eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
338 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
متن روضه 2 🔸ای خدا شب شده و من چه کنم شب اول محرم... بریم در خانه نائب الحسين... آقا و مولامون مسلم بن عقیل... 🔸ای خدا شب شده و من چه کنم 🔸یک تن و این همه دشمن چه کنم نمیدونم تا حالا تو یه شهری غریب بودید یانه... تا حالا براتون اتفاق افتاده تو یه شهری... بی کس و تنها باشید... احساس غربت کنید... خیلی سخته... اما... میخام بگم اگر هم تو شهری غریب بودید شاید دیگه دشمن نداشتید... قربون غریبیت برم آقا یا مسلم بن عقیل... غریب و تنها توی شهر کوفه... هی صدا میزد... 🔸یک تن و این همه دشمن چه کنم 🔸اهل کوفه همه پیمان شکنند 🔸خود نمک خوار و نمکدان شکنند 18 هزار نفر با مسلم... بیعت کردند خوشحال شد نامه نوشت گفت حسین جان مردم کوفه منتظر تو هستند... آقا زودتر بیا... اما یک لحظه ای هم رسید بالای دارالاماره... دید تنهای تنها مانده... از همون بالای بام صدا زد... السلام علیک یا ابا عبدالله... آقای من...مولا... کوفه نیا... (شب اول محرم دیگه کسی آروم نباشه...) 🔸حسین میا به کوفه، کوفه وفا ندارد 🔸کوفی بی مروّت شرم و حیا ندارد هی میگفت یه نفر نامه بنویسه... بگه آقا کوفه نیا... 🔸میون شهر کینه غصه زده شکوفه 🔸خیری تو این سفر نیست حسین میا به کوفه ای وای... ای وای 🔸ز اوج بی وفایی دلم گرفته امشب 🔸شور میزنه دل من برای قلب زینب آقا... اگه میخواهی بیای... دیگه خانم زینب رو با خودت نیار... 🔸دارم نصیحتی من برات با قلب محزون 🔸سپیدی گلوی اصغرت رو بپوشون آقا اینجا حرمله ها... منتظر علی اصغرت نشستند... بیت آخرم باشه... منو ببخشید یاصاحب الزمان... 🔸قول داده مرد کوفی به دخترش بیاره 🔸ز کربلا به سوقات براش یه گوشواره حسین جان... اینها تازیانه هاشون رو آماده کردند جان زهرا مادرت... اگه میای... رقیه رو با خودت نیار... (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227)
‍ ❣﷽❣ ⚫️ ⚫️ 🔻همیشه روی لبم ذکر یا ابالفضل است 🔻چرا که حضرت مشگل گشا ابالفضل است 🔻دودست داده به راه خدا پس چه عجب 🔻اگر که معنی دست خدا ابالفضل است اگه مادر داری خدا حفظش کنه ، اگر مادر از دست دادی سر سفره مولا مهمون بشه ( قدر مادراتونو بدونیداا) همیشه به من یاد داد مادرم تنها ، پسرم مادر فدات بشه 🔻دوای درد گرفتارا ابالفضل است 🔻خود امام زمان گفته هست 🔻میاید به مجلسی که دران ذکر یا ابالفضل است روضه ام این یه جمله باشه قافله که بر میگشت سمت مدینه ، امام سجاد گفتن بشیر زود تر از ما یه پرچم سیاهی به دستت بگیر برو مدینه کوجه پس کوچه های شهرو داد بزن بگو ای اهل مدینه چه اروم نشستید اون قافله ای که با حسین رفت بی حسین داره بر میگرده اون قافله ای که علمدار داشت ابالفضل داشت بدون ابالفضل داره بر میگرده این قافله دیگه سه ساله نداره این قافله دیگه علی اصغر نداره قاسم نداره محمد نداره عون نداره این قافله دیگه علی اکبر نداره ،، عبدلله نداره همه رو کشتن بشیر میگه جلوتر اومدم مدینه کوچه پس کوچه ها داد میزدم ای اهل مدینه قافله داره میاد ،، ولی حسین نداره ،، عباس نداره چون از ابالفضل خوندم این جمله رو میخوام بگم ⏺بشیر میگه اومدم به یه جایی رسیدم به بی بی ام البنین برخورد کردم ، تا بی بی نگام کرد یه صدایی زد صدام کرد بشیر از کربلا چه خبر از حسینم چه خبر صدا زدم بی بی جان دستای عباستو قلم کردن خانوم تا این جمله رو گفتم گفت بشیر به من بگو از حسین چخبر دوباره صدا زدم بی بی تیر به چشمای عباست زدن دوباره صدا زد بشیر به من بگو از حسین چخبر چیشد یه نگاهی کردم گفتم بی بی جان مگه مادر ابالفضل نیستی چرا هی سراغ حسین و میگیری یه نگاهی کرد گفت بشیر حسین مادر نداره یاصاحب الزمان دلت اماده هست برات بخونم دلتو ببر اون لحظه ای که صدای ابی عبدالله بلند شد گفت عباسم 🏴نیزه زار امده ام یا تو پر از نیزه شدی یه جمله ای رو میخوام تصور کنی الله اکبر از ادب این بزرگوار از ادب بی بی از ادب مولا ابالفضل،، اگر شد ابالفضل از سر ادب شد تا اومد بالا بدن ابالفضل ببینم حقشو ادا میکنی یا نه ابی عبدالله یه نگاهی کرد دید بدون دست رو زمین افتاده داره دست و پا میزنه بگم یا نه گفت داداش دست ندارم تکیه بدم از جا بلند شم تو از راه رسیدی داداش ناله ات میرسه کربلا یا نه 💥پناه حرم ،،کجا میخوای بری بگو ،،برادرم بدرقه راه تو چشمای ترم ،، اهسته تر برو داداش مضطرم هیچ جا ابی عبدالله دست به کمر نگرفت، اما وقتی از کنار بدن ابالفضل بلند شد دیدن مولا دست به کمر گرفته،، میگه کمرم شکست میدونی چرااا اخه یه نامردی صداشو بلند کرد حالا حمله کنید دیگه ابالفضل نداره یا صاحب الزمان این دوخط رو شاید بعضی ها بلد باشید، ناله شو شما بزنید خیلی شاعرش جانسوز گفته گفته ◾️سر عباس تا سر نی رفت سادات منو ببخشن ◾️سر عباس تا سر نی رفت ◾️خیمه ها گر گرفت بلوا شد همه ناموس داریم ◾️تا که فهمید بی علمدار شده ایم ◾️سر یه گوشواره دعوا شد یا حسین .... ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
🩸وقتی که مولا امیرالمومنین علیه‌السلام برای حضرت امُّ‌البنین علیهاالسلام، روضهٔ دستانِ ابالفضل علیه‌السلام را می‌خواند... مرحوم علامه مُقرّم در کتاب شریف «العباس علیه‌السلام» نقل می‌کند: روزی حضرت ام البنین علیهاالسلام وارد بر امیرالمؤمنین علیه‌السلام شدند و مشاهده نمودند که، 📋 أجلَسَ أباالفضلَ علیه‌السلام عَلَى فَخِذِه، و شَمَّرَ عَن ساعدَيه،و قَبَّلَهُما و بَكىٰ ▪️آن حضرت، أباالفضل العباس علیه‌السلام را بر روی زانو مبارکش نشانده؛ آستین از دستان پسرش بالا زده و آن دو دست را می‌بوسد و گریه می‌کند. 🥀 حال ام‌البنین علیهاالسلام با مشاهده این صحنه دگرگون شد؛ چون تا به حال ندیده بود که امیرالمؤمنین علیه‌السلام طفلی را بگیرد و بی‌سبب دستان او را ببوسد و گریه کند. 🥀 چون امیرالمؤمنین علیه‌السلام حال امّ‌البنین علیهاالسلام را دید، او را بر مصائبی که بر سر این «دستان‌مبارک» می‌آید، آگاه نمود. 📋 و بَكَتْ و أعوَلَتْ ، و شارَكَها مَن فِي الدّار فِي الزَّفرةِ و الحَسرَة ▪️حضرت ام‌البنین علیهماالسلام با شنیدن این مصائب، گریه کرد و هر آن کس که در خانه بود، با گریه‌های و ناله‌‌های آن حضرت همراهی کرد... 📚العباس علیه‌السلام، مُقرّم، ص۱۳۰ ✍ قیام می‌کنم و می‌دهم سلام به دستت که مثل واجبِ عینی‌ست احترام به دستت به ما نمی‌رسد افسوس غیرِ حسرتِ پابوس مقامِ توست پُر از بوسه‌ی امام به دستت شفای اهلِ قبور از تو نیست کارِ بعیدی که داده است خدا اختیارِ تام به دستت میان نیزه و شمشیر و مشک بود رقابت که ظهر روز دَهُم می‌رسد کدام به دستت حسین، لب تَر کرد و به مشکِ‌تشنه، نظر کرد سپرده شد غمِ یک کارِ ناتمام به دستت در آن طواف که بودند جمع آب و ملائک رسید قرعه به تیری در استلام به دستت قیامِ رایتِ حق را نوشته‌اند به پایت حسین داده عَلم را عَلیَ‌الدوام به دستت
🏴 🏴 ✍شاعر:کربلایی هادی همتی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ▪️بند اول پسرهای سر بریده ام کجائید؟ قمرهای نازنین من بیایید کنار مادر محتضر خود حسین بی کفن رو هم بیارید دلم تنگه،،دلم خونه دل تنگم،،پریشونه خالی جای عباسم،تو این خونه نفس کشیدن،،برام عذابه دلم عزادار تشنه ی آبه این نفس های آخرینه حسین،حسین،حسین ذکر لب ام البنینه حسین،حسین،حسین ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ▪️بند دوم عزادار خون سرخ شهیدم جگر خون ز کفر و ظلم یزیدم بدون حسین و بدون عباس به والله که دیگه خوشی ندیدم شب آخر،،شده محشر شده غوغا،،زنم پرپر آتیش گرفته ام یاده،،تنی بی سر دیده می بندم،،به روی دنیا دیگه میشم راحت ز درد و غم ها ناله کشم ز سوز سینه حسین،حسین،حسین ذکر لب ام البنینه حسین،حسین،حسین
🏴 🏴 ✍شاعر:کربلایی هادی همتی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ▪️بند اول کُشته شده پهلوون پسرش،،گریه ش برا حسینه رو نیزه شد قرص قمرش،،گریه ش برا حسینه داغ پسر داره جگرش،،گریه ش برا حسینه پسرای من فدای تو،،حسین عزیز زهرا دار و ندارم برای تو،،،حسین عزیز زهرا می سوزم از جگر دور از وطن حسین جونم به لب رسید صدپاره تَن حسین می میرم از غمت ای بی کفن حسین «جانم حسین حسین» ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ▪️بند دوم تو این نفس های آخرش،،گریه ش برا حسینه فاطمه اومده بالا سرش،،گریه ش برا حسینه می باره اشک از چشم ترش،،گریه ش برا حسینه ام البنین جون می کنه،،حسین عزیز زهرا مُردن برات حق منه،،حسین عزیز زهرا ذکر یه عمر من شد یک صدا حسین در وقت مردنم دارم نوا حسین جانم فدای تو لبیک یا حسین «جانم حسین حسین»
4_198777687823615504.mp3
7.32M
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج محمدرضا طاهری ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مثل تو مادری این چنین نیست مثل عباس تو در زمین نیست بعد کرب و بلا نوحه خواندی نام من دیگر ام البنین نیست ز قصه ها جان به لبی مادر شیر عربی خدای لطف و ادبی مولاتی یا ام البنین زیر بار مصیبت بریدی پیش زهرا ولی رو سفیدی قامتت خم شده بس که بانو از سکینه خجالت کشیدی چرا شکسته کمرت مگر چه امد به سرت چه شد دو دست پسرت مولاتی یا ام البنین **** تو خودت بانوی عالمینی گردن شیعه داری چه دینی گرچه دیدی تو داغ ابالفضل تا ابد روضه خوان حسینی حسین پیروهن نداشت کاش فقط کفن نداشت لباس بر بدن نداشت یا حسین غریب مادر
4_5980809437911190124.mp3
2.19M
‍ . # خدا حافظ ای ذکر لبهای زینب داداش خداحافظ ای نور چشمای زینب خدا حافظ ای یادرگار مدینه خدا حافظ ای عشق تنهای زینب خدا حافظ ای عشق تنهای زینب خداحافظ ای یار ودلدار خواهر ای همه کس وکار زینب خداحافظ ای بهترین یارودلبر امام زمان معذرت میخوام خدا حافظ ای پیکر پاره پاره خداحافظ ای غرق در خون برادر خداحافظ ای غرق در خون برادر بگو من چه جوراز کنار تو پا شم داداش دعا کن تا من هم همین جا فدا شم تمام کس وکار زینب تو هستی داداش نمی تونم از توحسینم جدا شم حرفاشوبا ابی عبدالله زد رو کرد به بدن عباس یه حرفی زد خیلی دلا رو می سوزونه نمیدونم با تو چه میکنه خداحافظ ای پهلونه مدینه عموی رشید وقشنگه سکینه عباس الهی میمردم تاچشمام نمی خورد ای وای ای وای به دستی که افتادو رو زمینه به دستی که افتاد وروزمینه خدا حافظ ای بهترین یادگارم ابالفضل دیگه بعد تو میل بودن ندارم من معذرت میخوام برای این یدونه تورو جون زهرا قسم ای اباالفضل بگم منوبین نامحرمان جانزاری حسین #
۲۶ (ورود اهل بیت ع به مدینه) مدینه آمدم من،سفیر کربلایم ز داغ پور زهرا،بود بر لب نوایم امان از این مصیبت۲ مدینه دیده ام من،به چشم خود بلا را بدیدم ماجرای،غم کرب و بلا را امان از این مصیبت۲ مدینه دیده ام من،گل بستان لیلا تن پاک علی شد،ز کینه اربا اربا امان از این مصیبت۲ مدینه دیده ام من،ز کینه علی اصغر به تیر حرمله او،بگشته پاره حنجر امان از این مصیبت۲ مدینه دیده ام من،شده پرپر گل یاس جدا گشته ز کینه،دو دست از تن عباس امان از این مصیبت۲ مدینه دیده ام من،حسینم شده تنها فتاده بر روی خاک،میان جمع اعدا امان از این مصیبت۲ مدینه دیده ام من،دل او را شکستند میان مقتل خون،روی سینه نشستند امان از این مصیبت۲ مدینه دیده ام من،حسین افتاده بر خاک میان جمع دشمن،تن بی سر و صد چاک امان از این مصیبت۲ مدینه دیده ام من،سوی حسین دویدند ز کین خنجر کشیدند،سر او را بریدند امان از این مصیبت۲ مدینه دیده ام من،حرم را بی نظیرند به دست دشمن دین،ز ظلم و کین اسیرند امان از این مصیبت۲ مدینه برده ما را،به شهر کوفه و شام به سنگ کینه مردم،زدند بر ما ز هر بام امان از این مصیبت۲ مدینه دیده ام من،غم شام بلا را یزید و چوب خزران،سر و تشت طلا را امان از این مصیبت۲ مدینه دیده ام من،حسین دم زد ز محبوب ز ظلم و جور و کینه،یزید زد بر لبش چوب امان از این مصیبت۲
. دیده گریان دل غمین از ماتم آلاله ها شد روان سوی مدینه دختر شیر خدا میرود از کربلا ، بی حسین و اقربا دیده داغ شش برادر را در این دشت بلا عقده ها در سینه دارد از جفای اشقیا آن همه ظلم و ستم کی بوده در حقش روا شد غریبانه ز یاران و عزیزانش جدا میرود از کربلا ، بی حسین و اقربا با دلی آکنده از غم ها و حیران می رود از گلستان پر از عطر شهیدان می رود با قد خم قلب بی تاب و پریشان می رود کرده پیرش محنت و رنج ره شام بلا میرود از کربلا ، بی حسین و اقربا میرود پیش پیمبر عقده اش را وا کند آنچه دیده در سفر را نزد او افشا کند شکوه از نامردمی و کینه ی اعدا کند بی ابوالفضل رشید و اکبر نیکو لقا میرود از کربلا ، بی حسین و اقربا دختر زهرای اطهر مثل سردار حنین خطبه هایش کرده احیا نهضت سرخ حسین کرده دینش را ادا در راه شاه عالمین بر همه عهدی که بسته با خدا کرده وفا میرود از کربلا ، بی حسین و اقربا بارالها حرمت مظلومی زینب قسم سینه ی اهل ولا کن خالی از رنج و الم یک نظر بر "سید" بیچاره فرما از کرم از غم سالار مظلومان به دل دارد عزا میرود از کربلا بی حسین و اقربا .
زمینه؛ عَظَّمَ الله لكِ اﻻجر.mp3
3.1M
صلى الله على الباكين عَظَّمَ الله لكِ اﻻجر، يا ام‌بنين خبر سنگينه، خبر پر درده خبر آوردن، زينب بى‌حسين برمى‌گرده زینب... ولی دیگه نه اون زینب زینب با قامتِ کمون میاد جونش میون قتلگاه مونده حالا با حال نیمه‌جون میاد واى از كربلا، وای از کربلا واى از كوفه و شام بلا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صلى الله على المظلوم مادری لالایی می‌خونه، آروم آروم رباب غم داره، پای گهواره هنوز مى‌سوزه، يادِ خشکیِ لبِ شيرخواره لالا بخواب آروم جون من انگار هوا هوای بارونه لالا بخواب عمو توی راهه الان به خیمه آب می‌رسونه واى از كربلا، وای از کربلا واى از كوفه و شام بلا شاعر و نغمه‌پرداز: .
. 🔸بشیر آمد و شهرِ مدینه بر هم ریخت 🔸مدینه بر سرِ خود خاکِ غصّه‌وغم ریخت بشیر بن جذلم میگه: هنگامى که به مدینه نزدیک شدیم، على بن الحسین دستور داد که ، خیمه ها را برپا کنند و بمن فرمود: اى بشیر! خدا پدرت رو که شاعر بود رحمت کنه، تو هم مى تونى شعر بگى؟ گفتم: آرى، اى پسر رسول خدا، منم شاعرم. فرمود: وارد مدینه شو وخبر شهادت ابى عبدالله(علیه السلام) و ورود ما رو به مردم مدینه برسان 🔸مدینه از غمِ کـرب و بلا به سر می‌زد 🔸صدایِ قاصدِ غم شعله بر جگر می‌زد بشیر میگه به مسجد النبى رسیدم و صدامو به گریه بلند کردم و گفتم: «یا أَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقامَ لَکُمْ بِها * قُتِلَ الْحُسَیْنُ فَأَدْمُعی مِدْرارُ اَلْجِسْمُ مِنْهُ بِکَرْبَلاءَ مُضَرَّجٌ * وَالرَّأسُ مِنْهُ عَلَى الْقَناهِ یُدارُ» (اى مردم مدینه، دیگر مدینه جاى ماندن شما نیست، آخه حسین [آقاى شما] کشته شد و اشک من این گونه سرازیره. پیکرش در کربلا به خاک و خون غلطیده و سر مقدسش بالاى نیزه، شهر به شهر گردانده شد). 🔸آهای شهرِ مـدینه... حسین را کشتند 🔸تمـامِ آبـرویِ عالـَمـین را کشتند على بن الحسین(علیه السلام) با عمه ها و خواهرانش در آستانه شهر فرود آمده اند 🔸عزیزِ فاطـمه را تشنه سَر بریده ستم 🔸 به یادِ فاطمه و فاطمیّه سوخت حرم بشیر میگه:، حتّى زنان مدینه از خانه هایشان با موهاى پریشان بیرون ریختند و درحالى که از شدّت مصیبت صورت هاى خود را مى خراشیدند و بر صورت هاى خود لطمه مى زدند، صدا به گریه و زارى بلند کردند. (هیچ مرد و زنى را گریان تر از آن روز ندیدم و بعد از وفات رسول خدا، روزى تلخ تر از آن روز بر مسلمانان نگذشت) 🔸بگو به حضرتِ امُّ البنـین چه شد پسرهایش 🔸دو دست و چشم و علمدار و مشکِ سقّا پَر بشیر اومد محضر عرضه داشت خانم جان... بچه هات رو در کربلا کشتند... بی بی فرمودند... ای بشیر... أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین بشیر از حسینم چه خبر... عرضه داشت... بی بی جان نبودی... دستهای عباست رو قطع کردند... عمود آهنین به فرقش زدند... فرمود ای بشیر... اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه السلام تمام بچه هام فدای حسین... همه عالم فدای حسین... بگو از حسین چه خبر .. ؟ 🔸 نشسته است سرِ شاهِ دین رویِ نیزه 🔸 تـَنی به زیرِ سمِ اسبها شـده روضه مردم به سرعت به مکانى که کاروان در آنجا بود، رفتند دیدم على بن الحسین بیرون آمد، در حالى که پارچه اى در دست داشت که با آن اشک هایش را پاک مى کرد. کسى چارپایه اى آورد و حضرت روى آن نشست، درحالى که پیوسته اشک هایش جارى بود و نمى توانست جلوى گریه اش را بگیرد. مردم که این صحنه ها را دیدند، صداى گریه آنان بلند شد و از زنان و دختران مدینه نیز ناله و شیون برخاست؛ 🔸 بـِبار تا به قیامت که حرفِ غارت شد 🔸نصیبِ دخـترِ زهرا چرا اسارت شد؟! ‍ اما بشنو از عبدالله جعفر شوهر حضرت زینب آه از ان دم که کاروان امید دم دروازه مدینه رسید سوی آن کاروان به صدها آه بادلی خسته آمد عبدالله اشک حسرت زدیدگانش سفت تسلیت برامام چارم گفت بعد ازآن هرطرف نظر انداخت زینبش را درآن میان نشناخت عبدالله بن جعفر هم اومده و داره دنبال خانمش میگرده ،یک به یک محمل ها رو داره سر میزنه،رسید به محمل زینب،نشناخت خانومش و ،پرسید: خانوم من زینبُ ندیدی ؟بی بی یه نگاه کرد به عبدالله،وگفت: عبدالله، حق داری منو نشناسی آره من اون زینبی نیستم که از پیش تو رفتم: 🔸 آنشب که از مدینه سفر کردم اختیار 🔸 همراه بود؛ قاسم و عباس و اکبرم 🔸 مویم سیاه بود ولی معجرم سپید 🔸مویم سفید شد، سیه گشت معجرم عبدالله جلو چشایِ من سر حسین رو بریدند ... هی روضه خوند و هی عبدالله گریه کرد ،همه حرفا که تموم شد گفت بی بی یه گلایه دارم ازت ... شنیدم برا علی اکبر زودتر از داداشت رفتی ... بالا سر قاسم رفتی،بالا سر شهدای بنی هاشم رفتی،... مگه بچه های من قابل نبودند،چرا نرفتی بالا سرشون؟! گفت عبدالله تو دیگه چرا از من این سوال و میکنی؟بحق داداشم قسم،ترسیدم نگاش به نگاه من بیفته ازمن خجالت بکشه،گفتم حسین ،خجالت زد ام نشه حسین... شاعر: .
1. دشتی 1387.mp3
3.55M
سید مهدی میرداماد 🍂 اخی .... الا مادر به قربون جمالت اخ رخ چون بدر و ابروی هلالت آخ ... آخ ... شنیدم کام عطشان جان سپردی گل ام البنین شیرم حلالت .... ای حسین ..... گل ام البنین شیرم حلالت .... 2 🍂 شد آسمانم بی ستاره سوغاتی زینب شده یک مشک پاره .... *زینب برا ام البنین سوغاتی آورده ... سوغاتی زینب شده یک مشک پاره .... آمد شب دلگیری من ... ( ای دریغا )2 رفته عصای پیری من ... ( ای دریغا ) 2 بعد از تو ای ماه مدینه من ماندم و شرم از سکینه ..... 2 در خواب دیدم (عباسم خواب دیدم،ان شاالله درست نباشه) در خواب دیدم در منایی ...(پیش زهرا)2 دیدم سوار نیزه هایی ... ( پیش زهرا ) 2 حسین ..... 🍂 کربلا بگو حسین ..... مدینه بگو حسین ..... شفای مریض ها بگو حسین ..... فرج امام زمان(عج) بگو حسین ..... به ابوالفضل (ع) یا الله .... سید_مهدی_میرداماد
😭😭😭😭 باز شرمنده ز مادر گشته ام من که دور قبر اکبر گشته ام با چه رویی، خاک عالم بر سرم زنده از کربوبلا برگشته ام ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
سلام امام زمانم✋🌸 کجاے این عالمی مهدی جان؟ زمین و زمان بدجور تشنه‌ے آمدن شماست و یقیناً وظیفه‌ے ماست در این شب‌ها که بعد از هر بار ذکر مصائب حضرت سیدالشهدا ظهور شما را از خداوند تمنا کنیم ... و دعاے شما را که تضمین کننده‌ے خیر برکت، سعادتمندے و عاقبت بخیریست برای خود رقم بزنیم ... که فرموده اید : هر مؤمنی که در مجالس سوگوارے پس از ذکر مصائب حضرت سید الشهدا علیه‌السلام براے من دعا کند، من برای او دعا می‌نمایم. 📚شیوه یاری قائم آل محمد، صفحه۵۷.
😢😢😢 🖤السلام علیک یاامام رضا(ع)🖤 💚وای مادر مددی کن جگرم می‌سوزد 🍀که نه تنها جگرم پا به سرم می‌سوزد 💚زهر اثر کرده به زانو و ستون فقرات 🍀جگرم پاره شده تا کمرم میسوزد 💚کسی آید ز وفا چشم جوادم گیرد 🍀پیکرم پیش نگاه پسرم می‌سوزد 💚همره هر نفسم خون ز لبم می‌پاشد 🍀تار میبینم و چشمان ترم می‌سوزد 💚چون مقطع شده حرفم ، پی اخبار ولا 🍀دود می‌گویم و بر لب جگرم می‌سوزد
549.2K
🏴نوحه امام حسن مجتبی ع ای روح روانیم زینب ای جسمیده جانیم زینب طشت ایله باجی اماده یوخ تاب و توانیم زینب بیلوسن مصیبتلر گلوب باشیمه قلبیم غمله دولوبدی باجی جان ایویمده محرمیم نامحرم اولوبدی زینب زینب صبریم باجی جان تالاندی یاندی جگریم اوتلاندی ویر خبر حسینم بیلسین باغریم باجی لخته قاندی گل گلشن. عمریم منیم. سولدی باجی زینب خبر ایت بالام. قاسم یتیم. اولدی باجی زینب زینب زینب جگر لریم اولدی پاره یاندیم باجی جان بو ناره دی گلسون حسینم زینب ئولدی حسن نین گی قاره اوخین منه سیز بیر دویونجا آییه قران حسنون ویرر جان گل آنام آغلور سنه قربان زینب زینب خبر ایله عباسیمه گلسون باجی جان یاسیمه دی گلسون علی اکبر مواظب اولا قاسمه بالامی حسینیم. دی آلوب آغوشه دیندیرسون بالاما لباس نو آلوب بایرامدا گیدیر سون زینب زینب قویما باجی قاسم گلسین جان ویر مگیمی او بیلسین دی گلسین حسینم الان لبلر ده کی قانی سیلسین لبلریمده قانی قویما گورسو ن سینه سین داغلار بو مصیبته تز دور بالام دوزسون گوروب آغلار زینب زینب قاسم آتا سیز دای قالدی فلک منی سیزدن آلدی دور آغلا باجی باشیوه قارداش قاراسینی سالدی باجی جان بو گونده باغ عمریم وای خزان اولدی آنامز اولندن گوندن ایشیم آه و فغان اولدی زینب زینب قویما بالام آغلار قالسین غم داشینه باشین چالسین آخشاملار اولان زماندا عباسه دی گو یلون آلسون بو مصیبتیمده قویما قاسم سینه داغلاسین شیرین دیل بالامی قویمیون اوجادان آغلاسین ✍️ شاعر علیرضا علوی زنجانی بانوای:کربلایی منوچهرحسن زاده
AUD-20220114-WA0070.
4.21M
▪️ 🎙 بانوای: حاج میثم مطیعی 🏴 (س) دگر این کاروان یاسی ندارد که با خود شور و احساسی ندارد بیا ام البنین برگشته زینب ولی افسوس عباسی ندارد مزن آتش به جان ای نور عینم مخوان از ماهِ مَـقطُوع الیدَینم چه شد در کربلا هستی زهرا؟ حسینم وا حسینم وا حسینم سرشته از غم زهرا گِلش بود نگاه تار زینب قاتلش بود نیفتاد از لبش نام حسینش اگر چه داغ سقا بر دلش بود ... ... ولی زینب چه با احساس می خواند از آن بُهبوهه ي حساس می خواند کنار قبر زهرا نیمه ي شب چقدر از غیرت عباس می خواند شاعر: یوسف رحیمی✍
. غزل مرثیه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام از بس که زخمهای دلم بی شماره بود هفت آسمان زچشم ترم پرستاره بود بیگانه جای خود که مرا آشنا شکست آیینه ام که همسفرم سنگ خاره بود تشت از حرارت جگرم داد می کشید از بس که داغ بر جگر پاره پاره بود «زهری که می شکافت دل سنگ خاره را » با من چه کرد که نفسم در شماره بود خون دهان مجال سخن را زمن گرفت در بسترم وصیت من با اشاره بود خاموش بودم از غم غیرت تمام عمر این راز سر به مهر گریبان پاره بود درگوش مانده آه پس از سال ها هنوز آهی که از شکستن یک گوشواره بود قدم نمی رسید تا سپر مادرم شوم بر خاستن به پنجه پا کاش چاره بود دیدم به چشم خویش که مادر دگر ندید مویم سپید شد اگر از آن نظاره بود من که نخفته بودم از این غم تمام عمر تابوت پیش چشم ترم گاهواره بود قسمت نبود در دل تابوت خفتنم تشییع تیر روضه این سوگواره بود تشییع من دومرتبه بود و ولی حسین ... تشییع جسم پر پر او چند باره بود بس که ستور از تن او رفت و باز گشت چون رشته های زلف تنش پاره پاره بود .
4_5802954339672660319.mp3
17.85M
📋 با نوای حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دلم برا تو گریونه حسن جانم دلخونه حسن جانم می‌خونه حسن جانم تو روز سختی باهامی حسن جانم آقامی حسن جانم دنیامی حسن جانم کی بهتر از تو مادریه کار تو آقا دلبریه کار من آقا نوکریه ظاهراً بی‌حَرَمی ولی توو قلب عاشقا حَرَم داری ظاهراً بی‌حَرَمی ولی میون روضه‌هات حَرَم داری ظاهراً بی‌حَرَمی توی تموم عتبات حَرَم داری « حَرَمت و عشقه حسن عَلَمت و عشقه حسن کَرَمت و عشقه حسن» با درد دوری درگیرم حسن جانم دلگیرم حسن جانم می‌میرم حسن جانم من از فراقت بی‌خوابم حسن جانم بی‌تابم حسن جانم دریابم حسن جانم توو دل امیدم زیارته کار تو آقا کَرامته کار من آقا ارادته واقعاً داری حَرَم حرمی که درست شبیه کربلاست واقعاً داری حَرَم سقاخونت اهدائیه امام رضاست واقعاً داری حَرَم حَرَم تو پناه بچه شیعه‌هاست « حَرَمت و عشقه حسن عَلَمت و عشقه حسن کَرَمت و عشقه حسن» غریب‌نوازی ای جانم حسن جانم جانانم حسن جانم ایمانم حسن جانم بدون عشقت غمگینم حسن جانم تَسکینم حسن جانم ای دینم حسن جانم دلم از عشقت هوائیه کار تو آقا آقائیه کار من آقا گدائیه باطناً عاشقتم سایه‌ی تو همیشه رو سَرِ منه باطناً عاشقتم میدونم این دعای مادر منه باطناً عاشقتم جانم حسن کلام آخر منه « حَرَمت و عشقه حسن عَلَمت و عشقه حسن کَرَمت و عشقه حسن» 🌹 🌹
مداحی آنلاین - دل محزونه داره میخونه - نریمان پناهی.mp3
3.07M
دل محزونه، داره می خونه به یاد مادر،چشام بارونه داغی رو قلبم نشسته راه گلومو یه بغضِ که شهر مدینه دلـم رو شکسته خودم دیدم تو کوچه راه مادرم رو سد کرد خودم دیدم زخم زبون حال و روزش رو بد کرد خودم دیدم چادر. مــادر منو لگد کــرد وای حسن وای حسن وای حسن حسن جان با قلبی خــون ، نــدارم سامــون تا دیدم سوختی ، شدم نیمه جوون خوب شد که زینب تو کوچه نبوده حالا کـه مینه چهره ت کبوده می پرسه مادر گناهت چی بوده!؟ مادر من تو با صورت خوردی زمین واویلا مادر من تو کوچه پیر شـدم ببین واویلا مادر من چه زودی خونه نشین واویلا