*🏴روضه حضرت عـلـی اصــغـر علیه السلام*
🔹کیست اصغر، اکبر ذبح عظیم
🔹خود به تنهایی صراط مستقیم
امشب بریم درخانه ی باب الحوائج ششماهه ی امام حسین...
علی اصغر...
خدا میدونه میدونه یک سال منتظر شب هفتم نشستیم...
بیاییم برا ششماهه ی حسین اشک بریزیم...
جان عالم به فداش...
🔹اختری برشانه ی خون خدا
🔹آبروی روی گلگون خدا
این آقازاده خیلی آبرو داره درخونه ی خدا...
🔹دست های کوچکش، دست حسین
🔹روز عاشورا همه هست حسین
ابی عبدالله هم عنایت خاصی به علی اصغرش داره...
فقط همینو بگم....
قطعا ابی عبدالله، گریه کن های ششماهه اش رو دست خالی بر نمیگردونه...
🔹صورتش پژمرده اما دلگشا
🔹دستهای بسته اش مشکل گشا
عالمی به فدای دستان قشنگش...
با دستهای به ظاهر کوچیکش...
گره های بزرگی رو باز میکنه...
خیلی از علما، بزرگان ما، متوسل میشن به این شش ماهه...
آی مادری که سالهاست...
خدا بهت فرزند نداده...
امشب خدا رو به ششماهه ی حسین قسم بده...
خیلی ها امشب با دست پر از این مجلس میرن...
مواظب باش...
🔹دستهای بسته اش مشکل گشا
امشب... همه برا ششماهه گریه میکنند...
حتی روز عاشورا لشگر دشمن هم طاقت نیاورد...
گریه کردند...
مبادا آروم باشی...
🔹شیرخواری با پدر همدرد بود
🔹آخرین سرباز و اولمرد بود
لحظات آخر ابی عبدالله یه نگاه کرد به دوروبرش...
دید تنهای تنها مونده...
حبیب بن مظاهر رو به شهادت رسوندن...
عباسشو به شهادت رسوندن...
علی اکبرشو قطعه قطعه کردند...
دیگه یاری نداره...
یکدفعه از داخل خیمه...
صدای گریه علی اصغرش بلند شد...
با زبان کودکی...
میگه بابا...
مبادا صدای غربتت رو بشنوم بابا...
بابا..هنوز من زنده ام...
بابا...هنوز یک سرباز کوچک داری بابا...
🔹من به باغِ سرخِ خون، یاس توام
🔹با دو دست بسته عباس توام
چه خوب خودش رو فدا کرد...
آماده ای گریه کنی بسم الله...
خواهرها امشب باید بلندتر گریه کنند...
آخه شما بهتر میفهمید حال مادر علی اصغر رو...
ابی عبدالله قنداقه علی اصغرش رو آغوش گرفت...
اومد در مقابل دشمن ایستاد...
علی اصغرش رو روی دستاش بلند کرد...
صدا زد...
«یا قَوْمِ، إِنْ لَمْ تَرْحَمُونی فَارْحَمُوا هذَا الطِّفْلَ»
ای نانجیبها...
شما با من سر جنگ دارید...
اگه به من حسین رحم نمیکنید...
این طفل شش ماهه که کاری نکرده...
یه نگاه به لبهای خشکیدش بندازید...
ببینید...
اما ترونه کیف یتلّظى ّعطشا
اگه بهش آب بدید میمیره...
اگه آب هم ندید میمیره...
اگه حرف من حسین رو قبول ندارید خودتون ببرید سیرابش کنید...
دشمن داره نگاه میکنه...
خیلی ها به گریه افتادن...
ابی عبدالله داره حرف میزنه...
شاید اینها دلشون بسوزه...
یکدفعه دیدند...
حرمله نانجیب تیر سه شعبه از کمان رها کرد...
«فَذُبحَ الطِفل مِنَ الوَرید إلَی الوَرید أو مِنَ الاُذُنِ إلَی الاُذُن»
🔹از شیرخواره ای به همه شیرخوارگان
🔹آغوش گرم مادرتان نوش جانتان
مادرها نمیدونم بچه شش ماهه دارید یا نه...
اگه بچه شش ماه دارین...
الان یه دست زیر گلوش بکشید ببینید آیا طاقت دارید یه زخم روی بدنش ببینید یا نه...
فقط همینو بگم ابی عبدالله نگاه کرد... دید تیر سه شعبه...
گوش تا گوش علی رو دریده...
علی اصغر روی دستها بابا داره جان میده...
خدایا... حالا جواب مادرش رو چی بگم...
جواب رباب رو چی بگم...
خدایا هیچ مردی شرمنده همسرش نشه...
دیدند حسین هی چند قدم به سمت خیمه ها میره برمیگرده...
🔹تو رفتی مادرت حیران شد ای وای
🔹تمام خیمه ها ویران شد ای وای
🔹مگر تیرسه شعبه خنجری بود
🔹سرت بر پوست آویزان شد ای وای
الا لعنه الله علی القوم الظالمین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همایش «شیرخوارگان حسینی» در حرم مطهر رضوی
جلسه شیرخوارگان۱۴۰۲(شاهمندی).mp3
10.26M
جلسه شیر خوارگان
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
🏴🏴🏴
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی🎤
اصفهان/ اولین جمعه محرم/۱۴۰۲
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#آجرک_یابقیه_الله🏴😭
https://eitaa.com/eetazeinab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عهدنامه
یا صاحب الزمان
فرزندم را نذر قیام تو میکنم
----------- ✶ -----------
یا صاحب الزمان من عهد می کنم
فرزند من شود نذر قیام تو نذر قیام تو
----------- ✶ -----------
سلام آقای من ای مهربون ماه تموم آسمون
به خدا دوستت دارم من رو به خیمه ات برسون
----------- ✶ -----------
منتقم خون خدا همه دستا به دعاست
که فقط قبول کنی این لشکر رو از مادرا
----------- ✶ -----------
فرزند دلبندم که تقدیمته نذر ظهور نزدیکته
هرچی که بگی تسلیمته اونو سرباز خودت کن
----------- ✶ -----------
لالایی می خونم براش بیدار باشه
وسط لالایی ام دعام اینه که یار باشه
تو گوشش می خونم آماده دیدار باشه
----------- ✶ -----------
فرزند دلبندم که تقدیمته نذر ظهور نزدیکته
هرچی که بگی تسلیمته اونو سرباز خودت کن
----------- ✶ -----------
فرزند دلبندم که تقدیمته نذر ظهور نزدیکته
هرچی که بگی تسلیمته اونو سرباز خودت کن
----------- ✶ -----------
لالالالالالالایی لالایی لالایی
لالالالالالالایی لالایی لالایی
لالایی لالایی
منبع: ملوتکست _ melotext.ir
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
https://eitaa.com/eetazeinab
Negar_۲۰۲۳۰۷۲۱_۱۱۳۱۲۳.png
1.36M
▪️🍃🌹🍃▪️
بنر #حجاب با قابلیت چاپ
عزاداری برای امام حسین علیه السلام مستحب است،
ولی حفظ #حجاب واجب است.
https://eitaa.com/eetazeinab
هدایت شده از موعود(عج)12
مهلا مهلا.mp3
10.95M
🔹جانا ببین که زینب گم کرده دست و پا را
دل میرود ز دستم صاحبدلان خدارا
#حاج_مهدی_رسولی
🍃اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک🍃
کپی با ذکر صلوات
🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃
شبا که خوابتو میبینم...
10.36M
🔊 #صوتی | #زمینه
📝 شبا که خوابتو میبینم...
#سیدمجید_بنی_فاطمه🎤
▪️ویژه #سوم_محرم ؛ #حضرت_رقیه
#کانال_اشعار_مناجات_امام_زمان_عج
https://eitaa.com/yaemamzamanadrekni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥چرا دهه ی اول محرم قبل از شهادت امام حسین علیه السلام عزاداری میکنیم؟
🔰استادعالی
#آجرک_یابقیه_الله😭😭
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#روضه_حضرت_رقیه
(سلام الله علیها)
حجه الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
السلام علیک یا رحمت الله الواسعه و یا باب نجات الامه حسین... من نمیدونم تو اون تاریکی خرابه ،نیمه دل شب این بچه چه جوری تشخیص داد، این همون نورالمستوحشین فی الظلم ِ....
انقده بچهها ترسیده بودن ، انقده لرزیده بودن ،از سرمای شب خرابه سقفی نداشت ' نگهبان هایی گذاشته بودن ،لذا من میگم روضه زن غساله نمیتونه درست باشه، آخه خرابه هم نگهبان داشت، زینب نیمه شب چه جوری بره دنبال زن غساله، اونوقت نوشتن نگهبان ها ( رومی ) بودن با خودشون یه جوری حرف میزدن به خیال اینکه اینا عربند، زبون مارو نمیفهمن، اما زین العابدین امام ِ عالم ِ به همه زبان هاست ، شنید اینا دارن به هم میگن، یزید اینارو تو خرابه جا داده که هم شب ها از سرما در امان نباشن، هم روزها از شدت تابش آفتاب پوستشون بسوزه، یا اینکه این دیوار ها رو سرشون بریزه، فهمیدین چی گفتم...،اونوقت برا من سواله تو این تاریکی و نیمه دل شب این دختر از کجا فهمید که بابارو چه جوری سر بریدن سوال کرد: "یا ابتا....من الذی قطع وریدک"،این همون نوریه که از این حنجره بیرون آمد...حسین...
حالا داره با بابا حرف میزنه ،این بابایی که منزل تنور خولی رو طی کرده، رو نیزه رفته، تشت طلای ابن زیاد رفته، دیر راهب رفته، سرش و رو درخت آویزان کردن، چندجا از رو نیزه به زمین خورده......... ،حالا سر توبغل دختر رسیده، چه جوری باهاش حرف زد اول یه نگاه کرد دید چشمهاشو لخته خون گرفته، این لخته هارو با انگشت های آسیب دیدش کنار زد..."فیض آماده است " صدازد بابا... بابا...
*داری با خود هزار نشونه
لبات به رنگ ارغوونه
نگو که کار خیزرونه*
بابای خوبم....حسین ....
چه کرد تا دید این لبها علامت چوب خیزران خورده روش،یه نگاه کرد دید، بابا، بابا همه جای بدنت با بدن من يه مشابهتي پیدا کرد، بدنت تو گودال ماند، بدن من مشابهت با بدن تو هم داشت، سرت هم با سر من یه مشابهت هایی داره، موهاتو تو تنور سوزوندن، موهای منم سوخته است، صورتت کبوده، صورت منم کبوده ،لبات تشنه است لبهای منم تشنه است،اما لبهات خیزرون خورده، غرق خونه، اما لبای من سالم ِ... ،این دستهاشو مشت کرد انقدره به این لب و دندان زد، حسين......
#روضه_شب_سوم_محرم
.👇
1. نورالمستوحشین.mp3
6.35M
#روضه_حضرت_رقیه(سلام الله علیها)
حجه الاسلام والمسلمین #میرزامحمدی
#روضه_شب_سوم_محرم
https://eitaa.com/eetazeinab
Fadaeian_Shab01Moharam1402_00.mp3
42.91M
✳️ در مجلس امام حسین، در محضر امام حسینیم!
🔻 اگر انسان با این نگاه به مجلس «امام حسین» (سلام الله علیه) ورود پیدا کند [که خود ایشان در مجلس حضور دارند] حال او حال «مراقبه» و حال «توجه» است. اگر واقعا امام حسین (ع) را با بدن مادی میدیدیم، چطور با مراقبهی بیشتری ورود پیدا میکردیم! حتی اگر به «کربلا» مشرف شویم و به ضریح مبارک و مطهر ایشان وارد شویم، چقدر حالمان منقلب است! خود ایشان فرمودند ما این حضور و ارتباط مستقیم را به مجالس هم توسعه دادهایم لذا مجالس امام حسین (ع) ورود بر امام حسین (ع) است.
🔸 وارد شدن به مجالس امام حسین (ع) وارد شدن و همراه شدن با کاروان امام حسین (ع) است. اگر این احساس به ما دست داد، آن موقع میبینیم که ورود به مجلس امام حسین (ع) مراقبهی ویژهای برای انسان ایجاد میکند. ما واقعاً چقدر در مجلس اهل بیت علیهم السلام مراقب هستیم؟ چقدر حقیقتاً خود را در محضر ایشان میبینیم و «ادب حضور» در محضر اهل بیت را رعایت میکنیم؟
#کانال_اشعار_مناجات_امام_زمان_عج
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
https://eitaa.com/yaemamzamanadrekni
هدایت شده از موعود(عج)12
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللهِ وَعَلَی الْاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ ، عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین
🔹من شنیدم سرعشاق به زانوی شماست..
🔹واز آن روز سرم میل بریدن دارد...
🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃
روضه عبدالله بن حسن.mp3
3.08M
#شب_چهارم_محرم
#روضه_حضرت_عبدالله_بن_حسن_علیه_السلام
جانسوز😭🏴
مداح اهل بیت ع: #خادم_آل_الله
(کانال متن روضه)
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#شب_چهارم_محرم
#روضه_حضرت_عبدالله_بن_حسن_علیه_السلام
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🏴🏴🏴
🔸ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم
زبانحال باب الحوائج عبدالله بن الحسن...
🔸ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم
🔸از حرم تا قتلگه با شور جانبازی دویدم
قربون غریبیش برم...
مثل باباش امام حسن خیلی غریب بوده...
روضه ی جانسوزی داره...
دل هر شیعه ای رو آتیش میزنه...
آخه روضه ی این آقازاده گره خورده به روضه ی اربابمون حسین...
🔸آنچنان دل بُرد از من بانگ هَل مِن ناصِر تو
عموی غریبم حسین...
🔸کآستینم را ز دست عمّهام زینب کشیدم
ابی عبدالله یتیمان برادر رو خیلی دوست داشت...
خیلی مواظبشون بود...
مخصوصا عبدالله اش رو ...
صدا زد خواهرم... زینبم ...
مواظب عبدالله ام باش...
خواهرم مواظب یادگار برادرم باش...
زینب جان این نانجیبها رحم ندارن...
دیدی قاسمم شهید کردن...
علی اکبرم قطعه قطعه کردن...
روی دستهام علی اصغرم رو پرپر کردن...
خواهرم اینا رحم ندارن... زینب
مواظب یادگار حسنم باش...
دستهاش رو گذاشت توی دست عمه...
🔸دست او در دست های عمّه بود
🔸گوش او پر از صدای عمّه بود
اما...
🔸شیون زن ها دلش را پاره کرد
🔸دید شه تنهاست فکر چاره کرد
دستش به دست عمه جانش زینبه...
بالای تل زینبیه...
یکدفعه نگاه کرد دید عمو جانش حسین داخل گودی قتلگاه است...
دور تا دور عمو رو گرفتن...
شمشیرها بالا میره پایین میاد...
دیگه طاقت نیاورد...
دوان دوان...
به سمت گودی قتلگاه
🔸دست او از دست عمّه شد جدا
🔸می دوید و بر لبش واویلتا
هی صدا میزد ای وای...
آقای غریبم حسین...
🔸می دوید و گاه می افتاد او
🔸از جگر فریاد می زد ای عمو
(وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي)
به خدا از عموم جدا نمیشم.
تا رسید کنار ابی عبدلله دید یه نانجیبی هم شمشیر به دست...
داره نزدیک میشه...
خودش رو انداخت روی عمو جانش حسین...
نمیذارم آقام رو به شهادت برسونی...
نانجیب شمشیر بلند کرد ...
یاصاحب الزمان...
عبدالله دست رو جلو آورد ...
مبادا شمشیر به بدن عمو اصابت کنه
نانجیب آنچنان با شمشیر بر دست عبدالله زد...
دیدن دست به پوست آویزان شد...
صدای ناله اش بلند شد...
يَا عَمَّاهُ
(روضة الواعظين ص ٢٠٨)
عموجان حسین به دادم برس...
خدا...حالا ابی عبدالله چکار کنه...
لحظات آخره...
عبدالله اش رو در آغوش گرفت...
به سینه چسباند...
داره نجوا میکنه. ..
اما حرمله ملعون هم کمین کرده بود...
یاصاحب الزمان....
نانجیب تیر از کمان رها کرد...
(فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ فَذَبَحَهُ)
https://eitaa.com/eetazeinab
سادات منو ببخشید...
دونفر تو کربلا رو سینه ی حسین...
جان دادن...
یکی ششماهه اش علی اصغر بود...
یکی هم عبدالله بن الحسن...
دیدن عبدالله داره روی سینه حسین دست و پا میزنه...
هر کجا نشستی صدا بزن یا حسین...
🔸ضربۀ محکم یک تیغ که پایین آمد
🔸نذر لبخند عمو کرد یتیمی پر خویش
🔸آخرین تیر خودش را به کمان حرمله برد
🔸گردنش شد سپرش باهمۀ حنجر خویش
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
CQACAgQAAx0CVc35HwACv6VkuCuJrqcVmZBsZsvCQXOtZONyOwACTBAAAueNwVGvVbhw2J-ZXS8E.mp3
11.29M
🔉 #پادکست_امام_زمانی
🎧 صــاحــبان عـــزا
مجالس عزایمان باید بر مدار صاحب عزا بچرخد؛
همان کسی که تمام عالم هستی، امروز بر محور او میچرخد.
#آجرک_الله_یاصاحـب_الـزمــان
#بحق_زینب_کبری_سلام_الله
#اللھمعــــجلݪوݪیــــڪاݪفــــࢪج
https://eitaa.com/yaemamzamanadrekni
❣﷽❣
#روضه_حضرت_حر_علیه_السلام
#شب_چهارم_محرم
🏴🏴🏴
برخلقخوشُخویمحمدص صلوات
برعطرگل روی محمدص صلوات
در گلشن سر سبز رسالت گویید
برچهره گل بوی محمدص صلوات
🌿 لاحول ولاقوة الا بالله العلي العظيم
🌿حسبنا الله ونعم الوكيل نعم المولی و نعم النصیر
🕊(سبک کجایید ای شهیدان..)
بیایابن الحسن دردمدواکن
دل آشفته را از غم رهاکن
ضیاء دیده بانوی عالم
نظربراین فقیر وبینوا کن
بیا یابن الحسن آقا کجایی
آقا یابن الحسن مولاکجایی
امیرو سرور و سلطان مایی
همه شام وسحردر انتظاریم
عزیزفاطمه پس کی میآیی
بیا یابن..
السلام علیک یااباعبدالله و علی الارواح التی..
با وجیها عندالله..
الا ای جگر گوشه فاطمه
که بردی دل اهل دل راهمه
کیام من؟که باشم هوادار تو
هوادار تو هست دادار تو
حسینم 3 حسین
من ازکودکی عاشقت بودهام
قبولم نما گرچه آلوده ام
آقا جان..
به عشق توهرکس کهمنسوب شد
اگر بد بود عاقبت خوب شد
آقااا..
غمت حاصل زندگانی من
به راه توطی شدجوانی من
من از ریزه خواران خوان توام
اگرچه بدم میهمان توام
حسینم 3 حسین
به عشقت ازآن دم که خو دادیام
به چشم همه آبرو دادیام
⬅️آقا جان..وقتی نگاه میکنند میگن این گریه کنه حسینه
این سینه زنه حسینه
این روضه خون حسینه
به چشم همه آبروم دادی آقاجان..
ز در راندگانت حسابم مکن
گدایم، کرم کن، جوابم مکن
ازین رو سپیدم بَرِ داورم
که من هم سیاهی این لشگرم
مبادا برانی مرا از درت
به بازوی بشکسته مادرت
(علی انسانی)
روضه بنام حضرت حُره..
خوشبحال هرکسی که با یک نگاه ابی عبدالله،عاقبتش زیرو رو بشه..
با یک نگاه حسین عاقبتش ختم بخیر بشه..
خوشا بحال حر که با یک نگاه ابی عبدالله عاقبتش ختم بخیر شد
یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا
⬅️لحظه ای که پای برهنه
چکمه هارو به گردنش انداخته
آروم آروم داره میاد
(حسین ع دید حر داره میاد)
اومد مقابل ابی عبدالله ایستاد
روش نمیشه سرو بالا کنه
پشیمانه..شرمنده است
سر پایینه..
نمیتونه به چشمای حسین نگاه کنه..
قربون کرامتت برم یا اباعبدالله..
فرمود #یا_حُر_اِرفع_رَأسَک
سرتو بلند کن..
حر آروم آروم سرشو بلند کرد..
استادم میگفت..تا سرشو بلند کرد..یه وقت دید بچه ها پرده خیمه رو بالا زدند
(همه از حر می ترسیدند..بهم نشون میدادند)
این همونیه که راه بابامونو بست
این همونیه که دل عمه جانمون زبنبو به دردآورد..
آی حاجت دارا..آی جوون دارا..آی ناله دارا..
(اوج)امروز بگو آقا جان..هر چی هم بد باشم، کاری که حر کرد ، من نکردم
آقا ..هر چی ام بد باشم مثل حر دل زینبتو نلرزوندم
دل بچه هاتو نلرزوندم
اما آقا جاااان چه کردی با حر..
امان امان..
⬅️یه وقت شنید صدای العطش از خیمه ها بلنده..
(چکار کنه..غم رو غم اومده..راهو بسته..بچه های حسین آب ندارن..مونده چکار کنه)
صدا زد پسر فاطمه، چون من اولین نفری بودم که دل شمارو به درد آوردم ،،اجازه بدید اولین کسی باشم برم فداتون بشم..
این روضه رو مرحوم کافی میخوند
بگم و فیضشو ببره
بُریر میگه من با حر رفاقت قدیمی داشتم..
دیدم قبل از اینکه بره به میدان..
دنبال چیزی میگرده..
(گفتم حر دنبال چی میگردی؟)
صدا زد بریر به من بگو ببینم خیمه زینب س کدامه؟
(دلت اینجاست یا نه..نکنه دست خالی برگردی..ان شاالله خدا قسمت کنه کنار حرم حر..اونجا ناله بزنی..)
بریر میگه خیمه زینبو نشون دادم..
گفت دیدم رفت صورت به خیمه زینب گذاشت..سلام کرد..بیبی جواب سلامشو داد..(کی هستی؟؟)
صدا زد بیبی من حُرم..
بیبی جااان منو ببخش..
برادرت حسین ،از گناه من گذشت..
اومدم شما هم منو حلال کنید، برم جونمو فدای حسینم کنم..
(همه حرفارو زدم بخاطر این یه جمله)
بُریر میگه یه حرفی عقیله بنی هاشم زد..یه وقت دیدم صدای ناله حر بلند شد..
(من بگم و شما هم بلند بلند گریه کنید)
صدا زد حر منم بخشیدمت..
ولی حر بگم بدون..برادرم حسین غریبه..حسینم کسی رو نداره..
همه بگید حسین..
رو زمین افتاد..فرق سر شکافته..خون جلو چشماشو گرفته..
یه وقت دید سرش از زمین بلند شد روی زانویی قرار گرفت..
یه نفر داره خونای چشمشو پاک میکنه..
تا چشمشو باز کرد دید پسر فاطمه حسینه..
دید یه دستمالی به پبشانیش بست..
یا اباعبدالله..
(بگم و نالشو بزنی)
♨️(اوج) بگم آقاجان..
سر حر رو به دامن گرفتی
اما من بمیرم برات کسی نبود سرتو به دامن بگیره..
یه وقت حسین دید سینش سنگینه..
چشمشو باز کرد..
🖤#والشمر_جالس_علی_صدرک
ن
صدا زد نانجیب خوب جایی نشستی..
یا صاحب الزمان..
نمیگم چی شد
همینقدر بگم..یه وقت دیدن زینب اومد بالا بلندی.
دیدن عقیله بنی هاشم دستاشو رو سر گرفت..
هی صدا میزنه
🥀#وامحمدا.. #واعلیااا #واحسینااا
🌾ناله داری به ناله های دل بیبی زینب کبری صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو..یاحسین..بگو یازهرا
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
🎆هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🎆
https://eitaa.com/eetazeinab
.
#شب_چهارم_محرم
#روضه_اطفال_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#روضه_طفلان_حضرت_زینب
🔸دید زینب چون به دشت کربلا
🔸گشته بی یاور حسینش از جفا
تا خانم زینب کبری سلام الله علیها دید برادر تنها مونده...
صدای غربتش بلنده...
حسینش دیگه یاری نداره...
بچه هاش رو اماده کرد...
🔸کرد بهر یاری آن ممتحن
🔸هر دوطفل خویش را در بر کفن
صدا زد... عزیزانم...
ببینید آقاتون حسین غریب و تنها شده...
دیگه یاری نداره...
عزیزانم... من شما رو برا مثل یه همچین روزی تربیت کردم...
برید جانتون رو فدای آقاتون کنید...
قربان معرفتت بی بی جانم.. زینب...
🔸بوسه زد از مهربانی رویشان
🔸زد گلاب و شانه بر گیسویشان
خدا میدونه خیلی سخته برای یه مادر...
میدونی بالاترین لذت دنیا چیه...
بالاترین لذت دنیا اینه که خدا بهت فرزندی بده...
مقابل چشمات قد بکشه...
بزرگ بشه...
جوون بشه...
جلوت راه بره...
به قد و بالاش نگاه کنی...
اگه جوون داری بهتر میفهمی چی ميگم...
اما خدا نکنه کسی داغ جوونش رو ببینه...
الهی جوون مرده تو مجلسمون نباشه...
خدایا خیلی سخته برای زینب...
صدا زد... عزیزان من...
برید از آقاتون ابی عبدالله اذن میدان بگیرید...
بچه ها اومدن کنار ابی عبدالله...
آقا جان اذن میدان بده...
هر کاری میکنن ابی عبدالله قبول نمیکنه...
اصرار کردن...
آقا... ما طاقت نداریم زنده باشیم عطش بچه ها رو ببینیم...
طاقت نداریم اسارت اهل حرم رو ببینیم...
طاقت نداریم تازیانه خوردن مادرمون رو ببینیم...
ما طاقت نداریم صدای غربت شما رو بشنویم...
آقا بزار جانمون رو فدات کنیم حسین
🔸مکن نا مهربانی ای برادر
حالا حرف دل زینب...
🔸مکن نا مهربانی ای برادر
🔸مسوزان این چنین تو قلب خواهر
خودم و بچه هام فدای تو حسین...
🔸پسرهای مرا از خود مرنجان
🔸غلام اکبرند و عبد اصغر
انقدر اصرار کردن بلاخره...
هر طوری بود اقا اجازه داد...
گلهای زینب رفتن میدان...
جنگ نمایانی کردند...
خیلی از این نانجیب ها رو به درک واصل کردند...
اما... امان از اون لحظه ای که صداشون به ناله بلند شد...
یا حسین...
آقا به دادمون برس...
ابی عبدالله سریع خودش رو رسوند...
کنار بدن پاره پاره گلهای زینب...
اومد بچه ها رو در آغوش گرفت...
لحظات آخره...
وقتی آقا زاده ها نگاه کردند...
دیدند ابی عبدالله اومده بالاسرشون...
آماده ای بگم یا نه...
اما ساعتی بعد...
گودی قتلگاه...
وقتی ابی عبدالله چشم ها رو باز کرد... ببینه...
والشمر جالس علی صدره...
شمر رو سینه اش نشسته...😭
از سویدای دلت صدا بزن یا حسین
🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد
🔸آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
👇