eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.4هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
425 فایل
کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️ #کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
مشاهده در ایتا
دانلود
. و گریز به روضه (س) در روضه ایم و روضه ی رضوان گدای ماست اینجا دعای حضرت زهرا برای ماست حالا که فرصت است غنیمت شمار عمر فردا به زیر سردی این خاک جای ماست *دردم نهفته به ز طبیبان مدعی* گردِ عبای حضرت جانان دوای ماست *آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند* یک گوشه چشمشان به خدا کیمیای ماست این اشک، رحمتی است که از عرش می رسد این چاه زمزمی است که در چشم های ماست اینجا میان عرش خدا سیر می کنیم بالا نشسته ایم و جهان زیر پای ماست این اشک ها همیشه گره باز می کنند گریه برای فاطمه مشکل گشای ماست ما عهد بسته ایم بمیریم در غمش مردن برای روضه ی مادر بنای ماست دست شکسته، سینه ی زخمی، رخ کبود این واژه ها خلاصه ی شرح عزای ماست .... قنفذ رسید و بازوی مادر سیاه شد در ازدحام، پهلوی مادر سیاه شد ۲۵ آبان ۱۴۰۲ .
. شعر بهر جارو زدن صحن تو مژگان داریم جگر پاره ز داغ تو به دندان داریم مو پریشان شده ی زلف پریشان توایم ما در آشفتگی عشق تو سامان داریم منت از دست طبیبان نکشیدیم دمی چون به دستان شفابخش تو ایمان داریم جانمان خرج عزایت نشود می میریم ما فقط بین حسینیه به تن جان داریم همه چشمیم ، بنه پا ، به خدا دلتنگیم چند یعقوب در این کلبه ی احزان داریم ما شنیدیم برات حرمت دست رضاست انتظار نظر از شاه خراسان داریم كرم دست تو بدجور گدا می طلبد بی سبب نيست اگر ميل كريمان داريم نام تو برده شد و مادرت از راه رسيد رفقا جمع بشينيد كه مهمان داريم بخدا حسرت هر طائر قدسی ست رفیق شوروحالی که دراین روضه ی رضوان داریم ✍ 👇
. 📋 غرق گناهم یا مرا امروز رسوا کن ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ غرق گناهم یا مرا امروز رسوا کن یا با من آلوده‌ دامان هم مدارا کن یک روز می‌آیم به کارت پس خودت از من نوکر بساز آماده‌ی روز مبادا کن با اشک روضه پاک کن تسویه کن من را آب گل‌آلودم مرا آب گوارا کن لک زد دلم شش‌گوشه روزی کن شب جمعه پای برات کربلایم را تو امضا کن مِنَّت سَرم بگذار نوکر زاده‌ات را هم از مرحمت هم شغل با اجداد و آبا کن امشب بکش پای مرا در مجلس روضه دستم و بگیر و مرحمت بر طفل نوپا کن یک یا حسین از سوز دل قسمت کن و ما را صاحب نفس کن هم ردیف با مسیحا کن بازارِ دنیا مال اهلش، اهل هیئت را سرگرم بازار خودت مشغول اینجاکن پیراهنِ مشکی به تن کردیم اما تو در این محرم جامعه‌ی تقوا تن ما کن ما را ز خود بی‌خود بکن تا گریه‌کن باشیم ما را برای روزِ عاشورا مهیا کن گرچه نرفته آمدیم اما محبت کن مانند قبلا‌ها خودت در روی ما وا کن ما حواله بر کس دیگر مده اصلا محتاج خود را بی‌نیاز از خلق دنیا کن چشمِ تَری بر ما بده با اشک ما را هم در زمره سادات کن، فرزند زهرا کن ما را غمِ نان شب اصلا نیست لطفی کن ما مستمندان را به لطفش دارا کن بگذار تا از گریه‌کن‌های غمت باشیم رخصت بده ما نیز زیرِ پرچمت باشیم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. 📋 عاشق شدن شاید اگر اما نمی‌خواهد حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عاشق شدن شاید، اگر اما نمی‌خواهد مجنون نمی‌گوید، مرا لیلا نمی‌خواهد من آمدم دورت بگردم، برنگردانم شمع نگاهت گِرد خود، پروانه می‌خواهد دنیا برای اهل دنیا، من تو را دارم آن که تو را دارد، دگر دنیا نمی‌خواهد امروز جایی نوکری کردم که اربابش هرچه شود، عذر مرا فردا نمی‌خواهد عاشق میان سینه دارد، یک حسینیه عاشق برای گریه کردن، جا نمی‌خواهد هرکس که چای روضه را، پس میزند انگار در جنت است و آب کوثر نمی‌خواهد گریه کند با دست بر سر می‌زند یعنی از غصه‌ی ذبح سرت سر را نمی‌خواهد از کربلا چه گفته، پیغمبر که بعد از آن گویی تورا در بطن خود، زهرا نمی‌خواهد رو می‌زند خیمه به خیمه، پیشِ اصحابت تنهاییت را، زینب کبری نمی‌خواهد داغِ علی‌اکبر به جانت آتش افکنده جسم تو دیگر تابش گرما نمی‌خواهد حداقل یک پارچه رویت بیاندازند پوشاندن پیکر دیگر فتوا نمی‌خواهد از کربلا تا کوفه و، از کوفه تا شام راهب فقط فهمید مویت، شانه می‌خواهد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
زمان: حجم: 509K
🏴🏴 🏴🥀🏴 من را ابد حسین و مرا از ازل حسین صَلّوا علی الحسین و سَلامٌ علی الحسین باید هرآنچه هست فقط خرج او کنیم حی علی الحسین که خیرالعمل حسین حس میکنم همیشه کنار ضریح او من را گرفته است میان بغل حسین مسجد حسینیه است و حسینیه مسجد است جای دعا حسین و بجای غزل حسین هنگام مرگ ای ملک الموت صبر کن ‌عمری صدا زدیم برای اجل حسین مثل حسن  حسین  به نوکر رسیده است بین کریم‌ها شده ضرب‌المثل حسین تنها تویی که دلخوشیِ ما فقط شدی ما را نداد هیچ کس اینجا محل حسین با گریه‌های فاطمه ماهم گریستیم این ارث فاطمه است که نوحوا علی‌الحسین (حسن لطفی۱۴۰۳/۰۴/۱۶)✍ . اجرای سبک: مداح اهل‌بیت علیهم‌السلام 🎤 🏴🥀🏴
. علیه السلام ((حسین جان ای آبروی دوعالم نگین سلیمان به حلقه ی خاتم حسین جانم)) حسین جان ای بیت و مشعر و زمزم نوای قلبم، همیشه دمادم حسین.جانم تو معشوق حوری و مَلَک السّلامُ علیک حمد و قدر و طاها یا عزیزَ الزّهرا کُشته ی عاشورا جان یا مولا زیرِ شمشیر و سَنان بر لبت یا رب غرق خون جان داده اي در برِ زینب بی کفن، خونین بدن دین و قرآنِ من اصلِ ایمانِ من جانِ جانِ جانان؛ ای حسین جان...
. علیه السلام کشته ما را کشتهٔ دور از وطن یابن الشبیب روضه خوانی کن برای جدّ من یابن الشبیب اشک میریزم برای لحظه ای که مانده بود سر به روی نیزه، رویِ خاک؛ تن یابن الشبیب تا که غارت شد عقیقش، شک ندارم میرسید- ناله هایِ "وا حسینا" از یمن یابن الشبیب با خبر بود از چنین داغی که وقتِ احتضار گفت: "لا یومَ کیومکْ" را حسن(ع) یابن الشبیب ضربهٔ شمشیر می آمد پس از زخم ِ زبان بعد از آن دشنام و حرف بد زدن یابن الشبیب ابتدا "خدّ التریب" و انتها "شیبُ الخضیب" دُور تا دُورش ملائک لطمه-زن یابن الشبیب تار و پودش سخت نیزه خورد و در گودال شد- وقتِ غارت؛ پاره پاره پیرهن یابن الشبیب نعلِ تازه پایِ مرکَب را قویتر میکند نامرتّب شد سراپایِ بدن یابن الشبیب مهربان بود و پذیرایِ هزاران زخم شد پیکرش شد عاقبت با خون کفن یابن الشبیب عمه جانم رفت و از داغ اسارت سالهاست کاملا سربسته میگویم سخن یابن الشبیب بی برادر، بی پسرها، بی برادرزاده ها پیر شد از یک شبه تنها شدن...یابن الشبیب رفت با داغِ عزیزانش پس از کوفه به شام سخت بود اینگونه ماندن در وطن یابن الشبیب! ✍ .
. يا اين دل شكستۀ ما را صبور كن يا که به خاطر دل زينب ظهور كن ای ماه پرفروغ بنی‌هاشمی، بتاب! اين جاده‌های شب‌زده را غرق نور كن مانده‌ست چند کوچه به پایان انتظار؟ ما را برای همرهی خود غیور کن با كوله‌بار غربت و اندوه خود بيا از كوچه‌های سينه‌زنی‌مان عبور كن امشب بيا كه روضه‌بخوانی برايمان دل را پر از تلاطم و لبریز شور کن يا چند صفحه مقتل كرب‌وبلا بخوان يا روضه‌های شام بلا را مرور كن هم از طلوع ماه روی نیزه‌ها بگو هم يادی از مصيبت و داغ تنور كن تمام حاجتم این است با دلی پر درد تو را به حق اسیری عمه‌ات برگرد ********* تو خوب خوبی من بدم ، گفتی بیا من آمدم از درگهت مکن ردم ، یابن الحسن یا بن الحسن مولا به جان مادرت ، آن مادر غم پرورت ما را مرانی از درت ، یابن الحسن یا بن الحسن .👇
. |⇦•ابر غم‌ پرور... و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده نفسِ سید رضا نریمانی ●━━━━━━─────── ابر غم پرور بانی سرمای من است شب برفی فراقت شب یلدای من است اشک در چِشم، به تنهایی خود خندیدم بغض پی برد که این حالت حاشای من است مشق دوری تو تکلیف شب و روزم شد درس هجران تو، سر خط الفبای من است یوسف از مصر دم پیری یعقوب رسید پس شکسته شدن از داغ تو مبنای من است آنقدر آه کشیدم دل عشاقت سوخت پای شمع تو‌ پری ریخت اگر پای من است همه ی شهر مرا پس زد و تو پس نزدی سفره ی سبز تو، هر بار پذیرای من است دیگران را مَنشان پشت در خانه ی خود به همه گفته ام این گوشه فقط جای من است *نکنه بخاطر گناهی که ازم سر میزنه یه خبطی، یه خطایی، یه غلطی، یه اشتباهی، منو از در خونه ات ردم کنی بیرونم‌کنی انقدر بهتر از من هستن که بیاری جای من بنشونی.ولی انقدر مهربونی، پدری میکنی ، تو فقط بابای رقیه نیستی امشب برا همه ی ما داری بابایی می کنی، امشب برا همه ی ما پدری می کنی آقاجان ..خوب گریه کنید یهو میبینی صحرای محشر میشه،اصلا معلوم نیست اونجا ما رو بخرن نخرن وضعیتمون چی میشه، اونجا وقتی گریه میکنی داد میزنی که یکی به داد من برسه یهو میبینی میگه این چقدر صداش برام آشناست من اینو تو روضه های حسینم صدای ناله اشو میشنیدم از همون موقع داد میزد میگفت: یکی به دادم برسه..* آقاجان! دیگران را منشان پشت در خانه ی خود به همه گفته ام این گوشه فقط جای من است قانعم یک بغلِ ساده برایم کافیست از تو ای دوست همین، کل تقاضای من است آقا جان! هر زمان لنگ شدم فاطمه را هم انداخت ای مادر رفع مشکل هنر حضرت زهرای من است *مگه میشه کسی گره ای به کارش باشه بگه یازهرا گره اش باز نشه..همچین که از ناقه زمین خورد تا رو زمین افتاد گفت: یا زهرا..میدونی چرا؟ آخه وقتی افتاد هم پهلوش آسیب دید، هم دستش شکست همچین که زمین افتاد فرض من اینه، من میگم رو ناقه خواب بود آدمی که خواب باشه از بلندی زمین بخوره دیگه حواسش نیست دستاشو سپرش کنه..همچین که از بالا ناقه رو زمین خورد صورتش رو خاک افتاد یهو صداش بلند شد مادر..* آقاجان! با خودت یک شب جمعه ببرم شهر حسین کربلا آرزوی این دل شیدای من است *چقدر خوبه آدم در خونه ی کسی رو میزنه کار مهمی داره تا درو میزنه ببینه دخترش درو باز میکنه، اگه رودربایستی با اون شخص داشته باشی دخترش درو باز کنه میگی حالا به دخترش میگم به باباش بگه، روم نمیشه به خودش بگم، خانم جان! رقیه جان! من روم نمیشه به بابات بگم، انقدر به بابات رو زدم روشو زمین انداختم روسیاهش کردم. خراب کردم. دیگه روم نمیشه بهش بگم برام یه کربلا بنویس..* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. «آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند» آیا شود که روزی ما کربلا کنند؟ ما را که بین روضه به آتش کشیده‌اند فردای حشر وارد دوزخ چرا کنند؟ اول مرا به نیمه نگاهی کشانده و بعدش به آه و گریه مرا مبتلا کنند غیر از قبیلۀ علی و فاطمه کجا ... شاهان به حال و روز گدا اعتنا کنند؟ دور از مرام و مسلک این خانواده است یوم الحساب، نوکر خود را رها کنند با اذن مادرش به محرم رسیده‌ایم او گفته است تک تک ما را صدا کنند آنان که حر گم شده را هم خریده‌اند «آیا شود که گوشۀ چشمی به ما کنند؟» درد نهفته‌ای که مداوا نمی‌شود باید ز تربت حرم او دوا کنند سالی گذشت تیره شدم منتظر شدم تا که مس وجود مرا هم طلا کنند اصلا در این حسینیه‌ها، در محرمش ما را به دین و شرع و خدا آشنا کنند در محضر خدا و ائمه میان عرش جمع ملائکه همه روضه به پا کنند که کوفیان چگونه جلو چشم فاطمه سر از تن عزیز پیمبر جدا کنند . اَنْ یُعْطِیَنى بِمُصابى بِکُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطى مُصاباً بِمُصیبَتِهِ، مُصیبَةً ما اَعْظَمَها وَاَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِى الاِْسْلامِ، وَفى جَمیعِ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ، ............... . همیشه باز خواهد شد گره از کار با گریه شفا میگیرد آخر آدم بیمار با گریه گرفتاری ندارد روز محشر آن که در روضه سلامی داده سمت تو فقط یک بار با گریه به یاد تشنگی ها و ترک های لبت با بغض همیشه آب خوردم لحظه‌ی افطار با گریه به یاد دخترت با دخترم دیروز با سرعت گذشتم از میان کوچه و بازار با گریه همیشه میگذارم در فراق صحن تو سر را به جای شانه ات بر شانه‌ی دیوار با گریه دوباره اسمی از دیوار آمد ناگهان در من نوای روضه های کوچه شد تکرار با گریه شنیدم از همان روزی که زهرا پشت در افتاد چَکُش را می‌زند بر میخ در نجار با گریه .
«اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ» آغاز محرم عاشقانت میفروشند عیش را,غم میخرند دل به پاى روضه میریزند ماتم میخرند باز هم شیر حلال مادران تاثیر کرد بچه ها دارند از بازار پرچم میخرند "مثل خاروخس در این سیل به راه افتاده ایم" باز درهم آمدیم و باز درهم میخرند ماه ها در یک طرف ماه محرم یک طرف بیشتر از ماه ها ماه محرم میخرند اشک ما اینجا فقط این قدر قیمت یافته ورنه جاى دیگرى عرضه کنى کم میخرند تا تو را داریم ما, داراترین عالمیم بچه هاى ما در این خانه حاتم میخرند این طرف گریان شدیم و آن طرف آباد شد اشک کالایى ست که در هر دو عالم میخرند گریه بر مظلوم تکوینا تقرب آور است در حسینیه مرا,حتى نخواهم, میخرند مطمئنا روضه اى یا گریه اى در کار هست هر کجا عصیانى از فرزند آدم میخرند عده اى دم میدهند و عده اى دم میزنند پنج تن هم این وسط دارند از دم میخرند گریه کن زهراست,ما تنها سیاهى لشگریم باز با این حال اداى گریه را هم میخرند .