eitaa logo
پژوهش اِدمُلّاوَند
392 دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
212 فایل
🖊ن وَالْقَلَمِ وَمَايَسْطُرُونَ🇮🇷 🖨رسانه رسمی محسن داداش پورباکر پژوهشگراسنادخطی،تبارشناسی وفرهنگ عامه 🌐وبلاگ:https://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📩مدیر: @mohsendadashpourbaker 🗃پشتیبان: #آوات_قلمܐܡܝܕ 📞دعوت به سخنرانی و جلسات: ۰۹۱۱۲۲۰۵۳۹۱
مشاهده در ایتا
دانلود
3⃣ 🔎جهت دسترسی به مطالب دلخواه تان در این فهرست جستجو کنید: 👇👇 🌿قومیت: ■، ■
📜 ▫️ 🌿ساری‌قمیش 🗂مهاجرت طایفه ساری‌قمیش و سایر طوایف شیعه از دیاربکر [] به ایران و نقش زبان زازایی 📑قسمت اول 🖊 بهار ۱۴۰۳ 🔲متن پیش روی خوانندگان محترم، خلاصه ای از تحقیقات چندین ساله بنده حقیر می باشد و به نیت شادی روح جد بزرگوارمان مرحوم نورعلی کرد به رایگان در اختیار علاقه مندان قرار می گیرد. ✍طایفه ، یکی از طوایف قدرتمند ، در ابتدا از منطقه آنتالیا به دیاربکر [] در آناتولی شرقی مهاجرت کرده بود. در اوایل قرن شانزدهم میلادی، هم‌زمان با سیاست‌های سخت‌گیرانه مذهبی در امپراتوری عثمانی، سلطان سلیم اول (حکومت: ۱۵۱۲-۱۵۲۰ میلادی / ۹۱۸-۹۲۶ قمری) در تلاش برای تضعیف قدرت و نفوذ شیعیان، فشار زیادی بر طوایف شیعه، به‌ویژه در مناطق مرزی، وارد کرد. او از افزایش نفوذ شاه اسماعیل صفوی (حکومت: ۱۵۰۱-۱۵۲۴ میلادی / ۹۰۷-۹۳۰ قمری)، بنیان‌گذار سلسله صفویان در ایران، که به تقویت مذهب شیعه در ایران و گسترش آن در میان جوامع مرزی عثمانی مشغول بود، احساس خطر می‌کرد. 📌سلطان سلیم با تردید به طایفه ساری‌قمیش، که از لحاظ تعداد و قدرت اجتماعی در دیاربکر جایگاه ویژه‌ای داشتند، به آن‌ها به‌عنوان ستون پنجم شاه اسماعیل نگاه می‌کرد و از آنان می‌خواست که یا به سرزمین‌های دور از مرز ایران در امپراتوری عثمانی کوچ کنند یا به سرزمین‌های عرب‌نشین بروند. این اقدامات در نهایت باعث شد که بسیاری از طوایف شیعه‌ عثمانی، از جمله طایفه ساری‌قمیش، به ایران مهاجرت کنند. 💠زبان زازایی: تشابهات و ریشه‌های احتمالی زبان زازایی، که زبان مادری طایفه ساری‌قمیش و دیگر طوایف زازا است، از شاخه‌های زبان‌های شمال غربی ایران محسوب می‌شود. این زبان تشابهات بسیاری با زبان‌های مازندرانی، سمنانی و دیلمی دارد، به‌گونه‌ای که برخی زبان‌شناسان، خاستگاه اولیه زازاها را در دیلمستان، منطقه‌ای میان قزوین، مازندران و گیلان می‌دانند. این منطقه، که در شمال قزوین و رشته‌کوه‌های البرز واقع است، از گذشته‌های دور محل سکونت اقوام ایرانی بوده و به تنوع زبانی غنی‌ای شهرت دارد. نزدیکی زبانی زازایی با گویش‌های شمال ایران، ممکن است نشان‌دهنده‌ی پیوند تاریخی و جغرافیایی این طوایف با منطقه دیلمستان باشد و از مهاجرت‌های تدریجی آنان به آناتولی در طول زمان حکایت دارد. 💠حفظ زبان زازایی پس از مهاجرت به ایران پس از مهاجرت طایفه ساری‌قمیش و دیگر طوایف زازا به ایران، این گروه‌ها ضمن تلاش برای سازگاری با فرهنگ و زبان غالب ایران، زبان و فرهنگ زازایی خود را نیز حفظ کردند. زبان زازایی همچنان به عنوان بخشی از هویت قومی آن‌ها باقی ماند و در محیط‌های خانوادگی و جوامع محلی به عنوان زبان شفاهی رایج بود. اگرچه گویشوران زازایی به مرور با زبان فارسی هم‌زیستی پیدا کردند، اما ارتباط زبانی‌شان با گویش‌های شمال ایران و ویژگی‌های منحصربه‌فرد زازایی به حفظ این هویت زبانی کمک کرد. 💠تأثیر مهاجران زازا بر فرهنگ زبانی ایران حضور طوایف زازا، از جمله ساری‌قمیش، در ایران به تنوع زبانی و فرهنگی این کشور افزود. زبان زازایی و سنت‌های فرهنگی آن‌ها در نواحی محل استقرارشان به غنای فرهنگی و زبانی ایران کمک کرد. مهاجران زازا ضمن حفظ میراث فرهنگی خود، در عین حال با زبان و فرهنگ غالب فارسی هم پیوند یافتند و دو زبانه شدند. [ضمنا برخی محققان معتقدند که طایفه زازایی در اصل همان طایفه ساسانی بوده است که به آناتولی و آنتالیا کوچانده شده اند و گویش ترکی ساسانی همان زازایی است و برخی از محققان اکیدا معتقدند که آنها بازمانده ساسانیان در منطقه دیلمستان و قزوین بودند که بعد از ورود اسلام به آنتالیا و دیاربکر [دیارباکر] کوچانده شدند. موضوع جالب توجه دیگر اینکه طایفه ترکی شده طایفه هست و احتمالا کوه دنبل (به فارسی دیلم) دیاربکر از نام آنها گرفته شده است. این بحث در متن های بعدی بعنوان قسمت دوم ارائه خواهد شد. هر چند بنظر می رسد بهتر بود در بخش اول ارائه میشد اما تصمیمم بر آن شد تا این اطلاعات همراه با بخش دوم مقاله ارائه گردد. (متن ویرایش شد)] https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3681 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه👇👇
📝نتیجه‌گیری مهاجرت از آنتالیا به دیاربکر [] و سپس از دیاربکر به ایران، تحت تأثیر سیاست‌های سلطان سلیم اول و در واکنش به استقبال شاه اسماعیل صفوی از شیعیان، تأثیرات عمیقی بر فرهنگ و جامعه ایران گذاشت. تشابهات زبانی زازایی با گویش‌های شمال ایران و خاستگاه احتمالی این طوایف از نواحی دیلمستان، نشان می‌دهد که زبان زازایی به عنوان بخشی از میراث فرهنگی و تاریخی طوایف زازا، پیوندی زنده با ریشه‌های آن‌ها و هویت قومی‌شان ایجاد کرده و به شکلی پایدار نسل به نسل انتقال یافته است. اضافه کردن منابع مستند، به ویژه از پژوهش‌های زبان‌شناسی و تاریخی معتبر، می‌تواند به مقاله‌ای که در خصوص مهاجرت طایفه ساری‌قمیش و نقش زبان زازایی نوشته شده است، عمق بیشتری ببخشد. در اینجا تعدادی منابع داخلی و خارجی معتبر و جالب توجه معرفی شده‌اند که می‌توانید از آن‌ها بهره بگیرید: 💠: 📚منابع داخلی: ۱. «زبان‌شناسی ایرانی و پژوهش‌های تاریخی» – این کتاب که توسط پژوهشگران زبان‌های ایرانی نوشته شده، به بررسی ارتباط زبان‌های شمال غربی ایران از جمله زازایی با زبان‌های مازندرانی، سمنانی و دیلمی پرداخته است و منابع مفیدی را برای مطالعه زبان زازایی در اختیار قرار می‌دهد. ۲. «تحولات مذهبی و اجتماعی شیعیان عثمانی و ایران» نوشته دکتر رسول جعفریان – این کتاب با نگاهی به تاریخ صفویان و عثمانی‌ها، به بررسی وضعیت شیعیان در امپراتوری عثمانی و سیاست‌های سلطان سلیم اول پرداخته است. اطلاعات دقیقی درباره‌ی فشارهایی که بر طوایف شیعه از جمله زازاها وارد شد، ارائه می‌دهد. ۳. «اقوام و طوایف زازا در آناتولی شرقی» نوشته دکتر محمد عجم – این کتاب به مطالعه پیشینه طوایف زازا و مهاجرت‌های تاریخی آن‌ها پرداخته است و اطلاعاتی درباره‌ی طایفه ساری‌قمیش و نقش آن‌ها در تحولات تاریخی منطقه دارد. 4. «فرهنگ‌نامه ایران و آناتولی در عصر صفویان و عثمانی‌ها» نوشته جعفر شهری – این کتاب اطلاعات جامعی در خصوص روابط فرهنگی، زبانی و مذهبی میان طوایف آناتولی و ایران ارائه کرده و به طور خاص به موضوع مهاجرت طوایف زازا به ایران پرداخته است. 📚منابع خارجی: 1. «Iranian Identity and Cosmopolitanism: Spheres of Belonging» نوشته Lucian Stone – این کتاب به بررسی هویت ایرانی و تأثیرات اقوام و مهاجران بر جامعه ایران پرداخته است و بخش‌هایی درباره‌ی نقش طوایف شیعه آناتولی از جمله زازاها در شکل‌گیری جامعه ایرانی دارد. 2. «The Ottoman Empire and Early Modern Europe» نوشته Daniel Goffman – این اثر با نگاهی به تاریخ عثمانی و روابط آن با اروپا، به مسأله شیعیان عثمانی و فشارهای سیاسی و مذهبی سلیم اول پرداخته است و همچنین به مهاجرت طوایف زازا به ایران و نقش این طوایف در ایجاد تنوع فرهنگی و زبانی اشاره می‌کند. 3. «Languages of Iran: Past and Present» ویرایش Gernot Windfuhr – این مجموعه مقالات پژوهش‌های زبان‌شناسی گسترده‌ای درباره‌ی زبان‌های مختلف ایرانی، از جمله زازایی، ارائه می‌دهد و شباهت‌های زازایی با زبان‌های شمالی ایران مانند مازندرانی و دیلمی را مورد بررسی قرار داده است. 4. «The Kurdish National Movement in Turkey: From Protest to Resistance» نوشته Cengiz Gunes – این کتاب ضمن بررسی قومیت و زبان‌های منطقه آناتولی، اطلاعات جامعی درباره زازایی به‌عنوان زبان یکی از اقوام آناتولی شرقی ارائه می‌دهد و ریشه‌ها و خاستگاه زبانی آن را تحلیل می‌کند. 5. «The Persians» نوشته Homa Katouzian – این کتاب نگاهی جامع به تاریخ ایران و تأثیر اقوام مهاجر بر شکل‌گیری هویت ایرانی دارد و اطلاعات مفیدی در مورد نقش طوایف زازا و دیگر طوایف شیعه در توسعه فرهنگی و نظامی ایران صفوی ارائه می‌دهد. 6. Prof Gieppert, Zazai Stamm- und Sprachwissenschaftler 📜 ▫️ 🌿ساری‌قمیش 🗂مهاجرت طایفه ساری‌قمیش و سایر طوایف شیعه از دیاربکر [] به ایران و نقش زبان زازایی 📑قسمت اول 🖊 بهار ۱۴۰۳ https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3681 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
هدایت شده از پژوهش اِدمُلّاوَند
🔲ایل پاشا 🌿از جمله خاندان‌هایی که در ایران فرهنگی مستقرند و از آنها نام برده است، عبارتند از: ۱. پاشا: یکی از خاندان‌های قدیمی  مازندران  بوده و مرکز اصلی آنها، در کجور می‌باشد. ۲. پاشی: از اقوام سیاه پوشان کافرستان  افغانستان که در دهکده پاشی  کابل  ساکنند. ۳. پاشا ناسنگی: از خاندان‌های ساکن در گیل کلای میخ ساز کجور که از ناسنگ بدین جا آمده‌اند. 📚منبع: «نام نامه ایلات و عشایر و طوایف (ایران تاریخی و فرهنگی)»، اثر فارسی ، با همکاری خانم خورشید مؤمنی، به بیان نام و مکان زندگی ایلات، عشایر و طوایفی که در ایران زمین می‌زیسته‌اند، پرداخته است. 📌برطبق واژه‌نامه برخط ریشه‌شناسی (Online Etymology Dictionary) اسمِ پاشا از کلمه «باش» به معنی «سر، رئیس» مشتق شده‌است که خود از ترکیب واژگان «پتی» در زبان پارسی پهلوی، به معنیِ «ارباب» و «سرور» و کلمه «شاه» ساخته شده‌است. 📌براساس فرهنگ انگلیسی آکسفورد استفاده از لقبِ «پاشا» به قرن هفدهم میلادی برمی‌گردد و در زبات فارسی پهلوی از ادغام دو کلمه «پاتی» و «شاه» حاصل شده‌است. 📌جری باکاراک و یوسف ولید مرعی، محققانِ تاریخ اسلام و مسائل مربوط به قرون وسطی معتقدند که به احتمال زیاد «پاشا» شکلِ کوتاه‌شده واژه پارسیِ پادشاه است. 📌پاشا (به ترکی استانبولی: paşa) یک مقام بالا در سیستم سیاسی امپراتوری عثمانی بوده‌است که معمولاً به فرمانداران، تیمسارها یا دیگر اشخاص بزرگ داده می‌شد. 📌سوان نشانیان، روزنامه‌نگار و سفرنامه‌نویس ارمنی‌تبار اهل ترکیه، معتقد است که پاشا مشتق کلمه بچه (beşe) در ترکی به معنای «پسر» و «شاه‌زاده» است که در پارسی هم معنای مشابهی دارد 📌لقبِ پاشا اولین بار در قرن هشتم هجری برای سلیمان، فرزندِ ارشد اورخان یکم، پسر عثمان یکم و نوه ارطغرل، دومین حاکم بیگ‌نشین عثمانی، به‌کار رفته‌است. 📌در امپراتوری عثمانی، تنها سلطان حق اعطای عنوان پاشا را داشت. لوسی مری جین گارنت، توده‌شناس و جهان‌گردِ قرن نوزدهم، طی زندگی و سفرهای متعددی که در شهرها و روستاهای ترکیه داشت، در سال ۱۹۰۴ مقاله‌ای نوشت که و در آن به این نکته اشاره کرد که این «تنها لقبِ ترکی‌ست که با خود رتبه و اولویت مشخصی را به همراه دارد.» 📌در مصر هم، که توسط حکومت عثمانی‌ها در سال ۱۵۱۷ تصرف شده بود، لقبِ «باشا» مورد استفاده قرار گرفت. 📌 پاشاها بالاتر از بیگ‌ها و آقاها، اما پایین‌تر از خدیوها و وزیران قرار داشتند. https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%A7%D8%B4%D8%A7 http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3023 📌علی پاشا زانوسی: كلمه پاشا اصطلاحي بسيار عام و با گستره اي بالا است كه مو شكافي و رد يابي را در اين حوزه دچار ابهام مي نمايد. ولي آنچه منقول است حاكي از اين مطلب است كه طايفه پاشا از ناحيه ثقف مصر كه منتسب به نسل مختار ثقفي نيز مي باشند به ايران آمدند ، بنا بر دو قول : اولا" به عنوان نيروهاي زبده و كار آزموده و رزمي سوار كار به همراه لشكر مختار به خون خواهي امام حسين در كربلا و نهايتا" اعقاب آن حضرت در ايران و دوم: دستگيري و سركوب  لشكرامير تيمور لنگ گوركاني كه از ناحيه قفقاز به ايران حمله كرد و تا امپراطوري عثماني رسيد، حريفي زبده را ميطلبيد تا اين ديكتاتور خونخوار را معدوم سازند. ولي آنچه بيشتر در اينجا قابل دفاع مي باشد ، خط و سير اين طايفه در ايران و شمال كشور است... http://pasha-zanousi.blogfa.com/post/57 http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3023 📎این پژوهش کامل و جامع نیست 🖊 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
هدایت شده از پژوهش اِدمُلّاوَند
 🖊 🗓۱۷ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۴:۰۰ 🎙گفتگو با ، سرپرست گروه مازرونی 📜قصه‌های چوپانی یک فیزیکدان قبل از تولد در بطن مادر، بعد از آن بر شانه‌های مادر و هنگام شیرخوردن در شالیزار با نوای موسیقی مازندرانی خو گرفت. قبل از آن‌که خودش را بشناسد با نغمه‌ها، لالایی‌ها و منظومه‌های بومی مازندران آشنا شده بود. و او را به مسجد کشاند و خیلی زود مداح کوچکی شده بود برای مردم روستا، اما تحصیل، او را از روستا به شهر کشاند. 📌کد خبر: ۱۳۶۹۱۹۰ به گزارش جام جم آنلاین، رضا دیوسالار در رشته فیزیک تحصیل کرد، به‌عنوان کارشناس مخابرات مشغول کار شد. ساکن پایتخت شده بود که دوباره آوا‌ها و نغمه‌های کهن از سرزمین مادری او را فراخواند. دیوسالار به مؤسسه پارپیرار به مدیریت فرهود جلالی رفت. از طریق او با بزرگان و پژوهشگران موسیقی آشنا شد، شاگردی کرد و حالا سرپرستی گروهی را به‌عهده دارد که با نام مازرونی شناخته می‌شود؛ اولین اجرای رسمی این گروه به سال ۱۳۹۴ و صحنه جشنواره موسیقی فجر برمی‌گردد. دیوسالار هم خنیاگر و هم پژوهشگر است، کتابی در زمینه موسیقی غرب مازندران آماده کرده و نغمه‌های ساز «» یا همان نی چوپانی مازندران را در قالب یک برای آیندگان نت‌نویسی کرده و نیز توانسته نمونه‌های بدیع از موسیقی بومی بیافریند. 📌تاکنون چه قطعات تازه‌ای بر اساس موسیقی بومی مازندران خلق کرده‌اید؟ قطعات متعددی بوده، اما یکی از مهم‌ترین آنها، اثری است که برای گرامیداشت سرتیپ علیخان دیوسالار، معروف به سالار فاتح تنظیم کرده‌ام. ایشان علاوه بر این‌که یکی از بزرگان دیوسالار در غرب مازندران و از آزادیخواهان و مبارزان دوره مشروطه بود و در تاریخ منطقه و نیز کشور تأثیر قابل اعتنایی داشت، اهل و نوشتن بوده و از ایشان یک دیوان و چند کتاب به یادگار مانده است. 👈به پاس رشادت‌های این بزرگمرد و همه مردانی که در مقابل اجنبی از این خاک دفاع کرده‌اند، قطعه‌ای تنظیم کرده‌ام که در جشنواره موسیقی فجر سال ۱۳۹۴ اجرا شد. این قطعه قرار است در استودیو ضبط شود و در اختیار علاقه‌مندان قرار بگیرد. 📌قطعاتی در جشنواره ملی موسیقی و آیین‌های اقوام ایرانی را به نمایش گذاشتید. چقدر نغمات موسیقی مازندران را می‌شناسید؟ موسیقی اقوام ایرانی و نیز موسیقی مازندران به قدری و رپرتوار‌های سازی و آوازی جذاب و زیبا دارد که من فقط بخش کوچکی از آن را آموخته‌ام و حتی برخی رپرتوار‌های دشوارتر شاید در طول زمان به نسل‌های بعد آموخته نشده و فراموش شده‌اند. آنچه امروز من از موسیقی مازندران می‌دانم، امانتی در دست من است که می‌کوشم از آن مراقبت کنم و به آیندگان هدیه دهم. من با لالایی‌های مادر و عاشقانه‌های پدر موسیقی را شناختم. با آوای کار و موسیقی بزرگ شدم و حتی وقتی از موسیقی دور شدم، این نغمه‌ها دست از سرم برنداشتند. از یک سو، خودم عاشقانه این موسیقی را دوست داشتم و از دیگر سو، بومی مازندران داشت کمرنگ می‌شد. این شد که در تهران به مؤسسه فرهنگی پارپیرار مراجعه کردم آقای فرهود جلالی چراغ هدایت شد و من از طریق ایشان توانستم از محضر استادانی، چون زنده‌یاد حسینعلی طیبی، ابوالحسن خوشرو، استاد محمدرضا اسحاقی، محمدعلی حدادیان و بسیاری دیگر بهره بگیرم. تا به خودم آمدم، دیدم در گروهی تحت سرپرستی استاد جلالی نغمه‌سرایی می‌کنم و زیر نظر ایشان گروه مازرون آغاز به کار کرده است. http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3188 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه👇👇
هدایت شده از پژوهش اِدمُلّاوَند
꧁꧂🌼꧁꧂🌼꧁꧂ 💥جغرافياي تاريخي روستاي اراء ✍️:‌حامد خليلي ازني 📌آراء زاد گاه علما و شعراي بزرگ .اراء روستاي آسياب هاي آبي كهن 👈این روستا در ۱۰۵ کیلومتری جنوب شهر ساري، ۳۵ کیلومتری كياسر و ۸۱ کیلومتری شهر دامغان ،در دهستان پشتكوه چهاردانگه در استان مازندران ، و در عرض جغرافیایی ۳۴ درجه و ۱۲ دقیقه و در طول جغرافیایی ۵۳ درجه و ۴۳ دقیقه و ارتفاع آن از سطح دریا ۲۸۰۰ متر واقع شده است. 👈در سرشماري ۱۳۴۵، اراء از توابع دهستان چهاردانگه سورتيچي ساري است. 📌روستاي ((آراء)) از گذشته هاي بسيار دور مهد و شعراي بزرگي بوده كه در تاريخ فقاهت و ادبيات چهر هاي شناخته شده بودند. 👈از شعراي به نام آن مي توان به مغتنم ارايي و نديم ارايي و علماي آن حاج آقا سيد شفيع و سيد داود ا رايي اشاره نمود. 📌 وجه تسميه آراء 🌍روستاي آراء از روستاهاي قديمي منطقه چهاردانگه مي باشد. 👈در نزديكي اين روستا در گذشته دور دو روستا به نام هاي ((سفيد كوه)) و ((پل تك)) وجود داشته كه به علت نامعلوم از بين رفته اند تنها از اين دو روستا قبرستاني باقي مانده است. 👈در مورد وجه تسميه اراء نظرات ذيل ارائه شده است و هر كدام از آن ها به نوعي مي تواند درست باشد. 👇 ۱- آراء=(به فتح الف)=ara =افراد محلی به این روستا era male میگویند. 👈آراء در لغت به معنای روئیت و دیدن از بلندی است اراء معنی بلندی و دور نیز میدهد. 👈با توجه به سابقه حضور علما و روحانیون و اینکه روزگاری این روستا مهد آموزش قرآنی و حوزوی دهستانهای سفید کوه و چهار دانگه و اعزام مبلغ دینی به مناطق یاد شده بوده است و عالم پرور بودن آن در گذشته و اکنون زبانزد می باشد، بعید به نظر نمی رسد که نام این روستا ریشه قرآنی داشته و این مطلب را بارها بزرگان محل گفته اند که مربوط به "ارایت الذی ...." در آیات قرآنی می باشد. پس می توان گفت آراء معنای منظرگاه و جایی برای تماشا را نیز می تواند داشته باشد.( سايت آراء نيوز) 👇 ۲ - عظيمي در پژوهشي در نام آبادي هاي شهرستان ساري در مورد وجه تسميه روستاي اراء چنين آورده است« آرا(ara) نام مخفف كلمه اهرا (ahra) به معني پاك، پاكيزه ، پرهيز گار است. 👈اَهرايي (ahrayi): پرهيز گاري ✍️آراء: ‌ 🔘آراء آبادي پارسيان و پرهيرز گاران. ( شايد علت اين نام گذاري در ابتداي ايجاد روستا براي دوري جستن افراد پرهيز گار و پارسا (هواداران زرتشتي) از غير زرتشتي بوده است.» ( عظيمي – پژوهش آبادي شهرستان ساري – ص ۳۳۳) 👇 ۳- آراء در معناي لغوي به معني بالا است . 👈نام اين واژه از دو علت است، يا اينكه روستا در مكان بالا قرار داشته است (در دامنه كوه در ارتفاع ۲۸۰۰ متري از سطح دريا). يا اينكه اين روستا مهد علماي بزرگ بوده است. 👈در مورد ساكنين اوليه آن هم اتفاق نظر نيست بعضي معتقدند قادري ها اولين گروهي بودند كه در اراء ساكن شدند و گروهي معتقدند اولين گروهي كه به اراء آمدند و رحل اقامت در آن گزيدند همين ارايي ها مي باشند. http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2965 📩متن کامل جهت مطالعه 👇 http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2056 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه...👇👇
✍از جمله رجال دربار دوره ی  و عهد ناصرالدین شاه اعتمادالسلطنه؛ محمدحسن [بن علی] خان مقدم مراغه‌ای (۲۱ شعبان ۱۲۵۶ مراغه، ۱۳ فروردین ۱۲۷۵ تهران) می باشد. او که ملقب به صنیع‌الدوله و سپس اعتماد السلطنه، نویسنده، و سیاستمدار نامدار عصر ناصری و صاحب تألیفات بسیاری در زمینه‌های گوناگون بود. 📌مطلع ‏الشمس یکی از آثار مهم اعتمادالسلطنه و بنا به گفته ی نویسنده، دنباله ی کتاب مرآت‏ البلدان ناصری در معرفی خراسان و مشهد مقدس، به خصوص حرم مطهر امام رضا علیه السلام است. او مرآت ‏البلدان را در جغرافیای ایران و شهرهای آن به صورت الفبایی در دست نگارش داشت و بعد از اتمام حرف «ج»، در اثنای جمع آوری حروف  «ح» و «خ» بود که سفر دوم ناصرالدین شاه به خراسان و زیارت مشهد مقدس پیش آمد. بنابراین، نویسنده از فرصت همراهی شاه در این سفر استفاده کرد تا برای تکمیل کتاب مطلع‏الشمس «معلومات سابق را بر مشهودات لاحق بیفزاید و کتابی تألیف نماید و به همین مناسبت و ملاحظۀ احوال ایالات شرقی، آن را مطلع‏الشمس نام دهد». ✍نخستین چاپ این اثر تاریخی در سالهاى ۱۳۰۱ تا ۱۳۰۳ هجرى قمری، هنگامى که نویسنده تصدى امور وزارت انطباعات و دارالترجمه شاهى را عهده دار بود، صورت پذیرفت. 📚شرح مختصر از کتاب مطلع الشمس: این کتاب سه جلدی در قالب یک کتاب راهنمای سفر از تهران به مشهد شروع شده و سپس در بخش معرفی مشهد به صورت گزارشی اختصاصی به بیان تاریخ و جغرافیای این شهر می‌پردازد. 📘جلد نخست کتاب مطلع‌الشمس گزارش سفر کاروان ناصرالدین‌شاه از زمان ترک دارالخلافه (تهران) تا رسیدن به شهر مشهد را در برمی گیرد. در این جلد شرح سفر کاروان شاه با گذر از شهرهای و تا قوچان و سپس رسیدن به مشهد گزارش شده است. 📘جلد دوم کتاب مطلع الشمس به معرفی شهر مشهد و آثار و ابنیه و اماکن مهم آن با تأکید بر حرم رضوی و بقاع و ابنیهٔ وابسته به آن می‌پردازد. 📘سومین و آخرین مجلد کتاب مطلع الشمس به بیان سفر بازگشت کاروان ناصرالدین شاه به تهران از مسیر نیشابور و سبزوار پرداخته است. 📘در بخشی از کتاب مطلع الشمس آمده است: {{فیروزکوه سه حمام و شش یا هفت باب مسجد، یک تکیه و سه آسیا و سی کاروانسرای بارانداز و پنجاه باب دکان دارد و سکنه آن تقریبا ۱۲۰۰ خانوار و هفت اند: طایفه شیرازی، طایفه کیائیه، طایفه شهرآشوب، طایفه رئیسی، طایفه کاردگر، طایفه فخرآور و طایفه بابتیه که میرزا فضل الله خان و میرزا امان الله، مستوفی این شهر از این طایفه‌اند.}} ✍کتاب مطلع ‏الشمس در حقیقت دایرة‏المعارف بزرگی است که به لحاظ دارا بودن اطلاعات بسیار گسترده و متنوع در جغرافیا و تاریخ و فرهنگ و هنر آستان قدس، مشهد و خراسان ، از اهمیت و اعتبار بی‏مانندی برخوردار است. {{ اعتمادالسلطنه درباره ی این کتاب نوشته است: «جغرافی مشهد و شرح بقاع و اماکن و رجال و اعاظم و مبانی مشیّده و ابنیه مزیّنه آن و وقایع و سوانح مهمّه واقعه در این ناحیه مقدسه با اعلی درجه اهمیت و زاید الوصف جالب نظر دقت است ... و تا امروز احدی استیفاء این حق ننموده ...».}} 📌در این کتاب «مطلع الشمس» به ذکر جغرافیای مشهد، تاریخ آن از زمان شهادت امام رضا (ع) بر اساس کتاب‌های جغرافیا و تاریخ قدیم سفرنامه های مسافران خارجی همچون فریزر و خانیکوف پرداخته است. همچنین در این کتاب بناهای مشهد از جمله مدارس و کاروانسراهای آن همچنین تاریخ روضه منوره حضرت رضا (ع) و بناهای متعلق به آن همچون توصیف حرم مطهر رضوی، شرح کتیبه‌های حرم مطهر از جمله احادیث، آیات و کلمات قصار، امثال و نصایح درج شده در کاشی‌کاری ها آزاره حرم، قصیده‌های مسطور بر در و دیوارها، ذکر اشعار در های حرم و تاریخ های آن اشاره شده است. توصیف رواق‌های حرم مطهر امام رضا(ع)، ضریح، گنبد مطهر، صحن قدس و مسجد گوهرشاد نیز به زیبایی در کتاب مطلع الشمس بیان شده است. اعتمادالسلطنه در ادامه این کتاب به ذکر افراد مدفون در حرم مطهر امام رضا(ع) همچون قبر شاه تهماسب اول صفوی و خطوط و الواح آن پرداخته است. در فصل دیگری از کتاب مطلع الشمس جمعی از مشاهیری که در دوره قاجاریه مباشر امر تولیت آستان قدس رضوی شده را با ذکر برخی از اقدامات آنها بیان کرده است. سپس به جغرافیای شهر مشهد مقدس اشاره و در ادامه کتیبه مساجد، مدارس و کاروانسراهای شهر مشهد و اطراف آن به تفضیل بیان شده است. در ادامه این کتاب تاریخ مشهد به صورت سال شمار، شرح حال رجال مشهد مقدس، شرح زندگی امام رضا(ع) بیان شده است. این کتاب با فهرست کتابهای کتابخانه آستان قدس رضوی و نقشه ای از حرم مطهر امام رضا (ع) به اتمام رسیده است. 🖊گردآورنده ۱۴۰۳/۰۹/۱۹ https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3857 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📜از اسناد نادر و ارزشمند طایفه بلواز ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
هدایت شده از پژوهش اِدمُلّاوَند
45.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌍 🌍 🌿 📜 📺دورهمی باشور و نشاط عرب [] 🌍بندپی شرقی روستای شورکش 🎥صادق گرگانی فیروزجایی جمعه۳۰شهریور۱۴۰۳ 📌سلام. میشه توضیح دهید که این چند سال به این منطقه مهاجرت کردند و علتش چیست و آیا می‌باشند و یا فقط پسوند عرب دارند ؟ ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢لرها در افغانستان چگونه ساکن شدند. سردار صیدمراد دورکی شهماروند وقتی نیروی های بختیاری به نبرد قندهار برد ازکل سران بختیاری بودند. @shafafvazolal 🔎معرفی طایفه شهماروند ✍طایفه شهماروند با طایفه سرداراسعد بختیاری از یک نژاد مشترک هستند. جد طایفه شهماروند شخصی به نام مرتضی و ملقب به شه است که چون در زمان کوچ ایل اژدهایی را در تنگ بابااحمد از پای درآورده است این طایفه را بدین نام می خوانند. 💞مرتضی بی بی دختر مراد بازیت (زیرشاخه ای از شهماروند و اصلا اسیوند)را به همسری برمی گزیند که از ایشان چهار پسر متولد می شود که خود و فرزندانشان تا به اکنون برای بختیاری افتخارآفرین بوده اند. 🌿آکلبی، آصابر، آهادی و آمختار چهار فرزند آمرتضی شه هستند. 📌آکلبی از سرداران نادرشاه در فتح قندهار است که پاداشی به سبب شجاعت خود از دریافت می کند که ایشان با برادران بدان وسیله سکونتگاه فعلی طایفه شهماروند یعنی آلیکوه را از ساکنان آن زمان آن قریه خریداری می کنند. 📜اسناد و بنچاق های به دست آمده مبین این موضوع است که آلیکوه در زمان شاه سلطان حسین در سال ۱۱۱۳ هحری قمری توسط خواجه عباس ولد خواجه طهماس و ملابکمیر ولد حاجی تاجمیر از ترکان قشقایی دره شوری خریداری شده است. 📌و در سال ۱۱۵۹ هجری قمری این ملک توسط آکلبی و آصابر و آهادی ولدان آمرتضی دورکی حسین وند به قیمت ۴۵۸ تومان آن زمان خریداری شده است (آمختار در جوانی فوت کرده اند و از ایشان یک پسر به نام آصیدالی بجای مانده است) 💥 @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
پژوهش اِدمُلّاوَند
#ایل #تبار #طایفه #خاندان #بوم #ایل_لُر #لر #شهماروند #بختیاری #ایران #افغانستان 🟢لرها در افغانستان
🟢لرها در افغانستان چگونه ساکن شدند. سردار صیدمراد دورکی شهماروند وقتی نیروی های بختیاری به نبرد قندهار برد ازکل سران بختیاری بودند. 💠خليل خان  بختياری آسترکی دورکی 🔲فرهنگی، تاريخی،اجتماعی (نخستین وبگاه تخصصی در باره طایفه آسترکی دورکی) ❤️سرداران بختیاری در فتح قندهار  🖊نگارش: علی (بهرام) بهرامسری بختیاری 📜سرداران بختیاری در آزادسازی قندهار از دست شورشیان ✅سردارعلی صالح خان بختیاری آسترکی دورکی  ✅ سردار ابوالفتح خان بختیاری آسترکی دورکی  ✅سردار محمدحسین بختیاری آسترکی دورکی  ✅سردار قاسم خان بختیاری آسترکی دورکی  ✅سردار علی صالح بیگ (خان) زراسوند دورکی ✅سردار ملا آدینه مستوفی بختیاری  بهداروند ✅سردار   ✅سردار آ کلبی اسیوند دورکی  ✍در روزگار شاه سلطان حسین صفوی، محمدحسین خان بختیاری آسترکی دورکی (ف یوسف خان ف امیر خلیل خان ف امیرجهانگیرخان ف امیر تاجمیرخان ف امیر بابک شاه ف امیربختیار شاه ف امیر بهرام شاه آسترکی دورکی) حاکم بختیاری بود (عالم آرای نادری، جهانگشای نادری) تا اینکه نادر افشار در سال ۱۱۴۵ هجری قمری. شاه تهماسب دوم صفوی را برکنار نمود و وارد اصفهان گردید و در سال ۱۱۴۵ هجری قمری احمدخان بختیاری آسترکی دورکی (ف قاسم خان ف شاه منصور خان ف ابراهیم خان ف امیر شاه حسین خان ف امیر علی ف امیر شاه محمود ف امیر شهرام آسترکی ) که از ملتزمین رکاب بود و فرماندهی نیروی بختیاری در تصرف هرات را داشت و خدمات زیادی انجام داده بود را به فرمانروایی بختیاری گماشت و او را راهی خلیل آباد (مرکز حکومت بختیاری در سردسیر در جنوب الیگودرز) نمود و محمدحسین بختیاری آسترکی حاکم پیشین را برکنار کرد. با ورود احمدخان بختیاری آسترکی به خلیل آباد میان هواداران حاکم برکنار شده و حاکم نو درگیری رخ داد که به مرگ احمد خان انجامید. کشندگان احمد خان به سوی گرمسیر متواری گشته و در قلعه بنه وار (دژ ملکان کنونی) که بر فراز کوهی است مستقر شدند. نادر پس از آگاهی از مرگ احمدخان بختیاری آسترکی به امرای لرستان فیلی و هویزه دستور داد که به سوی منطقه بنه وار (لالی کنونی) آمده و خود با سپاه در سال ۱۱۴۵ هجری قمری. از راه کوهرنگ به سوی لالی حرکت نمود. نادر با ورود به بنه وار آنها را محاصره و پس از ۲۱ روز آنها را وادار به تسلیم نمود و کشندگان اصلی احمدخان را کشتار نمود و ۳۰۰۰ خانوار از هفت لنگ بختیاری را به خراسان کوچ داد و حکومت آنجا را به ابوالفتح خان بختیاری پسر دیگر قاسم خان داد . 📚برخی منابع به نقش علی صالح خان  برادر  محمدحسین خان در کشتن احمد خان اشاره کرده اند و وی مدتی در زندان بود . دستور داد از خوانین ابوالفتح خان و منصور خان و محمدحسین خان و جلال خان خانه های خود را به دارالسلطنه اصفهان برده و در آنجا ساکن شوند. 📌در سال ۱۱۴۸ هجری قمری . نادرشاه پس از سرکوبی علی مرادی (علی مراد خان میوند چهارلنگ) ، دو هزار خانوار بختیاری را به رهبری ابوالفتح خان بختیاری آسترکی دورکی و پدرش قاسم خان و علی صالح خان بختیاری آسترکی دورکی  به نواحی مرزی جام در خراسان کوچ داد و رهبری آنجا را به ابوالفتح خان بختیاری آسترکی واگذار نمود. طبق اسناد و روایات در آن هنگام به طور کلی به خراسان کوچ داده شدند گرچه پس از مرگ نادرشاه بیشترین آنها بازگشتند اما شماری از آنها در آنجا ماندگار شدند و در دهه اخیر نگارنده با آنها ارتباط برقرار کرده ام. نادر شاه پس از مدتی ابوالفتح خان بختیاری آسترکی را به بیگلربیکی مرو شاهجان (اکنون جزو ترکمنستان است) گماشت و علی صالح خان بختیاری آسترکی (فرزند یوسف خان ف خلیل خان بختیاری آسترکی ف امیر جهانگیرخان ف امیر تاجمیرخان ف امیر بابک شاه ف امیربختیار شاه ف امیر بهرام شاه_آسترکی) را به ریاست بختیاری های ساکن جام و باخزر گماشت و در فرمانی در سال ۱۱۵۸ هجری قمری . این جابه جایی ثبت شده است. 📝نگارش: 🖊 ۱۳۹۷/۱۰/۲۱ پارسوماش ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه👇👇
پژوهش اِدمُلّاوَند
#ایل #تبار #طایفه #خاندان #بوم #ایل_لُر #لر #شهماروند #بختیاری #ایران #افغانستان 🟢لرها در افغانستان
✍از سوی دیگر نادرشاه در سرزمین اصلی بختیاری نیز علی صالح بیگ زراسوند دورکی فرزند عبدالخلیل را وکالت داد و او را منصوب کرد. در سال ۱۱۵۰ هجری قمری دو نیروی بختیاری برای شرکت در جنگ قندهار آماده شدند . یکی به فرماندهی ابوالفتح خان بختیاری آسترکی و پدرش قاسم خان و محمدحسین خان بختیاری آسترکی و علی صالح خان بختیاری آسترکی که در خراسان بودند و دیگری از سرزمین بختیاری به رهبری علی صالح بیگ زراسوند و آ صیدمراد  اسیوند دورکی و آ کلبی  اسیوند دورکی به سپاه نادر پیوستند . دو نیروی بختیاری پس از ادغام بر بنیاد منابع نزدیک به ۴۰۰۰ تن برآورد شده اند که در فتح قندهار حضور داشتند. 📌محاصره قندهار به درازا کشید و نادرشاه ناگزیر شد در نزدیکی آن شهری به نام نادر آباد بسازد. بختیاری ها متوجه شدند که اگر سالیان دراز بگذرد و نادرشاه چند شهر دیگر هم بنا کند، قلعه قندهار با حمله های معمولی گشوده نخواهد شد. آنها تصمیم گرفتند تا در روز آدینه که مردم قندهار برای شرکت در نماز جمعه رفته بودند ، هنگام ظهر برق آسا و جان بر کف به قلعه یورش بردند و قلعه را گرفتند. صدای شلیک تیر و هلهله سواران بختیاری ،نادرشاه را از خواب بیدار کرد و متوجه شد که بختیاری ها پس از هفده ماه قندهار را گشوده اند. 📌 از این دلاوری ها و رشادت های بختیاری ها دلتنگ شد و می خواست سواران بختیاری را نابود کند اما میرزا مهدی خان استرآبادی منشی نادر که از خشم وی آگاه شده بود با ساختن این دو بیت شعر دلتنگی شاه را از میان برد . تو مپندار بختیاری کرد حق مدد کرد و بخت، یاری کرد شاه ایران و نادر دوران خاک بر فرق قندهاری کرد  📌یکی دیگر از افراد بختیاری که در منابع نام برده شده که در قندهار حضور داشته است. ملا آدینه مستوفی بختیاری است که با وجود کهن سالی از نادر درخواست می کند که در گشایش قلعه قندهار شرکت جوید.  📌 گرچه نادر شاه ابتدا او را به خاطر کهن سالی باز می دارد اما با پافشاری ملا به او پروانه شرکت در نبرد داده می شود و او یکی از برج های معروف قلعه قندهار بنام برج دده را تسخیر می کند. البته این روایت دوم با روایت یکم که بختیاری ها بدون آگاهی نادرشاه قلعه را گشودند تناقض دارد. 🔎بنابر پژوهش های میدانی  ملا آدینه مستوفی بختیاری از باب بهداروند تیره شمس الدین وند می باشد. 🌸دیدبان دیربین وند اردی اویده دورکی به قندهار پرچم زیده دادار و خرد یارتان 📝نگارش: 🖊 ۱۳۹۷/۱۰/۲۱ پارسوماش 📚منابع: ۱/جهانگشای نادری, میرزا مهدی خان استرآبادی  ۲/عالم آرای نادری, مروی  ۳/بنه وار من ایل من، علی بهرامسری بختیاری دورکی  ۴/تاریخ تحولات سیاسی بختیاری (صفویه تا قاجار به)، علی بهرامسری بختیاری،آماده چاپ. + نوشته شده در جمعه بیست و یکم دی ۱۳۹۷ ساعت 15:0 توسط علی بهرامسری بختیاری سرداران بختیاری در فتح قندهار http://alibahramsariastereki.blogfa.com/post/252 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─