eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
338 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
ahangdownload.com-2016100512192889049.mp3.mp3
3.72M
حاج ابراهیم رهبر زینبین حالینه داغلار آغلار
|⇦•چطور بگم حسین.. و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ توو کوچه‌ها راه می‌رم و به پیرهنش فکر می‌کنم به اون سری که از قفا می بُرَنش فکر می‌کنم الهی، بمیرم توو کوچه‌ها راه می‌رم و به مرکبا فکر می‌کنم به اون تنی که می‌مونه به زیر پا فکر می‌کنم الهی، بمیرم شکسته بی‌صدا منو، این درد که نیست میون کوفیا، یک مرد چجور بگم حسین من، برگرد حسین من نیا نیا، آقا! نیا به شهر کوفیا، آقا! توو کوچه ها راه می‌رم و گریه ام می‌گیره بی‌صدا به یاد مادر حسین که زخمی شد توو کوچه‌ها الهی، بمیرم به دستای عموم، علی که بستنش فکر می‌کنم همش به اون پهلویی که شکستنش فکر می‌کنم الهی، بمیرم مادر بی‌پناهشو، دیدم کبودی نگاهشو، دیدم محسن بی‌گناهشو، دیدم حسین من نیا نیا، آقا! نیا به شهر کوفیا، آقا! دارن کشون کشون منو میون کوچه می‌برن فکر می‌کنم به دخترات که راهی این سفرن توو کوفه، می‌ترسن توو کوچه‌ها راه می‌رم و به کربلا فکر می‌کنم به اون سری که می‌بَرن رو نیزه‌ها فکر می‌کنم به اشکات، می خندن الهی سنگی رو سرت، نباره کسی به سینه‌ی تو پا، نذاره ببین که مسلم تو بی، قراره حسین من نیا نیا، آقا! نیا به شهر کوفیا، آقا! : رضا یزدانی
Shab01Moharram1402[05].mp3
18.14M
|⇦•چطور بگم حسین.... و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حسین من نیا نیا، آقا! نیا به شهر کوفیا، آقا! 😭😭😭
303K
🔳اللهم عجل لولیک الفرج🔳 ▪️▪️▪️ا▪️▪️▪️ ▪️▪️▪️ا▪️▪️▪️ ⏹بند اول مسلمم من،در این شهر  غریب و اسیرم ای  حسین جان ، میآ  سوی  کوفه امیرم نائبت بالب عطشان شد فدا کوفیان،ندارند  شرمی و حیا آه،ببین حرمتم را  شکستند آه،دو دستانه من را ببستند ▫️وای،میآ سوی کوفه حسین جان▫️ ⏹بند دوم رو لب من،نباشد به جز آه و حسرت اهل کوفه،به حیله  تورا کرده دعوت حرمله،سه شعبه  دارد در کمان در سرش چه ها دارد آن ساربان آه،نیآور  دگر  خواهرت را آه،رباب و علی اصغرت را ▫️وای،میآ سوی کوفه حسین جان▫️ ⏹بند سوم کینه دارند ، زیاد  از  علمداره  لشکر وای اگر که بشه حرف چادر و معجر می‌برند تورو سمت گودال حسین زینبت  روتل  میشه بدحال حسین آه،رقیه  میره  به  اسارت آه،سکینه میبینه جسارت ▫️وای،میآ سوی کوفه حسین جان▫️ ✏️:.
205.1K
🤲اللهم عجل لولیک الفرج🤲 ⏺⏺⏺ا⏺⏺⏺ ⏺⏺⏺ا⏺⏺⏺ ☑️بند اول دارالعماره شد قتلگاهم بی حسین زندگی را نخواهم آمدم از بهره بیعت حاصلم شد رنج و محنت ⏹کوفه میآ،حسین جان⏹ ☑️بند دوم یاحسین،مسلمت،گشته تنها اسیر و خسته از درد و غمها کوفیان نامرد و پستند عهده باتو را شکستند ⏹کوفه میآ،حسین جان⏹ ☑️بند سوم حرمله،منتظره اصغره ساربان انگشتر را میبره میشه عریان پیکره تو میره رو نیزه سره تو ⏹کوفه میآ،حسین جان⏹ ☑️بند چهارم وای از هجوم عدو و غارت خواهرت رو ناقه در اسارت کوفه و شام،کوچه بازار زینب و رفتن به انظار ⏹کوفه میآ،یاحسین⏹ ☑️بند پنجم رقیه رو نیآور به اینجا آواره میشه آخر در صحرا رسم کوفی،فحش و دشنام میزنن سنگ از روی بام ⏹کوفه میآ،یاحسین⏹ ✍:
287K
⏹اللهم عجل لولیک الفرج⏹ ▪️▪️▪️ا▪️▪️▪️ ▪️▪️▪️ا▪️▪️▪️ ⏹بند اول میزنم بر،سر و سینه ام،ای حسین جان نوحه ام  شد   حبیبی   یاسیدالعطشان اشک من ببارد در روضه آقا وعده ی  ما اربعین در کربلا آه،فرج  نیت  سینه زنها آه،بیآ منتقم یابن الزهرا ▪️وای،امان از غریبی▪️ ⏹بند دوم ای برادر،ببین خواهرت دل غمین است این بیابان،به  غربت و ماتم  عجین است جان من  رسیده بر لب یا أَخا بوی خون می‌آید از کرب و بلا آه،چه سازم پس از تو جسارت آه،عقیله     کجا    و    اسارت ▪️وای،امان از غریبی▪️ ⏹بند سوم ترسم اینه،اذیت بشه طفل شیرخوار وای اگر که،رباب  و  ببینم  بی گهوار بیقرار و آشفته ام   یاحسین اکبرت   نشه  اِرباً اِربا حسین آه،میترسم  بری سمت گودال آه،بشی  زیره  مرکب ها پامال ▪️وای،امان از غریبی▪️ ⏹بند چهارم ای حسین جان،ببین لرزه افتاده خواهر بعده  غارت،شود حرف  خلخال و معجر راس تو رود روی نیزه أخا دخترت  رود بین نامحرما آه،امان از  جفای زمانه آه،رقیه   خورد  تازیانه ▪️وای،حسین جان▪️ ✏️:
239.7K
▪️اللهم عجل لولیک الفرج▪️ ▪️▪️▪️ا▪️▪️▪️ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ⏺بند اول کاروانی   ،   آید    از    بیابان بی پناه ومظلوم وخسته جان خواهری نالان و مضطر می‌زند  بر  سینه  و سر این زمین رنج و غمهاست بوی   خون   دارد  برادر ⏹آه و واویلا⏹ ⏺بند دوم حسینم میترسم از  آن گودال وای اگرکه جسمت بشه پامال زینبت هی میکشه آه از مصیبت‌های در راه پیکره    تو    پاره پاره غرق به خون در قتلگاه ⏹آه و واویلا⏹ ⏺بند سوم وای از عصر دهم وقت غارت خواهرت  رو  ناقه  به اسارت دخترانت    بین  انزار کوفه و شام رنج وآزار اهل بیتت   رو   آواره دسته بسته کوچه بازار ⏹آه و واویلا⏹ ✏️
. گریز آخر شب سوم بابایی ببین به ما صدقه میدن، به گریه هام خندیدن مث عقیقت بابا، النگومو دزدیدن از روی نیزه ها می بینی که شد آستین پاره، معجرمون بابا دیوار این خرابه هم که داره کم کم می‌ریزه رو سرمون بابا شبا جای لالایی، با کتک آروم میشم همش صدات میزنمو، تو هم نمیای پیشم مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
Shab01Moharram1402[04].mp3
11.83M
|⇦•دلم ریخت، وقتی.... و توسل به باب ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دلم ریخت وقتی خیامت به پا شد خیامت به پا شد، قیامت به پا شد .
و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ روضه امشب،روضه تنهاییه.از در مسجد کوفه، بیرون آمد.دیگه کسی همراهش نبود...والتَفَتَ..."یه نگاه به عقب انداخت...هیچ کس نبود راهنمایی کنه بگه مسلم از این طرف برو...ظاهرا کوفه رو بلد کسی نبود ازش دفاع کنه.همین جور سرگردون تو این کوچه ها میچرخید،نمیدونست کجا بره.صبح شد. این خانواده ای که میگم،مرداشون این جور غیرت دارند... در روایت دیدم سه هزار سوار برای مسلم بن عقیل فرستادندسه هزار سوار برای یک نفر فرستادند...وقتی صدای پای اسب ها رو شنید،از زن تشکر کرد..."جزاک الله خیرالجزا..."ازش تشکر کرد...سریع رفت بیرون .مرد بود...گفت:تو این خونه زنِ تنهاست...اینا با من کار دارند...این زن که گناهی نکرده...جنگ رو برد داخل کوچه ها...از بالای بام ها بهش سنگ می زدند... "یرمونه بالنبل والحجاره"بهش تیر می زدند‌...آوردنش در قصر...نزدیک قصر که رسید گریه کرد...یکی بهش گفت:مسلم! خجالت بکش...تو برای کار بزرگی قیام کردی...صدا زد:من برای خودم گریه نمی کنم.من برای خودم مرثیه نمیخونم" ولکن ابکی للحسین و آلِ الحسین"من دارم برای امام حسین گریه می کنم..."ابکی لاهلی مقبلین الیَّ"برای اون خاندانی که دارند به سمت من میان... مسلم بن عقیل رو آوردند جلوی عبیدالله ابن زیاد...اولین کاری که کرد اینه روایت: اول شروع کرد جلوی مسلم بن عقیل به امیرالمومنین فحش دادن...به امام حسین ناسزا گفتن...مسلم گریه کرد...* تو کوفه نیستی ببینی که مسلمت چه به کسه داد می زنم نیا ولی صدام بهت نمی رسه فقط یک دلیل داره گریهٔ من یکی کاشکی مسلم رو یاری کنه حسین داره با خونواده میاد مسلمونی نیست که یه کاری کنه میخواستم رو پاهات بیفته سرم ولی هر کسی قسمتی داره میدونی دارم تشنه جون میدم اینم حتماً حکمتی داره «نیا کوفه زادهٔ حیدر...» برا تو گریه می کنم، نامه نوشتم که بیا تنها میشی عین علی، وفا ندارند کوفیا پر از سنگه دامنِ کوفیا تا با دستِ پُرتَر بیان گودال به اسباشونم نعل تازه زدن تا جسم تو بهتر بشه پامال برای یه مشت پول خرده سیاه برا کشتنت کیسه میدوزن تو غوغایِ غارت همه دخترات توی شعله ی کینه می سوزند «نیا کوفه زاده حیدر....»
|⇦•رخت خونین حسین... و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُ..اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ... اَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا اِلهَ اِلّا هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ ذُو الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ مِن جِمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی و إِسْرافی عَلی نَفْسی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ" "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللهِ وَعَلَی الْاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ ، عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین" با اجازه از خداوند تعالیِ(تعالای) حسین اول ماهی می‌زنیم دل را به دریای حسین بادبان عشق وا شد ناخدا آماده است باز کشتی نجات شاه راه افتاده است بر غمش اهل زمین و آسمان گریان شده رخت خونین حسین از عرش آویزان شده *راوی به امام صادق علیه السلام گفت:آقا! هرکس از دنیا بره مردم برایش مجلس عزا یی برپا می‌کنند ولی شما و شیعیانتان تا محرم میشه از روز اول محرم همه داغدارید. و شروع به عزاداری می‌کنید .حضرت تا این جمله را شنیدن توضیح دادند،فرمودن: لحظه‌ای که هلال محرم جلوه می‌کنه پیراهن خونی جد غریب ما حسین رو از عرش آویزان می‌کنند. این پیراهن همان پیراهنی است که به ضرب شمشیرها پاره پاره شده.فرمود:ما و شیعیان ما می‌بینیم این پیراهن خونی را با چشم دل نه چشم سر،فرمود: تا با چشم دل می‌بینیم این اشک ها سرازیر میشه...* در غمش اهل زمین و آسمان گریان شده رخت خونین حسین از عرش آویزان شده شخص حیدر پای نصب پرچم آمده سینه زن‌ها یا علی ماه محرم آمده کشته ی اشک است اربابی که شد آقای ما کیف دارد دسته جمعی گریه کردن‌های ما *یاد این دو بیت افتادم* (پروانه شدم تا که بسوزم اما هر سوختنی سوختن شمع نشد ما جمع شدیم دور هم گریه کنیم بر آن بدنی که آخرش جمع نشد) خالی از احساس بودم از غمش پر می‌شوم مطمئنم عاقبت با لطف او حر می‌شوم در میان هروله پرواز را حس می‌کنم رخت از تن کم کنم تا یاد عابس می‌کنم بر لبم شور شهادت را عسل کن آخرش جان جُونت نوکر خود را بغل کن آخرش با مصیبات عمیقت دیده گریان می‌کنم در میان روضه ها یاد شهیدان می‌کنم خوش به حال هرکه بین روضه گرم خدمت است چادر زهرا پناه خادمان هیئت است حضرت زهرا خودش دنبال کارنوکر است پیراهن مشکی نوکر دست دوز مادر است نالهٔ ما امتداد ناله‌های فاطمه است بانی اطعام روضه مجتبیِ فاطمه است بین هیئت کربلایش را زیارت می‌کنیم شب به شب با انبیاء در روضه شرکت می‌کنیم آی نوکر! رزق اشکت را ز آب آور بگیر *مرحوم آیت الله بهجت می‌فرمایند: اشک رو از عالم بالا میارن تو‌ مشک‌ چشا تقسیم‌میکنن.یا ابوالفضل به ماهم رزق گریه بده..* ای نوکر رزق اشکت را ز آب آور بگیر کربلای اربعین را از علی اکبر بگیر کاش خون ما بریزد در دیارِ کربلا شیرخوار ما فدای شیرخوار کربلا دختری شیرین زبان اعجاز را آغاز کرد نطق لالِ مجلس ما را رقیه باز کرد خسته‌ام خسته در این شهر مسلمان کُش‌ها میهمانم به میهمانی مهمان کش‌ها.
|⇦• هی نوشتم که نیا.. و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ من دعا کردم اما به اجابت نرسید هی نوشتم که نیا هی جوابت نرسید فکر آوارگیت برده توانم چه کنم آه شرمنده‌ترین مرد جهانم چه کنم یک نفر نیست که گیرد پرِ طفلان مرا روی دامن بگذارد سر طفلان مرا همهٔ اهل و عیالم به فدایت برگرد کودکانم هم آواره به جایت برگرد آخ تیغ را بر لب من زد که نگویم برگرد چکمه‌ای بر لبم آمد که نگویم برگرد شعله از بام سرم ریخت، سرم را سوزاند ناسزا گفت حرامی جگرم را سوزاند وای از زینب اگر شهر به حالش خندد آنکه خندید به حالم به عیالت خندد ای پریشانِ غمت موی سر دخترکم جان من دست بکش روی سر دخترکم *از ویژگی اولیای خدا اون جلالت وعظمت است. هر کس در برابر این ولی خدا قرار می‌گیره بی‌اختیار تنش می‌لرزه. (خدا رحمت کنه امام «ره» از سران کشورهای مختلف میومدن میدیدن امام رو یه چیز ساده مثل گلیم اینا نشسته اما این هیبت مرد خدا به شدت اونا رو تحت تأثیر قرار میداد.) مسلم ابن عقیل از اولیای خداست دو نفر از اون‌ها که مامور شدن بالای دارالعماره مسلم رو گردن بزنند برگشتن همه دیدن بدنشون داره می‌لرزه.. به دستور عبیدالله یه نفر مامور شد که اهل شام بود قصی‌القلب شامی رفت بالا دارالعماره گردن مسلمو که زد.حضرت به شهادت رسید این ملعون برگشت. عمر سعد دید بدنش داره می‌لرزه.. گفت: چرا تنت می لرزه؟ گفت خواستم سرو جدا کنم شبحی سیاه رو می‌دیدم دست به دهان انگشتش را می‌گزید ترسیدم. عبیدالله ملعون گفت تو توهمات تو هست. میگفت از شیار در تازیانه‌ به بازوی زهرا زدم.میگفت من تازیانه رو می‌زدم زهرا باباشو صدا می‌زد..اما خود این ملعون می‌گفت چنان زهرا ناله زد فکر کردم مدینه داره رو سرم خراب میشه.این ابهت خانومه داره با اون قصاوتش می‌زنه‌ ولی میگه احساس کردم مدینه داره رو سرم خراب میشه. میگه اصلا پشیمان شدم گفتم ولش کن. خواستم برگردم.یوقت یاد بغض و کینه‌هام نسبت به علی افتادم. چنان لگد به در زدم زهرا افتاد روی زمین.. دیگه کجا؟؟هرکی می‌رفت تو گودال می‌خواست کار حسینو تموم کنه برمی‌گشت بدنش می لرزید. نوشتن خولی رفت برگشت بدنش می‌لرزید. سنان می رفت تو‌گودال بر می گشت .گفت تو کار حسینو تمام نکردی عجیبه.. گفت: دیدم چشماش مثل چشمای علی داره نگام می‌کنه.. *
و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم‌ابن عقیل علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ محله‌ای بود در کوفه به نام محله کُنّاسه در لغت یعنی زباله دان. در قدیم اونجا زباله دان بود.کم کم بازاری شد محله‌ای شد.اما در خصوص این محله، نکته ای تو تاریخ نوشتن. محل مغبضین امیرالمومنین علیه السلام بود. دشمنانشون اونجا جمع شده بودند. دو ویژگی خاص داشت بازاری در نزدیکی این محله بود محله شراب فروش‌ها بود. بسیار شلوغ بود. در تاریخ گفتند.. عبیدالله ملعون وقتی مسلم وهانی به شهادت رسیدند.دستور داد ببرن محله ی کُنّاسه که محل مغبضین امیرالمومنینه. خدا می‌دونه اونجا چه کردند. احتمالاً این بازار قصاب‌ها هم همونجا بود که بدن مسلم و نوشتن از پا آویزان کردند. تو مسیر که ابی عبدالله سمت کربلا می‌اومد یه عده از کوفیان دید امام فرمودند: چه خبر از کوفه؟ یه جمله گفتن امام حسین خیلی گریه کرد. گفتند: یا حسین! ما دیدیم تو این بازارها بچه‌ها پاهای مسلم را می‌کشیدند و پای هانی رو..دیگه جنازه دست بچه‌ها افتاده بود. وقتی اسرا را وارد کوفه کردند عبیدالله گفت ببریدشون محله کنّاسه... آخ زینبو بردن.. اسرا رو بردند تو محله ی عرق فروش‌ها، مغبضین امیرالمومنین.. وای وای..مگه امام زمان عج در ناحیه نمی فرمود: اهل بیتتو بردن، نمیگه این‌ها رو رد کردن.میگه «یُطاف» یعنی اینها رو طواف دادن.. آه زینب و کوچه و بازار کجا... زینب و مجلس اغیار کجا.. من از بیگانگان هرگز ننالم که با من هرچه کرد آن آشنا کرد بزرگ کوفه بودم روزگاری اسیری با وقار ما چه‌ها کرد کنار نیزه تو شمر آمد اراذل را میان ما رها کرد فلک بردی همه سامون زینب چه می‌خواهی دگر از جون زینب گفت:داداش! کنیزم آمد و نشناخت ما را برای ما سفره خیرات باز کرد الهی خیر از عمرش ببیند برایم چند معجر دست و پا کرد.
روضه - حاج محمدرضا بذری.mp3
40.05M
|⇦•رخت خونین حسین... و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام و باب الحوائج حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ با اجازه از خداوند تعالیِ(تعالای) حسین اول ماهی می‌زنیم دل را به دریای حسین بادبان عشق وا شد ناخدا آماده است باز کشتی نجات شاه راه افتاده است .
|⇦•دوباره ماه محرم .. و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آقا سلام ماه محرم شروع شد باز این چه شورش است و چه ماتم شروع شد "السلام علیک یا اباعبدالله"دلم برات تنگ شده بود.این دو سه ماه نگران بودم،اگه محرمتُ نبینم چه کنم؟مادرت زهرا کمکمون کرد...* *بی بی سلام،ماه محرم شروع شد... اون موقعی که در خونه بابای غریبت شلوغ شد؛مادرت زهرا اومد پشت در...صدا زد هیزم بیارید،میخوام خونه رو بسوزونم گفتند:تو این خونه فاطمه هست...گفتند:اگر فاطمه باشه هم می سوزونم..."رَکَلَ الْبابَ بِرِجْلِهِ.."چنان با لگد به در زد....* "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللهِ وَعَلَی الْاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ ، عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيٰارَتِكُم.." *اگه شب عاشورا رو ندیدم اگه امسال اربعینو ندیدم...صدای من رو بشنو مولا...* " اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین..." دوباره ماه محرم رسید و من نرسیدم به خیمه‌ی تو، نه حتی به خویشتن نرسیدم گذشت سالی و در کاروانِ یوسفِ زهرا به چشم‌ روشنی از بویِ پیروهن نرسیدم *اگه اربعین نرسم بهت چی کار کنم؟آقا شما کریمی،همین شب اول اربعینِ من رو بده...بذار بشینم برات گریه کنم...انقدر نگران سفرِکربلایِ اربعینم نباشم... اونایی که اهل ادبن،شب اول که وارد حسینیه میشن،به در که میرسن،نگاه نمی کنند، سر پایین میندازند...هی میگن: "صلی الله علیکِ یا سیدتی و مولاتی یا فاطمة الزهراء..." * به مقتل تو رسیدند و سوختند شهیدان مرا چه شد که به لبیکِ سوختن نرسیدم دم غروب، سراسیمه گشتم آه دوباره به آن سری که جدا مانده از بدن نرسیدم به تن لباسِ ریا کردم آه، یک سرِ سوزن به بوریایِ تو ای شاهِ بی کفن نرسیدم دوباره بر سرِ نی سیب هایِ سرخِ رسیده است دوباره ماهِ محرم رسیدم و من نرسیدم *اول که نامه نوشتند هزارهزار گفتند: آقا همه جا سبز شده، درختامون میوه داده،ما فقط تو رو نداریم اگه میای سریع بیا.یعنی ما برای کشتنِت عجله داریم،بیا..."فانَّما تقدِمُ علی جُندِِ لکَ مُجَنَّدَه"اگه بیای سپاهی برای تو آراسته است...هزارهزار سرباز از کوفه سرباز میاد، آدم میاد، فرمانده میاد، سمت لشگر تو کسی نمیاد...اگه میتونی سریع بیا...فرمود:من مسلم بن عقیل رو سمت شما میفرستم. مسلم وارد کوفه شد..گروه گروه می آمدند مقابل مسلم می نشستند،نامه رو باز می کرد"وَالقوم یَبکون شوقَاً منهم إلی قدوم الحسین"همه فقط های های گریه می کردند...گریه کردن تنها فایده نداره کوفیان هم براش گریه می کردند...اونایی که سر از بدنش جدا کردند، بعضی هاشون گریه می کردند. یه نفر عصر عاشورا آمد سراغ دخترش. گوشواره از گوشش میکشید،گریه می کرد...گفت چرا گریه می کنی؟گفت:دلم میسوزه برا تو...گفت:خب این کارو نکن گفت:اگه من نکنم،یکی دیگه میاد گوشواره تو می بره..* *مسلم، وقتی آمد در خانه طوعه نشست اومد بیرون...گفت:ها ؟!گفت: یه ذره آب به من بده.آب خورد‌‌‌. پیرزن صدا زد:بلند شو...درست نیست در خونه من بشینی... در روایت دیدم،سه بار تکرار کرد..."فَسَکَتَ مسلمُ بنُ عقیل..."مسلم ساکت بود...گفت: بلند شو مرد،بلند شو برو سراغ خانواده ات‌..صدا زد : "يا أمَةَ اللّهِ، ما لي في هذَا المِصرِ مَنزِلٌ ولا عَشيرَةٌ.."من کسی رو ندارم.من تو این شهر غریبم..بهش پناه داد...*
Shab01Moharram1402[01].mp3
21.85M
|⇦•دوباره ماه محرم... و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آقا سلام ماه محرم شروع شد باز این چه شورش است وچه ماتم است شروع شد....😭😭😭
6_144227340182153356.mp3
5.49M
🏴 🎤•| |• از قلب شعله ور حرم آمد برون سپر حرم پرچم دار نام زینب شیران پر جگر حرم مدافعان حرم فداییان حسین کبوتران بهشت در آسمان حسین کشتیه دریای بی کران کربلا خورشید آسمان و آستان کربلا سردار و استوار و پهلوان کربلا زینب مشکل گشا زینب زینب جان کربلا زینب سلام علی زینب زینب با غیرت و جنم و شرف آتش کشد به همه طرف می آید و عطر مولا می آید از طرف نجف نوادگان نبی آینه دار علی شبیه تیغ دو دم دو ذوالفقار علی کرار با وقار اقتدار حیدری سردار و استوار و افتخار حیدری اسرار اعتبار ذوالفقار حیدری زینب صبر و رضا زینب زینب روح مرتضی زینب زینب بانی عزا زینب زینب.
6_144227340189462142.mp3
6.75M
🏴 🎤•| |• میبینم عمومو میگه یار ندارم ببین عمه جانم چقدر بی قرارم باید از تو مقتل عمومو بیارم باید مثل داداشم فدای آقام باشم جدا شد دستم تا که من مثل سقا شم از عمه خودم رو بریدم دویدم دویدم دویدم تا که توی مقتل رسیدم عمو جان عمو جان ... کریمم شبیه بابام توی هر حال اگرچه ندارم حالا مال و اموال میخواهم که ببخشم جونم رو تو گودال باید واست پرپر شم شبیه تو بی سر شم سه شعبه آورده تا منم مثل اصغر شم چقدر حرمله کینه توزه گلومو به جسمت میدوزه داره حنجر من میسوزه از عمه خودم رو بریدم دویدم دویدم دویدم تا که توی مقتل رسیدم عمو جان عمو جان ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا