eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
338 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
Fadaeian_Shab05Moharam1402_09.mp3
14.12M
|⇦•روضه زیاد خوندم... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حلال جمیع مشکلات است حسین شوینده لوح سیئات است حسین ای شیعه تو را چه غم ز طوفان بلا  آنجا که سفینه النجات است حسین...
|⇦•گریه کن های ... وتوسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ گریه‌کن‌های حسینیم و گدای حَسَنیم خاکِ پاهای حسینیم و برای حسنیم جمع ما را حسن آورد سوی کرب و بلا کربلایی شده‌‌ی خیرِ دعای حسنیم صورِ أَیْنَ الحَسَنیون  که قیامت بزنند با حسین بین صفوفِ رفقای حَسَنیم «حسن جانم، حسن جانم؛ حسن جانم جانم» کوریِ چشم همان‌ها که رهایش کردند تا خداییِ خدا هست به پای حسنیم  نوکر آن است که قربانیِ یارش باشد هم فداییِ حسینیم و فدای حسنیم ما به این کرب و بلا شهر حسن میگوییم که در آن خیره به شش‌گوش طلای حسنیم کربلا آمده‌ای خرجیِ تو با حسن است اربعین ما همه مهمان عطایِ حسنیم «حسن جانم، حسن جانم؛ حسن جانم جانم» : سید پوریا هاشمی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
Fadaeian_Shab05Moharam1402_03.mp3
13.94M
|⇦•گریه کن های.. و توسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ هم عشق حسین، معنی زندگی است هم گریه بر او کمال سازندگی است . . .
|⇦•رها کن عمه .... وتوسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ رها کن عمه دستم و، بزار برم پیشِ عموم نذار که اینجا بِشکنه، بغضی که مونده توو گلوم بزار برم تا نبینم، کارِ حرم میشه تموم افتاده رو خاک تشنه غرقِ خون نمیشه از این بدتر هرجوری که هست میرم تا باشم واسه‌ش سربازِ آخر توی گریه‌ها رو لبهای من أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَر گرفته بینِ قتلگاه، دورِ عموم و یک سپاه پناهِ عالم بی‌پناه، شده توو گودال «عمو حسین، عمو حسین» عموم و دارن می‌کُشن، این از خدا بی‌خبرا رمق نمونده توو صداش، تا که بگه جلو نیا طاقت ندارم ببینم، تنش رو زیرِ دست و پا خدا می‌دونه به پای عموم همه هستیم و میدم با هر سختی بود خودم و آخر توی قتلگاه دیدم دستم که شکست به یادِ مادر باریدم و نالیدم به آرزوهام رسیدم، از زندگی دل بُریدم سمتِ بابام پَر کشیدم، از دلِ گودال «عمو حسین، عمو حسین» جون داره میره از تَنت، تَوون نداره بَدنت دارن با سنگ میزننت، ای عموجونم، ای مهربونم سخته برام عمو جون، غربتت و ببینم تو بین دشمنایی، چه طور راحت بشینم این لشکر دیگه، جون به لبت رسونده سر تو رو شکونده، نفس برات نمونده ای وای ای وای از، هجومِ سنگ و شمشیر دشمن داره با تکبیر، می‌زنه نیزه و تیر «عمو حسین، عمو حسین» هم واسه من هستی امام، هم مثل بابایی برام دنیا رو بی‌تو نمی‌خوام، ای عمو جونم، ای مهربونم دلِ بابام و حالا، میخوام بدست بیارم دست و سرم رو باید، به پای تو بذارم مثل عمو دست من، جدا شد از پر با ضربه‌های دشمن، می‌خوام فدات بشم من حالا که به زخم، تیغ و تیر اسیرم تو رو بغل می‌گیرم، توو بغلت بمیرم «عمو حسین، عمو حسین» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .
Fadaeian_Shab05Moharam1402_05.mp3
21.93M
|⇦•رها کن عمه..‌‌. و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حسین (ع) یک درس بزرگ‌تر از شهادتش به ما داده است و آن نیمه‌تمام گذاشتن حج و به سوی شهادت رفتن است مراسم حج را به پایان نمی‌برد تا به همه حج‌گزاران تاریخ نمازگزاران تاریخ و مؤمنان به سنت ابراهیم بیاموزد که اگر هدف نباشد، اگر حسین (ع) نباشد و اگر یزید باشد چرخیدن بر گرد خانه خدا، با خانه بت، مساوی است.
|⇦•شب پنجم که می رسد.‌‌... وتوسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ شب پنجم که می رسد از راه روضه را غرق آه باید خواند از یتیم حسن که می‌گوییم روضه‌ی قتلگاه باید خواند روز آخر نیامده است اما روضه رفته است داخل گودال مثل مرغی که بال او کَنده است حسنی زاده می‌زند پَر و بال لحظه‌ی آخر است و این میدان گرچه مَرد نَبرد می‌خواهد حسنی زاده! پیش عمه بمان بعد از این، خیمه مرد می‌خواهد حیف از آن دست حیف از آن بازو دست خود را به تیغ نسپاری پیش زینب بمان که بعد عمو عَلَم و مشک را تو برداری پیشِ زینب بمان که می‌ترسم روضه‌ی پشت در شود تکرار مادرم بازوی کبودی داشت دست خود را به تیغ‌ها نسپار شیر اگر بچه باز هم شیر است آن شغال زبون نفهمیده اینکه دست تو را ز تن انداخت دست عباس دیده ترسیده : محسن ناصحی *لشکر اندکی صبر کرد،یهو دیدند به سوی حضرت دوباره حمله‌ور شدند؛ برگشتند. یهو دیدند لشکر دورِ گودال حلقه زده، عبدالله بن حسن از خیمه بیرون اومد. اومد کنار عموش حسین ایستاد، بی‌بیم دنبالش داره دَوان دوان میره، عبدالله میدَوه، زینبم از این طرف داره پشت سرش داره میدوه. یه مرتبه با اون حالش ابی عبدالله توو گودال افتاده داره دست و پا میزنه؛ لشکرم احاطه کرده دورِ گودال و. یهو ابی عبدالله صدای بی‌رمقش بلند شد:« خواهرم بگیرش این بچه‌ رو محبوسش کن، یعنی ببرش یه جایی زندانیش کن منو نبینه»... به شدت امتناع میکرد عبدالله، و اینجوری صدا زد:« عمه جان! به خدا قسم اینجوری عموم و تنها نمی‌ذارم، از من نخواه از عموم جدا بشم، من پسر حسنم، من پسر یه آقاییم که توو کوچه‌ها مادرش رو تنها نگذاشت، من پسر همون آقام که توو کوچه مادرش و زدند اومد از مادرش دفاع کرد»... اون روزم حسن کوچیک بود کم سن و سال بود، اما یه جوری از مادر دفاع کرد، اینجام توو کربلا عبدالله نوجوونه، کوچیکه... میگه اون نانجیب شمشیرش رو به سمت ابی عبدالله بلند کرد؛ - آیا میخوای عموی منو بکشی ای پسر خبیثه، ای پسر زِنا زاده؟! میخوای عموی منو بکشی؟! شمشیرش و بلند کرد زد، عبدالله دستش و سپر کرد. همچین که این دستش و سپر کرد؛ شمشیر به دستش خورد این دست به پوست آویزان شد. صدای این بچه بلند شد یا اُماه. یهو تا شمشیر به دستش خورد صداش بلند شد وای مادر! اگه اون روز، روزِ پُر سوز، یکمی بودم بزرگتر توی کوچه، میشدم من، سپر بلای مادر آخه همچین که شمشیر به دستش خورد، وای مادر و که گفت؛ گفت خدا رو شکر از عموم تونستم دفاع کنم، نذاشتم شمشیر بهش بخوره... آخه توو کوچه که بابام همچین دستش و بلند کرد. ایستادم به روی پنجه‌ی پایم اما دستش از روی سرم رد شد و.... بالاخره از خونواده‌ی امام حسنیا یه نفر تونست آبروداری کنه. توو کوچه که هرکاری کرد بابام نشد نشد نشد.امام حسن از این داغ پیر شد... گرچه اینا آبروی عالمند، همه میان از در این خونه آبرو میگیرند... فراموشی نعمتیه، مگه به این راحتیه گودیِ قتلگاه من، اون کوچه‌ی لعنتیه دستت سیاهه نزن امام حسین عبدالله رو بغل گرفت توو آغوش گرفت، به سینه چسبانید. صدا زد:« پسر برادرم صبر کن، صبر کن، صبر کن». آروم آروم ملحق میشی به بابات به اجدادت، به مادرم فاطمه.... یه تیری زد به حلقومش؛ این تیرو که زد نمیدونم چه جوری زد که میگه «فَذَبَحَ» یعنی سر جدا شد، سر این بچه توو دامن حسین افتاد... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
Fadaeian_Shab05Moharam1402_02.mp3
6.12M
|⇦•شب پنجم‌که می رسد.‌‌. و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حسین وارث آدم که به بنی‌آدم زیستن داد و وارث پیامبران بزرگ، که به انسان، “چگونه باید زیست” را آموخت اکنون آماده است تا در این روزگار، به فرزندان آدم “چگونه باید مرد” را بیاموزد.
|⇦•هر که شد.. و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ..وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وِلایَتِکُمْ طِیبا لِخُلُقِنَا وَ طَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا وَ تَزْکِیَةً لَنَا وَ کَفَّارَةً لِذُنُوبِنَا" السَّلَامُ عَلَى مَحَالِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ.وَمَساكِنِ بَرَكَةِ اللّٰهِ، وَمَعَادِنِ حِكْمَةِ اللّٰهِ، وَحَفَظَةِ سِرِّ اللّٰهِ، وَحَمَلَةِ كِتابِ اللّٰهِ.." هرکه شد در روضه‌ها گریان و مضطر بیشتر می‌شود آسوده دل فردای محشر بیشتر رزق اشکم با گناهان زیادم کم شده توبه کردم تا شود رزقِ مقدَّر بیشتر می‌خرد دَرهم تمامِ نوکرانش را حسین می‌شود اما مقرَّب دیده‌ی تَر بیشتر هرکسی بارِ گناهانش سبک‌تر می‌شود می‌کِشد در آسمان کربلا پَر بیشتر من به جز روضه ندارم سرپناهِ دیگری گر جوابیم نگیرم میزنم در بیشتر روی در خونِ سر انگشت مرا میبینی خانه ات را کسی اندازه ی من در نزده چاره‌ی کارم فقط رفتن به سوی کربلاست هرچه ماندم دور از او دل شد مُکَدر بیشتر در تمامِ لحظه‌های زندگی محتاجم و می‌شوم محتاج‌ِ او دَم‌های آخر بیشتر می‌وَزد با یا حسینِ روضه‌خوانان بوی سیب با بُنَیَّ می‌شود روضه معطر بیشتر گرچه محزون می‌شود در داغِ فرزندش پدر شعله‌ور خواهد شد اما قلب مادر بیشتر : سجاد امیدیان ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
Fadaeian_Shab05Moharam1402_01.mp3
43.59M
|⇦•هر که شد در... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ هرکس کتاب ۷۲ صفحه‌ای عشق – عاشورا – را خوب بخواند، شیرازه‌ی سعادت را در زندگی اش گسسته نخواهد دید.
|⇦•به هنگامه ظهر... وتوسل به دوطفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ به هنگامه‌ی ظهر دهم نوبت حماسه‌ی من شده آماده‌ی منای توأند دو قربانیِ کفن شده ظهور صلابت جعفر و طلوع شجاعت حیدری شده جلوه‌گر از این دو ماه مهر خواهر و برادری مگر خواهرنباشد که در این صحرا بمانی تنها الهی که فدای تو شود جانم عزیزت زهرا حسین جانم، حسین جانم حسین جانم ، حسین جان «حسین جانم، حسین جانم، حسین جان فدایت زینبت با این دو طفلان» به طرف میدان می‌روند یکی چو حسن یکی چون حسین می‌ریزم کاسه‌ای پُر از اشک پشت سرِ دوتا نور عین شروع رَجز با یا علی أَمیرِی حُسَیْن نِعْمَ الاَْمیر دعای مادرم فاطمه‌ست پشت سرِ دوتا بچه شیر فداییِ توأن هردو قبول کن تو فِرا از خواهر اگردر راهت افتادن بدونِ سر فدای اکبر حسین جانم، حسین جانم حسین جانم ، حسین جان «حسین جانم، حسین جانم، حسین جان فدایت زینبت با این دو طفلان» خواهرِ شهیدِ کربلا همه‌چیش و داد برای حسین هرکسی که باشه زینبی جون میذاره به پای حسین چه خواهرایی که توو این زمون دلا رو زدن به دلِ بلا برادراشون شده قربونه خواهرِ شهید کربلا چه خواهرها چه مادرها چه گلها نذر زینب کردن به قربانه سرِ زینب اگر دل خسته و پُر دردن حسین جانم، حسین جانم حسین جانم ، حسین جان «حسین جانم، حسین جانم، حسین جان رسان ما را به گُردان شهیدان» : امیرحسن سالاروند ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
Fadaeian_Shab04Moharam1402_04.mp3
19.36M
|⇦•به هنگامه ظهر... و توسل به دوطفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ره صد ساله به یک شب نشود طی الا سر سجاده مگر ذکر "حسین" را گیری...
|⇦•از خیمه میکنه نگاه... وتوسل به دوطفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ از خیمه می‌کنه نگاه، به اون دوتا شبیه ماه خدا رو می‌گیره گواه، که دل بُریده از نور دیده قسم داده داداش ‌و، به مادرش، به باباش با دست خود پوشونده، کفن تنِ پسرهاش به پیش چشمام، میون رفتناتون زخم روی تَناتون، خنده‌ی دشمناتون اَبنای زینب، مستِ رهایی میشن کرب و بلایی میشن، فدای دایی میشن داداشِ من، فدا سرت، فدا علی‌ِاکبرت فدای بغض دخترت، دوتا پسرهام، تموم دنیام توو خیمه مونده بودم، خجل ازت نباشم کاشکی میشد خودم هم، توو کربلا فدا شم واسه زخمِ من، مرهمی ‌و طبیبی خیلی خیلی غریبی، بی‌ یار و بی حبیبی برات بمیرم، چی به سرت آوردن اشکم و درآوردن، انگشترت رو بُردن *همچین که وداع آخر سیدالشهدا با زینب رسید.روایت میگه همه ی زنها دور حسین حلقه زدند.هی میگفتن:حسین جان! اجازه بده ماهم بریم‌ میدان، ما اینجوری نمیتونیم‌ تنها بمونیم.. زینب هی اصرار می کنه داداش اجازه بده منم برم‌میدان...* آب آورت رو میبری میدون گل پسرت رو میبری میدون ام وهب حالم و میدونه کی خواهرت رو می‌بری میدون خدا میدونه خوب میجنگم شمشیر نشد با چوب میجنگم میگن که دختر علی هستم از صبح تا غروب میجنگم فدای غصه خوردنت داداش غریب گیر آوردنت داداش برات بمیرم که ته گودال به زور نیزه بردنت داداش آخه اینا چی میخوان از جونت فدای موهای پریشونت هنوز که خیزرون نیاوردن بگو چرا شکسته دندونت فدای این نگاه مظلومت از آب هم کردند محرومت تو رو خدا نگو انا العطشان با نیزه میزنن توو حلقومت داره چه غوغایی به‌پا میشه دم غروبِ کربلا میشه وَالشِّمرُ جالِسٌ عَلى صَدرِكَ داره سر از تنت جدا میشه ‌ ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
Fadaeian_Shab04Moharam1402_03.mp3
16.44M
|⇦•از خیمه نگاه می کنه... و توسل به دوطفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حاج میرزا اسماعیل دولابی(ره): محبت و عزاداری برای امام حسین(علیه السلام) انسان را زود به مقصد می رساند.
|⇦•از یمین میروم... وتوسل به دو طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ از یمین می‌روم از سمت یسارش با تو دشمن معرکه یک روزِ معذّب دارد بد به دل راه مده مطمئناً پیروزیم مادر ماست که در خیمه، مرتّب دارد: زیر لب زمزمهٔ ناد علی می‌خواند دارد از هیبتِ اولاد علی می‌خواند تکیه دادند به هم هر دو برادر این بار هر دو در مرکزِ این دایره و چون پرگار دور خود ساخته‌اند از سر دشمن کوهی تنِ بی‌سر چقدر ماند و در این انبوهی خُدعه زد دشمنِ بی‌عرضه و ترسو ای وای بارش تیر شد آغاز ز هر سو ای وای ناگهان هر دو برادر به کمین افتادند زیر بارانِ جفا هر دو زمین افتادند بدن هر دو پُر از تیر، به هم دوخته شد چِشم هر دو پسرِ شیر به هم دوخته شد اول از ترس در آن حال رهاشان کردند بعد با تیغهٔ شمشیر جداشان کردند این طرف، حادثه از چِشم زنی دور افتاد آن طرف در وسطِ خیمه دلی شور افتاد گَرد، خوابید و شد آن واقعه پیدا کم‌کم چِشم مادر نگران شد به پسرها کم‌کم عاقبت واقعه، شد آنچه که زینب می‌خواست نذر او گشت اَدا! شکر، حسینش برجاست پسرانم به فدای سرِ تو، غم نخوری هر دو قربانِ علی‌اکبرِ تو، غم نخوری پسرانم که بماند! خودِ زینب هم هست جانِ من نذر علی اصغرِ تو، غم نخوری تو سفارش شدهٔ مادرِمانی، قَسَمَت می‌دهم جان من و مادرِ تو، غم نخوری هر چه غم مال من و قول بده تا آخر هر چه غم خورد اگر خواهرِ تو، غم نخوری *شاعر: *نگرانیِ تو رو نمی‌تونم ببینم، این زن نمی‌تونه نگرانیِ ولیش و امامش و ببینه...یه روزیم رسید امیرالمومنین رسید بالا سر فاطمه‌ش، هرچی صداش میزد جواب نمیداد، یهو رو کرد گفت:« زهرا جان! تو هم جواب علی رو نمیدی» روایت میگه اشکای چشم علی رو صورت فاطمه چکید، بی‌بی چشماش و باز کرد دستای شکسته‌ش و بالا برد اشکا رو از گوشه چشمای علی پاک کرد، علی جان! اصلا من اینجوری شدم اشک تو رو نبینم؛ چرا داری گریه میکنی؟! ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
|⇦•حال زار من شده... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حال من زار شده غرق گناهم چه کنم؟! با دلِ غم زده و روی سیاهم چه کنم؟! نقصِ من پای مرا بسته به زنجیرِ گناه به زمین خورده‌ام و مانده‌ی راهم چه کنم؟! عمرِ من طی شده با غلفت و عصیان و خطا مانده‌ام حال که عمرِ تباهم چه کنم؟! میزند جار، که بیچاره و آواره شدم معصیت کردم و در دلِ چاهم چه کنم؟! از حرم دورم و دلتنگم و محزون شدم تا که از درد فراقِ تو بکاهم چه کنم؟! گریه کردم که دعایم به اجابت برسد سفرِ کرب و بلا از تو نخواهم چه کنم؟! *روایت میگه همچین که قطره اول اشک از چشماتون میجوشه.ابی عبدالله میاد روبه روت میشینه چشم تو‌چشو با حسین میشی...* حسین جان..حسین جان...حسین‌جان ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
Fadaeian_Shab04Moharam1402_01.mp3
37.37M
|⇦•حال من زار شده.... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آنتوان بارا (دانشمند مسیحی سوری): اگر بگویم حسین (ع) چراغ اسلام است کم گفته ام، اگر بگویم که او زره اسلام است کم گفته ام، بهترین جمله ای که می توانم بگویم این است که او وجدان تمام ادیان در تمام تاریخ است
. علیه السلام 🏴بند اول: پنج ساله بودم، که دیگه شدم سیر از دنیا پنج ساله بودم، تو آتیش میسوختن خیمه‌ها پنج ساله بودم، چیا که ندیدم عاشورا یادم نمیره، کربلا و گودالو یادم نمیره، ازدحام و جنجالو یادم نمیره، پیکرای پامالو یاد ذبیحاً بِقفا گریه میکنم یاد شهید سر جدا گریه میکنم یاد مُرَمل بِدِما گریه میکنم گریه میکنم... 🏴بند دوم: پنج ساله بودم، دلم خون و چشمم دریا شد پنج ساله بودم، که دیدم تو مقتل غوغا شد پنج ساله بودم، سره سر بریدن دعوا شد یادم نمیره، قتل صبر جدم رو یادم نمیره، نیزه های درهم رو یادم نمیره، ضربه های محکم رو یاد اسیر الکربات، گریه میکنم یاد قتیل العبرات، گریه میکنم با روضه ی آب فرات گریه میکنم گریه میکنم... 🏴بند سوم: پنج ساله بودم، چه زخمی از این دنیا خوردم پنج ساله بودم، با داغ اسارت پژمردم پنج ساله بودم، که روزی هزار دفعه مُردم یادم نمیره، رنج کوفه و شام و یادم نمیره، طعنه ها و دشنام و یادم نمیره، ما و نذر اطعام و عمریه با قلب کباب، گریه میکنم با روضه ی بزم شراب، گریه میکنم واسه رقیه و رباب، گریه میکنم گریه میکنم... شعر: ، ملودی: .👇
|⇦•اگر از روضه ی خود... و توسل به دوطفلان حضرت زینب اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اگر از روضه‌ی خود دور برانی تو مرا من که دلبسته‌ی این گریه و آهم چه کنم؟! *همچین‌ که حر اومد بغلش کرد تا تو آغوش ابی عبدالله قرارگرفت اشاره کرد به عباس، عباسم! خیمه اش رو‌ آماده کن قبولش کردم..مگه میشه کسی دم‌مدر ابی عبدالله بیاد آقا در روش ببنده..* بيا نگار آشنا شب غمم سحر نما مرا به نوكریِ خود شَها تو مفتخر نما ای گلِ وفا حسين معدنِ سخا حسين میكشی مرا حسين به مُحرم،به سیاهی، به غمت محتاجم گر نشد لایق دیدار نگاهت چه کنم؟! من اگر دور شوم از تو دلم میمیرد بی تو درمانده و بی پشت و پناهم چه کنم ؟! : سجاد امیدیان *کاروان ابی‌ عبدالله از مدینه راه افتاد. این دوتا آقازاده‌ی بی‌بی حضرت زینب دنبال کاروان نبودند اینقدر به پدرشون اسرار کردند. آخه بابا بزار ما هم بریم. آخه عبدالله مریض احوال بود اینا قرار بود. بایستند آقا بهشون فرمود:« شما کنار پدرتون بمونید». گفتند:«چشم». ولی تا کاروان راه افتاد، اومدن پیشِ بابا.... بابا! آخه علی‌اکبر رفت، قاسم رفت، عبدالله رفت، بنی‌هاشمیا همشون رفتند کسی دیگه توو مدینه نمونده. به ما هم اجازه بده بریم. عبدالله بن جعفر قبول کرد. یه دست خطی نوشت برا ابی عبدالله و برای خواهرش. دست خط و داد بهشون، سریع برید خودتون و برسونید به کاروان. نزدیکای مکه بود که این دوتا سواره، این دوتاآقازاده‌ خودشون و رسوندن. از اون دور منادی فریاد زد:« دوتا سوار دارن میان آقا». یهو ابی عبدالله از دور نگاه کرد، بی‌بیم از محمل سرشون و بیرون آورد. کیه؟! خدایا...آخه دل بی‌بی هی توو این سفر شور میزد. سرش و از محمل بیرون آورد، بَه، بچه‌هامند الهی قربونشون برم. خدا رو شکر الحمدلله خودشون رو رسوندند. دست خط رو آوردن پیش ابی عبدالله، دایی جان! به پاهای داییشون ابی عبدالله افتادند. دایی جان بابامون ما رو فرستاده اینم دست خطشه. ما اومدیم کنار مادرمون باشیم، آخه شنیدیم وقتی تو رو می‌کشند قراره مادرِ ما به اسارت بره. چه جوری میشه ما توو مدینه باشیم، مادرمون رو ببرند به اسارت، دستاش و ببندند...مادرِ ما هم که از خونه می‌خواست بره مسجد، برا فدک هرکاری کرد امام حسن گفت:« من باید دنبالت بیام، آخه نمیشه که». توی مسیرم هی دلش شور میزد، خدایا اتفاقی برای مادرم نیوفته...آخرشم توو راه برگشت همینجور که دستش توو دست مادرش بود، اون نامرد اومد گفت:« بده فدک و»...مادر این قباله رو گرفت پشتش، پشت کمرش، پشت چادرش پنهان کرد. اون نامرد اصلا سوال نپرسید که، جلو امام حسن چنان توو صورت مادرم زد... فلذا رو پاهای حسین افتادن، نمیذاریم مادرمون تنهایی بیاد... می رود سمت برادر به تنش تب دارد دو پسر دارد و یک زمزمه بر لب دارد به فدای سر تو! هرچه که دارم این است چه کنم؟ هست همین هر چه که زینب دارد ارث زینب قد خم بود، قسم داد و گرفت إذن خود را هم از آن قدّ مورّب دارد پسرش رفت به میدان و شغالان دیدند شیر این بیشه عجب باد به غبغب دارد رفت و فریاد برآورد برادر! بشتاب تیغ ورّاث علی از دو طرف لب دارد حق همین است که قربانی اکبر بشویم زینب است این که دو فرزند مؤدب دارد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
Fadaeian_Shab04Moharam1402_02.mp3
49.23M
|⇦•اگر از روضه ی خود... و توسل به دوطفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ پرفسور ادوارد براون (شرق شناس انگلیسی) آیا قلبی پیدا می شود که وقتی درباره کربلا سخن می شنود آغشته به حزن و اندوه نگردد؟حتی غیر مسلمانان نیز نمی توانند پاکی روحی را که این جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت انکار کنند… هر کس اندکی حس در نهاد خود داشته باشد نمی تواند از این غصه غم انگیز متاثر نشود
|⇦•اگر از روضه ی خود... و توسل به دوطفلان حضرت زینب اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اگر از روضه‌ی خود دور برانی تو مرا من که دلبسته‌ی این گریه و آهم چه کنم؟! *همچین‌ که حر اومد بغلش کرد تا تو آغوش ابی عبدالله قرارگرفت اشاره کرد به عباس، عباسم! خیمه اش رو‌ آماده کن قبولش کردم..مگه میشه کسی دم‌مدر ابی عبدالله بیاد آقا در روش ببنده..* بيا نگار آشنا شب غمم سحر نما مرا به نوكریِ خود شَها تو مفتخر نما ای گلِ وفا حسين معدنِ سخا حسين میكشی مرا حسين به مُحرم،به سیاهی، به غمت محتاجم گر نشد لایق دیدار نگاهت چه کنم؟! من اگر دور شوم از تو دلم میمیرد بی تو درمانده و بی پشت و پناهم چه کنم ؟! : سجاد امیدیان *کاروان ابی‌ عبدالله از مدینه راه افتاد. این دوتا آقازاده‌ی بی‌بی حضرت زینب دنبال کاروان نبودند اینقدر به پدرشون اسرار کردند. آخه بابا بزار ما هم بریم. آخه عبدالله مریض احوال بود اینا قرار بود. بایستند آقا بهشون فرمود:« شما کنار پدرتون بمونید». گفتند:«چشم». ولی تا کاروان راه افتاد، اومدن پیشِ بابا.... بابا! آخه علی‌اکبر رفت، قاسم رفت، عبدالله رفت، بنی‌هاشمیا همشون رفتند کسی دیگه توو مدینه نمونده. به ما هم اجازه بده بریم. عبدالله بن جعفر قبول کرد. یه دست خطی نوشت برا ابی عبدالله و برای خواهرش. دست خط و داد بهشون، سریع برید خودتون و برسونید به کاروان. نزدیکای مکه بود که این دوتا سواره، این دوتاآقازاده‌ خودشون و رسوندن. از اون دور منادی فریاد زد:« دوتا سوار دارن میان آقا». یهو ابی عبدالله از دور نگاه کرد، بی‌بیم از محمل سرشون و بیرون آورد. کیه؟! خدایا...آخه دل بی‌بی هی توو این سفر شور میزد. سرش و از محمل بیرون آورد، بَه، بچه‌هامند الهی قربونشون برم. خدا رو شکر الحمدلله خودشون رو رسوندند. دست خط رو آوردن پیش ابی عبدالله، دایی جان! به پاهای داییشون ابی عبدالله افتادند. دایی جان بابامون ما رو فرستاده اینم دست خطشه. ما اومدیم کنار مادرمون باشیم، آخه شنیدیم وقتی تو رو می‌کشند قراره مادرِ ما به اسارت بره. چه جوری میشه ما توو مدینه باشیم، مادرمون رو ببرند به اسارت، دستاش و ببندند...مادرِ ما هم که از خونه می‌خواست بره مسجد، برا فدک هرکاری کرد امام حسن گفت:« من باید دنبالت بیام، آخه نمیشه که». توی مسیرم هی دلش شور میزد، خدایا اتفاقی برای مادرم نیوفته...آخرشم توو راه برگشت همینجور که دستش توو دست مادرش بود، اون نامرد اومد گفت:« بده فدک و»...مادر این قباله رو گرفت پشتش، پشت کمرش، پشت چادرش پنهان کرد. اون نامرد اصلا سوال نپرسید که، جلو امام حسن چنان توو صورت مادرم زد... فلذا رو پاهای حسین افتادن، نمیذاریم مادرمون تنهایی بیاد... می رود سمت برادر به تنش تب دارد دو پسر دارد و یک زمزمه بر لب دارد به فدای سر تو! هرچه که دارم این است چه کنم؟ هست همین هر چه که زینب دارد ارث زینب قد خم بود، قسم داد و گرفت إذن خود را هم از آن قدّ مورّب دارد پسرش رفت به میدان و شغالان دیدند شیر این بیشه عجب باد به غبغب دارد رفت و فریاد برآورد برادر! بشتاب تیغ ورّاث علی از دو طرف لب دارد حق همین است که قربانی اکبر بشویم زینب است این که دو فرزند مؤدب دارد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
. عشق تو را طالبم به لشکری غالبم من ز قبیله ی ابو طالبم به مرگ رو برده ام سر ز عدو برده ام ارث شجاعت ز عمو برده ام کوفیان کوفیان عموی من حیدر است هر که گوید علی یک تنه یک لشکر است برلبم یا علی رجزم یا علی ای علی جانم   علی جانم    علی جان سید و مولا حسین قنوت من یا حسین حیات من ممات من با حسین با دل غرق ملال گریه کنم ماه و سال ابکی ابکی لحسین و آل ناله ی ( ویحکم یا اهل کوفه) زنم میهمانی که لب تشنه دهد جان منم گرچه فرقم شکست این شعار من است ای حسین جانم  حسین جانم  حسین جانم ترکیبی
۲۹ بار دگر شهر مدینه در عزا شد از داغ باقر العلوم ماتمسرا شد مدینه در غم،نشسته امشب قلب امامت،شکسته امشب ای وای از این غم۲ از این مصیبت خون دل صادق شد امشب از داغ بابا جان او رسیده بر لب مدینه را امشب غم گرفته امام صادق،ماتم گرفته ای وای از این غم۲ هشام بی دین خون نموده دل باقر آثار زهر بر پیکرش گردیده ظاهر آمده صادق،با دیده ی تر زند از این داغ،بر سینه و سر ای وای از این غم۲ صادق کنار پیکر بابا رسیده گردیده از داغ پدر او قد خمیده داغش شرر زد،بر سینه افزون از داغ بابا،گشته دلش خون ای وای از این غم۲ امام ما از زهر کینه گشته خاموش با دست صادق پیکرش گشته کفن پوش در بین عالم،قدرش رفیع است قبر شریفش،اندر بقیع است ای وای از این غم۲ آن که بود بر اهل دل سرور سینه خاکی بود قبر شریفش در مدینه خاکی بود قبر و تربت او شیعه بگرید،بر غربت او ای وای از این غم۲ در لحظه ی آخر به یاد کربلا بود یاد حسین بن علی خون خدا بود جانش از این غم،رسیده بر لب فتاده یاد،غربت زینب ای وای از این غم۲ او دیده بر دست حسین علی اصغر چون غنچه ی نورسته ای گردیده پرپر العطش او،گردیده چاره گلوی اصغر،شد پاره پاره ای وای از این غم۲ او دیده شد نقش زمین علی اکبر از کینه ی دشمن شده صد پاره پیکر کنار جسمش،از پا فتاده بر رخ اکبر،صورت نهاده ای وای از این غم۲ او غربت جدش حسین را کرده احساس تا شد جدا از پیکرش دستان عباس سقای طفلان،یا ابوفاضل قدر تو پنهان،یا ابوفاضل ای وای از این غم۲ او دیده شمر دون سوی مقتل دویده رأس حسین بن علی را او بریده آتش کینه،بر خیمه ها زد رأس شهیدان،بر نیزه ها زد ای وای از این غم۲ او دیده دشمن زخم زینب را نمک زد بر کودکان تشنه لب هر دم کتک زد طفلان او را،زد ظالمانه گه کعب نی گه،با تازیانه ای وای از این غم۲ .👇