.
|⇦•ما کشته ی توییم...
#قسمت_اول #روضه حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده #شبِ_هفتم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
●━━━━━━───────
ما کشته ی توییم به جز این گُمان مکن
پروانه های سوخته را امتحان مکن
القصه ما برای تو باید که جان دهیم
فکری برای آخر این داستان مکن
اینجا کسی به غیر تو ما را محل نداد
ما بنده ی توییم فراموش مان مکن
میسوزم از حرارت عشقت مرا ببوس
سر رشته ی محبت مان را نهان مکن
شرمنده ام که دل سببِ رنجش تو شد
صد بار گفته بودمش اینجا فغان مکن
از گَرد راه آمده ام، خوش نشسته ام
دیگر غبار روبی از این آستان مکن
#عطش
*از امشب دیگه آب رو به روی
بچه های حسین میبندن..*
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
ما پای روضه ی عَطَشَت آب میشویم
ای تشنه، روی خود طرف آسمان مکن
تنها پناهِ مانده ی در راهِ یا حسین
من سوختم به پای لبت آه یا حسین
* بچه وقتی تشنه اش باشه خوابش نمیبره....چند تا خیمه زدن، یه خیمه، خیمه ی زینبه، یه خیمه خیمه ی آقا ابی عبدالله ست، یه خیمه خیمه ی اصحابه، یه خیمه خیمه ی ربابه، اما یه خیمه از همه جلوتره اون خیمه ی ابالفضله...یعنی هر کی میخواد به سمت حسین بره باید از عباس گذر کنه، اما هیچکدومِ این زنا تو خیمه ی خودشون نیستن، همه جمعن تو خیمه ی رباب، یکی میگه علی رو بدید من آرومش کنم....*
رقیه نازش میکنه، بخواب گلِ بهارم
داداش کوچولو آب میخوای از چشام آب میارم
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_حضرت_علی_اصغر
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_هفتم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مجید_بنی_فاطمه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#مقتل
🌹چهار نوع عطش 🌹
مرحوم آقا شیخجعفر شوشتری(رحمة اللهعلیه) می فرمایند:
که عطش به چهار عضو حضرت سیدالشهداء(علیهالسلام) خیلی اثر گذاشت:
🔸 اوّل:
به دهان مبارکش؛ شاهد این مدّعی، فرمودند حضرت به نور چشم علی اکبر: زبان در دهان من گذار، پس خود را عقب کشید [و گفت] که کام تو تشنهتر از کام من است.
🔹 دوم:
به چشم مبارکش؛ شاهد این مدّعی عبارت جبرئیل به حضرت آدم(علیهالسلام) [است]: «و لو تراه یا آدم و هو یقول واعطشاه وا قلّة ناصراه، حتّی یحول العطش بنیه و بین السماء کالدخان» که بجوری نور چشم کم می شود مثل اینکه دودی فاصله شده است بین او و بین آسمان.
🔸 سوم:
پوست بدن مبارکش؛ شاهد این عبارت جبرئیل به حضرت موسی بن عمران: «صغیرهم یمیته العطش و کبیرهم جلده منکمش» که تشنگی بچه هایشان را می کشد و پوست بدن بزرگسالان را مثل مشک گذاشته در آفتاب جمع می گردد.
🔹چهارم:
در جگر مبارکش؛ شاهد این عبارت خود حضرت(علیهالسلام): «اسقونی شربة من الماء (فقد نشقت) یا فقد تفتت کبدي من الظماء» که شربتی آبی به من دهید که جگر خشک شد یا قاچ قاچ مثل زمین سیل خورده شده که بعد به او آفتاب بیفتد چگونه قاچ می گردد همان طور.
#عطش
#الی_الحبیب
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5836938045063955784.mp3
6.61M
#عطش
بعضی ازمقتل ها نوشتن:
" فَسَمعَ الاطفال یَتَصارَخون العطش " یعنی بچه ها ، تشنه ها فریاد می زدن ، داد می زدن ...
" فَرَکِب فَرَسَه " سوار براسب شد ،
" و اَخَذَ رُمحَهُ والقِربَه "
*مجلسی نوشته*
مشک روبرداشت ، نیزه روبرداشت
" وقَصَدَ نحوُ الفرات " رفت سمت آب ، لشکر روشکافت تعداد زیادی رو به درک واصل کرد...
"حتی دخل الماء " تا به آب رسید داخل آب شد...چه آبی بود این آب؟! چه هابه روز حرم آورد این آب ....این بندمشک راکه گرفت به روی دوش ، آب رو پر کرد...راوی میگه :
"فََلمّا اَرادَ اَن یَشرَبَ غُرفة من الماء " دست برد زیرآب ، آب رابالا آورد ... " ذَکَر عَطَشَ الحسین "
ای حسین...
یادتشنگی اما حسین وبچهاش افتاد
" فَرَمَی الماء " آب رو روی آب ریخت ...
رود می گفت ؛ که یک جرعه مرا می نوشد۲
عشق می گفت : که نشناخته ای سقا را...
با سرانگشت خودش روی تن آب نوشت ۲
دیدی آیا لب خشک پسر مولا را...
* آب نخورد.. *
آب پاکی روی دست آب ریخت
ای به قربان صفای دست او ...
* شب تاسوعاست مقتلم رومی خونم برا امام زمان میخونم ... *
راوی میگه:
" وَ مَلَأ القِربَه " مشک روپرکرد
" وحملها علی کِتفِه الاَیمن " روی دوش راست انداخت ...
" وَ تَوَجَّه نُحوَالخَیمه " حرکت کرد چقدر امیدوار ، بچه ها منتظر...عموش رفته آب بیاره... اما یه اتفاقی افتاد ، جلو راهشو گرفتن راهشو بستن...
* دیشب من یه حرفی زدم روضه علی اکبر ...گفتم ؛ دور علی اکبر رو گرفتن...گفتم:"وَاحتَواهُ القَوم..."گفتم: دور امام حسینم لحظه های آخر جمع شدن ...اینجا راوی میگه:
" وَ اَحاطوا به مِن کلِّ جانِب " دورش حلقه شدن ،
" فَحارَبه
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مجلس سی و پنجم صوت سوم
🌺 #عطش امام حسین ع و یارانش به روایت کتاب مذبوح فرات
🌴 دقیقا یادم هست که عده زیادی از شب هفتم محرم کنار آب ایستاده بودند و اجازه نمیدادند کسی به آب نزدیک شود. آب برای همه غیر از ما آزاد بود. حتی پرندگان بر فراز فرات پرواز میکردند و به همراه حیوانات دیگر آب مینوشیدند.
درحالیکه عمرسعد و دوستانش از شدت گرما در فرات آب تنی میکردند. فقط برداشتن و نوشیدن آب برای ما ممنوع شده بود.
مقدار آبی را که داشتیم، جیره¬ بندی کردیم، امّا به علت هوای گرم درون خیمه و عطش، آبها به سرعت تمام شد.
بچه¬ها آب می¬خواستند، فرات موج میزد و صدایش به گوش ما میرسید. آنها فرات را محاصره کرده بودند تا از این راه بر ما غلبه کنند. فقط عطش میتوانست ما را هلاک کند. هوا بسیار گرم بود....
🌺 سلام عطش
🌴 یکی از سلامهای حزن آور در زیارات، سلام بر عطش امام حسین× است. ما در زیارتنامه امام حسین× میخوانیم:
«السلام علیک یا قتیل الظمآء؛ سلام بر تو ای کشتهی تشنه»
صدای «العطش، العطش» کودکان فضا را پُر ساخته بود. آنها میخواستند با گریاندن زنان و کودکان و منع آب، استقامت ما را بشکنند. کودکان فقط تشنه بودند و فقط آب میخواستند و خبری از بستن آب توسط دشمن نداشتند. آنها در عطش فقط به سینهی خشک مادرشان چنگ میزدند و میگریستند.....
🌺 خیمه ی مشک
🌴 خیمه ای بود که مشکها را در آن قرار داده بودند. ..
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🌺 شروع داستان علی اصغر ع
برادر کوچکم علی¬اصغر بسیار شیرین زبان بود..
🌴 کتاب مذبوح فرات ص 256.