eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
350 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
395.3K
بند دوم (شب ٣) مردم ازم دور شدن این روزا بزار برن همه تا تنها شم چله ی عاشورا گرفتم تا محرمت تو روضه ها باشم الهی که شب سوم همه جون بدیم براش توی عالم کی زده یه دخترو برای آب شب هفتم مادرا به سینه و سر بزنن یاد تشنگی و مظلومیت طفل رباب یه خواهری افتاده بی حال سرت چی اومد توی گودال انقدر صدا نزن عزیزم که مادرت هی می‌ره از حال ای جسم بی سر، حسین زخمی خنجر، حسین ------- کربلایی
395.3K
بند دوم (شب ٣) مردم ازم دور شدن این روزا بزار برن همه تا تنها شم چله ی عاشورا گرفتم تا محرمت تو روضه ها باشم الهی که شب سوم همه جون بدیم براش توی عالم کی زده یه دخترو برای آب شب هفتم مادرا به سینه و سر بزنن یاد تشنگی و مظلومیت طفل رباب یه خواهری افتاده بی حال سرت چی اومد توی گودال انقدر صدا نزن عزیزم که مادرت هی می‌ره از حال ای جسم بی سر، حسین زخمی خنجر، حسین ------- کربلایی
4_6021744212863618255.mp3
6.56M
.یا غریب الغربا ع: ‍ رقیه گشته بی پدر؛ ای ساربان آهسته تر ♬♫♪ اینجا دگر گل میشود؛ خون سرزمین کربلا گلهای گلدان حسین؛ پرپر شود در نینوا ♬♫♪ از سیلی این قوم دون؛ روی رقیه شد کبود رقیه گشته بی پدر؛ ای ساربان آهسته تر ♬♫♪  گلوی اصغرش شکافت؛ قنداق او شد غرق خون ♬♫♪ در علقمه آب آورش؛ گشته جدا دستش کنون از سیلی این قوم دون؛ روی رقیه شد کبود ♬♫♪ رقیه گشته بی پدر؛ ای ساربان آهسته تر ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── نوحه رقیه گشته بی پدر ای ساربان #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
◾نوحه حضرت رقیه(س)◾ عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) زِداغِ این سه ساله نیلگون آسمان شد قامتِ دختِ علی از غم او کمان شد عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) بزمِ عزا بگیرید پنجمِ ماهِ صفر رقیه جان سپرده کنارِ راس پدر عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) چراغِ محفلِ ما امشب گشته خاموش زِ داغ یاسِ کبود زینب رفته از هوش عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) یزیدِ بی مُروت رقیه دل کباب است زِ آه جانسوز او کاخ ستم خراب است عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) به کنجِ این خرابه گنجِ حسین نهان شد که قبر او تا ابد به عالمی عیان شد عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) سه ساله و یتیمه کتک زدن ندارد زخم دلِ رقیه نمک زدن ندارد عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) زِ اهلِ این خرابه امشب رِسد نوایی گویند به آه و ناله رقیه جان کجایی عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) عمه ی صاحب زمان شده به غم مبتلا ناله و سوزِ آهش رفته بسوی سماء عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) رقیه جان نظر کن(هستی)و اهلِ عزا به(پرویزی)شافعه تو باشی روزِ جزا عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) 👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝
AUD-20220901-WA0045.mp3
6.63M
◾دشتی حضرت رقیه(س)◾ بسوز ای دل تو امشب در خرابه زِ بهرِ دختری که دل کبابه نداند با که گوید این حکایت که از دردش بنالد تا قیامت زِ هجران پدر او بیقرار است که پای کوچک او پُر زِ خار است چرا ای گُل چنین آواره گشتی بخوانم بهرِ تو آوازِ دشتی سَرِ گُل باشد امشب همدمِ تو رقیه جان شریکم در غمِ تو از این گُل تو بگیر امشب گلابش به آب دیده گان دادی تو آبش من امشب بر رقیه داغدارم من امشب همچو ابرِ نو بهارم بسوز ای دل رسیده وقتِ هجران رقیه دیده بست با قلبِ سوزان خداوندا دلم در سوز و سازه در اینجا دختری در خواب نازه رقیه تو ببین احوالِ(هستی) بگیر از(پرویزی)امشب تو دستی 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝
228.5K
نوحه شهادت حضرت رقیه(س) منم رقیه،بنت الحسینم بر آل احمد،نور دو عینم نور دو چشم علی و فاطمه ام من گرچه سه ساله ام امید همه ام من من نور عینم،بنت الحسینم از دشمن دین،غمدیده ام من از ظلم دشمن،خمیده ام من کنج خرابه خون شد از غم جگر من با سر رسیده در بر من پدر من من نور عینم،بیت الحسینم بابای مظلوم،ای نور دیده رگ گلویت،را که بریده داغت شرر زد ابتا بر حاصل من تا نوک نی دیدم سرت خون شد دل من من نور عینم،بنت الحسینم از روی ناقه،بابا فتادم سر را روی خاک غم نهادم زجر آمد و زخم دل من را نمک زد بابا نبودی دخترت را او کتک زد من نور عینم،بنت الحسینم در سینه ی خود،غم تو دارم به جز تو بابا،کسی ندارم گویم سخن با تو پدر قلب شکسته رقیه ات از زندگی گردیده خسته من نور عینم،بنت الحسینم تویی پدرجان،چراغ هر راه رقیه ات را،ببر به همراه نما دعایم ای پدر حاجت بگیرم کنار رأس پاک تو بابا بمیرم من نور عینم،بنت الحسینم
Hamdi Alimi - Ze Sharare Gham Misozam (128).mp3
4.15M
 شرار غم میسوزم به تمامی وجود؛ دوباره باید بخونم یکی بود یکی نبود بلبلی گوشه ویرونه میخوند برای یار؛بعد مدت ها کنار بابا بگرفته قرار تمومِ رنج سفر رو برا یار داره میگه، از غم بچه ها و عمه داره حرف میزنه… بابا جون خوش اومدی به منزل فقیرونه؛ بیا بنشین بشنو درد دلِ یتیمونه بابا جون خوش اومدی قربون خاک قدمت؛ به خدا دلم میسوخت رفتی سفر ندیدمت وقتی رفتی دشمنا آتیش زدن به خیمه ها؛ برا خاطر چی میزدن کتک به بچه ها بابا جون بین همه عممونو خیلی زدن؛ باباجون منو ببین به صورتم سیلی زدن باباجون دردت به جونم… هر کی صورتم رو دیده میگه چون زهرا شده؛ صورت مادر تو آخه مگه چطور شده؟  بابا جون داداش علی رو به کجا بردی بابا؟ بچه ها میگن اونو پیش خدا بردی بابا… بابا جون به من بگو بر سر تو چی اومده؟ داداشم علی اکبر برا چی نیومده؟ من نمیفهمم بابا بعضیا با هم چی میگن! همه بم میگن یتیم… بابا یتیم به کی میگن؟ بابا من بابام زنده اس؛ بابای من رفته سفر برام سوغاتی بیاره… مگه هر کی که باباش رفته سفر یتیم میشه؟ یا یتیم اونی که تو خرابه ای مقیم میشه؟ اینجا با زخم زبون آتیش به دلها میزنن؛ اینجا رسمشون بده بچه یتیمو میزنن بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا.
بیا غساله در ویران بشوی این پیکره بی جان ولی آهسته آهسته(۲) سه ساله نو گل پژمان بََُوَد طفل شه عطشان که شد راحت از این دوران بشویش تو در این ویران ولی آهسته آهسته(۲) رقیه جان( ۴) در این جا بلبل خسته پرش از جور بشکسته روانش از بدن خسته بشوی این مرغ پربسته ولی آهسته آهسته (۲) رقیه جان (۴) پدر بوده برش دیشب که جانش آمده بر لب ببالین سرش زینب به آه وناله ی یارب ولی آهسته آهسته رقیه مرغ پربسته چو بلبل دراین ویران نثارگل نموده جان بگردش عمه ها گریان صغیرو بی کس و تنها دو دیده در بیابانها که سوزد از غمش جانها ولی آهسته آهسته نیکو شویش که باشد این سه ساله دخت شاه دین گلی از گلشن یاسین بشویش با دل خونین نمی دانی تو غمهایش زجور ظلم اعدایش سیه گردیده اعضایش ولی آهسته آهسته ولی آهسته آهسته اسلام علیکم یا رقیه ی بابا.
❁﷽❁ :می گذرد کاروان... ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ عمه شدم بی قرار خسته ام از انتظار جان به لبـــم آمده از تب این اضطرار خواب دیدم مهمانم می رسد آرام ایــن جـــانم می رسد عمــه بگـو یک جواب معنـی و تعبیـر خواب رفتـــه قــــرار از دلـم مُردم از این اضطراب می آید بر گوشـــم زمزمه لالایی می خــواند فاطمه این طبــقِ غـرقِ نور بوی پـــدر مــی دهد این سر خونین بر آن عطر سفـــر می دهد مهمان داریم امشب عمه جان من هـــم بابا دارم شـــامیان ! عمه ببین نیمه شب قــرص قمــــر آمده شـــام سیــــاه مرا نــور سحــــر آمده انتـــظارم دیگر سر رسید آخـــر بابایم با سـر رسید قـــاریِ قـــــرآن من زینـــت دامـــان من خوش آمدی از سفر شـدی تو مهمان من سلامٌ علَی الشَیبِ الخَضیب سلامٌ علَی الخَـــدّ ِ التَّـــریب رقیـــه قـــربـــان آن لبهــای عطشـــان تو چه کرده آن خیزران بــا لب و دنـــدان تو آه از طشت و چوب خیزران آه از گریـــه های عمـــه جان بکـــن نگــاهم بابا ببیـــن تو آهم بابا مرا ببــر با خودت خستـــهٔ راهم بابا بیزار از شام و بازار شدم نالان از بزم اغیـــار شدم بابای مظلومم یاحسین(۲) ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ ✍شعر:رقیه سعیدی (کیمیا) ۱۴۰۲/۵/۳۰
زیارتنامه ▪اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنـا رُقَيَّةَ،عَلَيْكِ التَّحِيَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يـا بِنْتَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ عَلِيِّ بْنِ اَبي طالِبِ، ▪اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَيِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمينَ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَديجَةَ الْكُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ وَلِىِّ اللهِ ▪اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا اُخْتَ وَلِىِّ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ الْحُسَيْنِ الشَّهيدِ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الصِّدّيقَةُ الشَّهيدَةِ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ، ▪اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا التَّقيّةُ النَّقيَّةُ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الزَّكِيَّةُ الْفاضِلَةُ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِيَّةُ،صَلَّى اللهُ عَلَيْكِ وَعَلى رُوحِكِ وَبَدَنِكِ،فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَكِ وَمَاْواكِ فِى الْجَنَّةِ مَعَ آبائِكِ وَاَجْدادِكِ،▪الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ الْمَعْصُومينَ،اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ،وَعَلَى الْمَلائِكَةِ الْحـافّينَ حَوْلَ حَرَمِكِ الشَّريفِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ،وَصَلَّى اللهُ عَلى سَيِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ وَسَلَّمَ تَسْليماً برَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ. 🥀🥀🥀
AUD-20220901-WA0045.mp3
6.63M
◾دشتی حضرت رقیه(س)◾ بسوز ای دل تو امشب در خرابه زِ بهرِ دختری که دل کبابه نداند با که گوید این حکایت که از دردش بنالد تا قیامت زِ هجران پدر او بیقرار است که پای کوچک او پُر زِ خار است چرا ای گُل چنین آواره گشتی بخوانم بهرِ تو آوازِ دشتی سَرِ گُل باشد امشب همدمِ تو رقیه جان شریکم در غمِ تو از این گُل تو بگیر امشب گلابش به آب دیده گان دادی تو آبش من امشب بر رقیه داغدارم من امشب همچو ابرِ نو بهارم بسوز ای دل رسیده وقتِ هجران رقیه دیده بست با قلبِ سوزان خداوندا دلم در سوز و سازه در اینجا دختری در خواب نازه رقیه تو ببین احوالِ(هستی) بگیر از(پرویزی)امشب تو دستی 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝
491.2K
نوحه شور حضرت رقیه(س) ☑️ 📝 🎤 یا باب الحوائج مولاتی رقیه ۲ قسم به اون چشم ترت رقیه ما را رسان به حرمت رقیه یا باب الحوائج مولاتی رقیه ۲ مریضمو شفا ‌ بده رقیه درد منو دوا بده رقیه یا باب الحوائج مولاتی رقیه ۲ نشسته ام رو سفره ات رقیه حاجتمو میخوام ازت رقیه یا باب الحوائج مولاتی رقیه ۲ غصه ها داره دلِ من رقیه تو حل بکن مشکلِ من رقیه یا باب الحوائج مولاتی رقیه ۲ حقِّ حسینِ سر جدا رقیه حاجت ما بکن روا رقیه یا باب الحوائج مولاتی رقیه ۲ مریض دارم شفا میخوام رقیه نسخه برا دوا میخوام رقیه یا باب الحوائج مولاتی رقیه ۲ چشم منو احسان تو رقیه درد منو درمان تو رقیه یا باب الحوائج مولاتی رقیه ۲ اسیر درد و غمتم رقیه عزاداره ماتمتم رقیه یا باب الحوائج مولاتی رقیه ۲ باب مناجات منی رقیه قبله ی حاجات منی رقیه یا باب الحوائج مولاتی رقیه ۲ شفیعه ی روز جزا رقیه شهیده ی شام بلا رقیه یا باب الحوائج مولاتی رقیه.
◾نوحه حضرت رقیه(س)◾ عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) زِداغِ این سه ساله نیلگون آسمان شد قامتِ دختِ علی از غم او کمان شد عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) بزمِ عزا بگیرید پنجمِ ماهِ صفر رقیه جان سپرده کنارِ راس پدر عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) چراغِ محفلِ ما امشب گشته خاموش زِ داغ یاسِ کبود زینب رفته از هوش عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) یزیدِ بی مُروت رقیه دل کباب است زِ آه جانسوز او کاخ ستم خراب است عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) به کنجِ این خرابه گنجِ حسین نهان شد که قبر او تا ابد به عالمی عیان شد عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) سه ساله و یتیمه کتک زدن ندارد زخم دلِ رقیه نمک زدن ندارد عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) زِ اهلِ این خرابه امشب رِسد نوایی گویند به آه و ناله رقیه جان کجایی عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) عمه ی صاحب زمان شده به غم مبتلا ناله و سوزِ آهش رفته بسوی سماء عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) رقیه جان نظر کن(هستی)و اهلِ عزا به(پرویزی)شافعه تو باشی روزِ جزا عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) 👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝
اللهم عجل لولیک الفرج (56).mp3
1.44M
دسته اول: آقا بیا خرابه غرق عزاست از داغ عمّه بزم ماتم به پاست بین آه و ناله داده جان، سه ساله با خون ِدل، دیده سر ِبریده از داغ ِبابایش، شده شهیده جان ِرقیه عجّل لولیک الفرج..... یا حقّ ِرقیه عجّل لولیک الفرج...... 🌸🌸 دسته دوم: یابن الحسن، برس به داد ِ زینب در قبر خود گل را نهاده زینب بیا که نیمه شب تو را خوانده زینب منتقم سه ساله دیگر بیا برای دفن گل پرپر بیا جان ِرقیه عجل لولیک الفرج.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. سلام الله علیها ➖➖➖ بابایی، کجایی،ببینی که پرم داره میسوزه تورفتی،پس ازتو،تموم جگرم داره میسوزه توروتار،می‌بینم، آخه چشم ترم داره میسوزه با گریه تو رو هی صدا میزدم تا از آسمونا بیای رو زمین اگه میشه یک شب تو بد بگذرون بیا تو خرابه کنارم بشین شامیا با خنده میگن_تو اصن بابا نداری باز بیا بابای من باش_بسه این چشم انتظاری ابتا حسین مظلوم --- بیا تا،بگم از،خود سلسله و قد خمیده خودت خوب،میدونی،چقد تلخه غم موی کشیده منوباز،بغل کن،آخه دخترت از دنیا بریده اگه میشه موهامو شونه بزن ببخشم اگه نامنظم شده موهام تا کمر بود بابا یادته نگاه کن ببین که چقد کم شده تو تنم جوونی ندارم_دست وپام داره میلرزه از پیشم بابای خوبم_دور نشو حتی یه لحظه ابتا حسین مظلوم --- بااینکه،سه ساله َم،ولی ازغم تو پیرم و خسته نگفتی،عزیزم،کی دندون سفیدت رو شکسته می بینی،روگونم،ردِ پنجه ی نامردی نشسته تو بازی هُلم میدن این شامیا با خنده نمک میزنن زخممو گله دارم از دست شمر و سنان چقد نانجیبا زدن عمه مو گونه های دختر تو_نیلی و سرخ و کبوده من نمیدونم بابایی _جُرم من آخه چی بوده ابتا حسین مظلوم ➖➖➖ .👇
407.7K
🔳 شهادت سلام الله علیها 📜 بابایی، کجایی، ببینی که پرم داره میسوزه 🖊به قلم
. |⇦•من نه بازار میام... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی حسین ستوده •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ من نه بازار میام نه عروسک میخوام عمّه مهمون رسید من همون روسری و می‌خوام که بابام خرید بی صدا بگم... صورتم شکسته خوب نمیتونم بابا بگم از کجا بگم... از شبی که نفسم نمیومد بالا بگم اون همه نیزه دار که نرفتن کنار تاره چشمای من از کدوم کوچه سرت رو بردن ای وای من راستی گم شدم... دنبال سرت بودم بازیچه ی مردم شدم بی هوا زدن... من تو رو صدا زدم اونا زجر و صدا زدن از کنارم نرو تا ببوسم تو رو تو بخند لااقل کجای سرت برای بچه میشه بغل زخم بالتو.. اومدیم تا مجلس نامحرما دنبال تو مأیوس حرم.. مستقیم اشاره میکنن به ناموس حرم... صدام گرفته پدرم برگشته دعام گرفته دل عمّه خیلی برام گرفته میشه بگی که من هنوز نازم شونه بزن موی منو بازم دست توی موهای تو میندازن شونه بزن موی منو بازم من دیگه رقیه ای که واسه تو ناز بکنه نمیشم زجر اگه دختر داشت با تو اینجوری رفتار نمی‌کرد زجر اگه دختر داشت تو رو این همه گرفتار نمی کرد زجر اگه دختر داشت تو رو با سیلی بیدار نمی کرد... دختر داشت میفهمید گل سر چیه، موی بلندتر چیه بهونه چیه، آیینه و شونه چیه النگو چیه، شونه نشه مو چیه شونه نداریم خرابه می‌خوابیم اگه خونه نداریم موهات سفیده دستای کوچیکه تو رو نیزه بریده نفس نداری دلِ خوش از حرمله و شبث نداری ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
enc_16924485243027452835850.mp3
5.79M
|⇦من‌ نه بازار... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی حسین ستوده ●━━━━━━─────── حضرت زینب (س): «ای اهل شام، از ما در این خرابه امانتی مانده است؛ جان شما و جان این امانت. هر گاه کنار قبرش بروید (او در این دیار غریب است) آبی بر سر مزارش بپاشید و چراغی در کنار قبرش روشن کنید»
. |⇦•دست از سرم بر نمیداره .. و توسل به حضرت رقیه سلام اللله علیها اجرا شده به نفس حاج‌ حسین سیب سرخی ●━━━━━━─────── آه بابا آه بابا آه بابا دست از سرم بر نمیداره میخواهم سرتو بغل کنم ولی نمیذاره اینجا ورودی بازاره ای وای از آخرش تازه اول کاره عزیزم! میبینی بین یه مشت کنیزم عزیزم! دارم اشکِ خون برات میریزم چِقدر طول کشید کار ما به کوچه گردی رسید عمه رنگش پرید تا سر عمومو رو نیزه دید خواهرم آه کشید ما رو میبرن تو بزمِ یزید «زِ خانه ها همه بوی طعام می آمد ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم» ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
enc_16900113925569010428731.mp3
3.15M
|⇦دست از سرم برنمیداره .... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج حسین سیب سرخی
Safar 1402.05.30 - Shab 05 - H-Sarollah.Rasht - Shahadat H-Roqayeh S - 04 - Abozar Biukafi - Vahed - Edit.MP3
5.75M
سرت کو؟! سرت کو؟! که سامان بگیرم سرت کو؟! سرت کو؟! به دامان بگیرم سراغ سرت را من از آسمان و سراغ تنت از بیابان بگیرم تو پنهان شدی زیر انبوه نیزه من از حنجرت بوسه پنهان بگیرم اگر خون حلقوم‌ت آب حیات است من از بوسه بر حنجرت جان بگیرم رسیده کجا کار زینب که باید سرت را من از این و از آن بگیرم کمی از سر نیزه پایین بیا تا برای سفر بر تو قرآن بگیرم قرار من و تو شبی در خرابه پی گنج را کنج ویران بگیرم تو گفتی که باید بسوزم بسازم به دنیای بعد از تو آسان بگیرم هلا! می‌روم تا که منزل به منزل برای تو از عشق پیمان بگیرم شهادت حضرت رقیه (س) حاج‌ابوذر‌بیوکافی 🎤 .
Safar 1402.05.30 - Shab 05 - H-Sarollah.Rasht - Shahadat H-Roqayeh S - 02 - Abozar Biukafi - Zamine.mp3
6.15M
هرجا دلم گرفت بابا هرجا شدم تک و تنها انگاری که خدا می‌گفت؛ «ان مع العسر یسرا» بذار ببرن منو توو کوچه و بازار بذار ببرن منو توو مجلس اغیار به جون میخرم تموم این مصیباتو بذار ببرن گِله ندارم از آزار عیبی نداره، اینهمه دردسر خوبه عیبی نداره، آخر این سفر خوبه عیبی نداره، عمه میگه میاد بابات چقده این خبر خوبه ـ ـ ـ نیمه‌ی شب توی صحرا خیلی می‌ترسیدم اما انگاری که خدا می‌گفت؛ «ان مع العسر یسرا » بذار بکشن بی‌هوا دست بستم رو بذار بکشن طناب پای خستم رو نه اینکه یه وقت راضی باشم ولی بابا بذار بکشن موی سر شکستم رو عیبی نداره، هرچی باشه بلا خیره عیبی نداره، آخر ماجرا خیره عیبی نداره، تو هم رو نیزه می‌گفتی؛ غصه نخور بابا خیره ـ ـ ـ سخته یتیمی توو دنیا اما توو اوج سختیا انگاری که خدا می‌گفت؛ «ان مع العسر یسرا» بذار بمونه رد قلاف روی ابروم بذار بمونه رد طناب روی بازوم می‌خوام یکمی شبیه مادرت باشم بذار بمونه جای لگد روی پهلوم عیبی نداره اگه چشام نمی‌بینه عیبی نداره آخر قصه شیرینه عیبی نداره می‌بینمت یه روز بابا همه‌ی آرزوم اینه شاعر: آقای نغمه‌پرداز: آقای .
Safar 1402.05.30 - Shab 05 - H-Sarollah.Rasht - Shahadat H-Roqayeh S - 01 - Abozar Biukafi - Zamzameh - Edit.MP3
6.64M
کجایی؟ تو بدون من، نمی‌رفتی آخه جایی ببین رو گردنم ردِّ، طناب افتاده بابایی کجایی تا ببینی که، نمی‌تونم پاشم از جام نشستم کنج ویرونه، می‌گیرم خار از پاهام هجوم آوردن و بی‌تو، توو قلب من تلاطم شد تموم خاطراتمون، میون شعله‌ها گم شد کشیدن از پاهام خلخال، نمونده گردن آویزی سرم ریخت آتیش ِ خیمه، نمونده از موهام چیزی کتک ازحرمله خوردم، بدم میاد ازش بی‌حد رباب‌و گریه می‌انداخت، به عمه حرف بد می‌زد گمونم گوشه‌ی ابروم، شکسته مضطرم کرده یه شب افتادم از ناقه، با پهلوی ورم کرده واسه اینکه من از عمه، جداشم زجر میومد همش محکم رو دستم با، غلاف خنجرش میزد دلم آتیشه بی‌تابم، برا داغ عمیق تو سنان داره یه انگشتر، شبیه اون عقیق تو یه روز گوشواره‌م‌و دید و، دوید و زد سرم فریاد کشید از گوشم و می‌گفت، به گوش دخترم میاد می‌مردم تا که می‌دیدم، به جایِ روی ماهِ تو نشسته شمر با خنده، به روی ذوالجناحِ تو شاعر: ✍ شهادت حضرت رقیه (س) .
‍ ❣﷽❣ ♨️ ♨️ «اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ، وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ، وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ، وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَیْن، علیه السلام» 💢خورشیدِ رویِ بام دنیای حسینی 💢فرزانه ای و ماه شب های حسینی 💢باباست محو حُسن سیمای تو بانو 💢یا اینکه تو گرم تماشای حسینی 💢ای أَشبَهُ النّاسِ به زهرا بین زنها 💢محبوبه ی محبوب و زیبای حسینی 💢إِنسیه ای اما شبیه به فرشته 💢باید صدایت کرد "حورای حسینی" 💢عالم فدای طرز بابا گفتن تو *دیدی دختر چهار ساله چطوری میگه بابا ... مخصوصا اگه سیلی خورده باشه ... مخصوصا اگه از ناقه افتاده باشه ...* 💢عالم فدای طرز بابا گفتن تو 💢شیرین زبان! یک عمر رؤیای حسینی 💢دل میبرد چادر نمازت از ملائك *دیدی دختر چهار ساله ،وقتی چادر سر میکنه..میاد جلو بابا روشو میگیره .. میگه بابا چادرم قشنگه ... بابا بغلش میگیره .. باباجان، یادت آمد دَمِ خیمه گفتی دخترِ من به تو چادر چقدر میآید .. بابا پاشو ببین چادرم خاکی شده بابا .. بابا .. بابا، پاشو ببین چادرم آتیش گرفته ... بابا ...* 💢تو عصمت اللهی شبیه عمه هایت 💢پیداست در خوی تو تقوای حسینی 💢بابا برای خود دو تا غمخوار دارد 💢تو زینب کبری نه، صغرای حسینی 💢حبل المتین از ریشه های چادر توست 💢تو گرمی بازار فردای حسینی *امشب مجلسمون با شبهای دیگه فرق داره، امشب حضرت رقیه سلام الله سفره داره ... امشب شهدای مدافع حرم هم میان ... شب دخترهای سه ، چهار ساله اس ...* 💢امشب خدا دعای مرامستجاب کرد 💢بابامرا برای خودش انتخاب کرد 💢من که توان پاشدن از جا نداشتم 💢خیرش قبول عمه دوباره ثواب کرد *من دیگه نمیتونستم بلند بشم عمه زیر بغلهامو گرفت .. عمه پاشو بابا اومده عمه ...* 💢با اینکه من خودم پر درد و جراحتم 💢زخم لب تو زخم دلم راکباب کرد 💢دروازۀ پر از غم ساعات یکطرف 💢مارا یزید وارد بزم شراب کرد ... *داره با بابا درد دل میگه .. امشب با درد دلهای این خانم بسوز .. امشب یه دلت کنار حرمش باشه .. یه دلت تو حرم ابی عبدالله باشه .. بابا خیلی دوستش داره .. اگر دوستش نداشت با سر بریده دیدنش نمیامد .. امشب اونهایی که دختر چهار ساله همراهشونه .. یه خواهش ازتون دارم .. اگر دختر چهار ساله روی زانو ت نشسته یا کنارت نشسته .. اهسته این دستت رو صورتش بگذار .. ببین دستت بزرگتر از صورت دخترت هست!!!... حالاببینید این سیلی چه کرد‌ ... بابا* 💢در شام شامِ دختر تو تازیانه بود 💢عمه تمام خرج سفر را حساب کرد *یعنی هر وقت خواستن ما رابزنن عمه می آمد .. بازوشو سپر میکرد..* 💢زجری که من کشیده ام ازدستهای زجر 💢عکسی کبود ازمن دردانه قاب کرد *بابا گفتم نزن ..که بال و پرم دردمیکند ...خواهر کوچک داری اگه یکی بهش سیلی بزنه چکار میکنی ..* 💢گفتم نزن که بال و پرم درد میکند 💢اما چه سود خواهش من را جواب کرد 💢من نذر کرده ام که ببوسم لب تورا 💢حالا خدادعای مرامستجاب کرد از شهر کوفه ،تا به شام، سنگم زدن از روی بام انقدر بهم سیلی زدن، دیگه نمی بینه چشام یکی بگه این دختره ، نزن .. نزن .. ضرب لگد زجر آوره ، نزن .. نزن .. حالا که اومدی بابا گوش بده دردِ دلمو زخمهای روی بدنم سَر میبره حوصله مو خسته شدم از قافله بابا، بابا... پاهام شده پر آبله بابا،بابا... وای!!! از سنان و حرمله ...بابا،بابا... حرمله منو میزد !!!...بابا،بابا... (توی همین اشکهات هر چی میخوای ازش بخواه ،بی بی دست کسی رو خالی رد نمیکنه ) بابا همیشه تو منو روی زانوت می نشوندی بابا.. اما امشب که مهمونم شدی میخوام تلافی کنم بابا ... امشب من میخوام سرت رو روی زانوم بگذارم اما دستهام توان نداره ... آنقدر زخم به پیکر دارم نتوانم که سرت بردارم ... یا ابتا، یا حسین ... یا ابتا ،یا حسین... ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈