eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
337 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
357K
یا زینب،اُسوه صبر و وفا هستی تو،خواهر خون خدا از صبر و از فداکاری تو زنده شد نهضت کرببلا(۲) ای بانوی با،لطف و کرامت صوت علی در،لحن و کلامت روز قیامت،تو اون هیاهو سر می نهم من،بر زیر گامت دارم به لب،هر روز و شب،زینب مدد(۲) ای مهربون،زهرانشون،زینب مدد(۲) یازینب،جان فدای حرمت یازینب،سر میدیم پای غمت هستی و زندگیمون به فدات یازینب،کم ما و کرمت نحنُ جنودکِ،نحنُ فداکِ شیعه برا زینب سینه چاکِ کافیه رهبر اذنم بده تا داعش دیگه نبود و هلاکه قامت کمان،ای قهرمان،زینب مدد(۲) ای بی نظیر،دستم بگیر،زینب مدد(۲) سهم ما،ازحریمت دوریه میآم با رفقا،هرجوریه بی بی جان،تشنه زیارتیم بطلب،دسته جمعی سوریه بی عشق زینب،بی اعتبارم هستن غلامت،ایل و تبارم می گم تا اسمت،هر لحضه هرجا میشه گره وا،از کار و بارم ای باوفا،کوه سخا،زینب مدد(۲) بانوی من،اختُ الحسن،زینب مدد(۲)
723.4K
(به صورت دکلمه) قصه غربت من طولانیست هیچکس چون دل من تنها نیست غنچه بودم که مرا پژمردند روح معصوم مرا آزردند داغ جانسوز پیمبر دیدم چهره نیلی مادر دیدم آتش کینه برافروخته شد محبت وحی خدا سوخته شد باغبان ناله زد و خندیدند با لگد غنچه ی ما را چیدند مادرم رفت و پدر تنها شد همدم چاه و شب و غم ها شد سحر نوزدهم ماه دعا باز تا عرش خدا راه دعا روح اخلاص و دعا را کشتند پدرم شیر خدا را کشتند روز ها در غم و اندوه گذشت مثل سنگینی صد کوه گذشت باز پاییز به باغم آمد غصه و غم به سراغم آمد معنی صبر،غریب و مظلوم حسنم نیمه شب شد مسموم زهر،آتش به دل و جانش زد همسرش شعله به سامانش زد پیش چشمم حسنم پرپر شد میهمان در حرم مادر شد گرچه یکپارچه آتش بودم به گل فاطمه دلخوش بودم بودِ من،هستی من بود حسین شور و سرمستی من بود حسین کربلا وادی خون شد آن روز عرصه عشق و جنون شد آن روز شاخه ی یاس من آن روز شکست فرق عباس من آن روز شکست سربریدند گُلِ طاها را بشکستند دلِ زهرا را هجده لاله پرپر بودم داغ فرزند و برادر بودم عاطفه و غیرت شد خیمه آل عبا غارت شد صلی الله علیکم یا آل رسول الله.
|⇦•پاشو‌ مؤذن حرم.... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ پاشو موذن حرم یک سری به حرم بزن جلو حرم قدم بزن وقت اذونه دم بزن پاشو ببین رقیه خواهرت برای ما دست تکون میده تو رو به من نشون میده پاشو که داره جون میده رسید حسین چجوری؟ تا جسم علی دوید حسین اون آخرا خودش رو روی زمین میکشید واسه تنهایی بابا پاشو کاری کن عزیزم نمیتونم بی تو پاشم منو یاری کن عزیزم منه پیرمرد که هیچ چی زینبو به کی سپردی؟ همه جا بوی تو میاد مگه چند تا زخم خوردی؟
. و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی ●━━━━━━─────── وایِ من خیمه ها به غارت رفت گیسویی رویِ نی پریشان شد وسط چند خیمه سوزان خواهری دل شکسته حیران شد وایِ من چادری به یغما رفت بانویی معجرش در آتش سوخت مَردِ بیمار این حرم تنها است نیمی از بسترش در آتش سوخت عاقبت هرچه بود با سختی سر ِ خورشید را جدا کردند مرد خورجین به دستی آوردند صحبت از دِرهَم و طلا کردند *آه! امشب سر ابی عبدالله رو کجا می‌برن؟* مرد خورجین به دستی آوردند صحبت از دِرهَم و طلا کردند بادِ تند خزان چه سوزی داشت چند برگی ز لاله ای گم شد در هیاهوی زیور زینب گوشوار سه ساله ای گم شد *برا بچه هات بمیرم آقا جانم! امروز دختر ابی عبدالله میگه دشمن دنبال من می دوید منم فرار کردم، چنان با کعب نیزه به من زد که بی هوش رو زمین افتادم نمیدونم چقدر طول کشید دیدم صورتم داره خیس میشه، چشام رو باز کردم دیدم عمه ام زینب بالا سرمه داره گریه می کنه... نگفتم گوشم، نگفتم پاهام، نگفتم بدنم، گفتم عمه یه چادر به من بده... بی بی چی فرمودن:حضرت یه ناله ای زد فرمود: منم مثل تو ام قربونت برم امروز یه اتفاقایی افتاده، در زیر پای اسب دو کودک ز دست رفت همه رو هر جور بود جمع کرد آورد همه ی خيمه ها هم که آتیش گرفته یه خيمه نیم سوخته باقی مونده همه رفتن تو این خيمه نیم سوخته یکی میگه من بابا مو میخوام یکی میگه من عمو عباسم و میخوام یکی میگه پاهام درد می کنه یکی میگه عمه گوشوارمو از گوشم کشیدن یه خانمم یه گوشه می گه علی لای لای چیکار کردن امشب نمیدونم فقط میدونم دل امام زمان خونه... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•دریا به دیده ی تر.... علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی ●━━━━━━─────── آه از همان زمان که دختر ز روی تل گفت ما را ببین پدر جان معجر به سر نداریم *ابی عبدالله وارد خيمه امام سجاد شد، روی یه فرش پوستی آقا امام سجاد بیمار و تب دار افتاده ، عقیلة العرب داره پرستاری میکنه، آقا خواست بلند شه اینقده بی حال بود نتونست... به عمه جانشون فرمودن: عمه جان کمک کنیدمن یه مقدار بلند شم من و به خودتون تکیه بدید..عمه سادات کمک کردن زیر بغل های آقا رو بلند کردن نیم خیز به خودشون تکیه دادن یه نگاه به بابا کرد...بابا چه خبر؟ سوال هایی کرد، صدا زد: بابا از عموم عباس چه خبر؟ بی‌بی زینب یه نگاه به ابی عبدالله سر پایین انداخت، چی میخواد آقا بگه؟ ابی عبدالله اشکاشون سرازیر شد فرمودند: پسرم! عموت عباس رو کشتن کنار فرات، دستاشو از بدنش جدا کردن..اونقده حضرت گریه کرد بی حال شد..به حال آومد، باز هم اشک ریخت..صدا زد بابا از برادرم علی اکبر چه خبر؟ از زهیر چه خبر؟ از حبیب چه خبر؟ از مسلم عوسجه چه خبر؟ تیر خلاصی رو ابی عبدالله زد راحتش کرد"يا بُنَىَّ إِعْلَمْ أَنَّهُ لَيْسَ في الْخِيامِ رَجُلٌ إِلاّ أَنَا وَ أَنْتَ" بابا راحتت کنم غیر از من و تو تو خيمه ها هیچ مردی باقی نمونده، همه رو شهید کردن...* دریا به دیده ی تر من گریه می کند آتش ز سوز حنجر من گریه می کند سنگی که می زنن به فرقم ز روی بام بر زخم تازه ی سر من گریه می کند از حلقه های سلسله خون می چکد چو اشک زنجیر هم به پیکر من گریه می کند ریزد سرشک دیده ی اکبر به روی نی اینجا به من، برادر من گریه می کند .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. #روضه_امام_سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی ●━━━━━━─────── سهل ساعدیه، میگه: آقا امام سجاد رو شناختم توی شام، رفتم جلو سلام کردم، آقا جان! من سهل ساعدی ام از صحابی جد شما، بگید ببینم چی شده چه خبره؟ چه به روزتون آوردن؟حضرت یه نگاه کرد فرمود: سهل ساعدی اونقدر برات بگم از کربلا تا کوفه از کوفه تا شام تو اولین نفری هستی که به من سلام کرده...هر جا رسیدیم سنگمون زدن و دشنام دادن...عرض کرد: آقا جان! اگر کاری داری بگید انجام بدم؟امام سجاد فرمودن: پارچه همراهته؟ بله آقا پیدا میکنم، فرمودن: یه پارچه بیار این زنجیری که پشت گردنمه زیر آفتاب داغ شده گردنم رو سوزونده پارچه رو زیر زنجیر بذار...آقا دیگه چیکار کنم؟ پول داری؟ بله آقا.. فرمودن: برو پول بده به این نیزه دارا بگو سرهای بریده رو ببرن دور کنن، حواس مردم به این سرا پرت بشه اینقدر به ناموس ما نگاه نکنن... حضرت هفت تا علت فرمود برای اینکه شام از همه جا بیشتر سخت گذشته...یکیش اینه...فرمود: وقتی کاروان یه جایی می ایستاد نیزه دارایی که سر بریده تو دستشون بود با همون نیزه شروع میکردن رقصیدن پایکوبی کردن... سرها گاهی از رو نی روی زمین می افتاد.. امام سجاد همون آقایی که کنار بدن باباش ابی عبدالله روز یازدهم اونقده گریه کرد، بی بی زینب گفت: شما که خودتو از بین بردی...فرمود: عمه جان! اینا بدن کشته های خودشون رو جمع کردن اما بدن بابای من زیر آفتابِ... بابا! آنقدر چکمه به پهلوت زدن نامردا تیر و نیزه به بازوت زدن نامردا .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
|⇦•عشق به شش گوشه... وتوسل به حضرت زینب سلام الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ روزی که به فصل عُمر من خاتمه است از مردن من خبر به جمعِ همه است آن روز به روی قبر من بنویسید این قبرِ گدایِ حضرت فاطمه است بر شانه های زخمی خود کوه غم دارم من در مُحرم بیشتر میل حرم دارم عشق به شش گوشه مرا از زندگی انداخت از دوری اش یک کربلا در سینه غم دارم این اشک را از لقمه های سفره ی بابا این مِهر را از شیر پاکِ مادرم دارم گفتند کُلُّ الخیر فی بابُ الحسین آری من هرچه که دارم از این بابُ الکَرم دارم حسین... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
|⇦•اهل روضه مرا حلال کنید... وتوسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ روضه خوانی نشست بر منبر گفت هرگز نمیرود از یاد اهل روضه مرا حلال کنید دَخَلَت زَینَبٌ عَلَی بنَ زِیاد *اگر معرفت داشته باشیم همین یه فراز یه دنیا سوز و گدازه، زینب عقیلة العرب، دختر علی کجا؟ مجلس اون بی حیا کجا؟ آی چه گذشت این روز و شب ها به زینب کبری ...* از زمین و زمان صدا خیزد جبرئیل است میزند فریاد غیرتی ها همه به هوش به هوش دَخَلَت زَینَبٌ عَلَی بنَ زِیاد *شب و روز های گریه از حالا به بعده مردم... سادات عذرخواهی منو بپذیرن* زینب و مجلس شراب کجا؟ معجرش دستِ کوفیان افتاد ای امام زمان! ببخش مرا دَخَلَت زَینَبٌ عَلَی بنَ زِیاد *یا اباعبدالله یا اباعبدالله! میخوای ناله بزنی بسم الله...* برادر به قربان خون سرت *انشالله صدای نالت برسه کربلا* برادر به قربان خون سرت فدای سر پر ز خاکسترت ببینید مرد و زن جشن بر پا کنن که ناموس حق تماشا کنن *اگه همه ی روضه ها رو بخواد تو یک جمله بگه زینب اینه...* به گلهای ما رنگ نیلی زدن به طفلان ناز تو سیلی زدن *دم دروازه کوفه مشغول خطبه خوانیه یوقت دختر ابی عبدالله دید عمه اش یه نقطه رو داره نگاه میکنه، طرز حرف زدنش عوض شد، عمه کی نظر شما رو جلب خودش کرده؟ چرا عوض شد طرز صحبت کردنتون؟ فرمود:سر از دریچه محمل بیرون بیار تا تو هم ببینی... تا سر بیرون آورد دید سر بریده باباش حسین... یا بقیة الله.. زینب یه نگاه به حسین کرد، حسین! با من حرف نمیزنی نزن با دخترت حرف بزن* اگر بهر نماز شکر میخواهی وضو سازی ندارم آب با خاک سر زینب تیمم کن ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
|⇦•دوباره ضربه ی سیلی... وتوسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دوباره ضربه ی سیلی نشست بر رویی به تازیانه کشیدند باز ، بازویی *اجازه بدید زیاد بازش نکنم رد شم و شما گریه کنید...* اگر چه هیچ دری وا نشد، ولی آن روز به جای میخ به نیزه زدند، پهلویی شنیده ایم که یک عصر پای یک خیمه به دست باد پریشان شده است، گیسویی و ماجرا که به اینجای کار ختم نشد چقدر زخم زبانها شنید، بانویی *ای حسین... هر چه قدر ناله داری صداتو رها کن...یه بیتشو بگم انشا الله کربلا مونو امضا شده بگیریم* خودم دیدم که در مقتل حسینم دست و پا میزد سنان بر پهلویش می خورد و زهرا را صدا می زد حسین.... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .
|⇦•دختر صبر مرتضی... وتوسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دختر صبر مرتضی، زینب هل اتی زینب انّما زینب   افتخار قبیله، یا زینب السلام ای عقیله، یا زینب ای نبوت به شأن زن، زینب اسداللهِ بت شکن، زینب فاطمه، حیدر و حسن، زینب یک تنه، کُل پنج تن، زینب عمه جانِ امام های منی بهترین احترام های منی ازهمین جا به گنبد تو سلام به نگهبان مرقد تو سلام به مقامات بی حد تو سلام به سپاه زبانزد تو سلام گر غباری رسد به قبر شما زیر و رو میکنیم دنیا را  نان خود را به دختران دادی سهم خود را به دیگران دادی تو تسلی به دیگران دادی معجرت را به خواهران دادی ساحل کشتی نجات شدی سر پناه مخدرات شدی سه برادر کبوترت بودند بچه های برادرت بودند راه بندان معبرت بودند پاسبان های معجرت بودند *الهی برات بمیرم عمه جان سادات...* پاسبان های معجرت بودند همه دور و بر شما، خانم که مبادا به کوچه ها، خانم چند روزه که کار منه اشک و آه یادم نمیره گودال قتلگاه با لب تشنه جون دادی داداش برات بمیرم میزنی دست پا وای با پا روی سینه ات نشست وای خنجر شو گرفت رو دست وای امید زینب رو شکست حسین...... آرام جانم رفتی و من موندمو این دخترا تاولِ پا و غارتِ معجرا مُردم از اون لحضه ای که راس تو جلو چشم زدن روی نیزه ها وای بدن تو جا موند تو گودال افتاده بودی بی پر رو بال سرپیراهن تو جنجال *مگه میشه اسم بی بی زینب بیاد و اسمی از این عزیز نزد* خوشی به قلبم دست رد رقیه تو یکی لگد زد یه شب بهونه تو همش می گرفت یکی با سیلی خیلی بد زد جگر خواهر او ریخت بهم بس کن شمر گیسوانم ریخت به هم بس کن شمر آمدی سر ببری تیز کن این خنجر را از قفا حنجر او ریخت به هم بس کن بی حیا دست که داری به نوک چکمه چرا؟ گیسوی مادر او ریخت بهم بس کن شمر این چه رسمی است عرب نیزه خود می شکند همه ی پیکر او ریخت بهم بس کن شمر ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
. |⇦•چادر به سر که کرد... سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی ●━━━━━━─────── چادر به سر که کرد دل خانواده رفت گویا که مِهر در شب تیره دمیده بود بعد از پدر به سینه او غم سپرده شد افسوس هر چه داشت به تاراج برده شد * بعید نیست اگه بگم امشب همه ی اهل بیت نظر می کنن به مجلس این سه ساله برا همشون عزیزه حالا این خانم با این چیزایی که گفتیم چه اتفاقی براش افتاده* حالا به روی خاک خرابه فتاده است طفلی که بیش از همه زخمی جاده است *گفتیم براش گوشواره خریدن، سینه ریز خریدن...* حالا نه گوشواره به گوش و نه سینه ریز بر سینه داغ خاطره ها را نهاده است *وای اون گوشواره ها کجا رفته؟...* دیده به گوش دختر شامی به چشم خود آن گوشواره ها که پدر هدیه داده است آن که به بوسه ی پدر از خواب می پرید *دختر کوچولو داری یا نه؟ نداشته باشی خواهر کوچولو داری یا نه؟ دیدی لااقل بچه کوچولو رو میخوان بیدار کنن چجوری بیدارش می کنن؟ گوش بده بعد اگه دلت شکست که میشکنه صدای نالتو بلند کن خودتو نشون بده...* آن که به بوسه ی پدر از خواب می پرید کارش به تازیانه و سیلی فتاده است *انشا الله که تا حالا ضربه محکم نخورده باشی بعد از این هم نخوری انشا الله ...* ازبس گرفته سیلی از او نور دیده را کم سو ترین ستاره این خانواده است *همه بچه کوچولو ها اهل جست و خیزن اهل شیطنتن... آهو بچه ها رو دیدی چطور جسته و خیز می کنن از این طرف به اون طرف...* روزی غزال خانه ارباب بود و حال زینب شده عصایش اگر ایستاده است این غصه اش نبود که دشمن مرا زد است تنها غمش همین شده بابا نیامده است با سر افتادم زمین آنقدر رَم کرد ناقه آخر افتادم حسین دست‌هایم بسته بود سعی کردم تا نیفتم آخر افتادم حسین *غیرتیا از اینجا برا هر بیتش ازتون عذر خواهی می کنم* درد من این‌ها نبود درد من این است که بی معجر افتادم زمین پهلویم آتش گرفت راستی بابا شبیه مادر افتادم زمین وای از بزم شراب دست تا رفت سمت خواهر افتادم زمین ای زجر! ای نامرد! از جانم چه می خواهی از سیلی ات افتاد دندانم، چه می خواهی خنده ندارد بر زمین افتادن یک طفل خاکی شده موی پریشانم، چه می خواهی صد بار گفتم بی حیا، دعوا ندارم من شرمی کن از چشمان گریانم، چه می خواهی چیزی نگفتم من، نزن این قدر با شلاق زخمم ز سر تا پا نمی دانم چه می خواهی جان مرا بر لب رساندی ای خدا نشناس از دست تو مرگ است درمانم، چه می خواهی خیلی تعصب بر عمو عباس دارم من کمتر بگو بد از عموجانم، چه می خواهی من دخترم نه مرد میدان، کم بزن فریاد ای زجر ای نامرد از جانم چه می خواهی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•عمه! مگه ما خونه نداریم؟... حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی ●━━━━━━─────── از نفس المهموم و ریاحین الشریعه برات بگم: یه روز سه ساله ابی عبدالله کنار عمه جان دم در خرابه نشسته بود، یه سوالی کرد از عمه نمیدونم چه به دل بی بی اومد... رقیه صدا زد عمه جان! : این بچه ها دست پدر مادراشون رو گرفتن کجا دارن میرن؟ بی بی زینب سلام الله علیها فرمود: عزیز دلم! اینا دارن میرن خونه هاشون... رقیه یه نگاه به عمه جانش کرد عمه جان! مگه ما خونه نداریم؟ فرمود: چرا عزیز دلم! ما هم خونه داریم خونه ما مدینه است، قربونت برم... تا نام مدینه رو شنید یاد خاطره های خوشی که با بابا داشته افتاد یه نگاه به عمه کرد گفت: عمه! بابام کو؟ فرمود عزیز دلم بابات رفته سفر دیگه هیچ چی نگفت اومد داخل خرابه یه گوشه نشست، اونقده غصه و ناله کرد خوابش برد، پاسی از شب گذشت با عجله سراسیمه از خواب بیدار شد عمه! من بابامو میخوام... شاید خواب دیده نمیدونم... با گریه رقیه، بچه های دیگه و خانم ها همه گریه کردن، خرابه رو پر از شیون و ناله کرد، سر و صدا به گوش اون نانجیب رسید.. چه خبره این موقع شب این همه سرو صداست؟ خبر آوردن یزید دختر حسین بهونه بابا گرفته... یه نامرد گفت: سر باباشو براش ببرید آروم میشه... سرو آوردن تو طبق گذاشتن جلوش، عمه! من غذا نمیخوام رو پوش رو کنار زد سر بابا رو دید، هی بوسه به لبای بابا می زد هی پیشونی بابا رو می بوسید، هی میگفت: بابا! «یا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذی خَضَبکَ بِدِمائکَ! یا أبَتاهُ،» کی تو رو با خونت حنا بندونت کرده «یا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذی أَیتمنی علی صِغَر سِنّی! » کی منو یتیم کرده؟ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•عمه! مگه ما خونه نداریم؟... حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی ●━━━━━━─────── از نفس المهموم و ریاحین الشریعه برات بگم: یه روز سه ساله ابی عبدالله کنار عمه جان دم در خرابه نشسته بود، یه سوالی کرد از عمه نمیدونم چه به دل بی بی اومد... رقیه صدا زد عمه جان! : این بچه ها دست پدر مادراشون رو گرفتن کجا دارن میرن؟ بی بی زینب سلام الله علیها فرمود: عزیز دلم! اینا دارن میرن خونه هاشون... رقیه یه نگاه به عمه جانش کرد عمه جان! مگه ما خونه نداریم؟ فرمود: چرا عزیز دلم! ما هم خونه داریم خونه ما مدینه است، قربونت برم... تا نام مدینه رو شنید یاد خاطره های خوشی که با بابا داشته افتاد یه نگاه به عمه کرد گفت: عمه! بابام کو؟ فرمود عزیز دلم بابات رفته سفر دیگه هیچ چی نگفت اومد داخل خرابه یه گوشه نشست، اونقده غصه و ناله کرد خوابش برد، پاسی از شب گذشت با عجله سراسیمه از خواب بیدار شد عمه! من بابامو میخوام... شاید خواب دیده نمیدونم... با گریه رقیه، بچه های دیگه و خانم ها همه گریه کردن، خرابه رو پر از شیون و ناله کرد، سر و صدا به گوش اون نانجیب رسید.. چه خبره این موقع شب این همه سرو صداست؟ خبر آوردن یزید دختر حسین بهونه بابا گرفته... یه نامرد گفت: سر باباشو براش ببرید آروم میشه... سرو آوردن تو طبق گذاشتن جلوش، عمه! من غذا نمیخوام رو پوش رو کنار زد سر بابا رو دید، هی بوسه به لبای بابا می زد هی پیشونی بابا رو می بوسید، هی میگفت: بابا! «یا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذی خَضَبکَ بِدِمائکَ! یا أبَتاهُ،» کی تو رو با خونت حنا بندونت کرده «یا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذی أَیتمنی علی صِغَر سِنّی! » کی منو یتیم کرده؟ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
|⇦•سورهٔ کوثر امام‌حسین..... وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سورۀ کوثر امام حسین جلوۀ مادر امام حسین نمک لشگر امام حسین نازنین دختر امام حسین ای بزرگ قبیلۀ  عشاق یا رقیه توئی «هوالرزاق» دست پروردۀ عقیله توئی صاحب شوکتی جلیله توئی نازدار همه قبیله توئی پای معشوق خود قتیله توئی صاحب صحن وبارگاهی تو بر گنهکارها پناهی تو می‌بری دل ز دلبران حرم ای میاندار دختران حرم خون ما نذر آستان حرم ای فدایت مدافعان حرم شود آیا که رو سپید شوم در دفاع از حرم شهید شوم رویت آئینه دار زهرا بود گیسوانت ضریح بابا بود اولین چادرت چه زیبا بود در بغل کردن تو دعوا بود تو خودت قبلگاه حاجاتی دستگیری، رقیه ساداتی *دلای آماده اشکاتون رو خشک نکنم از حالا به بعد میخوای ادامه بدی گریه و حال خوش رو انشا الله حرمش با هم عرض ادب کنیم* این عمو‌ها بد عادتت کردند روی شانه زیارتت کردند گریه‌ها بر اسارتت کردند چون نبودند غارتت کردند به تو سیلی زدند چند نفر روبروی سر علی اکبر ای زمین خورده، ضربه‌ها خوردی ضربه‌ها را تو بی هوا خوردی بی هوا بین کوچه‌ها خوردی مثل مادر ز چند جا خوردی *همه باید حق این یه بیت رو ادا کنن* چند جا ناقه‌ات محاصره شد معجر پارۀ تو مسخره شد چه کسی گفته خواب بود افتاد؟ بی حیا بی هوا تو را هُل داد فرمودن سر عمو رو رو نیزه ها دید همین دو بیت قدیمی رو بخونم هر کی هر جور میخواد عرض ادب کنه علا ای دلبر آبرو کمونم عمو جونم عموی مهربونم اگر بودی کسی سیلی نمیخورد کتک بر صورت نیلی نمیخورد زیبایی دختر به کیسوی بلند است دیگر من آن کیسوی زیبا را ندارم دست از سرم بردار من بابا ندارم ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•شرمنده ام‌ که بی تو... و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ کاروان رسید سر دوراهی راه بلد کاروان گفت: بی‌بی جان سر دوراهی رسیدیم یه راه میره سمت حجاز یه راه میره سمت کربلا دستور چیه؟بی بی فرمود: برید محضر امام سجاد کسب تکلیف کنید.اومدن خدمت آقا.. آقا تکلیف چیه؟حضرت فرمودن: این زن و بچه چهل روزه بابا رو ندیدن ما دلتنگ کربلاییم میریم کربلا... اونایی که سوار شتر میشن یا میخوان پیاده بشن حتمأ باید شتر زانو بزنه بشینه اینا سوار بشن یا پیاده بشن...تا رسیدن کنار قبور هنوز شتر ننشسته این زن و بچه خودشون رو زمین انداختن..هر کی یه قبری رو بغل گرفته..زینب کنار قبر حسینه..* آه! همینجا غرق در غم شد وجودم *همینطور که دارن حرف میزنن هر کی داره گریه میکنه.. یه وقت دیدن رباب مادر علی اصغر سر در گمه داره دور خودش میچرخه..عمه شما سیدا فرمود: رباب دنبال چی میگردی؟ بی بی جان! دارم دنبال قبر اصغرم می گردم.فرمود:بیا عزیز دلم من و تو باید یه قبری رو بغل بگیریم و گریه کنیم اصغر رو سینه داداشم دفن کردن.. «حسین....» از امروز سه شبانه روز کربلا موندن واشک ریختن عزاداری کردن قربونت برم بی بی جان.. فرمود: حسین جان! شرمنده ام که بی تو نفس می کشم هنوز اینقد سخت جانی خود باورم نبود.. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
. |⇦•ای سایه بلند... وتوسل ویژهٔ حسینی اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی ●━━━━━━─────── ای سایه بلند سرم ای برادرم آیینه ترک ترکه در برابرم من قول داده ام که بگیرم سر تو را از دست نیزه ها و برایت بیاورم برادرم *از سر صحبت کرد گفت حسین...* حالا سری برای تو آورده ام ولی خاکستری و خاکی و ای خاک بر سرم هر پیروهن که ماند برایم بدن نداشت هم تن تو روی زمین پیروهن نداشت ای بی کفن برادرم ای بوریا نشین این چادرم لیاقت خلعت شدن نداشت .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
و توسل ویژه اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *دلاتون رفت خرابه روضه خون رقیه ناله بزن تا بگم...* خیلی خوش اومدی بابا به خونه ی خرابمون فدات که با سر، سر زدی به این دل کبابمون از زندگی سیر شدمو، بچه ام ولی پیر شدمو از غم دوریت باباجون ببین زمینگیر شدمو بابا سرم درد میکنه آخ کمرم درد میکنه از شدت گریه بابا چشم ترم درد میکنه *های های قربونت بدم که امروز این ناله ها میرسه خدمت ابی عبدالله...* باباجونم حس میکنم جا خوردی تا منو دیدی ممنونتم که اومدی ولی بابا دیر رسیدی به زخم من نمک زدنت چند نفری کتک زدن سرشارِ بغض علی و با کینه فدک زدن پنجه زدن موی منو تموم گیسوی منو کاشکی میشد که نبینی کبودی رو تنمو بابا! بابا ! یادت میاد تو مدینه وقتی دیدی معجرمو تو خونه امون وقتی دیدی چادر روی سرمو رو زانوهات نشستمو محو چشِ ترت شدم خنده به لب گفتی به من، شبیه مادرت شدم حالا شدم بیشتر شبیه مادرت بابا ببین روی کبودِ دخترت یه خواهشی دارم پدر خسته شدم منو ببر یه خواهش دیگه ام دارم یه چادری واسم بخر *همه این حرفا رو زدم برای این یه بند غیرتیای روضه....* بابا یه چیزی میگمو ازت میخوام صبور باشی این دفه من دق میکنم اگه ازم تو دور باشی *چی میخواد بگه که میترسه میگه بابا صبور باش..* پنجه سنگین عدو ردش رو صورتم نشست جوری کشیده زد منو بابایی دندونم شکست کشیده زد یهو دیدم تار میبینم بابا ببخش تو رو درست نمیبینم دست عدو بزرگتر از صورت من است یک ضربه زد تمام رخم را کبود کرد اصلا رقیه نه به خدا دختر خودت یک شب میان کوچه بماند چه میشود بگو تو خرابه بندم نکنند بیشتر از این گله مندم نکنند بابایی خیلی سرم درد میکنه بگو از موهام بلندم نکنن این پا برای دختر تو پا نمیشود مویی که سوخته گره اش وا نمیشود «یا حسین یاحسین یاحسین» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
|⇦•اربعینی زتو.... و توسل ویژه اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اربعینی ز تو جدا مانده کاروانی که بی صدا مانده کاروان شکسته برگشته کشته ی زير دست و پا مانده بر رخ تک تک یتیمانت جای سيلی بی هوا مانده نه کمر مانده از زندنهاشان نه رمق بین دست و پا مانده عوض تکه های پيرهنت تکه هایی ز بوريا مانده از تو شرمنده ام برادر جان در خرابه رقيه جا مانده روضه خواندم برای صبر خودم من نشستم کنارِ قبر خودم دخترت رفت که میهمان باشد رفت که مهمان آسمان باشد چقدر حسرت لبت را خورد چقدر گفت که خیزران باشد این‌ که انصاف نیست من باشم سر تو‌ دست این‌ و آن باشد یا که گاهی سر پر از خونت بر سر نیزه سایه بان باشد بی تو یک اربعین کتک‌ خوردم در امان تا که کاروان باشد من شبیه تو‌ پر شکسته شدم سر بلندم‌ که سر شکسته شدم *حضرت زینب سر حسین رو‌ تو‌ محمل نشسته بود رو نیزه دید گفت حسین شهید شدی، اسیر شدم، شهید دادی ،شهید دادم، تیر خوردی تازیانه خوردم، روا نیست سر تو‌ خون آلود سر زینب سالم چنان سر به چوبه ی محمل زد..روای میگه من ندیدم چی شد اما دیدم خون تازه رو زمین ریخته.. آی حسین... * دشمنت بر دلم شرر می زد شعله بر جانِ شعله ور میزد دخترت را کنار نیزه ی تو از روی عمد بیشتر میزد حرمله گوییا مغیره شده گوییا باز پشت در میزد هر زمانی که گریه سر میداد دخترت را دو سه نفر میزد بین محمل رباب غش میکرد اصغرت نیزه تا که پر میزد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
. |⇦•برسانید نگار.... علیه ااسلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی ●━━━━━━─────── برسانید نگار و سر و سامان مرا بگذارید سر راه حرم، جان مرا کعبه یک سنگ نشان است، خدا کم نکند لطف پی در پی سلطان خراسان مرا گر جدا ماندم از آن ماه، ملامت نکنید چه کنم؟ چرخ فلک سرزده فرمان مرا چند وقت است نخورده به ضریحش دستم بفرستید به مشهد، غمِ تهران مرا آی مردم همه آبرویم دست رضاست من گنه کردم و داده همه تاوان مرا گریه ام خنده ندارد، دل من تنگ شده باز کن گوشه ای از خلوت ایوان مرا حال شبهای گدا را چه کسی می داند صبح کن جان جوادت شب هجران مرا از همین فاصله دور، سلام آقا جان مهربان! دست بکش موی پریشان مرا تن بیمار مرا باز در آغوش بگیر اینقدر طول نده مهلت درمان مرا قبرم از شوق وصال تو به هم می ریزد قدمی رنجه کن آن لحظه پایان مرا نمک سفره ما چیست؟ اباعبدالله می دهند از سر این سفره فقط نان مرا گفت گودال برای بدنم تنگ شده با نوک پا نشکن سنگ سلیمان مرا ازلب خشک وترک خورده من دست بکش با ته نیزه نزن اینهمه دندان مرا : ایام .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .