🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم):
#واحد_زمینه_شور_روضه
#شهادت_حضرت_معصومه_س
🎼#سبک_ایران
#ای_بانوی_معظم_قم
✅بنداول
بی بی
ای بانوی معظم قم
سبیه ی امام هفتم
چشم و چراغ اهل بیتی
ای خواهر امام هشتم
بی بی
غصه چیه تا تو رو دارم
وقتی شما باشی کنارم
تا دلم از دنیا میگیره
سرم رو ضریت میذارم
بی بی
ارادته من از قدیمه
بهشت من همین حریمه
ای عمه ی تموم سادات
هستی تو بانوی کریمه
یاحضرته معصومه جانم
✅بنددوم
بانو
فاطمه ای از نسل حیدر(ع)
فاطمه ای شبیه مادر
عمه ی حضرت جوادی
ای دختر موسی بن جعفر(ع)
بانو
شد شهرقم ستاره باران
ازقدمت اسوه ی ایمان
قم غرقِ در شورو شعف شد
از مقدمت خواهر سلطان
بانو
شکرخدا تو شهر غربت
بودی میون ناز ونعمت
خوب شد شبیه عمه زینب
نشد به ساحتت جسارت
حسین(4) جان
✅بندسوم
ای وای
تو قم نبود خبر ز آزار
خبر نبود از قوم اغیار
سری روی نیزه نرفت و
خبر نبود از کوچه بازار
ای وای
خوب شد ندیدی اضطراب و
نرفتی تو بزم شراب و
ضربه ی چوب خیزران و
ندیدی اشکای رباب و
ای وای
درسته که با حال مضطر
میسوختی از داغ برادر
ولی خداروشکر ندیدی
خنجر تیز و روی حنجر
ای وای
نرفت برادر تو از حال
شبیه جدت توی گودال
نشد تنش به زیر نعلا
له و لَوَرده ولگدمال
حسین (4) جان
#مجید_مرادزاده #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#امیرالمومنین__ع__زمینه
جز در خونه ی تو
که جایی رو ندارم
وقتی می خورم زمین
اسم تو من میارم
بامدد از نام تو
بلند میشم از زمین
تورهام نمیکنی
یا امیر المومنین
دل خوشیم اینه حیدر تورو دارم
تا وقتی با تو ام غمی ندارم
اسم تو تو گرفتاری میارم
یا علی شده ذکر شب و روزم
از غمه دوری از نجف میسوزم
کی میشه چشم به صهن تو بدوزم
حیدر مدد حیدر مدد ای ساقیه کوثر مدد
شب نوزدهم شده
رو به آسمون کنیم
برا داغ مرتضی
دیده هارو خون کنیم
شب نوزدهم شده
دیده ها پراز نمه
میبره به زیر لب
علی اسم فاطمه
فاطمه روزهای بی تو تموم شد
فاطمه شبهای بی تو تموم شد
فاطمه دنیای بی تو تموم شد
فاطمه روز های جدایی سر شد
فاطمه شب غم رفت و سحر شد
بعد تو علی خیلی خون جگر شد
حیدر مدد. حیدر مدد ای ساقیه کوثر مدد
نمیره از خاطرم
در میان کو چه ها
که صدا میزدی تو
خیلی تنهاس مرتضی
به دست و گردن من
طناب و وقتی دیدی
به داد دله علی،
تو بود ی که رسیدی
به خدا اینا نامردو پلیدن
اشکای تورو فاطمه ندیدن
تن مو روی خاکا میکشیدن
به خدا زهرا این قوم خیلی پستن
دستای من و با طناب که بستن
بازوی تورو فاطمه شکستن
رضا نصابی
امیرالمومنین (ع)
زمینه#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•هر گرفتاری سراغ آستانش...
#روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیهما سلام اجرا شده شب نهم محرم ۹۹ به نفس حاج مهدی سلحشور •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت
رزق و روزیِ تمام خاندانش را گرفت
خوش به حالِ سائلی که سائلِ عباس شد
خوش به حال آن که از عباس نانش را گرفت
*امشب راحت دَرِ خونه ي عباس دستت رو دراز كن، بگو: آقا! من گدايِ دَرِ خونه ي شما هستم، گدا مي اومد دَرِ خونه اش، در ميزد، قمر بني هاشم رزقِ سالش رو ميداد از بينِ در، اونم تشكر مي كرد مي رفت، آقاجان! خوب بيا بيرون ببينه شمارو، مي گفت: مي ترسم، چشمش به چشمم بيوفته خجالت بكشه، من نمي تونم خجالتش رو ببينم...
تا سالِ بعد از كربلا،گدا اومد دَرِ خونه رو زد، اُم البنين اومد در رو باز كرد، گفت: چيكار داري؟ گفت: من همون گدايِ هر ساله هستم، اومدم رزقِ سالم رو بگيرم، اُم البنين فرمود: صبر كن الان ميام، رفت رزقِ سالش رو آوُرد، گفت: خانوم! پس خودِ عباس كجاست، من ميخوام از دستايِ خودش بگيرم، اُم البنين گفت: دستِ عباس رو ميخواي؟ اين دستارو كنارِ علقمه از تن جدا كردن...*
خوش به حالِ سائلی که سائلِ عباس شد
خوش به حال آن که از عباس نانش را گرفت
روزِ محشر دست هايش دستگيري مي كند
دستِ خود را داد دستِ دوستانش را گرفت
هيچ كس اندازه ي عباس شرمنده نشد
كربلا بدجور از او امتحانش را گرفت
از خجالت آب شد، آب آورِ كرب و بلا
عصرِ تاسوعا امان نامه امانش را گرفت
چشم هايش پاسبان هاي بَناتِ خيمه بود
حرمله با تير چشمِ پاسبانش را گرفت
تيرها در پيكرش وقتِ زمين خوردن شكست
بس كه خون رفت از تنش آخر توانش را گرفت
صارَ کَالْقُنْفُذ برايِ تيرها جايي نماند
ناگهان سر نيزه اي حجمِ دهانش را گرفت
#حاج_مهدی_سلحشور
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Salahshour_Babolharam_net_shab9.mp3
2.56M
|⇦•هر گرفتاری سراغ آستانش...
#روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیهما سلام به نفس حاج مهدی سلحشور •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_عسکری__ع__میلاد
از عرش دارد می رسد فصل بهارم
كم كم پر از خورشيد خواهد شد ديارم
از عرش دارد می رسد پيكی خدايی
از عرش دارد می رسد دار و ندارم
يک عمر در دست خودم در حبس بودم
امشب نگاهش می شود راه فرارم
اميد بستم بر كرامت های چشمش
بلكه كمی رونق بگيرد كار و بارم
من هرچه را دارم به دست دوست دادم
شكر خدا كه بعد از اين بی اختيارم
از آسمان نور هدی آمد ، مبارک
عيسای آل مصطفی آمد مبارک
ما اهل بارانيم و اهل روضه هائيم
عمری است محتاج گداهای شمائيم
آواره های كوچه ی حُسن بهاريم
كاسه به دست سفره های هل اتائيم
از روز اول خادم اين خانه هستيم
تا شام آخر هم مقيم اين حرائيم
ما نسل در نسل عاشق اين خانواده
ديوانه وار از عالم و آدم جدائيم
وقتی كراماتِ نگاهت شامل ماست
يعنی كه در هفت آسمان مشكل گشائيم
از اولش هم قلب ما دست شما بود
توفيق ما و سلب ما دست شما بود
شكر خدا كه عاشقی درمان ندارد
اين قصه ی شاه و گدا پايان ندارد
شكر خدا كه عاشق اين خانواده
شرمندگی دارد ولی عصيان ندارد
فرع تولی و تبری اصل دين است
ايمانِ بی اين خانواده جان ندارد
چشمی كه ابری شد از اين دريای جوشان
در روز محشر لحظه ی گريان ندارد
دست كسی بر دامن فهم شما نيست
اين نردبان ها پله ی آسان ندارد
ای خلقت آدم طفيلی وجودت
هفت آسمان محتاج بارش های جودت
امشب بيا رحمی به حال اين گدا كن
بی آبرويی را مقيم اين حرا كن
ابری بياور بر سر چشم خسيسم
با دست باران درد دل ها را دوا كن
يک قطره از نور كراماتت بپاش و
اين دفعه ما را حُر دشت روضه ها كن
دلبستگی های مرا از من بگير و
بر چشم های خود اسير و مبتلا كن
يک صبح با جادوی چشمت اين گدا را
از جمله ی همسايه های سامرا كن
گرچه به ظاهر از خداوندی جدائيد
آئينه در آئينه تكرار خدائيد
محمد بختیاری#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#فلسطین
به یاد کودکان غزه باید، غزلها را پریشانتر بخوانیم
شکوه ردپای سرخشان را، میان خون و خاکستر بخوانیم
تمام شهر را آواره دیدیم، چهقدر آنجا تن صدپاره دیدیم
همین تصویرها باعث شد امروز، شهیدان را گل پرپر بخوانیم
بیا از پیکر در خون تپیده، بیا از نخلهای سربریده
بیا از دست، از انگشت، از چشم، بیا از پا، بیا از سر بخوانیم
بیا از خاطرات دختری که، از اندوه غروب آخرى که
از آشوب نگاه آن سری که، جدا گردیده از پیکر بخوانیم
کمی از اشکهای چشم مردم، کمی از روضههای پرتألم
کمی از روضههای روز هفتم، کمی هم از علیاصغر بخوانیم
پریشان فلسطینم همیشه، به اسرائیل بدبینم همیشه
نمانده چارهای جز این که هر شب، فقط از غربت مادر بخوانیم
#####
کدامین چشم ناپاک است یارب، که دائم در پی این سرزمین است
چه عصیانیست در حال شکفتن، که شیطان پشت درها در کمین است
نه اسم این غزل آتشفشان نیست، زمین که جای قتل کودکان نیست
چنین با غنچهها نامهربان نیست، گمانم این همین نظم نوین است
عروسکها اسیر آه هستند، چهقدر این عمرها کوتاه هستند!
ولی صبر خدا اندازه دارد؛ ولی دست خدا در آستین است
عروس غوطهور در حجلهی خون، به خون غلتیدهای همراه مجنون
نباش این روزها دربند مضمون، همیشه درد مضمونآفرین است..
#روح_اله_گائینی✍
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ
#حضرت_عبدالعظیم_حسنیعمدح
شمس عالمتاب ما یا حضرت عبدالعظیم«ع»
نور قلب مرتضی یا حضرت عبدالعظیم«ع»
شهر ری را با حضور خود منور کرده ای
بر وجودت مرحبا یا حضرت عبدالعظیم«ع»
میزند طعنه به جنت آن ضریح قدسی و
آن حریم کبریا یا حضرت عبدالعظیم«ع»
سنگ فرش صحنتان چون شهپر بال ملک
میدهد جان را صفا یا حضرت عبدالعظیم
مدح تو گویند دائم قدسیان آسمان
هرزمان و هر کجا یا حضرت عبدالعظیم«ع»
می رباید مرقد و گلدستهها و گنبدت
قلب هر بیننده را یا حضرت عبدالعظیم«ع»
من چه گویم نزدتان وقتی که صد حاتم بود
بر سر خوانت گدا یا حضرت عبدالعظیم«ع»
حضرت موسی و عیسی مفتخر زانکه بُدند
سائل جد شما یا حضرت عبدالعظیم«ع»
تو عظیم ابن العظیمی ای کریم ابن الکریم
مثل جدت مجتبی یاحضرت عبدالعظیم«ع»
ثبت گردد در ثواب زائر قبرشما
یک ثواب کربلا یا حضرت عبدالعظیم«ع»
مبتلای مبتلایم دردمندم ای شها
درد من را کن دوا یا حضرت عبدالعظیم«ع»
پس کرم بنما تفضل کن شوم با دستتان
زایر خون خدا یا حضرت عبدالعظیم«ع» #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Javad Nekai - Emam Reza.mp3
6.98M
شعبان پورالتماس دعا 🤲🤲🤲
به نیت شفای پدرومادرم 🤲🤲🤲
😭😭😭
#اللهم_اشف_کل_مریض
#یا_امام_رضا(ع)
🧡🧡🧡
رضا جان شفا بده مریضا رو به مادرت
رضا جان دوا بده مریضا رو به مادرت
میخوام امروز من بگم درد و دل این زوارو
اومدن با یک امیدی کنار این بارگاهت
هر کسی در میزنه میخواد بگه امام رضا
اومدم بهت بگم مریضا رو بده شفا
رضا جان شفا بده مریضا رو به مادرت
رضا جان دوا بده مریضا رو به مادرت
مادرم مریض شده افتاده کنار خونه
جز تو ای امام رضا درد اونو نمیدونه
اون گفته بیا به پابوست بخونم شبونه
شفاشو از تو بگیرم اون هنوزم جوونه
رضا جان شفا بده مریضا رو به مادرت
رضا جان دوا بده مریضا رو به مادر
من ازت میخوام درد اونو دوا کنی
وقتی میرم به خونه حاجتشو روا کنی
میدونم دوسم داری جواب ردم نمیدی
اومدم تا دلشو با دل تو آشنا کنی
رضا جان شفا بده مریضا رو به مادرت
رضا جان دوا بده مریضا رو به مادرت #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
1.02M
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
﷽
#سینه_زنی
#حضرت_معصومه(س)
🎧#مداح_استادحاج_پیرزاده🎤
#سبک_یاران_چو_غریبانه
ای نور دل زهرا
یاحضرت معصومه
وی بانوی بی همتا
یاحضرت معصومه
تو تالی زهرایی
چون زینب کبرایی
ای مظهر خوبی ها
یاحضرت معصومه
⚡️یاحضرت معصومه
قم ازتو صفا دارد
هرکس که تورا دارد
غمگین نبود فردا
یاحضرت معصومه
تودختر موسایی
چون فاطمه یکتایی
محبوب دل طاها
یاحضرت معصومه
⚡️یاحضرت معصومه
ازفیض تو ای بانو
قم گشته بسی نیکو
روی تو بهشت ما
یاحضرت معصومه
راضی به قضا گشتی
دلخون چو رضا گشتی
خون شد دلت از
اعدا یاحضرت معصومه
⚡️یاحضرت معصومه
ای آینه ی تقوی
وی شاخه گل طوبی
هستی ز تو شد زیبا
یاحضرت معصومه
ازجود وسخای تو
ازلطف وعطای تو
قم گشته بسی احیا
یاحضرت معصومه
⚡️یاحضرت معصومه
ای دخت ولی ا...
وی اخت ولی ا...
عمه ی بنی الزهرا
یاحضرت معصومه
از داغ پدر گریان
وز هجر رضا نالان
بودی تو در این دنیا
یا حضرت معصومه
⚡️یاحضرت معصومه
مهدی ز غمت نالد
شیعه به تو می بالد
ای شافعه ی فردا
یا حضرت معصومه
ای حامی محرومان
بر «جعفری» از احسان
لطف و کرمی بنما
یا حضرت معصومه
⚡️یاحضرت معصومه #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
343.6K
#نوحه وفات حضرت معصومه سلام الله علیها
#سبک : یاامام الزمان... شیعه ده احساس باخ
#شاعر حاج رضا یعقوبیان
🎧اجرا: استاد پیرزاده 🎤
تویی معصومه و مظلومه ی عالمی
از تبار گل پیمبر خاتمی
فاطمه سیرتی
زینبی صولتی
🍃 فاطمه جان(۲)🍃
دختر حضرت موسی بن جعفر تویی
تالی و ثانی زهرای اطهر تویی
تویی اخت الرضا
معنی هل اتی
🍃 فاطمه جان(۲)🍃
مرقد پاک تو زینت شهر قم است
ملجاء و پناه تمامی مردم است
حرمت با صفاست
زایرت پر بهاست
🍃فاطمه جان(۲)🍃
حرم تو دارُش، الشَفای هر شیعه است
هرکه شد زایرت تا به جزا بیمه است
تویی روح حیا
تویی مشکل گشا
🍃فاطمه جان(۲)🍃
از مدینه روان سوی خراسان شدی
آمدی بین ره بیمار هجران شدی
در فراق رضا
کرده ای گریه ها
🍃فاطمه جان(۲)🍃
بر رضا فاطمه زینب دوم شدی
آمدی میهمان مردم قم شدی
خون شد از غم دلت
غم شده قاتلت
🍃 فاطمه جان(۲)🍃
جان عالم شود فدای جان شما
کم شده بی رضا تاب و توان شما
گل زهرا نشان
شد بهارت خزان
🍃فاطمه جان(۲)🍃
ای گل یاس دین از چه تو پژمرده ای
در فراق رضا خون جگر خورده ای
رفتی از این جهان
سوی باغ جنان
🍃فاطمه جان(۲)🍃 #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🌟#روضه_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
💥#دفتری_معصومه_س
🔺بانوی کرامت و صفا را صلوات
🔺آن خواهر و زائر رضا راصلوات
🔺تقدیم به آن شفیعه در باغ بهشت
🔺معصومه نشان اولیا را صلوات
(#دعای_فرج)
(( #السلامعلیکیابنترسولالله.. #السلامعلیکیابنتفاطمةوخدیجه...
#السلامعلیکیابنتامیرالمومنین..
#السلامعلیکیابنتالحسنوالحسین...
#السلامعلیکیابنتموسیبنجعفرورحمةاللهوبرکاته))
▪️به شوق دیدن یار از دیار آمدم
▪️به اشک چشم و دل بیقرار آمدم
▪️هوای روی برادر مرا کشید اینجا
▪️چه می شود به من او را نشان دهید اینجا
▪️رسیده وقت سفر جان به دوست بسپارم
▪️رضا کجاست سرم را به پاش بگذارم
▪️بیا برادرِ از جان عزیزتر به سَرَم
▪️که زَهر هجر تو سوزانده جگرم
▪️تمام قوت من جمع در این صدا شده است
▪️به دست و پا زدنم اَشهَدّم رضا رضا شده است
⬅️امروز کیا با خانم کار دارند... حواست باشه کریمهٔ اهل بیته.....
اگه امام حسن مجتبی تو مدینه کریم اهل بیته....
هر کسی در خونش اومده دست خالی بر نگشته....
آی حاجت دارا...خانم فاطمه معصومه هم کریمهٔ اهل بیته...
خرج در خوانش یه چشم بارونیُّ یه دل شکسته است.....
امروز بیا دست به دامن این خانم شو.....
(شعر...)
حالا دل بده با هم بریم در خونه خانم ناله بزنی...
نامش فاطمه است اما قبرش معلومه.....
آی حاجت دارا اون روزی که بیبی اومد شهر قم مردم چه استقبالی کردند....
نقل میکنند راه بیبی رو فرش قیمتی انداختن...
کوچهها را آب و جارو کردند... خیلیا اومدن بیرون دروازه قم استقبال بیبی...
اما بگم ناله شو بزنی...
⬅️ من یه جای دیگه هم سراغ دارم، مردم اومدن استقبال...
استقبال دخترِ امام ....خواهرِ امام...
آخ اومدن کوچه ها رو جارو زدن.. همه جا رو زینت کردن...
لباسای قیمتی به تن کردن...
اما غم کجا شام کجا...
تو شهر قم مردم با درود و صلوات اومدن استقبال دختر امامُ خواهر امام...
اما تو شهر شام دیدن رقاصه ها می زنند می رقصن....
با طعنه و ناسزا دختر علی رو دارن میارن....
🍁( امروز دلت آماده است ناله شو بزنی)
امروز داری برا اون خواهری گریه می کنی که شهر به شهر دیار به دیار اومد که برادرُ ببینه......
نمیدونم برادر داری یا نه... اگه برادر داری خدا برات نگه داره داغشو نبینی....
⬅️می خوام بگم بیبی جان هر چقدر دنبال برادر اومدی نشد برادرتو ببینی....
اما دیگه مثل اون خواهر نیومدی تو گودی قتلگاه....
دلا بسوزه بر اونخواهری که اومد تو گودی قتلگاه دید حسینش داره دست و پا میزنه....
خدا ...دستاشو رو سر گذاشت...
صدا زد وا محمدا ...واعلیا....واحسینا....
آیا یه مسلمون بین شما پیدا نمیشه، حسین منو یاری بده.....
🏴ديدم غمت اي دلبر اي کاش نمي ديدم
🏴تنهاييُ بي ياور اي کاش نمي ديدم
🏴دنبال تو تا گودال من آمدمو ديدم
🏴بالاي سرت مادر اي کاش نمي ديدم
🏴وقتي که برون شد خصم از مقتل تو ديدم
🏴خون مي چکد از خنجر اي کاش نمي ديدم
🏴از نيزه به روي خاک ديدم سر تو افتاد
🏴در زير سم لشکر اي کاش نمي ديدم
🔲هر چقدر ناله داری به غربت ابی عبدالله ع به دل سوخته خانم زینب کبری س به نیت فرج سه مرتبه ناله بزن🔲
#یاحسیـــــــن.... #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
ذکر توسل و روضه ویژۀ ورود حضرت معصومه سلام الله علیها به شهر مقدس قم و شهادتِ حضرت ، به نفسِ حاج سید محمد جوادی
┅═❁•○◉♡◉○•❁═┅
محملت با وقار می آمد (بی بی جانم ..)
سبز تر از بهار می آمد
وه! عجب خوش خرام می آمد
با شکوهِ تمام می آمد
محملت بود و … خیلِ استقبال
کم محلی نشد زبانم لال
*بعضیا انگاری هنوز خودشونو به جلسه نرسوندن ، برا اونا آروم آروم میخونم .. فقط بدونید ما ایرانیا جلو فاطمه سربلندیم .. چه تشییع امام رضا .. چه استقبالِ بی بی معصومه کم نزاشتیم .. بگم ناله بزنی ؟ ..*
دم قم گرم! سربلند شدیم
ازدعایِ تو بهره مند شدیم
*هرجا نشستی زمزمه کن .. نفس بزن .. امام رضا به مهمونایِ خواهرش خوش آمد میگه انقده جمعیت اومد .. هیچ کسی دست خالی نیومد .. انقدر گل به قدمایِ خانم ریختن ..*
دم قم گرم ! احترام گذاشت
هرچه گل داشت ، رویِ بام گذاشت
*رفقا ، خوش به حالتون برا این بی بی بلند گریه می کنید ..*
با مَحارم به قم رسیدی ، شکر
دمِ دروازه ای ندیدی ، شکر
*بهترینِ جایِ قم بردن اسکانش دادن .. بردنش بیتُ النور .. میگن اون محلُ از همه طرف قُرُق کردن .. گفتن مردا اینجا حق ندارن تردد کنن .. (خودشو که نه نه) ، نکنه از دور سایه شُ ببینن .. ای روزگار ..*
قم کجا کوفۀ خراب کجا
تو کجا زینب و رباب کجا
ساربان محملت عجول نراند
چادرت زیرپایِ شمر نماند ..
شاعر : #وحید_قاسمی
شام بلا تیره تر از شام بود
شام فقط سنگِ لبِ بام بود
شام فقط طعنه و دشنام بود
آل رسول و ملاءِ عام بود ..
*زینبی که کسی سایه شم ندیده بود حالا همه دارن تماشاش میکنن .. حالا داره میگه :*
حسین ..
خبر داری مرا بازار بردن
میانِ مجلسِ اغیار بردن
*از دمِ دروازه تا دمِ قصرِ اون ملعون راهی نبوده ، اما طول کشید .. اونجا هم که رفتن زینب چی گفت .. :*
نزن ..
ببین که دندوناش شکسته ..
*سادات معذرت میخوام ، دَخَلَتْ زَيْنَبُ عَلَي ابنِزِيادٍ وَ عليها اَرْذَلُ ثِيابِها وَ هِيَ مُتَنَکِّرَةٌ ..*
زینب کجا و مجلسِ نامحرمان کجا
مِضمار و چنگ و نای ، حضور رباب خواست
کلثوم چاک داد ، گریبانِ صبر را
پس دفع ظلم ، از پدرش بوتراب خواست
کای «شحْنهُ النَّجف»! نظری سویِ بیکسان
بنْگر یزید ، خانۀ ایمان ، خراب خواست
شاعر: #محزون_گیلانی
تو بی كسم شدی و منم بی كست شدم
از تل تو را نديدم و دلواپست شدم
پنجاه سال خواهری ام را چه ميكنی؟
احساس هایِ مادری ام را چه ميكنی؟
مانندِ دخترانِ تو طاقت نداشتم
گفتی نيا به جان تو طاقت نداشتم
وقتي كه پيكر تو زمين گيرِ نيزه هاست
زينب تمام زندگی اش زيرِ نيزه هاست
خواهر بميرد آه دگر دست و پا نزن
تنگ است جات مادرمان را صدا نزن
شاعر : #علی_اکبر_لطیفیان
#سید_محمد_جوادی
#روضه_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
❣﷽❣
🔘 #دفتری_معصومه_س (2)
🔘 #روضه_حضرت_معصومه_س
🔘 گریز به روضه حضرت زینب س
🔺بر دختِ امام هفتم از جان صلوات
🔺آن خواهر و زائر رضا را صلوات
🔺معصومه که او شفیعۀ روز جزاست
🔺بر فخر و شکوهِ قم هزاران صلوات
(دعای فرج)
جهت تعجیل در سلامتی و امر فرج امام زمان عجل صلوات
🎇السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِيجَةَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ ،
(سبک ای خسرو خوبان نظری سوی گدا کن👇)
➖با دوری تو جان جهانم چه کنم من
➖جان آمده بر روی لبانم چه کنم من
(ببین ای شعر مال کجای دل حضرت معصومه است)
➖کاش آمده بودی دم آخر به کنارم
➖کاش آمده بودی همه ی دار و ندارم
(داداش)
➖من ابر بهارم من داغ تو دارم
➖بازا به کنارم
➖پروانه شدم پر بزنم بال و پرم سوخت
➖با زهر جفا زهر جفا این جگرم سوخت
(آخ داداش)
➖در حسرت دیدار تو ماندم دم آخر
➖با دیده گریان ز تو خواندم دم آخر
➖ای صبر و قرارم من بی کس و کارم
➖بازا به کنارم
🔷بریم در خانه ی دختر موسی ابن جعفر، کریمه اهل بیت فاطمه معصومه…
میخام بگم محبت بین امام رضا ع و حضرت معصومه س مثال زدنیه.
بقدری این عشق و علاقه زیاد بود ، اصلا نمیتونستند دوری همدیگه رو تحمل کنند، (لذا امام رضا نامه نوشتن، بی بی رو دعوت کردند به مرو.)
اما چرخ روزگار طوری چرخید… که این خواهر و برادر نتونستن همدیگه رو ملاقات کنند.
♦️این خواهر به برادر نرسید میان راه ، دشمنا حمله کردند، برادر هاشو جلو چشماش شهید کردن.
بی بی راهی قم شد.
چه استقبالی از دختر موسی ابن جعفر کردند،
همه جا رو زینت کردن ، کوچه هارو آب و جارو کردند
چه پذیرایی کردند، شیرینی و شربت میدادند ، دسته های گل آورده بودند
(با جلال و شکوه زیادی خانمو وارد شهر قم کردند.)
موسی ابن خزرج عنان ناقه بی بی رو گرفته بود، هی گریه میکرد میگفت ((من مثلی)) کی مثل من اینجور لیاقت داره ، عنان ناقه دختر موسی ابن جعفرو بگیره ،
(زنها بدور محمل بی بی صلوات میفرستادند، گریه میکردند، بی بی جان قدمتون رو چشمامون ، خوش اومدید خانم جان)
▪️چه احترامی کردند چه عزتی گذاشتند
تا مرکب بی بی ایستاد زنها صف کشیدند،
دونه دونه اومدن دست دختر موسی ابن جعفرو بوسیدند
گفتن این دختر امامه، عمه امامه ، این دختر یتیمه بابا نداره ، نباید تو شهرمون غریب باشه…
اما میخام بگم بی بی جان چه استقبالی ازت شد …
مردم احترامت کردند بهترین جای شهر بهتون دادند
🔳اما میخوام بگم خانم جان چه استقبالی شد از عمه جانت زینب تو شهر شام…
دل عالم بسوزه برا دردای دل دختر علی زینب ..
سه روز اسرارو جلو دروازه ساعات نگه داشتن
مردم شهرو آذین کردند ، لباسای قیمتی پوشیدند
آخ اومدن استقبال بی بی ، چه استقبالی شد...
بجای دسته های گل، سنگ زدند و خاکستر ریختن آتش میریختند…
یه وقت دختر علی سرشو بالا کرد ، آخ دید چوب یزید بر لب و دندان حسین…
چه کشید بی بی زینب …
(اوج)
▪️من کجا کوفه کجا شام خراب
(حسین جان)
▪️من کجا کوفه کجا شام خراب
▪️منه غمدیده کجا بزم شراب
آخ داداش
▪️خیزران تا که به لبهایت خورد
▪️گفتم ای کاش که زینب می مرد
(دشتی)(فرود)
🔘آخ مزن ظالم حسین مادر ندارد
🔘غریب است و کسی بر سر ندارد
🔘تنش در قتلگه افتاده پر خون
🔘دگر انگشت و انگشتر ندارد
🔘مزن چوب جفا ای بی مروت
🔘دگر این تشنه لب سقا ندارد
✨حسین … آرام جانم
✨حسین … روح و روانم
✨حسین… سالار زینب
✨حسین… غمخوار زینب
✨حسین… دلدار زینب
🍁هر چقدر ناله داری به دل سوخته ی خانم زینب کبری س صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین
⏺یَا فَاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تَخْتِمَ لِی بِالسَّعَادَهِ فَلاَ تَسْلُبْ مِنِّی مَا أَنَا فِیهِ
وَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّهَ إِلاَّ بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5906689254548833868.mp3
2M
هدیه به امام حسن صلوات
شور روضه ای امام حسن مجتبی
شعر رضا نصابی
به نفس استاد کربلایی نریمان پناهی
در سنه کودکی از غصه پیرشدی
از زندگی این دنیا تو سیر شدی
در سن کودکی موی تو شد سپید
از داغه مادرت پشتت ز غم خمید
ای حسن جا ن ای حسن جان
ای حسن جانم ای حسن جان
زانو بغل نکن هی اه نکش حسن
تقصیر تو که نیست زهرا و می زدن
تقصیر تو که نیست مادر پرش شکست
در بین کوچه ها دیدی سرش شکست
ای حسن جان ای حسن جان
ای حسن جانم حسن جان
در کوچه ها به تو زخمه جگر زدن
نامردا مادرو پیشه پسر زدن
دیدی که مادرت افتاده بر زمین
دیدی که افتاده زهرا با سر زمین
ای حسن جان ای حسن جان
ای حسن جانم حسن جان
رضا نصابی #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5942975290044056897.mp3
6.24M
هدیه به امام حسن صلوات
واحد روضه ای امام حسن مجتبی
شعر کربلایی رضا نصابی
به نفس استاد کربلایی نریمان پناهی
حسن شاهده سیلیه مادری
حسن وارث غصه ی. حیدری
حسن کشته ی کینه ی. همسری
حسن از غمه کوچه ها مضطری
حسن شاهده سیلیه مادری 2
به سینه داری غصه بسیار. حسن
شده بر سرت دنیا اوار. حسن
دیدی مادرو بین دیوار حسن
دیدی سینه و زخم مسمار. حسن
حسن کشته ی خونه روی. دری
حسن شاهد سیلیه. مادری
دیدی شب با بقض علی خو گرفت
دیدی که علی سر به زانو گرفت
دیدی مادرت دست به. پهلو گفت
دیدی وقتی از محرمش. رو گرفت
حسن دیدی تو روی. نیلوفری
حسن شاهده سیلیه. مادری
دم اخری گفتی از. کربلا
گفتی از تنه افتاده. زیر پا
گفتی ازگلوی جدا. از قفا
گفتی از سر رفته. بر نیزه ها
حسن روضه خونه تنه. بی سری
حسن شاهده سیلیه مادری
رضا نصابی #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5990049909724680743.mp3
6.24M
تاافتاد مادر روخاکا
ثانی به اشکام میخندید
ای وای
یه جور سیلی زد که مادر
چشماش جایی رو نمی دید
نامرد چنان سیلی زد
افتاد زمین مادر بد
موند صورتش جای رد
ای کاش هیچ وقت
کودکی مادر رو. رو خاکا نبینه
مادرش رو نبینه که نقش زمینه
مثل من پیرنشه میون مدینه
دیدم شکست گوشواره
دیدم که چشماش تاره
دیدم گوشش شد پاره
ای وای
جلو ی چشمای خونم
پیش چشمای ترم زد
ای وای
تو کوچه راه و گرفت و
و سیلی به مادرم زد
یاس نبی پر پر شد
ذکر لبش حیدر شد
نیلی روی مادر شد
دیدم افتاد
روی خاکا مادر فقط من می دیدم
از نفس تا مادر فقط من می دیدم
زیر پاها مادر فقط من می دیدم
دیدم شکست گوشواره
دیدم که چشماش تاره
دیدم گوشش شده پا ره
گرفت دستی روی دیوار
گرفت دستی رو گونه
ای وای
دیدم که از گوش مادر
جای چند قطره ی خونه
باضرب دستِ نامرد
به خودمی پیچید از درد
راه خونه رو گم کرد
می گفت حسن
از کوچه ای مادر نگی تو به بابا
دست من رو بگیر تا پاشم که از جا
اشک چشمام ببین شده مثل دریا
دیدم شکست گوشواره
دیدم که چشماش تاره
دیدم گوشش شد پاره
زهرا
جاداره که بمیره
به جای تو همسره تو
زهرا
داره خونابه می ریزه
از زخمای بسترتو
پاهات چقد بی جونه
دستات چقد لرزونه
چشم علی ت گریونه
ای وای زهرا
خیلی وقته داری از علی ت رو میگیری
تو جوونی ولی انگاری خیلی پیری
من بمیرم به جا تو توهیچ نمیری
#کاری_مشترک_ازشعرای_اهل_بیت_ع
#کربلایی_رضانصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
#به-نفس-استاد-نریمان-پناه #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
مظهرحجب و حیافاطمه ی معصومه
گوهر کشور ما فاطمه ی معصومه
مریم آل عبا فاطمه ی معصومه
جان به قربان تو یافاطمه ی معصومه
فاطمه نام تو و زِینِ اَبی بی بی جان
معدن عفت و کوه اَدبی بی بی جان
“فَلَهُ الجَنهَ” هرآنکس که تورا “زارَبِقُم”
حرمت خانه ی امید تمام مردم
شده حج فقرا مثل امام هشتم
ای که احسان وسخا،جود و کرم عادَتَکُم
زمزم از حوض حیاط حرمت میجوشد
خضر پیراهن خدام تو را می پوشد
گرد شمع تو زدن حلقه تمام علما
خاک بوسی شما فیض مدام علما
بردن نام تو شد ذکر قیام علما
زیر پاهای تو خاکند عِظام علما
شاَن تو چیست “فَداها” به توگفته معصوم
شاَن تو مثل خود فاطمه شد نامعلوم
بهترین عبد خدایی و سراپا توحید
به مقامت نرسد درک بشر بی تردید
ای به دل های پراز غم شده نور امید
خشتی از گنبد زرد حرم تو خورشید
کردی آباد دل خشک کویرم را تو
شهر قم مثل بهشت است برایم باتو
هرکه بر روی لبش نام تو دائم دارد
نظر لطف به او حضرت کاظم دارد
دین ما هست در آن هرچه که لازم دارد
تا احادیث صحیحی چو “فَواطِم” دارد
هرکسی درحرمت ذکر رضاجان برده
روی درد و غمش انگار که سوهان خورده
کربلا برده مرا شاه خراسان هربار
شده ام عازم مشهد به دعایت بسیار
کار من نیست به لطف و کرم تو دشوار
باید این را بکنم تا به قیامت اقرار
“حوض سلطان”شدم ازبسکه نمک گیر توام
گفتم از فاطمه تا در پی تفسیر توام
بازهم فاطمه و حال خراب و بستر
گرچه از دردشب و روزشده چشمش تر
زخم بر بازو و برسینه ندارد آخر
با نفس هاش نیامد به لبش جان دیگر
یاد زهراست اگر گریه ی او جانکاه است
عمر هر فاطمه از آل نبی کوتاه است
محمد داوری
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5978684601625744156.mp3
4.01M
چطوری راحت بخوابم
وقتی که یک شب خواب راحت نداری؟
چطوری لبخند بزنم
وقتی با گریه سر به سجده میزاری؟
از دست کارای من
ولی تو به جای من
الهی العفو میگی
بعد هم دعا می کنی
برای فردای من
هرموقع در زدم درو به روم وا کردی
حتی شده با اشک ناممو امضا کردی
خجالت کشیدم سرم رو بالا کردی
ای جان یا صاحب الزمان
چطوری یادت نکنم
وقتی به یاد هر دم و ساعتمی؟
چطوری شرمنده نشم
وقتی همیشه آخرین حاجتمی؟
پای جوونیم بزار، یه عمریه آزگار
گداتو می بخشیو
پیش خودت میگی که
اصلا به روشم نیار
یه دل مهربون شبیه زهرا داری
هنوز نیومده عاشق و شیدا داری
هرجا باشی بازم رو چشم ما جا داری
ای جان یا صاحب الزمان
خوشنودی آقا
امام زمان
صلوات#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#صلواتی
#حضرت_زهرا
💥برکوکب آسمان عصمت صلوات
💥بر فاطمه گوهر نبوت صلوات
💥بر مادر یازده امام برحق
💥ازصبح ازل تابه قیامت صلوات
.......
.
بر نور خدا عصمت کبری صلوات
بر دخت نبی ام ابیها صلوات
بر آن که بود شفیعه روز جزا
همتای علی حضرت زهرا ع صلوات
.
💥🌟💥🌟💥🌟💥
بر فاطمه دختر پیمبر خاتم صلوات
بر چشمه ی پاک حوض کوثر صلوات
بر محضر حضرت ختمی مرتبت
بر مادر شیعیان حیدر صلوات
.............
به نام نامی زهرا و مصطفی صلوات
برای ام ابیها و مرتضی صلوات
ز بهر فاطمه آن افتخار کان و مکان
به مادر میر شهیدان و مجتبی صلوات
💥🌟💥🌟💥🌟💥
محبوبة حی کبریا را صلوات
همتای علی مرتضی را صلوات
برفاطمه، آن شفیعه روز جزا
وان خیر کثیرِ مصطفی را صلوات
💥🌟💥🌟💥🌟💥
بر سیده زنان عالم صلوات
بر مایة افتخار آدم صلوات
بر فاطمه، حبیبه حی ودود
بر دُخت پیام آور خاتم صلوات
💥🌟💥🌟💥🌟💥
بر سینة خون چکان زهرا صلوات
بر قامت چون کمان زهرا صلوات
بر روی کبودِ نازنین دخت رسول
بر محسن خسته جانِ زهرا صلوات
💥🌟💥🌟💥🌟💥
بر راضیه بر مرضیه کوثر صلوات
بر فاطمه صدّیقه ی اطهر صلوات
بر قله ی توحیدی زهرا به بقیع
بر سیّده و همسر حیدر صلوات
💥🌟💥🌟💥🌟💥
ز عرش صدای ربنا می آید
آوای خوش خدا خدا می آید
گفتست نبی خدا گناهش بخشد
هر کس که به فاطمه فرستد صلوات
💥🌟💥🌟💥🌟💥
بر چهره ی زیبای محمد صلوات
بر گنبد خضرای محمد صلوات
سرتابه قدم آینه او زهراست
تقدیم به زهرای محمد صلوات
💥🌟💥🌟💥🌟💥
بر آیینه جمال داور صلوات
بر آبروی آل پیمبر صلوات
برفاطمه ای که شدبه شأنش نازل
از سوی خدا سوره ی کوثر صلوات
💥🌟💥🌟💥🌟💥
بر کوکب آسمان عصمت صلوات
بر فاطمه گوهر نبوت صلوات
بر مادر یازده امام برحق
از صبح ازل تا به قیامت صلوات
💥🌟💥🌟💥🌟💥
بر نور خدا عصمت کبری صلوات
بر دخت نبی ام ابیها صلوات
بر آن که بود شفیعه روز جزا
همتای علی حضرت زهرا صلوات
💥🌟💥🌟💥🌟💥
بر احمد و بر کوثر قرآن صلوات
بر طلعت محبوبه ی یزدان صلوات
بر روح مطهر امام و شهدا
بر فاطمه مادر شهیدان صلوات
💥🌟💥🌟💥🌟💥
بردخت گرانقدر پیغمبر صلوات
بر خیر فراوان و به کوثر صلوات
برمادر امام و به همتای علی
بر منجی ما در صف محشر صلوات
اللهم صل علی محمد وآل محمد(عج)
💥🌟💥🌟💥🌟💥
به گل گلشن طه صلوات
به مه سید بطحا صلوات
به نکو دختر پاک احمد
بلکه بر ام ابیها صلوات
💥🌟💥🌟💥🌟💥
آئینه پاک حق نما را صلوات
وان پاره ی قلب مصطفی را صلوات
بر مادر عزیز یازده نور جلی
همسنگر میر لافتی را صلوات
💥#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
# مناجات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ، روضه حضرت زهرا سلام الله علیها
❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️◼️◼️◼️◼️◼️◼️
الا،که صاحب عزای تمام غم های
دوباره فاطمیه آمده نمی آیی
*مولا ی من...*
برای ،گریه به غم های مادرت آقا
نه اینکه فکر کنم ،مطمئنم اینجایی
*ای آقا ....آقا جان ....آقای من....*
کجا سیاه به تن کرده ای،غریبانه
کجا به سینه ی خود میزنی به تنهایی
*دیدی اونهایی که تازه داغ می بینن مشت به سینه میزنن امشب هی بچه های علی به سینه زدن آخ مادر مادر .....وای مادرم وای مادرم .....*
کجا،سیاه به تن کرده ای غریبانه
کجا،به سینه ی خود میزنی به تنهایی
*آقاجان*
کجا شبیه علی سر به چاه غم بردی
کجا شبیه علی روضه خوان زهرایی
*خوش به حال اونایی که صدای مولا رو میشنون،سرشو تو چاه میکنه از امشب به بعد....*
الا ای چاه یارم را گرفتن
*با من میگی*
الا ای چاه یارم را گرفتن
همه دار و ندارم را گرفتن
میان کوچه ها ........
*این شب ها به اعتقاد من سخت ترین شبای عمر علی بود،خدا هیچ مردی رو به روز علی نندازه،بمیرم برات،قهرمان خیبر باشی،دلدل سوار عرب باشی،لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار باشی،تو یه روز نود تا زخم بخوری خم به ابرو نیاری ،اما امشب کار علی به جایی رسید ، میخواست بدن رو بشوره دستاش میلرزید....." اسماء داره آب میریزه،یه دفعه دیدن علی سر به دیواره میزنه....،آقا چتون شد ، شما دستور دادید بچه ها گریه نکنن، دیدن هی زیر لب میگه الهی دستت بشکنه قنفذ ،ببین با بازوی فاطمه چه کردن، منتظر روضه ای، بگم؟حالا داد بزن ... آی مردم ،یه بدنو بخوان دفن کنن،تا پزشک اجازه نده،دفن نمی کنن دکتر باید مجوز صادر کنه،دکتر باید امضا کنه ، امضا برا چی؟ باید زیر برگه دفن بنویسه علت مرگ چی بوده"؛سکته بوده،تصادف بوده،سرطان بوده.... تا دکتر زیرش امضا نکنه،اجازه نمیدن بدن دفن بشه،از امام باقر پرسیدن مادر هجده ساله شما چرا به شهادت رسید؟حضرت گفت سبب شهادت مادرم اون ضربه های غلافه تو کوچه هاست .....
آی .....
وای.....
حالا وقتشه ، بگم برات ،میخوام بگم بهتر ناله بزنی آگه مادرو تو کوچه ها با غلاف شمشیر زدند ،حسین شو تو گودال با خوده شمشیر زدن .....اونم نه یه شمشیر حسین....... آگه روزی فاطمیه میخوای بلند بگو حسین ........#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
32.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔊💿 سرود حماسی ای قدس شاهد باش با اجرای گروه سرود نظامی گردان های القسام با صحنه هایی زنده از عملیات #طوفان_الاقصی (حجم کم)
#فلسطین
🍂🍂🍂🍂🍂
﷽
#روضه
#حضرت_زهرا(س)
#مجلس_کامل
#السلام علیک
یا فاطِمَةَ الزَّهْراءُ یا بِنْتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ یا سَیِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکِ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهَةً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعى لَنا عِنْدَ اللهِ
دو چشمش بسته اما درد دارد
یقیناً بیش از اینها درد دارد
بریز آب روان بر سنگ غُسلش
ولی آرام اسماء درد دارد
نسیم آرامتر خوابیده بانو
مزن پروانه پر خوابیده بانو
دگر رخصت نیازی نیست جبریل
مزن دیگر به در خوابیده بانو
دو چشمت را به دست بسته بستم
تو را با هق هقی پیوسته بستم
مبادا پهلویت خونین شود باز
خودم بند کفن آهسته بستم
ندارد چاره با آهم بسازم
فقط با درد جان اهم بسازم
ز چوبی که نشد گهواره باشد
دوتا تابوت میخواهم بسازم
* خیلی سخته آدم بخواد عزیزش رو خودش غسل بده...از غروب هی میگفت بچه ها آروم گریه کنند...علی امشب خیلی تنهاست...با اسماء دوتایی کارها رو آماده کردن...کفن و آب و بچه ها دارن نگاه میکنن...همه آستینها به دهانشون...علی میخواد غسل بده...میخوام خودت روضه بخونی...*
بریز آب روان اسماء
به جسم اطهر زهرا
ولی آهسته آهسته
نگه کن زردی رویش
ببین بشکسته بازویش
لگد خورده به پهلویش
اسماء میگه من آب میریختم...ولی یه وقت دیدم علی دست از غسل زهرا کشید...هی نگاه میکنه هی صورت به دیوار میذاره بلند بلند گریه میکنه...آقا جان شما به بچه ها گفتی آروم گریه کنن...چی شده داد میزنی...فرمود: همچین که غسل می دادم... دستم رسید به بازوی ورم کرده ی فاطمه...
امشب تا میتونی داد بزنی بگو وای مادر... وای مادر وای مادر... شروع کرد زهرا را کفن کردند... یه وقت علی نگاه کرد دید بچهها مات مبهوت... تا معجر زهرا را باز کرد دادش بلند شد... میگفت: یه خانوم هجده ساله موهاش سفید شده... زهرا روش و از علی میگرفت...تا کبودی صورتش رو علی نبینه...
انشالله خدا مادراتون رو براتون نگه داره... یه نگاه کرد دید بچه ها نگاه می کنند گفت بیاید... بچههای فاطمه برای آخرین بار مادرتون و ببینید... بچه ها آمدند جلو حسنین و زینبین خودشون رو روی بدن مادر انداختند... شیخ عباس قمی میگه: همچین که انداختن خودشونو یه وقت دستای زهرا بیرون اومد بچه ها رو بغل گرفت... منادی بین زمین و آسمان صدا زد: علی... بچه ها رو از مادرشون جدا کن...چرا؟میدونی چرا... چون این بچه ها طاقت ندارن و ملائکه طاقت ندارن گریه بچه های فاطمه رو ببینن... علی با احترام بچه ها رو بغل گرفت... ناز و نوازش میکرد... حسن جان خدا صبرت بده... حسین جان خدا صبرت بده...زینب جان منم بی مادر شدم...به همه عالم خواست یاد بده یادتون باشه هر وقت دیدی بچه خودش رو روی بدن عزیزش انداخت باید با احترام بلندش کنی... یه گودال بود...تو اون گودال یه بابای بی سر بود...یه دختری اومد خودش رو روی بدن انداخت...هی صدا زد بابا بلند شو ببین گوشواره هامو بردن... بابا بلند شو ببین خیمه ها رو آتیش زدن... دیدن دسته حسین بالا آمد این دختر رو بغل گرفت...مگه علی یاد نداده بود چه جور جدا کنند...ریختن تو گودال...آنقدر تازیانه زدن...هر چه بادا باد امشب میگم... یه وقت این دختر بلند شد گفت: بابا دارن منو میزنن.. بابا بلند شو رو دارن عمه رو... حسین*
شکسته بال و پری ز آشیانه می بردن
تنی ضعیف غریبان به شانه می بردن
جنازه ای که همه انبیا به قربانش
چه شد که هفت نفر مخفیانه می بردن
مدینه فاطمه را روز روشن آزرده
چه شد جنازه ی او را شبانه میبردن
به جای گل که گذارند به روی قبر رسول
برای او اثر از تازیانه می بردن
* سلمان میگه وسطای نماز بودم...دیدم یکی داره محکم درو میکوبه... ترسیدم چه خبر شده...زودی نماز رو سلام دادم...در رو باز کردم دیدم حسن ابن علی...سلمان کجایی بیا... گفتم آقا زاده چه خبر شده... گفت سلمان بابام خیلی تنهاست...مادرم و غسل داده...بیا بریم تشییع جنازه... هفت نفر بیشتر نبودند...علی بدن زهرا رو برداشت...میخواد بدن و تو قبر بذاره... سلمان و دیگران محرم نبودند... بچههای فاطمه هم که با اون وضعیت، علی تک و تنها بود...باید یکی تو قبر بایسته بدن و دست به دست بدهند، علی تنهاست... یه وقتی دید از تو قبر دوتا دست شبیه دستای پیغمبر...کنایه از اینکه علی جان بده امانت منو... نیمه شب علی با خجالت این پیکرو به دستای مبارک پیغمبر داد...خجالت کشید یا رسول الله... اون روزی که زهرا وارد خونه من شد صورتش کبود نبود... بازوش ورم کرده نبود...من از همین جا یه گریز بزنم...زینب این صحنه ی جا دیگه براش تداعی شد... اونم تو خرابه بود... زن غساله گفت خانوم دست نمیزنم تا به من نگی این بچه چرا کبوده😭
الا لعنت الله علی القومالظالمین #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها