eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
346 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•خيمه هارو هم سوزوندن... و توسل به حضرت سیدالشهدا اجرا شده شب محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری ●━━━━━━─────── *وقتي نانجيب دستور داد خيمه هارو آتيش زدن، اومدن خدمتِ آقا زين العابدين، دستور رو بايد امام بده، عزيزِ برادرم! چيكار كنيم؟ فرمود: بگيد همه فرار كنن، اينا ميخوان باقيمانده ها از ماهارو بسوزونن، اين ناجيب ها از مدينه و آتيش زدن دَرِ خون ياد گرفته بودن، امروز هم تو گودال دست هاي آتش درست مي كردن، خيمه هارو هم سوزوندن، ميگه: ديدم يه دختر بچه از خيمه داره بيرون ميدوه، دامن عربيش آتيش گرفته، دوان دوان با اسب اومدم به سمتش، تا نزديكش شدم، دامنش داره ميسوزه، دستش رو روي سرش گذاشت، صدا زد: من يتيمم بابا ندارم، ميگه: از اسب پياده شدم، سريع آتيش دامنش رو خاموش كردم، اينا از دشمن لطف و محبت نديدن، ديدم خيره خيره داره منو نگاه ميكنه، يه چيزي ميخواد بگه اما به زبون نميآره، بهش گفتم: چي ميخواي بگو؟ يه نگاه كرد صدا زد: يه مقدار آب داري به من بدي؟ سه روزِ آب به روي ما بسته است... رفتم يه مقدار آب براش آوُردم دستش دادم، ديدم نميخوره، داره اشك ميريزه، مگه تشنه ات نبود؟ چرا آب نمي خوري؟ گفت: بخدا هنوز صداي بابام تويِ گوشمه، هي ميگفت: آه جگرم از تشنگي ميسوزه، هنوز صورت علي اصغر روبرومه، براي يه قطره اش لب ميزد... همه رو عمه ي سادات زيرِ يه خيمه ي نيم سوخته جمع كرد، بچه هارو سر شماري كرد، اينا امانتي هاي حسينن، خيلي از اين بچه هارو موقع فرار از خيمه ها كشتن، نگاه كرد ديد دوتا از بچه ها كم شدن، با اين خستگي دو ليف خرما روشن كردن، اُم كلثوم و حضرت زينب عليهما سلام اومدن دوباره همه جارو گشتن، نگاه كردن ديدن اين دوتا بچه دست گردن هم انداختن، زيري دست و پاي اسبها بودن، بدن هاي بي جونه بچه هارو به دست گرفتن آوُردن... باز هم نگاه كردن، صحاب رحمت اين روضه رو آوُرده، ديدن رقيه ي سه ساله نيست، زينب عمه اش اومد، چقدر دنبال اين بچه گشت، نزديك گودال شد، ديد صداي اين بچه از گودال ميآد، هي ميگه: " اَبَتاه!..." بچه رو برداشت از رويِ بدنِ بابا، داره بر ميگرده، دَمِ گوشش گفت: عزيزِ دلم! رقيه جانم! اين بدن رو چطور شناختي؟ من متحير بودم امروز توي گودال بدن رو نشناختم، صدا زد: عمه! داشتم بابامو صدا مي زدم، ميگفتم:" اَبَتاه!..." بابا! ديدم صداش داره مياد: جونم! دخترم! از حلقومِ بريده صِدام ميزد... باز همه رو عمه ي سادات جمع كرد، همچين كه اومد يه نفس تازه كنه، ديد پشت خيمه ها يكي داره زار ميزنه، هي داره خاك هارو زير و رو ميكنه، ديد عروسِ فاطمه رُبابِ، بي بي به شكايت گفت: رباب! من بچه هارو به سختي آروم كردم، چرا آتيش دلشون رو شعله ور مي كني؟ اينجوري ناله نزن، عرضه داشت: دست خودم نيست بي بي جان، تو اين چند روز كه آب رو بسته بودن، من يه قطره شير نداشتم به بچه ام بدم، امشب كه جرعه اي آب خوردم، شير دارم، اما ديگه بچه ام نيست، صداي گريه هاي علي اصغر توي گوشمه، زينب جان! خودم ديدم پشت خيمه ها بدنش رو دفن كردن، اما مي بينم خاك ها زير و رو شده، هر چي ميگردم، خبري از بچه ام نيست... صداي ناله ات رو آزاد كن، هر چي كار داري با اربابت، ان شاءالله اربعين اسمت رو بنويسه، بلند بگو:حسين!... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
❣﷽❣ 🌾 🥀 🥀 🌾 🍁برشافع ما حسین زهرا صلوات 🍁بر کودک شیرخواره حسین علی اصغر صلوات 🍁بر قامت و دست و روی سقای کربلا ابالفضل صلوات 🍁بر یاور حق علی اکبر صلوات 🍁بر جمله حسینیان والا صلوات 🍁بر قلب صبور غم به زینب صلوات 🍁بر صاحب این عزا به مهدی صلوات ▪️امشب که شب شام غریبان حسین است ▪️با فاطمه هم ناله یتیمان حسین است ▪️یا رب به سر سید سجاد چه آمد ▪️در خیمه سرا آن گُل بستان حسین است ▪️گلها شده پر پر زِ دُم نیزه و خنجر ▪️ بر روی زمین پیکر عریان حسین است ▪️در آن دل صحرا چه کند زینب کبری ▪️بی یار و معین خواهر گریان حسین است ▪️ای کرببلا اهل حرم را تو خبرکن ▪️ زهرا جنان آمده مهمان حسین است ⬅️شب شام غریبان... آی دلای کربلایی.. امشب با زینب و امام سجاد ، برا غریبی امام حسین گریه کن ... ناله بزن به مظلومیت ابی عبدالله... ⬅️ قربون دل شکسته ات برم خانم جان.... ⬅️زینب پرستار بچه های حسینه... بچه ها رو آروم میکنه... یکی سراغ بابا ازعمه میگیره.. عمه جان عمه ... بابام کجاست عمه ( عمه چرا بابام از میدان نیومد ) یکی سراغ عمورو از عمه میگیره... عمه عمه... عمو جونم عباس چه شد عمه... یکی سراغ علی اکبرو می گیره ... یکی سراغ قاسم رو میگیره... آخ یه وقت نگاه کرد دید رباب داره گریه میکنه ... در ناله می زنه ... علی اصغرم کجایی مادر... قربون اون لبای تشنه برم علی جان... علی جان قربان قنداقه پرخونت برم مادر ... ✨شکسته سنگ غم بال و پرم را ✨بسوزد داغ از پا تا سرم را ✨الهی حرمله طفلت بمیره ✨ که تو کشتی علی اصغرم را (روضه علی اصغر ع) ⬅️نمیدونم امشب کربلا چه خبر بوده.... اما بین ماها رسمه اگه کسی داغ ببینه،، داغدیده ها را تسلا میدن ... آرومشون میکنند اما می خوام بگم کربلا عوض تسلیت، زینبُ تازیانه زدن... سکینه رو تازیانه زدن ... بچه ها به بیابونا فرار می کردند... ⬅️ ذکر امشب همین باشه ... با دل زینب هم ناله شو 🔳الهی خواهرت زینب بمیرد 🔳نماند بعد تو ماتم بگیرد (دشتی) آخ داداش 💔 اگر کشتن چرا آبت ندادند 💔چرا زان دُر نایابت ندادند 💔 اگر کشتند چرا خاکت نکردند کفن بر جسم صد چاکت نکردند شام غریبان ابی عبدالله ست ... دوست دارم با هم هم ناله شیم... 🖤شام غریبان حسین ( امشب است )3 💔اول درد و مَحَنِ (زینب است)3 🖤طفل یتیمی زِحسین (گم شده)2 💔زینب از این غُصه دلش (خون شده)2 🖤حاجتم این است که تو ای (ساربان)3 💔این شتران را تو به تندی مران (ساربان)3 (دشتی یا سینه زنی) 🔘از حرم تا قتلگه 🔘زینب صدا میزد حسین 🔘دست و پا میزد حسین 🔘زینب صدا میزد حسین ▪️یا اَخا روحی فداک ▪️یا اَخا من لی سواک ▪️از عطش در زیر خنجر ▪️دست و پا میزد حسین ▪️زینب صدا میزد حسین... هر چقدر ناله داری.. به ناله های دل یتیمان ابی عبدالله صدای نالتو بلند کن بگو یا حسیــــن.... 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 🖤هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤 :
❣﷽❣ 🌾 🥀 🥀 🌾 🍁برشافع ما حسین زهرا صلوات 🍁بر کودک شیرخواره حسین علی اصغر صلوات 🍁بر قامت و دست و روی سقای کربلا ابالفضل صلوات 🍁بر یاور حق علی اکبر صلوات 🍁بر جمله حسینیان والا صلوات 🍁بر قلب صبور غم به زینب صلوات 🍁بر صاحب این عزا به مهدی صلوات ▪️امشب که شب شام غریبان حسین است ▪️با فاطمه هم ناله یتیمان حسین است ▪️یا رب به سر سید سجاد چه آمد ▪️در خیمه سرا آن گُل بستان حسین است ▪️گلها شده پر پر زِ دُم نیزه و خنجر ▪️ بر روی زمین پیکر عریان حسین است ▪️در آن دل صحرا چه کند زینب کبری ▪️بی یار و معین خواهر گریان حسین است ▪️ای کرببلا اهل حرم را تو خبرکن ▪️ زهرا جنان آمده مهمان حسین است ⬅️شب شام غریبان... آی دلای کربلایی.. امشب با زینب و امام سجاد ، برا غریبی امام حسین گریه کن ... ناله بزن به مظلومیت ابی عبدالله... ⬅️ قربون دل شکسته ات برم خانم جان.... ⬅️زینب پرستار بچه های حسینه... بچه ها رو آروم میکنه... یکی سراغ بابا ازعمه میگیره.. عمه جان عمه ... بابام کجاست عمه ( عمه چرا بابام از میدان نیومد ) یکی سراغ عمورو از عمه میگیره... عمه عمه... عمو جونم عباس چه شد عمه... یکی سراغ علی اکبرو می گیره ... یکی سراغ قاسم رو میگیره... آخ یه وقت نگاه کرد دید رباب داره گریه میکنه ... در ناله می زنه ... علی اصغرم کجایی مادر... قربون اون لبای تشنه برم علی جان... علی جان قربان قنداقه پرخونت برم مادر ... ✨شکسته سنگ غم بال و پرم را ✨بسوزد داغ از پا تا سرم را ✨الهی حرمله طفلت بمیره ✨ که تو کشتی علی اصغرم را (روضه علی اصغر ع) ⬅️نمیدونم امشب کربلا چه خبر بوده.... اما بین ماها رسمه اگه کسی داغ ببینه،، داغدیده ها را تسلا میدن ... آرومشون میکنند اما می خوام بگم کربلا عوض تسلیت، زینبُ تازیانه زدن... سکینه رو تازیانه زدن ... بچه ها به بیابونا فرار می کردند... ⬅️ ذکر امشب همین باشه ... با دل زینب هم ناله شو 🔳الهی خواهرت زینب بمیرد 🔳نماند بعد تو ماتم بگیرد (دشتی) آخ داداش 💔 اگر کشتن چرا آبت ندادند 💔چرا زان دُر نایابت ندادند 💔 اگر کشتند چرا خاکت نکردند کفن بر جسم صد چاکت نکردند شام غریبان ابی عبدالله ست ... دوست دارم با هم هم ناله شیم... 🖤شام غریبان حسین ( امشب است )3 💔اول درد و مَحَنِ (زینب است)3 🖤طفل یتیمی زِحسین (گم شده)2 💔زینب از این غُصه دلش (خون شده)2 🖤حاجتم این است که تو ای (ساربان)3 💔این شتران را تو به تندی مران (ساربان)3 (دشتی یا سینه زنی) 🔘از حرم تا قتلگه 🔘زینب صدا میزد حسین 🔘دست و پا میزد حسین 🔘زینب صدا میزد حسین ▪️یا اَخا روحی فداک ▪️یا اَخا من لی سواک ▪️از عطش در زیر خنجر ▪️دست و پا میزد حسین ▪️زینب صدا میزد حسین... هر چقدر ناله داری.. به ناله های دل یتیمان ابی عبدالله صدای نالتو بلند کن بگو یا حسیــــن.... 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 🖤هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤 :
. و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی ●━━━━━━─────── وایِ من خیمه ها به غارت رفت گیسویی رویِ نی پریشان شد وسط چند خیمه سوزان خواهری دل شکسته حیران شد وایِ من چادری به یغما رفت بانویی معجرش در آتش سوخت مَردِ بیمار این حرم تنها است نیمی از بسترش در آتش سوخت عاقبت هرچه بود با سختی سر ِ خورشید را جدا کردند مرد خورجین به دستی آوردند صحبت از دِرهَم و طلا کردند *آه! امشب سر ابی عبدالله رو کجا می‌برن؟* مرد خورجین به دستی آوردند صحبت از دِرهَم و طلا کردند بادِ تند خزان چه سوزی داشت چند برگی ز لاله ای گم شد در هیاهوی زیور زینب گوشوار سه ساله ای گم شد *برا بچه هات بمیرم آقا جانم! امروز دختر ابی عبدالله میگه دشمن دنبال من می دوید منم فرار کردم، چنان با کعب نیزه به من زد که بی هوش رو زمین افتادم نمیدونم چقدر طول کشید دیدم صورتم داره خیس میشه، چشام رو باز کردم دیدم عمه ام زینب بالا سرمه داره گریه می کنه... نگفتم گوشم، نگفتم پاهام، نگفتم بدنم، گفتم عمه یه چادر به من بده... بی بی چی فرمودن:حضرت یه ناله ای زد فرمود: منم مثل تو ام قربونت برم امروز یه اتفاقایی افتاده، در زیر پای اسب دو کودک ز دست رفت همه رو هر جور بود جمع کرد آورد همه ی خيمه ها هم که آتیش گرفته یه خيمه نیم سوخته باقی مونده همه رفتن تو این خيمه نیم سوخته یکی میگه من بابا مو میخوام یکی میگه من عمو عباسم و میخوام یکی میگه پاهام درد می کنه یکی میگه عمه گوشوارمو از گوشم کشیدن یه خانمم یه گوشه می گه علی لای لای چیکار کردن امشب نمیدونم فقط میدونم دل امام زمان خونه... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇