|⇦•کنج عزلت نشین..
#قسمت_اول #مناجات و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیه السلام اجرا شده شبِ سوم محرم ۱۴۰۲ به نفس حاج محمد رضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
کنج عزلت نشين و تنها باش
بین گمنام هاش پیدا باش
پی سیر و سلوک اگر هستی
خاک شو محضرش تمنا باش
آخرت میوه ی همین دنیاست
پس از امروز فکر فردا باش
نمکِ عاشقی به رسوایی ست
با جماعت نباش و رسوا باش
دست، پیش کسی دراز نکن
سائلِ دست های سقا باش
علف هرز هم اگر بودی
در زمینِ حسینِ زهرا باش
گرچه اصلا به تو نیازی نیست
پای کار حسین اما باش
میل داری به روضه ی رضوان
هر کجا روضه بود آنجا باش
هدف از گریه خنده ی زهراست
بی خیالِ ثواب عقبی باش
گریه کن پا به پای طفلی که
گریه می کرد با سَرِ باباش
گفت حالا که آمدی بابا
یا مرا با خودت ببر یا باش
راستی دختری که آن کوچه است
کتک سیر خوردم از باباش
به من و روسریم فکر نکن
فکر بی معجریِ زن ها باش
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#ایام_صفر
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1402042902.mp3
19.95M
|⇦•کنج عزلت نشین..
#قسمت_اول#مناجات وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم محرم ۱۴۰۲ به نفس حاج محمد رضا طاهری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مگر میتوان برای رقیه سه ساله امام حسین اشک ریخت و رقیه های زمان را رها کرد.. والله قلب ما میسوزد از داغ کودکان شهید یمن، فلسطین، بحرین، کشمیر، میانمار و..
یا الله.. بحق امام حسین، آن منتقم خون مظلومان را برسان..
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•مبهم شده ..
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوممحرم ۱۴۰۲به نفس حاج محمد رضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*گفت: بابا!...*
مبهم شده مانند تصویرتو تصویرم
تو کُشته ی اشکی و من اشک است تقصیرم
*امام سجاد فرمود: هر لحظه اي كه يه دونه از اين زن و بچه گريه مي كردن، نانجيبا با تازيانه بر سرشون ميزدن...*
آسان گرفتی امتحان عشق را از من
آغوش خود را باز کن، من سخت میگیرم
جز گیسوان سوخته شاهد نیاوردم
من شمع دنیا آمدم پروانه میمیرم
من با تو آخرسر، سریک سفره مهمانم
تو بوی نان ميدي و من از زندگی سیرم
*بابا! كجا بودي؟ چرا محاسنت سوخته؟ بابا! ببين موهاي منم سوخته...*
شانه به مویم میزنم اما گِره خورده
با گیسوان سوخته هر روز درگیرم
مثل غروب کنج ویرانه پدرجان از
دست بزرگ و کوچک این شهر دلگیرم
دیشب کسی خرما و نان آورد، رد کردم
گفتم به او خیلی کتک خوردم دگر سیرم
طی شد تمام کودکی هایم کنار شمر
حالا سراغم آمدی حالا که من پیرم؟!
*شب هاي جمعه ابي عبدالله دوتا زائر قد خميده داره، فاطمه ي هجده ساله دست رقيه ي سه ساله رو گرفته، هر دوتاشون پير شدن، هردوتا موهاشون سفيد شده... بابا! من از اين شاكي هستم*
من گریه کردم جای من عمه کتک خورده
خسته شدم از بس که اینجا دست و پا گیرم
هر جا سراغت را گرفتم زجر من را زد
خوب است اینجایی سراغت را نمیگیرم
من که گرفته گیسویم دست عوالم را
موی مرا پیچیده دستش محضِ تأخیرم
*يه خورده دير اومدم، بابا! ديگه نميتونم راه برم، چندين ساعت مارو روي پا نگه داشتن... اجازه نميدادن حتي يه لحظه بشينيم...*
من آمدم پیش خودت راحت شدم بابا
اما رباب آشفته شد هنگام تطهیرم
*آب ميريختن روي بدنِ سه ساله، از يه طرف رباب صدا ميزد: يا زهرا! از يه طرف زينب صدا ميزد: وا اُمُّا... زن غساله وقتي اومد بدنِ رقيه رو ديد، يه سئوال كرد، ما بين كتف اين سه ساله ديد يه كبوديِ عجيبي است، گفت: اين سياهي برا چيه؟ زينب سلام الله عليها يه ناله اي زد، فرمود: اون لحظه اي كه آب رو آزاد كردن اين بچه دويد كه آب بگيره، چنان شمر با كعب ني به اين بچه زد، روي زمين افتاد، اين جايِ اون روزِ...
اين روضه رو خود بي بي حضرت رقيه خونده:" أبتاه! مَنْ ذَا الَّذی أَیتمنی علی صِغَر سِنّی ؟أبَتاه، مَنْ ذَا الَّذی قَطع وَ رِیدَیْکَ؟" كي رگ هاي گلوت رو اينقدر نامرتب بريده؟ "مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ؟" بابا! كي محاسنت رو خوني كرده؟ يه وقت دست كشيد به لبهاي پاره پاره ي باباش، گفت: "يا أبتاهُ، لَيْتني كَنت قَبل هذا الْيَومِ عمياء”ای کاش من قبل از اینکه تو رو اینطوري ببینم چشام کور میشد... اي حسين!...*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#ایام_صفر
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1402042903.mp3
41.79M
|⇦•مبهم شده....
#قسمت_پایانی #روضه وتوسل حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم محرم ۱۴۰۲ به نفس حاج محمد رضا طاهری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
دختر اگریتیم شود پیر میشود
از زندگی بدون پدر سیر میشود
🥀هم سن و سالها
همه او را نشان دهند
دلنازک است دختر
🖤و دلگیر می شود...
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•شبم روشنه...
#زمزمه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم محرم ۱۴۰۲ به نفس حاج محمد رضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
شبم روشنه، دلم گُلشنه
شبِ آرزومو سحر اومده
شده باورم، عزيز دخترم
كه امشب كنارم پدر اومده
اگر ناله كردم گرفته صِدام
اگر چه پر از آبله شد پاهام
ولي عاقبت حاجتم شد روا
نشستم يه شب رو به روي بابام
اومده بابام
ديگه چي ميخوام
قدِ من خميد
موهام شد سفيد
چه كَس ناله هايِ دلم رو شنيد؟
كه زجر پليد
موهامو كشيد
تنم رو روي خاكِ صحرا كشيد
حالا كه خرابه شده سوت و كور
چرا غرق خوني؟ بلا از تو دور
چرا رو موهات خاك و خاكسترِ
مگه رفته بودي به كنج تنور
بلا از تو دور
باباي صبور، بلا از دور
*روايت ميگه: حضرت رقيه سلام الله عليها خوابيده بود، از خواب پريد،هر كاري كردن آروم نشد، هي ميگفت: "أبَتاه! أبَتاه!..." طاهر دمشقي خادمِ يزيدِ ملعونِ، ميگه: يه مرتبه صداي ناله رو شنيدم، اونايي كه رفتن حرم بي بي مي دونن فاصله اي نيست از حرمِ بي بي تا كاخِ يزيدِ، كسي ناله بزنه صداش ميرسه، طاهر دمشقي ميگه: سر داخلِ طشت بود، رو پوش كنار رفت، ديدم سر از داخل تشت بالا اومد، يه وقت ديدم صدا ميزنه: " يا اُختاه! اُسكُتي اِبنتي.." خواهرم! بچه ام رو آروم كن... دل تو دل حسين نيست، صدايِ ناله ي رقيه داره مياد، يه مرتبه يزيدِ نانجيب از خواب بيدار شد، گفت: چه خبر شده؟ اين سر و صدا مالِ چيه؟ گفتن: يكي از نازدانه هاي حسين بهانه ي بابا گرفته، گفت: باباشو ميخواد؟ خوب براش ببريد، سر رو داخل طبق گذاشتن، همچين كه اومدن از درِ خرابه وارد كنن، ديدن عمه ي سادات دوان دوان اومد، ميدونه چه خبره؟ فرمود: من خودم آرومش ميكنم، سر رو داخل نياريد، سر آوُردن گذاشتن جلوي رقيه، اول چنان سيلي به صورت اين بچه زدن... حسين!
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#ایام_صفر
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1402042904.mp3
20.85M
|⇦•شبم روشنه.....
#زمزمه وتوسل حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم محرم ۱۴۰۲ به نفس حاج محمد رضا طاهری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مرحوم آیتالله میرزا جواد تبریزی درباره حضرت رقیه(س) میگوید: دفن این طفل خردسال در شام گواه بزرگ و نشان قوى از اسارت خاندان طهارت و ستم روا داشتهشده بر ایشان دارد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🌿❤️🌺🌸🕊🌷🏴🚩
🤔مهمترین وقایع روز اول ماه صفرالخیر
🔻۱ - وارد کردن سر مطهر امام حسین علیه السّلام به شام
بنی امیه این روز را به خاطر ورود سر مطهر امام حسین علیه السّلام به شام عید قرار دادند.(۱)
🔻۲ - ورود اهل بیت علیه السّلام به شام (۲)
📢 با رسیدن خبر نزدیک شدن اسرای اهل بیت علیهم السّلام به دمشق، یزید دستوراتی صادر کرد:
۱ - تاجی جواهر نشان و تختی مرصّع به سنگهای قیمتی آماده کنند.
۲ - بزرگان هر صنف با کمک یکدیگر شهر را در کمال زیبائی زینت نمایند.
۳ - تمام اهل شهر لباسهای زینتی بپوشند و خود را بیارایند.
۴ - همگی در معابر رفت و آمد نموده، به یکدیگر تبریک بگویند.
۵ - پس از آمادگی کامل با طبل و شیپور به استقبال اسرا بروند.
۶ - جارچیان در شهر جار بزنند:
سرهای بریده و اطفال کسانی بر شهر وارد می شوند که به قصد براندازی حکومت عازم عراق بودهاند ولی عامل خلیفه یعنی ابن زیاد آنها را کشته است.
هرکس خلیفه را دوست دارد امروز شادی نماید.
شامیان پَست نیز کوتاهی نکرده بر فراز بامها بیرقهای رنگارنگ برافراشتند و در هر گذری بساط شراب پهن کردند.
نغمه آوازه خوانان بلند بود، و مردم دسته دسته به سوی دروازه کوفه در دمشق میرفتند و عدهای از شهر خارج شده بودند.
این در حالی بود که اهل بیت مصیبت زده و داغدار پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله را که جبرئیل امین پاسبان حریم محترمشان بود همراه با نیزه داران تازیانه به دست و بی رحم وارد دروازه ساعات کردند.
آن نابخردان پست همینکه جمع نورانی اسرا را دیدند زبان به جسارت گشودند.
در آن شهر چه گذشت و با آن بزرگواران چه کردند قلم را یارای نوشتنش نیست.(۳)
🔻۳ - شروع جنگ صفین (۴)
پس از بی نتیجه ماندن نامه ها و موعظه های امیر المؤمنین علیه السّلام به معاویه در ماه محرم، در روز چهارشنبه اول صفر سال ۳۸ ھ’ لشکر امیر المؤمنین در مقابل لشکر شام صف کشیدند.
لشکر حضرت ۹۰ هزار نفر و لشکر معاویه ۸۵ هزار نفر بودند.(۵)
لشکر کفر، آب را بر لشکر حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام بستند، ولی پس از گرفتن و باز نمودن آب توسط امام حسین علیه السّلام لشکر حضرت مانع از رسیدن آب به لشکر معاویه نشدند.
حضرت پس از شهادت تعدادی از اصحابشان یکباره با ده هزار نفر از طائفه ربیعه به لشکر معاویه حمله کردند و صفوف آنان را بر هم ریختند و تا قبّه معاویه رسیدند و فرمودند:
ای معاویه، برای چه مردم را به کشتن می دهی؟
بیا با من مبارزه کن تا هر کدام از ما کشته شود خلافت از دیگری باشد!
عمروعاص به معاویه گفت: علی با تو به انصاف سخن گفت.
معاویه گفت: اما تو در این مشورت انصاف ندادی، چه اینکه هر کس به مصاف او بیرون رود به سلامت باز نگردد!
از اینجا بود که معاویه ؛ عمروعاص را به اجبار به جنگ حضرت فرستاد.
حضرت همینکه او را شناخت شمشیر را بلند کرد تا او را به درک بفرستد،
ولی عمروعاص حیله کرد و عورت خود را مکشوف ساخت.
آن حضرت رو از آن بی حیا برگردانید و آن خبیث فرار کرد.
سرانجام با حیله چند برگ از قرآن بر سر نیزه کردند، و ماجرای حکمیت پیش آمد.
📚منابع
(۱). قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص ۳۴۱. الوقایع و الحوادث: ج صفر، ص . مصباح کفعمی: ج ۲، ص ۵۹۶. تقویم المحسنین: ص ۱۵
(۲). معالی السبطین: ج ۲، ص ۱۴۰.
مستدرک سفینه البحار: ج ۶، ص ۲۹۴
(۳). الوقایع و الحوادث: ج ۵، ص ۶۳۰.
از مدینه تا مدینه: ص ۸۹۹ - ۸۹۶.
همچنین اقتباس از ناسخ التواریخ، عوالم العلوم، مهیج الاحزان، ریاض المصائب، لهوف، امالی صدوق، الدمعه الساکبه .
(۴). قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص ۳۳۹.
توضیح المقاصد: ص ۵.
تتمه المنتهی: ص ۲۴ - ۲۹.
فیض العلام: ص ۱۷۶
(۵). تتمه المنتهی: ص ۲۳
🌸🌿🌸🌿
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🔥 اول ماه صفر
💢اعمـــــال مـــــاه صفـــــر
💠 سفارشات مخصوص بمناسبت ورود به ماه صفرالمظفر:
▪️ماه صفر ماه حزن اهل بیت علیهم السلام و ماه مهم و شریفی هست،
♦️لذا در مفاتیح الجنان اعمالی برای کل این ماه و اعمال مخصوص بعضی روزها آمده است:
۱- خواندن نماز اول ماه
دو رکعت
در رکعت اول بعد از حمد سی مرتبه سوره قلهوالله احد
در رکعت دوم بعد از حمد سی مرتبه سوره قدر
بعد از نماز صدقه دهد.
۲- خوانده دعای؛
" یَا شَدِیدَ الْقُوَى وَ یَا شَدِیدَ الْمِحَالِ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ
ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمِیعُ خَلْقِکَ
فَاکْفِنِی شَرَّ خَلْقِکَ
یَا مُحْسِنُ یَا مُجْمِلُ یَا مُنْعِمُ یَا مُفْضِلُ یَا لا إِلَهَ اِلّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ
وَ صَلَّى اللهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ. "
روزی ۱۰مرتبه که در مفاتیح الجنان آمده.
۳- روز سوم نمازی دارد به این نحو:
دو رکعت
در رکعت اول سوره حمد سوره فتح
و در رکعت دوم حمد و توحید.
بعد از نماز
صد مرتبه صلوات،
صد مرتبه بگوید: اللهم العن آل ابی سفیان و صد مرتبه استغفار کند.
۴- صدقه دادن هم در طول ماه مطلوب است.
📘مفاتیح الجنان
┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
◾روضۂ دفتری اول ماه صفر◾
✍🏻
دلبرم یوسف زهراست خدا میداند
یادش آرامش دلهاست خدامیداند
علت غیبت او هست گناه من وتو
خون جگر از گُنه ماست خدا میداند
بر عطا وکرمش جن ومَلَک محتاجند
از دمش زنده مسیحاست خدا میداند
همه دنبال زر وسیم گرفتار دلند
پسر فاطمه تنهاست خدا میداند
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّهَ اللَّهِ فی اَرْضِهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقُومُ
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقْعُدُ
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تُصَلّى وَ تَقْنُتُ
◾الان کجای عالم شرف حضور داری آقاجان؟ کجا داری نماز میخوانی؟ کجا داری گریه می کنی؟😭😭😭 کجای عالم داری برای ما دعا می کنی؟ کجای عالم داری برا ما استغفار می کنی ؟؟؟ اونی که ما گریه کنا می فهمیم اینه ،الان تو کوفه با عمه جانت زینب داری همراهی می کنی ... بعضی ها فرمودن وقتی قافله رو از کوفه بردن تا وقتی که تو کوفه بودن یه عده ازین 84 زن و بچه که بعضی هاشونم بنی هاشمی نبودن تو کوفه فامیل داشتن ،سکینه ی بنت الحسین دید بعضی ها اومدن بعضی ازاین اُسرا رو از قافله جدا کردن عمه جان اینا کجا دارن میرن؟ فرمود عزیز برادرم اینا اینجا فامیل دارن ازین به بعد دیگه با ما نمیان ... " نه نمیان ،اینجا خونه دارن اینجا کس و کار دارن (خیلی دله این نازدانه ابی عبدالله شکست) عرضه داشت عمه جان مگه ما تو کوفه کس و کاری نداریم ؟😭😭😭(الله اکبر) یه نگاه مظلومانه ای کرد ،خدایا این بچه ها که از گرسنگی و تشنگی رنگ به چهره نداشتن یعنی از اینجا به بعد فقط بنی هاشم تو قافله ی اسرا هستن کجا دارن میرن ؟اینا رو دارن میبرن شام بلا ،همونایی که 40 سال کینه ی امیرالمومنین و به دلاشون داشتن، آقا جان الان کجای عالمی ؟ از زبان خود شما روضه ی اسارت عمه جان تو بخوانیم" اون روضه ای که خودت فرمودی من خون گریه می کنم ...روضه ای که امام زمان خون گریه کنه حیفه من و تو گریه نکنیم😭😭😭
عمه ی من نائب الحیدر است
سیدالنساء پس از مادر است
عمه ی من سفیر خون خداست
هم دم هجده سرِ از تن جداست
عمه ی من اوست که در قافله
نشسته آورده به جا نافله
عمه ی من بر سر بازارها
دیده ز اهل ستم آزارها
این بی بی کسی هست که 56 سال آفتاب سایه اش رو ندیده بود ؛ این خانمی که 56 سال تا کربلا که بیاد، تاریخ نوشته هیچ چشمی قد و قامتشو ندیده این خانمیه که وقتی حرم پیغمبر میخواست بره ، امیرالمومنین و حسنین دورش و می گرفتن ،شبانه به زیارت پیغمبر میرفت امیرالمومنین قنبر رو میفرستاد برو چراغ های حرم رو کمتر کن، یه روز امام مجتبی پرسید بابا ما که زیارت میخوایم بریم روز میریم بدون هرگونه تشریفات اما چرا زینب خواهرم که میخواد بره شب می بریمش با این همه تشریفات ؟ فرمود همه ی اینا به خاطر اینه مبادا کسی قد و قامتشو ببینه حالا این خانم محاصره شده بین نامحرما😭😭😭این زینب و آوردن تو کوچه و بازار کوفه دارن میگردونن یه جمله فقط این خانمو آوردن تو مجلس شراب😭😭😭
آی حسین ......
عمه ی من اسوه ی ایوب بود
شاهد قرآن و لب و چوب بود
هرچه صدا زد مزن ظالم که او مادر ندارد
هر چی گفت نزن بچه هاش دارن می بینن " نتیجه ای نگرفت
آخر به طعنه گفت بزن ،خوب میزنی
ظالم به بوسه گاه نبی چوب میزنی
بأبی المستضعف الغریبیا ثارالله ... یا اباعبدالله ...
نَسئَلُک اَلّلهُمَ و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظیمِ الاَعظَم الاَعَزِ العَجَّلِ الاَکرَم به عظمت و مصیبت عمه جان امام زمان حضرت زینب سلام الله علیها تو را میخوانیم یا الله
سلام و تسلیت خالصانه ما را الساعه به محضر نورانیش برسان
به دعای مستجابش حُسن عاقبت بخیری به همه ما کرم فرما .... #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
▪️گریز روضه اسارت
صبر ایوب (ع) در ماجرای ناموس سر رفت
جناب اقدس الهی در کلام شریف خود هر پیغمبری را به صفتی توصیف فرمود .
فرموده است ایوب نبی(ع) را به علت شدت بلاهایی که به آن مبتلا شده بود به صبوری وصف نموده است. صبر ایوب نبی (ع) به حدی رسید که ملائکه آسمانها دوست و فریفته او شدند. ثواب اعمال او را وقتی به آسمانها میبردند ملائکه تعظیم مینمودند. ایوب نبی (ع) در بلاهای زیادی چون از بین رفتن اموال و تلف شدن اولاد و جوانان خود صبر کرد اما در یک جا دیگر نتوانست صبر کند. آن هم وقتی که دید کار به جایی رسیده است که زنش برای یک قرص نان با بیگانهای تکلم کرده است و گیسو فروخته است وقتی به اینجا رسید طاقت نیاورد و عرض کرد: خدایا به فریاد من برس.
👈اشاره گریز:
ای شیعه! ایوب نبی(ع) با آن همه صبوری همین که شنید همسرش با بیگانهای تکلم کرده است زبان به درگاه الهی گشود و گفت: خدایا به فریاد من برس. پس چگونه بود حال مظلوم کربلا وقتی که سر او را با نیزه وارد شهر شام کردند و زینب(س) به قاتل برادرش شمر لعنت الله علیه میگفت: دو حاجت دارم یکی آنکه نیزهداران سرها را از میان ما زنان بیرون برند دیگر آنکه ما را از راهی ببر که اجتماع خلق کمتر باشد.
📚منبع:
مجالس المتقین، مجلس ۱۲
برگرفته از:
گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۲۴۲
#اسارت
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#اصحاب
📎در تاریخ آمده است هنگامی که امام حسین علیه السلام در سفر کربلا به سرزمین ثعلبیه رسید، با یک خانواده سه نفره مسیحی دیدار کرد؛ مادر خانواده به نام قمر، پسرش وهب و نوعروسشان هانیه. خیمه ساده و بیآلایش آنان که حاکی از #فقر و #محرومیتشان بود توجه امام را به خود جلب کرد. امام وارد خیمه شد و با #امّ_وهب به صحبت پرداخت و با مهربانی تمام جویای احوال آنان شد.
🔸امّ وهب گفت: ما از وضع زندگی خود راضی هستیم، فقط در این منطقه از کمبود آب رنج میبریم. اباعبدالله (ع) کرامتی نشان دادند و نیزه خود را نزدیک سنگی به زمین فروکردند و درآوردند و از جای آن #آب گوارایی روان شد. این کار امام حسین (ع) بر امّ وهب اثر گذاشت.
سپس امام (ع) برای او گفتند که عازم کوفه هستند و مبارزهای پیش رو دارند و بعد آنجا را ترک کردند و به راه خود ادامه دادند.
🔸بعد از آمدن وهب و هانیه، مادر از #اخلاق و کرامت اباعبدالله (ع) بسیار تعریف کرد و تصمیم گرفتند به جمع یاران ایشان بپیوندند و پس از آنکه مسلمان شدند، وهب و همسرش هردو #درراهدفاعازاسلام و امام حسین (ع) به شهادت رسیدند. [۱]
📚منبع:
۱ـ سوگنامه آل محمد، ص ۲۱۱ و ۲۱۲؛ ریاحینالشریعه، ج ۳، ص ۳.
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#گریز_زیارت_عاشورا
اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد
📎 ابن عساکر در کتاب خود مینویسد: فردی به نام عصام شامی وارد مدینه شد. چهره نورانی و #حسن_خلق امام حسین علیهالسلام آتش حسد و #کینه دیرینه را در دل او شعلهور کرد و نتوانست خودش را کنترل کند و نزد امام رفت و پرسید: آیا تو پسر ابوتراب هستی؟ حضرت فرمود: بله. عصام، هر چقدر میتوانست به امام و پدر بزرگوارش #فحش و ناسزا و کلمات رکیک نثار کرد.
امام بعد از شنیدن ناسزاهای وی، با عطوفت و مهربانی به او نگاه کرد و آیاتی را در فضیلت عفو و گذشت قرائت کرد و فرمود: ای برادر! بر خود سبک و آسان بگیر (آرام باش) و برای #من و #خودت استغفار کن! مطمئن باش اگر از ما یاری بخواهی، یاور تو خواهیم بود و اگر عطا و بخشش بطلبی، به تو عطا میکنیم و اگر ارشاد و راهنمایی بجویی، تو را ارشاد خواهیم کرد (هر نیاز و گرفتاری داری به ما بگو).
🔹عصام از این رفتار شفقتآمیز امام (ع) خجالت کشید. حضرت وقتی در چهره او پشیمانی و شرمندگی را دید، فرمود: «لا تثریب علیکم الیوم یغفر الله لکم و هو ارحم الراحمین؛ امروز ملامت و توبیخی بر شما نیست، خداوند شما را میبخشد و او است ارحم الراحمین.» [۱] 👈آیهای که حضرت یوسف (ع) در برابر شرمندگی و پشیمانی برادرانش خواند.
🔸سپس از او پرسید: اهل شام هستی؟ گفت: بله. حضرت در ادامه به او فرمود: هر نیازی داری بدون اضطراب و شرم، از ما بخواه که انشاءالله برآورده میشود.
عصام با مشاهده این همه بزرگواری و انسانیت، از رفتار خود بسیار شرمنده شد.
✅ مهربانی و حسن خلق امام حسین (ع) به قدری بر عصام تأثیر گذاشت که میگفت روزی که وارد مدینه شدم #منفورترین انسانها در نگاه من ایشان و پدرش بود و الان که به شام برمیگردم #محبوبترین آدمها ایشان و پدرش است. [۲]
🟣 این، طریق و سلوک حسینی است؛ اگر میخواهیم مانند امام حسین (ع) زندگی کنیم باید اینگونه با مردم رفتار کنیم. اگر نمیتوانیم بهتر است خود را منسوب به امام ندانیم و نشان ندهیم؛ که اگر رفتاری از ما سر زد به نام دین و امام حسین (ع) نوشته نشود. آن چیزی که جامعه ما از آن رنج میبرد «نبود اخلاق» است! اگر جماعت مؤمن و حزباللهی اینگونه با مخالفین رفتار میکردند خیلی اتفاقهای منفی نمیافتاد و خیلیها به دامن اسلام پناه میآوردند.
📚منابع:
۱ـ سورة یوسف، آیه ۹۲.
۲ـ تاریخ مدینه دمشق، ج ۴۳، ص ۲۲۴؛ منازلالآخره، ص ۸۱.
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
▪️حسین(ع) و زکریا(ع)
سعد بن عبدالله قمی از امام عصر (عج) در مورد آیه کهیعص از امام عصر (عج) سوال نمود.
امام (عج) فرمود: این حروف از خبرهای غیبی است که خداوند به بندهاش زکریا داد.
زکریا هنگامی که به اسماء خمسه طیبه اطلاع یافت هرگاه به نام مبارک امام حسین علیه السلام میرسید اشک در چشمانش حلقه میزد روزی از خداوند علت این حال را پرسید خداوند داستان کربلا را در قالب این حروف برایش بیان فرمود: پس "کاف" یعنی کربلا و "هاء" یعنی هلاکت و "یاء" یعنی یزید لعنت الله علیه که قاتل آن حضرت بود و "عین" یعنی عطش و تشنگی که بر آن حضرت مستولی میشود و "صاد" یعنی صبر آن حضرت بر بلا.
زکریا(ع) وقتی جریان را شنید سه روز از مسجدش خارج نشد و مردم را راه نداد و بر حسین علیه السلام گریست.
📚منابع:
قصص الانبیاء، ص ۳۹۸
برگرفته از:
گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۱۲۹
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
▪️پیامبر(ص) مدفن اباعبدالله الحسین(ع) را میبیند.
بعد از آنکه دو سال تمام از میلاد حضرت اباعبدالله الحسین(ع) گذشت رسول خدا(ص) برای سفری بیرون رفت وقتی مقداری راه پیمود ناگهان ایستاد و با چشمان گریان گفت انا لله و انا الیه راجعون سبب آن را پرسیدند. فرمود: این جبرئیل است مرا از سرزمینی در کنار فرات خبر میدهد که اسمش کربلاست فرزندم حسین پسر فاطمه در آنجا کشته میشود. پرسیدند: چه کسی او را میکشد؟ فرمود: مردی به نام یزید لعنت الله علیه که خداوند وی را بیبرکت گرداند. گویا هم اکنون اقامتگاه و محل دفن پسرم را در آن سرزمین میبینم در حالی که سرش را به ارمغان میبرند.
📚منابع:
قصص الانبیا، ص ۳۹۸
برگرفته از:
گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۱۲۹
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
▪️ترسیدم برادرم خجالت بکشد.
وقتی عبدالله بن جعفر(ع) حضرت زینب(س) را ملاقاتی کرد گفت: شنیدم در کربلا هر کشتهای را برادرت حسین(ع) میآورد از میدان، او را پیشواز و همدردی میکردی اما وقتی فرزندان مرا (عون و محمد) حضرت با بدن غرق به خون از میدان آورد از خیمه بیرون نیامدی. ممکن است بفرمایید علت این کار چه چیز بود که برای دیدن آنها حتی از خیمه بیرون نیامدی؟
صدای گریه خانم زینب(س) بلند شد فرمود: عبدالله آنچه شنیدی راست است نیامدن من از خیمه از این جهت بود که ترسیدم از گریه و بیتابی من حسینم خجالت بکشد.
📚منابع:
سوگنامه آل محمدصلی الله علیه وآله، محمدی اشتهاردی، ص ۲۹۲
برگرفته از:
گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۱۵۳
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
▪️زبرقان از شمشیر کشیدن به روی امام حسین(ع) امتناع میکند.
در جنگ صفین زبرقان که از شجاعان لشکر معاویه بود در میدان جنگ آواز هل من مبارز سر داد و حضرت اباعبدالله الحسین(ع) به اذن پدر بزرگوارش جهت مبارزه با او وارد میدان شد.
تا چشم زبرقان به آن جلال و شکوه حضرت افتاد متحیر شد و از هیبت آن حضرت به خود لرزید، پیش آمد و با کمال ادب خدمت حضرت عرض چه کسی هستی که به مصاف من آمدهای؟
حضرت فرمود: جدّ من رسول خداست، پدر من ولی خداست و مادرم دختر رسول خداست و خودم نور چشم رسول خدا حسینم.
زبرقان شمشیر را در غلاف کرد و سر خجلت به زیر انداخت و عرض کرد اگر امعاء و احشاء من پر از تیر و سنان و نیزه و خنجر تو شود و مرا به دست خود پاره پاره و قطعه قطعه کنی، نگاه تند به صورت تو نمیکنم چه برسد به آنکه به روی تو شمشیر بکشم.
حضرت فرمود: به چه جهت؟ عرض کرد برای آنکه خودم در مدینه بارها دیدم رسول خدا(ص) لبهای تو را میبوسید و میفرمود حسین(ع) از من است و من از حسینم هر که حسین(ع) را اذیت کند مرا اذیت کرده است.
📚منابع:
ریاض القدس، ج ۲، ص۱۲۶
برگرفته از:
گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۲۲۰
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5803190339535634890.mp3
14M
#زمینه
روضه نمیخواهدتنی که سرندارد
سیب سرخی
📝 #روضه_نمیخواهد_تنی_که_سرندارد
🖊 #زمینه
🖊 #هیات_روضه_العباس "ع"
وای حسین وای حسین حسین جان وای حسین وای حسین حسین جان
روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
قربان آن آقا که انگشتر ندارد
یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد
جایی برای بوسه ی مادر ندارد
گوید بنیه یا بنیه یا بنیه
برخیز آمد مادرت زهرا (س) بنیه
دیدم خودم در عصر عاشورا بنیه
افتاده بودی زیر دست و پا بنیه
من بی وضو موی تورا شانه نکردم
حالا بدنبال سرت باید بگردم
از تشنگی لب های عطشانت به هم خورد
ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد
از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد
آیه به آیه نذر قرآنت به هم خورد
راه تورا در گودی گودال بستند
بر پیکرتو نیزه ها رو میشکستند #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🏴سبک زمزمه یا زمینه یا شور اول ماه صفر ورود کاروان اسرا به شام
#زمزمه_اسارت
#زمینه_اسارت
#شده_ازدحام
🏴بند اول
شده ازدحام،سه روز پشت دروازهٔ شهر شام
یه عده واسه،کنیز اومدند و یه عده غلام
چراغونیه،که انگاری عیده توی شهر شام
همه اومدن،ببینن روی نیزه راس امام
واویلا امون،یه عده میگن که تماشا کنید
تماشا کنید،نگاه به سر روی نی ها کنید
واسه خونتون،برید و کنیزی تمنا کنید
به شام بلا_رسید کاروون
واویلا امون و واویلا امون
شده خون دله_صاحب الزمون
واویلا امون و واویلا امون
🏴بند دوم
غم بی حساب،بی بی زینب و بزم عیش و شراب
غم بی حساب،بی بی زینب و درد حفظ حجاب
آهای شامیا،ایشالله بشید روزی خونه خراب
به والله که،نداره تماشای ما هیچ ثواب
واویلا امون،قدی که شده خم تماشایی نیست
نخندید به ما،که در پای ما قوت و نایی نیست
نگید خارجی،به ما که به جز طبل رسوایی نیست
به شام بلا_رسید کاروون
واویلا امون و واویلا امون
شده خون دله_صاحب الزمون
واویلا امون و واویلا امون
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
❣﷽❣
🥀 #روضه_حضرت_زینب_س
🌿بر نور دل و دیده زهرا صلوات
🌿بر دخت گرانمایه مولی صلوات
🌿برمظهر صبروحلم وایمان وشرف
🌿بر یاورِ دین زینبِ کبری صلوات
❤️(#دعای_فرج)
💥السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب س💥
🌾کسی که رنج فراوان کشید زینب بود
🌾کسی که شادیِ دوران ندید زینب بود
🌾به چهار سالگی یتیمی از غم مادر
🌾کسیکه رنجچهل سالهکشیدزینب بود
🌾به راه کرببلا تا زِ راه شـــام خـــراب
🌾کسی که پای برهنه دوید زینــب بود
🌾بدید بر سر نی، رأس پُر زخون حسین
🌾کسیکهسرشبهمحمل شکستزینب بود
🌾میان آن در و دیــوار و شعـلهٔ آتش
🌾کسی که نالهٔ مـــادر شنیــد زینب بود
⬅️امروز دلهارو ببریم حرم بیبی زینب..
ان شالله یه روزی کنار حرمش ناله بزنی..
امروز از چشات بخواه برا بی بی زینب گریه کنه، زینب ام المصائبه، پیغمبر بشارت داده برا کسی که برا خانم زینب گریه کنه..
🌿فرمود: پاداش اون مثل کسیه که برا حسین ع گریه کنه،
⬅️یه روز آقا امیرالمومنین فرمود زینب جان ، پسر جعفر طیار عبدالله ازت خواستگاری کرده،،
فرمود بابا هر چی شما بفرمایید،،
فرمود واقعا دنبال رو باباش طیاره. گفت:بابا هر چی شما بگین من قبول میکنم،،
فقط یه شرط دارم، اونم چون شرط مال مادرمه میگم، اگه قبول کرد منم برای ازدواج مانعی نمی بینم،
بابا من از حسینم جدا نمیتونم باشم...
اگه حسینم سفری داشته باشه، همراه حسین باید برم...
از الان اجازه شرعیشو به من بده قبول میکنم..
به عبدالله گفتن، گفت: من غلام شما خاندانم، هر چی شما بگین همونه..
آقا امیرالمومنین اومدن پیش بیبی زینب،،
فرمودند:زینب جان عبدالله قبول کرد.
⬅️سوز⬅️صدا زد بابا من نمیتونم بدون جسینم زندگی کنم،
لذا از وقتی که تو مدینه بودند روزی یک بار باید حسینو میدید
⏪شاید شنیده باشید ام سلمه میگه،،
اومدم خونه عروس دیدم داره گریه میکنه،،
(خانم جان تازه عروسی چرا گریه میکنی..تازه عروس که گریه نمیکنه)
یاد مادر افتادید.، (نه، بالاتر از مادرم)
خانم جان یاد پدر افتادید،( نه بالاتر)
(چه شده خانم جان)
⬅️سوز⬅️
فرمود سه روزه حسینمو ندیدم..
ام سلمه میگه الان میرم این خبرو به حسینت میدم،
⬆️اوج و سوز⬆️میگه اومدم دیدن امام حسین..
دیدم داره گریه میکنه، صدا ام سلمه سه روزه زینبم رو ندیدم..
هر دو عاشق هم بودن علاقهٔ شدیدی به هم داشتن،
🔅آخ میون همه دلها امون از دل زینب🔅
(زمزمه کن)➡️
🔶آی دلای کربلایی، دل عالمی بسوزه برا دل زینب..
کدوم روضه رو بخونم نام بیبی زینب نباشه، هر روضه ای شما بخونی نام بیبی زینب میاد
♦️♦️((هر روضه رو میشه اینجا خوند ))
🔅مدینه زینبه...( روضه پیامبر، حضرت زهرا س، امام حسن ع)
🔅آخ کربلا زینبه(روضه کربلا حضرت عباس ..حضرت علی اکبر..حضرت علی اصغر...هر چی....)
🔅آخ قتلگاه زینبه(روضه قتلگاه)
🔅دم دروازه کوفه زینبه(روضه اسرا... وقایع شام...)
🔅خرابه شام زینبه(روضه حضرت رقیه س)
🔅آخ اربعین کربلا زینبه(روضه اربعین)
🔅برگشت کاروان به مدینه زینبه
آخ ..
یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا...
⬅️لحظه ای کاروان برگشت مدینه، عبدالله ابن جعفر همسر بیبی زینبه، دوید جلوی کاروان ، آی کاروانیا بگید ببینم همسرم زینب کجاست..
یه کَجاوِه ای رو نشونش دادن گفتن خانمت زینب تو این کجاوه نشسته..
رفت جلو پردهٔ کجاوه رو زد بالا
یه خانمی رو دید..
صدا زد خانم بگو ببینم همسرم زینب کجاست..
آی جوون دارا...آی حاجت مندا...آی گرفتارا...آی مریض دارا...
بگم و التماس دعا
⬅️ سوز و اوج⬅️
یه وقت عبدالله نگاه کرد دید صدای ناله ای بلند شد..
عبدالله..
عبدالله..
من زینبم عبدالله، چرا نمیشناسی؟؟
صدا زد:
(دشتی)
🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت
( مگه نمیگفتی بی حسین نمیتونم باشم )
🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت
🌾اگر تو زینبی کو نور عینت
🌾اگر تو زینبی چرا رنگت پریده
🌾اگه تو زینبی چرا موهات سپیده
✨ حسینت کو✨
الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه..
خواهر برادر و خیلی دوست داره..
الهی نبینی اونچه که زینب دید..
صدا زد عبدالله داغ برادر دیدم عبدالله..
تن بی سر حسینم رو دیدم عبدالله...
رأس حسین به نیزها دیدم عبدالله...
🍂آخ میون همه دلها امون از دل زینب🍂
🌾تمام ذکر زینب یا حسیــــن است
🌾وجودش لحظه لحظه با حسین است
🌾قنــــوت نیــــمه شبهای خواهــــر
🌾زیارتنامـــهٔ مولا حسیـــــن است
🍁هر چقدر ارادت داری به ابی عبدالله به ناله های دل بیبی زینب به اشک و آه و گریه های خانم زینب کبری سه مرتبه ناله بزن بگو🍁
✨ یا حسیـــــــن✨
#روضه_حضرت_زینب #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
معنی وفا و صبر و ایمان؛ زینب
نشکسته به هیچ شیوه پیمان؛ زینب
هنگام گریز مدعیان شرف
همراه به سالار شهیدان؛ زینب
وقتی همه چیز شد تمام و در خون
آغاز کند ز خط پایان؛ زینب
خون از دل سنگ جوشد آر بر خواند
در مرثیهاش روضه عریان؛ زینب
در عصر غمانگیز بلا داشت به صبر
یک باغ پر از لاله و ریحان: زینب
با آنکه به پای گل خورشید گریست،
غمگین نشد از صدمه طوفان؛ زینب
با دیدن گیسوی پریشان بر نی
هرگز نکند موی پریشان؛ زینب
کی سر بزند به چوب سخت محمل
وقتی که نترسیده به میدان؛ زینب
سرهای بریده را حماسه نامید
زیبا نگرد به مرگ اینسان: زینب
از کوفه به شام با ندای توحید
پیچید به هم دفتر طغیان؛ زینب
با خطبه حیدری خود در تاریخ
بر خاک نشاند آلسفیان؛ زینب
آزادگی اینچنین نمیشد مطرود
میداشت اگر جامعه الان؛ زینب
عبدالرضا مدرسزاده
#روضه_حضرت_زینب #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#زمزمه
#اسارت
بانوای حاج
#میثم_مطیعی
⬛️ ⬛️ ⬛️ ⬛️ ⬛️ ⬛️ ⬛️ ⬛️ ⬛
عقیله کجا، اسیری کجا؟
خدا تو برس، به داد دلا
داره میلرزه روی نیزه اشک چشمای کسی
اگه علمدار بود نمیرفت خاری تو پای کسی
بمیرم غریبی، اسیری، یتیمی، غم یار
حرم علی رو، کجا میبرید؟
به کاخ یزید، چرا میبرید؟
داره سر بر نیزه ای میبینه این نامردیو
داره میبینه غربت و این دردِ کوچه گردیو
بمیرم غریبی، اسیری، یتیمی، غم یار
میخونه کسی، دوباره منو
دارن میبرن، یه پیرهنو
بیا دلم راهی بشیم این اربعین تا قتلگاه
بیا امامو یاری کن با ناله و با اشک و آه
دل من میتپه برا دیدن تو حسین جان
نغمه پرداز: اکبر شیخی
شاعر: امیررضا یزدانی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#آجرکاللهیاصاحبالزمان
〰️#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️