eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
336 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•آقا بیا.. امام زمان روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── هر لحظه در حال و هوایت پر گرفتیم تنها خیالی از تو را در بر گرفتیم هر شب ز داغ دوری ات مُردیم و از صبح با شوق رویت زندگی از سر گرفتیم بر جاده های انتظارت خیره ماندیم عکس فراقت را ز چشم تر گرفتیم آن قدر شیرین است پیش تو نشستن امشب بیادت محفلی دیگر گرفتیم سوگند بر شرمندگی های اباالفضل آقا بیا که روضهٔ اصغر گرفتیم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•چگونه سرکنم... و توسل به حضرت صاحب الزمان روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── "صلی الله علیک یا اباعبدالله السلام علیک یا نورالله.." چگونه سر کنم بدون عشق صبح و شام را چه علتی بیاورم ندیدنِ مدام را شلوغ شد دلِ من از برو و بیای هر کسی ولی دوباره یاد تو شکست ازدحام را منم که از تو دورم و صدای تو نمی‌رسد وگرنه که تو داده ای جواب هر سلام را نشانه های آخرَالزمان رسیده پشت هم و کرده است جابجا حلال را حرام را جهاد اکبر است انتظار تو در این زمان نه! ساده نیست هر کسی ندارد این مقام را به این یقین رسیده ام که دیدنت مِلاک نیست جهان مگر ندیده بود یازده امام را بعید نیست عاقبت فقط به خاطر حسین تو زودتر بیایی و بگیری انتقام را بگیر انتقام آن ذبیح را که بین خون به کربلا تمام کرد حجّ ناتمام را ز داغِ عمّه ات و یا ز حال زین العابدین بگو که من ز روضه ها بخوانمش کدام را شکست قلب عمّه زینبت شبیه قامتش در آن دمی که خیزران شکست احترام را دلِ تو گرم سوگواریِ علیِ اکبر است چقدر گریه کردی آن شهید تشنه کام را چنان که می‌رود پیمبر از مقابلِ حسین ز خیمه رفت و بُرد با خودش دلِ خیام را .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. 🎤 مناجات و روضه جانسوز _ *اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّهَ اللَّهِ فی اَرْضِهِ* از کسانی که سال های سال بی قرار امام زمانش بوده مرحوم سید حیدر حلی ، از علما و شعرای بزرگ شیعه ست . سالها از این شهر به آن شهر ، از این زیارتگاه به اون زیارتگاه ، دنبال یوسف زهرا میگرده، خسته شد با خودش گفت میرم کربلای معلی ، آگه اونجا زیارتش کردم که می بینمش، اما اگه اونجا هم ندیدمش، دیگه دنبالش نمی گردم. (بعضی ها عجب نشونی هایی بلد بودن) یه قصیده ای گفت،گفت این قصیده رو می برم روبروی قبر و حرم ابی عبدالله می خونم ان الله دیگه این تیر آخر به هدف می خوره. از حله با چه امیدی،پای پیاده آمد کربلا ، ان شاالله وعده ی هممون اربعین ابی عبدالله با پای پیاده بریم زیارت ... وارد حرم شد قصیده شو مقابل مضجع ملکوتی ابی عبدالله خواند : "اتری تجی ء فجیعه _ بأمض من تلک الفجیعة؟" *یعنی تو عالم مصیبتی جان گداز تر از فاجعه ی کربلا سراغ نداریم* "حیث الحسین علی الثری" *اون ساعتی که از مرکبش رو خاک ها افتاد* "خیل العدی طحنت ضلوعه" *اون ساعتی که ده نفر سوار بر اسب بر بدن نازنینش اسب تازوندن ... دونه دونه ی این ابیات رو داره میخونه، تا رسید به این بیت : "و رضیعه بدم الورید مخضب فاطلب رضیعه" *یعنی این آقایی که اینجا خوابیده یه بچه ی شیرخواره داشت ، چه جوری سیرابش کردن؟ به خون حلقش اون رو سیرابش کردن ... آقا بیا انتقام شیرخواره ی حسین رو بگیر ... تا رسید به این بیت،دید یه دستی از پشت سر به شانه اش خورد ،یکی میگه سید حیدر دیگه بسه ... ادامه نده،منه مهدی طاقت ندارم ... (رمز سخن گفتن با امام زمان رو گرفتی ؟!!) من میخوام بگم آقاجان سید حیدر که چیزی نگفت، فقط گفت این آقا یه بچه ی شیرخواره داشت .. پس چه گذشت بر جد غریبتون حسین ... اومد این بچه ی شیرخواره رو از خواهرش زینب گرفت ، مرحوم سید ابن طاووس می نویسد ، همه یاراش رو زمین افتادن ، یه نگاه کرد دید دیگه براش یاری باقی نمانده ، یه مرتبه صدا زد : "هَلْ مِنْ ذَابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّه"ِ همین که اهل حرم استقاثه ی حسین رو شنیدن، انقده این زن و بچه ضجه زدن ... که ابی عبدالله نگران شد ، سراسیمه آمد سمت خیمه ها، اول خواهرش رو صدا زد : "فنادا یا زینب ایتینی وَلَدِیَ الصَّغِیرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ" این بچه ی صغیر و شیرخواره ام رو بده باهاش وداع کنم ... به به رحمت خدا بر این ناله ها ... روضه ی شیرخواره ی ابی عبدالله از روضه هایی هست که حضرت تو چند تا تشرف سفارش کرده، روضه ،روضه ی باب الحوائجه ... از همه التماس دعا ، برا پیروزی مدافعان حرم زینبی هم دعا کنید ... همین که خواهرش رو صدا زد ، عقیله ی بنی هاشم این بچه رو بغل گرفت ، عجیبه به خدا این بچه رو مادر به ابی عبدالله نداده ، همه ی مقاتل نوشتن زینب این شیرخواره رو به حسین داد ؛ شاید رباب مادرش خجالت کشید، تا این کودک رو تو بغل برادر قرار داد یه جمله ای رو زینب گفته ، عرضه داشت داداش سه روزه که این بچه آب نخورده" "فأطلب له شربة من الماء فاخذ الحسین علی یدا" ابی عبدالله این شیرخواره رو ، رو دست گرفت ،بعضی ها نوشتن اونقده بالا آورد که زیر بغل حسین نمایان شد" فرمود :«ان لم ترحمونی فارحموا هذا الطفل الرضیع» آگه به من رحم نمی کنید لااقل به این شیرخواره رحم کنید «اما ترونه کیف یتلظی عطشا» مگه نمی بینید از شدت عطش لب هاشو پشت سر هم باز و بسته می کنه ... گریه کنا ، ناله زنا ، هنوز حرف ابی عبدالله تمام نشده بود ، حسین هم متوجه نشد تیر حرمله از کدام طرف آمد ... یه وقت دید ... «فَذُبحَ مِنَ الاُذُنِ إلَی الاُذُن ... » چنان گوش تا گوش علی دریده شد ... ناله بزن یا حسین ... ┄┅═══✼✼═══┅ .👇
. روحی له الفدا و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج‌ عباس حیدر زاده ●━━━━━━─────── اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً.. ای داغدار اصلی این روضه ها بیا بیا صاحب عزای ماتمِ کرب و بلا بیا بیا تنها امیدِ خلق جهان یابن فاطمه ای منتهای آروزی اولیاء بیا بیا بالا گرفته ایم برایت دو دست را ای مرز استجابت قنوت و دعا بیا بیا هفته به هفته میگذرد با خیال تو پس لااقل به حُرمتِ خونِ خدا بیا بیا بیش از هزار سال تو هم گریه کرده ای ای خون جگر ز قامتِ زینب بیا بیا *عرضه داشت یا جدّاه صبح و شام برات گریه میکنم اونقدر گریه میکنم تا اشک چشمم مُبدّل به خون شود.سؤال کردن آقا جان!برای کدام مصیبت گریه میکنید؟ فرمودن:همۀ مصیبت های کربلاسخته.کدام مصیبت بیشتر جگر شما را آتش میزد؟مصیبت قمر بنی هاشم است؟فرمودن: اگر قمر بنی هاشم هم بود برای این روضه گریه میکرد. مصیبت آقا علی اکبر است؟ فرمودن آقا علی اکبر هم اگر بود برای این روضه گریه میکرد، مصیبت قتلگاه است؟ فرمودن: خود سید الشهدا هم برای این روضه گریه میکند. کدام روضه است آقاجان؟ فرمودند: مصیبت اسارت عمه ام زینب..* بیش از هزار سال تو هم گریه کردی ای خون جگر زِ قامتِ زینب بیا بیا بیا *معلومه مصیبت اسارت بی بی خیلی سخته، اون لحظه ای که میخواد از بدن برادرش جدا بشه مگر به این راحتی ها از بدن بی سر برادر جدا میشد ...* حسین جان! مگر تو همسفر با ما نبودی در اين صحرا كردي تو منزل زِ جا بر خیز و لیلا را جدا کن زِ نعش اکبرِ شیرین شمایل به مُردن راضیم شاید که دیگر نبینم قاتلت را در مقابل *نگاه به بالا سرش کرد، دید همونکه روی سینۀ حسینش نشسته بود بالا سرش ایستاده... تازیانه دستش داره، بچه ها رو با تازیانه میزنه. برای خواهر داغدیده خیلی سخته قاتلِ برادر رو ببینه مگر طاقت داره؟ آی زینب! بی بی جان!* خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند من که از راهی بازار ‌شدن بیزارم ببزارم حسین جان! تو دعا کن که کنار بدنت جان بدهم آخه فکر همراهی با شمر دهد آزارم *وحشی ابن‌حرب بعد کشتن حمزه سیدالشهدا، اسلام آورد و توبه کرد. اومد خدمت پیغمبرِ خدا، پیغمبر خدا بهش فرمود: وحشی بگو بدونم عموی من حضرت حمزه رو چه جوری به شهادت رسوندی؟ گفت: آقا کمین کردم از پشت سر نیزه ای زدم حمزه روی زمین افتاد، روی سینه اش نشستم و سینه اش رو دریدم، تا به اینجا رسید صدای گریه پیغمبر بلند شد. فرمود: وحشی! بلند شو از جلو چشم من کنار برو، جایی برو که تا آخر عمر تو رو نبینم. من طاقت ندارم قاتل عمو جانم رو ببینم... یا رسول الله شما طاقت نداشتی قاتل عمو جانت رو ببینی اما دخترت زینب! یه نگاه میکرد میدید شمر بالا سرش ایستاده.یه طرف حرمله رو میدید، یه طرف خولی...* ... *یه ناز دانه ای داره ابی عبدالله دختر سه چهار ساله،این روی زانوی عمه نشسته میدونی که دختری که بترسه دیگه ازبغل بزرگترش جدا نمیشه. از موقعه ای که خیمه ها رو غارت کردن بدن این دختر میلرزید.خودش رو از عمه جدا نمیکرد، یک مرتبه دید عمه داره با کسی حرف میزنه هی میگه "یا أخاه.." این دختر حساس شد از تو بغل عمه بلند شد سرش رو از محمل بیرون آورد سر بریده ی بابا رو دید.یه نگاه به عمه کرد یه نگاه به سر بریده کرد، یک مرتبه بی بی زینب متوجه این دخترشد.دید الانِ که جان از بدن این دختر بیرون بیاد، رنگش پریده... رو کرد جانب سر بریده ی برادر.. داداش حسین! اگر با من حرف نمیزنی نزن، یه کلام با این دخترت حرف بزن...میترسم الان دخترت دق کنه.... هر کجا نشستی به قصد فرج صدا بزن: یا‌ حـــــسین... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•آقا بیا.. امام زمان روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── هر لحظه در حال و هوایت پر گرفتیم تنها خیالی از تو را در بر گرفتیم هر شب ز داغ دوری ات مُردیم و از صبح با شوق رویت زندگی از سر گرفتیم بر جاده های انتظارت خیره ماندیم عکس فراقت را ز چشم تر گرفتیم آن قدر شیرین است پیش تو نشستن امشب بیادت محفلی دیگر گرفتیم سوگند بر شرمندگی های اباالفضل آقا بیا که روضهٔ اصغر گرفتیم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
1401091403(1).mp3
5.2M
|⇦•حضور سبز.‌‌ و توسل به روحی له الفدا اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس حاج‌محمدرضا طاهری ●━━━━━━─────── حضور سبز نگاهِ تو جان دهد ما را در این دیارِ غریبی امان دهد ما را ترنُّم سرِ گیسوی رفته بر بادت برای نغمه سُرایی زبان دهد ما را ببین چه زود زِ هجران تو شکسته شدیم کسی جفاست که نام جوان دهد ما را میان گریه زِ پروردگار میخواهیم هر آنچه تو بپسندی همان دهد ما را نگاه نافذ تو گر شبی بما افتد دلی به وسعت هفت آسمان دهد ما را اجازه از دلِ غمدیده ی تو می خواهیم که اِذن گریه به قدّی کمان دهد ما را دوباره چَشمه ی اشکم به جوش می آید صدای ناله ی مادر، به گوش می آید عبدُالزهرا روضه خون بود، روضه ی امام‌مجتبی رو‌خوند رفت خونه خوابید. در عالم رؤیا خواب امام‌ مجتبی رو‌ دید، سلام‌ عرضه داشت خدمت آقاجان، آقاجان جواب سلام داد، آقا فرمود:عبدُالزهرا ازت گله دارم. چرا روضه ی مارو‌نمیخونی؟ عبدالزهرا با تعجب گفت: آقاجان! من عمریه روضه‌ خون شماهستم، نکنه هر روضه ای که تا الان به ما رسیده اشتباه بوده؟! مگه روضه ی شما تشت و زَهر و جگرهای پاره نیست؟ فرمود: روضه ی ما هست. اما روضه ی منِ حسن این نیست... چندسال بیشتر نداشتم، بچه‌که به کودکی میرسه غیرتی میشه روی مادرش، گفتم: بابا! خیالت راحت من با مادر میرم... دستم‌ تو‌ دست مادرم بود با چه‌ دل خوشی میرفتیم مسجد... عبدالزهرا! روضه ی من اینه:...* دست در دست حسن بود که بیرون‌آمد  مِهر با ماه از اشراق مدینه سر زد  سوی مسجدبه شکوه و عظمت گشت روان  گوییا حیدر کرار رود در میدان 
|⇦•دلگیرم از تمام دنیا وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اَدرکنا یا صاحب الزمان! یا بقیة الله! ادرکنا وَ لا تُهلِکنا... دلگیرم از تمامی دنیا شتاب کن مجنونم و بخاطر لیلا شتاب کن در انتظار آمدنت روزها گذشت ای وعده ی قدیمی دنیا شتاب کن ای وارث عدالت و صبر و غم علی با ذوالفقار حضرت مولا شتاب کن وقتش رسیده صبح ظهورت فرا رسد پایان بده بر این شب یلدا شتاب کن جانم به لب رسیده از این روزگار پست آقا به جان حضرت زهرا شتاب کن بر آن تنی که زخمی و صد پاره گشته بود بر آن سری که رفت به نِی ها شتاب کن جان سه ساله دخترکی که گرفته بود بر روی دامنش سرِ بابا شتاب کن یا صاحب الزمان!... *منتظر اگه منتظر باشه، اگه کارشو بلد باشه، نیمه شب امامشو با سر میکشونه، دیدید دخترا معمولا دو جورن؟ یا خیلی آروم و ساکتن و تو خودشون میریزن، یا همه چیزو زود بروز میدن و چیزی تو دلشون نگه نمیدارن، بعضی از بچه ها مخصوصا دختربچه ها تو خونه اینجوری هستن، میای تو خونه صداش میزنی خبری ازش نیست، وقتی خبری ازش نیست باید نگران بشی، میای گوشه کنار تو اتاقا رو میگردی میبینی یه جایی نشسته زانوهاشو بغل گرفته، بغلش میگیری میگی چی شده عزیزم؟ اینقد باید بغلش بگیری یهو میبینی بغضش میترکه، یه کلمه حرف میزنه، احساسشو اینجوری بروز میده، اما بعضیا تا پاتو از خونه بیرون میذاری شروع میکنن گریه کردن، شلوغش میکنن، زود میگه: بابا! معلومه تو کجایی؟ تو اصلا میدونی فلانی به من چی گفت؟ حالا باید نازشو بخری... میگن: بین دخترای ابی عبدالله اون دختری که سر زبون داره و چیزی تو دلش نگه نمیداره سکینه است، تا جایی که میتونه ابی عبدالله رو از بالای مرکب بیاره پایین، ابی عبدالله گفت دخترم اینجا چرا وایستادی؟ گفت نمیرم تو خیمه، بیا پایین کارت دارم، اومد پایین، جانم عزیزم؟ گفت: بغلم کن، کی میتونه غیر سکینه بگه: بابا! "رُدَّنا الی حرم جَدُّنا؟" اول ما رو برگردون حرم پیغمبر بعد برو، کی میتونه به علی اکبر بگه: علی جان! "اِرحم غُربَتَنا؟" داداش! به غربت ما رحم کن... میگن: اين بی بی سخنوره، اهل خطابه ست، شاعره ست، هر جایی کربلا دختربچه ها گیر میکردن، یه چیزی میخواستن بگن، سکینه رو صدا میزدن، می‌گفتن تو برو بگو... اگه گفتی کجا؟ مشکو گرفت بغلش، عمو جان! قربون دستات، علی اصغر داره میمیره... خوب روضه ات این بود؟ نه میخوام یه چیز دیگه بگم، روضه ام اینه، اگه همچین دختری تو خونه داری، امان از اون روزی که این دختری که سر زبون داره ساکت بشه، اگه اومدی دیدی همچین دختری ساکت و سربزیر شده بدون کار بدجوری گره خورده، در عوض دختری که همیشه ساکت بوده اگه دیدی داره ناله میزنه، اون روز هم باید نگران بشی، خوب چی میخوای بگی روضه خون؟ میدونی ماجرا کِی اتفاق افتاد کربلا؟ تا از مجلس یزید ملعون بیرون اومدن، اومدن تو خرابه، دیگه از اون روز سکینه ساکت شد، الهی بمیرم برات بی بی جان! نمیدونم تو کاخ اون ملعون به این خانم چی گفتن که به غرورش برخورد، یا چجوری نگاش کردن؟ نمیدونم چه اتفاقی تو کاخ افتاد، که اومد یه گوشه ی خرابه نشست زانوهاش رو بغل گرفت، دیگه کسی صدایی از سکینه نشنید... اما عوضش رقیه دختر سه ساله که همیشه ساکت بود، اینقد شب آخر گریه کرد همه ی شامو ریخت بهم... نوشتن از اون شبی که این بچه خرابه رو به هم ریخت، دیگه روضه ها علنی شد، مردم روزا میومدن میشِستن گوشه ی خرابه گریه میکردن...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
|⇦•آقا قسم به جان شما... وتوسل به صاحب الزمان روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آقا قسم به جان شما خوب می شوم باور کن آخرش به خدا خوب می شوم این روزها ز دست دل خویش شاکی ام قدری تحملم بنما خوب می شوم *خجالت می کشم منکه نتونستم آبروداری کنم برای شمافقط آبرو می برم آقا* من ننگ وعارحضرتتان تابه کی شوم کِی ازدعای اهل بُکاء خوب می شوم آقا جانم! من بدترین غلام حقیر ولایتم ای بهترین امام بیا خوب می شوم با یک دعای مادر دلسوز و مهربان ام الائمةُ ام النُجًبا خوب می شوم جمعی کبوترحرم فاطمه شدند من هم شبیه آن شهداء خوب می شوم *گفت: رفیق چقدر عطرت خوبه بوی خوبی داره از کجا می خری؟؟ میگفت من عطر نمی زنم.پرسیدم پس این بوی تنت از کجاست؟ حسادت نکن بگو هر وقت میای تو سنگر ومیری عطر تنت میپیچه همه میفهمن تو‌ اینجا بودی میخوام بدونم ازکجا می خری.. میگفت به خدا من عطر نمی زنم.گذشت ته دلم ازش ناراحت بودم شب عملیات وقتی زمین خورد سرش رو بغل گرفتم یه نگاهی بهم کردگفت دیگه دارم میرم می دونم ازم دلگیری الان بهت می گم.گفت: به خدا من عطر نمی زنم می دونی این بوی خوب از کجا بود؟؟ می گفت به خدا هر روز بعد نماز صبح دست روی سینه ام می ذاشتم و می گفتم "السلام علیک یا اباعبدالله" احساس می کردم آقایه سلامی بهم میده خوشبو می شدم* *حسین جان به منم رنگ و بو بده آقا حسین جان بوی گناه همه وجودمو گرفته آقام آقام آقام.. حسین جان بوی تعفن گناه همه جامو گرفته آقا.. همه ی امیدم امسال به توئه آقا... کجا...؟* یاابن الحسن! با این همه بدی به ظهور شما قسم با یک نسیم کرب و بلا خوب می شوم *همه امیدم به اربعینته همه امیدم به اینه...* قدم قدم پشت قدم برمی دارم سمت حرم قدم قدم پشت قدم خدا رو شکر یه زائرم قدم قدم پشت قدم پرستوی مهاجرم حسین جانم! من مجنون تو لیلا آواره ام تو صحرا وعده امون ای آقا اربعین کربلا میخوام بیام زیارت نگو نمیشه میخوام بشم غلامت برا همیشه برا همیشه ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
|⇦•تو‌ این شبا... وتوسل به صاحب الزمان روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج‌محمد رضا بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ تو این شبا برای حال خستمون دعا کن تو رو خدا برا دل شکستمون دعا کن ببین گناه، بال و پر پروازمون رو بسته آقا بیا، برای بال بستمون دعا کن تو رو به اضطرار زینب، بیا آقا به قلب بی قرار زینب، بیا آقا به غربت مزار زینب، بیا آقا تو رو به غربت رقیه، بیا آقا به زخم صورت رقیه، بیا آقا تو رو به لکنت رقیه، بیا آقا دوباره باز، گدا در انتظار لطف شاهه حاجت من، از تو فقط یه گوشه ی نگاهه امشب فقط، امید من به دستای کریمت دستی بگیر از منی که پرونده ام سیاهِ به مشک پاره ی علمدار، بیا آقا تو رو به اون دو چشم خون بار،بیا آقا به طفل تشنهٔ بین گهوار،بیا آقا تو رو به شاه بین گودال بیا آقا تو رو به اون پیکر پامال بیا آقا به مادری که رفته از حال،بیا آقا من اومدم،صدات زدم تو هم منو صدام کن یه کاری کن،بیا منو دوباره رو به رام کن تو رو قسم به خجلت سکینه از اباالفضل آقا منو، این اربعین زائر کربلام کن تو رو به قلب زار حیدر،بیا آقا به چهره ی کبود مادر،بیا آقا تو رو به خون میخ رو در،بیا آقا تو رو به پهلوی شکسته بیا آقا به محسن به خون نشسته بیا آقا به حرمت دو دست بسته، بیا آقا ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
|⇦•ای وجودت برتن... و توسل به صاحب الزمان روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج مهدی سماواتی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای وجودت بر تن بی جان عالم جان بیا ای ظهورت دردها را خوشترین درمان بیا ای جواب نالۀ مظلومی قرآن بیا ای همه جانها بخاک مقدمت قربان بیا ای امید بی کسان ای یار مظلومان بیا ای نجات هستی ای گمگشته انسان بیا زینب کبرا سر بازار می‌خواند تو را فاطمه بین در و دیوار می‌خواند تو را آفتابا طلعتت در پرده پنهان تا بکی؟ ماهتابا جلوه‌ای شبهای هجران تا بکی؟ باغبانا بی تو خون آب گلستان تا بکی؟ یوسفا از دیدنت محروم کنعان تا بکی؟ احمدا تنها میان جمع قرآن تا بکی؟ مهدیا بر نیزه سرهای شهیدان تا بکی؟ از جگرها آه می‌جوشد که یا مهدی بیا خون ثارالله می‌جوشد که یا مهدی بیا گاه دور کعبه با اشک روان می‌جویمت گه چو بلبل نغمه زن در بوستان می‌جویمت گه کنار خانه برگرد جهان می‌جویمت در منی من در زمین و آسمان می‌جویمت که به بزم دوستان با دوستان می‌جویمت گه درون خویشتن مانند جان می‌جویمت هرچه می‌گردم در این گلشن نمی‌بینم تو را تو مرا می‌بینی امّا من نمی‌بینم تو را دیده‌ها اختر شمار صبح دیدار تؤاند اختران آئینه‌دار ماه رخسار تؤاند گلعذاران بی قرار سیر گلزار توأند شهریاران خاکسار پای زوّار توأند سربداران پایدار دار ایثار توأند دوستان چشم انتظار صبح پیکار توأند یا بن مولانا العلی یا بن النبی المصطفی از تو عالم می‌شود چون نظم «میثم» با صفا :غلامرضا_سازگار✍ . ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
. |⇦•ای وجودت برتن... و توسل به روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج مهدی سماواتی ●━━━━━━─────── ای وجودت بر تن بی جان عالم جان بیا ای ظهورت دردها را خوشترین درمان بیا ای جواب نالۀ مظلومی قرآن بیا ای همه جانها بخاک مقدمت قربان بیا ای امید بی کسان ای یار مظلومان بیا ای نجات هستی ای گمگشته انسان بیا زینب کبرا سر بازار می‌خواند تو را فاطمه بین در و دیوار می‌خواند تو را آفتابا طلعتت در پرده پنهان تا بکی؟ ماهتابا جلوه‌ای شبهای هجران تا بکی؟ باغبانا بی تو خون آب گلستان تا بکی؟ یوسفا از دیدنت محروم کنعان تا بکی؟ احمدا تنها میان جمع قرآن تا بکی؟ مهدیا بر نیزه سرهای شهیدان تا بکی؟ از جگرها آه می‌جوشد که یا مهدی بیا خون ثارالله می‌جوشد که یا مهدی بیا گاه دور کعبه با اشک روان می‌جویمت گه چو بلبل نغمه زن در بوستان می‌جویمت گه کنار خانه برگرد جهان می‌جویمت در منی من در زمین و آسمان می‌جویمت که به بزم دوستان با دوستان می‌جویمت گه درون خویشتن مانند جان می‌جویمت هرچه می‌گردم در این گلشن نمی‌بینم تو را تو مرا می‌بینی امّا من نمی‌بینم تو را دیده‌ها اختر شمار صبح دیدار تؤاند اختران آئینه‌دار ماه رخسار تؤاند گلعذاران بی قرار سیر گلزار توأند شهریاران خاکسار پای زوّار توأند سربداران پایدار دار ایثار توأند دوستان چشم انتظار صبح پیکار توأند یا بن مولانا العلی یا بن النبی المصطفی از تو عالم می‌شود چون نظم «میثم» با صفا : ✍ . .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
|⇦•خوشا آن دل ... و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی سماواتی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای جان جهان جان ادرکنی قیوم زمین و آسمان ادرکنی ای زنده کننده ی مسیحا الغوث یا مهدی صاحب الزمان ادرکنی ای شمع جهان افروز بیا و ای شاهد عالم سوز بیا ای مِهر سپهر قلمرو غیب شد روز ظهور و بروز بیا ای طائر اسعد فرخ رخ امروز تویی پیروز بیا ما دیده به راه تو دوخته ایم از ما همه چشم مدوز بیا عمری ست گذشته به ما دانی ای علم و ادب آموز بیا شد گلشن عمر خزان از غم ای باد خوش نوروز بیا من مفتقر رنجور توام تا جان به لب است هنوز بیا «یا صاحب الزمان» اللهمَّ صلِّ علی علی بن موسی الرِّضَا المُرتَضی الاِمامِ التَّقیِ النَّقی و حُجَّتِکَ علی مَن فَوقِ الارض و مَن تَحتَ الثَّری الصِّدّیقِ الشَّهید صَلاةً کثیرَةً تامَّةً زاکِیةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفضَلِ ما صلَّیتَ علی احَد مِن اولیائِک خوشا آن که دل در هوای تو بسته که چشم و دل از ما سوای تو بسته شفاعت بدون تو معنا ندارد رضای خدا بر رضای تو بسته کرم چهره بر آستان تو سوده شفا دل به دارالشفای تو بسته دری هست درگاه رحمت که گردد برای تو باز و برای تو بسته سرِ رشته‌ ی رحمت آسمانی به گلدسته های طلای تو بسته بشر نه، که جبریل دامانِ خدمت به اِیوان و صحن و سرای تو بسته *حیف که قدرتو ندونستن آقا، اباصلت میگه دیدم از خانه ی مأمون خارج شد، عبا به سر کشیده، به سفارش خود آقا حرفی نزدم، اما دیدم هی رو زمین مینشینه برمی خیزه، آقایی که قرار زمین و زمان در دستشه بی قراری میکنه، یه قدم میاد مینشینه، به سختی بلند میشه راه میفته، تا حجره با اینکه راهی نبود قریب به پنجاه مرتبه رو زمین نشست و برخواست، وارد حجره شد با همون حال، تحمل کرد، غلام ها اومدن غذاشونو خوردن و رفتن، دیگه فرشای حجره رو عقب زد، رو زمین افتاد، یابن الحسن، یَتَمَلمَلُ کَتَمَلمُلِ السَّلیم، مثل مارگزیده به خودش میپیچید، از این پهلو به آن پهلو میغلتید، یه وقت دیدم جوانی که شبیه ترینِ مردم به امام رضاست وارد حجره شد، گفتم آقا من که درها رو بسته بودم چگونه وارد شدین؟ فرمودن: همون خدایی که به چشم به هم زدنی منو از مدینه به طوس آورد، از درِ بسته هم وارد کرد، نشست، سرِ بابا رو به دامن گرفت، ودایع امامت رو تحویل گرفت، پدر رو دامن پسر جان داد... ای حسین، به چشم به هم زدنی از مدینه به طوس آمد میوه ی دل امام رضا، اما کربلا چه خبر بود؟ از خيمه تا گودال امام زین العابدین نتونست بیاد...* خواهر اومد دید بالای بلندی ازدحام صد حرامی دور یک بیت الحرام کوفیان مهمان نوازی می‌کنند *بمیرم، یه عده با شمشیر، یه عده با نیزه، یه عده هم با سنگ و چوب..* «صلی الله علیک یااباعبدالله و صلی الله علیک یا اباالحسن یا علی بن موسی ایها الرضا» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
|⇦•منو ببخش... (نماهنگ) وتوسل به صاحب الزمان روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ذکر غروب جمعه هاست آقام کجاست ؟ آقام کجاست ؟ اونکه امیده قلب ماست ، آقام کجاست ؟ منتقم کرب و بلاست ، آقام کجاست ؟ «آقا بیا آقا بیا ..» شرمنده ام آقا برای اشکایی که دَمِ سحر می ریزی گرچه بدم می دونی آقا خیلی برام عزیزی من بندگی نکردم، رزمندگی نکردم یک روز هم شبیه، تو زندگی نکردم دلِ تو رو شکسته ام، منو ببخش منو ببخش با غیر تو نشسته ام منو ببخش منو ببخش از این زمونه خسته ام منو ببخش منو ببخش ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
مداحی آنلاین - منو ببخش - نریمانی.mp3
6.09M
. |⇦•منو ببخش... (نماهنگ) وتوسل به روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ ●━━━━━━─────── ذکر غروب جمعه هاست آقام کجاست ؟ آقام کجاست ؟ اونکه امیده قلب ماست ، آقام کجاست ؟ منتقم کرب و بلاست ، آقام کجاست ؟ «آقا بیا آقا بیا ..» شرمنده ام آقا برای اشکایی که دَمِ سحر می ریزی گرچه بدم می دونی آقا خیلی برام عزیزی من بندگی نکردم، رزمندگی نکردم یک روز هم شبیه، تو زندگی نکردم دلِ تو رو شکسته ام، منو ببخش منو ببخش با غیر تو نشسته ام منو ببخش منو ببخش از این زمونه خسته ام منو ببخش منو ببخش .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .
. |⇦•هر چقدر عشّاق.. و توسل به روحی له الفدا ویژهٔ شهادت علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── هرچقدر عشّاق در راهند راه انتظار من فقط از آه لبریزم، آه انتظار می کشد عاشق بدوش خویش بار یار را من فقط بر لب کشیدم انتظار یار را * اینو راست میگم. با همه ی بدی هام اینو راست میگم...* دوستش دارم ولی زخمی هجران نیستم تشنه ام تشنه ولی دنبال باران نیستم مگه میشه جلسه برا پسری گرفته بشه ، پدر نباشه؛ برا پدری گرفته باشه پسر جلو در نیاد. اصلا به گمانتم نیاد امشب برا امام عسکری علیه السلام روضه گرفتی حجت بن الحسن جلو در نیاستاده باشه...* آقا! من کویری تشنه باشم آب پیدا می شود کی به چشم بی قرار و خواب پیدا می شود نیستم من بی قراریِ دلی جا مانده ام میهمانم، لیک بین عاشقان نا خوانده ام حسرتم اما از آن دارم فقط یک آه را کیست که دستی بگیرد این منِ گمراه را * بعد دو ماه عزاداری حال و روزمون اینه...* خویش را در زمرهٔ دلدادگان جا می کنم می نشینم کوچ خوبان را تماشا می کنم اولین شرط مسیر عاشقی دلدادگی ست آدمی در بند چون من، فارغ از آزادگی ست در طریق عشق عاشق از جنون دم می زند از شنا کردن در اقیانوسِ خون دم می زند عاشق اوجش را به روی دار می بیند فقط نیست چیزی در نگاهش، یار می بیند فقط از دلت باید به سمت یار معبر وا کنی یار را باید در ایوان نجف پیدا کنی نذر راهش، باید اسماعیل قربانی کنی مور این درگاه باشی تا سلیمانی کنی عاشقی سخت است آری پیشهٔ دلداده هاست عشق! کار حاج قاسم ها و فخری زاده هاست عاشقی سخت است قدّ سرو هم خم می شود یک نفر این بین طهرانی مقدم می شود در دل این جاده گامی پر اراده داشتیم عاشقی چون مصطفای صدر زاده داشتیم دست و سر دادیم، خون دادیم، جان دادیم ما در مسیر آرمان ها، آرمان دادیم ما این جماعت عشق را از فاطمه آموختند مثل زهرا در هوای عشق مولا سوختند * پرانتز باز کنم...* در پی حفظ حریم خویشتن مرد باید پشت در آید نه زن هیچ دانی دختر خیر البشر از چه جای حیدر آمد پشت در دید مولایش علی تنها شده خانه اش محصور دشمن ها شده * آقا امام عسکری به مادر، یه ارادت خاص دیگه ای داشته..* در دفاع از شوهرش فردی ندید بین آن نامرد ها مردی ندید گفت باید پیش امواج خطر یار بهر یار خود گردد سپر من که تنها دختر پیغمبرم پشت این در پیش مرگ حیدرم این جماعت عشق را از فاطمه آموختند مثل زهرا در هوای عشق مولا سوختند کاش من هم در غمت می سوختم یابن الحسن چشم بر لب های تو می دوختم یابن الحسن کاش مانند شهیدان بی قرارت می شدم در شبِ تنهایی ات با گریه یارت می شدم * حالا این چند بیت، حقش باید ادا بشه...* امشب ای تنهای عالم، از همه تنهاتری وای من با چشم گریان در کنار بستری .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ایام ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
|⇦•خیر بیمار زمین‌خورده... و توسل ویژه شهادت ابا المهدی آقا امام‌حسن عسکری علیه السلام اجرا شده به نفسِ استاد حاج‌منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ!. بِمُوالاتِكُم عَلَّمَنَا اللّه ُ مَعالِمَ دينِنا ، وأصلَحَ ما كانَ فَسَدَ مِن دُنيانا" خیر بیمار زمین خورده اگر تسکین است بغلم کن که مرا مرهَم وتسکین این است مهربانی بقیه به مذاقم تلخ است جان به قربان تو، دعوای تو هم شیرین است «یابن الحسن! گر سلامم را نمی گویی در جواب بنده دشنامی بگو» کنده ام از همه تا که به تو رو بزنم بده در راه خدا پشت درت مسکین است بِشِکن بغض مرا تا که سبک تر بشوم بغضِ مانده به گلویم چقدر سنگین است آقا جان! همه جا خیر دعای تو نجاتم داده گر چه این نوکر بد مستحق بد نفرین است باز هم پیش تو شرمنده می آیم آقا باز هم پیش تو ای دوست سرم پایین است هر کسی کرب و بلایی است تو امضا کردی کربلا رفتن من از کرمت تضمین است من اگر کافر و گمراهم اگر شیخ طریق قبله ام روی حسین است همین است *شب شهادت ای کاش سامرا بودیم..چه سامرایی درست کردن چه صحن و سرایی درست کردند.. ما یه امام حسن داریم تو بقیع نه صحنی نه شمعی نه چراغی.. آیا جلو چشم شما عمه اتون رو زدن؟ نه والله.. امام عسکری من رومو کردم به سرداب حضرت حجت گفتم مادرش نرجس خاتون هم اینجا خوابیده چه صحنی چه بارگاهی.. من نشنیدم مادرتو رو زده باشن اما اینو‌میدونم مادرمون حضرت زهرا رو زدن.. امام زمان علیه السلام اومدن آب بهش بدن از بس که این زهر رو‌بدنش اثر گذاشته بود می لرزید دندونا میخورد به این ظرف، میپاشید هرکاری کرد نتونست آب بخوره.. بیست و هشت سالشون بود با سختی هم جون داده.. خیلی امام زمان تنهایی گریه کرده..ولی هرچی بود آب به لبش رسید لذا روضه امام عسکری همینه.. عمه اتون رو زدن نه ،مادرتون رو زدن نه،باباتون رو زدن نه...* پا از گلیم بیشتر انداخته گدا وقتی به خاک پات سر انداخته گدا . اطراف صحن بال و پر انداخته گدا گر سوی گنبدت نظر انداخته گدا دارد شبیه کرب و بلا عشق می کند با گنبد جدید شما عشق می کند . در پیشگاه لطف تو عنوان مهم نبود انسان رسیده یا که نه حیوان مهم نبود سائل مسیحی است و مسلمان مهم نبود این چیزها برای کریمان مهم نبود پای سفره تو نشستیم یا حسن ما اهل سامرای تو هستیم حسن هر چند ابری است هوای زیارتت دلها به حسرت است برای زیارتت لبها گرفته اند هوای زیارتت یادی کنیم از شهدای زیارتت قربان زائران تو که در سفر خوشند راه تو پر خطر شده و با خطر خوشند ای کاش نیمه جان نشود مثل تو کسی از دیده ها نهان نشود مثل تو کسی راهی پادگان نشود مثل تو کسی بیمار و ناتوان نشود مثل تو کسی اطراف خانه ی تو چه شب ها به خط شدند سرباز ها مزاحم آرامشت شدند ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
. |⇦•کسی که بهر تو... روحی له الفدا ویژه شهادت علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── "اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ،وَمَهْبِطَ الْوَحْىِ"  کسی که بهر تو دست دعا بلند کند به عرش طالع او را خدا بلند کند ترحمی به زمین خورده مسیرت کند مرا مگر که دعای شما بلند کند ز مکر شعبده بازان دهر ترسی نیست نشسته ایم که موسی عصا بلند کند اگر صدا زدمت تو اجازه داده ایم که دیده است گدا هم صدا بلند کند *ما بی ادب نیستیم ما در خونه ات رزق و روزی جدتو خوردیم آقا..ما سر این سفره بزرگ شدیم..خوب جایی بزرگ شدیم..* غبار روی عَبای توام غمم این است مباد باد مرا از عَبا بلند کند بگیر دست مرا که ثوابها دارد کسی ز خاک گرفتار را بلند کند پس از ظهور سر خاک من بیا یک دم بعد صد سال اگر بر سر قبرم گذری من کفن پاره کنم زندگی از سر گیرم پس از ظهور سر خاک من بیا یک دَم دمت مرا ز دل قبرها بلند کند گرفته است دل ما خدا کند که حسین نسیمی از طرف کربلا بلند کند چه حکمتی ست بسوزد در و حرامی شهر بیاید به در خانه و پا بلند کند «حالا آقاتو صدا کن ..یابن الحسن» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•شب جمعه است... و توسل به امام زمان روحی له الفدا ویژهٔ شب جمعه _ حاج مهدی رسولی ●━━━━━━─────── شب جمعه است، بیا حال مرا بهتر کن فکر دلواپسیِ قلب منِ مضطر کن گذر عمر منِ بی سر و پا بر تو نخورد عزم دیدار مرا در نفس آخر کن عمر من رفت و تو را درک نکردم آقا فهم من درخورِ درک تو نشد باور کن چِقَدَر نام تو بردم به زبانم، یک بار تو صدایم بزن و خوش دلم ای دلبر کن سهم من، از تو فراقِ تو شده غم دارم منّتی بر سر من نِه، تو غمم کمتر کن این شب جمعه اگر مقصد تو کرب و بلاست نزد ارباب دعایی به منِ نوکر کن «به یاد قدیمیا.. ابا صالح التماس دعا هرکجا رفتی یاد ما هم باش نجف رفتی کربلا رفتی یاد ما هم باش» کربلا با تو صفا دارد و بی تو سخت است سختی راه، بر این خسته تو راحت تر کن روضه ی جدّ غریبت شب جمعه باز است باز روضه، تو نخوان، فکرِ دلِ مادر کن *اگر کشتن چرا آبِت ندادند.. دوباره نالهٔ هفتگی مادر شروع شد ...بُنَیَّ قَتَلوکَ عَطْشانا...* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
|⇦•به دوش بارِ فراقت کشیده ام .. و توسل به امام زمان روحی به الفدا اجرا شده صنف لباس فروشان مهرماه ۱۴۰۳ به نفسِ استاد حاج منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ       ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ  ↻ به دوش بارِ فراقت کشیده ام آقا شکسته پای غمت ، بغض دیده‌ام آقا میان این همه غوغا و این مصیبت ها صدایِ آمدنت را شنیده‌ام آقا هزار مرتبه دیدی مرا ولی افسوس یک از هزار شما را ندیده‌ام آقا فقط ز آل علی دم زنم به والله چرا که عشق علی را چشیده‌ام آقا غلامِ حضرت مولا شدم فقط زیرا گدایِ مادرِ قامت خمیده ام آقا مقام و مرتبت تو کم از پیمبر نیست کسی شبیه تو با حیدرت برابر نیست خدا کند که مرا از قلم نیندازی به روز حشر که جز تو پناهِ دیگر نیست کریمیِ تو یقین ارثِ از حسن دارد از او کسی به سخاوت، معتبرتر نیست گریزِ شعرِ من اما اذانِ عاشوراست بگو چرا خبری از علی اکبر نیست تمام ایل و تبارم فدای تو آقا منم گدایِ گدایِ گدایِ تو آقا ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
4_5796385964582508298.mp3
3.87M
|⇦•به دوش بارِ فراقت کشیده ام .. و توسل به امام زمان روحی به الفدا اجرا شده صنف لباس فروشان مهرماه ۱۴۰۳ به نفسِ استاد حاج منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ       ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ  ↻ به دوش بارِ فراقت کشیده ام آقا شکسته پای غمت ، بغض دیده‌ام آقا میان این همه غوغا و این مصیبت ها صدایِ آمدنت را شنیده‌ام آقا هزار مرتبه دیدی مرا ولی افسوس یک از هزار شما را ندیده‌ام آقا فقط ز آل علی دم زنم به والله چرا که عشق علی را چشیده‌ام آقا غلامِ حضرت مولا شدم فقط زیرا گدایِ مادرِ قامت خمیده ام آقا مقام و مرتبت تو کم از پیمبر نیست کسی شبیه تو با حیدرت برابر نیست خدا کند که مرا از قلم نیندازی به روز حشر که جز تو پناهِ دیگر نیست کریمیِ تو یقین ارثِ از حسن دارد از او کسی به سخاوت، معتبرتر نیست گریزِ شعرِ من اما اذانِ عاشوراست بگو چرا خبری از علی اکبر نیست تمام ایل و تبارم فدای تو آقا منم گدایِ گدایِ گدایِ تو آقا ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
|⇦•به دوش بارِ فراقت کشیده ام .. و توسل به امام زمان روحی به الفدا اجرا شده صنف لباس فروشان مهرماه ۱۴۰۳ به نفسِ استاد حاج منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ       ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ  ↻ به دوش بارِ فراقت کشیده ام آقا شکسته پای غمت ، بغض دیده‌ام آقا میان این همه غوغا و این مصیبت ها صدایِ آمدنت را شنیده‌ام آقا هزار مرتبه دیدی مرا ولی افسوس یک از هزار شما را ندیده‌ام آقا فقط ز آل علی دم زنم به والله چرا که عشق علی را چشیده‌ام آقا غلامِ حضرت مولا شدم فقط زیرا گدایِ مادرِ قامت خمیده ام آقا مقام و مرتبت تو کم از پیمبر نیست کسی شبیه تو با حیدرت برابر نیست خدا کند که مرا از قلم نیندازی به روز حشر که جز تو پناهِ دیگر نیست کریمیِ تو یقین ارثِ از حسن دارد از او کسی به سخاوت، معتبرتر نیست گریزِ شعرِ من اما اذانِ عاشوراست بگو چرا خبری از علی اکبر نیست تمام ایل و تبارم فدای تو آقا منم گدایِ گدایِ گدایِ تو آقا ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
. |⇦•بلا عظیم و.... و توسل به روحی له الفدا اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── بلا عظیم و گره کور و امتحان سخت است چقدر پیروی از صاحب الزمان سخت است شبیه هر که به جز اوست زندگی کردیم ولی شبیهِ به آقا برایمان سخت است قصور ماست اگر تَحبِسُ الدعاء شده ایم مقصریم که رفتن به آسمان سخت است چقدر فاصله مانده چقدر از او دوریم و راه رفتنِ با پای ناتوان سخت است اگرچه غرق گناهیم دوستش داریم نبودنِ ولیِ مهربانمان سخت است اگرچه دورم از او، بین روضه نزدیکم نفس کشیدنِ بی روضه بی گمان سخت است همیشه قصه‌ ی بی مادری غم انگیز است همیشه رفتنِ یک مادر جوان سخت است * تا حالا ما با امام زمان حرف زدیم، اگه یه بیت حضرت بخواد بگه، با شما حرف بزنه، آقا روضه خون بشه، آقا اینطوری بگه حقش رو باید ادا کنی..* به پیش دیده ی مردم زدند فاطمه را اگرچه روضه عیان است، در بیان سخت است «وای مادرم وای مادرم وای مادرم...» بگین چاووش بخونه که غم از دل امون برده بگین حجله بیارن آخه مادر جوون مُرده .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•نشسته آسمون امشب..... و توسل به روحی له الفدا اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۲ به نفس سید امیر حسینی ●━━━━━━─────── السلام علیکِ یا بنت رسولِ الله، السلام علیکِ یا زَوجةِ ولیِ الله، السلام علیکِ یا اُمَّ السِّبطَینِ الحسنِ و الحُسَین، السلام علیکِ اَیَّتُهَا الصِّدیقةُ الشَّهیدَه، المظلوم، المَغصوبَةِ حَقُّها، المَقتولِ وَلَدُها، المَکسورَةِ ضِلعُها *آه یا زهرا، صاحب عزا امام زمانه، عزای مادرشه، شاید الان تو مدینه نشسته سر قبر مادر، تک و تنها داره نجوا میکنه، بریم درِ خونه ی امام زمان..* نشسته آسمون امشب روی خاک مدینه دلش خونه برای دردای پهلو و سینه صدای گریه آروم، میاد از خاک مادر داره تر میشه با اشک، مزار پاک مادر ببار آسمون، از این غم ببار شب بارونه امشب پیش مادرش، روی فرشِ خاک پسر مهمونه امشب *امام زمان بگه وای مادرم فرق داره، هی میشینه دست رو این خاک دست میکشه میگه وای مادر...* تو ماه عالمی، اما رو خاکا جا گرفتی تک و تنها برای مادرت عزا گرفتی تو خوب میدونی دردِ، سیاه کوچه ها رو تو خوب میفهمی حالِ، امام مجتبی رو دم روضه ها داره امشب از بقیع میرسه یکسر میاد ناله ی امام زمان، حسن غریب مادر .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
|⇦•قسمت نشد .... و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده به نفس سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ قسمت نشد که گاه به گاهی ببینمت حتی به قدر نیم نگاهی ببینمت تکلیف بی قراری این دل چه می‌شود اصلا شما اگر که نخواهی ببینمت ای کاش یک سه شنبه شبی قسمتم شود در راه جمکران، سر راهی ببینمت یا فاطمیه ای شود و بین کوچه ای در حال کار نصب سیاهی ببینمت خدا نیاورد آن روز را که من سرگرم می‌شوم به گناهی ببینمت *چقدر دلتو شکستم، رضایت همه رو در نظر گرفتم الا رضایت تو آقا، چقد اشکتو درآوردم قلبتو شکستم ..یابن الحسن! اما امروز اومدم بگم به جان مادرم دوسِت دارم، من عُرضه ندارم تو این شهر گناه نکنم، تو کمکم کن آقا، من که سر راهتو نگرفتم، من که اومدم میگم هم نوکر توام هم نوکر مادرتم آقا، من که اومدم بگم خدا لعنت کنه اون کسی که سر راه مادرتو گرفت، بشکنه اون دستی که سیلی به مادرت زد آقاجان..* با این دل سیاه و تباهم چه دلخوشم بر این خیال کهنه ی واهی ببینمت *اصلا من کجا تو کجا، تو رو باید بزرگانی مثل مقدس اردبیلی ها ببیننت، نه منِ گنهکار روسیاه، اما از قدیم یادمه همیشه میخوندیم..* به خوبا سر میزنی مگه ما بدا دل نداریم یه سر هم به ما بزن ای خوب خوبا آقاجون *آدم زود زود دلش برا مادر پدرش تنگ میشه، ای مهربان تر از پدر و مادر یابن الحسن، دلم برات تنگ شده آقا، شما خونواده ی کَرَمین به حق مادرت یه نگاه هم به ما کن، بگو آقاجان! بابات علی شبا سری به فقیرا میزد، خودش لقمه می‌گرفت تو دهن بچه یتیما میذاشت..* با این همه میان قنوت نمازها دارم به لب دعا که الهی ببینمت «یابن الحسن..» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
1.3M
🎤 🌸🍃🍃🌸 دلم میخواست هرشب جمعه؛ با امام زمان کربلا بودم… به دنبال یوسف زهرا؛ در به در سوی کوچه ها بودم! مرا کشته درد شیدایی؛ امان از این عشق و رسوایی! بیا ای حلال مشکلها؛ تو را جان مادرت زهرا… دلم میخواست قبر گمشده را؛ با امام زمان میشدم زوار اباصالح روضه میخواند و میزدم من؛ خود بر در و دیوار… به یاد آن صورت نیلی؛ میزدم اندر صورتم سیلی! بیا ای حلال مشکلها؛ تو را جان مادرت زهرا دلم میخواست یک شب جمعه؛ یک دعای کمیل در نجف بودم… به محراب کوفه من یک شب؛ در به در توی کوچه ها بودم… بیا ای حلال مشکلها؛ تو را جان مادرت زهرا دلم میخواست غسل جمعه کنم؛ صبح جمعه با آب نهر فرات…" وضوی من اشک یک ریزه؛ گوشه حرم سید شهدا بگیرم قنداقه رو در بر؛ ببوسم پای علی اصغر بیا ای حلال مشکلها؛ تو را جان مادرت زهرا دلم میخواست قسمتم میشد؛ یک محرم در کربلا باشم بگیرم یک مشک پر آب و ساقی؛ دور خیمه ها بودم! کنم پیدا دست سقا را ببوسم؛ من اشک زهرا را… بیا ای حلال مشکلها؛ تو را جان مادرت زهرا.. دلم میخواست یک دعای فرج؛ قسمتم میشد وادی عرفات! به هنگام مردنم میشد؛ آب غسل من آب نهر فرات کنم پیدا دست سقا را؛ ببوسم من اشک زهرا را! بیا ای حلال مشکلها؛ تو را جان مادرت زهرا… اجرا: مداح اهل‌بیت علیهم‌السلام 🎤