eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.5هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
427 فایل
کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️ #کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه؛ السلام علی الحسین.mp3
زمان: حجم: 1.33M
علیهاالسلام 🔹آیینۀ زهرا🔹 آیینۀ زهرا رقیه جان تفسیر اَعطینا رقیه جان مأوایت بهشت، ای حوری‌سرشت نور چشم مولا رقیه جان ای یاس پرپر حسین تو هستی کوثر حسین با اشک خود در ویرانه، کرده‌ای قیام چشمت روشن آغوشت شد، مأمن امام «ای یاس پرپر حسین، یا رقیه» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اشکت شد نذر مقدم پدر دست لرزانت مرهم پدر مویت شد سپید، رویت شد کبود پرپر شد دلت از غم پدر کی بی‌تاب از صبوری است؟ دلخون از رنج دوری است آمد بابا چشمت را بر غصه‌ها ببند آرام آرام در آغوش مادرت بخند «ای یاس پرپر حسین، یا رقیه» شاعر: 🏴 مشاهده نوحه‌های به این سبک👇🏻
زمینه؛ هادی النقی.mp3
زمان: حجم: 2.6M
علیه‌السلام 🔹هادی النقی🔹 هادی النقی اسمت ذکر روی لب ما بزم روضه‌ت سُرَّ مَن رَأی فدای غمت هادی النقی مثل دریاست جود و کرمت غربت پیداست توی حرمت فدای غمت تو نوری و من در بند شبم عادتُکُم الاحسان به لبم شفا رو از تو می‌خوام دلمو تا صحنت می‌رسونم اونجا زیارت‌نامه می‌خونم خدا رو از تو می‌خوام «یا هادی النقی مدد» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هادی النقی تیر غم به دل تو نشست سنگ غربت پرتو شکست فدای غمت هادی النقی بی‌تاب از این غصه و غمی دل‌خون از این همه ماتمی فدای غمت سامرا برات زندون عذاب دوباره امام و بزم شراب دوباره زخم زبون دوباره عطش از آتش زهر دوباره سکوت مردم شهر دوباره فصل خزون «یا هادی النقی مدد» شاعر: نغمه‌پرداز: .
نوحه؛ مادر خوبی‌ها.mp3
زمان: حجم: 1.03M
🔹قدرِ پنهان🔹 بر کویر دلم بارانی، مادر لؤلؤ و مرجانی لمس نامت وضو می‌خواهد،‌ بسکه چون خالقت می‌مانی دست عقلم از توصیفت کوتاه نور مطلقی چون ذات الله قدرت پنهان، قبرت پنهان اصل اسلامی و روح قرآن ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای گل آسمانی مادر، بی‌کران مهربانی مادر غنچۀ مهر مولا را تو، در دلم می‌نشانی مادر من از سفره‌ات روزی می‌گیرم بی‌نور تو در ظلمت می‌میرم سایه‌ات را بر سر دارم شکر خدا که من مادر دارم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گشته عرش خدا مات تو،‌ من مسلمان آیات تو روز محشر شفاعت با توست، دلخوشم بر عنایات تو چشم شیعیان بر احسان توست اسباب نجات در دستان توست محتاج تو در آن روزم پیش چشمان تو کی می‌سوزم؟ شاعر: نغمه‌پرداز: 🌐
. گودال قتلگاه السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ای روضه خوان صبح و مساء،صاحب الزّمان ای داغدار کربوبلا ، صاحب الزمان صاحب عزای عمّه ی قامت خمیده ای خون، جای اشک، بین عزایش چکیده ای وقت مرور ِ داغ ِ روی داغ ِ عمّه هاست گویی که خیمه ات لب ِ گودال کربلاست داری شبیه عمّه به خود لطمه می زنی بشکسته از جراحت ِ رگ های گردنی در بین خاک وخون، بدنی دست و پا زده او را عدو برای رضای خدا زده دارد نشان ِ سنگ و عصا روی پیکرش رفته ز کینه، بر سر ِ سرنیزه ها سرش اینجا شروع ماتم جانسوز عمّه است آغاز ِ اشک ِ هرشب و هرروز ِ عمّه است باید که عمّه همسفر ِ قاتلین شود در ازدحام کوفه و شام بلا رود باید میان هلهله ی کوچه های شام پیش همه شود سپر ِ کینه های بام باید رود به غربت ِ بازار شامیان مهمان شود به بزم شراب حرامیان خون از لبان رأس بریده شود روان در اصل،قاتلش بشود چوب خیزران ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ..... . عزیز حضرت زهرا حبیبی یا اباصالح تویی تنهاترین تنها حبیبی یا اباصالح حیات کلّ هستی بر حیاتت بستگی دارد دلیل خلقت دنیا حبیبی یا اباصالح تو هستی زندگی بخش و مسیحایی دمت آقا مسیح ِحضرت عیسی حبیبی یا اباصالح ببخش ای یوسف زهرا فقط یک جلوه از رویت به یعقوب نگاه ما حبیبی یا اباصالح نبودم لایق این که ببینم لحظه ای حتی تو را در عالم رویا حبیبی یا اباصالح حضور تو گنه کردم نیاوردی به روی من منم شرمنده ات آقا حبیبی یا اباصالح نبودم نوکر خوبی ز دست نوکری چون من شدی آواره ی صحرا حبیبی یا اباصالح شده از روضه هایی که تو هر صبح و مسا داری همیشه دیده ات دریا حبیبی یا اباصالح تو را خونین جگر کرده مصیبت های زینب در غروب روز عاشورا حبیبی یا اباصالح سر جدّت جدا و شدبه پیش عمه های تو سر عمامه اش دعوا حبیبی یا اباصالح سرش بر روی نی رفت وتن او پاره پاره شد به زیر نعل مرکب ها حبیبی یا اباصالح امان از آتش کینه،امان از غارت خیمه به وقت حمله ی اعدا ،حبیبی یا اباصالح بمیرم عمه ات زینب ،اسیر دشمنان گردد به کوفه می رود فردا حبیبی یا اباصالح ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ........................... . برای بردن نامت وضو با اشک می گیرم سراغت را نه از شمشیر از سجاده می گیرم فقط شان تو را معصوم میداند نمیدانم چرا وصف تو را اینقدر گاهی ساده می گیرم چرا مثل علی دستان پر مهرت پر از پینه است؟ جواب از نخل های تازه خرما داده می گیرم و  با نام تو هم کباده میگیرند هم حاجت و من عباس را هم معنی آزاده می گیرم جنونم را از آن چشمان در خون خفته می دانم بهشتم را از آن دست به خاک افتاده می گیرم ✍ .
. گودال قتلگاه السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ای روضه خوان صبح و مساء،صاحب الزّمان ای داغدار کربوبلا ، صاحب الزمان صاحب عزای عمّه ی قامت خمیده ای خون، جای اشک، بین عزایش چکیده ای وقت مرور ِ داغ ِ روی داغ ِ عمّه هاست گویی که خیمه ات لب ِ گودال کربلاست داری شبیه عمّه به خود لطمه می زنی بشکسته از جراحت ِ رگ های گردنی در بین خاک وخون، بدنی دست و پا زده او را عدو برای رضای خدا زده دارد نشان ِ سنگ و عصا روی پیکرش رفته ز کینه، بر سر ِ سرنیزه ها سرش اینجا شروع ماتم جانسوز عمّه است آغاز ِ اشک ِ هرشب و هرروز ِ عمّه است باید که عمّه همسفر ِ قاتلین شود در ازدحام کوفه و شام بلا رود باید میان هلهله ی کوچه های شام پیش همه شود سپر ِ کینه های بام باید رود به غربت ِ بازار شامیان مهمان شود به بزم شراب حرامیان خون از لبان رأس بریده شود روان در اصل،قاتلش بشود چوب خیزران ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ..... . عزیز حضرت زهرا حبیبی یا اباصالح تویی تنهاترین تنها حبیبی یا اباصالح حیات کلّ هستی بر حیاتت بستگی دارد دلیل خلقت دنیا حبیبی یا اباصالح تو هستی زندگی بخش و مسیحایی دمت آقا مسیح ِحضرت عیسی حبیبی یا اباصالح ببخش ای یوسف زهرا فقط یک جلوه از رویت به یعقوب نگاه ما حبیبی یا اباصالح نبودم لایق این که ببینم لحظه ای حتی تو را در عالم رویا حبیبی یا اباصالح حضور تو گنه کردم نیاوردی به روی من منم شرمنده ات آقا حبیبی یا اباصالح نبودم نوکر خوبی ز دست نوکری چون من شدی آواره ی صحرا حبیبی یا اباصالح شده از روضه هایی که تو هر صبح و مسا داری همیشه دیده ات دریا حبیبی یا اباصالح تو را خونین جگر کرده مصیبت های زینب در غروب روز عاشورا حبیبی یا اباصالح سر جدّت جدا و شدبه پیش عمه های تو سر عمامه اش دعوا حبیبی یا اباصالح سرش بر روی نی رفت وتن او پاره پاره شد به زیر نعل مرکب ها حبیبی یا اباصالح امان از آتش کینه،امان از غارت خیمه به وقت حمله ی اعدا ،حبیبی یا اباصالح بمیرم عمه ات زینب ،اسیر دشمنان گردد به کوفه می رود فردا حبیبی یا اباصالح ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ........................... . برای بردن نامت وضو با اشک می گیرم سراغت را نه از شمشیر از سجاده می گیرم فقط شان تو را معصوم میداند نمیدانم چرا وصف تو را اینقدر گاهی ساده می گیرم چرا مثل علی دستان پر مهرت پر از پینه است؟ جواب از نخل های تازه خرما داده می گیرم و  با نام تو هم کباده میگیرند هم حاجت و من عباس را هم معنی آزاده می گیرم جنونم را از آن چشمان در خون خفته می دانم بهشتم را از آن دست به خاک افتاده می گیرم ✍ . https://eitaa.com/eetazeinab