eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
346 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📋 نگاه گریه داری داشت زینب ✔️ / حاج محمود کریمی ✔️ ✔️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نگاه گریه داری داشت زینب چه گام استواری داشت زینب دل با اقتداری داشت زینب مگر چه اعتباری داشت زینب چهل منزل حسین منجلی شد گهی زهرا شد و گاهی علی شد ندیدم زینب کبری تر از این ندیدم زینت باباتر از این ندیدم دختر زهراتر از این حسینی مذهبی غوغاتر از این به پیش پای ما راهی گذارید بنای زینب اللهی گذارید اگر چه غصه دارد آه دارد به پایش خستگیِ راه دارد به گِردش آفتاب و ماه دارد به والله که ایوالله دارد همین که با جلالت سر نداده به دست هیچ کس معجر نداده پس از آن که زمین را زیر و رو کرد سپاه کوفه را بی آبرو کرد به سمت کربلا خوشحال رو کرد کمی از خاک را برداشت بو کرد رسیدم کربلا ای داد بی داد! حسین سر جدا، ای داد بی داد! چهل روز است گریانم حسین جان! چو موی تو پریشانم حسین جان! چهل روز است می خوانم حسین جان! حسین جانم حسین جانم حسین جان! تویی ذکر لبم الحمدلله حسینی مذهبم الحمدلله همین جا شیرخواره گریه می کرد رباب بی ستاره گریه می کرد گهی بر گاهواره گریه می کرد گهی بر مشک پاره گریه می کرد خدایا از چه طفلم دیر کرده؟ مرا بیچاره کرده، پیر کرده همین جا دور اکبر را گرفتند ز ما شبه پیغمبر ما را گرفتند ولی از من دو دلبر را گرفتند هم اکبر هم برادر را گرفتند "به تو گفتم که ای افتاده از پا ز جا بر خیز ور نه معجرم را..." همین جا بود که سقای ما رفت به سمت علقمه دریای ما رفت پناه عصمت کبرای ما رفت پی او گوشواره های ما رفت فقط از علقمه یک مشک برگشت حسین بن علی با اشک برگشت همین جا بود که دل ها گرفت و ... کسی روی تن تو جا گرفت و ... سرت را یک کمی بالا گرفت و... و از پشت سرت سر را گرفت و... همین که بر گلویت خنجر آمد صدای ناله ی زهرا در آمد همین جا بود الف را دال کردند تنت را بارها پامال کردند ته گودال را گودال کردند تو را با سم مرکب چال کردند اگر خواندم قلیلت علت این بود که یک تصویری از تو بر زمین بود تو ماندی و کبوتر رفت کوفه تو را کشتند و خواهر رفت کوفه خودم در راه و معجر رفت کوفه چه بهتر زودتر سر رفت کوفه و گر نه دردها می کشت ما را نگاه مردها می کشت ما را بهاری داشتم اما خزان شد قدی که داشتم بی تو کمان شد عقیق تو به دست ساربان شد طلای من نصیب کوفیان شد خبر داری مرا بازار بردند میان مجلس اغیار بردند همین جا بود افتادند تن ها همین جا بود غارت شد بدن ها تمامی کفن ها، پیرهن ها بدون تو کتک خوردند زن ها همین جا بود گیسو می کشیدند به هر سو دخترانت می دویدند همین جا بود تازیانه باب گردید رخ ما در کبودی قاب گردید ز خجلت خواهر تو آب گردید که معجر بعد تو نایاب گردید سکینه معجر از من خواست اما خودم هم بودم آن جا مثل آن ها... ز جا برخیز غم خواری کن عباس! دوباره خیمه را یاری کن عباس! برای عزتم کاری کن عباس! علم بردار علم داری کن عباس! سکینه می کند زاری ابالفضل! چه قبر کوچکی داری ابالفضل! شاعر : ✍ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎼
364.4K
سلام الله علیها بند اول: دلم برات یه ذره شد بدون من کجا بودی آخ.. بمیرم یکی میگفت: به زیر دست و پا بودی شده اشک چشام بیشتر ولی سوی چشام کمتر تنت وقتی تو آفتابه توی سایه میام کمتر قرار نبود بری و برنگردی رفتی ولی منو خبر نکردی بی تو خوراک من همش کتک بود بابا یتیم شدن داره چه دردی تو قوت قلب منی من الذی ایتمنی ➖➖➖ بند دوم: هرجوری میشه را میام ولی به تو نمیرسم سنان تو گوشم میزنه فک میکنه که بی کسم شد از تو فاصله م بیشتر تو راه شد تاولم بیشتر مثه موی پریشونت موهام سوخته دلم بیشتر قرار نبود که سهم من غم بشه تموم جونم داره تیر میکشه سنان منو به حرمله نشون داد میگفت بهش لگد بزن حقشه تو قوت قلب منی من الذی ایتمنی ➖➖➖ بند سوم: خبر داری که چند شبه چشای من مونده به در خسته شدم تورو خدا بابا بیا منو ببر شده داغ دلم بیشتر ولی موی سرم کمتر به یاد حنجر خشکت بابا آب میخورم کمتر بابا سر توعه میون طبق یا سرزده خورشید من از فلق وقتی سر تو رو بغل گرفتم به دست و پام دوباره اومد رمق تو قوت قلب منی من الذی ایتمنی۴ ➖➖➖ ✍ .
|⇦•حسین‌گفتم و... وتوسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم‌مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حسین گفتم و شد سینه بی قرار حسن برای این که حسین است سوگوار حسن محرم و صفر اندوهگین غربتِ او دو چشمِ علقمه گریان و اشکبارِ حسن *شاید وقتی بی دست کربلا کنار علقمه به زمین افتاد...وقتی مادرسادات اومد استقبالش...اون وقتی که صدا می میزد:پسرم! عزیزدلم! شاید اونجا (حرف منه...نمیدونم...)حضرت عباس با خودش میگفت:حسنم چه کشیدی...؟ چه دیدی...؟* «حسن جآن....حسن جآن...» پنجره و کبوترا با من...با من... شلوغیِ کرب و بلا با تو... خلوتیِ صحن بقیع با من...با من... *آقا برات بمیرم..ای امام مظلوم...* ضریح کرب و بلا نقره داغِ تربتِ او زهیر و حر و حبیبند داغدارِ حسن اگر چه دور و برش از حبیب ها خالی است امام ها همه جمعند در کنارِ حسن «حسن جآن...حسن جآن...» مزار خاکیِ او شد ابوترابیه محض از آن به بعد نجف گشت خاکسارِ حسن عجب نباشد اگر که به روزِ رستاخیز حسین فاطمه برخیزد از جوارِ حسن برایِ غربتِ او بی قرار می گریم شبیهِ شمعِ خیالی، سرِ مزارِ حسن برای داغِ دو تا ماهپاره اش یا که برای لحظه یِ جانسوزِ احتضارِ حسن *دوتا پسر فرستاد کربلا...دوتا دسته گل فرستاد،فدایی بشن...* برای روضه یِ او با کنایه می خوانم مدینه، کوچه، فدک نامه، گوشواره، غریب اونیه که همدمِ اشک و آهه دیده که مادرش تو کوچه بی پناهه... «حسن،آقام حسن،آقام حسن،حسن جان...» کریم کاری به جز جود و کرم نداره * آقا یه کربلا به ما میدی بریم؟ گدا اومده در خونه ات....* کریم کاری به جز جود و کرم نداره آقا تو مدینه س ولی حرم نداره *امشب سر و کار ما با کریمه...کریم یعنی چی؟ کریم چه کسیه؟من بگم؟! نه! یه کریم برات تعریف کنه کرم رو... از خودِ امام حسن سوال کردند: آقا! کرم یعنی چی؟فرمودند:"اَلاِبتداءُ بالعطیه قبلَ المسئله"یعنی اینکه قبل از اینکه سائل چیزی ازت بخواد،بهش عطا کنی...* ندهد فرصت گفتار به کریم گوش این طایفه آواز گدا نشنیده ست... »«حسن جآن...حسن جآن...» من میگم خدا رو چه دیدی؟شاید امشب قبل از اینکه بیای روضه،امام حسن اربعینت رو نوشته باشه... به هر موکب نمک گیر امام مجتبی هستیم... تو مگو ما را بدان شه بار نیست با کریمان کارها دشوار نیست.... : محسن حنیفی
ghamare-moniri9.mp3
3.13M
▪️ ▪️قمر منیری،نعم الامیری... ▪️ قمر منیری نعم الامیری هر جا بیفتم تو سرازیری تو همیشه دست منو می گیری یا ابالفضل العباس نفس حسینی کس حسینی تو همیشه در دسترس حسینی همه جا تو دلواپسِ حسینی یا ابالفضل العباس گره های کوچیک و بزرگمون همه پیر و جوون آقا به دست تو وا میشه قدِ منِ سینه زن تنها جلو ضریح تو تا میشه کدوم عَلَمه که بالاست آره عَلَم اباالفضل شفاخونه ی ما کجاست فقط حرم اباالفضل عَلَمِ رو دوشت میگه تو گوشِت همه جاست حرف جوش و خروشِت آرومه رقیه توی آغوشت یا ابالفضل العباس عَلَمِ تو بالا دل تو دریا ماشاءالله بهت گفت حضرت زهرا ای شیر مادر حلالت آقا یا ابالفضل العباس روی لبته فقط حسین حسین تو همه عالمین مگه حسینی تر از تو هست؟ تو به ما نوکرا یاد دادی تنها باید به حسین دل بست چیه شبیه ذوالفقار تیغ دو دم علمدار کجاست مثل صحن نجف فقط حرم علمدار کدوم عَلَمه که بالاست آره عَلَم اباالفضل شفاخونه ی ما کجاست فقط حرم اباالفضل
671.7K
زبان حال خادمان زوار اربعین بند اول: به یاد روضه هات چشام خیسه هرجایی که قدم زدم آقا وقتی میون موکبات هستم حس میکنم تو حرمم آقا موکبات چقد برو بیا داره واسه دردای همه دوا داره با ما همسفر میشه مشایه هرکسی که شوق کربلا داره موکبات داده بال و پرم ما رو میندازه یادحرم ➖➖➖ بند دوم: خستگیام فدای زوارت سر میذارم به پای زوارت نذر توئه همه کس و کارم جونم کمه برای زوارت شامل لطف و عنایت شمام من که مدیون محبت شمام سختیای موکبات شیرینه افتخارم اینه خدمت شمام خاکای موکبت کیمیاس نوکریت عزت خادماس بند سوم: وقتی که موکب تو شد برپا تا رسیدیم خدمت زائرها آبله ی پاهاشونو دیدیم یاد رقیه افتادیم اینجا مثل مادرش خمیده قامتش فدای کبودیای صورتش کاشکی ما مثل رقیه بین راه بمیریم همه برای غربتش الامان الامان الامان عمه جان امام زمان
. علیه_السلام سالار زینب یه نگاهی به دلم کن سالار زینب غمای دلم رو کم کن چیشد که امسال منو دعوتم نکردی بیا و بازم منو راهی حرم کن باشه قبوله که بدم،ولی بازم آبرو داری کن کل رفیقام اومدن،برامنم آقا یه کاری کن بیا دستمو بگیر یه نگاه به این فقیر اصلا هرچی تو بگی به رو چِشَمْ دل من پر از غمه دوری از تو سختمه ببرم حرم شاید درست بِشَمْ آقام آقام یاحسین... ♦️♦️ چشاتو واکن تو حرم منو دعا کن یه بار به جا من اقا رو بلند صدا کن تو قتلگاه یا توی بین الحرمینش به یاد من باش و یه روضه ای به پا کن حرم رسیدی یه سلام،بده به نیت ما دلتنگا حرم رسیدی بگو چندتا رفیقام جاموندن ای اقا دلم اروم میشه با عکس گنبد طلا که تو میگیری از اونجا واسه من دیگه طاقت ندارم سر رو تربت میذارم از حال و هواش برام حرفی بزن ✅حسین روشنا زاده ۱۴۰۳✍  
♻️🌸♻️🌸♻️ ﺍﺯ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﻟﮕﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﯿﺮﻭﯼ درزندگی ﭼﯿﺴﺖ؟ ﮔﻔﺖ : ‏« ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ‏» ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﻟﮕﻮ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﻨﺪ ، ﮔﻔﺖ : ﺳﺨﺖ ﺩﺭ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯿﺪ ،ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺷﺶ ﺧﺼﻮﺻﯿﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻫﯿﭻﮔﺎﻩ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩ . . . . . . . ﺍﻭﻝ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﯽﺩﻟﯿﻞ ﺷﺎﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺩﻭﻡ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺳﺮﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺍﺳﺖ ﺳﻮﻡ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺪﺳﺖ ﻧﯿﺎﻭﺭﻧﺪ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﺑﺮ ﻧﻤﯽﺩﺍﺭﻧﺪ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺍﯾﻨﮑﻪ : ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺩﻝ ﻧﻤﯽﺑﻨﺪﻧﺪ. ﭘﻨﺠﻢ ﺍﯾﻨﮑﻪ : ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺩﻋﻮﺍ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺳﺮﯾﻊ ﺁﺷﺘﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻢ ﮐﯿﻨﻪ ﺑﻪ ﺩﻝ ﻧﻤﯽﮔﯿﺮﻧﺪ وﺷﺸﻢ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. پس : کودکانه زندگی کنید . ♻️🌸♻️🌸♻️
گریز به حضرت ابالفضل ◾️◾️◾️◾️◾️◾️ سلام همسفرِ نیمه راهه بی سرِ من سلام ماهِ به دریایِ خون شناورِ من گذشته است چهل روز از شهادتِ تو هنوز مانده به گودال دیده ی تَرِ من زن و بچه رو جمع کرد،صدا زد:حسینم را همین جا سر بریدند… هزار بار سرت را به نوک نی دیدم هنوز داغ تو یک لحظه نیست باورِ من خدا گواه است چه دیدم در این چهل منزل که بود همسفرم،قاتلِ برادرِ من تن تو ماند به زمین پیشِ خواهرِ تو سرِ تو گشت جدا پیشِ چشمِ مادرِ من حسین جان! از زمانی که رویِ زمین افتادی شروع شد.. ز خاطرم نرود هرگز، ای عزیزِ دلم که چوب خورد به لبهات در برابرِ من به ذوالفقارِ زبان،حمله بر عدو کردم 🔹یه جوری خطبه خواند،که بعضی ها که دور بودند و صدا رو می شنیدن،سئوال کردند:طنینِ صدا آشناست،علی اومده به کوفه؟… خطبه هایت طَنین صوتِ علی ست یا ز مادر گرفته ای الهام!؟ زینبی ، حیدری ، تو زهرایی این بُوَد اصلِ صَنعَتِ ایهام ای که از قامتِ هلالیِ تو راست گردیده قامت اسلام به ذوالفقارِ زبان،حمله بر عدو کردم چنانکه محملِ من گشته بود سنگرِ من گزارشاتِ سفر را زمن بپرس ولی مپرس از اینکه نیامد سه ساله دخترِ من 🔸حسین جان! نگاه نکن این همه سختی کشیدم،اول بهت بگم،که شیرِ شیر آمده ام،کاری کردم باهاشون که همه شهر گریه می کردن،با همین بچه هایی که پریشونن،شام رو گرفتم،من دخترِ علی ام،مادرم فاطمه بابام علی رو از مسجد تو خانه آورد،دختر فاطمه ام،یه کاری کردم همه پریشان،نالان…نفرینشون هم کردم…گفتم:ان شاءالله چشماتون گریون باشه،چون شما بابام رو دیده بودید،یتیم هاتون نمک گیرِ بابام بودن…داداش سخت بود ولی همش زیبایی بود… رفقا! اُسرایِ کربلا رو همه ی بلاد بردن،کوفه در جنوب کربلاست،حلب،در شمال غربیِ کربلاست،بِعَلبَک،لبنانِ فعلی،به سمت غربِ شامِ…کمتر از یک ماه، صدها کیلومتر،خیلی راهه،روی ناقه ی عریان،یه جایی سه ساله صدا زد:عمه جان! اینا نمیخواد وایستن؟…حالا برایِ چی؟ چون این ناقه لنگ بود،ناقه ای که امام سجاد هم سوارش بود لنگ بود… الان زائر هشتاد کیلومتر،صد کیلومتر، ده قدم راه هم که میره…تویِ همین ده قدم همه میان میگن:” هَلابیکُم یا زُوار الحسین”...😭 خوش اومدین،بفرمایید چایی،بفرمایید شربت،غذا…داداش! از ما هم پذیرایی کردن… ناموسِ خدا و مَلأ عام که دیده؟ شادی و کف و خنده و دشنام که دیده؟ سرهایِ بنی فاطمه در شام که دیده؟ قرآن و سر و سنگِ سرِ بام که دیده؟ هُورا و کف و داغِ دل و گریه  و ناله بهتر که نگویم که چه شد طفلِ سه ساله من خنده و شادی و کف و هلهله دیدم ده فاطمه را بسته به یک سلسله دیدم رأس شهدا را جلویِ قافله دیدم من خنده ی شادی به لبِ حرمله دیدم از کعبِ نی و شادی و بیداد بگویم از سلسله ی گردنِ سجاد بگویم مردم عوضِ بزم عزا،عید گرفتن در ریختنِ خونِ خدا عید گرفتن دور سرِ شاهِ شهدا عید گرفتن در ماتم مصباحِ هُدا عید گرفتن رخسارِ گُلِ یاس و کبودی چه بگویم قرصِ قمر و سنگِ یهودی چه بگویم کارم تمومِ نمونده جونی به تنم یه اربعینِ دارم زار می زنم زار می زنم،زار می زنم،حسین… می خونم نوحه برات ،وای،وای،وای می کنم گریه برات،های،های،های ▪️حسین جان!قربونِ زائرات،زائرهای کوچیک و کم سن و سال،قربون زائرایی که الان تو آغوش پدر و مادراشون خوابشون برده دارن میان،قربون زائرایِ سیرابت،قربون زائرایِ شیرخواره ات که هر موقع گشنه میشن،مادرشون هست،یه گوشه کنارِ جاده مادر میشینه،چادر رویِ سرِ بچه اش میکشه،بچه اش رو شیر میده...😭،بچه که آروم میشه،بلند میشه،بسم الله..طرف کربلا حرکت میکنه…حسین…. ▪️مثل اربعین که بی بی حضرت زینب سلام الله علیها رسیدن کربلا،تا سه روز هی ناله زد،هی حسین حسین گفت،تا این زن و بچه ها می اومدن آروم بشن،می رفتن علقمه…دوباره گریه و زاری شروع می شد… ای برادرِ من، چشمِ تو روشن… ▪️عباس! یادته میخواستم برم قبر جدم رو زیارت کنم،می دویدی عباس از جلو،همه مشعل ها و شمع ها رو خاموش می کردی،مبادا سایه ی من رو  هم کسی ببینه… ای برادرِ من، چشمِ تو روشن… روم نمیشه بگم رفت معجرِ من حسین….😭 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5845889547182803952.mp3
1.2M
❣﷽❣ 🔻 🔻 کربلا 🔻 🔻 کربلا کربلا اللهم الرزقنا .. 🔻یا حسین ـ یا حسین ـ اربعین کربلا(۴) دلم می‌خواست كه این روزا زائرِ كربلات بودم كنارِ قبرِ شش گوشه ات منتظرِ نگات بودم دلم می‌خواست این اربعین از غصه بر لب می‌شدم مثلِ اونا كه اومدند همراه زینب می‌شدم 🔻یا حسین ـ یا حسین ـ اربعین کربلا(۴) می اومدم تا كه بگم زینب چها كشیده است تو مجلسِ یزدیان چه دیده چه شنیده است می‌خوام بهت بگم آقا یاس پرپرت چی شد شبیه مادر شما، رقیه دخترت چی شد می‌خوام بگم تو شهر شام به زخمِ دل نمك زدند میون چشم بچه هات خواهرت و كتك زدند 🔻یا حسین ـ یا حسین ـ اربعین کربلا(۴) دلم می‌خواد تو كربلا آقا به من خونه بدی مثلِ همه كبوترات به من آب و دونه بدی كبوتری كه این دلش عاشق و مبتلا باشه می‌خواد طواف كعبه‌اش یه گنبدِ طلا باشه 🔻یا حسین ـ یا حسین ـ اربعین کربلا(۴) 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾•• ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5920163047992724606.mp3
1.57M
ای پرنده منم اینجا توی شهر غصه هام که توو غربت غم یارم شده خواب هرشبام کربلا خونه ی مادریمه و منم دارم دیگه دق میکنم و ،خسته ازین حال و هوام تو که پر داری و آزادی بگو موندی چرا پر بزن برو از اینجا حرم امام رضا(ع) نه نیاز داری به ویزا نه یه اشنا میخوای هوایی مرزا رو رد کن میرسی کرببلا بشکن این قفل قفس رو برو خال آسمون پر بزن برو تا جنت تا بهشت بی کرون آب و دونه تو میریزن زائرای مهربون پر بزن بجای ماها زیارت نرفته ها تو که آزادی برو به سمت ایوون نجف از مسیر موکب و مشایه تا به هرطرف یه خبر برام بیار از زائرای اربعین از نجف تا کربلا از کاظمین تا سامرا ‌شصت هزار تا زائر آخه به خدا خیلی کمه عاشقای میلیونیت کجا رو دارن غیر تو با یه گوشه ی نگات زندگیا عوض میشه خوش به حال اون که میشه عاقبت بخیر تو الهی دورت بگردم ،چرا راهم نمیدی سهمیه بندی شده کرببلات برای ما باشه آقا حرمت ارزونی خوبات ولی لا اقل رو بر نگردون از ماها ایرونیا 💠💠💠1⃣0⃣8⃣7⃣💠💠💠 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
☑️بند اول بلند شو برادر که زینب رسیده ۲ ببین رنگ و رو از رخ من پریده ۲ حسین جان ببین دیده های ترم رو ببین حال و روزه بد و مضطرم رو تو رفتی عزیزم مصیبت کشیدم چه چیزا که من توو اسارت ندیدم ما رو میزدن بی بهانه/ آوردم برا تو نشانه با حال پریشان ؛ میخونم حسین جان حسین جان ... ☑️بند دوم چهل روز کشیدم غم هجر و دوری چهل روز فقط کار ما شد صبوری چهل روزه سخت تر گذشت از چهل سال ندیدیم خوشی بعدِ جنجالِ گودال غم تو برادر نشست روی این دل ازون روز سرت رو دیدم در مقابل نبودی که دستام و بستند سرم رو توی شام شکستند ببین نور دیده ؛ قد من خمیده حسین جان ... ☑️بند سوم تو روو نیزه بودی به ما شد جسارت با خلخال ما کردن اینها تجارت میدیدم که بستس چشای علمدار میبردن با خفت ماها رو توو بازار همه حاجتم بود برادر یه چیزی که توی اسارت نریم به کنیزی بگو جرم ماها چی بوده که کل تن ما کبوده وای از ازدحام و شلوغی شام و حسین جان ... ☑️بند چهارم نمیدونی داداش شدم من دل آشوب تو قران میخوندی و میخورد لبت چوب میسوختیم با اشک و با درد و عذاب و تعارف میکردن به ماها شراب و یکی زد من و با لگد یا که با مشت ولی اون نگاه های هرزه منو کشت دلم غرق رنج و عذابه که افتاد و غش کرد ربابه دلم غرق خونه / تنم نیمه جونه حسین جان ... 💠💠💠1⃣0⃣8⃣6⃣💠💠💠 ✍ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌹 🌾 🍁 اول به نبی حضرت خاتم صلوات 🍁دوم به علی شیر دو عالم صلوات 🍁سوم به گل وجودِ پاک زهرا 🍁چهارم به حسن خونجگر غم صلوات 🍁از بهر حسین آن شه کرب و بلا 🍁وآن تشنه‌ی در مقتلِ ماتم صلوات 🖤💔🖤💔🖤💔🖤 ✨چهل روز است حسینم را ندیدم ✨ بلایش را به جان و دل خریدم ✨چهل روز چهل منزل اسیرم   ✨دعا کن در کنار تو بمیرم ✨چهل روز غم چهل ساله دیدم ✨ غم و اندوه دیدم ناله دیدم ✨سر پر خون تو همراه من بود   به هر جا چلچراغ راه من بود ✨همین جاغرق درغم شد وجودم ✨تن پاک ترا گم کرده بودم ✨میان نیزه ها دل با ختم من ✨ ترا دیدم ولی نشناختم من ✨اگر امروز برداری سرت را ✨ تو هم نشناسی ای گل خواهرت را ✨ز جا برخیز ای نور دو دیده  ✨ببین مویم سپید و قد خمیده ⬅️قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله .... یه راه میره مدینه .... یه راه میره کربلا... کدوم راهُ بریم؟؟ امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ ⏪بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب.... بی بی جان مدینه بریم یا کربلا.... میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد... فرمود بشیر ما رو ببر کربلا.... چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم... چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم .... ⬅️آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته.... ⬅️روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا ... 🔘آخ کاروان رسید کربلا.... ☑️این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن .... اما اولین بار روز دوم محرم بود... وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،، جوونای بنی هاشم اومدن.... هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند.... با احترام وارد زمین کربلا شدن.... وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،، عمه جان دستتو بده به من پیاده شو ..... عباس اومد ، زانو زمین زد ... خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو ..... با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن 💔اما اما اما آی کربلائیا..... 💔 روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن ..... نه عباسی هست.... نه علی اکبری هست.... از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن .... هر کدوم کنار قبری رفتن... ◾️هر یکی سوی مزاری میدوید ▪️هر یکی قبری در آغوش میکشید ◾️ناگهان بانوی قد خمیده ای ▪️قد خمیده مو پریشان خسته ای ◾️گفت یارب چه سازم یا کریم ▪️رو سوی قبر که باشم یا رحیم ◾️ناگهان آمد به خود با شور و شین ▪️دید بنشسته سر قبر حسین ⬅️زینب اومد کنار قبر برادر.... 🔸(شاید درد دلش این بوده باشه) حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان...... یه جا نیومدم.... (یادته داداش) اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی..... حسین جان میدونی چرا نیومدم... ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش.... داداش حالا بیا تلافی کن .... سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان .... وقتی سرتو وارد خرابه کردن .... 🔹(گریز به روضه حضرت رقیه س)..... حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش ⚫️آورده ام تمام عزیزانت ای حسین 🔴جز دختر سه ساله ات ای مهربان من ⚫️از من مپرس حال دل آن سه ساله را 🔴در گوشه خرابه برفت از کنار من ⬅️((صلوات فراموش نشه و حذف هم نشه لطفا ))➡️ 🌹هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
متن روضه 1 🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد یا ابوالفضل العباس 🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد 🔸سقای حرم سید و سالار نیامد یاابوالفضل العباس باب الحوائج... اقا جان.... امشب اومدیم در خونه شما اقای من... آقا امشب کلیمی ها... امشب مسیحی ها میان در خونتون... دست خالی ردشون نمیکنی آقا... من که یه عمره گدای در خونه شمام.... میشه یه نگاهی هم به مجلس ما کنید آقا.... خدا ميدونه ... اینها همشون عاشق شما هستند... امشب به عشق ابالفضل اومدند آقا... به یه امیدی اومدند آقا... خیلی ها مریض دارند... گرفتارند...حاجت دارند... @roze1 🔸سقای حرم میر و علمدار نیامد روز عاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد... ابالفضل العباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر... صدازد ‌آقا جانم... قَدْ ضَاقَ صَدْرِي دیگه سینه ام تنگ شده... دیگه طاقت ندارم صدای غربتت رو بشنوم... ‌ اجازه میدان بده ... ابی عبدالله فرمودند.. برادرم... يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي تو علمدار منی .‌.. تو پرچمدار منی .. عباسم میخای بری برادرت رو تنها بگذاری... تمام دلخوشی بچه ها تویی عباسم... این بچه ها میان نگاه میکنند میبینند... هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند... فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ میخواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم... صدا زد سمعا و طاعتا مولای... عباس علمدار مشک و گرفت... حرکت کرد... اما دید صدای غربت بچه های حسین بلنده... هی بچها میگن االعطش العطش... خدا ميدونه چه کرد صدا العطش بچه ها با دل عباس... رفت به سمت شریعه ی فرات... دیدن مشک رو پر از آب کرد ... دست برد زیر آب... میخواد آب بنوشه اما... ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته یادش اومد از لب تشنه ی حسین... یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله... آی عباس تو میخای آب بنوشی... درحالیکه بچه های حسین توی خیمه ها تشنه اند... صداشون به ناله بلنده... هی میگن العطش... برگشت به سمت خیمه ها... یه نانجیبی خدا لعنتش کنه... دست راست حضرت رو قطع کرد... صدا زد... وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني بخدا اگه دست راستم رو قطع کنید من از دینم دست برنمیدارم... یه نانجیبی هم دست چپ آقا رو قطع کرد... (یارب مکن امید کسی را تو ناامید) همه ی امید اباالفضل اینه آب رو به خیمه ها برسونه... 🔸ای مشک تو لااقل وفاداری کن 🔸من دست ندارم تو مرا یاری کن 🔸من وعده آب تو به اصغر دادم 🔸یک جرعه برای او نگهداری کن چهار هزار نفر کمان دار دور آقا رو گرفتند... هرکسی تیری از کمان رها میکنه... یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد... آب روی زمین ریخت..‌. ‌یا زهراا ... همین جا بود که دیگه امید اباالفضل نا امید شد... آقا جانم ابالفضل ....اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونه ی شما آقا... فَوَقَف متحیرا متحیر ایستاد... دیگه دست دربدن نداره... آب هم نداره... با چه رویی برگرده به سمت خیمه ها... در همون حالت تیری آمد و به چشم مبارک.... ای وای... ای وای... هرچی سر رو حرکت داد این تیر از چشم بیرون نیومد... سر رو خم‌ کرد... ‌‌ نانجیب... آنچنان با عمود آهنین بر فرق ابالفضل زد... صدای ناله اش بلند شد... (یا اخا ادرک اخاک) برادر حسین به فریادم برس یاصاحب الزمان منو ببخشید آقا... هر کسی از بلندی بر زمین میخوره... اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه... عباس که دست در بدن نداشت... بمیرم باصورت به زمین افتاد... تا صدای ابالفضل رو ابی عبدالله شنید... خودش رو سریع رساند کنار برادر... خدایا چکار کردن با برادرم... اومد کنار بدن عباسش نشست... صدا زد... 🔸گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است برادرم عباسم پاشو ببین دیگه تنها شدم 🔸نگران حرمم آبرویم در خطر است آی برادر خوبم... بلند شو ببین بچه ها بهونه ی آب گرفتند نه... میگن دیگه آب هم نمیخواهیم... بگید عموجانمون عباس برگرده... 🔸قامت خم شده را هر که ببیند گوید‌ برادر ببین دیگه قدم خمیده... 🔸بی علمدار شده دست حسین بر کمر است نگاه کرد به بدن عباسش... دید دستهای برادر رو قطع کردن... تیر به چشم عباسش زدند... عمود آهنین به فرقش زدند... بدن رو قطعه قطعه کردند... طاقت نیاورد... دستهاش رو گذاشت روی کمر... صدا زد... اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی الان کمرم رو شکستند... بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده... 🔸تا تو بودی خیمه ها آرام بود 🔸دشمنم در کربلا ناکام بود 🔸تا تو بودی خیمه ها پاینده بود 🔸اصغر ششماهه ی من زنده بود 🔸تا تو رفتی چهره ها نیلی شدند 🔸دستها آماده سیلی شدند - فایل صوتی👇
روضه ۳ 🔸عشق است کربلای تو لبیک یا حسین 🔸جان و تنم فدای تو لبیک یا حسین اربعین سیدالشهداء و... بازم اسم کربلا شده ذکر هر مجلسی... بازم دلها به سمت حرم با صفاش پر میکشه... 🔸گفتی به خلق: کیست که یاری کند مرا 🔸قربان آن ندای تو لبیک یا حسین آقا... یه روزی صدای غربتت بلند شد... کسی جوابت رو نداد... اما الان میلیون ها زائر دارند می آیند به سمت حرمت... 🔸کی میشود که آیم و از جان صلا دهم 🔸در صحن با صفای تو لبیک یا حسین 🔸احرام بسته، تلبیه گویان، کفن به تن 🔸آیم سوی منای تو لبیک یا حسین : محمد مهدی سیار بازم جا موندم آقا... کی میشه منم دعوت کنی حسین... خوش به حال اونایی که الان کربلا رسیدند... خوش به حال اونایی که الان بین الحرمینن... اونایی که رفتند میدونند... بهترین لحظه زندگی... اون لحظه ای که وارد کربلا میشی... همش سراغ حرم رو میگیری... تا نگاهت به حرم با صفاش میفته... نا خودآگاه اشکت جاری میشه... دستهات روی سینه میزاری میگی... اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَئِکَ ________ حالا هر کی دلش کربلائی‌ شده بسم الله ... کربلا کربلا 8 🔸این دل تنگم عقده ها دارد1 🔸 گوئیا میل کربلا دارد 1 (یا حسین مظلوم) 8 🔸من که از کودکی عاشقت بوده ام2 🔸تو قبولم نما گرچه آلوده ام1 🔸ای حسین ما را کربلایی کن2 🔸بعد از آن با ما هر چه خواهی کن‌1 یا حسین مظلوم 8 (در صورتی که تسلط روی سبک زمزمه نداشتید میتوانید زمزمه را حذف کنید). ________ یکی از زایران ابی عبدالله... جابر بن عبدالله انصاریِ ... تا رسید کربلا... با آب فرات غسل کرد... با خضوع و خشوع... اومد کنار قبر ابی عبدلله نشست... دست گذاشت رویِ قبر مبارک... سه مرتبه از سوز دل صدا زد... یا حسین... اما جوابی نیومد... صداش به ناله بلند شد... حَبیبٌ لا یُجیبُ حَبیبَهُ ... ؟ آیا دوست جواب دوستش رو نمیده؟ خودش جواب داد... گفت جابر... جواب سلام میخواهی... از آقایی که... بین سر و بدنش جدایی افتاده... ناله بزن یا حسین... 🔸گذرم تا به در خانه ات افتاد حسین 🔸خانه آباد شدم، خانه ات آباد حسین الا لعنه الله علی القوم الظالمین. -
|⇦•ای به برج عفاف..... و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ حاج‌محمود کریمی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اي به برج عفاف بَدرِ تمام اي علي پيش پات کرده قيام زينب اي نقش عشق را نقاش زينب اي رسم مِهر را رسّام اي محبت کنيز دربارت اي صفا پیش پات عبد و غلام اي کتاب قيام را مُطلع اي به عشق حسين حُسن ختام هم‌نوای حسن، به وقت قعود هم قطار حسین وقت قیام اي که طاها تو راست جدّ بزرگ اي که حيدر تو راست باب گرام اي که زهراست مهربان مامت کس نشد چون تو اينچنين اکرام؟ اي به روي تمام نامردان هم چو زهرا کشيده تيغِ کلام * از همه بلاد سفیر اومده میخواد قدرت نمایی کنه یزید، میخواد خاندان آل الله رو یزید کوچیک کنه، اما بی بی زینب دسته بسته، جلوی همه صدا زد: " إنّي لأستصغرُ قَدْرَك " یزید! تو رو کوچیک میبینم، عددي نيستي، كي هستي؟...* خطبه هايت طنين صوت علي است يا ز مادر گرفته اي الهام؟ زينبي، حيدري، تو زهرائي حزن، آنسان ترا محاصره کرد اي که از قامت هلالي تو راست گرديده قامت اسلام *امام سجاد فرمود: عمه جان! به دوراهی رسیدیم، یه طرف میره سمت مدینه، یه طرف کربلا.... سر این دوراهی همه ‌حداقل یه بار تو زندگیشون می مونن ،کربلا برم؟نرم؟ خوش به حال اونایی که دوراهی شون رو اول رفتن کربلا ،بعد رفتن مدینه ...* داداش یادم نرفته دور تو‌ جنجال کردند جمعیتی را وارد گودال کردند آن ده سواری که تو را پامال کردند وقت غنیمت صحبت از خلخال کردند دیرآمد‌م‌کاری ازدستم برنیامد سرنیزه شمر از دهانت در نیامد دیرآمدم دیدم سرت دست‌کسی رفت عمامه پیغمبرت دست کسی رفت هم گوشوار دخترت دست کسی رفت هم نازنین انگشترت دست کسی رفت دیر آمدم اول تورا نشناختم من خود را کنار پیکرت انداختم‌من
4_5958626808000678086.mp3
11.78M
|⇦•ای به برج عفاف... و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اربعین میعاد گاه عاشقان و عارفان و دلسوختگان اهل بیت علیهم السلام و همچنین میقات و لشکرگاه حضرت ولی عصر ارواحنا فداه برای تحقق و آمادگی حکومت جهانی اسلام در عصر حاضر است… هر چه می توانیم باید این مسیر و این راه را تقویت کنیم.
|⇦•نگاه‌گریه داری.... و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ کربلایی محمد جواد احمدی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ نگاه گریه داری داشت زینب چه گام استواری داشت زینب دل با اعتباری داشت زینب چهل منزل حسینِ منجلی شد گهی زهرا شد و گاهی علی شد پس از آنکه زمین را زیرو رو کرد سپاه شام را بی آبرو کرد بسمت کربلا خوشحال رو کرد کمی از خاک را برداشت بو کرد رسیدم کربلا ای وای ای وای حسینِ سر جدا ای وای ای وای *حسین‌جان ای کاش الان تو کربلا برات گریه میکردم...* چهل روز است گریانم حسین جان چو موی تو پریشانم حسین جان چهل روز است میخوانم حسین جان حسین جان تویی ذکر لبم الحمدلله حسینی مذهبم الحمدلله *حالا این خانم بعد چهل روز اومده..* همینجا شیرخواره گریه میکرد رباب بی ستاره گریه میکرد گهی بر مشک پاره گریه میکرد گهی بر گاهواره گریه می کرد خدایا از چه طفلم دیر کرده مرا بیچاره کرده پیر کرده همینجا بود که سقای ما رفت بسمت علقمه دریای ما رفت *سادات ببخشند، امام زمان ببخشند..* پی او گوشواره های ما رفت فقط از علقمه یک مشک برگشت حسین بن علی با اشک برگشت حسین...ای جان همینجا بود که دلها گرفت و.. *وقتی خانم نگاهش افتاد به این دشت ، قطعا یاد اون چند روز پیش افتاد که چیا دید جلو چشمش..* همینجا بود که دلها گرفت و یکی بر سینه ی تو جا گرفت و سر پاکت کمی بالا گرفت و و از پشت سرت، سر را گرفت و همینکه بر گلویت خنجر آمد صدای ناله ی زهرا درآمد «حسین.....ای وای ای وای....» *گفت حسین من برات گزارش سفر بدم ..* بهاری داشتم اما خزان شد قدی که داشتم بی تو کمان شد عقیق تو به دست ساربان شد طلای من نصیب کوفیان شد خبر داری مرا بازار بردن مرا در مجلس اغیار بردن «حسین...»
روضه خانگی - اربعین - 1656.mp3
10.23M
|⇦•نگاه‌گریه داری... و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ کربلایی محمد جواد احمدی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ما‌گـم‌شدگـٰانیم‌کہ‌اندرخم‌دنیـٰا تنهـٰاهنرِ‌ماست‌کہ‌مجنونِ‌حسینیـم...!️