.
|⇦•نمونده هیچ چیزی...
#زمزمه_حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج محمد طاهری
●━━━━━━───────
نمونده هیچ چیزی اگه از این بدن علی
پس تو با گریه هات منو آتیش نزن علی
حالا که این روزا بهت سلام نمی کنن
دیگه چه فایده ای داره موندن من علی
بهتره که برم..
آخه نمیتونم کاری کنم برای شوهرم
* یه جای دیگه رو هم می بینه...*
بغل نکردمش..
ناراحتی معلومه از چشای دخترم
بهتره که برم بهتره که برم
علی جان! اسباب زحمتم
سخته پرستاری از این زخم و جراحتم
* شرمنده اتم علی جان...*
سرفه که میکنم
خونی میشه پیراهنم میده خجالتم
اسباب زحمتم اسباب زحمتم
عشق من، شده وقت رفتن
از زهرا، جونِ من دل بکن
*حضرت زهرا اینطوری میگه،
امیرالمومنین التماس میکرد...*
ممنونم اگر نروی
می میرم اگر بروی
زهرا مرو مرو
* حالا بعضیام برا این گریه میکنن...*
دیگه داره تموم میشه دوختن این لباس
این شب آخری دلم به فکر کربلاس
خدا میدونه کلی حرف تو سینه ی منه
صداش کنید بیاد پیشم، دخترکم کجاست؟
* زینب آروم آروم اومد کنار بستر، جانم مادر...*
قربونِ دخترم
میدونی فردا از خونه جمع میشه بَسترم
پس دیگه بعد از این خانم این خونه
تویی وقتی که من برم قربون دخترم
*عزیز دلم غصه نخور تنهات نمیگذارم...*
بازم پیشت میام
اون روزی که گیر میکنی میون ازدحام
لحظه آخرش..
باید سر حسینمو بگیرمش رو پام
بازم پیشت میام..
پیشِ من، توی روزِ روشن
لب تشنه، گلوشو می بُرَّن
* اومد حضرت زهرا...*
لب گودال؛ مادر افتاده
ته گودال؛ بی سر افتاده
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_محمد_طاهری
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•تا حرف کوچه میشه..
#روضه #حضرت_رقیه سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس سید امیر حسینی
●━━━━━━───────
امروز چه ساکتی حسن جان چه شده
مادر به خدا حسین هستم نه حسن
*این کوچه ها ادامه داشت..*
تا حرف کوچه میشه روحِ عاشق پر میگیره
خیال عاشقا تا کوچه های شام میره
غزالای حرم رو با بی مهری و آزار
به هم زنجیر کردند کشوندن توی بازار
تو اون همهمه توی ازدهام کبوتر بچه ترسید
زیر دست و پا یه دستی زد و پرهای تازه شو چید
چشام تاره، ولی بوی بابا جونم پیچیده
کمک کن عمه جان، امشب برام مهمون رسیده
سلام بابای نازم، سلام عشق و امیدم
نمی دونی که بی تو چقدر سختی کشیدم
به اینا بگو نباید آخه به بچه حرف بد زد
اگه دختری باباش و بخواد نباید با لگد زد
جون به لبم بسه دیگه بابا
عروسکت سوخته دیگه حالا
دلم میخواد الان پیشم باشی
خلوتِ دختر بابایی، تنها
بمیره دخترت بابای تشنه لب
بریده حنجرت بابای تشنه لب
شنیدم رفتی تنور خولی و
سوخته موهات بابای شهیدم
بخدا یه تار موی سوخته اتو
من به همهی دنیاشون نمیدم
خدا مرگم بده تو کجا و تشت طلا
اونجا بود خمیدم
خوب شدش نبودی و
ندیدی که آدم بدا خندیدن به ما
ماها رو بسته بودن به هم دیگه
صبح تا غروب از بازار تا اینجا
خرابه نشین شده فرشتهٔ
تو قصه هات خوابیده رو خاکها
عمه جای همه کتک خورد
هزار دفعه زنده شد و مرد
وقتی که دید پیرهنت رو برد
سر پیراهنت پیرم کردن
از زندگی سیرم کردن
هر جا که به پرچمش نگاهت افتاد
حرم رقیه است
تنها حرمی که روضه خون نمیخواد
حرم رقیه است
اومدم زیارتت با گریه با زاری
تو هنوزم وسط بازاری
خیلی روضه ی نگفته داری، وای
سلام خانم ایتها الصدیقه الشهیده
ای نوه ی مادر قد خمیده
گنبدت هم مثل موهات سفیده
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#سید_امیر_حسینی
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
مداحی آنلاین - با خودمم قهرم - ابراهیمی اصل.mp3
3.54M
هر روز من غروب یک جمعه است
تنهاترین آدم این شهرم
از دوریت تب میکنم
من روزمو با عشق تو شب میکنم
#محمد_ابراهیمی_اصل🎙
#جمعه_های_دلتنگی💔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌷
#جمعه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
روضه | مدینه مرکز پیکار نابرابر بود ....mp3
11.38M
|⇦مدینهمرکز پیکار....
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاجمهدی سلحشور ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
پیامبر اکرم(ص) فرمود:
ای فاطمه! بشارت باد بر تو! نزد خداوند مقام محمودی داری. در آن مقام، برای دوستداران و شیعیان خودت، شفاعت می کنی و شفاعت تو پذیرفته می شود.
📚فاطمة الزهراء(س) بهجة قلب المصطفی(ص)، ص 743 (به نقل از کنزالفوائد، ح 1، ص 150).
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Shab2Fatemieh2-1402[02].mp3
13.4M
|⇦حتما دری که سوخته......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج میثم مطیعی ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امیر مؤمنان علی (ع) در ترسیم مظلومیّت همسرش می فرماید:
إنَّ فاطمة بنت رسول الله (ص) لم تزل مظلومة، من حقها ممنوعة....
فاطمه، دختر پیامبر خدا (ص)، همواره ستم دیده بوده و از حق خود محروم شد
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•کسی در سن هجده سالگی...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
کسی در سن هجده سالگی پهلو نمیگیرد
کسی در خانه اش از مَحرَم خود رو نمیگیرد
جوان وقت نشستن از کسی یاری نمیخواهد
و تا برخواست از جا دست بر زانو نمیگیرد
ولی زهرای من این روز ها یک دست بر پهلو
و دست دیگرش را هم به روی گونه میگیرد
نمی بینم که بنشاند به زانو کودکانش را
بغل می گیرد اما یاری از بازو نمیگیرد
به دستی میکِشد بر گیسوی طفلان خود شانه
به دست دیگر اما موج را از مو نمیگیرد
#شاعر: محمدحسین ملکیان
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_میثم_مطیعی
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Shab1Fatemieh2-1402[02].mp3
4.16M
|⇦کسی در سن هجده سالگی......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاجمیثم مطیعی ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ
📚کفایه الأثر، ص 199
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•خودش نوشت...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
خودش نوشت،خودِ قاتلش نوشت
از آتیش و هیزم و درِ بهشت
خودش نوشت،به معاویه نوشت
از میخ و پهلویِ مادرِ بهشت
خودش نوشت،خود قاتلش نوشت
کاری کردم با تازیونه
دستش بیفته در کمی واشه...
کاری کردم پشت در افتاد
یه جوری زدم، نتونه پاشه
کاری کردم تا آخرعمر
این صحنه یاد مرتضی باشه...
خودش نوشت،خود قاتلش نوشت
رفته و حالا تو کوچه اومده
حسن نگفت، چی میدونه چی شده
روی چادر چرا جای لگده..
*چی کار کرد تو کوچه؟ کی میدونه؟ تو مقاتل اون چیزی که امام حسن دیده رو کسی نتونسته بنویسه ...فقط به ما گفتند به صورت مادرمون سیلی زدند...*
کاری کرده هم چشم زهرا
هم چشم حسن سیاهی میره
*اصلا مگه میشه...؟!تا حالا شنیده بودید که یکی رو بزنند بعد از سه ماه بمیره؟ *
کاری کرده مادر از پسر
برا پاشدن کمک می گیره...
کاری کرده کریم عالم
تو بچگی از زندگی سیره...
بد زدنت، جلو چشای حسنت...
ناحله الجسم شدی و
چقدر می لرزه بدنت...
«ناله بزن یا زهرا....»
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#سید_رضا_نریمانی
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•رسید روضه..
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس کربلایی مهدی رعنایی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
رسید روضه به اینجا که مادر افتاد و
میان آن همه نامرد آخر افتاد و
دری که سوخته از ازدحام کنده شد و
به روی قامت زهرای اطهر افتاد و
*در روی زهراست .حالا چهل نفر میخوان برن تو خونه از کجا باید رد بشن ؟بعضیا نوشتند میدونستن زهرا پشت دره، هی روی در فشار می آوردن..*
هجوم و کوچه ی باریک و آن همه نامرد
مسیر رفتنشان بر همان در افتاد و
کشان کشان ز درِ خانه مرتضی می رفت
و چشم فاطمه بر چشم حیدر افتاد و
از در که اومدن آقا رو ببرند بیرون، دید اوضاع زهرا خیلی وخیمه عباش رو انداخت رو فاطمه..چکارها که این عبا نکرده ..یه جا سراغ دارم عباش رو روی زمین پهن کرد تکه های علی رو کنار هم گذاشت..*
کشان کشان ز در خانه مرتضی میرفت
و چشم فاطمه بر چشم حیدر افتاد و
رسید بعد؛ مغیره، غلاف را برداشت
میان کوچه به دنبال مادر افتاد و
*خبر دارید اوضاع مادرتون چجوری بوده
همه روضه حضرت زهرا همین یه مصرع هست:*
میان بستر خون داشت دست و پا می زد
گلی ز غنچه و غنچه ز گل جدا شده بود
تمامی بدنش غرق ردّ پا شده بود
*اصبغ بن نُباته میگه : خانمم نصف شب صدام زد .گفتم چی شده ؟گفت پاشو، گفتم پاشم چیکار کنم؟ گفت مگه صدای گریه رو نمیشنوی؟ گوشم رو تیز کردم دیدم از خونه آقام علی داره صدای گریه میاد .گفتم چرا میشنوم. گفت خب پاشو ...گفتم خانم بخواب .اونا مادر مرده هستند حق دارن گریه کنند .علی زنش مرده خب حق داره گریه کنه .دختر پیغمبر بوده .گفت تو مادر نیستی بفهمی. من مادرم..صدای گریه بچه اذیتم میکنه ..
اصبغ پاشو الان وقت خواب نیست آقامون علی تنهاست .میگه آماده شدم رفتم در خونه مولا ..در خونه مولا رو زدم .علی اومد دم در، در رو باز کرد ...علی را نگاه کن .سرش پایینه؛اصبغ حلالمون کن
آقا این چه حرفیه ؟ تا زهرا بود زهرا گریه میکرد شما آسایش نداشتید .حالا بچه هاش دارن گریه می کنند .ما رو حلال کن ..ما رو ببخش.آقا نفرمایید این چه فرمایشیه می کنید ؟! خانمم صدام زده گفته اگه کاری از دست ما برمیاد ،اگه من میتونم بیام خونه بچه ها رو آروم کنم بگید. اگه خود من میتونم کاری کنم بگید ...من نیومدم گلایه کنم آقاجان..دیدم علی نشست تو آستانه ی در
اصبغ! یه شب من گریه میکنم بچه ها میریزند دورم آرومم می کنند.یه شب حسن گریه میکنه من و زینب وام کلثوم و حسین آرومش میکنیم ..یه شب زینب گریه میکنه من و حسن وحسین و کلثوم آرومش میکنیم .اما امشب حسین داره گریه میکنه بهانه ی مادر گرفته.. مادر مادر میکنه..حسین که گریه میکنه همه ا مون با حسین گریه میکنیم..
«صلی الله علیک یا مظلوم حسین»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـ
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کربلایی_مهدی_رعنایی
#فاطمیه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•خودش نوشت...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
خودش نوشت،خودِ قاتلش نوشت
از آتیش و هیزم و درِ بهشت
خودش نوشت،به معاویه نوشت
از میخ و پهلویِ مادرِ بهشت
خودش نوشت،خود قاتلش نوشت
کاری کردم با تازیونه
دستش بیفته در کمی واشه...
کاری کردم پشت در افتاد
یه جوری زدم، نتونه پاشه
کاری کردم تا آخرعمر
این صحنه یاد مرتضی باشه...
خودش نوشت،خود قاتلش نوشت
رفته و حالا تو کوچه اومده
حسن نگفت، چی میدونه چی شده
روی چادر چرا جای لگده..
*چی کار کرد تو کوچه؟ کی میدونه؟ تو مقاتل اون چیزی که امام حسن دیده رو کسی نتونسته بنویسه ...فقط به ما گفتند به صورت مادرمون سیلی زدند...*
کاری کرده هم چشم زهرا
هم چشم حسن سیاهی میره
*اصلا مگه میشه...؟!تا حالا شنیده بودید که یکی رو بزنند بعد از سه ماه بمیره؟ *
کاری کرده مادر از پسر
برا پاشدن کمک می گیره...
کاری کرده کریم عالم
تو بچگی از زندگی سیره...
بد زدنت، جلو چشای حسنت...
ناحله الجسم شدی و
چقدر می لرزه بدنت...
«ناله بزن یا زهرا....»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـ
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#سید_رضا_نریمانی
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•کسی در سن هجده سالگی...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
کسی در سن هجده سالگی پهلو نمیگیرد
کسی در خانه اش از مَحرَم خود رو نمیگیرد
جوان وقت نشستن از کسی یاری نمیخواهد
و تا برخواست از جا دست بر زانو نمیگیرد
ولی زهرای من این روز ها یک دست بر پهلو
و دست دیگرش را هم به روی گونه میگیرد
نمی بینم که بنشاند به زانو کودکانش را
بغل می گیرد اما یاری از بازو نمیگیرد
به دستی میکِشد بر گیسوی طفلان خود شانه
به دست دیگر اما موج را از مو نمیگیرد
#شاعر: محمدحسین ملکیان
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_میثم_مطیعی
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Shab1Fatemieh2-1402[02].mp3
4.16M
|⇦کسی در سن هجده سالگی......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاجمیثم مطیعی ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها:
📚کفایه الأثر، ص 199
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
|⇦•کسی در سن هجده سالگی...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
کسی در سن هجده سالگی پهلو نمیگیرد
کسی در خانه اش از مَحرَم خود رو نمیگیرد
جوان وقت نشستن از کسی یاری نمیخواهد
و تا برخواست از جا دست بر زانو نمیگیرد
ولی زهرای من این روز ها یک دست بر پهلو
و دست دیگرش را هم به روی گونه میگیرد
نمی بینم که بنشاند به زانو کودکانش را
بغل می گیرد اما یاری از بازو نمیگیرد
به دستی میکِشد بر گیسوی طفلان خود شانه
به دست دیگر اما موج را از مو نمیگیرد
#شاعر: محمدحسین ملکیان
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_میثم_مطیعی
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•مدینه با تو ..
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مدینه با تو به ماهی دگر نیاز نداشت
به روشنایی صبح و سحر نیاز نداشت
تو زهره ی فلکی! رشک ماه و پروینی!
که با تو چرخ به شمس و قمر نیاز نداشت
مسافری که نگاه تو بود بدرقه اش
خدای را به دعای سفر نیاز نداشت
دعای نیمه شبت سیر آسمان می کرد
که این پرستوی عاشق به پر نیاز نداشت
بهشت روی زمین خانه ی گِلین تو بود
که ناز فضّه خرید و به زر نیاز نداشت
حکایت دل تنگ تو را توان پرسید
ز لاله ای که به خون جگر نیاز نداشت
وجود پاک تو می سوخت از شراره ی غم
دگر به شعله ی قهر و شرر نیاز نداشت
گریستن ز تو آموخت ابر پاییزی
دگر به خواهش از چشم تر نیاز نداشت
برای سبز شدن گلبُن محبت و عشق
به اشک زمزم از این بیشتر نیاز نداشت
میان چشمهی اشک تو عکس زینب بود
اگر شبِ تو به قرص قمر نیاز نداشت
سپهر سینه ات از غم ستاره باران بود
به یادگاری گل میخ در، نیاز نداشت
حریرِ دستِ تو مجروح بود از دستاس
به تازیانه یِ بیدادگر نیاز نداشت
*سلمان میگه یه وقت رفتم منزل امیرالمومنین، دیدم فاطمه زهرا داره دستاس می چرخونه قطرات خون دستش روی دستاس می چکه...همون موقع دیدم پسراش دارند گریه می کنند...گفتم:بی بی یا من دستاس بچرخونم و گندم رو آرد کنم یا بچه هات رو آروم کنم...سلمان من به آروم کردن حسنین، سزاوارترم...کمکش کردم، رفتم به علی گفتم...علی فقط گریه کرد...*
#شاعر: محمدجواد غفورزاده
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_میثم_مطیعی
فاطمیه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Shab1Fatemieh2-1402[01].mp3
9.95M
|⇦مدینه با تو ......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاجمیثم مطیعی ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
|⇦•او ناتوان نبود...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
افتاده روی خاک وسرش را گرفته بود
از بس که درد دور وبرش را گرفته بود
او زنده مانده بود علی را کمک کند
اما ز درد بال و پرش را گرفته بود
او ناتوان نبود ولی ضربه سخت بود
تیزی میخ در پسرش را گرفته بود
*مادرمون رشیده بود...مادرم سالم بود...اصلا مریض هم نبود..حاج آقا قرائتی فرمودند: ای کاش با شمشیر شهیدت کرده بودند،مجروحت کردن، مریضت کردن...ذره ذره آبت کردن "حتّی صارَت کالخَیال..."کار به جایی رسید،مادرم مثل مرده متحرک شد...*
بعد از هجوم ،فضه به دادش رسیده بود
ای خاک بر سرم، کمرش را گرفته بود
با رخت های بچه ی نوزاد گریه داشت
لابد که ماتمِ پسرش را گرفته بود
دیگر صدای نافله هایش نمیرسید
وقتی که ناله ها سحرش را گرفته بود
یک لحظه سیر چهره ی اولاد خود ندید
اشکش امانِ چشمِ ترش را گرفته بود
با حرفهاش ریخت دلِ کودکانِ او
وقتی بهانه ی پدرش را گرفته بود
#شاعر:سید محمد حسینی
*بچه ها دست بلند کنید مادر میخواد دعا کنه...خوشحال شدند...گفتند:ممکن نیست دعای مادرمون قبول نشه...الان غصه هامون تموم میشه...اگه مادر دعا کنه، بابا دیگه مظلوم نمی مونه...اگر مادر دعا کنه خونه ی ما اینقدر ساکت وسرد نمیمونه اگه مادر دعا کنه صدای خنده دوباره خونه ی ما رو پر میکنه،اگه مادر دعا کنه دیگه کسی بعد از پیغمبر ما رو اذیت نمی کنه...یک مرتبه صدا زد:"اللهم عجل وفاتی سریعا..."بچه هاش با یک ناامیدی دستا رو پایین انداختند...مادر نمیخواد بمونه...*
اگر می توانی بمانی،بمان
عزیزم تو خیلی جوانی،بمان....
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـ
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_میثم_مطیعی
#فاطمیه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•دنیای من بی تو....
#روضه #حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس سید امیر حسینی
●━━━━━━───────
*خیلی روضه ی کوچه سخته، زیاد هم نمیمونیم تو کوچه، باید رد شد رفت، یه لحظه شد تو کوچه، یه لحظه دنیای حسن تار شد..*
دنیای من بی تو سوت و کور و پوچه
کاشکی اون روز بودم اونجا توی کوچه
کاش تو کوچه ها قاتل نمی رسید
من بمیرم آخر تو از نفس افتادی
کاش میشد خدا اون کوچه ناپدید
دستای لرزونو تو دست حسن دادی
نذر تو جوونیمو آوردم مادر
کاش من جات ضرب سیلی میخوردم
میموندی، من جای تو میمردم
غم که آوار میشود ای وای
درد بسیار میشود ای وای
خواب دشوار میشود ای وای
سرفه خونبار میشود ای وای
روضه تکرار میشود ای وای
غربت بی حدش به یادش هست
هق هق ممتدش به یادش هست
پسر ارشدش به یادش هست
قاتلی که زدش به یادش هست
تا که بیدار میشود ای وای
کن دعا که دگر زمین نخورد
هیچ زن در گذر زمین نخورد
لااقل بی خبر زمین نخورد
پیش چشم پسر زمین نخورد
که چنین زار میشود ای وای
شهرِ صد رنگ بود و مادر بود
نیت چنگ بود و مادر بود
کوچه ای تنگ بود و مادر بود
هر طرف سنگ بود و مادر بود
فصل آزار میشود ای وای
خواست پیشش سپر شود که نشد۷
سدّ چندین نفر شود که نشد
مانعی در گذر شود که نشد
قد او بیشتر شود که نشد
حرف اَنظار میشود ای وای
وای از ازدحام و نامحرم
فاصله یک دو گام و نامحرم
پا به ماهِ امام و نامحرم
آه بیتُ الحرام و نامحرم
چشم خونبار میشود ای وای
کمرش را گرفت برخیزد
پسرش را گرفت برخیزد
چادرش را گرفت برخیزد
تا سرش را گرفت برخیزد
همه جا تار میشود ای وای
با رخ خیس و چهره ی زردش
پسرش تا به خانه آوردش
صورتش را گرفته از مردش
نه که سیلی دلیل سردردش
سنگ دیوار میشود ای وای
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#سید_امیر_حسینی
#فاطمیه
#روضه_کوچه_بنی_هاشم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•شعله در شعله...
#روضه #حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج امیر #کرمانشاهی
●━━━━━━───────
شعله در شعله دلِ کوچه پر از غم میشد
کوچه در آتش و خون داشت جهنم میشد
باید آتش بزنم باغ و بهار و گل را
روضه مکشوف تر از آنچه شنیدم میشد
بین دیوار و در انگار زنی جان میداد
*ناخودآگاه آدم وقتی دستش به یه شیء داغی میخوره، عکس العمل نشون میده در گُر گرفت، میخ داغ شد، مادر ما نتونست..*
بین دیوار و در انگار زنی جان میداد
جان به لب از غم او عالم و آدم میشد
لااقل کاش دلِ ابر برایش میسوخت
بلکه از آتشِ پیراهن او کم میشد
*شنیدی یه سه ساله دختر شبیه به این مادربزرگه؟ اما همیشه روضه خونا میگن هر دو تا صورتشون کبود بود، هر دو تا قدشون خمیده بود، اینجا پیراهن آتیش گرفت، کربلا هم دیدن دامن یه دختربچه آتیش گرفته..*
زن در این برزخ پر زخم چه رنجی دیده ست
بیست سالش نشده ست
تا زمین خورد صدا کرد علی! چیزی نیست
شیشه ای داشت
میخ کوتاه بیا همسرم از پا افتاد
میخ هر لحظه در این عزم مصمم میشد
آن طرف مرد سکوتش چقدَر فریاد است
روضه جانسوزتر از غربت او هم، میشد
*خیلی تو لفافه میگم، الهی نفهمی چی میگم..*
غنچه دارد گل من
داد نزن بی انصاف
*"اَنَّهُ حَصَرَ فاطِمَةُ فِی الباب حَتّی اَسقَطَت مُحسِنا،" بیشرف کاری با مادر ما کرد،آنچنان در رو فشار داد، "حَصَرَ.... فاطِمَه خَلفَ الباب"، فاطمه رو پشت در، سادات ببخشن، بگم چیکار کرد بیشرف؟ "لَطَمَ وَجهَ الزَّکیَّه"..*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_امیر_کرمانشاهی
#فاطمیه
#هجوم_به_بیت_وحی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
enc_17258273479780079114862.mp3
3.04M
نوشتم از حال دلتنگی ...🍃🌸
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
خدایا آن گناهانی که دل امام زمانم رو خون کرده را ببخش..😔
|⇦•شبهای جمعه ...
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام ویژهٔ شب جمعه اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین ستوده •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
شب های جمعه..
آخه چه سرّی داره دلهامون می گیره
شب های جمعه...
مادر میاد و کربلا بارون می گیره
شب های جمعه..
یه دختری هی ذکر بابا جون می گیره
شبهای جمعه مادر بُنَیَّ میگه و خواهر میفته
چشمای زهرا، بازم به زخم گودی خنجر می افته
مادر به یادِ، اون پنجه های شمر و موی سر می افته
من بی وضو موی تو را شونه نکردم
حالا به دنبال سرت باید بگردم
دیدم خودم در روز عاشورا بُنَیَّ
افتاده بودی زیرِ دست و پا بُنَیَّ
«جانم حسین جانم حسین جانم»
شبهای جمعه مادر به سمت گودی گودال میره
با درد پهلو، اونجایی که پیکر شده پامال میره
شبهای جمعه زینب ورودی حرم از حال میره
شبهای جمعه انگاری بازم خیمه ها آتیش می گیره
شبهای جمعه انگاری بازم خیمه ها آتیش می گیره
انگاری بازم موی تموم دخترا آتیش می گیره
شبهای جمعه با آهِ زهرا کربلا آتیش می گیره
روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد
قربان آن آقا که انگشتر ندارد
یک تکهای سالم همه پیکر ندارد
جایی برای بوسه ی مادر ندارد
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_شب_جمعه
#کربلایی_حسین_ستوده
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•اجل گم کرده..
#روضه #حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج #مهدی_سماواتی
●━━━━━━───────
"صل الله علیک یا فاطمه الزهرا یا بنت رسولالله و یا زوجة ولی الله.."
*آخرین روزهای عمر حبیبه خداست بریم کنار بسترش..*
اجل گم کرده بعد از قتل محسن خانه ما را
بیا ای مرگ یاری کن من افتاده از پا را
نه دستی مانده تا گیسوی زینب را زنم شانه
نه پایی تا بگیرم بهر گریه راه صحرا را
ز تو ای دست ممنونم که بر یاری دست حق
گرفتی از غلاف تیغ قنفذ اجر زهرا را
علی تنها تو بشکسته من افتاده همه دشمن
خدا را پس که یاری میکند آن یار تنها را
من از بهر علی گریان علی از بهر من گریان
به نوبت زینبِ غم دیده دلداری دهد ما را
بگیر ای دست سالم دست مجروح مرا بالا
که از صورت بگیرم قطره قطره اشک مولا را
اجل را دور سر گردانده ام تا بر علی گریم
و گرنه پشت آن در گفته بودم ترک دنیا را
*اینم مال شهدا و امواتمان امام راحلمان
همشون بهره ببرن..*
عدو سیلی زد و پهلو شکست و من در آن حالت
گهی دیدم به پهلو گه به صورت دست بابا را
*"ثمَّ لَطَمَهَا فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى قُرْطٍ فِي أُذُنِهَا كَسَرَ مِنَ الْلَطْم"امام صادق علیه السلام می فرماد: سپس لطمه زد انگار میبینم گوشواره در گوش مادرم شکست.. وای مادرم مادرم مادرم.. *
*خدا لعنتشون کنند چنین بنای ظلمی را گذاشتن حسینا، کربلای ها، گریه کنا، دلسوخته ها..کربلا هم... *
یک رخ نمانده بود که سیلی نخورده بود
در پشت ابر، چهره ی هر ماهپاره بود
از دست ها مپرس که با گوش ها چه کرد
از مشت ها بپرس که با گوشواره بود
«صل الله علیک یا ابا عبدالله »
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_مهدی_سماواتی
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•تا چند دسته گل...
#روضه #حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حجت الاسلام سید محمد حسین تقوی
●━━━━━━───────
تا چند دسته گل شود امشب نثار تو
خون گریه میکنم سر خاکِ مزار تو
مادر ز جای خیر که مهمانت آمده
مهمان دلشکسته و گریانت آمده
اینکه نشسته است کنارت حسین توست
این بی قراره گرمِ زیارت حسین توست
برخیز و موج چشم ترم را نگاه کن
شمعی نداشته ام جگرم را نگاه کن
*خیلی جات خالیه مادر..*
برخیز و حالی از پسر کوچکت بپرس
حال بقیع را هم از این کودکت بپرس
رفتی و نیستی که ببینی برادرم
هرروز آب میشود از غصه در برم
برسینه اش گرفته حسن چادر تو را
گوید مدام زیر لب ای وای مادرم
از لحظه ای که رفته ای از این خانه تاکنون
شانه نخورده است به گیسوی خواهرم
از اینکه بغض کرده و خانه نشین شده
ترسم که جان دهد پدرم دربرابرم
آیا تو برحسین جوابی نمیدهی
تشنه رسیده کاسه ی آبی نمیدهی
برخیز و باحسین ز بازو سخن بگو
از درد زخم سینه و پهلو سخن بگو
مادر بگو که خوب شده زخم ابرویت
بهبود یافته، آن چشمِ کم سویت
یادم نرفته بر در و دیوار خوردنت
یادم نرفته سیلی بسیار خوردنت
یادم نرفته روی زمین دست وپا زدنت
بابا نبود خادمه ات را صدا زدی
*از جا بلندشو مادر خونه امون دیگه تاریکه
نه کسی غذا میخوره،نه کسی میخوابه، نه کسی حرف میزنه، همه جای خانه بوی تو میاد مادر..اما اگرم ابی عبدالله ،همه ی بچه ها کنار این قبر اومده باشن و اینجور درد و دل کرده باشن یقینا اوج درد و دلشون برا علی بوده، مادر به داد بابا برس..دیشب یادته مادر چه حالی داشت بابا.." فَلَمَّا نَفَضَ يَدَهُ مِنْ تُرَابِ الْقَبْرِ"همچین که دست و تکون داد یعنی کار دیگه تموم شده" هَاجَ بِهِ الْحُزْنُ، وَ أَرْسَلَ دُمُوعَهُ عَلَى خَدَّيْهِ، أمّا حُزني فَسَرمَدٌ، وَ أمّا لَيلي فَمُسَهَّدٌ"*
*تو بعضی نقل ها داره ظاهرا عمار وارد خانه ی مولا شد مدت ها از،رفتن بی بی گذشته بود. میگه یه صحنه ای دیدم تو خونه ی علی هیچی نگفتم منم یکساعت گریه کردم.دیدم مولا نشسته وسط خانه همه ی این بچه ها این یتیما کنار بابا، علی اشک میریزه بچه ها گریه میکنن.هیچکی نمیتونه کسی دیگه رو آرام کنه اومدم جلو همه رو آرام کُنَم دلداری بدم علی جان میدونی چند وقته مسجد نیومدی؟میدونی چند وقته ندیدیمت آقاجان؟ بیا بریم بیرون از، این خانه..هرجوری بود دست علی رو گفت تا رسیدن به در خانه دوباره ناله علی بلند شد..*
یادم نمیـره نامَردُمان از حرمت کوثر گذشتن
در روی زهرا بود و از در هم گذشتن
*تا آورد علی رو تو کوچه...*
یادم نمی رود که همه داد میزدن
طوری لگد بزن که علی بی پسر شود
*بمیرم برا دلت آقاجان...از همینجا ببرمت کربلا؟مگه آدم یادش میره با عزیزش چه کردن یادش میمونه کی زد چطور زد،چقدر زدن، چی گفتن..بمیرم برل اون خواهری که یک سال ونیم یادش نرفت چی دید تو گودال..*
یادم نرفته دوُر تو جنجال کردن
جمیعتی را وارد گودال کردن
حسین!....ببخش زینب رو
دیر آمدم، کاری ز دستم برنیامد
سر نیزه ی ،شمر از تن تو در نیامد
دیر آمدم دیدم سرت دست کسی رفت
عمامه ی پیغمبرت دست کسی رفت
ضجه زدن هایم مرا راضی نمیکرد
ای کاش خولی با سرت بازی نمیکرد
«حسین....حسین....حسین....»
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حجت_الاسلامسید_محمدحسین_تقوی
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#غروب #جمعه #امام_زمان
روی تو را دوباره ندیدم ، غروب شد
بغضم گرفت ، تا که شنیدم ، غروب شد
تا یادم آمد این همه سال است رفته ای
آهی ز عمق سینه کشیدم ، غروب شد
باران نداشت شهر ، که او شرم هم نداشت
یک قطره اشک هم نچکیدم ، غروب شد
آقا به ندبه ات نرسیدم مرا ببخش
شرمنده تا ز خواب پریدم ، غروب شد
آقا کلافه ام من از این نفس سرکشم
جمعه به پای نفس پلیدم ، غروب شد
خورشید سرخ شد ، به گمانم که گریه کرد
بیچاره گفت تا که خمیدم ، غروب شد
از عصر جمعه بغض عجیبی است در گلو
این بار هم تو را ندیدم ، غروب شد
روزی که بود فرصت دیدارتان گذشت
مثل همیشه تا که رسیدم ، غروب شد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•این سو مغیره..
#روضه #حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی
●━━━━━━───────
این سو مغیره گرم بگو بخند شد
این سو صدای ناله زهرا بلند شد بلند شد
علـــــــی ســـــــوختــــــم علـــــــی ســــوخـــــــتم
*آدم وقتی پشت در دستش و ول میکنه اون نفری که پشت دره نمیبینه اونطرف در، داره به کجا ضربه میزنه هر چی که این تازیانه را میزد بی بی دستشو بین در قرار داد یکی دوتا از این تازیانه ها...*
چیزی نمونده بود فضا ملتهب شود
با گریه های فاطمه دل منقلب شود
*دیدم صدای ناله خانم از پشت در بلند شد بعضیا گفتن: دختر پیغمبره چی کار داره میکنه .. این قرار بود با علی بیاد بجنیگم این داره چی کار میکنه.. تو هم مثل من دلت رفت کربلا آره، همچین که بچه را به دست گرفت بعضیا میگن ما نیومده بودیم با شیر خواره بجنگیم، داره لشگر به هم میریزه..حرمله را صدا زدن :حرمله بدو ...
لشگر داره به هم میریزه چی کار کنم؟؟
امیر گفت: مگه نمیبینی بچه را سر دست گرفته، این بچه سیبل خوبیه زودتر بزن تا لشگرم به هم نریخته..*
چیزی نمونده بود فضا ملتهب شود
با گریه های فاطمه دل منقلب شود.
اما علی و شوکتش آمد به خاطر
شور و شکوه ضربتش آمد به خاطرش،
*اینا رو همه رو توو نامه داره مینویسه
برای معاویه لعنت الله. میگه یه مرتبه دلم سوخت گفتم دارم چی کار میکنم ؟صدا، صدای فاطمه هست،اومدم بر گردم ولی یه مرتبه کینه ای که از علی به دل داشتم اومد تو ذهنم،نه الان وقتشه هر کاری میخوای بکنی الان باید بکنی،اگر میخوای علی رو زمین گیر کنی راهش همینه، علی رو جور دیگه ایی نمیشه زمین گیرش کرد
فاطمه اش رو زمین بزن علی زمین میخوره. گفت امیر کیو بزنم؟؟ گفت اونی را بزن که دیگری هم باهاش زمین میخوره کنایه از اینکه بچه رو بزنی پدرم هم خودش میمیره ..*
اما علی و و شوکتش آمد به خاطرش
شور و شکوه ضربتش آمد به خاطرتت
تیغ دو دم به خاطرم آمد چکار کرد
اهل قریش را به مصیبت دچار کرد .
پس با تمام کینه و بغضی که داشتم
آنجا همه توان خودم را گذاشتم
بر سینه ی زمین و زمان دست رد زدم
بر درب نیم سوخته محکم لگد زدم
طوری لگد زدم که همان پشت در نشست
طوری لگد زدم پس از آن پهلویش شکست
طوری زدم که داغ دلم بیشتر شود
طوری زدم که علی بی پسر شود
حتی کنار ضربه ی سنگین کاری ام
مسمار درب سوخته آمد به یاری ام
ریحانه رسول که رنگش پریده بود
داغی میخ در نفسش را بریده بود
یه ضربه روزگار علی را سیاه کرد
سیلی زدم به فاطمه حیدر نگاه کرد.
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#سید_رضا_نریمانی
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
کانال نوحه یازینب سلام الله علیها
هدیه محضر حضرت زهرا سلام الله علیها صلوات
|⇦•هر دیدی یه بازدیدی...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس کربلایی مهدی رعنایی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
گفتم:آقا بچه اس خوب حق داره مادرش رفته امشب ببرش سر قبر مادرش، آروم بشه.آقا فرمود:اصبغ همین کار و میکنم بهش قول دادم امشب ببرمش کنار قبر مادرش.. همون جا حسین و صدا کرد.حسیـــــن بــــابــــا! جانم بابا،اومد کنار مولا دوست داری امشب بریم کنار قبر مادرت؟بله بابا..فقط یک شرط داره ها.جانم بابا!شرطش اینه رفتیم بلند بلند گریه نکنیا چشم چشم بابا.. به روی چشمم بابا..امیرالمومنین میگه دستم حسینم و گرفتم «همه رو گفتم برا اینجا» بردم کنار قبر زهرا ..تا قبر و نشون دادم صدا زد.. بابا میشه دستم و رها کنی؟ گفتم: بله.. دست حسین و که رها کردم بچه ای که اونجوری تو خونه گریه میکرد گفتم الان میدوئه خودش رو پرت میکنه رو قبر مادر های های گریه میکنه.. امیرالمومنین میفرماید دست و که رها کردم« قربون ادبت برم» دیدم دست گذاشت رو سینه.."السلام علیک ِیا اُمّاه یا فاطمه" علی میگه : به خدایی که جونم تو دستشه دیدم از تو دل قبرِ زهرا یه صدایی بلند شد "و علیکِ الســـــــــلام یا ولدي یا اباعبــــــــدالله"هر دیدی یه بازدیدی داره بچه اومد دیدن مادر، مادر هم اومد دیدن بچه.. کجا ؟اول جایی که اومد تو گودی گودال، شمر میگه هیچکی ندیدم اما تا سر و بریدن دیدم صدای زنی میاد.."بنیّ.. قتلوک" یه جا دیگه اومد بازدید کجا ؟دست کرد تو تنور خولی سر و به سینه چسبوند.. مادر برات بمیره..یازهرا ...
دستا رو بلند کنید تسلای دل زهرا، تا جایی که حنجره ات کمکت میکنه این صدای کشیده رو رها کن «حسیــــــن جان حسیــــن جان»
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کربلایی_مهدی_رعنایی
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها