۰ ساله خود درحال مرمت و بازسازی می باشد. 📌تولیت این آیات عظام علامه حائری ره، علامه‌ ملامحمدجان‌حائری‌ره، علامه‌ملامحمدحسن‌حائری‌ره، علامه‌ میرزافضل‌الله‌حائری‌ره، علامه‌ ابوالحسن‌حائری‌ره، علامه‌ محمدصالح‌مازندرانی‌حائری‌ره، علامه‌ علی‌حائری‌ره، علامه‌ شیخ‌جلال‌الدین‌حائری‌ره هستند. 📌این مکان موقوفی دارای ۲۹ رقبه می باشد. https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3835 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─